Page 16 - (کیهان لندن - سال سى و سوم ـ شماره ۱۵۱ (دوره جديد
P. 16
مبارزه مدنی و نسخ ههای جعلی! صفحه - Page 16 - 16شماره 151
جمعه 11تا پنجشنبه17اسفندماه 1396خورشیدی
مخملباف و مبارزه با آواز!
انقلاب سال ۱۳۵۷خورشیدی در ایران شاهزادهرضاپهلوی =ازآقایمخملبافم یپرسم
که آيا شما اصطلاح «آواز
رای جترین آنها است« .اپوزیسیون»های دموکراس یهای بهدست آمده از این محمدرضا حسینی -آیا م یدانید که ،قبل از هر اقدامی ،باید تمهیدی به مربوط به رفراندوم را هم امضا کرده، خوان ،نه آواز» يادتان هست؟
حکومتی بیش از دو دهه ،با انواع طریق ،پایدارتر بود و احتمال تبدیل که انقلاب کبیر فرانسه با شرکت و میتوانيد بگویيد که در
بهانهها و استدلالهای سوفسطایی، شدن آن به جنگ داخلی بسیار کمتر فقط ۷درصد از مردم به پیروزی کار برد تا آقای مخملباف به آن دوران و با مقامات امریکایی هم حشر و نشر داستان کنونی کشور ما به
با کشاندن مردم به پای صندوقهای رسید .انقلاب اکتبر در روسیه نیز با راستی آوازخوان کيست و
رای ،زمینه را برای ادعای مردمی بودن است. ۹درصد از مردم پیروز شد و انقلاب چریکیبرنگشتهوفیلمسازهنرمندمان دارد ،با «پرواز آزادی بعدی» به تهران آواز چيست؟ نه! به اينکه
به دلیل آنکه ،معمولا ،اکثریت اسلامی ایران در شلوغترین روزهای «آوازخوان»آدماستو«آواز»
جمهوری اسلامی فراهم آوردهاند. جامعه ،نه ب ه نیازهای مشترک خود حضور مردم چیزی حدود ۱۰درصد را تبدیل به «محسن چریک» نکند .برود و رئیس جمهور شود؛ آیا در آن آدم نيست توجه نکنيد .در
حکومت و روشنفکران حکومتی ،با آگاهند و نه در فعالیتهایشان متحد، اينجااتفاق ًا«آواز»معادلآدمی
ارائه نسخ ههای جعلی مبارزه مدنی ،با یک اقلیت متشکل میتواند با شروع بیشتر نبودند. -۲واقعیت دیگر اینکه من ،در اوایل صورت مسئله حل شده و ایران دیگر استکه«ديکتاتور»م یشود
هدف یافتن رو شهایی برای استمرار مبارزه مدنی ،آنان را به حقوقشان آگاه بر اساس آخرین تحقیقات انستیتوی و «آوازخوان» آن «مکانيسم»
هر چه بیشتر جمهوری اسلامی ،سعی پلیتکنیک رنسلر ()Rensselaer خواندن نامه سرگشاده ایشان ،انتظار زندان سیاسی نخواهد داشت و کسی سهمگينیاستکهزيرتخت
در فریب مردم و کشاندن آنها به خطی و با خود همراه سازد. آمریکا که به «قانون اقلیت» معروف قدرتم یلولدوهرکهراکهبر
مبارزه مدنی ،بسته به شرایط شد «برای گسترش یک ایده ،کافیست داشتم که همین آقای مخملبافی «محسن چریک» را شکنجه نخواهد آنبنشيندتبديلبهديکتاتور
همسو با خود را دارند. جامعه ،به روشهای متفاوتی از فقط ۱۰درصد از مردم جامعه آن را م یکند؛ومنفکرم یکنمشما
واقعیت این است که عده ب یشماری نافرمانیهای مدنی روی م یآورد که بپذیرند .واقعیتها نشان میدهند که صبح تا شب به همه سفارش کرد و از «هزاران اعدامى و شهید و درست ملتفت همين نکته
از مردم قادر به شناسایی و تفکیک همگی با رو شهای متفاوت ب یاعتنایی که ایده اقلیت ،بر اثر استمرار ،در نشدهايد.پس،لطف ًابيایيددر
نسخههای بدلی نیستند و بی آنکه به قوانین حکومتی ،سعی در نشان کل جامعه انتشار یافته و همگانی م یکند تا با حکومت اسلامی«مبارزه دهها هزار زندانى سیاسى شکنجه ساخت و ساز کشورهایی که
خود بخواهند در مسیری که حکومت دادن ب یاعتباری آن قوانین را دارند. بهدموکراسیرسيدهاندخيره
برایشان آماده میکند گام برم یدارند. قوانین ،به منظور ایجاد انسجام و نظ ِم خواهد شد». بدون خشونت» پیشه کنند ،در برابر شده» هم خبری نخواهد بود؟ و دیگر شويم :ببينيم که دربي نشان
فقط با داشتن معیار درست است مورد نظر حکومت وضع میشوند که هنگامی که اقلیتهای معترض به هم رژيم پادشاهی فراوان
که میتوان نسخههای جعلی را هرگاه با ب یاعتنایی هماهنگ بخشی از وضع موجود ،خواهان تغییرشده و به امکان بازگشت سلطنت به ایران هم برای «حفظ دس تآوردهای انقلاب استوهمنظا مهایجمهوری.
تشخیص داد .با بررسی روشهای جامعه روبرو شوند ،کل نظم با مخاطره طرح و پخش ایده خود م یپردازند،
مختلفی که از جانب روشنفکران روبرو خواهد شد .ب یاعتنایی به قانون، سیستم حاکم با هدف حفظ وضع همین سفارش را م یکرد و از مردم غیراسلامی» شما سپاه پاسدارانی به اسماعیل نور یعلا -من هم نامه
حکومتی تا کنون ارائه شده است به به عنوان هسته مبارزه مدنی ،م یتواند موجود ،در جهت مقابله با اقلیت، سرگشادهء آقای محسن مخملباف به
معیاری برای تشخیص جعلی و اصلی ارکان اقتصادی ،سیاسی ،فرهنگی دست به اقداماتی م یزند .این اقدامات، م یخواست تا با حکومت احتمالی راه نخواهد افتاد؟ شاهزاده رضا پهلوی را ،در «وبسایت
و ایدئولوژیک حکومت را هدف قرار از هر نوع که باشند ،ماهیتاً خارج از رسم یخانه فیلم مخملباف» ،با دقت
دست مییابیم: بدهد .به همین دلیل است که برخی، روال عادی نظم موجود بوده که خود «رضاشاه دوم» هم (جدا از اینکه یا به راستی آیا هیچ یک از این پانزده تمام خواندم .ایشان را در این حد
-۱هدف ،سرنگونی و تغییر کل مبارزه مدنی را انقلاب آرام مینامند. م یشناسم که هم فیلمساز مبتکر و
سیستم جمهوری اسلامی است و مبارزه مدنی یا همان نافرمان یها ،در موجد ب ینظمی میشوند. امضاکنندهی بیانیه رفراندوم استعداد استحاله یافت هی ایرانند ،هم نماینده
نه بخشی از آن .هر ایده ،حرکت و زمانی مطرح شده و شکل م یگیرد که: ب ینظمیهای این چنینی ،هرچند آقای میرحسین موسوی در جریان
یا خواستهای که در جهت حفظ یک – حکوم ِت ناتوان از حل مشکلات اندک ،توجه جامعه را جلب کرده و دیکتاتور شدن و خون ریختن ندارد؟ جنبش سبز ،هم صاحب مقام نصیحت
بخش از نظام و مخالفت با بخش متعدد جامعه ،به سرکوب خشن روی باعث معرفی ایده اقلیت و سیستم گویی به محبوب شان ،آقای محمد
دیگر باشد ،جعلی و در خدمت میآورد و مردم به مبارزه پرهزینه، حاکم در برخورد با اقلیت دچار آیا استقرار یک جمهوری بدون صفت خاتمی ،رئیس جمهور اسبق ایران؛ و
جنگهای قدرت درون حکومت پارادکسی بی راه حل میشود .اگر زندگی سیاس یشان را با لقب «محسن
خواهد بود .طبیع یست که قدر تهای تمایلی نشان نم یدهند. سرکوب کند به نوبه خود اقلیت را «اسلامی» در ایران تمام بدکار یهای چریک» آغاز کرده و بابت فعالی تهای
تبلیغ کرده؛ اگر سرکوب نکند ،ایده خود در رژیم گذشته زندانی و شکنجه
اقلیت ،به علت درستی و حقانیت مخصوص رژیم سلطنتی مورد نفرت شدهاند .و در خوانش نامه سرگشاده
موضوعاتی که به آن میپردازد ،به ایشان ،وصفی را که ایشان در مورد
مرور جامعه را جذب کرده و در نهایت آقای مخملباف را در حکومت جدید ماهیت استبدادی سلطنت کردهاند
از خواست «خصوصی گروهی» به با عقاید خود موافق یافتم .اما ،وقتی
خواست «عمومی جامعه» تبدیل م یشوید و پاک م یکند؟ خواندن این نامه «سرگشاده» (که
میشود .بررسیهای متعدد نشان چون «سر گشاده» است به دیگران
میدهد که ایده اقلیت معترض ،با وا حیرتا! مگر به دور و بر خودمان نگاه هم رخصت دخالت در مکالمه بین
سرکوب حکومتها ،بسیار سریعتر دو نفر را اعطا م یکند) تمام شد دیدم
نم یکنیم؟ مگر مصر و عراق و سوریه و که چند فکر موازی ذهنم را به خود
رشد م یکند تا در حالت عادی. مشغول کرده اند؛ و گزارش برخ یشان
در مقالهای که اول فوریه ۲۰۱۷در نیز افغانستان محبوب آقای مخملباف
روزنامه گاردین به چاپ رسیده ،اریکا را خالی از فایده نیافتم:
چنو ِوث ()Erica Chenoweth را نم یبینیم که همگی از مخاطرات -۱از خود پرسیدم که حمله ایشان به
کارشناس علوم سیاسی ،قانون «۳٫۵ «سلطنت» (یا رژیم سلطنتی) به جای
درصد» را مطرح م یکند .او م ینویسد رژی مهای «سلطنتی» رها شده و تن خود درست ،اما باید دید که خود آقای
که با مرور تاریخ و بررسی انقلا بها، مخملباف به راستی دنبال چه نوع
میتوان بهسادگی به این نتیجه رسید به «جمهوری» مطلوب شما داده اند؟ اسماعیلنور یعلا حکومتی بودهاند ،و یا اکنون هستند؟
که برای سرنگونی هر دیکتاتوریای و نیز ،به استناد گفته ایشان در برنامه
فقط به ۳٫۵درصد از جمعیت نیاز کدام شان از ایجاد «هزاران اعدامى تلویزیون کشور «سلطنتی» بریتانیا،
آنجا که فریاد زد« :اگر بچ هی شاه به
است. چگونه ممکن شده) به مبارزهی بدون و شهید و دهها هزار زندانى سیاسى ایران برگردد ،من هم دوباره محسن
اریکا میگوید که گرچه مقاومت چریک م یشوم» ،م یتوان پرسید که
مدنی بدون خشونت در برخی جوامع، خشونت بپردازند .وگرنه چگونه است شکنجه شده» باز ماندهاند؟ صدام؟ دوران چریکی ایشان چه ربطی به
توسط حکوم تها به شدیدترین وجه
سرکوب م یشود اما حتی در چنین که مبارزه با سلطنت باید با خشونت اسد؟ ناصر؟ قزافی؟ تَ َرکی؟ دموکراس یخواهی فعل یشان دارد؟
شرایطی م یتوان با آگاهی ،هماهنگی، چریکی (یعنی جنگ مسلحانه) همراه -۴به نظر من یکی از مشکلاتی که در واقع ،از آنجا که «جانفشانی »های
داشتن برنامه مشخص ،ابتکار در ایشان در دوران قبل از پیروزی
عمل و شروع کردن دوباره پس از هر باشد اما مبارزه با حکومت اسلام ی باید گریبانگیر اغلب سیاس تورزان بی خبر آنچه «انقلاب اسلامی» خوانده
سرکوب ،نهایتاً به پیروزی دست یافت. م یشود ،و تلا شهای هنر یشان در
او در مقالهای با عنوان «چرا از هرگونه خشونتی عاری شود؟ چرا در از علم اجتماعی سیاست ما م یشود سرآغاز حکومت اسلام ی برای ایجاد
مقاومت مدنی به نتیجه میرسد» «سینمای اسلامی» هیچ کدام نشانی
در نشریه دانشگاه کلمبیا م ینویسد: مبارزه با سلطنت باید مبارزات مدنی آن است که به جای اندیشیدن به از دموکراس یخواهی نداشته است،
«بررسی تجربیات یک قرن اخیر (از م یتوان حکم کرد که بازگشت ایشان
۱۹۰۰تا )۲۰۰۶نشان میدهد که را کنار گذاشت و دست به اسلحه برد «دیکتاتوری» همواره به «دیکتاتور» به «دوران چریکی» (نام دیگر «جنگ
مقاوم تهای مدنی بدون خشونت ،دو و مثل محسن چریک سابق پاسبا نها م یاندیشیم و لذا دائماً دنبال آد مهایی مسلحانه») قطعاً برای جامعه ای ،که
برابر بیشتر از مقاومتهای خشونتبار چهل سال است درد حکومت اسلام ی
را خلع سلاح کرد اما در برابر حکومت هستیم که در گوهر خود دیکتاتور آفریدهی همان چری کهای اسلامیرا
به اهداف خود رسیدهاند. چشیده ،بسیار خطرنا کتر از بازگشت
مقاومت مدنی ،با استفاده از اسلام ی باید ماندلا و گاندی و حتی نباشند تا مملکت به دموکراسی برسد. سلطنت به ایران است .و تفاوت این
رو شهای اعتراضی ،بایکوت کرد نها، عیسی مسیح شد؛ آن هم در جلد و مثل ًا ،یقیناً آقای مخملباف چنین دو «شکل» (جنگ مسلخانه در
نا فر ما نیها ی مد نی ،تحر یمها ، برابر حکومت سلطنتی) چندان بارز
اعتصابها و تظاهرات مسالمتآمیز عبای اشخاصی همچون محمد خاتمی مزاج خطرناکی را در شخصی تهای است که با آمد و شد سه نسل پس
و بهطور کلی هر گونه حرکت بدون از نسل آقای مخملباف ،اکنون اغلب
خشونتی که در مقابله با قوانین که مسئول تشویق بچ هها به رفتن محبوب خود ،آقایان محمد خاتمی مردم ایران حسرت بازگشت به همان
حکومتی انجام میشود ،توانایی حکومتی را دارند که محسن چری کها
جذب افراد بیشتری از مردم را دارند به جبه هها بوده و منصب ریاست و میرحسین موسوی ،نم یبیند .یا را م یگرفت و شکنجه م یکرد ،همان
حکومتی که ،به قول نامستند آقای
تا حرک تهای خشون تبار. جمهوری را هم تا «تدارکاتچی» خندان حتی در وجود خودش ،که از همه با مخملباف« ،هزاران اعدامى و شهید
او همچنین اشاره میکند که مقام رهبری پایین کشیده است؟! این او آشناتر است .آقای مخملباف حتماً و دهها هزار زندانى سیاسى شکنجه
شده» را در کارنامه خود داشت .و اگر
یک بام و دو هوا از کجا ناشی م یشود؟ وقتی خود را در آینه نگاه م یکند در آمار ایشان شک نکنیم تازه معلوم
-۳ضمناً چرا آقای مخملباف فقط از باور نم یکند که این «محسن چریک م یشود که در مقایسه سلطنت با
«دختران خیابان انقلاب» با حجاب اجباری نمونهای از مبارزه مدنی حکومت اسلامیایشان (که ایشان تازه
بازگشت رضا پهلوی و دیکتاتور شدن سابق» که حالا فیل مهای لطیف و فهمیدهاند که قابل اصلاح نیست) ما با
حکایت پناه بردن از ترس مار به عقرب
درون حکومت برای جنگهای بین – اعتراضات گروهی از جامعه محتوم او هراس دارد؟ یعنی اگر کس انسانی م یسازد ،بتواند زمانی دیکتاتور مواجه هستیم .در نتیجه ،و با توجه به
خودشان احتیاج به لشگرکشی داشته نمیتواند به کل جامعه سرایت کند. این واقعی تها ،به ناچار فکر م یکنم
و هر بخش ،با انواع فریب ،سعی در مبارزه مدنی بدون خشونت ،قابلیت دیگری رهبری «انقلاب جدید» را به شود و «هزاران اعدامى و شهید و دهها
گردآوری نیروهای بیشتری از مردم عمومیت یافتن دارد و به دلیل ریسک
پایین ،شرکت همه مردم از هر طبقه و دست بگیرد و به قدرت برسد ،ما با هزار زندانى سیاسى شکنجه شده»ی
برای خود را دارد.
-۲هر ایده ،حرکت و یا خواستهای گروه سنی را ممکن میسازد. مشکلی روبرو نخواهیم بود؟ چرا در بین دیگر را تقدیم ملت ایران کند؟ او به
که خشونت ،غارت فروشگاهها ،صدمه – رهبری مشخصی وجود ندارد تا
زدن به افراد و… را تبلیغ و تشویق هدایت جنب شهای مردمی را به عهده این همه آدم صف بسته در برابر وزارت کنار ،بگیریم خانم شیرین عبادی را که
کند جعلی بوده و هدفش دادن بهانه بگیرد .بسیاری از جنب شهای مدنی
به حکوم ِت کاملا مسلح برای سرکوب در جهان ،بدون رهبر شروع کرده و خارج ههاوکنگرههابرای«چلبیشدن» ،تنها ایرانی برنده جایزه نوبل «صلح»
وحشیانه مردم و سقط جنین جنبش
موفق شدهاند. فقط باید نگران شاهزاده رضا بود؟ است؛ او چی؟ (باور کنید اشارهام به
است. – بخشی از جامعه بینالملل ،به
-۳ابها مآمیز بودن هدف به منظور دلیل منافع خود ،از حکومت حمایت به خود م یگویم شاید دلیل آن باشد خانم آنگ سان سوچی نیست!) آیا
وق ت ُکشی و ایجاد سردرگمی در مردم. م یکند .جامعه بی نالملل ،مبارزه مدنی
هر ایده ،حرکت و یا خواستهای که بدون خشونت و گسترش یابنده را که ،از ی کسو ،دیکتاتوری در ذات او نم یتواند جام جایزهاش را با خون
مبهم و نا مشخص بوده و زمینههای نمیتواند نادیده گرفته و تحت فشار
اجرایی نداشته باشد ،جعلی است و رسانهها ،مجبور به حمایت از آن سلطنت نهادینه است و ،از سوی دیگر ،پر کند؟ خانم نسرین ستوده چطور؟
به جز اتلاف وقت و سردرگمی مردم تنها شاهزاده رضا است که م یتواند اصل ًا چگونه و چراست که ،در مملکت
نتیجهای نداشته و به بقای طولانیتر خواهد شد.
سلطنت را به ایران برگرداند و ،لذا ،اگر ما ،از محمدعلی شاه و رضاشاه و
حکومت منجر م یشود. بد لسازی و نسخ ههای جعلی
-۴هر ایده ،حرکت و یا خواستهی ایشان به آقای مخملباف اطلاع دهد که محمدرضا شاه (در نظام مشروطه) و
فردگرایانه و موجد تفرقه بین مردم، بدلسازی ،یکی از روشهای رایج
جعلی بوده و در جهتی خلاف با جمهوری اسلامی است که در طول از پادشاهی منصرف شده خیال همه خمینی و خامن های (در نظام موسوم
همبستگی مردم حرکت میکند. عمر خود از آن به عنوان روشی موثر
تشکل و همبستگی ،از ضروریترین در منحرف کردن مردم از مبارزه به «جمهوری اسلامی») همگی ،تا راحت م یشود!
عناصر مبارزه مدنی محسوب م یشود.
از میان این تشکیلات و همبستگ یهای استفاده کرده است. اما اگر فرض کنیم که شاهزاده بر تخت قدرت نشست هاند دیکتاتور
مردم معترض است که شکل حکومت در این جهت ،به ساخت و پرداخت
آینده و مجریان قابل آن ظهور نسخههای جعلی از هر ایده و یا خیال برگشتن به زادگاهش را به طاق شدهاند؟ یا چگونه است که وقتی
حرکت اعتراضی مردم و سعی در
م یکنند. جایگزین کردن آن با اصل پرداخته نسیان بسپرد و ،در نتیجه ،اعادهی یک آخوند دوزاری را «ولی فقیه»
که انواع «اپوزیسیون»های دروغین از
سلطنت در ایران نیز منتفی شود ،آیا م یکنند او چنین اشتهایی برای
همچنان نم یتوان پرسید که بدیل استبداد و سرکوب و خونریزی پیدا
آقای مخملباف چیست؟ آیا این بدیل م یکند؟ و این دوستان امضاکنندهی
همانا برقراری جمهوری است؟ و آقای «بیانیه رفراندوم» چگونه م یخواهند
مخملباف قرار است چه کسی را به با برگزاری یک رفراندوم قال قضیه را
جای شاهزاده به ایران بفرستد یا در کنده و جلوی تکرار بازتولید «هزاران
ایران به جای آقای خامن های بنشاند؟ اعدامى و شهید و دهها هزار زندانى
مثل ًا ،بگیریم که آقای سازگارا که سیاسى شکنجه شده» را بگیرند؟
چند سال است روزانه ،و از طریق انتشار -۵راستی چرا حافظ شیراز دست به
ویدئوهای رهنمودی ،مشغول آموزش التماس بر م یدارد که «یارب! مباد آنکه
مبارزات مدنی به جوانان ایران است ،گدا معتبر شود /چون معتبر شود ز خدا
و به اشتراک آقای مخملباف بیانی هی ب یخبر شود»؟ ادامه در صفحه 17