احمد تاج الدینی – محمد خاتمی رییس جمهور اسبق حکومت اسلامی سه روز پیش نظر خود را از تبدیل ایران یکپارچه به یک [دولت] فدراتیو چنین بیان داشت: «شاید در حال حاضر از نظر سیاسی مناسب نباشد اما مطلوبترین شیوه حکومت مردمی، اداره فدرالی است که آن زمان در وزارت کشور ۱۰ منطقه هم مشخص کردیم اما از نظر قانون اساسی نمیتوانیم فدراتیو باشیم.»
نخست بایستی به ایشان یادآور گردد که فدرالیسم یک شیوه حکومت نیست بلکه یک نوع نظام حکومتی و به کلام دقیقتر مدلی برای اداره دولت است که در آن حاکمیت سیاسی مطابق قانون اساسی بین قلمرو دولتهای مشمول در دولت فدراتیو یا دولتهای متحده، یا نامهای دیگر و دولت مرکزی تقسیم میگردد. کشورهایی که چنین مدلی را برای اداره دولت برگزیدهاند اغلب از مستعرات سابق و یا دولتهای کوچک و ضعیفی بودهاند که بنا به الزامات ژئوپولیتیک (جغرافیا- سیاست) با یکدیگر اتحادهایی قانونی برقرار کردهاند تا بتوانند بر قدرت خویش بیفزایند و در برابر همسایگان قدرتمند و یا استعمار مقاومت کنند.
از ۲۰۰ کشور جهان ۲۷ کشور به درجات مختلف مدل فدرال دارند از جمله جمهوری سودان جنوبی، جمهوری سودان، جمهوری اسلامی پاکستان، جمهوری فدراتیو روسیه، جمهوری فدرال نیجریه، جمهوری عراق و تعدادی از دمکراسیهای اروپا مانند سوییس و آلمان و نیز کانادا و ایالات متحده آمریکا. هیچ دولت یکپارچهای وجود ندارد که با دست خودش حاکمیت سیاسیاش را تقسیم کند و عملا خود را در معرض تشنجات سیاسی و ضعف حکومتی قرار دهد.
علاوه بر این، مدل نظام اداره دولت فدراتیو ارتباطی با شیوه حکومت که میتواند دمکراسی یا استبدادی باشد ندارد. مشکل اصلی در دولت یکپارچه ما نزاع بر سر شیوه حکومت– استبداد و ددمکراسی- است.
خاتمی با طرح دولت فدراتیو میخواهد مسیر مبارزه چهل ساله مردم برای دمکراسی را منحرف و یا مخدوش کند. اظهارات خاتمی در شرایطی که کشور در آن قرار دارد بسیار خطر ناک است. این سخنان همسو و منطبق با برنامههای گروههای فدرالیست و تجزیهطلب خاج کشوری است. دمکراسی در دو بُعد ارزشی و سیاسی تعریف میشود. از جهت ارزشی دمکراسی باید تامینکننده آزادی، برابرحقوقی و عدم تبعیض همه مردم باشد. از جهت سیاسی نیز مکانیسمی برای اداره حکومت به وجود میآورد که در آن حقوق و آزادی فرد در اجتماع و دولت تضمین میگردد. آنچه ما کم داریم دمکراسی است و برخورداری همگان از ارزشهای این شیوه حکومت است و نه تکهپاره کردن دولت. شکستن جام بلورین دولت یکپارچه و تاریخی ایران معنایی جز رفتن به سوی آنارشیسم ندارد. حال جا دارد که تجزیهطلبان و فدرالیستهای خارج کشوری برای سخنان خاتمی هورا بکشند و کلاههایشان را به افتخار او به هوا پرتاب کنند. اما پرسش جدیتر آن است که آیا سخنان خاتمی بخشی از پروژه گام دوم انقلاب اسلامی که اخیرا رهبر رژیم مطرح کرده نیست؟ در گام نخست فاشیسم اسلامی آمد و حال در گام دوم نوبت به آنارشیسم و تجزیه کشور رسیده است.
۶ – قانون اساساسی جمهوری المان فدرال جدایی هیچ استان و ایالت را به هر دلیلی برای خروج از چهار چوب جغرافیایی یا ارضی المان نمی پذیرد . ۷- اگر اینگونه باشد چرا مثل کورش کبیر پدر ایران حکومت فدرال شاهنشاهی نوین نداشته باشیم . . ( عالمی از نو بباید ساخت و ز نو ادمی . ) حافظا دانا .
– المان فدرال . ایا میدانید تمام استانهای المان به جای استاندار یک نخست وزیر و دولت و پارلمان و بانک مرکزی استان یا ایالت دارند و قوانین استان خود . ۳- تمام این ایالات یا استانها درمجلس ملی المان از طریق احزاب منخب خود نمایده دارند که تشکیل دهنده حکومت سراسری فدرال المان می شود . ۴ – ریس دولت بر المان حکومت میکند نه رهبر یا ریس جمهور سمبلیک . ۵ – قوانین سراسری بر قوانین ایالتی یا استانها اولویت دارند و لازم الجبار .
۱- جناب اخوند سید محمد خاتمی . چرا میگویم اخوند این شغل فقط همین نام و صفت و لباس را معنی میکند و بقول حافظ بزرگ شیاطین تزویر و ریاکاری و دروغ . کدام فدرالیسم منظور شماست .
منظور این اخوند سیرک – خامنه ای و دوستان و شرکایشان ٬ بعد از میان برداشتن حکومت ۲۵۰۰ ساله سکولار شاهنشاهی و تحمیل فرهنگ اخوندی مداحی کمویستی برملت دسته پا بسته مغز شویی شده و مجلس قلابی دوباره مثل زمان قاجار ملوکتوایفی بشود . البته با نام نخود سیاه ٬ فدرالیسم . – سرنگون باد حکومت مارکست اسلامی جمهوری اخوندی بی بی سی نشان پوتینی .
خاتمى گلاسکو مرد هـزار چهـره ج نکبت اسلامى است
گفته هـاى اخوند یا تقیه است ویا مغلطه ( دروغ و ریاکارى )??