چرا چپگرایان در پیوندی تاکتیکی، ناجی ملاها شده‌اند؟

پنج شنبه ۱۷ مهر ۱۴۰۴ برابر با ۰۹ اکتبر ۲۰۲۵


آبتین نیک‌منش – حکایت نون قرض دادن چپ‌ها و جمهوری اسلامی به همدیگر،  حکایت شخصی است که با صاحبان قدرت در شهرش سر ستیز داشت اما در این مسیر،  همراه و شریکی نمی‌یافت و سرانجام با راهزنان و دزدان شهرش هم‌پیمان و مؤتلف شد!

آمریکاستیزی به عنوان وجه اشتراک چپ‌ها و آخوندها به اندازه‌ای این دو نیرو را بهم نزدیک می‌کند و آشتی می‌دهد که با وجود تمام فاصله‌های ظاهری،  تضادهای گفتمانی و حتی پدرکشتگی تاریخی،  بتوانند در بیشتر عرصه‌ها حامی هم باشند،  از ایجاد جبهه متحد تبلیغاتی و رسانه‌ای تا لابی کردن در دستگاه سیاست خارجی آمریکا! بطوری که یکی از پایه‌های ثابت خوراک رسانه‌ای جمهوری اسلامی علیه اپوزیسیون و قدرت‌های غربی،  همین گزارش‌های رسانه‌های چپ در غرب است،  چرا که جمهوری اسلامی گزارش آنها را نه با عنوان گزارش یک رسانه ضد غربی بلکه با برچسب رسانه غربی منتشر نموده و جار می‌زند که ببینید مثلا خود آمریکایی‌ها یا اسرائیلی‌ها درباره خودشان چه می‌گویند!

در این مسیر شما می‌توانید با معجزات و رخدادهای خارق‌العاده دیگری هم برخورد کنید مثل حمایت همجنسگرایان و ترنس‌ها از جمهوری اسلامی،  حماس و گروه‌های تندرو فلسطینی! این در حالیست که در قوانین این گروه‌های اسلامگرا، حکم افرادی که همجنسگرا هستند، مرگ با روش‌های بسیار جانفرسا مثل پرتاب از ارتفاع، سوزاندن و خفه کردن با طناب دار است! برای نمونه روزنامه‌ «هاآرتص» متعلق به جریان چپ تندرو در اسرائیل که از محمدجواد ظریف وزیر خارجه جمهوری اسلامی حمایت می‌کرد و برای او پیام تسلیت و تبریک توییت می‌کرد؛ یعنی وزیر خارجه نظامی که نابودی اسرائیل و یهودستیزی را هر روزه به کودکان در مدارس به عنوان یک ارزش، آموزش می‌دهد و در تهران، تابلوی روزشمار نابودی اسرائیل را نصب کرده است!

به تازگی اما استفاده رژیم از چنین همدلی‌هایی برای تبلیغاتِ داخلی،  سرکوب مخالفان و توجیه اقدامات قضایی علیه منتقدان، جنبه‌های تازه‌ای پیدا کرده. اخیرا همین روزنامه اسرائیلی با حمله به اپوزیسیون جمهوری اسلامی، عصای زیر بغل ملایان شده و مدعی است نتانیاهو با لشکر سایبری در رسانه‌های اجتماعی در پی بالا کشیدن ولیعهد ایران است. در ادامه با حرکتی هماهنگ، جمهوری اسلامی نیز از این اقدام با اشتیاق فراوان استقبال کرده و علاوه بر مانور تبلیغاتی برای تخریب رضا پهلوی در تلویزیون رژیم، آن را فرصتی مناسب برای پرونده‌سازی علیه فعالان پادشاهی خواه به بهانه همدستی با اسرائیل یافته است؛ اتهامی که می‌تواند برای فعالان سیاسی حکم اعدام در پی داشته باشد.

در همین اوضاع و احوال، همین رسانه‌های چپ که همواره داعیه حقوق بشر دارند، بجای خنثی کردن این تاکتیک سرکوب، دارند به پخش و توجیه هرچه بیشتر این روایت دامن می‌زنند تا زمینه را برای سرکوب اپوزیسیون پادشاهی‌خواه در ایران فراهم کنند.

اگر به این رخدادها دقت کنیم، یک زنجیره همکاری و هماهنگی نامرئی را می‌توانیم در آنها بیابیم. گویی جمهوری اسلامی و چپگرایان در همکاری و هماهنگی با هم عملا در حال پیشبرد سیاست هماهنگ سرکوب اپوزیسیون ایران و تخریب چهره آمریکا و اسرائیل با ترسیم تصویری از توطئه‌گر بودن آنها در فضای سیاست و رسانه هستند.
نتیجتا این پیوندِ تاکتیکی وقتی خطرناکتر می‌شود که به سرکوب سیستماتیک اپوزیسیونِ داخلی منجر گردد.
روایت‌سازی مشترک درباره «دسیسه‌چینی دشمنان خارجی» می‌تواند بهانه‌ای برای تقویت دستگاهِ امنیتی و سرکوب سیاسی فراهم کند.

اگر انگیزه همکاری برخی چپگرایان با جمهوری اسلامی صرفاً «آمریکا‌ستیزی» یا مخالفت سطحی با نظم بین‌المللیِ موجود باشد،  باید پرسید که آیا چنین هم‌پیمانی‌ای با ارزش‌هایی که چپ‌ها مدعی آن هستند مانند حقوق بشر،  آزادی‌های مدنی و عدالت اجتماعی سازگار است؟

از منظر استراتژیک نیز،  پیوند زدن مشروعیت سیاسی به یک رژیم توتالیتر می‌تواند سرمایه اجتماعی و اخلاقی جریان چپ را درازمدت نابود کند.

در پایان من توصیه‌ای به چپگرایان دارم و آنهم اینکه اگر ناخواسته و از روی حرص آمریکاستیزی در این دام افتاده‌اید، بدانید کفتارهای زخمی، حامی شما نیستند بلکه پس از ترمیم زخم‌هایشان، شما را زنده زنده قربانی خواهند کرد. سرنوشت حزب توده که برای خوشرقصی، اسم مخالفین را به دستگاه امنیتی می‌داد، عبرت خوبی برای شما باید باشد؛ آب‌ها که از آسیاب بیفتد، نخستین قربانی، خود شما خواهید بود.

 

برای امتیاز دادن به این مطلب لطفا روی ستاره‌ها کلیک کنید.

توجه: وقتی با ماوس روی ستاره‌ها حرکت می‌کنید، یک ستاره زرد یعنی یک امتیاز و پنج ستاره زرد یعنی پنج امتیاز!

تعداد آرا: ۳۸ / معدل امتیاز: ۳٫۸

کسی تا به حال به این مطلب امتیاز نداده! شما اولین نفر باشید

لینک کوتاه شده این نوشته:
https://kayhan.london/?p=388539