اعتصاب غذای زندانیان سیاسی برای احقاق حقوق خود ادامه دارد، اگرچه برخی از آنها با موفقیت به پایان رسید.
آخرین زندانی سیاسی که به اعتصاب غذای خود پس از ۳۳ روز پایان داد، حسین رستگاری مجد بود که پس از قول مساعدت مسئولین زندان اورمیه به بررسی خواستهایش، دست از اعتصاب غذا برداشت. قبل از او آرش صادقی، اولین زندانی که در این دوره دست به اعتصاب غذا زده بود پس از ۷۱ روز، با مرخصی همسرش گلرخ ایرایی از زندان، دست از اعتصاب غذا کشید. اولین زندانی که با موفقیت پس از ۶۵ روز به اعتصاب غذا پایان داد و پس از خروج از زندان در بیمارستان بستری شد، مرتضی مرادپور است. اعتصاب غذای دیگر زندانیان سیاسی چون علی شریعتی، سعید شیرزاد، زرتشت احمدی راغب، آیتالله محمدرضا نکونام، مهدی کوخیان، احمد رضا جلالی و محمد صابر ملکرئیسی، هنوز ادامه دارد. بر مبنای اخبار تایید نشده، در برخی از دیگر زندانها نیز اعتصاب غذاهایی آغاز شده که هنوز اطلاعات دقیقی در این رابطه در دست نیست.
اعتصاب غذا، فریادی حقطلبانه
اعتصاب غذا آخرین حربه یک زندانی برای احقاق حقوق پایمال شدهاش است. در این شیوه از مبارزه، زندانی با هزینه کردن جان خود تلاش دارد از سویی فریاد خود را به گوش جامعه برساند و از سوی دیگر مقامات را وادار سازد که به صدای حقطلبی او گوش دهند. در ایران استفاده از اعتصاب غذا سابقهای طولانی دارد و تا کنون چندین زندانی در این راه جان خود را از دست دادهاند. از جمله قربانیان اعتصاب غذا در سالهای اخیر میتوان به اکبر محمدی و هدی صابر اشاره کرد.
این بار اعتصاب غذای زندانیان سیاسی توانست جامعه مدنی در جمهوری اسلامی و در خارج از مرزهای ایران را درگیر سازد. طوفان توییتری در حمایت از اعتصاب غذای دو نفر از زندانیان، آرش صادقی و علی شریعتی، برای چند ساعتی به ترند اول جهان تبدیل شد. موفقیت کارزار حمایت توییتری از آرش صادقی و علی شریعتی در حدی بود که نظام مجبور شد نهادهای امنیتی خود را برای مقابله با این کارزار بسیج کند. ورود نیروهای امنیتی و بسیجیان به این کارزار با هدف بی اعتبار کردن طوفان توییتری بود. از سویی تلاش کردند شخصیت شرکت کنندگان در اعتصاب غذا را مورد حمله قرار دهند، و از سوی دیگر موفقیت طوفان توییتری را به استفاده از باتها نسبت دهند.
حمایت مردم، ضامن پیروزی اعتصاب غذا
ولی آنچه بیش از کارزار مجازی و طوفان توییتری در حمایت از این اعتصاب غذاها حائز اهمیت است، شرکت فعالان مدنی و برخی چهرههای شناخته شده در دنیای حقیقی و در داخل جمهوری اسلامی از این حرکت حقطلبانه زندانیان سیاسی است. تحصن در مقابل زندان اوین برای حمایت از آرش صادقی، یکی از تظاهرات نادر در این محل بود که با برخورد خشن نیروهای انتظامی مواجه نشد. برعکس نیروهای انتظامی به طور ضمنی اجازه دادند که این تحصن به راهپیمایی کوتاهی در مقابل زندان اوین تبدیل شود.
در جهان حقیقی برخی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی نیز به این اعتصاب غذاها و حمایتهای مردمی از آن واکنش نشان دادند و در دیداری با مقامات قضایی خواهان توجه به این اعتصاب غذاها شدند. از دید نمایندگان «فراکسیون امید» ادامه این اعتصاب غذاها میتواند «هزینه سنگینی برای نظام داشته باشد». البته این «نگرانی» نمایندگان «فراکسیون امید» را نمیتوان بی ارتباط با فضای انتخاباتی حاکم بر کشور دانست. هر بار که به انتخاباتی نزدیک میشویم، «حساسیت» جناحهای مختلف نظام به مسائلی که مورد نظر مردم هستند افزایش پیدا میکند. «حساسیتهایی» که بعد از انتخابات به فراموشی سپرده می شود و تنها هدف آنها آشتی دادن بخشهایی از جامعه با صندوق رای است.
این حرکت جدید زندانیان سیاسی که تا کنون میتوان آن را موفق ارزیابی کرد، جنبههای مثبت بسیاری دارد. چنانکه اشاره شد، انتقال حمایتها از جهان مجازی به دنیای حقیقی با تظاهرات در مقابل زندان اوین یکی از جنبههای مثبت آن است. منظور تنها تظاهرات در حمایت از آرش صادقی نیست. کارزار «کوچ به اوین» شاگردان محمدعلی طاهری، بنیانگذار «حلقه عرفان»، که خود را به صورت گروهی به زندان معرفی کردند نیز یکی دیگر از حرکتهای قابل توجه هفتههای اخیر است. صدای خاموش زندانیان سیاسی که دست به اعتصاب غذا زدند، اینبار در جهان نیز طنین انداخت. از سازمان عفو بینالملل، تا گروه کثیری از نمایندگان مجلس بریتانیا و شورای شهر مادرید، حمایت خود را از اعتصاب کنندگان اعلام کردند و صدای آنها را به گوش افکار عمومی جهان رساندند.
مرزبندی در حمایت از قربانیان سرکوب
البته این کارزار حمایتی بار دیگر نشان داد که مرزبندیهای سیاسی و تفکیک قربانیان نظام به «خودی» و «ناخودی» همچنان پا برجا هستند.
حمایت برخی از شخصیتهای نزدیک به اصلاحطلبان تنها از برخی از اعتصاب کنندگان چون علی شریعتی که در ستاد انتخاباتی حسن روحانی در اصفهان فعال بوده است، یکی از نشانههای بارز اینگونه مرزبندیهای سیاسی است. «تروریست» خواندن گلرخ ایرایی، نه تنها از سوی نهادهای امنیتی و جناح های تندروی نظام، بلکه از سوی بخشی از حامیان دولت «تدبیر و امید»، به خاطر حمایت او از شهرام احمدی، فعال سنی کرد که چندی پیش اعدام شد و یا همدردی با زینب جلالیان، زندانی کرد دیگری که به اتهام عضویت در پژاک ابتدا به اعدام و سپس به حبس ابد محکوم شده است، و در شرایط جسمانی بسیار بدی بسر میبرد، یکی دیگر از نشانههای تقسیم قربانیان سرکوب نظام به «خودی» و «ناخودی» است. عدم اشاره به اعتصاب غذای مرتضی مرادپور، زندانی هویتطلب ترک، از سوی برخی از شرکت کنندگان در کارزار حمایت از زندانیانی که در اعتصاب غذا بسر میبرند نیز حکایت از این واقعیت دارد که برخی رعایت حقوق بشر را تنها برای همفکران خود میخواهند.
تداوم کارزار برای حفظ دستاوردهای آن
تداوم این حرکتها تنها ضمانت برای حفظ دستاوردهای کنونی و تحقق خواستهای دیگر اعتصاب کنندگان، و به طور عام زندانیان سیاسی است. عقبنشینی نظام در مقابل استقامت مرتضی مرادپور، آرش صادقی و حسین رستگاری، که با موفقیت اعتصاب غذای خود را به پایان رساندند، میتواند چنانکه در گذشته اتفاق افتاد، موقتی باشد. هشدار رضا خندان، همسر نسرین ستوده در این رابطه را نباید از نظر دور داشت. رضا خندان در صفحه فیسبوک خود مینویسد: «شیوهای که دستگاههای قضایی- امنیتی، عموما برای مقابله با اعتصاب غذا در پیش گرفتهاند این گونه است که تا دم مرگ زندانی اعتصاب کننده مقاومت میکنند و در صورت ادامهی فشار افکار عمومی موقتا به خواست زندانی تن میدهند؛ زندانی اعتصاباش را میشکند موقتا مشکل حل میشود. پس از مدتی روز از نو روزی از نو».
در ادامه این نوشته کوتاه به تجربه اعتصاب غذای نسرین ستوده در اعتراض به ممنوعالخروجی دخترش مهراوه اشاره میشود. رضا خندان در این رابطه مینویسد: «نسرین ۴۹ روز برای رفع ممنوعالخروجی مهراوه اعتصاب غذا کرد.از طریق نمایندگان مجلس، رئیس قوهی قضاییه اعلام کرد ممنوعالخروجی را برداشتند و اعتصاب غذا شکسته شد. نتیجه آنکه اکنون مهراوه همچنان ممنوعالخروج است».
اینبار نیز با پایان اعتصاب غذای برخی از زندانیان سیاسی اگر کارزارهای حمایتی متوقف شوند، هیچ ضمانتی نیست که چند هفته دیگر گلرخ ایرایی که هم اکنون در مرخصی بسر میبرد، یا مرتضی مرادپور که در بیمارستان بستری است، دوباره به زندان بازگردانده نشوند. تجربه نشان داده است تنها در پایداری و استمرار اعتراض و مقاومت است که میتوان دستاوردها را پیگیری و حفظ کرد. موج اخیر اعتصاب زندانیان سیاسی همراه با پشتیبانی فراگیر داخلی و خارجی از آنها نشان داد که به اتفاق میتوان خواستههای برحق خود را به حکومت و مقاماتاش تحمیل کرد.