عذر بدترازگناه یعنی این!! (عبید سن خوزانی)

پنج شنبه ۲۳ مرداد ۱۳۹۳ برابر با ۱۴ اوت ۲۰۱۴


کیهان آنلاین – ۲۲ امرداد ۹۳ – گاهی به جای خواندن و خندیدن، باید به پاره‌ای اعمال و گفته‌ها، بسیار بسیار گریست! محمدجواد ظریف در یکی از سخنان شعارمانند خود گفته است کودک کشی، کار سفاکان پلیدی است که به موازین انسانی وقعی نمی نهند.
حتما خاطرتان هست که می گویند نوکری زیر کرسی، پای کسی را با پایش لمس کرد. اقای خانه بر سر مستخدم فریاد زد که این چه کار زشتی است که کردی، نوکر به عنوان عذر گفت آقا ببخشید، من فکر کردم پای خانم است! حال قضیه این جمهوری اسلامی و سران و گردانندگان آن است.

ظریف از قرار تجاوزاتی را که به کودکان ایران جمهوری اسلامی می‌شود، نادیده گرفته و دل به حال کودکان غزه‌ای می‌سوزاند که اسرائیل جنایت‌کار و داعش حیوان صفت، آن گونه آنان را سلاخی کرده‌اند. آقای ظریف از قرار بلاهایی را که بر سر کودکان ما تا کنون آمده به کلی نادیده می‌گیرند و در سخنانی شعارمانند، که تنها جنبه تبلیغاتی دارد،  دل به حال کودکان غزه‌ای و عراقی می‌سوزاند که واقعا هم جای دل سوزاندن دارد.

اما چراغی که به خانه رواست، به مسجد حرام اندر حرام است آقای ظریف. یادتان هست چه بلائی درآن آتش‌سوزی “شین آباد” بر سر آن دختران بینوا آمد؟ ای کاش به قول خودشان و والدینشان درآن آتش‌سوزی همگی آنان می‌مردند تا این داغ را تا آخر عمر با خود حمل نکرده و دچار عذاب نمی‌شدند. آن هم در ایرانی که کوچک‌ترین عیب و ایراد را مردم ما بی ملاحظه، به شکلی به رخ آنها می‌کشند که واقعا گاه انسان از شرم آب می‌شود. تازه آن شرکت بیمه‌ای که عمری از قبل مردمان همین آب و خاک بار خود را بسته، هنگامی که نوبت به پرداخت خسارات وارده به آنها می‌رسد، با استناد به آیه‌های قطعا شیطانی، اظهار می‌کند که چون اینها از طبقه نسوان هستند، تنها نیمی از خسارات آنان پرداخت خواهد شد!  یعنی دنائت و پستی را به حد اعلای خود رسانده‌اند.  یا نگاهی به همین کودکان کارتن خواب و کودکان کار بیندازید که بالاترین درصد آلودگی به “ایدز” را در جمهوری اسلامی دارند، واقعا چرا؟ مگر با کارتن‌خوابی یا فروش آدامس و بادکنک و گل و تمیز کردن شیشه اتومبیل‌ها، کسی ایدز می‌گیرد؟ نخیر آقایان، کلاهتان یا عمامه خود را قدری بالاتر بگذارید. در مملکت اسلامی شما، روز روشن یا شب تاریک به کودکان بدبخت و زحمت‌کش و بی‌خانمان و بی سر و سامان ما، عده‌ای بیمار روحی و روانی تجاوز کرده و بیماری خود را نیز به آنان، به عنوان دستمزد، انتقال می‌دهند.

در سوی دیگراین سرزمین بلاکشیده و نکبت‌زده، مدیر بی‌شرافت، یا ناظم بی‌شرف‌تر از او و یا معلم بی پدر و مادری، کودکان مدرسه را با تهدید و تطمیع، مورد تجاوزجنسی قرار می‌دهد و به آنها تاکید می‌کند اگر لب باز کنند، با جان و آبروی خود و خانواده بازی کرده‌اند. هنگامی که کوس رسوائی آنان در اقصا نقاط جهان به صدا در می‌آید، همکار آنان در قوه قضائیه که از قرار خود نیز دچار همان بیماری و انحراف است و بار سنگین خاطره این‌گونه تجاوزها در ایام نوباوگی را هم‌چنان به دوش می‌کشد، با کمال وقاحت رسما اعلام می‌کند که پاره‌ای از این کودکان به اجبارمورد تجاوز قرار نگرفته، بلکه خود نیز آمادگی داشته و “گرایش” دوطرفه بوده است! واقعا که باید گفت تف براین قوه قضاییه و کسانی که آن را می‌گردانند و چنین جنایات وحشتناکی را که وجدان انسانیت را به درد می‌آورد، این گونه لاپوشانی می‌کنند که مبادا روزی همین نوع از کارهای خود آنان فاش شده و جرائم سنگین گریبان آنان را بگیرد.

در واکنشی نسبت به اعمال این گونه افراد منحرف و مخبط و پاسخ به گفته‌های آن مامور بیمار قوه قضائیه و سخنان سراسر تبلیغاتی محمدجواد ظریف است که نوشتم چرا کودکان همین ایران جمهوری اسلامی را نمی‌گویید که مردک با نهایت بی شرمی و به عنوان “عذر بدتر از گناه” می‌گوید گرایش دو طرفه بوده است!  کدام آدم ابلهی قرار با بچه نابالغ را مشروع و حقوقی می‌تواند قلمداد کرده و با توسل به گرایش نونهالی نابالغ، قصد لاپوشانی جرمی به این سنگینی را می‌تواند داشته باشد؟

فرض کنیم یک آدم وقیح و پررویی مثل همین آقای قوه قضاییه، کودک دوازده ساله‌ای را گیر بیاورد و با هم قراردادی، نه حتا شفاهی، بلکه کتبی امضاء کنند که آن بچه، شش دانگ خانه‌ای را که متعلق به اوست با رضایت و “گرایش” کامل و میل و رغبت به این آقای گردن کلفت بفروشد، حال ایشان که در قوه قضائیه هستند و دست کم باید با الفبای حقوقی آشنا باشند، به استناد آن قرارداد، جرات دارد آن را در دادگاهی اقامه کرده  واظهار کند که این قرارداد با گرایش و رضا و رغبت این کودک دوازده ساله بوده است وامضای آن به اجبار بر او تحمیل نشده است؟

آقا شهامت داشته باشید. فردی به کودکی تعرض جنسی کرده است.  او را پس از محاکمه و محرز شدن جرم‌اش، به اشد مجازات محکوم سازید که عبرتی باشد برای دیگران تا دیگر دست به این گونه اعمال نفرت‌انگیز و ضدانسانی  نزنند. جرم زنای محسنه سنگین‌تراست، یا این عملی که هرگز تا پایان عمر از خاطر این کودکان محو نخواهد شد؟ نه به آن سنگسار کردنتان و انسان‌ها را به خاطر آفتابه دزدی عمری از نعمت انگشتان دست که وسیله کسب روزی آنان است، محروم کردن و نه این گونه دلایل واقعا شرم‌آور که طرف در آرژانتین و نمی‌دانم برزیل، به دختر دوازده ساله‌ای در استخر مختلط دست درازی می‌کند و خبر آن در سر تا سر عالم پخش می‌شود و این سخنگوی بی‌عار وزارت خارجه به جای آنکه با نهایت شرمساری، اما با قاطعیت بگوید به جرم این شخص قطعا رسیدگی خواهد شد، اعلام می‌کند این تنها یک “تفاوت فرهنگی” بوده است؟ یعنی در فرهنگ ما که زن و مرد باید از هم به فاصله حرکت کنند که مبادا یک‌باره مرد هوس تجاوز به سرش بزند، یا با هم به سینما و کنسرت نروند، دانشگاه‌ها باید تفکیک جنسیتی شود، می‌فرمائید که این دیپلمات بی‌شرم، به سبب “تفاوت‌های فرهنگی”، به استخر مختلط رفته و به آن دختر تعرض کرده است؟! یا این ناظم و مدیر و معلم بی‌شرف که به ناموس کودک خردسالی تجاوز کرده، به جای آنکه اعلام کنید با شدید ترین وجه با او روبرو خواهید شد، جرم او را این‌گونه لاپوشانی بفرمائید؟ شما همان کسانی هستید که قوه قضاییه را به این صورت بی‌آبرو کرده‌اید که قاضی شما آشکارا در دادگاه اظهار می‌کند ما بلائی بر سر کسانی که از خارج بر می‌گردند می‌آوریم که دیگران هوس بازگشت به ایران نداشته باشند. وجود چنین دادگاه‌ها و قوه قضاییه‌ای بود که کشورهای خارجی هر کدام  برای خود کاپیتولاسیون را به ایران زمان قاجاریه تحمیل کردند.

چرا باید ایران ملک طلق افرادی مثل شما شده باشد که اصلا معلوم نیست از کجا وارد این مملکت شده‌اید که دزدی‌های‌تان، جنایات‌تان وتجاوزهای جنسی‌تان سیری ناپذیراست! این هم آخرین شاهکارتان یعنی “عذر بدتر از گناه”!

برای امتیاز دادن به این مطلب لطفا روی ستاره‌ها کلیک کنید.

توجه: وقتی با ماوس روی ستاره‌ها حرکت می‌کنید، یک ستاره زرد یعنی یک امتیاز و پنج ستاره زرد یعنی پنج امتیاز!

تعداد آرا: ۰ / معدل امتیاز: ۰

کسی تا به حال به این مطلب امتیاز نداده! شما اولین نفر باشید

لینک کوتاه شده این نوشته:
https://kayhan.london/?p=1296