چگونه یک مامور به خود حق میدهد گذرنامه استادی را که وارد ایران میشود بگیرد و از او بازجویی کند
حسن روحانی از نخستین روزهای حضور در دفتر ریاست جمهوری از هر فرصتی برای انتقاد از وضع غمانگیز و فضای خفقانآور دانشگاهها در ایران استفاده کرده و از نهادهای امنیتی اطلاعاتی و انتظامی خواسته است دست از سر دانشجو و استاد بردارند و به آنها اجازه تنفس در فضای آزاد بدهند.
معمولا ساعاتی بعد از هر سخنرانی انتقادی روحانی از فشارهای فزاینده بر دانشگاهیان علی خامنهای در واکنش به گفتههای رئیس جمهور با تندی از سخنان وی ایراد میگیرد وبه همین دلیل اکنون دانشگاهیان در ایران منتظرند تا این بار نیز ظرفیت و تحمل رهبر رژیم را در قبال حرفهای حساب و منطقی روحانی محک بزنند.
روحانی دیروز در سی و سومین سالگرد تاسیس دانشگاه آزاد از مسئولان و مامورانی که به استادان دانشگاه بیاحترامی میکنند و کسانی که دانشگاه را ساکت و بیتحرک و آرام میخواهند به شدت انتقاد کرد.
رئیس جمهوری اسلامی گفت: اگر از دانشگاهها استقلال و آزادی را بگیریم در آن زمان دانشگاه مرده است البته باید در دانشگاهها اخلاق حاکم باشد و هویت دینی و ملی مورد احترام قرار بگیرد اما در محیطهای آموزش عالی باید آزادی، استقلال علمی و آکادمیک برقرار باشد.
وی تاکید کرد: باید از فضاهایی که در آن عدهای میخواهند در امور دانشگاهها دخالت کنند تا حد امکان خارج شویم.
روحانی که از آغاز ریاست جمهوریاش با شورای عالی فرهنگ به خصوص در مورد دخالت این شورا در مدیریت و انتخاب روسای دانشگاهها به ویژه دانشگاه تهران که به علت اختلاف میان او و این شورا بیرئیس مانده، اختلاف نظر داشته است گفت: من از روز اول همواره در شورای عالی انقلاب فرهنگی تاکید کردهام که وظایف این شورا باید محدود شود و باید بگذاریم که دانشگاهها روی پای خود بایستند چرا که اساتید هم بهتر بلدند و هم بهتر میدانند که در دانشگاهها چه خبر است. آنها از دیگران دلسوزترند.
در سفر به نیویورک شاهد علاقهمندی بسیاری از اساتید و دانشجویان خارجی به ایران و حضور در ایران بودم. لازم و ضروری نیست که چنین افرادی در ایران بمانند بلکه باید در کشور فضایی فراهم کنیم که آنها در رفت و آمد باشند. باید با اساتید و فرهیختگان و نخبگان سراسر کشور ارتباط برقرار کنیم. گاهی هنگامی که استادی وارد کشور میشود ماموری به دلایل واهی گذرنامه وی را میگیرد و از او پرسشهایی میکند. کافی است به یک استاد بگوییم که برای پاسخ به سوالاتی وارد اتاقی شوید. در آن زمان دیگر مرغ از قفس پریده است. چرا برخی از مامورین آنقدر به خود حق میدهند و کدام قانون به آنها این حق را داده که در برابر یک استاد فرهیخته و سرمایهای ماندنی این گونه برخورد کند، چرا به اساتید خود احترام نمیگذاریم و چرا این واقعیت را باور نمیکنیم که ایران از آن تمام جهانیان است. تمام ایرانیان به سهم خود مالک و صاحب این کشور هستند. و در مورد آنها هیچ کس جز قانون نمیتواند قضاوت کند. گاهی اتفاق میافتاد که در برخی مقاطع در دانشگاههای دولتی تنگنظریهایی به وجود میآمد و این موجب میشد که یک استاد نتواند کرسی خود را حفظ کند. بدترین زمان برای یک دانشگاه وقتی است که ساکت، آرام و ناظر باشد و فقط مسائل و مشکلات جامعه را نگاه کند. باید فضایی فراهم شود که دانشگاههای ما حضور و مشارکتی جدی در جامعه داشته باشند و احساس وظیفه کنند.
دانشگاهها باید حرف بزنند، نقد کنند و مشارکت و حضور داشته باشند، گرچه ممکن است دانشگاهیان با بقیه نهادها مشکلی داشته باشند و مثلا از قوه قضاییه بترسند و یا در مورد مجلس ملاحظاتی را در نظر بگیرند اما از آنجایی که دیواری کوتاهتر از دولت وجود ندارد دانشگاهیان میتوانند از دولت انتقاد کنند.
روحانی در سخنانش در مورد دانشگاه آزاد گفت: دانشگاه آزاد قدمی مهم برای توسعه فضای علم و دانش در کشور بوده. دانشگاه آزاد در آغاز تاسیس با مشکلات فراوانی روبرو بود و در آن روزها شعارهایی مبنی بر اینکه همه چیز باید دولتی باشد در کشور حکومت میکرد.
او افزود: اگر در آن زمان همت، تلاش و پیگیری آقای هاشمی رفسنجانی و موافقت آیتالله خمینی نبود شاید تأسیس چنین دانشگاهی در آن روزگار غیرممکن بود.
اگر کاری که دانشگاه آزاد اسلامی در طول ۳۳ سال انجام داده است را دولت بر عهده میگرفت اولا بودجه لازم برای این کار را نداشت، و بوروکراسی دولتی نمیگذاشت که چنین کار عظیمی در این مدت انجام بگیرد.