Page 6 - (کیهان لندن - سال سى و سوم ـ شماره ۱۷۷ (دوره جديد
P. 6

‫صفحه ‪ - Page 6 - 6‬شماره ‪1643‬‬
                                                                                                                                                                   ‫جمعه ‪ 16‬تا پنجشنبه‪ 22‬شهریورماه ‪1397‬خورشیدی‬

‫مسلمان بود‪ .‬نخستین ضربه به دکتر‬        ‫احسان یارشاطر‪،‬‬                                                                                                                                                   ‫فریدون وهمن – اگر بخواهیم از‬
‫یارشاطر قتل خواهر او نورانیه خانم‬      ‫اسطوره‌ای که به‬                                                                                                                                                  ‫میان برجست ‌هترین دانشمندان ایرانی‬
‫یارشاطر در تهران بود‪ ،‬خانمی مسن‬         ‫ابدیت پیوست‬                                                                                                                                                     ‫در قرون اخیر سه تن را که فرهنگ و‬
‫که تنها م ‌یزیست و در همان اوایل‬                                                                                                                                                                        ‫ادب ایران زمین سخت مرهون ایشان‬
‫انقلاب او را شبی در خان ‌هاش با چاقو‬   ‫ایرانیکا م ‌ینویسد‪« :‬دانشنامه ایرانیکا‬   ‫ایرا ‌نشناسان انتشار «تاریخ ایران از‬       ‫و علوم انسانی» وابسته به یونسکو‬         ‫به دانشگاه لندن رفتم‪ .‬پروفسور مری‬    ‫است نام ببریم‪ ،‬نخستین نامی که بر‬
                                       ‫شاهکاری است شکوهمند‪ .‬هیچ طرح‬             ‫پایان حکومت هخامنشیان تا پایان‬             ‫برگزیده شد‪ .‬در سال ‪)۱۹۵۸( ۱۳۳۷‬‬          ‫بویس ‪ Mary Boyce‬و پروفسور‬            ‫ذهن و زبان م ‌یگذرد دکتر احسان یار‬
             ‫قطعه قطععه ساختند‪.‬‬        ‫پژوهشی دیگری در سراسر مطالعات‬            ‫دوران ساسانی» را سرپرستی نمود‬              ‫به دعوت دانشگاه کلمبیا برای تدریس‬       ‫گرشویچ ‪Ilya Gershevitch‬و‬             ‫شاطر است‪ .‬این سخن نه تعارف و‬
‫برای نگارش مقالات متعدد ایرانیکا‬       ‫خاور میانه وجود ندارد که به اندازه این‬   ‫و دو فصل مهم از این مجموعه‬                 ‫به مدت یک سال عازم امریکا شد‬            ‫دیگر اساتید مرا به گرمی پذیرفتند و‬   ‫مجامله است و نه غل ّو و مبالغه‪ .‬هر که‬
‫یارشاطر نیاز به همکاری با دانشمندان‬    ‫اثر در خور پشتیبانی باشد‪ ».‬پروفسور‬       ‫یعنی «تاریخ ملّی ایران» و «آیین‬            ‫و این سفر منجر به توسعه دایره‬           ‫آنجا بود که به احترام فراوان ایشان‬
‫ایران داشت و به این منظور از‬           ‫لازار ‪ G. Lazard‬استاد دانشگاه‬            ‫مزدک» و همچنین مقدمه کتاب را‬               ‫مطالعات خاورمیانه در دانشگاه کلمبیا‬     ‫به دکتر یارشاطر و نام او پی بردم‪.‬‬          ‫بگوید م ‌یآیدش از عهده برون‪.‬‬
‫کم ‌کهای ارزنده دکتر احمد تفضلی‬        ‫پاریس آن را «بنیانی عظیم» نامیده‬         ‫که مشتمل بر نظر اجمالی به تاریخ‬            ‫و تأسیس کرسی مستقلی در رشته‬             ‫پرفسور مری بویس م ‌یگفت که‬           ‫این سخن همچنین نادیده انگاشتن‬
‫و علی اکبر سعیدی سیرجانی بهره‬          ‫و پروفسور روی متحده ‪Roy. P.‬‬              ‫هزار ساله ایران است خود به تحریر‬           ‫ایرا ‌نشناسی گشت که سمت استادی‬          ‫هنینگ در همان نخستین هفت ‌ههای‬       ‫دستاوردهای فرهنگی و ادبی صدها‬
‫م ‌یبرد که هر دو صاحب مقالاتی‬          ‫‪ Mottahedeh‬م ‌ینویسد «انبوهی‬             ‫آورد‪ .‬کار بزرگ دیگری که زیر نظر‬                                                    ‫دیدارش با یارشاطر‪ ،‬با ملاحظه‬         ‫دانشمند که نامشان صفحات تاریخ و‬
‫نیز در دانشنامه ایرانیکا هستند‪.‬‬        ‫است باور نکردنی از اطلاعات عالمانه‬       ‫او انجام گرفت «ترجمه تاریخ طبری‬                ‫آن به خود ایشان واگذار گردید‪.‬‬       ‫استعداد خار ‌قالعاده او‪ ،‬به شاگردان‬  ‫ادب ایران را در چند قرن اخیر مزیّن‬
‫دکتر احمد تفضلی از برجست ‌هترین‬        ‫درباره ایران و فرهنگ و تمدن ایرانی‬       ‫با توضیحات و حواشی» بود‪ .‬تاریخ‬             ‫در همان سا ‌لها به ابتکار و‬             ‫و همکارانش گفته بود یارشاطر چون‬      ‫داشت ‌ه نیست‪ .‬اما جوهر و ویژگ ‌ی‬
‫ایرا ‌نشناسان و پژوهندگان در‬           ‫و روابط این فرهنگ با فرهن ‌گهای‬          ‫طبری به زبان عربی از منابع غنی‬             ‫سرپرستی دکتر یارشاطر «مرکز‬              ‫ستاره تابناکی در آسمان ایرا ‌نشناسی‬  ‫خدمات گرانقدر دکتر یارشاطر به‬
‫زبا ‌نهای کهن ایران در سطح جهانی‬       ‫دیگر»‪ .‬استاد محمد جعفر محجوب‬             ‫تاریخ ایران است که بر اساس تاریخ‬           ‫تحقیقات ایرا ‌نشناسی ‪Center for‬‬                                              ‫فرهنگ ایران‪ ،‬که به کار او چنین‬
‫بود که او را ناجوانمردانه در قت ‌لهای‬  ‫به حق انتشار ایرانیکا را با کار سترگ‬     ‫بلعمی و یا دیگر تواریخ کهن ایران‪ ،‬که‬       ‫‪ »Iranian Studies‬در دانشگاه‬                              ‫خواهد درخشید‪.‬‬       ‫اصالت و درخشندگی داد از مقول ‌هی‬
‫زنجیری کشتند‪ ،‬و سعیدی سیرجانی‬          ‫فردوسی در خلق شاهنامه و زنده‬             ‫حال از بین رفته‪ ،‬به تحریر آمده است‪.‬‬        ‫کلمبیا تأسیس شد و فعالی ‌تهای‬           ‫در سال ‪ )۱۹۵۴( ۱۳۳۳‬دکتر‬              ‫دیگری است‪ :‬عشق بی ح ّد و مرز او‬
‫ادیب و نویسنده با ذوق و شجاع و‬                                                  ‫تمامی این اثر مهم اینک به همت‬              ‫استاد وارد مرحله تاز‌های گردید‪ .‬این‬     ‫یارشاطر بنگاه ترجمه و نشر کتاب‬       ‫به ایران زمین و فرهنگ آن؛ دانش‬
‫صاحب کتا ‌بهای انتقادی متعدد‬             ‫ساختن سخن فارسی برابر دانست‪.‬‬           ‫پروفسور یارشاطر به زبان انگلیسی‬            ‫مرکز علاوه بر اجرای برنام ‌ههای من ّظم‬  ‫را بنیان نهاد که وابسته به بنیاد‬     ‫وسیع او در زمینه ایران شناسی‪،‬‬
‫مثل «در آستین مرقع» و «ای‬              ‫از نقل قو ‌لهای فراوان دیگر در مورد‬      ‫در چهل مجلد با توضیحات و شروح‬              ‫سخنرانی‪ ،‬نمایش آثار هنری‪ ،‬فیلم‪،‬‬         ‫پهلوی بود ولی کاملا استقلال مالی‬     ‫لهج ‌هها‪ ،‬تاریخ ادبیات و فولکلور ایران‪،‬‬
‫کوت ‌هآستینان» را زندانی ساختند و‬      ‫این اثر جاودانی م ‌یگذریم و یادآور‬                                                  ‫کنسرت که همگی به هدف شناسایی‬            ‫و اداری داشت‪ .‬هدف یارشاطر انتشار‬     ‫که حاصلش بیش از د‌هها جلد کتاب‬
                                       ‫م ‌یشویم که دانشنامه همزمان در‬                           ‫منتشر شده است‪.‬‬             ‫فرهنگ ایران انجام م ‌یگرفت اقدام به‬     ‫کتا ‌بهای درست و متقن با طبعی‬        ‫و قریب دویست مقاله و رساله است؛‬
    ‫در همان زندان به قتل رساندند‪.‬‬      ‫اینترنت بطور رایگان قابل دسترسی‬                        ‫دانشنامهایرانیکا‬             ‫انتشار مجموع ‌ههای مختلفی نمود‪ .‬از‬      ‫شایسته‪ ،‬و با تهذیب و ویراستاری‬       ‫نوآور ‌یهای گوناگون و بدیع او در‬
‫جمهوری اسلامی به این نیز اکتفا‬         ‫است‪ .‬نه تنها م ‌یتوان به مقالاتی که تا‬   ‫آنچه در بالا برشمردیم کافی بود‬             ‫جمله‪« :‬مجموعه میراث ایران» که‬           ‫بر سبک کتا ‌بهای چاپ غرب بود‪.‬‬        ‫خلق زمین ‌ههای تاز‌هی تحقیق و تت ّبع؛‬
‫نکرد و با تهیه و پخش سلسله‬             ‫کنون در مجلدات گوناگون دانشنامه‬          ‫تا گویای جایگاه بلند و استوار استاد‬        ‫به ترجمه آثار برگزیده زبان فارسی‬        ‫بنگاه با اقدامی بی‌سابقه در یک روز‬   ‫پایمردی و کوشش خستگ ‌یناپذیرش‬
‫برنام ‌ههاییدرتلویزیونبهنام«هویت»‬      ‫آمده دسترسی حاصل کرد بلکه‬                ‫یارشاطر در میان مفاخر علمی ایران‬           ‫و سایر زبا ‌نهای ایرانی به زبا ‌نهای‬    ‫پنج جلد کتاب شامل مهمترین آثار‬       ‫در به پایان بردن کاری که به آن‬
‫به لج ‌نمالی برخی از شخصی ‌تهای‬        ‫بسیاری مقالات که آماده است ولی‬           ‫باشد و نام او را تا ابد جاویدان سازد‪ .‬اما‬  ‫عمده خارجی اختصاص دارد و تا‬             ‫ادبی و فلسفی جهان منتشر ساخت‬         ‫اعتقاد داشت؛ پیشگامی او در بلندآوازه‬
‫ایراندوست از جمله دکتر یارشاطر‬         ‫هنوز نوبت الفبائی درج آن نرسیده در‬       ‫جواهری درخشان که تا ابد بر تارک‬            ‫کنون بیش از ‪ ۴۰‬اثر به زبا ‌نهای‬         ‫و با این گام نه تنها تحسین کتاب‬      ‫ساختن فرهنگ ایرا ‌نزمین در جهان‬
‫و دانشنامه ایرانیکا پرداخت که در‬                                                                                                                                                                        ‫از جمله با خلق و انتشار دانشنام ‌هی‬
‫حقیقت مصداق کوشش ب ‌یحاصلی‬             ‫احسان یارشاطر در جوانی‬                                                              ‫انگلیسی‪ ،‬فرانسوی‪ ،‬آلمانی‪ ،‬ایتالیایی‬     ‫دوستان و اهل علم را برانگیخت‪ ،‬بلکه‬   ‫ایرانیکا‪ ،‬و سرانجام کشف استعدادهای‬
‫در ِگل مالیدن بر چهره خورشید بود‪.‬‬                                                                                          ‫و ژاپنی در این مجموعه منتشر‬             ‫نشر و طبع کتاب را در ایران وارد‬      ‫علمی و تشویق و پشتیبانی بی دریغ‬
                                       ‫این گنجینه گرانبها در اختیار عموم‬        ‫همه دستاوردهای او خواهد‌درخشید‬             ‫شده است‪« .‬مجموعه پژوه ‌شهای‬             ‫مرحله تاز‌های ساخت زیرا به زودی‬      ‫او از دانشمندان جوان‪ .‬به هم ‌هی‬
           ‫*****‬                                               ‫قرار دارد‪.‬‬               ‫انتشار دانشنامه ایرانیکاست‪.‬‬        ‫ایرا ‌نشناسی» در زمینه تاریخ و تمدن‬     ‫ناشرین دیگر کمابیش همان روش‬          ‫اینها– و بیش از اینها که شاید ناگفته‬
‫آنان که از نزدیک با دکتر یارشاطر کار‬                                                                                       ‫و فرهنگ و ادبیات ایران با ‪ ۱۴‬مجلد‬       ‫را در پیش گرفتند‪ .‬دکتر یارشاطر‬       ‫ماند– باید قلم توانا‪ ،‬لطیف و پر طنز‪،‬‬
‫کرد‌هاند با سخ ‌تکوشی او و دلبستگی‬     ‫مقدمات انتشار ایرانیکا پیش از‬            ‫بطور خلاصه باید گفت دانشنامه‬               ‫کتاب‪« .‬مجموعه ادبیات نوین ایران»‬        ‫به تدریج دایره انتشارات بنگاه را‬     ‫بیان شیرین‪ ،‬محضر گرم و صفای‬
‫عمیقی که وی به کارهای فرهنگی‬           ‫انقلاب ایران آغاز شد و قرار بود به‬       ‫ایرانیکا در صدها پژوهش مستند آنچه‬          ‫که تا کنون ‪ ۹‬مجلد کتاب در آن‬            ‫وسعت بخشید و مجموع ‌ههای «متون‬
‫مخصوصا ایرانیکا نشان م ‌یداد آگاهند‪.‬‬   ‫عنوان کاری ملّی و فرهنگی هزینه‬           ‫دانستنی درباره ایران و فرهنگ ایران‬         ‫انتشار یافته‪« .‬مجموعه سخنران ‌یهای‬      ‫فارسی» و «ایرا ‌نشناسی» و «آثار‬                     ‫دوستی او یاد نمود‪.‬‬
‫استاد یارشاطر در کار علمی هیچگونه‬      ‫آن را سازمان برنامه تامین نماید‪ .‬با‬      ‫هست‪ ،‬از نخستین روزهای تشکیل‬                ‫ایراد شده در کلمبیا در باره مطالعات‬     ‫فلسفی» و «ادبیات برای جوانان» و‬      ‫دکتر یارشاطر در ‪ ۱۲‬فروردین‬
‫سه ‌لگیری و مماشاتی را نم ‌یپذیرفت‬     ‫انقلاب ایران تنها منبع درآمد ایرانیکا‬    ‫سرزمینی به نام ایران تا امروز م ‌یکاود‬     ‫ایرانی» تا کنون ‪ ۱۲‬مجلد کتاب‬            ‫«خواندنیهای کودکان» و آیینه ایران»‬   ‫‪ )۱۹۲۰( ۱۲۹۹‬در همدان در‬
‫و اگر به درستی فکر یا کاری اعتقاد‬      ‫ناگهان قطع شد و این پرسش مطرح‬            ‫و به شیو‌های علمی عرضه م ‌یدارد و‬          ‫در این مجموعه انتشار یافته است‪.‬‬         ‫و چند مجموعه دیگر را بر آن افزود و‬   ‫خانواد‌های بهائی از اهل کاشان متولد‬
‫داشت با پرداختن هر بها و هزین ‌های‬     ‫گردید که آیا م ‌یتوان ایرانیکا را ادامه‬  ‫در دسترس نسل امروز و نس ‌لهای‬              ‫«مجموعه متون فارسی»‪ ،‬ادامه کاری‬         ‫به زودی تعداد کتا ‌بهایی که به این‬   ‫شد‪ .‬پدرش هاشم یارشاطر در کسوت‬
‫در انجام آن م ‌یکوشد‪ .‬برای اعتلای‬      ‫داد یا باید برای همیشه از آن صرف‬         ‫آینده قرار م ‌یدهد‪ .‬این دانشنامه که با‬     ‫که استاد در بنگاه ترجمه و نشر‬           ‫شیوه در بنیاد نشر م ‌یشد به صدها‬     ‫بازرگانان به تحصیل علم شوقی وافر‬
‫فرهنگ و ترویج ادب و هنر ایران‬          ‫نظر نمود‪ .‬در میان همه ناامید ‌یها‬        ‫همکاری صدها دانشمند سراسر دنیا‬             ‫کتاب آغاز کرد‪ .‬نخستین کتاب چاپ‬                                               ‫داشت‪ ،‬عربی و اسپرانتو را به خوبی‬
‫دست و دلی چون دریا داشت و تمام‬         ‫استاد یارشاطر با گامی استوار‬             ‫نشر م ‌یگردد فقط حوزه جغرافیایی‬            ‫انتقادی «شاهنامه فردوسی» بود که‬                               ‫بالغ گردید‪.‬‬    ‫فرا گرفت و بعدها در مدرس ‌هی تربیت‬
‫ثروت خود را صرف این کار کرد‪.‬‬           ‫تصمیم به ادامه کار گرفت و با وجود‬        ‫ایران امروز را شامل نم ‌یشود بلکه‬          ‫به ه ّمت دکتر جلال خالقی مطلق‬           ‫در همان سا ‌لها به ایجاد «انجمن‬      ‫تهران که بهائیان تاسیس کرده بودند‬
‫ولی در امور دیگر به صرف ‌هجویی‬         ‫دشوار ‌یهایمالیفراوانتوانستبنیاد‬         ‫مشتمل بر همه دانستن ‌یهایی است‬             ‫استاد دانشگاه هامبورگ انجام گرفت‬        ‫کتاب» به منظور ترویج کتابخوانی‬       ‫به تدریس این دو زبان پرداخت‪ .‬مادر‬
‫پایبند بود‪ .‬بنگاه ترجمه و نشر کتاب‪،‬‬    ‫مالی استواری برای ایرانیکا به وجود‬       ‫که در سد‌هها و هزار‌هها پیکره فرهنگ‬        ‫و در شش جلد نشر شد‪« .‬تاریخ‬              ‫و تاسیس کتابخان ‌ههای ثابت و س ّیار‬  ‫ایشان بانویی خو ‌شذوق و شیفت ‌هی‬
‫در سالیانی که من در ایران با آن‬        ‫آورد و دوام و بقای این مؤسسه بزرگ‬        ‫و دانش و افکار و احوال و اطوار اقوام‬       ‫ادبیات ایران» در ‪ ۱۴‬جلد طر ‌حریزی‬       ‫و انتشار فهرست کتا ‌بها و ایجاد‬      ‫طبیعت و موسیقی بود‪ .‬صدای زیبایی‬
‫همکاری داشتم چند اتاق کوچک در‬          ‫فرهنگی را برای همیشه میسر سازد‪.‬‬          ‫ایرانی را شکل بخشیده‪ .‬مراد از اقوام‬        ‫شده و چندین مجلّد آن تا کنون‬            ‫نمایشگا‌ههای کتاب ه ّمت گماشت و‬      ‫داشت و نی هم م ‌ینواخت‪ .‬ه ‌م او‬
‫طبقه اول ساختمانی در خیابان نادری‬      ‫دکتریارشاطروجمهوریاسلامی‬                 ‫ایرانی مردمی هستند ایرانی‪ ،‬کرد‪،‬‬            ‫منتشر گردیده است‪ .‬این مجموعه‬            ‫مجله راهنمای کتاب را برای معرفی‬      ‫بود که عشق به موسیقی و ادبیات‬
‫بود‪ .‬هر کس برای نخستین بار به‬          ‫جمهوری اسلامی از نخستین روزها‬            ‫تاجیک‪ ،‬ازبک‪ ،‬افغان‪ ،‬ترکمن و امثال‬          ‫زیر نظر هیأت تحریری ‌های از اساتید‬      ‫و انتقاد درست و علمی کتا ‌بهای‬       ‫را در سرشت فرزند نهاد و شوق به‬
‫آنجا قدم م ‌یگذاشت و با فعالی ‌تهای‬    ‫کمر به دشمنی با دکتر یارشاطر‬             ‫آن که در حوزه وسیعی از آسیا و‬              ‫برجسته دانشگا‌ههای معتبر جهان‬           ‫تاز‌هچاپ یا معرفی آثار کهن منتشر‬     ‫تحصیل و خدمت به جامعه را در دل‬
‫وسیع انتشاراتی بنگاه آشنا بود حیرت‬     ‫و مجاهدات او در زمینه فرهنگ و‬            ‫خاورمیانه سکونت دارند‪ ،‬از فرهنگ‬                                                    ‫ساخت‪ .‬زند‌هیاد ایرج افشار سردبیری‬    ‫او افروخت‪ .‬یارشاطر در کودکی پدر‬
‫م ‌یکرد که چگونه مکانی چنان مح ّقر‬     ‫زبان ایران بست‪ .‬دکتر یارشاطر نه‬          ‫ایران تاثیر پذیرفت ‌هاند و با ما علایق‬                         ‫تهیه م ‌یشود‪.‬‬                                            ‫و مادر را از دست داد و او و خواهر‬
‫م ‌یتوانست در کاری چنان سترگ به‬        ‫تنها شهرت به بهائی بودن داشت‬             ‫مشترک دینی‪ ،‬فرهنگی‪ ،‬قومی و‬                 ‫دکتر یارشاطر به دعوت دانشگاه‬                    ‫این مجله را بر عهده داشت‪.‬‬    ‫و برادرانش هر یک تحت سرپرستی‬
‫کار رود‪ .‬کسانی که محل دانشنامه‬         ‫بلکه برای جاودانی ساختن فرهنگ و‬                                                     ‫کمبریج با مشارکت برخی از‬                ‫دکتر یارشاطر در سال ‪۱۳۳۵‬‬
‫ایرانیکا و مرکز مطالعات ایرانی در‬      ‫زبان ایران م ‌یکوشید و این هر دو در‬                           ‫نژادی دارند‪.‬‬                                                  ‫(‪ )۱۹۵۶‬به دبیری «انجمن فلسفه‬                  ‫یکی از فامیل قرار گرفتند‪.‬‬
‫نیویورک را دید‌هاند نیز از ملاحظه‬      ‫تضاد کامل با خواست ‌ههای انقلابیون‬       ‫پروفسور ریچارد فرای ‪Richard‬‬                                                                                             ‫پس از پایان تحصیلات دبستانی‬
‫کوچکی محل و دستاوردهای علمی‬                                                     ‫‪ Frye‬ایرا ‌نشناس نامدار در مورد‬                                                                                         ‫و دبیرستانی در همدان‪ ،‬کرمانشاه و‬
‫بزرگی که از آن م ‌یزاید از تعجب‬                                                                                                                                                                         ‫تهران ابتدا به تحصیل در دانشسرای‬
‫خودداری نم ‌یکنند‪ .‬خود استاد‬                                                                                                                                                                            ‫عالی معلمین و سپس در دانشگاه‬
‫یارشاطر کوچکترین اتاق را در اختیار‬                                                                                                                                                                      ‫تهران پرداخت‪ .‬در سال ‪۱۳۲۶‬‬
‫داشت که به سختی م ‌یشد سه نفر‬                                                                                                                                                                           ‫(‪ )۱۹۴۱‬به دریافت درجه لیسانس‬
‫را در آن پذیرفت‪ .‬در همان اتاق وی‬                                                                                                                                                                        ‫در رشته زبان و ادبیات فارسی نایل‬
‫تا واپسین سا ‌لهای حیات پر افتخار‬                                                                                                                                                                       ‫گردید و چند سال بعد رساله دکترای‬
‫خود از ‪ ۶‬صبح تا پاسی از شب به‬                                                                                                                                                                           ‫خود را با عنوان «شعر فارسی در‬
‫نگاشتن یا ویراستاری مقالات ایرانیکا و‬                                                                                                                                                                   ‫نیم ‌هی دوم قرن نهم» با درجه عالی‬
‫د‌هها امور متنوع فرهنگی م ‌یپرداخت‪.‬‬                                                                                                                                                                     ‫گذراند و سمت دانشیار زبان و ادبیات‬
‫دکتر یارشاطر در معاشر ‌تهای‬                                                                                                                                                                             ‫فارسی در دانشکده الهیات یافت‪ .‬دکتر‬
‫خانوادگی و خصوصی محضری گرم‬                                                                                                                                                                              ‫یارشاطر همواره با امتنان از اساتید‬
‫و شیرین داشت‪ .‬به شعر و موسیقی‬                                                                                                                                                                           ‫خود در آن دوره‪ ،‬از جمله دانشمندان‬
‫و صدای خوش عشق م ‌یورزید‪.‬‬                                                                                                                                                                               ‫فقید ابراهیم پورداود‪ ،‬محمدتقی بهار‪،‬‬
‫سخنش پر طنز و شیرین و کلامش‬                                                                                                                                                                             ‫احمد بهمنیار‪ ،‬عباس اقبال و دیگران‬
‫دلنشین بود‪ .‬آثار او به زبان فارسی‪،‬‬
‫چه به صورت کتاب یا مقالات و حتی‬                                                                                                                                                                                               ‫یاد م ‌یکرد‪.‬‬
‫نام ‌ههای خصوصی هر یک نمون ‌ههایی‬                                                                                                                                                                       ‫در سال ‪ )۱۹۴۷( ۱۳۲۶‬با بورس‬
‫از نثری شیرین‪ ،‬والا و خواندنی است‬                                                                                                                                                                       ‫یکسال ‌های برای ادامه مطالعه در رشته‬
‫و گاه انسان حسرت م ‌یخورد که چه‬                                                                                                                                                                         ‫تعلیم و تربیت عازم انگلستان شد‪.‬‬
                                                                                                                                                                                                        ‫ملاقاتی که دکتر یارشاطر در این سفر‬
           ‫زود سخن به پایان آمد‪.‬‬                                                                                                                                                                        ‫با ایرا ‌نشناس نامی پروفسور هنینگ‬
‫دانشگاه هاروارد یک بورس پژوهشی‬                                                                                                                                                                          ‫‪ Walter B. Henning‬داشت‬
‫به نام استاد یارشاطر تاسیس نمود‬                                                                                                                                                                         ‫مسیر زندگانی او را تغییر داد‪ .‬هنینگ‬
‫و جایز‌های از سوی بنیاد رودکی در‬                                                                                                                                                                        ‫از نامدارترین نوابغ ایرا ‌نشناسی و‬
‫ونکوور به نام ایشان برقرار گردید که‬
‫هردو سال یکباربهپژوهندگانجوان‬                                                                                                                                                                             ‫شخصیتی مورد احترام همگان بود‪.‬‬
‫پرداخت م ‌یشود‪ .‬در دانشگا‌ههای‬                                                                                                                                                                          ‫دکتر یارشاطر در مدرسه علوم‬
‫لندن‪ ،‬هاروارد و کالیفرنیا رشت ‌ه‬                                                                                                                                                                        ‫شرقی لندن به تحصیل زبا ‌نها و‬
‫سخنران ‌یهایی هر دو سال یک بار به‬                                                                                                                                                                       ‫ادبیات باستانی ایران رو آورد و اقامت‬
‫نام ایشان ایراد م ‌یشود و صورت کامل‬                                                                                                                                                                     ‫یکسال ‌هاش به پنج سال انجامید‪ .‬پس از‬
‫آن به صورت کتابی منتشر م ‌یگردد‪.‬‬                                                                                                                                                                        ‫اخذ درجه دکتری و بازگشت به ایران‬
‫در سال ‪ ۱۹۹۰‬که استاد به مقام‬                                                                                                                                                                            ‫ابتدا با سمت دانشیاری استاد پورداود‬
‫بازنشستگیرسیدجش ‌ننام ‌هایمرکب‬                                                                                                                                                                          ‫به تدریس زبا ‌نهای باستانی ایران در‬
‫از مقالات تحقیقی ایرا ‌نشناسان‬                                                                                                                                                                          ‫دانشکده ادبیات تهران پرداخت و پس‬
‫به افتخار ایشان منتشر گردید‪.‬‬                                                                                                                                                                            ‫از بازنشسته شدن استاد پور داود به‬
‫هفتاد سال پیش پروفسور هنینگ‬                                                                                                                                                                             ‫سمت استاد کرسی «فرهنگ ایران‬
‫شاگرد خود را ستار‌های نامید که در‬
‫جهان ایرا ‌نشناسی خواهد درخشید‪.‬‬                                                                                                                                                                                      ‫باستان» برگزیده شد‪.‬‬
‫آن ستاره در آن آسمان به خورشیدی‬                                                                                                                                                                         ‫آشنائی و ارادت و شاگردی من‬
‫فروزان تبدیل شد و نامش با فرهنگ‬                                                                                                                                                                         ‫با استاد یارشاطر که از سا ‌لهای‬
‫و ادب و زبان ایران برای همیشه قرین‬                                                                                                                                                                      ‫تحصیل در دانشکده ادبیات تهران‬
                                                                                                                                                                                                        ‫و بعد در بنگاه ترجمه و نشر کتاب‬
                   ‫و ابدی گردید‪.‬‬                                                                                                                                                                        ‫(از بنیادهای او) آغاز شد‪ .‬در اواخر‬
‫*فریدون وهمن پژوهشگر دانشگاه‬                                                                                                                                                                            ‫دهه پنجاه میلادی با معرف ‌ینام ‌های‬
                                                                                                                                                                                                        ‫از استاد یارشاطر در جیب عازم لندن‬
                        ‫کپنهاگ‬                                                                                                                                                                          ‫شدم و به مدرسه علوم شرقی وابسته‬
   1   2   3   4   5   6   7   8   9   10   11