Page 12 - (کیهان لندن - سال سى و سوم ـ شماره ۱۴۹ (دوره جديد
P. 12
صفحه - Page 12 - 12شماره 149
جمعه 27بهم نماه تا پنجشنبه3اسفندماه 1396خورشیدی
خود بر جای گذاشت که بنا بر شرایط داریوشهمایونروزنام هنگاریبرجسته، دو قرن فراز و نشیب مطبوعات در ایران ()57
موجود در خاورمیانه ،بسیاری از آنها نظری هپردازی جستجوگر و نوجو ،و
همچنان معتبرند و گویی همین امروز سیاستمداری مل یگرا و میه ندوست ( کیهان لندن شماره ) 1238
نگاشته شدهاند .مقالات قدیم یوی بود که بر نقش موثر ایران در مناسبات
داریوش همایون در دهههای سی تا پنجاه خورشیدی احمد احـرار و ابوالفتحزاده و دستگیر نمودن سعید نفیسی که از جوانی به
همچنین بازتاب مستند موقعیت منطق های و جهانی آگاهی داشت. حسین خان للـه ،آقایان فراریان کارهای ادبی و مطبوعاتی روی آورد،
(۵مهر،۱۳۰۷تهران۸-بهمن،۱۳۸۹ژنو) سیاسی و اجتماعی ایران هستند. وی سالهای طولانی در روزنامههای زیبایی بنام سکینه خانم در خانۀ ما به تهران آمده و چند نفر دیگر را با در خاطراتش از همکاری با روزنامه
از همین رو ما به بازنشر گلچینی از معتبر ایران قلم زد و از بنیانگذاران رفت و آمد میکرد که متینالسلطنه خود همراه و شروع به کار نمودند.
آثار داریوش همایون میپردازیم که اصلی روزنامهی «آیندگان» بود به او نرد عشق باخته بود .این خانم کریم دواتگر در گذر وزیردفتر ،در «عصر جدید» چنین یاد م یکند:
در سالهای تبعید پس از انقلاب ۵۷ که صفح های نوین در تاریخچهی برای ما نقل م یکرد که چند روز قبل حیاط وقفی سکونت داشت .پدرش «در آغاز جنگ جهانی اول مرحوم
با کیهان لندن نیز همکاری نزدیک روزنامهنگاری ایران گشود.همایون از آن که تروریستها او را از بین را بهنام ابوالقاسم پیش تنباکو عبد ا لحمید خا ن متینا لسلطنۀ
داشت .مقالاتی که در این ستون مهارت روزنامهنگاری و تسلط خود ببرند نامههای مرموزی به او رسیده فروش مقابل دکان نانوایی بازارچه ثقفی ،که کمیته مجازات در ادارۀ
م یخوانید ،از آرشیو کیهان لندن بر زبان فارسی را با ایدههای سیاسی بود و از او مبلغی پول خواسته بودند. گذارده بودیم و خود کریم هم به روزنامهاش پشت میز کارش او را
خویش در هم آمیخت و از دههی ۳۰ در کابینۀ وثوق الدوله همۀ عاملین سن تقریباً دوازده ساله پیش میرزا کشت روزنامۀ هفتگی عصر جدید
انتخاب شدهاند. خورشیدی به این سو ،نوشتههایی از این کمیته بازداشت و به مجازات غلامحسین زرگر شاگرد بود و کار را دایر کرد که به روش تازهای به
قانونی رسیدند بهاستثنای دو نفر م یکرد و مادرش منزل حاجیه ب یبی قطع کوچکتر انتشار داد و چون روح
همکاری بر اصول ،نه با کسان که به آنها دسترسی پیدا نشد بقیه میآمد و در مواقعی کمک هم به او تازهای در آن دمیده و جنبۀ ادبی به
یا اعدام شدند و یا به نقاط دوردست میشد ،با این سابقه بود که خود را آن داده بود جلوۀ خاصی کرد .این
کیهان لندن شماره 2 - 1338د یماه 1389 تبعید شدند ...غائله کمیته مجازات مطیع من میدانست .احسانالله روزنامه مانند روزنامۀ رعد که پر
که وحشت غریبی در دلها انداخته خان همشیرهزادۀ دکتر محمدخان انتشارترین روزنامۀ سیاسی روزانه
پرانتزهائی (هر گروه برای خودش) اسلامی چه؟ برای چه مبارزه کنیم؟ باید بهترین آیندهای را که برای بود بر اثر شهامت دولت وقت خاتمه معروف به کفری بود که با فامیل بود طرفدار متفقین یعنی روس و
نم یبینند که میباید بست .منظره برای برگرداندن پادشاهی ،یا برقراری ایران میخواهیم پایه همکاریها پیدا کرد معذالک تا چند ماه پس نویسنده ارتباط داشت .خود او هم در انگلیس و همدستان آنها در جنگ
برای آنان سراسر پرتگاههاست. جمهوری؛ برای سرمایه داری یا قرار دهیم؛ بجای سرهم کردن از تار و مار شدن این دسته هنوز مدرسۀ س نلویی تحصیل م یکرد و به اول بود و مدیرش جان خود را بر سر
نمیخواهند به پرتگاه بدتری بیفتند سوسیالیسم و کمونیسم؛ برای ائتلافی بر اصول متناقض ،در همرای ترس و هراس از آنها در دلها باقی این مناسبت از اوان تحصیل که من
و چاره این رژیم را در شرایط تکه تکه کردن ایران؛ برای پیش کردن گرایشهای گوناگون بر اصول بود بهطوری که وثو قالدوله و وزرای هم در مدرسۀ س نلویی معلم بودم، همین کار گذاشت.
بد و بدتری نمیجویند .راههای افتادن فلان شخص یا گروه ...؟ کابینۀ او از ترس جان بدون اسکورت آشنا بودیم .او در انقلابات مشروطیت همکاری با عصر جدید ،آن روز در
خردمندان هتری هم هست .در چنین هر کس میتواند در پیرامون خود همگانی بکوشیم میان جوانانی که تازه وارد ادبیات
احوالی م یباید با دوری از اشتباهاتی این ملاحظات را حس کند .همرای سه دههای است که همکاری، شده بودند شأن مخصوصی داشت
که در بالا اشاره شد در مهمترین کردن ،چه رسد به همکاری مخالفانی جبهه متحد ،همبستگی ،یگانگی
مسائل مورد اختلاف ،مواضع روشن با چنین نگرانیها خیالاندیشی گرایشها و کوشندگان سیاسی، علیقلی مسعود انصاری(مشاورالممالک) سعید نفیسی
در خدمت خیر عمومی گرفت و ترجیعبند گفتمان سیاسی بیرون
آنگاه به نیروی کاراکتر و انتلکت (دو است. بوده است .آن قدر برای چنان حرکت نم یکردند .دو سه روز پس از در مدرسۀ سپهسالار وارد بود .از زیرا که مرحوم متینالسلطنه که
واژهای که نبود معادل رسای آنها به 2ـ مشکل اصلی در نبود رهبری ترتیباتی کوشیدهاند که شماره پایان بازپرسی از اعضای کمیته ،میرزا اشخاص مرکزی کمیتۀ مجازات آقای فکرش بازتر و نوتر از روزنامهنویسان
فارسی بیش از یک کمبود زبانی را است .اگر یک خمینی دیگر میبود! نم یتوان کرد .این کوش شها به جائی احمدخان صفا مستنطق تأمینات که عمادالک ّتاب هم معلم مشق من بودند دیگر بود بسیار مشک لپسند بود و هر
میرساند) دیگران ـ هرچه بیشتری اما نقش و سهم خمینی چه بود؟ نرسیده است و نمیتوانسته برسد به از اعضای کمیتۀ مجازات بازپرسی و تعلیم مشق و تحصیل خط را نزد مقال های را نمیپذیرفت و هر کس را
خمینی در 1342و هنگامی که در دو علت :نخست دور بودن از میدان کرده بود در یکی از کوچ ههای تاریک به همکاری با خود قبول نداشت.
را متقاعد ساخت. ایران بود دست به شورشی زد که اصلی مبارزه ،و دوم ترکیب نیروهای ول یآباد ،هنگام شب وقتی به خانۀ ایشان آموخته بودم»... انتشار نام من در آن روزنامه باعث
در ایران بخش تودهگیر جنبش با آنکه سه روزی تهران و شهرهای سیاسی بیرون .فعالی تهای بیرونیان خود برمیگشت کشته شد و این عبدالحسین مسعود انصاری، شد که بسیاری از رقیبان و همکاران
سبز مواضعی را که سی سالی کم و دیگری را نیز فرا گرفت از کاری ب هجای لم سپذیری نم یرسید ،نه در نشان م یداد که فعالیتهای مخفیانۀ که پدرش (مشاورالممالک) در بر من رشک م یبردند .بیشتر بدان
بیش تابو شمرده م یشدند ،هرچند برنیامد .حکومت با قدرت ایستادگی ایران جنبشی پدید میآورد نه در این زمان وزیر امور خارجه بود، جهت که من تازه از راهرسیده و
در بیرون بدیهی شدهاند ــ که هنری کرد و فرصت نداد که نیروهای ملی گوش زمامداران آمریکائی و اروپائی، کمیته هنوز ادامه دارد». مینویسد« :سال 1296شاهد از بسیاری از ایشان جوانتر بودم و
نیست ــ گرفت و در روریاروئی و مترقی بیشتری به پشتیبانی او که به امیدهای واهی ،مخاطبان ا بو ا لقا سم ک ّحا لز ا د ه نیز بحبوحۀ فعالیت کمیتۀ مجازات بود. بهاصطلاح هنوز یک پیراهن بیشتر
خونین قهرمانانهاش با رژیم درافتاد. برخیزند .شبکه هواداران او نیز اصلی شمرده میشدند طنینی مینویسد« :اولین کسی که ترور در آن هنگام خیلی مخفی به پدرم
راه سبز امید نیز کوشید بسیاری از چندان زوری نداشت نه از نظر مییافت .آنها جماعت تبعیدی را شد میرزا اسماعیل خان معروف اطلاع داده بودند که در کمیته راجع پاره نکرده بودم».
آن مواضع را در جامههای متعارف مالی نه سازمانی .پانزده سال بعد بیربط میشمرند و همه در پی به میرزا اسماعیل انبار بود .این به او هم گفتگویی شده و یکی از پایۀ «کمیتۀ مجازات» در قصر
قانون اساسی و پیشینه و ر ّویه او با رژیمی روبرو شد که برای یافتن راهی با عناصری از خود رژیم شخص رئیس انبار گندم بود که در تروریستهای معروف بهنام کریم شیرین گذاشته شده بود .جمعی
سیاسی خود رژیم بپوشاند و از درون فروریختن منتظر تلنگری میبود. هستند .ترکیب سیاسی تبعیدیان مراجعت از ادارۀ انبار ،در درشکۀ دواتگر پیشنهاد کرده که اسم پدرم از مهاجرین تندرو که بیتحرکی
در فاصله آن پانزده سال هوادارانش نیز همکاری را ناممکن میساخت شخصی خود هدف گلوله قرار گرفته را هم جزو کسانی که باید از میان و شکست نهضت را معلول وجود
در دگرگونی اوضاع بکوشد. شمار مسجدها را که بیشترین مراکز و هنوز میسازد .در بیشتر آنها و کشته شده بود .البته در همان ایام برداشته شوند بگذارند و خواسته رهبران محافظهکار میدانستند
تا آنجا که بتوان بیتعصب قضاوت تبلیغاتی شده بودند در سراسر ایران پیشینه دهها سال دوری و دشمنی قبل از ترور این شخص ،معروف بود است که این کار به او محول گردد در صدد برآمدند نظامالسلطنه را
کرد آنچه در ایران برای درآوردن به دستیاری مقامات رژیم پادشاهی چنان زنده است که هر چه بتوانند که وی با انگلیس مربوط است و و حسین خان معروف به للـه ترور کنند و از حیدر عمو اوغلی
کشور از این وضع فاجعه بار م یکنند به هزاران رساندند و زیر بینی از بی اثر و حتی ویران کردن یکدیگر در تمام تهران این موضوع پیچیده بهشدت با او مخالفت کرده تا جایی (مشهور به حیدرخان بمبی) برای
بر همه استراتژ یهای بیرونیان برتری ساواک که لابد خیلی هم به خود بود ...دومین کسی که به امر کمیتۀ که گفته است که اگر کریم از این تشکیل دولت انقلابی دعوت بهعمل
دارد .بر هر گوشه مبارزه سران میبالید با سیل پولهای بازاریان و کوتاهی ندارند. مجازات ترور شد ،متینالدوله ثقفی کار منصرف نشود او خودش کریم را آورند .ابوالفتحزاده صاحب منصب
جنبش سبز انتقادها وارد است ،از دیگران صندوقهای قرضالحسنه اما بیش از اینها ،همکاری از مدیر روزنامۀ عصر جدید بود که خواهد کشت ...در 1297شمسی با ژاندارمری و احسانالله خان و کریم
نیمهراه رفتنها ،گامهائی به پیش برپا داشتند و هیأتهای مذهبی اصل غیر عملی بود زیرا در خود پشت میز تحریرش کشته شد .آقای عزم و اراده وثوقالدوله بساط کمیته دواتگر و حسین خان معروف به
و گامهائی به پس .خود جنبش و تکیههای گوناگون در هر جا ایران تا مدتها کار زیادی نمیشد متینالسلطنه پدر آقای منوچهر مجازات برچیده شد و دستهای که «لـله» طراحان این توطئه بودند
سبز هم به سط حهای زیرین جامعه راه انداختند و دهها هزار تن را کرد .بخش بزرگتر جمعیت ،از جمله ثقفی داماد حاجی شکرالله فتورهچی قریب یک سال رعب و وحشت در اما پیش از آن که دس تبهکار شوند
رفته است و نمود چندان ندارد .این در شبکه کوشندگان امر خمینی روشنفکران ،با همه مخالفت روز بود .شخص سوم میرزا محسن دلهای مسؤولین آن زمان انداخته لو رفتند و نقشۀ آنها عقیم ماند .در
همه درست ،ولی گذشته از شرایط افزون با رژیم اسلامی هنوز از حال خان مجتهد معروف بود که نزدیک بودند از بین رفت .چند نفر از عاملین تهران ،آنان یکدیگر را بازیافتند و
نزدیک به غیرممکن ،جنبش سبز بسیج کردند. و هوای انقلاب و نظام برخاسته از مسجد جامع در حالی که وارد خانه آن دسته به اخاذی و کل ّاشی دست به سازماندهی یک گروه عملیاتی
درستترین راه را برای آینده ایران خمینی در بیرون ایران تنها آن بیرون نیامده بودند و کارسازترین خود میشد ترور شد .چهارمین نفر زده بودند و م یخواستند از راه تهدید پرداختند که هدفش مرعوب ساختن
برگزیده است ــ در ترکیبی از مبارزه نیفتاده بود .نیروهای سیاسی سلاح خود را در رویکر دهای گوناگون منتخبالدوله خزانهدار بود که ترور و ارعاب مال و منالی برای خود فراهم
توقف ناپذیر و آمادگی برای مصالحه مخالف رژیم اگر هم یکدیگر را به مذهب جستجو میکردند .در شد .بعد معلوم شد بهادرالسلطنه سازند .م نباب مثل م یتوان گفت که هواخواهان روس و انگلیس بود.
به سود پیشرفت تدریجی در سویه نمیپسندیدند در پشتیبانی او اندیش هشان نم یگنجید که نخست که با اجزاء کمیته بستگی داشت منتخبالدوله را بدون این که هیچ حسین اعظام قدسی (اعظا مالوزاره)
آزادی و کاستن از شدت رویاروئی، همداستان میشدند و به هر صورت میباید از قالب ذهنی دهههای روی غرض شخصی این شخص دلیل موجهی در دستشان باشد که در سفر مهاجرت حضور داشت
آنچه را که ممکن و به مصلحت که میتوانستند با او در تماس چهل و پنجاه /شصت و هفتاد بیرون را ترور کرده است .بعد ،دو نفر از کشتند و بعدها در بازجوئی خودشان و در تهران از وی برای پیوستن به
عمومی است انجام میدهد .میتوان میبودند و به زیارتش میرفتند. آمد (این سودازدگی ــ که ب هعنوان اجزاء نظمیه هم ترور شدند ،یکی هم اعتراف کردند که بهادرالسلطنه گروه دعوت شده بود مینویسد« :در
از سران و سخنگویان آن انتظار کاست پیا مهای آتشینش هزار هزار «راحت کژدم زده کشته کژدم میرزا احمدخان صفا بازپرس اعضای یکی از اعضای کمیته روی عناد و اثر وضعیت پریشان و هرج و مرج
داشت که در دفاع از زندانیان یا در ایران دست به دست م یگشتند. بود» نیز به رخ کشیده میشد ــ کمیته مجازات و دیگری ماژور دشمنی شخصی دست به این کار در قصر شیرین چند نفر با مکاتبه با
طبقات محروم جامعه فعا لتر شوند و امروز چه کسی را میتوان تصور بیشتری از بیرونیان را نیز تا مد تها استوار احمدخان که از افسران زده است .کار کل ّاشی کریم دواتگر حیدرخان عمواوغلی ـ که در بغداد
ب هویژه جبهه اقتصادی را از یاد نبرند. کرد که بتواند به چنان جایگاهی رها نکرد ).بر اینها البته ناهمترازی به جایی رسید که عاملین کمیته بهسر م یبرد ـ تصمیم گرفتند چند
مردم ایران سرانجام هم م یدانند برسد .آیا مردم و نیروهای سیاسی نیروی سرکوبگری حکومت و نیروی بسیار شرافتمند شهربانی بود. برای این که از ش ّر او خلاص بشوند نفر را ترور نمایند که در درجۀ اول
چه م یخواهند و هم چه نم یخواهند ا یر ا ن ا صلا تحمل آ ن د ر جه مقاومت مردمی را نیز میباید افزود اعضای کمیتۀ مجازات عبارت خودشان او را ب هوسیله رشیدالسلطان نظا مالسلطنه و پس از ورود حیدر
و در هر دو به جاهای درست سرسپردگی را دارند و اگر چنان بودند از :ابوالفتحزاده ،منشیزاده، از بین بردند .در قتل متی نالسلطنه خان و گرفتن زمام کار عدهای را از
رسیدهاند .ما نیز بجای رقابت آشکار میبود آیا نمیبایست از ملتی که که مایه امیدواری نم یبود. عمادالک ّتاب ،میرزا علی اکبر خان هم که ضمناً باید بگویم از منسوبین میان ببرند .در نتیجۀ اطلاع دادن
و نهان با جنبش سبز که تنها اثرش رشد نمیکند و همواره درجا میزند با این همه آرزوی همکاری نیروها ارداقی ،بهادرالسلطنه ،حسین خان دور ما بود ،سودجویی کریم دواتگر مساوات (سید محمدرضا) و محاصره
ضعیف کردن روحیه مردم است بهتر به همان روال گذشته بیرونیان را للـه ،رشیدالسلطان ،مشکوهالممالک، مسلماً بیتأثیر نبوده است .خانم نمودن منزل آقایان و فرار احسانالله
است بدانیم چه میخواهیم و چه نا امید شد؟ رها نکرده است و اگر عملا به تنها عبدالحسین خان پسر شفاءالملک». خان و کریم دواتگر و داشی مجاهد
نمیخواهیم .نخست دست برداشتن 3ـ گوناگونی عقاید و برنامههای مبارزه مؤثری که از ما بر میآید
از ادعاهای نامربوط؛ و رها کردن سیاسی مانع اصلی تمرکز مبارزه بر آسیبی نمیزد ،نیازی به پرداختن
استراتژی همه در یک جبهه میآید. جمهوری اسلامی است .م یباید پیامی به آن نم یبود .در اینجا پیشاپیش
باید بهترین آیندهای را که برای یافت که بیشترینه نقاط اشتراک را میباید روشن کرد که همکاری
ایران م یخواهیم پایه همکار یها قرار دربر گیرد .چنین رویکردی یک نیروها و کوشندگان (آن بخش نه
دهیم .بجای سرهم کردن ائتلافی اشکال بزرگ دارد .با پیچیدهتر چندان بزرگی که کمترین آمادگی
بر اصول متناقض و سخن گفتن با شدن مسائل و پدیدار شدن نیروهای در آنها هست) هیچ عیبی ندارد.
زبانهای گوناگون ،در همرای کردن تازه در میدان ،گوناگونیها افزایش عیب در روال گذشته است .میباید
گرایشهای پذیرندهتر بر اصول یافتهاند و رسیدن به نقطههای از این سه دهه آموخت و دنبال آنچه
همگانی ــ بهترین دستاوردهای اشتراک دشوارتر شده است .اگر عملی است رفت .اینک فهرستی از
بشریت ــ بکوشیم .اگر در این قرار بر خشنود کردن همگان باشد مهمترین فرضهای بی پایه (در
میان کسانی بیرون ماندند چه باک. یا میباید اعلامیههای بیروح و
آنها فرصت خواهند داشت که چه خاصیت صادر کرد و یا تناقضات را عمل) این سه دهه:
امروز در بیرون و چه در فردای آزاد برهم انباشت که همه را خواهد رماند. 1ـ ایرانیان در بیرون دشمنان
ایران سخنشان را با مردم در میان در حالی که ایرانیان با گزین شهای طبیعی جمهوری اسلامی هستند
بگذارند .اصولی فکر کردن بجای دشوار زورآور روبرویند نه کلیات به پس ناچار میتوانند تا سرنگونی
مصلحت اندیشی و بده بستانهای خورد آنان م یتوان داد؛ نه از برابر آن این رژیم با هم کار کنند و بعد
شخصی و گروهی شیوه مؤثرتری به فیصله دادن اختلافهای خود
است .ساختن یک جامعه ایرانی گزینشها میتوان گریخت. پردازند .تقسیمبندی جز این نیست:
مدرن و مبارزه با رژیم اسلامی را *** یا هوادار یا مخالف رژیم اسلامی .این
از موضوع سیاست بازی میباید ساده کردن و فروکاستن مسأله تا
«پس از این رژیم چه»؟ برای همه را در بر گیرد یک عامل مهم را
بیرون برد. ایرانیان درون همان اندازه اهمیت در حسابهای سیاسی ایرانیان در
دارد که برداشتن این رژیم .آنها نظر نمیآورد ــ پس از جمهوری
برخلاف بیرونیان موقعیت ایران را