شهبانو فرح خار چشم ایران‌ستیزان

جمعه ۳۰ آذر ۱۴۰۳ برابر با ۲۰ دسامبر ۲۰۲۴


بهروز فتحعلی – تاریخ معاصر ایران همواره عرصه ظهور شخصیت‌هایی بوده است که در لحظات حساس فارغ از هیاهوی سیاسی در راه تعالی فرهنگ، هنر و هویت ملی این سرزمین تلاش ورزیده‌اند. یکی از برجسته‌ترین این شخصیت‌ها شهبانو فرح پهلوی است.

پیوند و همراهی با شاه فقید و اصرار شاه به مشارکت فعال شهبانوی ایران در تداوم بنای ایران نوین در کنار امتیازات ویژه‌ای که شهبانو فرح با داشتن خصوصیات اخلاقی ممتاز، استقلال فکری، نگرش پیشرو و ذهنیت خلاق خود از آن بهره‌مند بود، زمینه‌ساز مسیر درخشانی شد که این شخصیت مردمی و بسیار دوست‌داشتنی آن را در انجام مسئولیت میهنی خود به عنوان بانوی اول ایران طی کند و بتواند با تاثیرگذاری‌های بزرگ در عرصه‌های مختلف اجتماعی و فرهنگی، جایگاهی ماندگار در تاریخ این مرز و بوم را از آن خود نماید.

شهبانو فرح پهلوی را باید بی‌ هیچ تردیدی برآورد نظام پهلوی در بازتاب نمادین آن بخش  از اصلاحات بنیادین رضاشاه و محمدرضاشاه برشمرد که به آزادی‌های اجتماعی زنان و قرار دادن دوباره آنان به جایگاه شایسته خود باز می‌گردد. همان جایگاهی که زمانی زنان ایرانزمین در تاریخ دور پرافتخار ما که همانا تمدن پیش از اسلام است، بطور طبیعی از آن برخوردار بودند.

فرح پهلوی را باید فراتر از نقشی که به عنوان شهبانو داشت، زن برجسته‌ای دانست که در تمامی سال‌هایی که در قدرت بود، وفادارانه در کنار همسر خود در انجام مأموریت و رسالتی که برای وطن خود می‌دید، ایستاد و همگام با شاه با مهر و عاطفه‌‌ای مادرانه نسبت به ملت و میهن و با مدیریتی خردمندانه، دست به اقداماتی زد که هنوز هم یادآور شکوه و شکوفائی ایران در دو دهه آخر حکومت پهلوی است. او نه تنها پایه‌های فرهنگی و اجتماعی ایران را مستحکم ساخت، بلکه به الگویی بی‌بدیل برای زنان ایران تبدیل شد؛ الگویی که نشان می‌داد عبور از محدودیت‌ها و رسیدن به جایگاه واقعی خود در جامعه، راهی است ممکن و دست‌یافتنی برای زنان ایران. او با پیام‌هایش به زنان ایران، راهی نو به سوی خودباوری و پیشرفت آنان می‌گشود و به آنها می‌آموخت چگونه جای واقعی خود را در جامعه بیابند.

اقدامات فرهنگی و اجتماعی

فعالیت‌های فرهنگی شهبانو نه تنها محدود به جنبه‌ نمادین آن نمی‌شد بلکه می‌شد آنرا آمیخته‌ای از بینش و کنشی ژرف و آینده‌نگرانه به حساب آورد. تأسیس موزه هنرهای معاصر تهران، مجموعه فرهنگی نیاوران، تئاتر شهر، کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان و بسیاری دیگر از مراکز هنری و فرهنگی، نمونه‌هایی از تلاش‌های موفقی بود که او در جهت تقویت بنیان‌های فرهنگ و هنر ایران به انجام رسانید. او همچنین در جهت احیای هنرهای سنتی، حمایت از هنرمندان و ایجاد مدارس و مراکز آموزشی برای اقشار محروم جامعه نقشی بی‌همتا ایفا نمود.

شهبانو با اقدامات بی‌شائبه خود نشان داد که فرهنگ و هنر، تنها ابزارهای زیبایی‌شناسانه نیستند، بلکه ستون‌هایی حیاتی برای توسعه پایدار و هویت ملی کشور به‌ شمار می‌روند.

بی اثر بودن حملات غرض‌ورزان و تهمت‌های کینه‌توزانه

با وجود تمامی خدمات درخشانی که شهبانو فرح پهلوی از دوران مشارکت در زمامداری کشور از خود بجای گذاشته، هستند کسانی که همواره از سر غرض و با قلم‌های زهرآلود، او را مورد حمله قرار داده و سعی می‌کنند به هر وسیله‌ای این چهره برجسته را تخریب نمایند. از جمله آخرین آن غرض‌ورزان باید از داریوش کریمی نام برد که به تازگی در متنی که از خود انتشار داده است، آگاهانه به وارونه جلوه دادن واقعیت‌ها پرداخته و سعی نموده شهبانو فرح  پهلوی را تشنه قدرت قلمداد کرده و اقدامات و سخنان او را به تلاش برای بازگشت پادشاهی محدود نماید.

ادعای کینه‌توزانه دیگر این فرد، مقایسه‌ آشکار غیرعادلانه‌ای است که او میان شهبانو فرح پهلوی و اسما اسد همسر بشار اسد انجام داده و به همسان‌نگاری این دو پرداخته است. این مقایسه‌ به‌ وضوح نشان‌دهنده سقوط فکری و اخلاقی است. آخر چگونه می‌توان شخصیت بزرگی را که در قلب یک ملت جای داشته و دارد و کارنامه طلائی او نشانگر تلاش های پیروزمندانه و ستودنی در جهت اعتلای پایه‌های فرهنگی و اجتماعی ایران است، هم‌ردیف با شخصیتی دانست که مطرود ملت خود بوده و در فساد مالی و در همدستی در سرکوب هراسناک مخالفان و به نابودی کشاندن کشور خویش شریک بوده است؟ اگر شهبانو فرح پا به پای محمدرضا شاه پهلوی از مقامی که داشت، به ساختمان نوین ایران که الگوی پیشرفت و مدرنیته در منطقه شده بود، یاری می‌رساند، اسما اسد در همراهی با بشار اسد و در سایه جنگ و فلاکت کشور، به غارت منابع مالی سوریه به نفع خانواده و اطرافیان خود مشغول بوده است. به راستی، چنین مقایسه‌هایی چه معنای دیگری جز توهین به شعور ملت بزرگ ایران می‌تواند داشته باشد؟

 

شهبانو در تبعید: پاسداری از هویت ایرانی

شهبانو فرح پهلوی حتی در دوران تبعید نیز شعله عشق به ایران و باورمندی به پیروزی نور بر تاریکی را در قلب خود فروزان نگاه داشته و همچنان به رسالت تاریخی خود وفادار مانده است. بطوری که در تمامی این سال‌ها در پاسداری از هویت ایرانی و حفظ میراث فرهنگی ایران و شناساندن تاریخ پرافتخار ما به جهانیان از هیچ کوششی دریغ نورزیده است. نمود شعله همیشه فروزان عشق شهبانو فرح به آب و خاک و تأکید باورمندانه او به پیروزی نور بر تاریکی به موازات پاسداری او از هویت ایرانی و شناساندن تاریخ و فرهنگ پرشکوه ایران به جهانیان هرگز از چشم ملت ایران به دور نمانده و خود از همین روست که بر قدر و منزلت شهبانو فرح در میان همه ایراندوستان واقعی افزوده شده است.

قضاوت تاریخ

خدمات سه شخصیت ایرانساز پهلوی، رضاشاه بزرگ، محمدرضا شاه آریامهر و شهبانو فرح، تا بدان اندازه آشکار و نمایان بوده است که تاریخ در فاصله کوتاهی پس از بهمن ویرانگر ۵۷ به قضاوت عادلانه خود نسبت به هر سه این شخصیت‌های بزرگ رسید. ملت بزرگ ایران نیز با وجود تبلیغات زهرآگین واپسگرایان اسلامی و جهان‌وطنان مارکسیست با شامه تاریخی خود این قضاوت عادلانه تاریخ را دریافته و از آبان ۹۵ به اینسو آنرا در این دو شعار مهم خود: «رضاشاه روحت شاد» و «چه اشتباهی کردیم که انقلاب کردیم» به فریاد کشیده است.

ملت ایران در مورد خاص شخص شهبانو فرح پهلوی به خوبی به یاد دارند که او چگونه در دورانی که ایران در مسیر توسعه و مدرنیته گام برمی‌داشت، چراغ فرهنگ و هنر سرزمین‌مان را روشن نگاه داشت. اثرات اقدامات مترقی بزرگی که شهبانو فرح در زمینه های اجتماعی و فرهنگی انجام داد، علاوه بر حافظه ملت ایران، در حافظه جهان نیز باقی است. همچنانکه مشارکت اسما اسد در فساد مالی و جنگ و نابودی کشور خود از چشم جهانیان به دور نمانده است.

شهبانو فرح پهلوی که زمانی به شایستگی بانوی اول ایران بود، همچنان این مقام را اگرچه به صورت نمادین در ذهنیت ملت خود حفظ کرده است. خصوصیات دلپذیر او از ایران‌دوستی گرفته تا متانت، بی‌پیرایگی، عزت نفس و جوانمردی، همواره زبانزد عام و خاص بوده و هست. هیچ قلم کین‌توزانه و هیچ تحریف مغرضانه‌ای نه توانسته و نه خواهد توانست دروغ را جایگزین این حقیقت آشکار کند. تاریخ قضاوت خود را نموده و اثر مخرب تهمت‌ها، دروغ‌ها و تحریف‌ها مدت‌هاست خنثی مانده است.

نام «فرح پهلوی» به عنوان نامی جاودان از دورانی پرشکوه باقی خواهد ماند. دورانی که ایران بر پایه فرهنگ و تمدن خود، در مسیر آینده‌ای روشن گام برمی‌داشت.

*بهروز فتحعلی فعال و تحلیلگر سیاسی

 

برای امتیاز دادن به این مطلب لطفا روی ستاره‌ها کلیک کنید.

توجه: وقتی با ماوس روی ستاره‌ها حرکت می‌کنید، یک ستاره زرد یعنی یک امتیاز و پنج ستاره زرد یعنی پنج امتیاز!

تعداد آرا: ۲۳ / معدل امتیاز: ۴٫۶

کسی تا به حال به این مطلب امتیاز نداده! شما اولین نفر باشید

لینک کوتاه شده این نوشته:
https://kayhan.london/?p=365845