Page 12 - (کیهان لندن - سال سى و سوم ـ شماره ۱۶۰ (دوره جديد
P. 12
صفحه - Page 12 - 12شماره 160
جمعه 21تا پنجشنبه27اردیبهش تماه 1397خورشیدی
خود بر جای گذاشت که بنا بر شرایط داریوشهمایونروزنام هنگاریبرجسته، دو قرن فراز و نشیب مطبوعات در ایران ()68
موجود در خاورمیانه ،بسیاری از آنها نظری هپردازی جستجوگر و نوجو ،و
همچنان معتبرند و گویی همین امروز سیاستمداری مل یگرا و میه ندوست ( کیهان لندن شماره ) 1249
نگاشته شدهاند .مقالات قدیم یوی بود که بر نقش موثر ایران در مناسبات
داریوش همایون در ده ههای سی تا پنجاه خورشیدی احمد احـرار آنها هم همه دولتی بودند و تک و کنفرانس صلح ورسای روز
همچنین بازتاب مستند موقعیت منطق های و جهانی آگاهی داشت. توک اشخاصی بودند که اتومبیل هیجدهم ژانویه 1919با حضور
(۵مهر،۱۳۰۷تهران۸-بهمن،۱۳۸۹ژنو) سیاسی و اجتماعی ایران هستند. وی سالهای طولانی در روزنام ههای دستورالعملی که داشت برای داشتند .در هر دو این ماشی نها آثار رهبران کشورهای فاتح جنگ و نیز
از همین رو ما به بازنشر گلچینی از معتبر ایران قلم زد و از بنیانگذاران استخدام مستشاران فرانسوی و خستگی و فرسودگی گذشت زمان نمایندگان کشورهایی که از جنگ
آثار داریوش همایون میپردازیم که اصلی روزنامهی «آیندگان» بود آمریکایی تماسهایی برقرار کرد دیده م یشد .من هر وقت به موزۀ آسیب دیده بودند آغاز به کار کرد.
در سالهای تبعید پس از انقلاب ۵۷ که صفح های نوین در تاریخچهی اما در همان حال ،وثوقالدوله در اتومبیل رفت هام و اولین اتومبی لهایی ا ز ا یر ا ن ،هیأ تی بهر یا ست
با کیهان لندن نیز همکاری نزدیک روزنامهنگاری ایران گشود.همایون تهران با انگلیس یها در حال معامله را که اختراع شده دیدهام ب هیاد این مشاورالممالک (علیقل یخان انصاری)
داشت .مقالاتی که در این ستون مهارت روزنامهنگاری و تسلط خود دو ماشین که در اختیار ما گذاشته وزیر امور خارجه در این کنفرانس
م یخوانید ،از آرشیو کیهان لندن بر زبان فارسی را با ایدههای سیاسی و مصالحه بود. شده بود افتادهام .رحیم خان بهزادی حضور داشت .اعضای هیأت عبارت
خویش در هم آمیخت و از دههی ۳۰ ذکاءالملک فروغی در نام های که و دو نفر نگهبان مسلح هم همراه
انتخاب شدهاند. خورشیدی به این سو ،نوشتههایی از از پاریس برای دوستی نوشته است ما بودند.پدرم ،معی نالوزاره و مسیو بودند از:
از سیاست دوپهلوی وثو قالدوله گله میرزا محمدعلی خان فروغی
کجا م یتوان بهم رسيد؟
کیهان لندن شماره 5 - 1116مردادماه 1385
آنها را هم زير پا بگذاريم معنايش غايب بوده است ،و نه به تصادف، واکنش متين ولی سخت بسياری
اين خواهد بود که جز به تحميل پشت اين ملت است و هيچ کدام را شخصيتهای سياسی و فرهنگی
خود نمیانديشيم .منشور ملل ايران به نغمههای تجزيه طلبانه
متحد و اعلاميه جهانی و ميثا قهای نمیتوان ناديده گرفت. که به آسانی رنگ فاشيستی و
دومين واقعيت ،ترکيب متنوع
محمدعلی فروغی (ذکاءالملک) میرزا حسین خان علاء (معی نالوزاره)
آن متنهائی روشن و همه جا در شوونيستی بخود م یگيرد و از زنگ قومیملت ايران است ـ فرا آمد م یکند: پرنی با یک نگهبان مسلح و بهزادی (ذکاءالملک) رئیس دیوان کشور ـ
دسترس است .در هيچ کدام اين «در این مدتی که در پاریس در اتومبیل رولزرویس و ذکاءالملک میرزا حسین خان علاء (معی نالوزاره)
متنها جای قوم با ملت عوض نشده کينه و دشمنی به فارسی زبانان هجو مها و مهاجر تهای همان تاريخ هستیم آنچه ممکن بوده و به عقلمان و انتظا مالملک و من با یک مستحفظ وزیر پیشین فواید عامه و تجارت ـ
است .به گروههای زبانی ،قوم و میرسیده ،بدون این که از جاده در اتومبیل بنز سوار شدیم .یادم سید ابوالقاسم خان انتظامالملک
اقليت قوم یگفته میشود ،نه ملت و پاک نيست ،از تند و تيزی غوغای سه هزار ساله ـ که با خود و در خود حزم و احتیاط خارج شویم انجام هست مقدار زیادی اسباب هم توی (رئیس دفتر وزارت امور خارجه) ـ
مليت؛ و حق تعيين سرنوشت برای دادهایم .رفقا هم بینی و بینالله اتومبیل ما گذاشته بودند که جای مسیو پرنی (مستشار فرانسوی وزارت
اقوام نمیشناسند .حقوق مدنی و چند ماهه گذشته کاسته است .مشکلات و تن شهائی دارد و م یبايد همه خوب بودند یعنی مسلماً کسی حرکت کردن برای ما مشکل شده امور خارجه)ـ میرزا عبدالحسین
فرهنگی اقوام و اقلي تهای مذهبی خیانت و رفتار مخالف مصالح مملکت بود .زمستان بود و برف میبارید. خان انصاری (پسر مشاورالممالک)
و حقوق سياسی برابر افراد ملت از آن گذشته اعلام آمادگی وزير بدانها پاسخ گفت .مردمان بيشماری نکرد .مشاورالممالک قدری بیحال و بالای کرج ،تقریباً در بیست فرسخی بهعنوان متصدی حفظ مدارک و
از جمله افراد متعلق به اقوام جای ک مخیال بود و آن حالت Inertie قزوین اتومبیل رولزرویس از حرکت
مهم یدر اين اسناد دارد ولی هيچ خارجه امريکا به گفتگو با جمهوری که فارسی زبان تاريخی و فرهنگی apathicبر مزاجش غلبه داشت. بازماند .یک چیزی خراب شده بود و اسناد هیأت و مسؤول امور رمز.
اشاره ای به حقوق سياسی اقوام يا ناچار او را به تدبیر ب هکار م یگرفتیم. ما از عقب ب هموقع رسیدیم و پدرم با طرح دعاوی ارضی ایران ،طرح
اسلامیبود ـ با شرطی که برای آن شان است ولی زبان مادری شان میرزا حسین خان ب یتجربه و سادهلوح همراهان سوار بنز شدند و ذکاءالملک مطالبات و دعاوی مالی ایران از
فدراليسم نيست. و کم فکر است اما کارکن و دلسوز و انتظامالملک را هم که از سرما کشورهای متخاصم ب هسبب زیانهای
در منشور ملل متحد سخن از گذاشت هاند ـ که سبب فروکش کردن نيست از ديرباز در اين سرزمين بود است .انتظامالسلطنه رویهمرفته ناراحت شده بودند با خودشان بردند. ناشی از اشغال کشور در دوران جنگ
حقوق برابر دولت ـ ملتهاست. از هر حیث خوب است .باری ،ما من ماندم و اشج عالسلطان (محافظ) و و نیز استخدام مستشاران خارجی
لوگزامبورگ چند صد هزار نفری آتش آرزومندانی در اينجا و آنجا شد .و باش کردهاند .اين مردمان حقوقی چهار نفر ب هاندازهای که ممکن بود شوفر انگلیسی .خوشبختانه قهوهخانۀ برای اصلاح دوایر دولتی ایران در
و چين هزار و دويست ميليونی؛ و تلاش کردیم اما نتیج های که تاکنون کوچکی در صد قدمی محلی که صدر وظایف هیأت اعزامی قرار داشت.
فرانسه يک زبانی غير فدرال و سويس با اينهمه نم یبايد موضوع را پايان دارند که از واقعيت سومیبر م یخيزد: گرفت هایم برحسب ظاهر چندان زیاد اتومبیل رولزرویس از کار افتاده عبدالحسین انصاری که در این
سه زبانی فدرال همه زير عنوان دولت نیست اما در باطن ب هعقیدۀ من این بود واقع شده بود و ما توانستیم زمان بیست سال داشت ،شرح سفر
ـ ملت م یآيند« .مليت »های سويسی يافته انگاشت و از هشدار دادنها از اعتبار اعلاميه جهانی حقوق بشر مسافرت ب ینتیجه نبوده است .قبول از سرما به آن قهوهخانه پناه ببریم را در خاطرات خود آورده است و از
در آن سند نيامده است ولی حق اهل شدن ایران ب هعضویت مجمع ملل، و گاه گاه چای گرمی سفارش
هر زبان به سخن گفتن و آموزش کوتاه آمد .سازما نها و شخصي تهای و ميثاقهای پيوست آن .دولتها بدون کشمکش و خون دل ،از اثرات بدهیم .یک شبانهروز آنجا ماندیم لحظۀ حرکت آغاز م یکند:
ديدن و انتشار دادن به زبان مادری مفید وجود این هیأت در پاریس و من از موقعیتی که پیش آمده «هیأت اعزامی ایران روز سیزدهم
تصريح شده است ــ همچنانکه حق سياسی بويژه م یبايد در سخنان خود ممکن است با همه امضائی که پای بوده است ...فرنگ یها عموماً از ایران بود برای تمرین زبان انگلیسی با ربیعالاول 1337مطابق هفدهم
مردم در هر جا به اداره امور خود از بیخبرند که هیچ ،غالباً نمیدانند مستر جیمس استفاده میکردم. دسامبر 1918از تهران حرکت
طريق مقامات انتخابی .منشور ملل و بکار بردن اصطلاحات هشيار باشند اين اسناد گذاشت هاند اعتنائی به مفاد ایران اصلا کجاست و قوم ایرانی اشج عالسلطان هم گاهی از دلاور یها کرد .میرزا محمدعلی فروغی ،میرزا
متحد در بيش از يک جا بر حاکميت کیست و از کجا آمده ...از هیأت و شجاعتهای بینظیر خودش با حسینخان معینالوزاره ،سید
ملی دول تها به معنی غير قابل تعرض که اکنون در مرحله جنگ بر سر آنها نکنند ولی هيچ چاره جوئی دولت ب هحق باید خیلی گل همند باشیم. من صحبت میکرد .شبهنگام ابوالقاسم خان انتظا مالملک و مسیو
بودن مرزهای بين المللی تاکيد در بدو ورود به پاریس تلگرافی از شیشههای اتومبیل را بسته بودیم پرنی که خداوند همۀ آنها را غریق
اصطلاحات هستيم ـ تا زمانی که ملت جدی برای مشکل تمرکز زدائی و رئی سالوزرا رسید که ما را از اقدام در و خوابیده بودیم که نیم ههای شب رحمت ب یپایان خود بفرماید صبح
ورزيده است. هر امری که ایجاد تعهد برای دولت زوزۀ گرگهای گرسنه ما را بیدار کرد. زود به منزل ما آمدند .محل حرکت
افراد و گروهها آزادند عقايد و سازان احساس کنند اوضاع جهانی حقوق فرهنگی و اجتماعی نم یتوان ایران بکند نهی کرده بود .چون مطالب چندتا گرگ گرسنه دور و بر ماشی ن هیأت منزل پدرم امیریه ،خیابان
آرزوهای خود را داشته باشند؛ ولی اگر تلگراف خیلی مجمل بود و ما هم ما آمده بودند و زوزه میکشیدند. انصاری تعیین شده بود .در آن موقع
قرار نيست زور و خشونت ،مناسبات به حالشان مساعد است .سخ تترين کرد مگر آنکه در چهارچوب اعلاميه نزدیک به چهل روز بود که از تهران چشمهای زرد آنها در تاریکی شب خیابانها هنوز از طرف بلدیه نامگذاری
آنها را انتظام دهد م یبايد به هنجار ب یخبر بودیم بکلی ب یتکلیف ماندیم و م یدرخشید .اشج عالسلطان که ادعا نشده بود و خیابان ما آن وقت به
(نرم)های پذيرفته شده تن در دهند. اعتراض به وزير امورخارجه امريکا از جهانی و ميثا قهای آن باشد. ندانستیم چه باید کرد ،چه باید گفت میکرد تیرش هیچ وقت بهخطار خیابان لواءالملک معروف بود چون
سازما نهای قوم یو نويسندگانی که نرفته و م یتواند یک شاهی سفید را او اول کسی بود که در آن خیابان
زمين و آسمان را بهم م یبافند تا سوی يک سازمان عضو «کنگره ملل چهارمين واقعيت ،خير عمومی و مقصود چیست... با تیر در هوا بزند ،گلول های با ماوزر برای خودش خانۀ بزرگی ساخته
دعاوی خود را به کرسی بنشانند اگر دست و دل ما سرد شد ،سر جای خودش به طرف گرگها خالی کرد. بود .همۀ مدیران وزارت امور خارجه
حوصله خواندن تاريخ ندارند دست ايران» شد که با ديگر نمايندگان آن است .اگر نيروی ايرانيان امروز بجای خود نشستیم و منتظر دستورالعمل تیر به هیچکدام آنها نخورد ولی همه و عدۀ زیادی از شخصی تهای مملکتی
کم اسناد بينالمللی را بخوانند و شدیم .در هر فرصت مناسب دولت آنها پا به فرار گذاشتند .جیمس هم برای خداحافظی در منزل ما جمع
آنگاه ببينند در سوی ديگر بحث کنگره به واشينگتن رفته بود( .پس از دفاع از يگانگی و يکپارچگی ملی خود را از جریان امور کنفرانس و چراغهای اتومبیل را روشن کرد و شده بودند و تالار بزرگ خانۀ ما پر از
آيا جز موافقت بر مفاد آن اسناد سیاست دول بزرگ مطلع ساختیم گفت گرگ از نور م یترسد و معلوم
چيز ديگری م یتوان يافت؟ ما آن آن کنفرانس نافرجام بود که يک مجله صرف پيکار با جمهوری اسلامی و پی در پی تقاضا و التماس کردیم نبود گرگها از صدای تیر ترسیدند یا جمعیت شده بود.
هنجارها را م یپذيريم و تا آنجا که به که ما را هم از اوضاع تهران و ایران از نور چراغها یا از هردو .عصر روز بعد از همۀ خداحافظ یها ،ما همه
حقوق شهروندی با تاکيد بر حقوق نظامیامريکا نقشه تازهای از ايران تکه شود؛ و فردا بجای پاکشوئی قومی مسبوق کنید و پلیتیک دولت را بعد ،اتومبیل بنز با اشیاء یدکی که حتی مسیو پرنی از زیر آینه و قرآن
افراد متعلق به اقوام ـ همچنان که برایمان روشن سازید و تکلیف ما شوفر انگلیسی ما برای اتومبیلش لازم رد شدیم و کف دست راستمان را
حقوق زنان و اقلي تهای مذهبی ـ پاره پنج مليتی سروران چاپ کرد ).و جنگ داخلی با مداخلات خارجی، را معین کنید که چه باید بکنیم داشت از قزوین بازگشت و یکی دو توی آرد گذاشتیم و در دو اتومبیل
و تمرکز زدائی ارتباط م یيابد هيچ والا عرضحال دادن به کنفرانس ساعت طول کشید تا توانستیم رولز قرار گرفتیم و به طرف انزلی حرکت
مشکلی با هم نداريم .اما هر حرکتی در گفتگوها بر سر تمرکز زدائی برای ساختن جامعهای مدرن بکار و تقاضا کردن از دول فاتح ثمری رویس سلطنتی را ب هکار بیندازیم و کردیم .ماشینهایی که در اختیار
بسوی درهم شکستن يگانگی ملی نخواهد داشت ...آخر همه کارها را ما گذاشته بودند یک رولز رویس
ايران و تجزيه ملت به اقوام دارای و تامین حقوق فرهنگی و اجتماعی افتد زندگی فردفرد مردم ايران که نمیشود با مغلطه و تفاخر به رهسپار قزوین بشویم»... بود که چندین سال به احمدشاه
حقوق سياسی ،و ملي تهای دارای گذشته فیصله داد و گفت ایران کشور هیأت اعزامی با چنین کیفیت از خدمت کرده بود و بهدستور شاه
حق تعيين سرنوشت ،که نهايت اقوام («حقوق ملی» ملت سازان ،و بهتر خواهد شد .همه ما در همه داریوش و انوشیروان است .من تا کی بندر انزلی به بادکوبه و تفلیس و از قاجار آن را با یک رانندۀ انگلیسی
آن حقوق سياسی است ،ناچار با م یتوانم ب هجای پیشنهادهای مثبت، آنجا به اسلامبول رفت و سپس با بهنام جیمس برای این سفر در
واکن شهای سزاوار چنان حرک تهائی «حقوق سياسی اقوام» جايگزين اين سرزمين ،قدرت بيمانندی در نام بوذرجمهر و نظا مالملک و فردوسی کشتی عازم بندر تولون در جنوب اختیار هیأت گذاشته بودند و یک
روبرو خواهد شد .ايرانيان بسيار کم و و خواجه نصیر را تحویل شنوندگان فرانسه شد و سرانجام خود را با قطار بنز کهنه که یادم نیست به کدام
کاست یها دارند ولی دربرابر مداخلات سازان) ايدهها و راه حلها بسيار و سرتاسر اين منطقه هستيم .دريغ بدهم .آخر تا کی باید شعر خواند و دستگاه تعلق داشت .خیال م یکنم
بيگانه ،و در دفاع از موجوديت ملی به پاریس رساند. که این بنز هم یکی از اتومبی لهای
پراکنده بود ،به اندازهای که رسيدن است که انرژی ملی ما در مرز عرفان بافت؟!» د ر فر ا نسه ،هیأ ت طبق درباری بود زیرا در آن زمان در تهران
کوتاه نم یآيند. چند دستگاه اتومبیل بیشتر نبود و
به همرایی را دشوار میساخت .کش یهای خون آلود و جابجائ یهای
در چنين آشفتگی همه سويه از اجباری دسته جمعی يا برای خنثی
اصطلاحات گرفته تا سياستها و کردن نيروهائی که به هيچ منطق و
هدفها يک چاره بيشتر نمیماند :مصلحتی گردن نم یگذارند هدر رود.
ساختن بر واقعيات و مفاهيم تجربه يوگوسلاوی و عراق و آنچه از
پذ ير فته شد ه بين ا لمللی ،بر نابسامانی و ناروائی در سرزمي نهای
واقعيات و مفاهيمیکه از پسند و آرزوئی تجزيه طلبان در شمال و
ناپسندهای گروهی دور است و همه شمال باختری ايران م یگذرد ،پيش
نظام حقوقی و سياسی بين المللی چشم ماست ،و اين واقعيت پنجم ی
بر آن استوار است ــ از سيصد و است.
*** پنجاه سال پيش.
نخستين واقعيت ،وجود ملتی اکنون در کجا میتوان بهم رسيد
تاريخی و کهن سال به نام ملت ـ البته اگر قصد بهم رسيدن باشد؟
ايران است که جز با جنگ و به ياری واقعياتی که اشاره شد برای رسيدن
نيروهای برتری که در اختيار هيچ به يک همرايی اهميت دارد ولی در
گروه تجزيه طلبی نيست و نخواهد سده بيست و يکم و شصت سالی
بود نمیتوان آن را شکست .دهها پس از منشور ملل متحد و اعلاميه
ميليون مردم ،خود را ملت ايران جهانی ،زمينهای بهتر از همان دو
م ینامند و میخواهند همان بمانند سند نمیتوان نشان داد .اگر دو
و شش ميليارد و بيشتر ديگران نيز سوی بحث م یخواهند در جائی که
آنان را به همين نام میشناسند .سه اختلاف بر نم یدارد بهم برسند بهتر
هزار سال دستاورد و مبارزه ـ مبارزه است از آنجا آغاز کنند .نخستين
بهر وسيله و بهر بها ـ پشت سر اين سند به حقوق و تکلي فهای ملتها
ملت است و هيچ دروغپردازی و م یپردازد و دومين به حقوق افراد
جعل تاريخی نمیتواند آثار آن سه و گروهها .ما چه در تعريف ملت
هزار سال را پاک کند .حقوق بين و قوم ،و چه حقوق و جايگاه آنها
الملل و سازمان ملل متحد که در و افراد جامعه بطور کلی ،بيش از
بحثهای چند ماهه گذشته پاک اين دو سند نم یتوانيم بگوئيم و اگر