Page 12 - (کیهان لندن - سال سى و سوم ـ شماره ۱۷۶ (دوره جديد
P. 12

‫خود بر جای گذاشت که بنا بر شرایط‬       ‫داریوشهمایونروزنام ‌هنگاریبرجسته‪،‬‬                                                                        ‫صفحه ‪ - Page 12 - 12‬شماره ‪176‬‬
                                         ‫موجود در خاورمیانه‪ ،‬بسیاری از آنها‬     ‫نظری ‌هپردازی جستجوگر و نوجو‪ ،‬و‬                                                                          ‫جمعه ‪ 9‬تا پنجشنبه‪ 15‬شهریورماه ‪1397‬خورشیدی‬
                                         ‫همچنان معتبرند و گویی همین امروز‬       ‫سیاستمداری مل ‌یگرا و میه ‌ندوست‬
                                         ‫نگاشته شده‌اند‪ .‬مقالات قدیم ‌یوی‬       ‫بود که بر نقش موثر ایران در مناسبات‬      ‫دو قرن فراز و نشیب مطبوعات در ایران (‪)84‬‬
                                         ‫در دهه‌های سی تا پنجاه خورشیدی‬
                                         ‫همچنین بازتاب مستند موقعیت‬                  ‫منطق ‌های و جهانی آگاهی داشت‪.‬‬                                             ‫( کیهان لندن شماره ‪) 1265‬‬
                                         ‫سیاسی و اجتماعی ایران هستند‪.‬‬           ‫وی سال‌های طولانی در روزنام ‌ههای‬
     ‫داریوش همایون‬                       ‫از همین رو ما به بازنشر گلچینی از‬      ‫معتبر ایران قلم زد و از بنیانگذاران‬              ‫احمد احـرار‬                   ‫و «ارجو نیکیدزه» به مسکو احضار‬      ‫حزب عدالت به پایگاه و قبلۀ‬
                                         ‫آثار داریوش همایون می‌پردازیم که‬       ‫اصلی روزنامه‌ی «آیندگان» بود‬             ‫ماه دوم ـ لغو اختیارات مالکین و‬       ‫شدند و «راسکو لینکف» فرمانده‬        ‫آمال انقلابیون افراطی تبدیل شد‬
‫(‪۵‬مهر‪،۱۳۰۷‬تهران‪۸-‬بهمن‪،۱۳۸۹‬ژنو)‬           ‫در سال‌های تبعید پس از انقلاب ‪۵۷‬‬       ‫که صفح ‌ه‌ای نوین در تاریخچه‌ی‬                                                 ‫جهازات جنگی بحر خزر مأمور بالتیک‬    ‫که میرزاکوچک‌خان را مردی‬
                                         ‫با کیهان لندن نیز همکاری نزدیک‬         ‫روزنامه‌نگاری ایران گشود‪.‬همایون‬                  ‫امحاء اصول ملو ‌کالطوایفی‬     ‫شد‪ .‬با رفتن این سه تن‪ ،‬که کم و‬      ‫ضعی ‌فالنفس و دارای افکار ارتجاعی‬
                                         ‫داشت‪ .‬مقالاتی که در این ستون‬           ‫مهارت روزنامه‌نگاری و تسلط خود‬           ‫ماده سوم ـ تأمین احتیاجات کارگر‬       ‫بیش با نظریات میرزا کوچک‌خان‬        ‫و فاقد خصوصیات لازم برای رهبری‬
                                         ‫م ‌یخوانید‪ ،‬از آرشیو کیهان لندن‬        ‫بر زبان فارسی را با اید‌ههای سیاسی‬                                             ‫همراه و مخالف تندروی حزب عدالت‬      ‫انقلاب و کوبیدن پرچم سرخ بر سر‬
                                                                                ‫خویش در هم آمیخت و از دهه‌ی ‪۳۰‬‬                                   ‫و دهقان‬       ‫بودند‪ ،‬معلوم شد سیاست اعتدالگرایی‬   ‫در کاخ گلستان در تهران م ‌یدانستند‪.‬‬
                                                             ‫انتخاب شده‌اند‪.‬‬    ‫خورشیدی به این سو‪ ،‬نوشته‌هایی از‬         ‫د و لت جد ید ‪ ،‬همچنین د و‬             ‫شکس ‌ت خورده و میدان در اختیار‬      ‫حز ب ‪ ،‬به‌بها نه‌ها ی مختلف‬
                                                                                                                         ‫«امرنامه» و یک اطلاعیه در روزنامه‬     ‫کمونیس ‌تها قرار گرفته است‪ .‬خاصه‬    ‫تظاهراتی ترتیب م ‌یداد و سخنرانان‪،‬‬
‫شهروند ايران يا شهروند قوم؟‬                                                                                              ‫«کامونیست» و روزنام ‌ههای «انقلاب‬     ‫وقتی «مریوانی» نمایندۀ بازرگانی‬     ‫ابتدا ب ‌هطور غیر مستقیم و رفت ‌هرفته‬
                                                                                                                          ‫سرخ» و «ایران سرخ» منتشر کرد‪:‬‬        ‫خوشتاریا و «میکویان» کمیسر‬          ‫ب ‌هطور مستقیم میرزاکوچ ‌کخان را‬
‫کیهان لندن شماره ‪ 10 - 1158‬خرداد ماه ‪1386‬‬                                                                                                                      ‫تجارت شوروی به گیلان آمدند و‬        ‫به‌باد انتقاد می‌گرفتند و متهمش‬
                                                                                                                                              ‫امرنامه‬          ‫بلافاصله وارد مذاکرات محرمانه با‬    ‫م ‌یکردند که جواهراتی را که برای‬
                                                                                ‫هر گامی در مسير بد مخاطرات‬               ‫عموم زحمتکشان و دهقانان را‬            ‫سران حزب و اعضای افراطی دولت‬        ‫تأسیس بانک در اختیار داشته معلوم‬
                                                                                ‫خود را دارد زيرا در اجتماع نيز‬           ‫مسبوق م ‌یداریم که از طرف کمیتۀ‬                                           ‫نیست به کجا برده و به چه مصرف‬
                                                                                ‫مانند طبيعت هيچ چيز از ميان‬              ‫شورای انقلاب آزادی ایران به دوایر‬                              ‫شدند‪.‬‬
                                                                                ‫نمی‌رود‪ .‬انحراف هرچه بزرگ‌تر‪،‬‬            ‫رسمی ابلاغ شده است ب ‌ههی ‌چوجه‬       ‫سحرگاه روز نهم مردادماه ‪1299‬‬                           ‫رسانیده است‪.‬‬
                                                                                                                         ‫از بابت نواقل (=چهارپایان) و میرآبی‬   ‫در اقدامی کودتاگونه‪ ،‬نیروهای سرخ‬    ‫در داخل «دولت انقلابی» نیز‬
                                                                                    ‫ايستادگی در برابر آن لاز ‌متر‪.‬‬       ‫جدید‪ ،‬جریمه وسایر لوازمات مشئومه‬      ‫تمام همکاران و همفکران میرزا‬        ‫اختلافات هر روز عیان‌تر می‌شد‪.‬‬
                                                                                                                         ‫را از شما نگیرند تا ب ‌هراحتی مشغول‬   ‫کوچ ‌کخان را که هنوز دارای مشاغلی‬   ‫میرزا کوچ ‌کخان ابتدا تصور م ‌یکرد‬
‫زبان را بجای همه چيز نشاند‌هاند‪.‬‬               ‫به گردن ما حق بزرگ دارند‪.‬‬        ‫پس از چند ماهی فروکش کردن‬                                                      ‫بودند و در رشت ب ‌هسر م ‌یبردند در‬  ‫این ص ‌فآرایی و جبه ‌هگیری اقدامی‬
‫کشوری يکپارچه را م ‌یکوشند نخست‬          ‫نخست آقای بابک اميرخسروی‬               ‫بح ‌ثها يکبار ديگر مسئله قومی ــ‬                                   ‫شوید‪.‬‬       ‫خانه‌هایشان بازداشت کردند‪ .‬شیخ‬      ‫خودسرانه از جانب تندروهاست ولی‬
‫به نام فدراليسم تکه پاره کنند و تکه‬      ‫است که از ساليان پيش يکايک‬             ‫در جاهائی با هدف کمرنگ کردن‬                                   ‫امرنامه‬          ‫عبدالله‌خان رئیس محکمۀ انقلابی‬      ‫وقتی دو تن از یاران مورد اعتماد خود‬
‫پاره‌های بدرآمده از پاکشوئی‌های‬          ‫دعاوی تجزيه طلبان را در ميان چکش‬       ‫يکپارچگی ملی ــ بالا گرفته است‪ .‬در‬       ‫تمام افراد نظمیه از این تاریخ به‬      ‫که از تسلیم شدن به قوای مهاجم‬       ‫را با پیامی به باکو فرستاد و از رفتار‬
‫قومی را ــ اگر هيچگاه به عنوان يک‬        ‫دانش گسترده و سندان احساس‬              ‫طيف چپ‪ ،‬اتحاد جمهوريخواهان ايران‬         ‫هیچ اسم و رسم حق اخذ دیناری‬           ‫خودداری م ‌یکرد‪ ،‬در این وقایع با‬    ‫حزب ‌یها به شورای جمهوری قفقاز‬
‫کشور بدرآيد ــ موقتاً در يک ساختار‬       ‫تعهد ملی خود خرد کرده است و به‬         ‫سومين گردهمائی خود را برگذار کرد‬         ‫ب ‌هعنوان جریمه ندارند‪ .‬مرتکبین با‬    ‫گلوله یک صاحب‌منصب روس به‬           ‫شکایت کرد و نتیجه نگرفت‪ ،‬مطمئن‬
‫فدرال گرد هم آورند تا مرحله جدائی‬        ‫عنوان نمونه توصيه م ‌یکنم به آنچه‬      ‫که چون اين گفتار پيش از آن نوشته‬         ‫جزاهای معینه در نتیجه استنطاق‬                                             ‫شد تمامی آن اوضاع بخشی از یک‬
‫نهائی فرا رسد‪ .‬زبان فارسی ساخته‬          ‫در اين زمينه در اسناد گردهمائی‬         ‫شده است نم ‌یتوان دانست چه در‬            ‫کمیتۀ انقلابی معاقبت خواهند شد‪.‬‬                            ‫قتل رسید‪.‬‬      ‫نقشۀ حسا ‌بشده و متکی به حمایت‬
‫هزار سال فرمانروائی سلسل ‌ههای ترک‬       ‫سوم جمهوريخواهان نوشته است‬             ‫آن گذشت‪ .‬همين اندازه از بحثهای‬                    ‫کمیسر داخله ـ جوادزاده‬       ‫روز بعد‪ ،‬این بیانیه با امضای‬
‫را که در دوازده سده گذشته بنمايه‬         ‫نگاهی بيندازند‪ .‬همان عقل سليمی‬         ‫پيش از گردهمائی آشکار بود که پس‬                                                ‫«کمیته موقتی» در رشت و دیگر‬                   ‫رژیم جدید روسیه است‪.‬‬
‫يگانگی و بيداری ملی بوده است عامل‬        ‫که با نگاه به ترکيب جمعيتی آميخته‬      ‫از همکاری با بخش هائی از حکومت‬                                 ‫اعلام‬                                               ‫از آن سو‪ ،‬هنگامی که شورشگران‬
‫دشمنی معرفی کنند و بر بينوائی‬            ‫و پراکنده ايران ــ فراورده سه هزاره‬    ‫اسلامی‪ ،‬مسأله به اصطلاح ملی ـ‬            ‫به عموم زحمتکشان و زارعینی که‬                   ‫نقاط گیلان انتشار یافت‪:‬‬   ‫گیلان قزاقخانه را تصرف و قزا ‌قها را‬
                                         ‫تاريخ مشترک ــ به بحث وارد کرده‬        ‫قومی مه ‌مترين جا را در بح ‌ثهايشان‬                                                          ‫کمیتۀ موقتی‬           ‫خلع سلاح کردند مشیرالدوله دریافت‬
  ‫فرهنگی همه اقوام ايران بيفزايند‪.‬‬       ‫بس است که ملت سازان را در دو‬           ‫داشته است‪ .‬عنوانی که گروهی از آنان‬            ‫در املاک سابقه اشخاص ذیل‪:‬‬                                            ‫حل مشکل گیلان‪ ،‬و نیز بحران‬
‫ايستادگی در برابر اين گراي ‌شهای‬         ‫سوی طيف به سوزندگی آتشی که‬             ‫به عمد برای سردرگمی افکار عمومی‪،‬‬         ‫سپهدار اعظم ـ وثوق‌الدوله ـ‬                 ‫سید جعفر پیش ‌هوری‬            ‫آذربایجان‪ ،‬محتاج تدبیر سیاسی است‪.‬‬
‫خطرناک از سر رقابت يا دشمنی‬                                                     ‫و در نهايت‪ ،‬جا انداختن «ملت»های‬                                                                                    ‫دولت انگلستان‪ ،‬خشمگین از سیاست‬
‫نيست‪ .‬ما رقيبی نم ‌یشناسيم که از‬                      ‫م ‌یافروزند آگاه سازد‪.‬‬    ‫دارای حق تعيين سرنوشت ايران به‬                   ‫آناستاس میکویان‬                                                   ‫مشیرالدوله که قرارداد را از دستور‬
‫امر ملی به او بپردازيم؛ و دشمنی با‬       ‫دوم آقای محمد امينی است که با‬          ‫کار م ‌یبرند‪ .‬در طيف راست با شرکت‬                                                                                  ‫خارج کرده و به بایگانی سپرده بود‪،‬‬
‫ايرانيانی که هرچه بگويند‪ ،‬هيچ کمتر‬       ‫قلم پربار خود در کتاب پس از مقاله‪،‬‬     ‫چند تنی نمايندگان گرايش چپ در‬                                                                                      ‫کمترین علاق ‌های به مساعدت با دولت‬
‫از ما ايرانی نيستند دشمنی با خودمان‬      ‫همه بنيادهای ملت سازی و جدائی‬          ‫تدارک سومين نشست خود هستند که‬                                                                                      ‫ایران در جهت غلبه بر مشکلات نشان‬
‫خواهد بود‪ .‬ولی برملا کردن حقيقت‬          ‫اندازی را بر باد داده است‪ .‬هنگامی‬      ‫مهمترين دستاورد دو نشست پيشين‬                                                                                      ‫نم ‌یداد و در همان حال‪ ،‬کشت ‌یهای‬
‫کسانی که بهر بها درکار جا انداختن‬        ‫که از نامه ارغون مغول به نام شاه‬       ‫آنان وارد کردن مقوله حقوق سياسی‬                                                                                    ‫روسی پیاپی در سواحل ایران پهلو‬
‫حقوق سياسی اقوام هستند به خود‬            ‫ايران به سلطان عثمانی و پاسخ او‪ ،‬هر‬    ‫اقوامايراندرگفتمانسياسیبودهاست‪.‬‬                                                                                    ‫م ‌یگرفتند و انبوه مهاجران را برای‬
‫آنان کمک خواهد کرد که در امر‬             ‫دو به فارسی‪ ،‬شاهد م ‌یآورد جعليات‬      ‫از يک سو م ‌یکوشند قوم را همان‬                                                                                     ‫پیوستن به نیروهای انقلابی که‬
‫همبستگی گراي ‌شها کاميا ‌بتر شوند‪.‬‬       ‫مربوط به تحميل زبان فارسی را بر‬        ‫ملت بشمارند و دو واژه با معنای متفاوت‬                                                                              ‫مشیرالدوله به آنها «متجاسرین» لقب‬
‫همچنين نشان دادن مخاطرات راهی‬            ‫متعص ‌بترين شوونيس ‌تها نيز آشکار‬      ‫را در همه جا‪ ،‬مترادفا بکار برند تا گذار‬
‫که فدراليست‌های قومی در پيش‬              ‫م ‌یکند‪ .‬شعری که او از ديوان طبری‬      ‫از يگانگی ملی به چندپارگی ملت‬                                                                                               ‫داده بود‪ ،‬پیاده م ‌یکردند‪.‬‬
‫گرفت ‌هاند احتمالاً جان هزاران تن از‬     ‫نيما يوشيج (که تازگی در ايران‬          ‫آسان شود‪ .‬از سوی ديگر آنچه را که‬                                                                                   ‫مشیرالدوله از اختلافات داخل‬
‫مردمی را که به نامشان م ‌یخواهند‬         ‫چاپ شده) برای يک هم ميهن کرد‬           ‫در ميثا ‌قهای پيوست اعلاميه جهانی‬                                                                                  ‫حکومت انقلابی گیلان بی‌خبر‬
‫کشور را به آتش بکشند نجات خواهد‬          ‫م ‌یخواند و هيچ کدامشان از آن سر‬       ‫حقوق بشر‪ ،‬پياپی و به اصرار «حقوق‬                                                                                   ‫نبود و ب ‌ههمین سبب‪ ،‬در حالی که‬
‫داد‪ .‬سرانجام‪ ،‬بازگشت هر دو گروه‬          ‫در نم ‌یآورند برای آن هم ميهن نيز‬      ‫سياسی افراد متعلق به اقليت‌های‬                                                                                     ‫مشاورالممالک را مأموریت داد تا در‬
‫از اين کژ راهه به کارزار عمومی با‬        ‫ديده گشاست‪( .‬پس ملت يا مليت‬            ‫مذهبی و قومی» ناميده شده به اقوامی‬
‫جمهوری اسلامی کمک خواهد کرد‪.‬‬             ‫مازندرانی هم هست!) آنگاه با اشاره به‬   ‫که هر کس م ‌یتواند تعريف خودش را‬                                               ‫میرزاکوچ ‌کخان‬
‫در برلين جمهوريخواهان با‬                 ‫اينکه در ايران به هزار و دويست زبان و‬  ‫از آنها داشته باشند م ‌یبخشند؛ و نه‬
‫مشکل رابطه با بخ ‌شهائی از رژيم‬          ‫گويش سخن م ‌یگويند نشان م ‌یدهد‬        ‫تنها به ملت يگانه ايران بلکه به حقوق‬     ‫امین‌الدوله سکوت داشتند اعلان‬         ‫نظر به استنکاف و تقاعد هیأت‬         ‫مسکو با رهبران دولت ساویت گفت‬
‫و همکاری با نيروهای مدرن غير‬             ‫که تقسيم ملت ايران به ماهي ‌تهای‬       ‫شهروندی نيز که ميراث بيست و پنج‬          ‫م ‌یشود که نظر به اجحاف و مظالم‬       ‫دولت متشکله بعد از فتح انزلی از‬     ‫و گو کند و راه تفاهم را بین دو کشور‬
‫جمهوريخواه‪ ،‬هر دو از يک ريشه‪،‬‬            ‫سياسی بر پايه زبان (اقوام دارای حقوق‬   ‫شش سده تلاش بهتري ‌نهای انسانيت‬          ‫این سه نفر املاک آنها ضبط حکومت‬       ‫پیش بردن انقلاب‪ ،‬شب سی و یکم‬        ‫بگشاید‪ ،‬سردار فاخر (رضا حکمت) را‬
‫روبرو بودند و اميد است مسئله‬                                                    ‫است پايان م ‌یدهند‪ .‬در هردو سو‬           ‫جمهوری شوروی ایران است و آنچه از‬      ‫ایول ‪ 1920‬ساعت ‪ 2‬آزادیخواهان‬        ‫نیز به رشت فرستاد و حامل پیامی‬
‫ملی استالينی را همچون روپوشی‬                       ‫سياسی) چه معنی دارد‪.‬‬         ‫ملاحظات تنگ و اشتباه آميز تاکتيکی‪،‬‬       ‫سالهای قبل بدهی داشت ‌هاند متعلق به‬   ‫و انقلابیون برحسب اقتضای توسعۀ‬      ‫قرارداد که میرزا کوچک خان را به‬
‫بر ناتوانی از گشودن آن دو مشکل‬           ‫سوم آقای حشمت رئيسی است که‬             ‫«راه دوزخ (تجزيه و پاکشوئی قومی) را‪،‬‬     ‫خود زارعین و احدی حق مطالبه از‬        ‫انقلاب‪ ،‬زمام امور را از دست هیأت‬    ‫فاصله گرفتن از «متجاسرین» ترغیب‬
‫نکشيده باشند‪ .‬در پاريس آنها که‬           ‫شمشيرزبانشبرگراي ‌شهایضدملی‬            ‫(به پشتيبانی بيگانه‪ )،‬با نيات (نا) خوب‬                                         ‫مذکور انتزاع کرده به کمیتۀ موقتی‬
‫در جستجوی همبستگی‪ ،‬شکاف و‬                ‫از چپ و راست کشيده است و بسياری‬                                                     ‫آنها ندارد ـ کمیته انقلابی ایران‬  ‫که عبارت از اشخاص مفصل ‌هالاسامی‬                            ‫م ‌یکرد‪.‬‬
‫جدائی در صف همفکران انداخته اند‬          ‫را بويژه در طيف چپ بر طر ‌حهائی‬                          ‫هموار» م ‌یکند‪.‬‬        ‫همزمان‪ ،‬فعالیت محاکم انقلابی و‬                                            ‫پیام مشیرالدوله حاکی از این بود‬
‫م ‌یبايد هشيار باشند که تاکتي ‌کهائی‬     ‫که بيگانگان‪ ،‬از سر دشمنی با رژيم‬       ‫مهم نيست که هيچيک از دو‬                  ‫تشکیلاتسیاسیوتبلیغاتیب ‌همنظور‬                ‫زیر هستند محول داشتند‪:‬‬      ‫که دولت نم ‌یتواند اوضاع کنونی را در‬
‫از گونه مسکوت گذاشتن موضوعی‬              ‫اسلامی‪ ،‬برای برهم زدن ايران دارند‬      ‫گردهمائی‪ ،‬رويداد تاريخسازی نخواهد‬        ‫تثبیت قدرت حکومت انقلابی و مرام‬       ‫سرکمیسر و کمیسر خارجه ـ‬             ‫گیلان تحمل کند و جنگ بین قوای‬
‫که دو بار تصويب و تأييد شده است‬                                                 ‫بود و مردم ما از اين روز ها فراوان‬                                                                                 ‫دولتی و «متجاسرین» اجتنا ‌بناپذیر‬
‫کسی را متقاعد نخواهد کرد‪ .‬مشکل‬                            ‫بيدار کرده است‪.‬‬       ‫ديد‌هاند‪ .‬ولی هر گامی در مسير بد‬                    ‫کمونیستی تشدید شد‪:‬‬                   ‫رفیق احسا ‌نالله خان‬      ‫است‪ .‬در این صورت مایۀ تأسف خواهد‬
‫حقوق سياسی اقوام با رای گرفتن و‬          ‫اين هر سه در پيکار برای نگهداری‬        ‫مخاطرات خود را دارد زيرا در اجتماع‬                             ‫اعلان‬              ‫کمیسر جنگ ـ خالو قربان‬           ‫بود اگر مردی مثل میرزاکوچ ‌کخان با‬
‫رای نگرفتن گشوده نخواهد شد‪ .‬اين‬          ‫يگانگی و يکپارچگی ايران سهمی‬           ‫نيز مانند طبيعت هيچ چيز از ميان‬                                                ‫کمیسر داخله ـ سید جعفر‬              ‫سوابق آزاد ‌یخواهی و احساسات ملی‬
‫امری قابل رای گيری نيست و مرزی‬           ‫دارند که در آينده آشکارتر خواهد‬        ‫نمی‌رود‪ .‬انحراف هرچه بزرگ‌تر‪،‬‬            ‫به عموم رفقا که عضو فرقۀ‬                                                  ‫و مذهبی‪ ،‬در صف مقابل دولت ملی و‬
                                         ‫شد‪ .‬هنگامی که مردم ايران باز‬           ‫ايستادگی دربرابر آن لازم تر‪ .‬از دو‬       ‫کمونیست (بالشویک) می‌باشند‬                      ‫جوادزاده (پیش ‌هوری)‬
    ‫است که از آن نم ‌یتوان گذشت‪.‬‬         ‫صاحب اختيار سرنوشت ملی خود‬             ‫انحرافی که اکنون مبارزه با جمهوری‬        ‫اعلان م ‌یشود که روز نوزدهم برج‬       ‫کمیسر فلاحت و تجارت ـ‬                          ‫قوای دولتی قرار گیرد‪.‬‬
‫اما دست کم در برلين مايه های‬             ‫شوند بهتر درخواهند يافت که رويهم‬       ‫اسلامی را زير سايه برده است اين‬          ‫سنبله ‪ 1299‬مطابق ‪ 28‬آوغوست‬                                                ‫در جلسۀ مشترک کمیتۀ انقلاب و‬
‫اميدواری کم نيست‪ .‬گذشته از آقای‬          ‫ريختن جمعيت و منابع اين کشور‬           ‫کوشش دانسته و ندانسته برای تجزيه‬         ‫‪ 1920‬دو ساعت به ظهر مانده در‬                            ‫بهرام آقایوف‬      ‫دولت جمهوری‪ ،‬میرزا کوچک خان‬
‫امير خسروی چند تن از نام‌آوران‬           ‫در چهارچوب مرزهای کنونی چه‬             ‫ملت ايران ـ تا نوبت سرزمين ايران‬         ‫کمیته محلی «خانه آوادیس» فرقه‬         ‫کمیسر معارف ـ حاجی محمد‬             ‫موارد اعتراض خود را ب ‌هتفصیل بیان‬
‫جمهوريخواه پيشنهاد کردند که‬              ‫امتياز بزرگی برای همگی ما خواهد‬        ‫هم به دست نيروهای بيگانه برسد‬            ‫کمونیست بالشویک ایران حضور‬                                                ‫کرد و استعفانامۀ خود را روی میز‬
‫گردهمائی‪ ،‬مصوبات سازمان ملل‬              ‫بود و چگونه ما را سرانجام به کاروان‬    ‫ـ بزر ‌گتر است‪ .‬گرايش به همکاری‬          ‫به ‌مرسانند‪ .‬از رفقا متمنی است که در‬                  ‫جعفر کنگاوری‬        ‫گذاشت و ب ‌هحالت تعرض و قهر از‬
‫متحد را که همه تاکيد بر حقوق مدنی‬                                               ‫با بخ ‌شهائی از رژيم به بهانه کمک‬        ‫ساعت فوق از برای مذاکره و ایضاحات‬     ‫کمیسر عدلیه ـ آقازاده (رضا)‬
‫و فرهنگی و سياسی افراد متعلق به‬                   ‫پيشرفتگان خواهد رساند‪.‬‬        ‫به اصلاحات و دگرگشت مسالمت‬               ‫بعضی وقوعات تازه بدون تأمل جمع‬                                                         ‫رشت به فومن رفت‪.‬‬
‫اقلي ‌تهای ملی و مذهبی و قومی و‬          ‫اولويت دادن به گفتار فدراليسم‪ ،‬به‬      ‫آميز‪ ،‬اثری موضعی دارد و بهر حال‬                                                         ‫برنامۀ دولت جدید‬           ‫چهل و هشت ساعت بعد‪« ،‬کاژانف»‬
‫زبانی دارد بپذيرد زيرا به نظر آنان «هیچ‬  ‫ملت بجای قوم‪ ،‬و زبان به عنوان عامل‬     ‫رژيمی که آمريکائيان هوادار اصلاح‬                ‫شوند ـ کمیته محلی رشت‪.‬‬         ‫ماده اول ـ تبدیل سازمان ارتش‬
‫نیروی سیاسی معقولی با مصوبات‬             ‫جدائی‪ ،‬پيامد هائی دارد که جايگزين‬      ‫طلبان را نيز گروگان م ‌یگيرد و به‬                                              ‫ایران به ارتش سرخ و حرکت به‬
‫سازمان ملل جرات مخالفت نخواهد‬            ‫(آلترناتيو) سازان آرزومند دربار‌هشان‬   ‫زندان م ‌یاندازد کار را به اندازه کافی‬
‫داشت‪ ».‬بايد ديد نظر امضا کنندگان‬         ‫انديشه نمی‌کنند‪ .‬پای نقشه‌های‬          ‫بر اينگونه «مسالمت جويان» دشوار‬                                                                     ‫سوی تهران‬
‫درباره سرورانی که «حقوق سياسی‬            ‫جغرافيا ايستاد‌هاند و رن ‌گها را پس و‬  ‫می‌سازد‪ .‬اما جا انداختن گفتمان‬
‫قومی را از حقوق شهروندی بالاتر»‬          ‫پيش م ‌یبرند‪ .‬حقوق سياسی را نه به‬      ‫تجزيه طلبی بکلی از رنگ ديگر است‪.‬‬
‫م ‌یدانند و جرأت نگاه کردن به اسناد‬      ‫شهروند برابر ايرانی‪ ،‬در جامع ‌های که‬   ‫خوشبختانه صداهای نيرومندی‬
‫سازمان ملل متحد را ندارند چيست؟‬          ‫هم م ‌یخواهد از قرون وسطا بيرون‬        ‫از طيف چپ به بحث ملی (بحث‬
                                         ‫بيايد و هم به يوگسلاوی و عراق وارد‬     ‫مربوط به ملت ايران) در برابر «مسأله‬
                                         ‫نشود‪ ،‬بلکه به گرو‌ههائی م ‌یدهند که‬    ‫ملی» ميراث استالين پيوسته‌اند‪.‬‬
                                                                                ‫چه جمهوريخواهان و چه مشروطه‌‬
                                                                                ‫خواهانی که برای جلب يک دو سازمان‬
                                                                                ‫قومی دامن از دست داده اند با چالشی‬
                                                                                ‫روبريند که آنان را اگر به ندای منطق و‬
                                                                                ‫مصلحت ملی تسليم نشوند از اين هم‬
                                                                                ‫ب ‌یرب ‌طتر خواهد کرد‪ .‬از آن صداها به‬
                                                                                ‫سه بانگ رسا م ‌یخواهم اشاره کنم که‬
   7   8   9   10   11   12   13   14   15   16   17