گفتگوی کارمل ملامد با شاهزاده رضا پهلوی: کسانی هستند که به مرگ اعتقاد دارند

- شاهزاده رضا پهلوی یک روز پس از سخنرانی در موزه «مدارا» در لس‌آنجلس با «جی‌ان‌اس» (سندیکای خبری یهود) با کارمل ملامد روزنامه‌نگار و تحلیلگر سیاسی به گفتگو درباره ایران، اسرائیل، حمله تروریستی ۷ اکتبر توسط حماس و روابط ایرانیان و یهودیان در سراسر جهان پرداخت.
- «آنچه به توازن کمک می‌کند این است که جهان بداند که ایرانیان، اسرائیلی‌ها و بسیاری دیگر در منطقه یکسان فکر می‌کنند و آن اینکه چگونه می‌توانیم همه ما از این تغییر بهره‌مند شویم. راه حل همه مشکلات در نهایت رها شدن از شرّ رژیم در تهران است.»
«تصور کنید وقتی فضا باز شود، خارج از همه این تبعیض‌ها، همه فرصت‌های برابر برای مشارکت داشته باشند و ما چه آینده درخشانی می‌توانیم داشته باشیم، چه کارها که می‌توان در ایران انجام داد. این پیامی‌ است که ما باید فراتر از یهودی بودن، بهائی یا مسلمان بودن، یا هر قومیت یا هر تفکر سیاسی دیگری در سراسر جهان منتشر کنیم. درواقع خود کشور است که می‌تواند به خود کمک کند.»

پنج شنبه ۲۶ بهمن ۱۴۰۲ برابر با ۱۵ فوریه ۲۰۲۴


شاهزاده رضا پهلوی در یک مصاحبه‌ی اختصاصی و مفصل به وبسایت «سندیکای خبری یهود/ جی‌ان‌اس» گفت که «چشم اختاپوس»، یعنی رژیم اسلامی‌ در ایران، باید مورد توجه قرار گیرد. «جی‌ان‌اس» می‌نویسد، ولیعهد تبعیدی ایران، رضا پهلوی که در ویرجینیا زندگی می‌کند، یکی از رهبران برجسته اپوزیسیون  است که بیش از چهار دهه از سرنگونی رژیم توتالیتر اسلامی‌ حاکم بر کشور و جایگزینی آن با یک حکومت آزاد، سکولار و دموکراتیک دفاع می‌کند.

Karmel Melamed interviews Iran’s exiled crown prince, Reza Pahlavi, in Los Angeles on Jan. 31, 2024. Credit: Courtesy

او در آوریل ۲۰۲۳ به عنوان بلندپایه‌ترین شخصیت ایرانی به اسرائیل سفر کرد. وی که در پروفایل‌اش در شبکه ایکس تأکید می‌کند «مدافع یک ایران سکولاردمکراتیک» است، نوشته که حماس «یک سازمان تروریستی بی‌رحم است که علاوه بر ارعاب غیرنظامیان بی‌گناه اسرائیل، مردم فلسطین را نیز با خشونت سرکوب می‌کند».

ایرانیان از غارت منابع و ثروت ملی خود توسط جمهوری اسلامی‌ که صرف گروه‌های تروریستی مانند حماس و حزب‌الله می‌شود خسته شده‌اند.

۳۰ ژانویه ۲۰۲۴ شاهزاده در موزه «مدارا» در لس‌آنجلس سخنرانی کرد و جمهوری اسلامی‌ را «جالوت» و دشمن مشترکی خواند که «دو ملت بزرگ ایران و اسرائیل با آن روبرو هستند.» او افزود که تلاش برای رام کردن این هیولا با همان ابعادی که در تورات آمده  «بیهوده است». وی تأکید کرد «اکنون زمان آن است که به داود فرصت بدهیم. مردم ایران داود زمانه هستند که برای به ارمغان آوردن آزادی برای ایران و صلح و رفاه برای کل منطقه مبارزه می‌کنند.»

شاهزاده رضا پهلوی یک روز پس از آن سخنرانی با «جی‌ان‌اس»  به گفتگو درباره ایران، اسرائیل، حمله تروریستی ۷ اکتبر توسط حماس و روابط ایرانیان و یهودیان در سراسر جهان پرداخت.

«جی‌ان‌اس» پس از این مقدمه درباره گفتگویی که کارمل ملامد روزنامه‌نگار و تحلیلگر سیاسی  آن را انجام داده، یادآوری کرده است که این گفتگوی مفصل برای اختصار کمی‌ ویرایش شده‌ است.

کارمل ملامد: به عنوان کسی که اخیراً با اسرائیلی‌ها و یهودیان در تماس بوده‌اید و سال گذشته نیز از اسرائیل دیدن کردید و به تازگی در موزه «مدارا» در لس‌آنجلس سخنرانی کرده‌اید، پیام شما برای یهودیان سراسر جهان پس از حمله تروریستی حماس در هفتم اکتبر علیه اسرائیل، فجیع‌ترین قتل عام یهودستیزی پس از هولوکاست، چیست؟

شاهزاده رضا پهلوی: ایرانیان در طول تاریخ هرگز به دنبال درگیری و جنگ نبوده‌اند. ما به حسن همجواری و صلح اعتقاد داریم. اول، به این دلیل که می‌دانیم از آن سود خواهیم برد، اما همچنین به این دلیل که درک می‌کنیم که چقدر برای ما مهم است که با دیگران همکاری کنیم.

این امر به ویژه در قرن بیست و یکم صادق است، زمانی که آشکارتر شده که مشارکت استراتژیک با کشورهای دارای منافع مشترک برای پیشرفت، توسعه، مدرنیته و رفاه بسیار حیاتی است. اینهمه را فقط کسانی می‌توانند به دست آورند که به صلح باور دارند.

اما کسانی هستند که به جنگ اعتقاد دارند. کسانی هستند که به مرگ اعتقاد دارند. آنها اهداف خود را با چنین ابزاری توجیه می‌کنند و رابطه‌شان با صلح مانند روغن و آب است که هرگز مخلوط نمی‌شوند.

اولین پیام به آنانکه بر یک باور هستیم، اینست که بدانیم یک دشمن مشترک داریم و یک تهدید مشترک. و این یک تهدید جدی است. این دشمن، رژیم اسلامی‌ در ایران، حداکثر تلاش خود را برای ارتکاب  اعمال شیطانی به کار می‌گیرد. تنها راه مقابله با آن، اتحاد، همکاری و حل کردن مشکل است.

مشکل اساساً خنثی کردن و از بین بردن دشمن است، زیرا تا زمانی که این دشمن وجود دارد، مشکلات ادامه خواهد داشت. من بارها و بارها درباره پیامدهای استمرار حیات این رژیم به جهان هشدار داده‌ام. این حکومت تقریباً در هر مشکلی که جهان  می‌بایست با آنها دست و پنجه نرم کند و با افراط‌گرایی، تروریسم، مداخله در امور همسایگان و تهدید هسته‌ای شروع شده، دست دارد.

ما در مورد مردم ایران صحبت می‌کنیم که این رژیم آنها را نمایندگی نمی‌کند. این رژیم در درجه اول هیچ باوری به ایران ندارد. علی خامنه‌ای گفته: «ایران مهم نیست؛ اسلام مهم است.» هدف رژیم استفاده از ایران به عنوان سکویی برای گسترش انقلاب و تلاش برای صدور ایدئولوژی خود به سراسر جهان است و نه به خاطر مردم ایران.

بعد هم نیابتی‌های رژیم را می‌بینیم. من فکر می‌کنم بسیاری از آنها به دلیل نبود رهبری قدرتمند در غرب و ضعف آنهاست که تلاش می‌کنند به نوعی با رژیم اسلامی‌ در ایران مماشات کنند. این سیاست فقط طرف مقابل را تشویق کرده که سطح اقدامات خود را بالاتر ببرد. جهان باید درک کند- و من مطمئن هستم که اسرائیلی‌ها بیش از همه می‌دانند، و جامعه یهودی نیز به وضوح می‌داند- که در نهایت باید به چشم اختاپوس پرداخت.

حماس، حزب‌الله و حوثی‌ها بازوهای این رژیم هستند که بیش از چهار دهه است در سطح بین‌المللی و فراتر از منطقه ما فعالیت می‌کنند. تنها راه پایان دادن به همه اینها، از بین بردن منشاء مشکلات است. در برخورد با این دشمن مشترک، همه ما در یک کشتی نشسته‌ایم.

Karmel Melamed interviews Iran’s exiled crown prince, Reza Pahlavi, in Los Angeles on Jan. 31, 2024. Credit: Courtesy

– از هفتم اکتبر بسیاری از ایرانیان غیریهودی در ایالات متحده، اروپا، کانادا، استرالیا و جاهای دیگر برای محکوم کردن یهودستیزی و حمایت از اسرائیل در تظاهرات شرکت کردند. همسر شما در میان بسیاری از ایرانیانی بود که در ۱۴ نوامبر در «راهپیمایی برای اسرائیل» در واشنگتن دی‌سی شرکت کرد. آیا می‌توانید این پدیده را که از سوی ایرانیان خارج کشور شکل گرفته و بسیاری از آنها پرچم ملی و قدیمی «شیروخورشید» را حمل می‌کنند،  توضیح دهید؟

– ایرانیانی که بطور گسترده از تمدن ایران آگاهی دارند، از ۲۷۰۰ سال موجودیت ایرانیان یهودی و ارتباط مبتنی بر کتاب مقدس و قوم یهود اطلاع دارند. ایرانی‌ها این را می‌شناسند و می‌دانند که این تاریخ چقدر در تضاد با سخنان یهودستیزانه و ضدصهیونیستی رژیم اسلامی‌ است، که از همان روز اول با شعار شیطان‌ «بزرگ» و «کوچک» [از آمریکا و اسرائیل] به عنوان دشمنان خود یاد می‌کرد.

ما دیدیم که چگونه مردم در ایران سعی می‌کنند از لگد کردن پرچم آمریکا و اسرائیل که در ورودی دانشگاه‌های ایران نصب شده خودداری کنند. این یک پیام مستقیم است که آنها به دنیا می‌فرستند تا بگویند آن چیزی نیستند که رژیم می‌خواهد. این مردم متفاوت با رژیم‌اند.

فراموش نکنیم پس از حمله القاعده به ایالات متحده در ۱۱ سپتامبر چه اتفاقی افتاد. بسیاری در خاورمیانه جشن گرفتند، اما ایران تنها کشوری بود که در آن مردم به یاد قربانیان و همدردی با بازماندگان شمع روشن کردند.

این است که با جایگاه ما به عنوان یک ملت سازگار است. در این مورد، من فکر می‌کنم هیچ استثنایی از آن اصل وجود ندارد. ایرانی‌ها می‌دانند چه چیزی برای ما مهم است و این به ارزش‌های مشترک ما در دفاع از آزادی و صلح در مقابل رژیم اسلامی‌ جنگ‌طلب بازمی‌گردد. مردم ایران این را نمی‌خواهند.

آنها می‌گویند: «ما هیچ تعصبی نسبت به هیچ فرهنگ، ملت و مذهبی نداریم. ما متحد هستیم زیرا باید متحد باشیم و تصویر خود را به دنیا نشان دهیم.»

– در سال ۲۰۲۲، قیام مهسا امینی در سراسر ایران با تظاهرات هزاران شهروند علیه رژیم اسلامی‌ به وقوع پیوست. اسرائیلی‌ها در آن زمان در حمایت از مردم ایران سخنرانی و تظاهرات کردند. حتی تعدادی نقاشی دیواری در سراسر اسرائیل برای حمایت از معترضان در ایران به نمایش گذاشته شد. حمایت اسرائیل از مردم ایران و ایرانیان خارج از ایران در آن دوران چقدر تاثیرگذار بود؟

– خوشحالم که این نکته را مطرح کردید، زیرا می‌خواستم تأکید کنم که رسانه‌های اجتماعی چه تأثیری بر گفتگو و ارتباط شهروندان یک کشور با یکدیگر و با بقیه جهان دارند. اینها ابزارهایی هستند که امروزه جوانان ایرانی، جوانان اسرائیلی و دیگران برای گفتگو با هم دارند. آنها از پلتفرم‌های مختلفی استفاده می‌کنند، چه اینستاگرام، چه تیک تاک یا هر چیز دیگری که به آن دسترسی دارند. من در رسانه‌های اجتماعی مختلف متوجه شدم که اسرائیلی‌ها متوجه همدردی، آگاهی و حمایت متقابلی شده‌اند که ایرانی‌ها از آنها نشان می‌دهند و ایرانی‌ها نیز متوجه همان چیزی شده‌اند که اسرائیلی‌ها نسبت به آنها ابراز می‌کنند.

تاکید بر این نکته بسیار مهم است که این پایه و اساس روابط آینده ایران و اسرائیل خواهد بود زیرا نشان می‌دهد که این فقط برخی دولت‌ها نیستند که در مورد سیاست‌ها تصمیم می‌گیرند. این ارتباط چیزیست که شهروندان این کشورها به دنبال آن هستند و به آن نیاز دارند. آنها خواستار روابط بهتر هستند و سیاستی را می‌خواهند که ما را به همکاری با یکدیگر نزدیک کند. این زیبایی چنین مناسباتی است زیرا اکثر تصمیمات قرن بیستم و دوران اخیر- چه طی سال‌های جنگ سرد و چه پس از شیوع کووید۱۹- توسط دولت‌هایی گرفته می‌شد که سیاست خارجی را از بالا به پایین می‌ساختند. جهان اکنون در جهت دیگری در حال تکامل است. امروزه، این خواسته‌ها در خیابان‌های اکثر کشورهاست که مطرح می‌شود و تصمیم‌گیرندگان را وادار یا ترغیب به پاسخگویی می‌کند.

این ما را به وضعیتی که در حال حاضر با آن روبرو هستیم می‌رساند. چرا اینهمه ناامیدی در مورد سیاست‌های آمریکا در قبال ایران وجود دارد؟ چون هربار مردم ایران را که دارای ارزش‌های مشابهی هستند، به خاطر خودشان تنها می‌گذارند. چگونه ممکن است که راه حل این باشد؟

آنچه به توازن کمک می‌کند این است که جهان بداند که ایرانیان، اسرائیلی‌ها و بسیاری دیگر در منطقه یکسان فکر می‌کنند و آن اینکه چگونه می‌توانیم همه ما از این تغییر بهره‌مند شویم. راه حل همه مشکلات در نهایت رها شدن از شرّ رژیم در تهران است.

– شما سال‌ها در مورد نقض وحشتناک حقوق بشر رژیم فعلی علیه مردم ایران صحبت کرده‌اید. با توجه به تاریخ مشترک یهودیان و ایران، چرا گروه‌های اپوزیسیون ایرانی برای کمک هرگز به جامعه یهودیان ایالات متحده- که برای نزدیک به هفتاد سال در جنبش‌های عدالت اجتماعی و آزادی، از حقوق مدنی گرفته تا حمایت از نلسون ماندلا در برابر آپارتاید آفریقای جنوبی و… کمک به یهودیان شوروی نقش داشته‌اند، مراجعه نکرده‌اند؟

– من نمی‌توانم بجای دیگران صحبت کنم، اما می‌دانم که برخی بیشتر به این موضوع توجه کرده‌اند. هیئتی از ایرانیان آمریکایی، شامل حداقل بخشی از جامعه سیاسی ایرانیان، به اسرائیل رفتند. من مطمئناً اهمیت این رابطه را درک می‌کنم و این یکی از دلایلی بوده که به اسرائیل سفر کردم. من ارزش نوع نفوذی را که می‌توانیم اعمال کنیم تا سیاست‌های درست اجرا شود، می‌دانم.

در مورد عدالت اجتماعی، یکی از پیامدهای این رژیم این است که ایرانیان در کشور با انواع تبعیض اعم از قومی، جنسی و مذهبی مواجه‌اند. روشی که جامعه ما امروز در داخل ایران پاسخ می‌دهد این است که بدانیم در نهایت همه ما قربانی همین رژیم هستیم. فرقی نمی‌کند بهائی باشید یا یهودی، یا عقیده سیاسی یا گرایش جنسی خاصی داشته باشید. همه ما قربانیان مشترک هستیم.

زنان امروز در ایران اولین قربانیان هستند و از همان ابتدا به عنوان شهروندان درجه دو طبقه‌بندی شدند. وقتی در مقیاس بین‌المللی به آن نگاه می‌کنید، حقوق زنان مهم‌ترین عنصر عدالت اجتماعی بوده که به نظر من مقدم بر هر چیز دیگری است. من اهمیت این عناصر را در اتحاد با جامعه یهودی درک می‌کنم.

– بسیاری از ایرانیان آمریکایی از قانون ۵۸۹ یا قانون مهسا در دفاع از حقوق بشر و مسئولیت امنیتی که سال گذشته در مجلس نمایندگان ایالات متحده تصویب شد و در سنا در حال بررسی است، دفاع می‌کنند. این لایحه خواستار تحریم رهبران رژیم ایران به دلیل نقش آنها در نقض حقوق بشر علیه مردم ایران است. آیا به نظر شما جامعه یهودی ایالات متحده باید از این لایحه حمایت کند و جوامع ایرانی و یهودی چگونه می‌توانند در مورد نگرانی‌های مشترک‌شان در مورد رژیم ایران همکاری کنند؟

– قانونگذاری برای ارائه سیاست‌های جدید جهت حل مشکلات مهم است. قانون مهسا امینی به یک جنبه از عوامل مهم برای اعمال فشار حداکثری بر رژیم می‌پردازد. به عبارت دیگر، نه تنها اجرای تحریم‌های موجود، بلکه افزودن تحریم‌های جدید [حقوق بشری] که تأثیر  بیشتری خواهد داشت.

در همین ارتباط، ایالات متحده قبلاً (در سال ۲۰۱۹) سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را در فهرست سازمان‌های تروریستی خود قرار داده ولی اروپا در حال بررسی آن  است و هنوز این کار انجام نشده است.  این بسیار مهم است زیرا این رژیم و بازوهای آن را بیش از پیش فلج می‌کند.

سپاه پاسداران در عمل شبیه مافیای شبه‌نظامی است که بر ایران حکومت می‌کند و همه عرصه‌ها را در کشور کنترل می‌کند. آیا این [فشار بر رژیم و حمایت از مردم] کافیست؟ نه. به همین دلیل است که من همیشه خواستار فشار حداکثری و  موازی با آن حمایت حداکثری از مردم بوده‌ام.

موضوع ارتباطات مردم کلیدی است و باید اطمینان پیدا کرد که ایرانیان امکانات و ابزار لازم برای ارتباط را دارند و دسترسی آنها به اینترنت و ارتباط‌شان با بقیه جهان قطع نمی‌شود. هر کمکی در این زمینه عالیست.

ما باید سیاست‌هایی را که در حال حاضر توانایی ایرانیان را برای فرستادن پول به کشور محدود می‌کند، معکوس کنیم. اگر می‌خواهید از یک خانواده حمایت کنید، هزینه زیادی ندارد، اما می‌توانید به معنای واقعی کلمه با وسایل روزانه از یک خانواده حمایت کنید تا حداقل شب‌ها گرسنگی نکشند. با این کار، ایرانیان می‌توانند ریسک بیشتری برای اعتصاب و توقف کار، نافرمانی مدنی و عدم تبعیت از رژیم اسلامی‌ قبول کنند. می‌توانید به صندوق اعتصابات کمک کنید و ایرانی‌ها بتوانند از اموال بلوکه‌شده که در وهله اول متعلق به خود مردم است، برای مبارزه خود استفاده کنند.

فشار از خارج کافی نیست. باید یک عنصر فشار از درون نیز وجود داشته باشد. از این نظر، می‌خواهم توجه را نه تنها به فشار خارجی جلب کنم، بلکه به این موضوع که چگونه می‌توانیم حمایت مستقیم را جهت برابر کردن زمین بازی برای ایرانی‌ها در کشور تأمین کنیم و  این با ارتباطات بیشتر شروع می‌شود.

من فکر می‌کنم فرستادن پیام‌های مناسب برای مردم ایران مهم است تا بدانند که ایرانیان مهاجر از چند راه می‌توانند به آنها کمک کنند و نه تنها در سرنگونی رژیم، بلکه مهمتر از همه، در آینده‌ی ایران با بازگرداندن منابع، تخصص، فناوری و کارآفرینی به کشور.

در آن شرایط، این جامعه می‌تواند هم تغییر و هم توسعه اقتصادی را با هم پیش ببرد و ناگفته نماند که این پیام برای جامعه یهودی، چه ایرانی و چه غیرایرانی، است. در نهایت همه چیز به وضعیت اقتصادی مردم برمی‌گردد. اینها انواع پیام‌هایی هستند که امید بیشتری برای وقوع تغییر می‌دهند. همانطور که دیشب در سخنرانی خود گفتم، می‌توانیم حرکت را از امید به باور و به اینکه واقعاً می‌توان این تغییر را انجام داد، شروع کنیم. این نوع پیام‌ها، که ما آماده‌ایم وارد عمل شویم و کمک کنیم، تا حد زیادی در توانمندسازی مردم ایران و ایجاد حس امکان وقوع تغییر به آنها کمک می‌کند.

– وقتی سال گذشته به اسرائیل سفر کردید، با بسیاری از ایرانیان این کشور که به گرمی‌ از شما استقبال کردند، گفتگو داشتید. چه چیزی شما را بیشتر از همه در مورد جامعه ایرانی در اسرائیل شگفت‌زده کرد و چگونه مراوده‌ی آنها با شما که رسانه‌های خبری فارسی‌زبان پخش می‌کردند، بر برداشت ایرانیان در سراسر جهان در مورد اسرائیل تأثیر گذاشت؟

– اول از همه، من تعجب نکردم، زیرا از همان ابتدا از این احساس آگاه بودم. جامعه ایرانیان یهودی در اسرائیل، در مقایسه با همتایان خود در جاهای دیگر، از همان ابتدا بیشترین تأکید را داشتند که ما مجبور شدیم از کشور فرار کنیم، اما ایرانی و دلبسته به وطن ماندیم.

این برای من تعجب‌آور نبود. من از همان ابتدا می‌دانستم. این احساس امروز بیش از هر زمان دیگری وجود دارد. ولی به شما خواهم گفت که چه چیزی برای من شگفت‌انگیزتر بود. در آخرین روز قبل از بازگشت به اروپا، در ساحل تل آویو در ساحل قدم می‌زدم و شهروندان معمولی اسرائیل هیجان‌زده به سمت من می‌آمدند. آنها خوب می‌دانستند که چرا آنجا هستم و  می‌گفتند که چقدر امیدوارند که بتوانیم دوباره این رابطه را بین دو کشورمان برقرار کنیم. این چیزی بود که انتظارش را در این سطح از اشتیاق و علاقه نداشتم.

– برای بیش از چهار دهه، جامعه یهودی ایران که زمانی گسترده بود، برای امنیت خود و به دلیل آزار و اذیتی که توسط جمهوری اسلامی‌ حاکم بر ایران تجربه کرده بود، تقریباً بطور کامل از ایران گریخت. چه نوع آینده‌ای را برای این ایرانیان یهودی که عمدتاً در آمریکا و اسرائیل زندگی می‌کنند و در آنجا به موفقیت‌های چشمگیری نیز دست یافته‌اند، پس از تغییر رژیم، پیش‌بینی می‌کنید؟ آنها چه نقشی در کمک به بازسازی ایران می‌توانند داشته باشند؟

– بر کسی پوشیده نیست که بسیاری از افرادی که در ایران کارخانه‌ها، صنایع و سرمایه‌گذاری‌هایی را برای کمک به مدرن شدن کشور وارد کردند، ایرانیان یهودی بودند. البته که آنها جزئی از آینده ایران هستند. من می‌خواهم بر یک نکته تاکید کنم. زمانی که هیتلر جنگ خود را آغاز کرد و  فجایع هولوکاست را پیش می‌برد، از خودم می‌پرسم تاریخ چگونه تغییر کرد. حمله به پرل‌هاربر آمریکا را به درگیر شدن در جنگ جهانی دوم کشاند. تا آن زمان، این کشور نمی‌خواست با جنگ کاری داشته باشد و می‌دانست که هیتلر با یهودیان چه می‌کند. حتی قبل از جنگ، ما در ایران به یهودیان پناه می‌دادیم و از آنها محافظت می‌کردیم و به ویژه پس از شروع جنگ هم این کمک ادامه پیدا  کرد.

ما دیپلمات‌های ایرانی در اروپا مانند عبدالحسین سرداری را داشتیم که در گرفتن ویزا برای یهودیان در فرانسه کمک می‌کردند. ایران کشوری بود- و به جرأت می‌توانم بگویم تنها کشور خاورمیانه بود- که به یهودیان فراری جا و پناه داد. فکر می‌کنم همه ایرانیان این را قبول دارند که ایران کشوری بود که زمانی در دنیا مورد احترام بود. ایرانیان از معدود مردمی‌ بودند که بدون ویزا به بسیاری از کشورها سفر می‌کردند. پاسپورت ایرانی ارزش داشت و آنها مورد احترام بودند. امروز آنها تحقیر شده‌اند و به عنوان تروریست معرفی می‌شوند.

بر چنین زمینه‌ایست که بازسازی ایران البته که شامل ایرانیان یهودی هم می‌شود و این کاملا واضح است. کسانی بودند که مجبور بودند اما نخواستند ایران را ترک کنند که توسط رژیم به قتل رسیدند. رژیم آنها را وادار به مهاجرت و تبعید کرد. خیلی‌ها ترجیح می‌دادند بمانند، اما چگونه می‌توانستند در چنین سطحی از تبعیض زندگی کنند؟

البته ایرانیان یهودی که مهاجرت کرده‌اند لزوماً مجبور نیستند از نظر فیزیکی برگردند، اما می‌توانند از راه‌های مختلف به ایران کمک کنند. آنها هنوز به کشور وابستگی دارند و هنوز هم می‌توانند آن نقش را دوباره پیدا کنند.

در نهایت، تاریخ  هرگز تکرار نخواهد شد اگر که ما فراموش نکنیم که چه اتفاقاتی افتاده است.  نسل امروز ایرانیان جوان باید اندکی از آنچه در گذشته اتفاق افتاده و عواملی که در شکل گرفتن آنها  مؤثر بوده درک کنند.  تصور کنید وقتی فضا باز شود، خارج از همه این تبعیض‌ها، همه فرصت‌های برابر برای مشارکت داشته باشند و ما چه آینده درخشانی می‌توانیم داشته باشیم، چه کارها که می‌توان در ایران انجام داد. این پیامی‌ است که ما باید فراتر از یهودی بودن، بهائی یا مسلمان بودن، یا هر قومیت یا هر تفکر سیاسی دیگری در سراسر جهان منتشر کنیم. درواقع خود کشور است که می‌تواند به خود کمک کند.

– اعلیحضرت، از اینکه با ما در «جی‌ان‌سی» گفتگو کردید متشکرم.

– متشکرم.

*منبع: وبسایت سندیکای خبری یهود جی ان اس
*ترجمه و تنظیم از کیهان لندن

 

برای امتیاز دادن به این مطلب لطفا روی ستاره‌ها کلیک کنید.

توجه: وقتی با ماوس روی ستاره‌ها حرکت می‌کنید، یک ستاره زرد یعنی یک امتیاز و پنج ستاره زرد یعنی پنج امتیاز!

تعداد آرا: ۱۰۸ / معدل امتیاز: ۴

کسی تا به حال به این مطلب امتیاز نداده! شما اولین نفر باشید

لینک کوتاه شده این نوشته:
https://kayhan.london/?p=342469