پس از حمله تروریستی حماس به اسرائیل فشارها به دولت بایدن برای تغییر سیاست در قبال جمهوری اسلامی به عنوان اصلیترین پشتیبان گروههای شبه نظامی در منطقه به شدت افزایش پیدا کرده است.

اریک مندل، مسئول «شبکه اطلاعات سیاسی خاورمیانه» در مقالهای که پایگاه خبری «هیل» روز چهارشنبه ۱۰ اکتبر (۱۸ مهرماه) منتشر کرد مینویسد: گزارش روزنامه «والاستریت ژورنال» در مورد نقش رژیم ایران در طراحی حمله نظامی حماس علیه اسرائیل حرفهای آنتونی بلینکن، وزیر خارجه آمریکا را که ادعا میکند «از مشارکت ایران در این حمله مدارک و شواهدی در دست نیست» زیر سؤال میبرد. انکار او دیگر قابل قبول نیست. اکنون باید روشن باشد که سیاست خارجی آمریکا در قبال ایران نیاز به یک ارزیابی مجدد کامل دارد.
از نگاه این نویسنده «سیاست فعلی آمریکا، براساس آرزوهای واهی و فرضیات نادرست در مورد دخالت طولانی مدت ایران با حماس، حزبالله و جهاد اسلامی فلسطین است.» وی معتقد است «حمله رژیم ایران به اسرائیل از طریق حماس بخشی از یک طرح جهانی با هدف تضعیف امنیت ملّی آمریکا از طریق تضعیف مهمترین متحد ما در منطقه است. جمهوری اسلامی به شرکای خود این پیام دلخراش را ارسال میکند که آمریکا در چشمانداز ژئوپلیتیکی زمین میخورد.»
این رویدادها باید جو بایدن، وزارت خارجه و همه آژانسهای ایالات متحده را وادار کنند این باور را که ایران اصلاح پذیر است کنار بگذارند. جمهوری اسلامی را نمیتوان با هدایای پولی، رفع تحریمها یا امتیازات هستهای آرام کرد. در واقع، همه این ژستها نتیجه معکوس داشته و دارند. در واقع، رویکرد هویج و چماق مورد استفاده از سال ۲۰۰۹ یک شکست همه جانبه بوده است.
در ادامه این مقاله آمده، دولت بایدن بدون اطلاع اکثر آمریکاییها، انتخاب کرده که تنها بخشی از تحریمهای آمریکا علیه ایران را اعمال کند. به این امید سادهلوحانه که ایران توسعه تسلیحات هستهای خود را متوقف کند. این وضعیت به رژیم ایران اجازه داد تا از طریق ارسال نفت به چین بیشتر پیشروی کند.
پایگاه خبری «هیل»: بهای معامله گروگانها با رژیم ایران گسترش تروریسم و دردسر بیشتر برای آمریکاست
-داو اس. زاخیم یکی از معاونان سابق پنتاگون در مقالهای که پایگاه خبری «هیل» منتشر کرده هشدار داد پولی که از معامله گروگانها به رژیم ایران رسید علاوه بر اینکه صرف تقویت شبهنظامیان… pic.twitter.com/BzUFSgV2fX
— KayhanLondon کیهان لندن (@KayhanLondon) September 24, 2023
شما میتوانید نقاط ضعف تحریمهای آمریکا و کمکهای مالی را به حمایتهای مالی ایران از حماس، جهاد اسلامی فلسطین و حزبالله وصل کنید.
نه تنها باید تحریمهای حداکثری اجرا شود، بلکه آمریکا و غرب به تحریمهای ثانویه علیه کشورهایی که تحریمها را دور میزنند، نیاز دارند. کسانیکه میگویند تحریمها جواب نمیدهد، هرگز به شما نمیگویند که ما آنها را بهطور کامل اجرا نکردهایم. آنها همچنین این اشتباه را مرتکب میشوند که بیحوصله از یک جدول زمانی برای قضاوت در مورد موفقیت استفاده میکنند.
در مورد سیاست آمریکا در رابطه با وضعیت اسرائیل با حماس، حمایت لفظی بیقید و شرط اولیه بایدن باید به حمایت بلندمدت از عملیات پایدار اسرائیل تبدیل شود.
اریک مندل در ادامه مینویسد: اهداف آمریکا باید با اسرائیل در مورد حماس و مهمتر از آن دستنشاندههای رژیم ایران در پشت آن همسو باشد. پرزیدنت باراک اوباما سعی کرد بین آمریکا و اسراییل «فاصله» ایجاد کند تا خود را مورد علاقه دیکتاتوری رژیم ایران قرار دهد. نتایج این آزمایش باید در حال حاضر به اندازه کافی واضح باشد.
وی توضیح میدهد «متأسفانه، آموزش یک آمریکای قطبی در مورد ماهیت واقعی حماس و اینکه چرا امروز جنگ وجود دارد، فوق العاده دشوار است. به عنوان مثال، یک مقاله «نیویورک تایمز» به غزه «محاصره شده» بدون زمینه، به دلیل انحراف سرمقالهاش اشاره کرد. وقتی اسرائیل در سال ۲۰۰۵ کامل غزه را ترک کرد، فلسطینیها میتوانستند با مرزهای باز و روابط با اسرائیل تبدیل به یک هنگکنگ کنار دریای مدیترانه شوند. در عوض، تشکیلات خودگردان فلسطین و حماس تروریسم و فقر را انتخاب کردند.»
به همین دلیل است که «تایمز»، به عنوان مرجع ترجیح میدهد خوانندگان را با نقل قولهایی از منشور حماس، که سندی آشکارا ضدیهودی است و خواستار نابودی دولت یهود است، آموزش ندهد. روزنامه «تایمز» از همان ابتدا تلفات غیرنظامیان اسرائیلی را با مجموع تروریست های فلسطینی ترکیب کرد و عمداً حقایق درگیری را پنهان کرد.
نویسنده میپرسد آیا زمانی که جنگ گیج کننده میشود و احزاب به اتاقهای فکر خود باز میگردند، دولت آمریکا میتواند برخلاف جریان شنا کند؟ و پاسخ میدهد «حقیقت اولین قربانی جنگ است و در حال حاضر، احزاب از که جنگ برای پیشبرد برنامهها استفاده میکنند.»
در پایان این مقاله آمده توصیههای الیوت آبرامز در «نشنال ریویو» مسیر بسیار بهتری را ارائه میدهد. بسیار بهتر است که جمهوریخواهان و دموکراتها متوجه این موضوع شوند و بگویند: «جهان مکان بسیار خطرناکی است و وقتی دوستان و متحدان ما مورد حمله قرار میگیرند، ما از آنها حمایت خواهیم کرد. این پیامی است که ما میخواهیم حماس، حزبالله، حامیان آنها در ایران و شرکای آنها در روسیه و چین دریافت کنند».
اکنون تنها سؤال این است که آیا بایدن و بلینکن میتوانند از پس این چالش برآیند، بر منافع حزبی و تفکر ریشهدار غلبه کنند و روابط آمریکا با ایران را به شیوهای منطقی و مبتنی بر واقعیت ارزیابی کنند؟