در افغانستان شرایط بحرانی است و نیروهای طالبان به سرعت در نقاط مختلف این کشور پیشروی کرده و شهرهای بزرگ یکی پس از دیگری به دست این گروه فرقهای و ارتجاعی و ضدبشری میافتد.
در این میان مورد مبهم سقوط بعضی شهرها بدون درگیری و با کمترین مقاومت از سوی نیروهای امنیتی توجه را به خود جلب میکند. در همین ارتباط گلبدین حکمتیار رهبر حزب اسلامی افغانستان به صراحت گفته است «رازهایی در پشت سقوط شهرها بدون کوچکترین درگیری وجود دارد و حلقههایی در درون دولت افغانستان در سقوط این شهرها دخالت دارند.»
با توجه به خروج نیروهای آمریکایی از افغانستان شماری از تحلیلگران هشدار دادهاند که نیروهای ملّی این کشور به تنهایی قادر به دفاع از تمامیت ارضی و حفظ امنیت افغانستان نیستند و چه بسا با ادامه سقوط شهرها نوبت به کابل هم برسد.
اوضاع در افغانستان چنان بحرانی است که اسدالله خالد وزیر دفاع و محمدیاسین ضیاء فرمانده ارتش این کشور از سمتهای خود برکنار شدند.
گزارشها حاکی از اعزام یگانهایی از سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و ارتش جمهوری اسلامی به مناطق مرزی ایران و افغانستان است و ویدئوییهایی در شبکههای اجتماعی در همین ارتباط منتشر شده اما مقامات نظامی و سیاسی جمهوری اسلامی هنوز در مورد جابجایی این نیروها موضع رسمی نگرفتهاند. شنیدهها حاکیست پایگاههای نیروی هوایی و هوانیروز ارتش در شرق و شمالشرق کشور نیز در حالت آمادهباش هستند اما پرسش اینجاست که آیا اساساً جمهوری اسلامی ایران از قدرت گرفتن طالبان در افغانستان یا استقرار نیروهای وابسته به این گروه تروریستی احساس خطر میکند یا اینکه آن را با توجه به موقعیت داخلی و انزوای خارجی به سود خود میداند؟!
در اوایل بهمن ۱۳۹۹ شماری از اعضای ارشد گروه طالبان به تهران سفر کردند و با بعضی مقامات بلندپایه جمهوری اسلامی از جمله محمدجواد ظریف وزیر خارجه و علی شمخانی دبیر شورای عالی امنیت ملی جمهوری اسلامی دیدار کردند. در همان زمان احمد نادری عضو فراکسیون انقلاب اسلامی مجلس در مصاحبه با روزنامه «تهران تایمز» در دفاع از لزوم نزدیکی به طالبان گفت «اولین نسل طالبان خشونت را منعکس کرد و قتل عامها را علیه بسیاری از افغانها، به ویژه شیعیان انجام داد. اما نسل جدید آنها اینگونه نیست!» این ادعا در شرایطی مطرح شد که درست در همان روزها و قبل از آن چندین رشته انفجار تروریستی در افغانستان توسط طالبان جان دهها نفر از شهروندان بیگناه افغان را گرفت.
در همان دوران علی شمخانی دبیر شورای عالی امنیت ملی جمهوری اسلامی پس از دیدار با طالبان در توییتی که به عربی و انگلیسی هم ترجمه شده بود گفت «در ملاقات امروز با هیئت سیاسی طالبان، رهبران این گروه را در مبارزه با آمریکا مصمم دیدم. کسی که سیزده سال در گوانتانامو زیر شکنجههای آنان بوده، مبارزه با آمریکا در منطقه را کنار نگذاشته است.»
شاید نخستین شواهد از روابط نزدیک رژیم ایران و گروه طالبان تجمع گروهی از اعضای آن در پارک ملت تهران در امرداد ۱۳۹۹ بوده باشد که البته نیروی انتظامی عکاس و ناشر خبر این تجمع را بازداشت کرد! دستگاههای اطلاعاتی غربی بارها در مورد سکونت رهبران ارشد طالبان و القاعده در ایران گزارشهایی منتشر کردهاند.
https://kayhan.london/1399/11/20/%DA%AF%D8%B2%D8%A7%D8%B1%D8%B4-%D9%88%DB%8C%DA%98%D9%87%D8%9B-%D9%BE%D8%B0%DB%8C%D8%B1%D8%A7%DB%8C%DB%8C-%D8%A7%D8%B2-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%D8%AF%D8%B1%D8%AE%D9%88%D8%A7%D9%86%D8%AF%D9%87%E2%80%8C
کیهان تهران: این طالبان سر نمیبُرند!
در ایران مقامات حکومتی و رسانههای نزدیک به علی خامنهای در خط مشی سازمانیافته به دنبال تطهیر طالبان از جنایت هستند. روزنامه «کیهان تهران» چهارم تیرماه در سرمقاله خود مینویسد طالبانی که اکنون در افغانستان در حال پیشروی هستند با «طالبانی که میشناختیم و مثلاً سر میبرید، تفاوتهایی کرده است!» این روزنامه که به «ارگان بیت رهبری» مشهور است ادامه میدهد که این طالبان «قربانیان جنگ و جوانانی هستند که خانواده خود را در ناآرامیها از دست دادهاند و به دلیل فقر و برای گذران زندگی یا حتی انتقام و یا داشتن یک نوع احساس تکلیف به این گروه پیوستهاند!»
کیهان تهران همچنین ادعا کرده «جمعیت قابل توجهی از مردم افغانستان نیز بنا به دلایلی از جمله بیاعتمادی به دولتهای خود، در بسیاری مواقع، مشکلات خود را نه با مراجعه به مراکز دولتی که با رجوع به ریش سفیدها یا همین بزرگان طالبان حل و فصل میکنند.»
با وجود این ادعای کیهان تهران ویدئوییهایی در شبکههای اجتماعی منتشر شده که نشان میدهد نیروهای طالبان با شلاق و لگد به جان مردم افتادهاند.
روزنامه اسرائیلی «اورشلیم پست» در گزارشی هشدار داده خروج نیروهای آمریکایی از افغانستان میدان را در اختیار پاکستان و جمهوری اسلامی در ایران و حتا نیروهای وابسته به ترکیه قرار خواهد که هرکدام از آنها به دنبال منافع ویژهای در این کشور هستند.
در این میان، دهها نفر از اعضای لشکر «فاطمیون» که یک دهه در سوریه تحت کنترل سپاه قدس میجنگیدند میتوانند بازوهای رژیم اسلامی ایران در افغانستان باشند.
حکومت فرقهای و اسلامی در ایران بیش از هر زمان دیگری به گروههای شبهنظامی منطقه و سازمانهای تروریستی شیعه و سنی نزدیک شده است و تحلیلگران معتقدند با قرار گرفتن سیدابراهیم رئیسی در ریاست دولت و یکدست شدن سه قوه و کل حاکمیت، این روند شدت میگیرد. شماری معتقدند این وضعیت نشانههای آشکار گسترش سیاست «میدان» در همسایگی شرقی ایران است! درواقع ابراهیم رئیسی با تبعیت از خامنهای و نگاهی که به روسیه و همچنین چین (نگاه به شرق) دارد میآید که در مقابل غرب «میدان» را تقویت کند تا شاید شرایط باجگیری و معامله بر سر برجام و مسائل موشکی و منطقهای فراهم شود. البته این سیاست تنها زمانی جواب میدهد که غربیها بار دیگر در مقابل آیتاللهها انعطاف نشان دهند و عقبنشینی کنند.
اگرچه در حال حاضر نشانههای مماشات از سوی غرب کمتر شده اما شواهد نشان میدهد که جمهوری اسلامی از مدتها پیش برای تبدیل افغانستان به «میدان تازه» علیه غرب چشم طمع دوخته است. پیش از آنکه عراق با سقوط صدام در بهار ۲۰۰۳ به جولانگاه رژیم ایران تبدیل شود، افغانستان با طالبان و القاعده و دیگر گروههای مشابه آبشخور تروریستی جمهوری اسلامی بود.
افغانستان ۲۰۵۰ ، نمونه آزمایشی برای نظم نوین نیمه دوم قرن ۲۱ میلادی ///
با آنالیز تحولات چند سال اخیر بنظرم چنین خواهد شد:
مردمان افغانستان قربانی جغرافیای طبیعی-سیاسی اش هستند. / بافت جمعیتی متنوع و نامنسجم بیش از نیمی این کشور مصیب زده ، نیمه شمالی/ فارسی زبانان (تاجیک-هزاره و …)-ازبک-ترکمن-پشتون و…، و این حقیقت که به دلیل تمام منابع زیرزمین این کشور اکنون هزینه-فایده استخراج ندارد و مشابهش در همه عالک به فور است، تنها مزیت مهم فوری امروز این کشور، نقش ارتباطی و ژئوپلتیک است و این نقش وقتی موثر است که دارای ثبات حاکمیتی در بازه طولانی چند دهه ساله باشد، از آنجا دموکراسی نوعی سیستم حکومتی ذاتا بی ثبات است به نسبت مدلهای دیکتاتوری تا پاشاهی (خلافتی و امیرنشینی و امثالهم از همین جنس هستند).
توافقات شفاهی و غیر رسمی میان قدرتهای جهانی و منطقه ای بر سر افغانستان شده است، که نمودش حاکمیت دوباره طالبان و احیای امارت اسلامی افغانستان است؛ تا این حکومت لااقل تا سال ۲۰۵۰ و بیشتر بتواند ثبات برپا کند. ///
طالان پس ماجرای ۱۱ سپتامبر ضربات سنگین خوردند و حکومت از دست دادند و موجب درس آموزی شان شده اند، انتظار میرود آنها به افغانستان اکتفا کنند (قانون نانوشته که میگوید: مرزهای بین المللی محدوده مشروع حکومتها است) و با القائده و داعش و سایر گروههای پان اسلامیسم مبارزه کنند. طالبان قبول کرده تنها بر افغانستان حکومت کنند و قدرتهای جهانی اساس با چنین حکومتی مشکلی نخواهند داشت مثل نمونه های دیگر در تاریخ معاصر. ///
اقتصاد افغانستان در آینده همچنان بر کشاورزی و ترانزیت استوار خواهد بود، در سی سال آینده خطوط اتصال زمینی میان شرق و غرب و شمال به جنوب آسیا برقرار خواهد شد. فوایدی به مردم افغانستان خواهد رسید و زندگی متوسطی خواهند داشت ///
حتی ایران هم به این نتیجه رسیده این رقابت ارتباطی مفید خواهد بود و امتیاز اتصال با یک واسطه به چین عالی خواهد بود برای ایران. ترکمنستان و بقیه کشورهای آسیای مرکزی هم سود خواهند برد از این اتصال به جنوب آسیا و اقیانوس هند، به عبارتی پس از فراز و فرودهای پرهزینه برای قدرتها- بر سر افغانستان- به تعادل منافع رسیده اند، بطوری هیچکدام نمیتواند سایر رقیبان را از میان به در کند، بیش از این معطلی فایده ای ندارد، هر کسی سهمش از منفعت ثبات افغانستان خواهد برد، آنها فهمیده اند که اسب افغانستان از گردونه شرط بندی قدرتها خارج شده است، افغانستان از گردونه بازی خارج شده است. ریسک بازی با این کشور به هزینه هایش نمی ارزد. ///
دوران بی طرفی افغانستان مانند دوران بریتانیا-روسیه تزاری بوجود خواهد آمد. ///
بازگیران بزرگ بین المللی بر سر بی طرفی افغانستان به توافق رسیده اند و افغانستان به همین نحو امارت اسلامی طالبان تا سال ۲۰۵۰ خواهد بود و اگر طالبان همچنان بتوانن امنیت داخلی و خارجی با ثبات نگه دارند تا پایان قرن ۲۱ نیز جواز حکومت خواهند داشت. بستگی به جربزه و اراده آنها در ایفای این نقش است.
خردمند در برهوت
https://www.khabarfoori.com/detail/2726734
همانگونه که انتظار می رفت این آقای جوزفِ گوگولی موگولی هم مثل رفیق قبلیش حسین بارک الله که عراق رو دو دستی تحویل یکی از بنیانگذاران داعش داد ، افغانستان را بدون فوت وقت و معطلی و با مشورت و تایید اروپاییان انساندوست و دموکراسی خواه (که هر دو مثلا از مهدهای تمدن هستند) با جان و دل تقدیم همان نظام مقدس کرد تا مبادا خاورمیانه از جنگ و خونریزی و تنش و افراط و وحشی گری خالی بماند و بتدریج هزینه های این جنگ را هم از جیب مردم ایران (با برداشتن بخشی از تحریمها) پرداخت خواهند کرد. نگران تامین منابع نباشید آمریکایی ها خیلی دلشان برای ما سوخته فقط نمی خواهند مردم ایران دستشان به ثروت خودشان برسد. آمریکا انگلیس و بقیه کفتارهای غربی و شرقی تعیین می کنند که دارایی مردم ایران کجا هزینه شود. تا آمریکا و اروپا مهدهای دموکراسی وجود دارند و قدرت دارند شما نگران هیچ چیز نباشید البته اینها همه یک مباشر دست بسینه لازم دارند که آنهم بشکر خدا بر تخت ولایت نشسته و مراقب همه چیز هست و در نوکری و اجرای خواسته های تنش زای غرب از هیچ اقدامی فرو گذار نمی کند. البته در سایۀ ولایت فقیه که هستید مرگ بر آمریکا را فراموش نکنید. اجرکم عندالله
با استقرار حکومت دیکتاتوری کمونیستی در افغانستان بساط عفونت و نکبت اسلام و آخوندیسم سنی و شیعه در آن کشور برچیده شد. اما کارتر با جهادگران و تروریستهای اسلامی ائتلاف کرد و موج تروریسم اسلامی در آن کشور به راه افتاد و شوروی مجبور به دخالت نظامی شد که سرانجام منجر به فروپاشی نظام کمونیستی شد و افغانستان و ایران در باتلاق اسلامگرایی فرو رفتند. اسلامگرایان در خاورمیانه متحد استراتژیک آمریکا هستند، اگر نظام کمونیستی در افغانستان باقی می ماند، وضعیت آن کشور حداقل شبیه تاجیکستان می بود. تا آمریکا دست ازحمایت از حکومتهای اسلامی و اسلامگرایان خاورمیانه بر ندارند، عفونت اسلامیستها و بویژه جنایتکاران حکومت اسلامی ایران باقی خواهد ماند.