Page 7 - (کیهان لندن - سال سى و سوم ـ شماره ۱۶۴ (دوره جديد
P. 7
صفحه 7ـ Page 7ـ شماره 164
جمعه 8تا پنجشنبه 14ژوئن 2018
کوه و عقرب و خدا در سه فیلم نادره سالارپور :روزگار تلخ دوبلورها در ایران
است که قادر است سم عقرب را در برده م یشود ولی در صحنه بعدی او سعید شفا « -کوه» آخرین فیلم ما خلاص شوند ،ولی نم یتوانستند یک حرکت ضد انقلابی است و ما = من بین ا سا تید
بدن انسا نها حس و با خواندن آوایی را در خان هاش ،در جوار کوه م یبینیم. امیر نادری با صحنه خاکسپاری یک پیشکسوت دوبلاژ بزرگ
آن را خنثی کند .اتفاقی رخ م یدهد مرد شب و روز به زدن ضربه به کوه چون به هر حال به دوبلورها احتیاج کارمندهای ۳۰ساله را با یک تکه شدم همیشه با هم موقع
و اهالی روستا از او م یخواهند آنجا ادامه م یدهد .کوه را م یتوان به ثروت انسان شروع م یشود. ناهارم یگفتیم،م یخندیدیم
را به خاطر مسموم کردن افکار اهالی یا قدرت تعبیر کرد و برای همین داشتند ،ولی اندک اندک افراد دیگر کاغذ از اینجا بیرون م یاندازیم!» من جوک میگفتیم در عین
«کوه» ،نبرد امیر نادری با خودش حال کارمان را درست انجام
ترک کند. مرد با کوه در م یافتد چرا که از مال دوربین اشخاصی را نشان م یدهد، را با دستمزدهای کمتر جایگزین در آن جلسه بلند شدم و گفتم «شما م یدادیم؛بعدازانقلاببامثل
برای ماندن در روستا ،تنها چاره دنیا تهی است .در افتادن او با کوه بعد نمایی از یک کوه دیده م یشود. گناهکاران رفتار م یکردند.
ازدواج با مردی است که تاجر شتر پرعظمت ،نتیج های جز شکست ندارد. شب سر م یرسد .زنی با شوهر و اگر م یخواستید ما را بیرون کنید تا پیشکسو تهاکردند». تلاش کردم در ایران بمانم
است که این نیز منجر به بروز در این میان ،معلوم نیست اینها از کجا فرزندش پیرامون چراغی روشن و به فعالی تهایم ادامه بدهم
جریانات تازهای در زندگی او م یشود غذا تهیه م یکنند چرا که زمین بایر نشست هاند .روستاییانی درگیر با وی ادامه م یدهد« :در آن سا لها به حال بیرون کرده بودید ولی همه
که داستان فیلم را تشکیل م یدهد. آنها خشک و سنگلاخ یتر از آن است بیماری طاعون« .کوه» زنده است و ولی دیدم نم یشود.
فیلمنامه فیلم را نیز آنوپ سینگ بر که محصولی تولید کند .فرزندشان ش بها پارههایی از کوه که از بدن هاش مثلا وقتی م یرفتیم برای تلویزیون کار ما انقدر سابقه کار داریم که باید ما را =معیشیت دوبلورها پس
اساس یک داستان فولکلوریک نوشته بزرگ م یشود و نزد آنها باز م یگردد. جدا شده و به پایین م یریزد .حرف از انقلاب اسلامیبه سختی
که بیشترین توج هاش روی کاراکتر زن و مرد پیر م یشوند ولی دست از چندانی میان شخصی تهای فیلم رد کنیم ،در همان در ورودی ،جلوی ما بازنشسته کنید .شما اصلا نم یتوانید میگذرد آن هم به خاطر
مبارزه با کوه بر نم یدارند تا اینکه و بدل نم یشود و کار دیالو گنویسی پرداختهای قطرهچکانی
زن است و این را علاوه بر کوه شکست م یخورد و فرو م یریزد. را آسان م یکند ولی اینکه م یخواهد را م یگرفتند ،ناخ نهای ما را کنترل این کار را بکنید».
«نوران» (گلشیفته فراهانی) ،در خورشید همچنان م یدرخشد و فیلم با زبان تصویر سخن بگوید تا حدی صدا و سیما.
مادر بزرگ و دیگر زنان فیلم هم بالاخره پایان م یگیرد .فیلمبرداری ثقیل است .البته دلیل دیگرش هم م یکردند ،اشخاصی که حتی سواد نادره سالارپور ادامه م یدهد« :البته =عد های ناآشنا به زبان و
م یبینیم .شخصی تهایی که قوی فیلم زیباست و ای کاش کم یاز آن ندانستن زبان است که نادری چون ادبیات فارسی و بیتجربه
و کارساز هستند .گرچه فیلم تم نصیب داستان و محتوای سردرگم خواندنونوشتننداشتندم یآمدندوبه سا لها موفق به این کار نشدند تا اینکه در حوزه دوبلاژ به مدیریت
و زبان ُکند و متفاوتی دارد ،اما داستان فیل مهایش را هم م ینویسد،
باز یهای گیرا آن را زنده نگه م یدارد فیلم هم م یشد. در نتیجه دیالو ِگ کم برایش سه لتر اشکال مختلف ما را آزار م یدادند ،امر و آرام آرام وابستگان خودشان را وارد این دوبلاژ منصوب م یشوند.
و با فیلمبرداری تماشایی پ ی یتروز و «کوه» نادری هم به لیست فیل مهای است .اشکال کار نادری اما اینست که
نرچر و کارلوتاهالی استای نمن به اوج جشنوارهای که فقط در جشنوارهها به با فرهنگ محیط فیل مهایش آشنا نه یهای مختلف م یکردند .یادم هست حوزه کردند البته منظورم این نیست فیروزه رمضا نزاده -باوجود اینکه
م یرسد .درواقع این فیلمبرداری و نمایش در م یآیند ،اضافه م یشود چرا نیست و اصرار دارد فیل مهایش را ۶۱ساله است اما صدای کودکان های
رن گآمیزی فیلم است که به زیبایی که نمایش عموم ی نداشته و صرفاً به در کشورهایی که به زبان و فرهنگ یک بار در تلویزیون با دوستم م یرفتم ،که همه کسانی که به تازگی وارد دارد اگر با او ه مصحبت شوید ،احتمالا
آن م یافزاید و داستان غیرمتعارف آن خاطر نام نادری و فیل مهای قدیم یاش آنها آشنایی ندارد بسازد« .کوه» را صدای شخصیت کارتونی «پینوکیو»،
در ایران ،در جشنوارهها به نمایش در ایتالیا ساخته که چرایش معلوم داخل کیفش سیگار بود یکی از ماموران این عرصه شدهاند از عوامل جمهوری یکی از کارتو نهای خاطرهانگیز دهه
را قابل تحمل م یسازد. درم یآید و به همین دلیل کمتر
سینگ متولد تانزانیاست ،تحصیلات کسی خارج از فضای جشنوارهها ،این نیست. دید گفت« :اِ؟! سیگار هم م یکشی؟!» اسلامیهستند». شصت خورشیدی را به یاد م یآورید.
سینمای یاش را در هند گذرانده ولی فیلم و حتی فیل مهای دیگر نادری را ُکندی فیلم با کندی زمان آن نادره سالارپور ،دوبلور ،گوینده و
ساکن سوئیس است .تا کنون سه هماهنگ است ،اما چه لزومی برای نادره سالارپور م یافزاید« :الان این دوبلور قدیمی ایران توضیح برنام هساز کودک ساکن ل سآنجلس
فیلم بلند ساخته که «نوای عقر بها» دیده است. آن هست؟ در بازار زنگ کلیسا به پیش از آنکه عم ههای شهایده و
گوش م یرسد .مرد روزها به بازار م یدانم همکارانم در ایران حتی حق م یدهد« :با وجود سن کم ی که داشتم مهستی ،خوانندههای سرشناس ایرانی
آخرین فیلم اوست. گلشیفتهفراهانیو«نوایعقر بها» م یرود ولی اهالی از او نفرت دارند به عرصه خوانندگی وارد شوند پا به
«وقتی خدا م یخوابد» سینمای هند نظیر سینمای اکثر و او را نفرین شده م یپندارند .مرد ندارند با هم یک سلام و عیلک معمولی یک شرکت داشتم به اسم «زنگ
شاهین نجفی خواننده رپ ایرانی به کشورها از دو بخش تشکیل م یشود. مرغی را م یدزدد ولی بعد وجدانش دنیای دوبلاژ گذاشت.
خاطر موسیقی و محتوای اشعارش سینمای تجاری بالیوود و سینمای راضی نم یشود و مرغ را رها م یکند. بکنند ،در زمان ما چند نفر زن و مرد تفریح» که در آن شرکت ،نوار کتاب در طبقه بالای خانه آنها در خیابان
مجبور م یشود ایران را ترک کند هنری که بخش کوچکتر سینمای اما اهالی به او تهمت دزدی م یزنند و مزی نالدوله در س هراه تخت جمشید
چون به گفته خودش ،علیه وی فتوای این کشور را که بزرگترین صادرکننده او به سقاخان های پناه م یبرد .در آنجا پشت میز م ینشستیم با هم ر لها را برای بچ هها تولید م یکردم .تولیدات تهران ،یک استودیوی دوبلاژ قرار
مرگ صادر شده .او ابتدا به ترکیه و فیلم در جهان است تشکیل م یدهد. شم عهایی روشن است .مرد شمعی را داشت؛ در آن استودیو بود که منصور
بعد به آلمان م یرود ،جایی که یک این بخش نظیر زمانی که ساتیا جیت بر م یدارد و آن را وارونه م یکند .که اجرا م یکردیم الان دیگر از آن خبرها خیلی خوبی داشتیم. غزنوی از دوبلورهای سرشناس آن
تهی هکننده ایرانی (سارا نجومی) و رای در رأس آن بود و سینمای هند مثل ًا چی؟ آیا او ضد مذهب است؟ زن زمان با خواهر نادره آشنا شد .پس از
یک فیلمساز آمریکایی (تیل شادر) او دستگیر م یشود و به نزد زنان راهبه نیست ،موقع دوبلاژ در استودیو ،تلاش کردم در ایران بمانم و به ازدواج آنها راه برای حضور نادره به
تصمیم م یگیرند فیلمی درباره او را جهانی کرد.
چندان فعال نیست ولی گهگاه خان هنشینی و پایی ن بودن دستمزد خان مها یک طرف و آقایان هم باید فعالی تهای خودم ادامه بدهم ولی استودیوهای دوبله باز شد.
بسازند. فیل مهای متفاوتی عرضه م یکند که دوبلورهای باسابقه که هر کدام او همیشه با شوهرخواهرش به
فیلم با ورود شاهین به آپارتمانش یکی از آنها «نوای عقر بها» ساخته عمرشان را روی این حرفه گذاشت هاند یک طرف جداگانه بنشینند ،با توجه دیدم نم یشود ،به هر بهان های استودیوهای دوبله م یرفت ،از همان
شروع م یشود و بعد از یک مقدمه آنوپ سینگ است که نقش اول فیلم م یگوید« :معیشیت دوبلورها پس از دوران کودکی کم کم ر لهایی را اجرا
برای آشنایی او با تماشاگر ،بطور جامع را گلشیفته فراهانی ایفا م یکند. انقلاب اسلامی به سختی م یگذرد آن به اینکه دوبله مجهز به کامپیوتر شده» .م یآمدند و شرکت ما را مهر و موم کرد تا اینکه برای اولین بار نقش یک
به زندگی او م یپردازد که چرا از ایران فراهانی در حال حاضر ،در سینمای هم به خاطر پرداخ تهای قطره چکانی پسربچه را در سریال «گالری شبانه»
خارج شد و چرا در این مقطع زمانی جهان نام یآشناست ،اما به خاطر وی درباره شرایط کار ادامه م یدهد :م یکردند ،م یخواستند دستگاههای
همچنان مطرح است .بخش عمده چهرهاش همچنان نق شهای شرقی صدا و سیما». گویندگی کرد.
فیلم درباره برگزاری کنسر تهای به او داده م یشود که گرچه ایرادی وی درباره فعالیت خودش در آمریکا «حتی اتاق انتظار خان مها را از آقایان تکثیر ما را در روز روشن بدزدند و به علاقمندان به کارتو نها و سریا لهای
اوست که با مشکلات امنیتی برای نیست ،اما او را در این حیطه محدود م یگوید« :هر چند کیفیت کار من خارجی شخصی تهای «مری اینگلز»
حفظ جان وی همراه است و بینده را کرده است .هرچند نق شهای دیگری مثل زمان کارم در ایران نیست ولی با جدا کردهاند ،وقتی رل یک دوبلور جبهه بفرستند ،آن زمان متوجه شدم در «خانه کوچک»« ،پینوکیو»
بیشتر با زندگی و فعالیت و اهدافش هم داشته (دزدان دریایی ،آلتامیرا) اما وجود همه مشکلاتی که متحمل شدم درکارتو نهای پینوکیو« ،ل یلی پیت»
آشنا م یکند .مسئله فتوا که همچنان قدرت بازیگر یاش را با همین نق شها بسیار خوشحالم که از ایران خارج شدم در بخشی از فیلم تمام م یشود صبر که با این شرایط نم یتوان کار کرد ،آنها در «بلفی» و «ل یل یبیت»« ،تام» در
برقرار است ،اطرافیانش را نیز تحت چون اگر در ایران م یماندم شاید تا ماجراهای «تام سایر» و «پسر شجاع»
تأثیر قرار م یدهد بطوری که آنان به اثبات رسانده است. الان پوسیده بودم .م یبینم همکارانی م یکند تا گویندههای دیگر ر لهایشان حتی مرا به عنوان مدیر شرکت قبول در «پسر شجاع» از ابتدا تا میان هی
نیز به خاطر ترس از ترور با مشکلات «نوای عقر بها» با داستانی عاشقانه که صدای خود را از دست دادهاند، این سریال را با صدای نادره سالارپور
شخصی درگیر م یشوند ،ولی در و انتقا مجویانه ،درباره دختر جوانی هیچ سرمایه و اندوخت های ندارند در را بگویند در این فاصله در اتاق انتظار نم یکردند .اگر م یماندم یا جایم در
انتها فیلم با تمام فراز و نشی باش حالی که سا لهای طولانی برای هنر شناخت هاند.
با کنسرت بزرگی که مهیا م یشود، دوبلاژ زحمت کشیدند ،اما کسی م ینشیند ،قبل از انقلاب این اتاق زندان بود یا مرا به نحوی کشته بودند او تا سال ۱۳۶۴به کار دوبله در ایران
نوری در دل همگان ایجاد م یکند به قدردان زحمات آنها نیست؛شاید سالی ادامه داد و بعد به فرانسه رفت .هفت
این معنی که برای آنانی که ایستادگی یک بار به مناسبتی ،یک بزرگداشت مختلط بود؛ دوبلورها از دختربچه به همین دلیل از ایران خارج شدم با سال در فرانسه زندگی کرد و پس
م یکنند هنوز امیدی هست .هرچند صوری برای یکی از این عزیزان برگزار از گذراندن دورههای تئاتر عروسکی
در انتها ،شاهین که در ابتدا به خدا کنند در حالی که دوبلورهای توانا گرفته تا پیر و جوان با هم م ینشستیم وجود اینکه هیچ وقت دلم نم یخواست در سال ۱۹۹۱به آمریکا رفت و در
و مذهب اعتقادی ندارد ،م یپذیرد که و پیشکسوت زیادی در ایران داریم رشته نمایش برای کودکان در دانشگاه
که الان کار نم یکنند و خان هنشین م یگفتیم م یخندیدم اما الان اتاق خارج از ایران زندگی کنم ،خاله و دایی نیویورک تحصیل کرد .او ه ماکنون
خدایی هست ولی در خواب. شدهاند؛ دوبلورهایی که هفت روز با همسرش جمشید کاظمی در
تمایز این مستند با مستندهای هفته کار م یکردند و نیازمند صدایشان انتظار را هم زنانه مردانه کردهاند .من در آمریکا سا لها زندگی کرده ل سآنجلس در «رادیو همراه» برنام های
مشابه ،محو شدن سازنده و دوربی ناش بودیم ،نه بیمه دارند و نه بازنشستگی؛ به نام «همراه با لبخند» اجرا م یکند.
است که پس از مدتی تبدیل م یشود آنها بعد از این همه سال فعالیت هنری انقدر با دوبلورها بد رفتار م یکنند بودند و بارها خواسته بودند که مرا به او رادیویی مخصوص کودکان به زبان
به یکی از اعضای گروه ،بی آنکه
وجودش حس شود .همین حضور اینطور سختی م یکشند». انگار آنها در حال ارتکاب گناه هستند! آمریکا بفرستند اما من قبول نم یکردم فارسی نیز راهاندازی کرده است.
نامریی باعث م یشود تا سازنده شاهد نادره سالارپور همچنین تعدادی از
وقایع باشد نه جهت گیر .پیش از این، من که بین اساتید پیشکسوت دوبلاژ چون عاشق زندگی در ایران بودم». دوبلورهای قدیمیو برجسته ساکن
فیل مهایی درباره افرادی که به دلایل آمریکا را دور هم جمع کرد و در حال
سیاسی و غیره ایران را ترک کردهاند بزرگ شدم همیشه با هم موقع از سالارپور در مورد نسل جدید حاضر همراه با این گروه در استودیوی
ساخته شده ،ولی امتیاز این فیلم در دوبله به زبان فارسی کار دوبلاژ
این است که به سوژهاش بسیار نزدیک ناهار م یگفتیم ،م یخندیدیم جوک دوبله سوال م یکنم م یگوید« :الان فیل مهای مستند و سینمایی را ادامه
م یشود و او را به تماشاگر م یسپارد،
م یگفتیم در عین حال کارمان را جوا نهای دوبلور حرف های هم داریم م یدهد.
بی آنکه نقش خودش مشهود باشد. در کنار تهی هکنندگی و کارگردانی
فیلم جایی تمام م یشود که شاهین درست انجام م یدادیم؛ کار دوبله واقعا ولی در بین همین تعداد ،افرادی برنام ههای رادیویی و دوبلاژ ،سالارپور
نجفی کنسرت بزرگی را آغاز م یکند در برگزاری کم پهای تابستانی برای
ولی دیگر نخواهیم دانست پس از آن لذ تبخش بود هیچ وقت با همکارانمان هستند که برای دوبله مناسب نیستند کودکان ایرانی -آمریکایی هم مشارکت
چه بر او خواهد گذشت. بحث نم یکردیم ،من و ناهید امیریان و فقط به خاطر رابطه به این حوزه وارد دارد.
شرایطسختدوبلاژپسازانقلاب
دو دوبلور بچ هگویی بودیم که در اکثر شدهاند .شنیدهام که عدهای ناآشنا به پس از پیروزی انقلاب اسلامی
گویندگان در بخش دوبلاژ هم مانند
کارها با هم کار م یکردیم ،هیچ وقت زبان و ادبیات فارسی و ب یتجربه در دیگر هنرمندان عرصه تئاتر و سینما در
زیر سایه سانسور ،حذف ،تن گنظر یها،
از گل به هم نازکتر نگفتیم به یکدیگر حوزه دوبلاژ به مدیریت دوبلاژ منصوب سختگیر یها و برخوردهای سلیق های
مسئولان فرهنگی جمهوری اسلامی
احترام م یگذاشتیم ولی الان حتی این م یشوند به خاطر تسلط بیشتر بر
قرار گرفتند.
احترا مها هم در کار ما از بین رفته پیشکسو تها و البته دستمزد کمتر .در نادره سالارپور از شرایط دوبلورها
در روزهای نخست پیروزی انقلاب
است .الان شرایط طوری شده که حالی که پیش از انقلاب ،این کار قوانین اسلامی م یگوید« :از همان روزهای
اول ،با ما اصلا رابطه خوبی نداشتند،
همه از یکدیگر واهمه دارند که مبادا محکمیداشت ،هر کسی نم یتوانست با ما دوبلورها مثل آشغال رفتار کردند،
م یخواستند به هر ترتیبی از ش ّر
گزار ششان را بدهند حتی به خاطر وارد این بخش شود ،یک مدیر دوبلاژ
تظاهر هم که شده در نماز جماعت نه تنها باید به زبان و ادبیات فارسی
کاملا آشنا باشد بلکه م یبایست به زیرو شرکتم یکنند».
از او در مورد شرایط کار در ماههای بم دوبله وارد باشد که اگر در فیلمی
پایانی فعالی تاش در ایران م یپرسم .جمله کم یا زیاد آمد بداند چکار کند
م یگوید« :یک بار کارم را تعطیل و چطور اصلاح کند ،باید بداند چطور
کردم ،به جای تام سایر در تلویزیون صداها را انتخاب کند».
حرف م یزدم ،یک جوان کم سن نادره سالارپور در ادام هی گفتگو با
و سال آمد و شروع کرد از من ایراد کیهان لندن به «فیل مهایی که در ایران
گرفتن و گفت «شما نباید لق حرف به صورت زیرزمینی دوبله م یشوند»
بزنید» من هم خیلی عصبانی شدم نیز اشاره م یکند و م یگوید که این
به او گفتم «اولا شما نم یدانید دوبله کار اصالت هنر دوبله را به دلیل تولید
چی هست ،اینجا مدیر دوبلاژ دارد و کارهای ب یکیفیت از بین برده است.
شما حق ندارید به من بگویید چطور «دوبلاژ ایران بجای پیشرفت دچار
گویندگی کنم .اگر حرفی دارید بروید پسرفت شده است و به قههقرا م یرود.
با مسئولین صحبت کنید» بعد از این زمانی دوبله ایران در رتب ههای نخست
مشاجره بود که کار را تعطیل کردم و دنیا قرار داشت وقتی به فرانسه رفتم
به خانه رفتم .یادم هست زندهیاد آقای دوبله فرانسه یا آلمان را دیدم متوجه
عز تالله مقبلی در یک استودیوی شدم که چقدر دوبله ایران در سطح
دیگر کار م یکرد او هم کارش را تعطیل بالایی قرار دارد .وقتی در یک کشوری
کرد ،آقای ناصر ممدوح و افشار هم کار دیکتاتوری مطلق است امکان فعالیت
دیگری داشتند که کارشان را تعطیل زیرزمینی در این کشور وجود ندارد،
کردند .فردای آن روز چند نفر پاسدار مگر اینکه خودشان بخواهند! چطور
با ژ ۳ریختند به خانه من و گفتند امکان دارد آنها از این دوبل هها خبر
یک جلسه در تلویزیون است و باید به نداشته باشند و بعد همین کارتو نها
جام جم بروید .ما همگی به تلویزیون با آن وضعیت دوبله بسیار ضعیف
رفتیم در یک آمفی تئاتر؛ یک آقایی و ب یکیفیت در برخی از شبک ههای
آنجا بود .طوری زنان را نگاه م یکرد ماهوارهای هم پخش بشود؟!
که انگار همه لخت بودند .شروع کرد سالارپور با اشاره به وضعیت زندگی
به تهدید کردن که «کار تعطیل کردن اقتصادی دوبلورها و ک مکاری و