حنیف حیدرنژاد- «منافع ملّی» نه شعار، بلکه معیاری برای سنجش صداقت نیروهای سیاسی است. نگاهی دوباره به مفهوم «منافع ملّی» و جایگاه آن در گذار از جمهوری اسلامی می تواند به تشخیص ماهیت نیروهای سیاسی کمک کند.

«منافع ملّی» معمولاً به مجموعه اهداف، نیازها و ارزشهایی گفته میشود که بقای دولت-ملت، حاکمیت قانون، تمامیت ارضی کشور، امنیت شهروندان، رفاه اقتصادی، حفظ ارزشهای ملی-تاریخی-فرهنگی و ارزشهای بنیادین جهانشمول و جایگاه بینالمللی کشور را تأمین میکند. بسته به نظام سیاسی و مکتب نظری، دامنهاش از «بقا و امنیت» تا «رفاه و ارزشها و نظم بینالمللی مطلوب» گسترده میشود.
به بیان دیگر «منافع ملّی» مفهومی جامع است که «کشور و ملت، یعنی همه شهروندان» در مرکز آن قرار گرفته و جهتگیریها، سیاستگذاری ها و تصمیم گیری های همه ارکان یک حکومت یا احزاب سیاسی کشور، با معیار تأمین بیشترین فایده و جلوگیری از کمترین آسیب به آن سنجیده میشود.
«منافع ملّی» مانند یک چراغ راهنما یا یک فانوس دریایی است که با روشناییاش کمک میکند تا همه نیروها با شاخص قرار دادن آن، مسیریابی کرده و از افتادن به راههای فرعی یا پرداختن به حاشیهها و درگیریهای فرعی پرهیز کنند.
وضعیت امروز کشور و مردم ایران و جایگاه بینالمللی آن ناشی از سیاستگذاریهای ضد ملّی جمهوری اسلامی بوده است که در آن نه «منافع ملّی» مردم و کشور ایران، بلکه اهداف ایدئولوژیکِ شیعی- اسلامی در اولویت قرار داشته است.
از طرف دیگر یک دلیل مهم آنکه احزاب و نیروهای سیاسی متعددِ کوچک و بزرگ مخالف جمهوری اسلامی نتوانستهاند در ۴۷ سال گذشته با هم هماهنگ شوند نیز این بوده که (اغلب) این نیروها منافع سیاسی-ایدئولوژیک مرتبط با گروه یا رهبر خود را بر «منافع ملّی» ارجحیت داده یا اصلا درک و فهمی از «منافع ملّی» نداشته اند. برای آنها بقای گروه یا رهبرشان، کسب هژمونی و دست بالا داشتن نسبت به بقیه گروهها در همکاریهای سیاسی و اینکه دیگر نیروها خودشان را باید با آن گروه تنظیم و هماهنگ کرده و یا از آن حرفشنویی داشته باشند، مهمتر از «منافع ملّی» بوده است.
اگر نیروها و شخصیتهای سیاسی بطور واقعی «منافع ملّی» را مبنای تصمیمگیریهای خود قرار دهند، و اگر بپذیریم که در شرایط حاضر «نجات ایران» از حکومت اسلامی حاکم بر کشور باید بالاترین اولویت هر ایرانی باشد، در این صورت همکاری و همسویی بسیار ساده خواهد بود. اما اگر بجای «منافع ملّی»، منافع حزبی و سازمانی و خود حق پنداری جایگزین آن شود، آنگاه رقابت، ضدیت و دشمنی جای همکاری و همسوئی را گرفته و ایران اصلیترین ضرر کننده است. و این یعنی ادامه عمر رژیم حاکم.
«منافع ملّی»، چراغ راهنما
برای گذار از جمهوری اسلامی لازم است بیشترین اقشار مردم با هم متحد، یا حداقل با هم همسو شده و اقدامات خود بر علیه جمهوری اسلامی را طوری با هم هماهنگ کنند که بیشترین آسیب را به دشمن وارد کرده و کمترین هزینه را متحمل شوند. برای رسیدن به این منظور میتوان منتظر ماند تا گروهها و نیروهای سیاسی با هم همکاری کنند، امری که متأسفانه در ۴۷ سال گذشته محقق نشده، و یا آنکه خود مردم با فهم عمیق از «منافع ملّی» پندار، گفتار و کردار نیروهای سیاسی و سابقه آنها را مورد سنجش قرار داده و آن نیرویی که در کارنامهاش بهترین نمره در ارتباط با پایبندی و وفاداری به «منافع ملّی» داشته است را انتخاب و از آن حمایت کنند.
با شاخص قرار دادن «منافع ملّی» به عنوان چراغ راهنما، و سنجش دوری یا نزدیکی نیروها و شخصیتهای سیاسی با این شاخص، میتوان از سردرگمی بیرون آمده و با اطمینان بیشتر از شخصیت یا نیرویی حمایت کرد که بیشترین همخوانی را با آن داشته و دارد.
شهروندان میتوانند با معیار قرار دادن «منافع ملّی»، از دیگر شخصیتها و نیروهای سیاسی بپرسند که «منافع ملّی» در کجای سیاستگذاریهایشان قرار گرفته و چه اولویتی دارد؟ وقتی آنها با مردم آگاه روبرو شده و ببینند که با حاشیه سازی، یا ادعاهای غیرواقعی نمیتوانند مردم را فریب دهند، خود بخود از صحنه خارج شده و انرژیها برای پیشبرد نبرد نهایی با حکومت اسلامی حاکم بر کشور بیشتر و بیشتر آزاد خواهند شد.
برای درک بهتر آنکه چطور احزاب دموکرات مسئولیت دارند فراتر از منافع حزبی اندیشیده و تصمیمگیری کنند، به دو نمونه زیر توجه کنید:
نمونه آلمان
در آلمان پس از انتخابات ایالتی در سپتامبر ۲۰۲۴، حزب آلترناتیو برای آلمان(AfD) با کسب ۳۲.۸٪ آرا، برای نخستینبار در تاریخ آلمان یک حزب راست افراطی شد که بیشترین رأی را در یک انتخابات ایالتی بهدست آورد. احزاب دموکرات که این حزب را راست افراطی می دانند برای جلوگیری از تشکیل دولت توسط آن، از همکاری و ائتلاف با آن خودداری و حزب دمکرات مسیحی پذیرفت بخاطر منافع بالاتر، از چارچوبهای حزبی خود کوتاه آمده و در کنار حزب سوسیال دموکرات با حزب چپگرای «واگِنکِنشت» (BSW) ائئلاف کرده و دولت ایالتی را تشکیل دهد تا از قدرت گیری حزب آلترناتیو برای آلمان جلوگیری کند.
نمونه فرانسه
در سال ۲۰۲۰ حزب راست افراطی «اجتماع ملّی» (RN) توانست در انتخابات محلی (انتخابات شهری)، در بسیاری نقاط بالاترین آراء را کسب کند، اما در بسیاری از شهرها انتخابات به دور دوم رسید. در دور دوم، احزاب چپ و راست میانه در اقدامی تاکتیکی از مواضع حزبی خود کوتاه آمده و بخاطر منافع بالاتر (دموکراسی)، کاندیداهای خود را کنار کشیده یا به کاندیداهای طرفدار امانوئل مکرون رای داده و به این ترتیب مانع قدرتگیری حزب راست افراطی در بسیاری از شهرها شدند.
نمونه های آلمان و فرانسه نشان میدهد آنگاه که نجات دموکراسی حکم کند، باید از مواضع و منافع حزبی کوتاه آمده و ارجحیت را به «منافع ملّی» داد.
جمهوری اسلامی و «منافع ملّی»
برای جمهوری اسلامی، کشور ایران با نهضت اسلامی و انقلاب ۵۷ معنی پیدا میکند. از همین رو در قانون اساسی آن از تاریخ و فرهنگ و تمدن ایران نامی برده نشده است. به چند نمونه زیر دقت شود:
تبدیل ملّت ایران به اُمّت اسلامی
«بر اساس اندیشه سیاسی حاکم بر جمهوری اسلامی ایران، امنیت مردم و امنیت کشور مرتبط با امنیت و منافع دیگر مسلمانان جهان است؛ به عبارتی واژه «امت» به جای واژه «ملت» نشسته و منافع ملی ایران به منافع کل جهان اسلام وابسته میشود. … در تبیین منافع ملی در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران از دیدگاه امامخمینی باید ماهیت و هویت اسلامی نظام را لحاظ کرد؛ زیرا هویت اسلامی نقش اساسی در تعیین ارزشها و عناصر تشکیلدهنده در منافع ملی کشور ایفا میکند.»(منافع ملی – ویکی امام خمینی)
«قانون اساسی با توجه به محتوای اسلامی انقلاب ایران که حرکتی برای پیروزی تمامی مستضعفین بر مستکبرین بود زمینه تداوم این انقلاب را در داخل و خارج کشور فراهم میکند؛ به ویژه در گسترش روابط بینالمللی با دیگر جنبشهای اسلامی و مردمی میکوشد تا راه تشکیل امت واحد جهانی را هموار کند. (إن هذه أمتکم أمه واحده و أنا ربکم فاعبدون) و استمرار مبارزه در نجات ملل محروم و تحت ستم در تمامی جهان قوام یابد.» (مقدمه قانون اساسی جمهوری اسلامی)
«به حکم آیه کریمه: (إِنَّ هذِهِ اُمَّتُکُمْ اُمَّهً واحِدَهً وَ اَنَا رَبُّکُمْ فَاعْبُدُونِ)، همه مسلمانان یک اُمتند و دولت جمهوری اسلامی ایران موظف است سیاست کلی خود را بر پایه ائتلاف و اتحاد ملل اسلامی قرار دهد و کوشش پیگیر به عمل آورد تا وحدت سیاسی، اقتصادی و فرهنگی جهان اسلام را تحقق بخشد.» (اصل یازدهم قانون اساسی)
همچنین در اصل یکصد و نهم قانون اساسی جمهوری اسلامی که در آن شرایط و صفات رهبر در ۱۱ ماده آورده شده است، از وفاداری به «منافع ملّی ایران» نامی برده نشده، در عوض در ماده دوم آن «عدالت و تقوای لازم برای رهبری امت اسلام»، آورده شده است. به عبارت دیگر با حلّ شدن ملّت ایران در اُمّت اسلام، به راحتی همهی منافع مردم ایران فدای دیگر کشورها یا مردم مسلمان می شود.
پایبندی به موازین اسلامی، شاخص اصلی سیاستگذاریها
در قانون اساسی جمهوری اسلامی، همانطور که در عمل ۴۷ ساله آنها ثابت شده است، کشور و سرزمین ایران، تاریخ و فرهنگ و تمدن و بالاخره مردم ایران معیار سیاستگذاری و تصمیمگیریها نبوده، بلکه همه چیز بر اساس اسلام تعیین میشود.
«کلیه قوانین و مقررات مدنی، جزایی، مالی، اقتصادی، اداری، فرهنگی، نظامی، سیاسی و غیر اینها باید بر اساس موازین اسلامی باشد. این اصل بر اطلاق یا عموم همه اصول قانون اساسی و قوانین و مقررات دیگر حاکم است و تشخیص این امر بر عهده فقهای شورای نگهبان است.» (اصل چهارم قانون اساسی)
تعهد به اسلام
نمایندگان مجلس در جمهوری اسلامی در سوگندی که یاد میکنند، بر تعهد شان بر پاسداری از حریم اسلام تاکید میکنند.
«من در برابر قرآن مجید، به خدای قادر متعال سوگند یاد میکنم و با تکیه بر شرف انسانی خویش تعهد مینمایم که پاسدار حریم اسلام و نگاهبان دستاوردهای انقلاب اسلامی ملت ایران و مبانی جمهوری اسلامی باشم.»(اصل شصت و هفتم)
رضا پهلوی و «منافع ملّی» ایران
پس از مرور مفهوم منافع ملی و تضاد آن با سیاستهای جمهوری اسلامی، اکنون باید دید کدام نیرو یا شخصیت سیاسی بیش از دیگران توانسته است در عمل به این مفهوم وفادار بماند.
به باور نویسنده و با شاخص قرار دادن آنچه در بالا در مورد «منافع ملّی» آورده شد، در بین شخصیتها و نیروهای سیاسی مخالف جمهوری اسلامی، رضا پهلوی بیشترین درک و شناخت و بیشترین پایبندی و وفاداری به «منافع ملّی» ایران را در کارنامه خود داشته و از همین رو با صلاحیتترین گزینه برای رهبری دوران گذار میباشد.
انقلابی که مردم ایران برای گذار از جمهوری اسلامی درگیر آن هستند ویژگیها و مشخصههای متعددی دارد. یکی از پررنگترین آنها خصیصه «ملّی» آن میباشد.
رضا پهلوی بر تمامیت ارضی کشور، دمکراسی و انتخاب نظام آینده حکومت توسط مردم تأکید میکند. او همچنین با تاکید بر ارزشهایی چون سکولاریسم و پایبندی بر حقوق بشر برای همه شهروندان، چهرهای مدرن و منطبق بر زمانه به ملّیگرایی داده و با تاکید های مکرر در سخنرانیهایش در مورد پرهیز از افراطگرایی، شخصیتی است که میتواند وسیعترین حمایت از اقشار مردم ایران را جذب و عبور کم هزینه از جمهوری اسلامی به سوی یک ایرانِ آزاد و دموکراتیک را تضمین کند.
همچنین در مورد رضا پهلوی و چرا او مناسبترین گزینه برای رهبری دوران گذار است، به نوشتههای زیر مراجعه شود:
– چرا باید از رضا پهلوی حمایت کرد؛ ضرورت آمادگی برای گذشت از خواستههای شخصی و گروهی برای «نجات ایران»
– «ملّیگرائی و هویتخواهی ایرانی»؛ فرصتها و تهدیدها
– نقدی کوتاه بر رضا پهلوی در زمینه «رهبری فرامسلکی» و هواداران افراطی




