(+ویدئو) در جریان کنفرانس خبری هایکو ماس وزیرخارجه آلمان و محمدجوادظریف در تهران، خبرنگار روزنامه آلمانی «بیلد» از ظریف دربارهی دلیل اعدام همجنسگرایان در ایران پرسید که او با دفاع از قوانین جمهوری اسلامی گفت، «جامعه ما اصول اخلاقی دارد و ما بر اساس این اصول زندگی میکنیم. اینها اصول اخلاقی در رابطه با رفتار کلی مردم هستند. و این دلیلیست که قوانین تصویب میشوند و شما از آن قوانین پیروی میکنید.»
این اظهارات ظریف در حالیست که با فرا رسیدن ماه ژوئن، ماه پراید رنگینکمانیها (دگرباشان جنسی) در برخی نقاط مختلف دنیا فستیوالهای حمایتی مختلف برگزار کردند.
دونالد ترامپ رئیس جمهوری آمریکا به مناسبت بزرگداشت این روزها که «ماه افتخار» نیز خوانده میشود بیانیهای صادر کرد و گفت، «ما نقش برجستهای را که رنگینکمانیها برای کشور بزرگ ما ایفا کردهاند به رسمیت میشناسیم. بگذارید به منظور همبستگی، در کنار دگرباشانی بایستیم که در کشورهایی در سرتاسر جهان زندگی میکنند که آنها را بر اساس گرایش جنسی و جنسیتیشان تنبیه، زندانی و یا حتی اعدام میکنند. دولت من برای جرمزدایی کردن از همجنسگرایی کارزاری جهانی آغاز کرده است و ما از همه کشورها دعوت میکنیم در این تلاش به ما بپیوندند.»
کیهان لندن با شایا گلدوست تهیهکننده و مجری مجموعه برنامه «من یک ترنس هستم» در رادیو رنگین کمان در این زمینه گفتگو کرده است.
-اخیراً وزارت خارجه آمریکا ویدیویی از تولیدات رادیو رنگین کمان را در حمایت از دگرباشان جنسی در ایران منتشر کرد. این اتفاق به نوبه خود برای تحریریه و همکاران مجموعه شما و بطور کل رسانههای آنلاین ایرانی اتفاق قابل توجهی است. نظرتان چیست؟ و لطفا خلاصهای هم از ماه پراید بگویید.
– پراید یعنی افتخار. در این ماه در نقاط مختلف دنیا جامعه رنگینکمانی جشنها و رژهها و فستیوالهای متعددی برگزار میکنند تا به دنیا نشان دهند که «ما هستیم» و همیشه هم بودیم و در کنار بقیه زندگی میکنیم و حق زندگی کردن داریم. آنها میگویند برای به دست آوردن حقوق انسانیمان مبارزه میکنیم و مهمتر اینکه به چیزی که هستیم افتخار میکنیم.
اینکه وزارت خارجه آمریکا ویدئویی را از جامعه دگرباشان ایرانی منتشر کرده در وهله اول نشان میدهد رادیو رنگین کمان به عنوان یکی از رسانههایی که جامعه اقلیتهای جنسی ایران را نمایندگی میکند توانسته در این سالها صدای آنها را به گوش دیگران برساند، بهخصوص در داخل ایران؛ و به نظرم مسیر موفقی طی کرده. نکته بعد این است که دولت آمریکا با انتشار این ویدئو خواسته حساسیت دولت آمریکا و اهمیت وضعیت دگرباشان جنسی از جمله در ایران را نشان دهد. تعداد بسیار زیادی از این افراد که پناهنده هستند چند سال است به خاطر سیاستهای دولت آمریکا بلاتکلیفاند و بجز موارد محدود، آمریکا آنها را پذیرش نکرده و در ترکیه ماندهاند و در شرایط سختی زندگی میکنند.
همین اعتراضات و فستیوالها باعث شد تا حدودی نگاه بعضی دولتها نسبت به حقوق اقلیتهای جنسی تغییر کند. به عنوان مثال ۱۷ مه امسال پارلمان تایوان طرحی را تصویب کرد حالا همجنسگرایان در این کشور میتوانند یک زندگی مشترک را به صورت رسمی آغاز کنند و پس از مدتی ازدواج خود را به ثبت رسمی برسانند اما متاسفانه وضعیت در ایران هیچ تغییری نکرده، هیچ حمایت قانونی هم از جامعه رنگینکمانی صورت نمیگیرد، بلکه علنی هم از اینکه این افراد را به عنوان مجرم میشناسند و حقوقشان نقض میشود و یا با مجازات سخت روبرو میشوند دفاع میکنند.
-شما در مورد وضعیت اجتماعی دگرباشان جنسی در کشور پژوهشهایی نیز دارید. آیا آنها هم مثل دیگر اقلیتها در این چهل سال نسبت به گذشته بیشتر مورد تبعیض و سرکوب قرار میگیرند؟
-در این مورد باید چند نکته را در نظر گرفت. مثلا اینکه چهل سال پیش دانش و آگاهی عمومی به این اندازه نبود. دسترسی به اطلاعات محدود بود. جامعه در مقایسه با امروز بسیار ناآگاهتر بود و نسبت به گرایشها و هویتهای جنسی و جنسیتی مختلف اطلاعرسانی خاصی نبود. نه تنها در ایران بلکه در بسیاری از جوامع پیشرفته دنیا که امروز در این زمینه پیشگاماند وضعیت به همین ترتیب بود. امروز اما به دلیل وجود رسانهها و شبکههای اجتماعی اقلیتها از جمله اقلیتهای جنسی بیشتر از گذشته صدای خود را به گوش سایرین میرسانند. با کمک رسانه آنها میتوانند دستکم بخشی از جامعه را به سمت «مشاهدهپذیری» بیشتر سوق دهد و به تدریج قدرت درک جامعه و فرهنگ را بیشتر کردند که البته در نقاط مختلف نسبی است.
اما پس از انقلاب «جرمانگاری» پیرامون گرایشهای جنسی و همینطور پذیرفتن افراد با هویت جنسیتی متفاوت در یک چارچوب و قوانین خاص و محدود، نشان میدهد وضعیت آنها در مقایسه دیگر کشورها روند نزولی داشته است.
قبل از انقلاب شاید جامعه به اندازه امروز قشر رنگینکمانی را نمیشناخت و مورد پذیرش قرار نمیداد اما این افراد از نظر قانونی آزادانه زندگی میکردند و مثل سایرین از حقوق اجتماعی برخوردار بودند. هنرمندان همجنسگرا و تراجنسیتی در رسانه ملّی حق فعالیت داشتند، آنها برای بروز خود عرصه هنری، ادبی و اجتماعی حق و حقوق داشتند اما پس از انقلاب نه تنها این مسیر رو پیشرفت بسته شد بلکه با سرکوب حتی حق طبیعی زیستن هم از آنها گرفته شد. رفتارهای تبعیضآمیز حکومت بعد از انقلاب دست افراطیون جامعه را برای آزار و اذیت دگرباشان جنسی باز گذاشت.
–در سالهای اخیر به دلایل مختلف از جمله برای به دست آوردن حقوق قانونی، اجتماعی و حقوق اولیه زندگی شاهد افزایش خروج جامعه رنگین کمانیها از کشور هستیم. بسیاری از آنها که در کمیساریایعالی پناهندگان سازمان ملل تشکیل پرونده دادهاند بلاتکلیف هستند و در ترکیه و یکی دو کشور دیگر شرایط سختی دارند و آسیبهای مختلف آنها را تهدید میکند. شرایط را چطور میبینید؟
– جامعه از نظر اقتصادی، اجتماعی و سیاسی در شرایط بسیار بدی بسر میبرد. این فشارها برای اقلیتها بهخصوص دگرباشان جنسی سختتر است. علاوه بر این شرایط خانوادگی بسیاری از آنها نامناسب است. در واقع خانوادهها هم آنها را نمیپذیرند و طرد شدهاند. طبیعی است وقتی در کانون خانواده از اقلیتهای جنسی حمایت نمیشود آزار و اذیتی که در جامعه میبینند جای خود دارد. وقتی هم که مورد آزار، اذیت، خشونت، تبعیض و تجاوز قرار میگیرند مرجعی برای رسیدگی به آن نیست. شغلی پیدا نمیکنند؛ عدهای هم که کار پیدا کردند مورد آسیب قرار گرفتند؛ یا وقتی تحصیل میکنند جایی برای پیشرفت ندارند و جامعه آنها را نمیپذیرد؛ پس آنها ترجیح میدهند حداقل به جایی بروند که از آزار و اذیتها دور باشند. به جایی میروند که فقط کمتر آزار ببینند. تن به پناهندگی میدهند به این امید که روزی وضعیتشان بهتر شود. حتی فردی که در اقلیت هم نیست اگر در جامعه پذیرفته نشود به حاشیه رانده میشود حالا تصور کنید دگرباشان جنسی در ایران چطور باید زندگی کنند. تقریباً همه آنها در ایران دور خود پیلهای میتنند و خود را در آن محصور کرده و زیرزمینی زندگی میکنند.
-در مورد خودتان به عنوان یک ترنس چطور بود؟
– ترنسها در مقایسه با دیگر اقلیتهای جنسی مشکلات قانونی کمتری دارند اما به این دلیل که فرد بعد از گذراندن دورههای سخت جدال با خانواده، اطرافیان، اجتماع و گذار از موانع قانونی وقتی تصمیماش در مورد جراحی و تطبیق جسم با هویت جنسیتیاش را عملی میکند، ترجیح میدهد که از این تنشها به دور باشد؛ مدتها در لاک خود فرو میرود؛ حتی اگر بخواهد همرنگ جماعت هم شود وقتی آن جماعت و درواقع جامعه هنوز چیزی از ترنسها نمیداند خیلی مشکل است. بنابراین شرایط اجتماعی دگرباشان را به جایی میرساند که با وجود همه سختیها و ریسک زیاد ترجیح میدهند در ایران نمانند.
ما افراد زیادی از جامعه رنگین کمانی داریم که خارج از ایران آزادانه به فعالیتهای اجتماعی مشغولاند و در جامعهای که زندگی میکنند بر اساس تحصیلات، جایگاه اجتماعی، تجربه، هنر و استعدادی که دارند جزو افراد موفق شناخته میشوند اما همین افراد وقتی در ایران بودند مجبور بودند از دیگران و از جامعه فاصله بگیرند تا حداقل آزار بیشتری نبینند.
-اخیراً مهمان برنامه «سمت نو» در تلویزیون «منوتو» بودی و گویا بازتاب زیادی داشت…
– تجربه تازهای بود. با وجود اینکه قبلاً تجربه حضور در رسانههای دیگر هم داشتم اما با توجه به تعداد مخاطبان «منوتو» این از مهمترین مصاحبهها بود و امیدوار بودم بتوانم صدای خودم و درواقع جامعه دگرباشان را به افراد بیشتری برسانم و تاثیر بیشتری هم داشته باشد. چیزی که برای من مهم است این است که شاید پدرهای ما، مادرهای ما، یا حتی پدربزرگ و مادربزرگها به هر دلیلی دسترسی به شبکههای مجازی نداشته باشند، اما تلویزیون فضای متفاوتی دارد؛ رسانهای است که معمولاً خیلیها مخاطب آن هستند. سعی کردم به زبان ساده و با جملات و کلماتی که برای همه قابل درک باشد پیام جامعه رنگین کمانی را که در ایران در سایه و حاشیه زندگی میکنند به دیگران برسانم. نقش رسانه در تغییر نگاه جامعه نسبت به اقلیتها فوقالعاده مهم است و به نظرم این مسئولیت رسانهها را در قبال اقشار آسیبدیده بیشتر میکند.
در سالهای اخیر شاهدیم رسانههای خارج از کشور با دید بازتری به جامعه LGBTIQA و مسائل و مشکلات آنها در داخل و خارج از ایران میپردازند و با تولید برنامههایی با محتوا در این زمینه و یا نشان دادن حضور افراد با گرایشها و هویتهای جنسی و جنسیتی متفاوت نشان دهند که آنها در لایههای مختلف جامعه چطور زندگی میکنند و چگونه میتوانند در زندگی اجتماعی بطور عادی سهم داشته باشند. اما به نظر من وقتی هنوز هم دیدگاه جامعه را در مواجه شدن با این مسائل مورد بررسی قرار می دهیم پی به این نکته میبریم که فعالیت این رسانهها کافی نبوده و باید با تلاش بیشتر و دیدگاه بازتر و استفاده از روشهایی که عموم جامعه را مورد خطاب قرار دهد سعی در شکستن این تابوها و فرهنگسازی بیشتر برای پذیرش قشری از اجتماع داشته باشیم که در کنار ما زندگی میکنند و نیازمند درک و پذیرش لازم هستند. مطمئناً این تلاشها بیثمر نیست و در آینده به عنوان یک فعالیت انسانی و حرفهای در آن رسانه ثبت خواهد شد.
کیهـان لندن تنهـا رسانه فارسى زیان که مرتب در مورد هـمجنسگران و و خبر رسانى و گزارش تهـیه میکند
و جاى خوشحالى است که یک رسانه فارسى بدون رانت بازى و قبیله سالارى وووو کار ش را حرفه اى انجام میدهـد
سپاس