روز سیام تیر ماه گذشته غنچه قوامی دختر ۲۵ ساله ایرانی مقیم لندن به امید تماشای مسابقه والیبال بین تیمهای ملّی والیبال ایران و ایتالیا به سالن سرپوشیده مجموعه ورزشی استادیوم صدهزار نفری تهران رفت. اما ماموران از ورود او به محل انجام بازی جلوگیری کردند. غنچه و چند دختر دیگر که شاهد ورود زنان خارجی به سالن مسابقه بودند، به خاطر این تبعیض علنی به شدت به ماموران اعتراض کردند و از آنها درباره علت راه ندادن زنان ایرانی به سالن توضیح خواستند. پاسخ ماموران این بود که به ما گفتهاند خانمهای ایرانی را به سالن راه ندهیم.
بعضی از کسانی که آن روز پشت در مانده بودند، معتقد بودند علت راه ندادن خانمهای ایرانی به سالن مسابقه، مخالفت آخوندها با اختلاط زن و مرد است. اما دیگران این بهانه را قبول نداشتند و میگفتند در همه جا جز سالنهای مسابقات و استادیومهای ورزشی زنان و مردان بدون هیچ مشکلی به طور جداگانه مینشینند، مانند کلاسهای درس دانشگاه، اتوبوس، مترو، مجالس ترحیم و عروسی و… بنا بر این باید دنبال دلیل دیگری برای این رفتار قرون وسطایی با زنان ایرانی بود.
این اتفاق به غنچه که در دنیای آزاد زندگی میکند، بسیار گران آمد و به هیچ عنوان نمیتوانست قبول کند که چرا نباید مسابقه را تماشا کند و به همین دلیل به جر و بحث با ماموران ادامه میداد. او اصرار داشت از آنها توضیح قانع کنندهای بشنود اما وقتی که مجادله او با ماموران بالا گرفت آنها از مرکز فرماندهی خود کمک خواستند و دقایقی بعد سر و کله گروهی مامور با لباس شخصی پیدا شد. آنها غنچه را با تهدید کشان کشان با خود بردند بدون آنکه اجازه دهند به خانوادهاش اطلاع دهد. غنچه چند روز در بازداشتگاه موقت سپاه زندانی بود اما آزاد شد و بعداً که برای باز پس گرفتن تلفن موبایل خود به همان محل مراجعه کرد، مجدداً توقیف و به بخش سپاه پاسداران در زندان اوین انتقال یافت.
خانواده غنچه مدتی از او بیخبر بودند تا مطلع شدند در زندان اوین زیر بازجویی است. غنچه بعدها به مادر خود که به دیدارش رفته بود، گفت او را کتک زدهاند. چند روز پس از این حادثه کمیته بینالمللی المپیک I.O.C بالاترین مرجع تصمیمگیری ورزش جهان و فدراسیون بینالمللی والیبال F.I.V.B از ماجرای بازداشت و ضرب و شتم غنچه باخبر شدند. و به این ترتیب پرونده تازهای در این دو نهاد مقتدر ورزش برای فدراسیون والیبال ایران و شخص محمدرضا داورزنی رئیس آن تشکیل داده شد.
کمیته بینالمللی المپیک که از وجود پروندههای تخلفات دیگر ورزش ایران خبر داشت، این بار با لحن تندتری با فدراسیون والیبال برخورد کرد. دکتر گارسیا رئیس فدراسیون جهانی والیبال رسماً به حسن روحانی رئیس جمهوری رژیم ایران نامه نوشت و رفتار زشت و غیرانسانی نیروهای امنیتی را با غنچه قوامی تقبیح کرد و در دیدار با هیات رئیسه فدراسیون جهانی والیبال خواست تا تنبیهاتی برای فدراسیون والیبال ایران در نظر گرفته شود.
از بخت بد رئیس دولت تدبیر و اعتدال، ماجرای غنچه با تشکیل مجمع عمومی سازمان ملل متحد در نیویورک و مذاکرات هستهای جمهوری اسلامی با کشورهای ۱+۵ و برپایی کنگره جهانی والیبال در ایتالیا همزمان شده بود.
روحانی این بار به نیویورک رفته بود تا تصویر جدیدی از ایران به جهانیان ارائه دهد اما دانشجویان ایرانی مقیم نیویورک و شهرهای اطراف، روزها در حالی که عکس غنچه را در دست داشتند، مقابل مقرّ سازمان ملل به بازداشت او اعتراض میکردند. آنها با روحانی نیز چند ملاقات داشتند و آزادی غنچه را خواستار شدند. گزارشگران رسانههای معروف جهان که در داخل و بیرون ساختمان سازمان ملل متحد حضور داشتند، در حاشیه خبرهای مربوط به اجلاس مجمع، با تظاهرکنندگان و دوستان و خانواده غنچه مصاحبه میکردند و این سوژه جالب را همراه با نمایش تصویر غنچه در تلویزیون و چاپ آن در نشریات بازتاب میدادند. در کنگره سالانه والیبال در ایتالیا نیز که با حضور ۲۳۶ تن از رؤسای فدراسیون والیبال کشورها برپا شده بود، شرکتکنندگان به حکومت ایران به ویژه فدراسیون والیبال این کشور اعتراض کردند و در جلسه اضطراری هیات رئیسه F.I.V.B نیز قرار شد تنبیهاتی برای والیبال ایران در نظر گرفته شود. دکتر گارسیا رئیس F.I.V.B در سخنان خود از بازداشت و ضرب و شتم غنچه تنها به علت اشتیاق به تماشای مسابقات والیبال به شدت انتقاد کرد و گفت نامهای در این رابطه برای حسن روحانی رئیس جمهوری اسلامی ارسال کرده است. وی در پایان سخنانش از حاضران خواست ۲ دقیقه به خاطر بازداشت غنچه سکوت کنند.
گفتنی است که مدتها پیش از آنکه میزبانی بازیهای بینالمللی والیبال به ایران اعطا شود، هیات رئیسه F.I.V.B و شخص دکتر گارسیا به محمدرضا داورزنی رئیس فدراسیون والیبال ایران یادآور شده بودند که طبق اساسنامه فدراسیون جهانی والیبال برای میزبانی مسابقات بینالمللی، جهانی و قارهای رعایت دو شرط اجباری است: حضور بانوان در محل مسابقات و برگزاری همزمان رقابتهای زنان و مردان در یک مکان. اما از آنجایی که مسابقههایی که قرار بود در تهران برگزار شود، فقط ویژه مردان بود، ایران تنها میبایست ورود خانمها به سالن مسابقات را تضمین میکرد. رئیس فدراسیون والیبال ایران و دکتر گودرزی وزیر ورزش کابینه روحانی شرایط فدراسیون جهانی والیبال را به منظور اعطای میزبانی به کشورها برای حسن روحانی توضیح دادند و از وی تقاضای همکاری و حمایت کردند.
رئیس جمهوری رژیم اسلامی هم در یک سخنرانی بر آزادی حضور خانمها در مسابقات ورزشی تاکید کرد و آن را حق مسلم آنان دانست. داورزنی نیز به دنبال سخنان روحانی به فدراسیون جهانی والیبال و دکتر گارسیا مژده داد که دلواپس حضور خانمها در سالن مسابقات بینالمللی تهران نباشد. پس از چندی تعدادی از تیمهای پرآوازه والیبال جهان به ایران آمدند و بازیها در سالن سرپوشیده ورزشگاه صدهزار نفری آغاز شد.
روزی که تیمهای ایران و ایتالیا مسابقه داشتند، خانواده غنچه که از علاقه او به ورزش والیبال و تصمیماش برای دیدن این مسابقات خبر داشتند، از وی خواستند از خیر رفتن به محل مسابقه بگذرد. اما غنچه روزنامهای را که سخنان روحانی در مورد اینکه تماشای مسابقات ورزش حق مسلم خانمهاست در آن چاپ شده بود، به پدر و مادرش نشان داد تا خیالشان راحت باشد. اما داستان به شکل دیگری رقم خورد. پیامدهای بازداشت غنچه که دقیقا یک «گاف» ناشیانه و به تمام معنا سیاسی- امنیتی بود، از چند جهت جمهوری اسلامی را به دردسر انداخت. اول آن که حادثه غنچه بر فضای مذاکرات هستهای ایران با کشورهای ۱+۵ و سخنرانیهای روحانی در مجمع عمومی و جلسات دیگر در خارج از مقر سازمان ملل متحد با بازرگانان و گروههای مختلف ایرانیان مقیم نیویورک سایه انداخت به طوری که وسایل و ابزاری که روحانی و هیات همراه او برای بزک کردن چهره رژیم جمهوری اسلامی به نیویورک برده بودند، به درد نخورد و به هدر رفت. همچنین موقعیت عالی تیم ملی والیبال ایران نیز که دارای بهترین پیشرفت در سالهای اخیر در ورزشهای تیمی در ایران بود، مخدوش گردید و مجازاتهای سنگینی برای والیبال ایران در نظر گرفته شد که عبارتند از: لغو مسابقات والیبال جوانان جهان در تهران و انتقال آن به برزیل، لغو مسابقات والیبال باشگاههای آسیا در تهران و مهمتر از همه لغو صعود ایران بدون شرکت در مسابقات مقدماتی به رقابتهای جهانی والیبال.
در آن روزها در نیویورک دیوید کامرون نخست وزیر بریتانیا به درخواست خانواده غنچه با حسن روحانی درباره بازداشت این دختر صحبت کرد. هاموند وزیر خارجه او نیز در همین زمینه با ظریف گفتگو نمود و هر دو آنها خواستار آزادی فوری غنچه که شهروند انگلستان است، شدند. و در واقع غنچه قوامی از لحظه ورود به زندان اوین ناخواسته به شهرتی جهانی دست یافت و به عنوان یک دختر پیشگام در مبارزه برای احقاق حقوق زنان ورزشکار و ورزشدوست ایران به دنیا معرفی شد. به طوری که هنگامی که در زندان بود، اعضای تیمهای والیبال دختران مدارس و دانشگاهها و تیمهای محلی در کشورهای مختلف، عکس او را روی پیراهن ورزشی خود چاپ کردند.
غنچه پس از نزدیک به چهار ماه حبس در زندانهای اوین و قرچک ورامین و پس از کشمکشهای زیاد میان دولت حسن روحانی با سپاه پاسداران و قوه قضائیه و پا در میانی چهرههای بانفوذ با سپردن وثیقه ۱۰۰ میلیون تومانی آزاد شد و از ورامین به خانه پدرش دکتر قوامی در فرمانیه در شمال تهران رفت. بازداشت و زندانی شدن غنچه به خاطر اعتراض به جلوگیری از ورود خانمها به سالن مسابقات بینالمللی والیبال در تهران و واکنش سازمانهای ورزشی جهان به این حادثه، به گروهی از دستدرکاران و علاقمندان ورزش که هیچگاه دلایل و بهانههای ممانعت از حضور خانمها در ورزشگاهها را مانند مخالفت آخوندهای حکومتی و امام جمعهها و حوزه علمیه یا بینزاکتی آقایان نسبت به خانمها در سالنها و استادیومهای محل مسابقات قبول نداشتند، جرأت و جسارت داد تا به طور جدی و منطقی با مخالفان حضور خانمها در ورزشگاهها صحبت کنند.
اصولاً حرف بیشتر مردم ایران و دستدرکاران ورزش، ورزشکاران و تماشاچیان مسابقهها این است که از دوران سلطنت رضا شاه پهلوی و ورود ورزشهای مدرن به ایران، خانمها همیشه در ورزشگاهها حضور داشتند بدون آنکه مشکلی از بابت بیاحترامی آقایان نسبت به آنها دیده شود. روسای پیشین فدراسیون فوتبال مانند صفایی فراهانی، محمد دادکان و کفاشیان رئیس کنونی آن و سرگروههای طرفداران تیمهای باشگاهها میگویند اتفاقا حضور خانمها در استادیومها باعث میشود آقایان بیشتر مراقب رفتار و کردار و صحبتهای خود باشند. عدهای نیز معتقدند جمهوری اسلامی که تجربه طولانی در جداسازی مردان و زنان در مراکز عمومی دارد، به راحتی میتواند بخشی از استادیومها و سالنهای مسابقه را به خانمها اختصاص دهد.
در یک ماهه اخیر و به دنبال عدم قبول میزبانی مسابقات والیبال جوانان جهان از سوی برزیل پس از لغو این بازیها در تهران، محمدرضا داورزنی و همکاران او در دیدار با مدیران نهادهای بانفوذ جمهوری اسلامی به دنبال یافتن راه حلی برای تامین شرایط فدراسیون جهانی والیبال و کسب اجازه میزبانی مجدد این مسابقات، در ایران تلاشهایی را آغاز کردهاند.
گفته میشود فدراسیون والیبال توانسته است مسئولان جمهوری اسلامی را راضی کند تا در مسابقاتی که در مرحله گروهی لیگ جهانی در ایران انجام میگیرد، تعدادی از خانمها در سالن مسابقه حضور پیدا کنند. همچنین پیشنهاد شده در بیرون سالن مسابقه یک پرده بزرگ نصب شود تا خانوادهها بتوانند از آن طریق بازیها را ببینند.
محمدرضا داورزنی، رئیس فدراسیون والیبال در مورد گرفتن میزبانی مرحله نهایی مسابقات جهانی و احتمال حضور بانوان میگوید: «باید حضور بانوان را در طول لیگ جهانی مدیریت کنیم. جلساتی با شورای تأمین، نیروی انتظامی، حراست وزارت ورزش و وزارت کشور برگزار خواهیم کرد تا تصمیم درستی در این مورد بگیریم. ما برای کسب میزبانی بزرگترین و معتبرترین لیگ دنیا، باید تمام خواستههای فدراسیون جهانی را تضمین و به صورت کتبی به آنها اعلام کنیم. چندی پیش مطلع شدیم که ایران با توجه به رشد چشمگیری که در سطح والیبال دنیا داشته، جدیترین گزینه FIVB برای برگزاری این رقابتها است و از همان موقع رایزنیها آغاز کردهایم که امیدوارم به سرانجام برسد.»
از سوی دیگر نصرالله سجادی، معاون وزیر ورزش درباره احتمال رفع مشکل حضور بانوان در سالنهای والیبال میگوید: «فدراسیون والیبال تلاش خود را برای حل این مسأله مدتهاست آغاز کرده و فقط ما نیستیم که دراینباره باید تصمیم بگیریم. قدری صبر داشته باشید انشاءالله این موضوع حل خواهد شد!»
کوفی عنان دبیرکل پیشین سازمان ملل متحد همیشه میگفت اگر سازمان ملل اقتدار و اختیارات نهادهای بینالمللی ورزشی را داشت، مشکلات و مسایل جهانی از این که هست به مراتب کمتر میبود. کوفی عنان حق داشت. نمونههای زیادی از نفوذ و قدرت کمیته بینالمللی المپیک و فدراسیونهای جهانی پیش روی ماست.
چند سال پیش وقتی فدراسیون فوتبال ایران کوشید تا از دستورات فدراسیون جهانی فوتبال «فیفا» برای تغییر اساسنامه خود طفره برود، فیفا برای ایران ضربالاجل تعیین کرد و تهدید نمود فوتبال این کشور را تحریم خواهد کرد. در ابتدای کار فدراسیون فوتبال، سازمان تربیت بدنی و کمیته ورزش مجلس شورای اسلامی سعی کردند از اجرای خواستههای فیفا با این ادعا که این کار دخالت در امور داخلی ایران است، شانه خالی کنند. اما فیفا هیاتی به ریاست صفایی فراهانی معاون پیشین وزارت بازرگانی و رئیس اسبق فدراسیون فوتبال را مامور تغییرات اساسنامه فوتبال ایران طبق معیارهای فیفا و گنجاندن مواد جدید در آن نمود و در مدتی که اساسنامه جدید تدوین میشد، فوتبال ایران از فعالیتهای بینالمللی محروم بود.
همچنین هنگامی که محمدعلی آبادی رئیس سازمان تربیت بدنی جمهوری اسلامی در دوران ریاست جمهوری احمدینژاد سعی داشت با حفظ سمت بر فدراسیون فوتبال ریاست کند. فیفا به محض اطلاع از موضوع، نماینده خود را به تهران فرستاد و به علیآبادی اخطار کرد فوراً از این کار منصرف شود. و علیآبادی نیز از ترس محرومیت، دماش را روی کولاش گذاشت و رفت. این مجازاتها در مورد فدراسیونهای قایقرانی، وزنهبرداری، شنا، تکواندو، جودو و کشتی و هاکی و همچنین فوتبال زنان به خاطر بیاعتنایی به مقررات لباس ورزشی اعمال شد.
نکته جالب در مورد قدرت فدراسیونهای جهانی آن است که کشورها نمیتوانند رؤسای فدراسیونهای ملی خود را بدون موافقت فدراسیونهای جهانی تغییر بدهند. به عنوان نمونه وقتی آقای دنیامالی رئیس فدراسیون قایقرانی ایران از سوی وزارت ورزش عزل شد، فدراسیون جهانی قایقرانی به ایران دستور داد فوراً دنیامالی را در سمت خود ابقا کند والا جریمه خواهد شد.
در اینجا باید به شهامت و پایداری غنچه قوامی آفرین گفت که وقتی ماموران سر او داد زدند و به وی پرخاش کردند و حتی از ماموران دیگر کمک خواستند، غنچه از جایش تکان نخورد، میدان را خالی نکرد و منتظر ماند تا نیروهای کمکی هم برای رویارویی با او وارد عمل شوند. اما وی همچنان به این حقکشی زشت معترض ماند و زندان و شکنجه را به جان خرید و آن طور که از قرائن پیداست، به زودی درخت مقاومت و فداکاری او به بار خواهد نشست و در صورت وقوع چنین دگرگونی، نام غنچه باید در تاریخ ورزش ایران ثبت شود.