دو ماه از آغاز تهاجم روسیه در ۲۴ فوریه ۲۰۲۲ (۵ اسفند ۱۴۰۰) و آغاز جنگ در اوکراین گذشت. مقاومت قهرمانانه مردم اوکراین و درایت سیاسی رهبران این کشور، غرب و کشورهای دمکراتیک را در مقابل مسئولیتهایی قرار داد، که چشمان خود را در مقابل آن بسته بودند. روز بعد از آغاز این جنگ، کشورهای غربی و متحدانشان در جهان دیگری از خواب بیدار شدند. جهانی که بار دیگر به سمت دو قطبی شدن میرود و و قدم به جنگ سرد جدیدی میگذارد.
اگر تا فروپاشی «امپراتوری سرخ» و اتحاد جماهیر شوروی ما شاهد جنگ سرد بین «سوسیالیسم» و «کاپیتالیسم» بودیم، امروز شاهد شکل گرفتن جبهههای «دمکراسی لیبرال» و «نظامهای اقتدارگرا» هستیم که به مصاف یکدیگر میروند. اگر بخواهیم با زبان رایج نسلهای جوان نگاهی به آینده بیاندازیم، شاهد آغاز «جنگ سرد۲٫۰ » هستیم.
«جنگ سرد ۲٫۰»
اینکه «جنگ سرد۲٫۰ » چه مشخصاتی خواهد داشت، بستگی به پایان بحران اوکراین دارد. چگونگی پایان این جنگ، که صحنههای دلخراش آن به افکار عمومی کشورهای غربی شوک سختی وارد کرده است که دولتهای این کشورها نمیتوانند نادیده بگیرند و به آسانی چشمان خود را به روی آن ببندند، در طراحی روابط آینده شرق و غرب و یا دو جبهه جدیدی که در حال شکل گرفتن هستند، نقش عمدهای ایفا خواهد کرد. چندین سناریو را میتواند در این رابطه تصور کرد.
سناریوی اول میتواند جنگی محدود با پیروزی روسیه باشد. ولادیمیر پوتین در روزهای گذشته اگرچه دیگر صحبتی از «اقدام نظامی ویژه برای آزاد سازی اوکراین از گروههای نازی» نکرده ولی گفته است که «این جنگ ۹ ماه مه پایان خواهد یافت» و هدف آن «آزادسازی» منطقه موسوم به دونباس است. ۹ ماه مه مصادف با همین روز در سال ۱۹۴۵ و پیروزی متفقین بر آلمان نازی است. دونباس منطقهای در شرق اوکراین از بخشهای شمالی و مرکزی استان دونتسک، بخش جنوبی استان لوهانسک و انتهای شرقی استان دنیپروپتروفسک تشکیل شده است. این مناطق پس از پیروزی جنبش مردمی موسوم به «میدان» در سال ۲۰۱۴ میلادی، مبارزه برای جدایی از اوکراین را آغاز کرده و تجزیهطلبان با حمیات روسیه تشکیل جمهوریهای خودخوانده دونتسک و لوهانسک را اعلام کردند.
سناریوهای پایان جنگ اوکراین
در صورتی که این سناریو تحقق پیدا کند، نفوذ ژئوپلیتیک روسیه گسترش پیدا خواهد کرد و مناسبات سیاسی جهانی را دستخوش تحولی جدی خواهد کرد. روسیه در صورت تحقق این سناریو میتواند با اقتدار بیشتری در صحنه منطقه موسوم به اوراسیا و حتا خاورمیانه و آسیای شرقی ابراز وجود کند، در حالی که در این موازنه جدید، اروپا و آمریکا بازنده خواهند بود.
جنگی محدود با شکست روسیه، سناریوی دیگریست. در این حالت نه تنها اوکراین پیروز از این جنگ بیرون خواهد آمد، بلکه آمریکا، اروپا و دیگر متحدین جبهه «دمکراسی لیبرال» روسیه را در گوشه رینگ قرار خواهند داد. در این حالت بسیاری دو گزینه را برای تحولات در روسی پیشبینی میکنند: پایان ولادیمیر پوتین و «پوتینیسم» و یا رادیکالتر شدن نظام کنونی و شدت گرفتن جنگ سرد و مقابله با غرب.
از دیگر سناریوهای مطرح میتوان به آتشبس و مصالحه اشاره کرد. در اینصورت اوکراین از عضویت در «پیمان آتلانتیک» چشمپوشی خواهد کرد، جمهوریهای خودخوانده دونباس در وضعیت کنونی و بدون رسمیت یافتن باقی خواهند ماند و شرایط به قبل از ۲۴ فوریه بازخواهد گشت. در این حالت نه تنها اوکراینی ویران بر جای خواهد ماند، بلکه شاهد افزایش ترس و وحشت در جمهوریهای بالتیک (لیتوانی، لتونی و استونی) خواهیم بود که مرزهای طولانی با روسیه و بلاروس دارند و سالهاست در سایه هراس از حمله همسایه بزرگ زندگی میکنند. عضویت این کشورها در «پیمان آتلانتیک شمالی» برای رهایی از این کابوس کافی نیست. کشورهای غربی عضو «ناتو» در جریان جنگ اوکراین نشان دادند که میلی به رو در رویی با روسیه ندارند.
توکیو روسیه را متهم به «اشغال غیرقانونی» جزایر «سرزمین های شمالی» کرد
سناریو دیگر میتواند ادامه جنگی محدود ولی از نظر زمانی نامحدود باشد. در صورت ادامه جنگ میتوان شاهد گسترش درگیریهای نظامی در خارج ار اوکراین و حتا خارج ار اروپا نیز بود. در این حالت پای بسیاری دیگر از کشورها نیز به این جنگ باز خواهد شد. چین، ژاپن، هند، جمهوری اسلامی، کشورهای عربی و حتی برخی از کشورهای آفریقایی دیگر نخواهند توانست «بی طرفی» کنونی خود را حفظ کنند. نمونههایی از این گسترش بحران اوکراین را میتوان در موضعگیری روز جمعه دولت ژاپن مشاهده کرد. وزارت خارجه ژاپن در بیانیههای نامترقبه، برای اولین بار از سال ۲۰۰۳ میلادی، روسیه را متهم به «اشغال غیرقانونی جزایری کرد که از پایان جنگ جهانی دوم در اشغال این کشور هستند. این جزایر که ژاپنیها از آنها با نام «سرزمینهای شمالی» نام میبرند و روسها آنها را «کوریل» میخوانند، با امضای معاهدهای در پایان جنگ جهانی دوم زیر کنترل مسکو قرار گرفتند. در پاسخ به این بیانیه وزارت خارجه ژاپن، دیمیتری پسکوف سخنگوی کرملین، این جزایر را «جزو لاینفک فدراسیون روسیه» خواند.
سایه بحران اوکراین بر برجام
کمی پیش از آغاز جنگ روسیه علیه اوکراین مذاکرات در وین برای احیای برجام، یا دستیابی به توافق دیگری، متوقف شده بود و با شروع این جنگ به محاق رفت. روسیه که در هفتههای آخر قبل از توقف این مذاکرات نقش اصلی را برعهده داشت، امروز در باتلاق این جنگ دست و پا میزند و علاقهای به پایان مذاکرات وین ندارد. برای آمریکا و کشورهای اروپایی نیز دستیابی به توافقی با جمهوری اسلامی در شرایط کنونی تنها در صورتی میتواند اهمیت داشته باشد که تهران را از مسکو دور سازد. چین هم امروز علاقه آنچنانی به پایان این مذاکرات ندارد. جمهوری اسلامی تصور میکرد که اروپا و آمریکا برای فیصله دادن به این پرونده، با توجه به درگیر شدن در بحران بزرگتری به نام اوکراین، آمادگی انعطاف بیشتری خواهند داشت و «خط قرمز»های جدیدی را که هیات مذاکره کننده تهران روی میز گذاشته است خواهند پذیرفت. ولی در حقیقت طرف غربی مذاکرات، فعلا از سر گرفتن آنرا به آینده نامعلومی موکول کرده؛ زمانی که که روابط با روسیه روشنتر و پایان جنگ اوکراین در افق دیده شود.
همزمان در جمهوری اسلامی هواداران نزدیکی هرچه بیشتر به روسیه بحران اوکراین را فرصت مناسبی برای گسترش روابط تهران و مسکو ارزیابی میکنند. حامیان این نظریه معتقدند که شدت گرفتن تحریم ها علیه روسیه و فاصله گرفتن اجباری این کشور از غرب، تمایل مسکو به تحکیم روابط با جمهوری اسلامی را بطور قابل توجهی افزایش خواهد داد. این شرایط، برای حامیان تقویت روابط بین جمهوری اسلامی و روسیه، موقعیت نظام را تقویت خواهد کرد و بسترساز همکاریهای گستردهتری به ویژه در زمینه نظامی و تسلیحاتی خواهد بود. همکاریهایی که تا قبل از این بحران، به دلیل بیمیلی روسیه، در سطح بسیار محدودی قرار داشت. جمهوری اسلامی پیوستن روسیه به کشورهای منزوی در سطح جهانی را فرصتی ارزشمند تلقی میکند که تا قبل از آغاز جنگ در اوکراین قابل تصور نبود.
احمد رأفت