Page 6 - (کیهان لندن - سال سى و سوم ـ شماره ۱۹۰ (دوره جديد
P. 6
صفحه - Page 6 - 6شماره 1656
جمعه 16تا پنجشنبه 22آذرماه 1397خورشیدی
آزادی و رفاه بسنجند و فصلهای مشترک نوستالژیدوراندرخشانپهلو یها؛ = هیچ حزب و گروه و هیچ
بین نیروهای سیاسی و اجتماعی را بیابند. « ر و شنفکر ی » ا ز مخا لفا ن
مهمترین مخرج مشترک بین مدافعان پلی بین گذشته و آینده برای عبور از یک گسست تاریخی پهلویها اندکی از خدماتی را
دو نظام پادشاهی پارلمانی و جمهوری که آنها با شماری از دولتمردان
پارلمانی ،همانا «جمهوریت» و حق ولیعهد جوان (محمدرضاشاه) و رضاشاه شایسته و آگاه و با روشنفکران
حاکمی ِت «جمهور» یا «مردم» است .در واقعی که به کار مشغول بودند،
این صورت مدافعان دموکراسی و حقوق در مقایسهی ایرانیان بین دو تجربهی هنوز الاهه بقراط اجتماعی برخوردار میشدم ،خود را مدیون به ملت و مملکت ایران کردهاند،
بشر میبایست تلاش کنند تا مردم این به تاریخ سپرده نشده وجود ندارد .ما که اصلاحات سیاسی و اجتماعی پهلویها نه تنها تا همین اکنون نداشتهاند
امکان را بیابند که بتوانند درباره نوع نظامی نمیتوانیم امروز خود را با فردا که هنوز با مقایسه است که ورزیده م یشود و میدانم .همچنانکه آن اصلاحات انقلابی بلکه همواره چوب لای چرخ
که قرار است حق حاکمیت خود را در ندیدهایم مقایسه کنیم! طبیعتا آن را با دیروز «تشخیص» م یدهد .در علوم انسانی ،دروس در جامعهی مذهبی ،سنتی و استبدادزدهی گذاشته و با هر اقدام مثبت و
آن اعمال کنند ،تصمیم بگیرند .آیا موفق مقایسه م یکنیم .امثال و ِح َکم نیز در این تطبیقی از مهمترین آموز شها به شمار ایران ،مدیون فرمان مشروطیت بود که اصلاحاتی مخالفت میکردند و
میشوند؟ کسی نمیداند! را ِه تلاش برای مورد کم نیست .اینکه برخی سیاستورزان م یروند .بر این اساس ،اگر پس از انقلاب ۵۷ تا همین امروز نیز با پهلویها
همزیستی جامعه را هیچ روشنگری «به از شعارهای مردم نگران شده و حتی به انکار شرایط ایران به سوی چنان تغییرات مثبت توسط مظفرالدین شاه قاجار امضا شد. بیشتر در جنگ و جدال هستند
شرط چاقو» یا با «موفقیت تضمینی» در و تحریف آن م یپردازند یا حملات خود را و بهبودی پیش م یرفت که از «دوران شاه» هر خدمت و هر خطا و هر خیانتی جای
علیه پهلویها بیشتر م یکنند ،نشانگر بهتر م یشد ،چه بسا کسی جز برای قدردانی خود دارد .من به عنوان یک شهروند تا با نظام جمهوری اسلامی!
پیش نمیگیرد. این است که م یخواهند با شمشیرهای از وضع موجود یاد آن دوران نم یافتاد .آن نمیتوانم خطا و خیانت را تنبیه و مجازات =تمام موضوع بر سر دو تجرب هی
چوبین به جنگ واقعیت و تاریخ تطبیقی دوران در لابلای تاریخ م یماند با مجموع هی کنم بلکه میتوانم بیان و افشا نمایم. عینی و عملی است :ایران پیش از
طرح درست مسئله ،بخشی از راه و روشهای تجربی در جامعهشناسی بروند. خدماتی که صورت گرفته بود تا با «انقلاب خدمت را نیز چون از آن ،در اجتماع،
حل است! حال آنکه هر چه بیشتر با این شمشیرهای »۵۷زمین ههای یک نظام بهتر از پادشاهی بهرهمند شدهام ،باید بر زبان بیاورم .هیچ ۵۷و پس از .۵۷
پوسیده با تمایلات و علایق و تجربهی عینی پهلوی را فراهم آورد .ولی این فقط یک فرض حزب و گروه و هیچ «روشنفکری» از = اگر «جمهوری» ،آنهم با
پرسش آخر نشریه «میهن» این است که مردم مقابله کنند ،آنها را بیشتر از خود دور است و در عمل ،به دلایلی که جای بح ثاش مخالفان پهلویها اندکی از خدماتی را که سابقهای بس اندک (۴۰ساله؟!)
«بالاخره دیدگاه مشخص خود کنشگران م یکنند .اگر این انکار و این تبلیغات فایده آنها با شماری از دولتمردان شایسته و آگاه و با تجربهای ناکام و ویرانگر و
سیاسی در باره پروژه احیای سلطنت جدا میداشت ،جمهوری اسلامی چهل سال با در اینجا نیست ،چنین نشد! و با روشنفکران واقعی که به کار مشغول حقارتبار ،در کشوری که هزاران
از اینکه در جامعه ایران چه جایگاهی دارد، امکاناتی به مراتب بیشتر بوقهای تبلیغاتی جمهوری اسلامی یک حکومت مافیایی بودند ،به ملت و مملکت ایران کردهاند ،نه سال پادشاهی بوده ،نظامی
چیست؟» و در ادامه توضیح میدهد« :بطور خود را از رادیو و تلویزیون و مطبوعات تا و مذهبی -فرقهای که وجه شاخص آن تنها تا همین اکنون نداشتهاند بلکه همواره «ممکن» قلمداد میشود که
دقیقتر «میهن» میخواهد پروژه احیا و مدارس و دانشگاه و کتابهای درسی ،به دیکتاتوری «ولایت مطلقه فقیه» است چوب لای چرخ گذاشته و با هر اقدام مثبت میتواند بار سنگین دموکراسی
بازگشت سلطنت را هم از منظر توصیفی کار گرفته است! نتیجه؟! همین واقعیتی که حاصل انقلاب ۵۷است که در طول چهل و اصلاحاتی مخالفت میکردند و تا همین و حقوق بشر را بر دوش بکشد،
و هم از منظر تجویزی مورد بررسی قرار سبب شده از زمامداران نظام تا مخالفان سال ،بنیادگرایی اسلامی و اختلافات امروز نیز با پهلویها بیشتر در جنگ و نظام پادشاهی نیز با سابقهی
فرقهای را در خاورمیانه دامن زده و تغذیه جدال هستند تا با نظام جمهوری اسلامی هزاران ساله آنهم با دورههای
دهد». پهلو یها به واکنش علیه آن بپردازند! کرده .در چنین شرایطی معلوم است که عملا موجود که یک رژیم قرون وسطایی و درخشان تاریخی ،دلیلی ندارد که
باید اول پرسید این «پروژه احیا و آدمیزاد به مقایسه تجارب خود ،و امروز واپسمانده است و از هیچ نظر با حکومت چنین ظرفیتی را نداشته باشد! به
بازگشت سلطنت» در کجاست؟! از سوی آن قصل مشترک طرفداران پادشاهی و و دیروز ،میپردازد! معلوم است که عقل نظامهای پادشاهی موجود از
«اقشاری از مردم» تهیه شده؟! قرار است از جمهوری سالم یک شهروند عادی که سود و زیان پهلویها قابل مقایسه نیست! جمله در اروپا مراجعه شود .به
سوی «اقشاری از مردم» پیش برده شود؟! را تشخیص میدهد (نه عقل سیاسی و این تفکر ِس َتر َون که هرگز خدمتی به تفاوتهای ایران و تاریخاش به
شیوهی طرح مسئله و پرسش میتواند نشریه اینترنتی «میهن» میپرسد «آیا ایدئولوژیک که شیفتهی باورهای محدود مردم نکرده ،اندکی از همان اصلاحات را از عنوان یک کشور خاورمیانهای با
بیانگر پیشداوریها و نتیجهگیریهای قبل احیای سلطنت در ایران میسر است؟ خود است و فکر میکند آخرین حرف و حکومت ملایان و امثال سیدعلی خامنهای کشورهای پادشاهی اروپا به همان
از «بحث» نیز باشد! طراح یا طراحان این یک توهم است یا یک واقعیت؟» گذشته بهترین تحلیل را برای همه دارد!) ،میتواند مطالبه میکند و تا امروز به جایی نرسیده اندازه میتوان استناد کرد که به
پرسش میتوانند پاسخدهنده را به دام از اینکه در زندگی سیاسی و اجتماعی به سودهای زندگی در دوران شاه و زیانهای است! به این ترتیب ،درست است که تفاو تهایش با جمهور یهای
معروف «تعداد دندانهای اسب» بیاندازند دلیل نقش عوامل پیدا و پنهان ،همه چیز زندگی در دوران جمهوری اسلامی را پهلویها در مقام قدرت و حکومت بنا بر
زیرا میخواهند یک گرایش عملا موجود در ممکن است ،به این پرسش نمیتوان پاسخ تشخیص دهد .این تشخیص مختص به وظایف خود ،به مردم خدمت کردهاند اما اروپا!
جامعه را که حاملانش اصلا به حرفهای «آری» یا «نه» داد بلکه فقط میتوان به شهروندانی که آن دوران را تجربه کردهاند میبینیم که مثل جمهوری اسلامی میتوان =نیروهای سیاسی آن دوران
آنها گوش نمیدهند و احتمالا این نوشته را نیست بلکه نسلهای جوانتر نیز قدرت قدرت و حکومت را در انحصار خود داشت و هیچ ،مطلقا هیچ ،برای عرضه
نیز هرگز نمیخوانند« ،هم از منظر توصیفی حول و حوش آن پرداخت. این تشخیص را دارند درست همانطور که نداشتند که اگر میداشتند،
و هم از منظر تجویزی مورد بررسی قرار اگر «جمهوری» ،آنهم با سابقهای بس میتوان بر اساس شواهد و اسناد تشخیص اندکی از وظایف خود را انجام نداد! انقلاب ۵۷میبایست مسیر
دهند»! البته هیچ اشکالی ندارد! هر کسی اندک (۴۰ساله؟!) و با تجربهای ناکام و داد قبل و پس از قرون وسطا بهتر از آن با این نگاه است که «ذکرخیر دوران دیگری در پیش میگرفت! چهل
میتواند هر چیزی را از هر منظری مورد ویرانگر و حقارتبار ،در کشوری که هزاران دوران بوده است! نه به این معنی که قبل گذشته در میان اقشاری از مردم و یا شعار سال گذشته در عین حال دوران
بررسی قرار دهد و «تجویز» هم بکند .اما سال پادشاهی بوده ،نظامی «ممکن» و پس از قرون وسطا ایدهآل بودهاند اما در دادن به نفع رضا شاه و دیگر شعارهایی از مستن ِد نا ز ا ی ِی د ر ما ننا پذ یر
این زحمت در حد همان مجادله بر سر قلمداد میشود که میتواند بار سنگین یک مقایسه ساده ،هر عقل سالمی شرایط این دست» که از سوی نشریه اینترنتی مخالفان مذهبی وغیرمذهبی
«تعداد دندانهای اسب» باقی میماند که دموکراسی و حقوق بشر را بر دوش بکشد، قرون وسطا را غیرانسانی و وحشتناک «میهن» مطرح شده ،هیچ «معنای
هیچ نقشی در میان مردمی که با مشکلات نظام پادشاهی نیز با سابقهی هزاران ساله تشخیص میدهد و اگر قرار باشد تصمیم جامعهشناختی یا سیاسی» ندارد جز تکیه پهلویهاست!
عملا موجود دست و پنجه نرم میکنند، آنهم با دورههای درخشان تاریخی ،دلیلی بگیرد در کدام دوران زندگی کند ،بعید «اقشاری از مردم» بر تجربه و عقل خود! =انقلاب ۵۷و روی کار آمدن
ندارد که چنین ظرفیتی را نداشته باشد! روشن است که اگر بعد از انقلاب اوضاع «نظام جمهوری اسلامی» به
خوشبختانه ،بازی نمیکند! به نظامهای پادشاهی موجود از جمله در است قرون وسطا را انتخاب کند! جامعه بهتر از پیش میشد« ،اقشاری خو د ی خو د ظر فی ِت نا چیز
برای من شکل نظام کمترین اهمیت را اروپا مراجعه شود .به تفاوتهای ایران و پس هیچ «توطئه» یا موضوع پیچیدهای از مردم» به فکر این نمیافتادند که «به مخالفان «استبداد پهلوی» را
دارد .همانگونه با جمهوری سرکوبگر مخالفم تاریخاش به عنوان یک کشور خاورمیانهای نفع رضاشاه و دیگر شعارهایی از این برای پذیرش و حمل دموکراسی
که با پادشاهی سرکوبگر! دفاع از خدمات و با کشورهای پادشاهی اروپا به همان اندازه دست» بدهند! اما قطعا بهبود وضع خود به نمایش میگذارد! ظرفیتی که
اصلاحات و دستاوردهای پادشاهی پهلوی میتوان استناد کرد که به تفاو تهایش با را نمیتوانستند جدا از آن دوران تصور «تفکر پنجاه و هفتی» در همین
به معنی تایید خطاها در آن دوران نیست. بکنند چنانکه امروز نیز گسست موجود و تقابل با شعارهای نوستالژیک
اما این را هم نادیده نمیگذارم که نیروهای جمهور یهای اروپا!! به فلاکت نشستن خود را جدا از آن دوران «اقشاری از مردم» نیز ،بار دیگر،
سیاسی آن دوران هیچ ،مطلقا هیچ ،برای ولی اگر بخواهیم به این پرسش پاسخ
عرضه نداشتند که اگر میداشتند ،انقلاب «سیاسی -عقیدتی» بدهیم بستگی به نمیبینند! متأسفانه ،به نمایش میگذارد!
۵۷میبایست مسیر دیگری در پیش این دارد که طرفدار چه نظامی باشیم! تمام موضوع بر سر دو تجربهی عینی و
میگرفت! چهل سال گذشته در عین حال طرفداران ایدئولوژیک جمهوری میگویند: عملی است :ایران پیش از ۵۷و پس از الاهه بقراط -دوران پنجاه ساله پهلویها
دوران مستن ِد نازای ِی درمانناپذیر مخالفان نع! و طرفداران ایدئولوژیک پادشاهی .۵۷هنوز چند میلیون شهروندی که در در تاریخ معاصر ایران دورانی درخشان
آن دوران نیز زندگی کردهاند در قید حیات است؛ نه به دلیل شکست و تخریبهای
مذهبی وغیرمذهبی پهلویهاست! میگویند :قطعا! هستند .اگرچه الزاما برای داشتن آگاهی و نظام جمهوری اسلامی! بلکه در خود و
اینکه آیا در پادشاهی پهلویها امکان عقل سالم و خردمند اما به مشاهده و شناخت لازم نیست در یک دوران یا مکان برای خود ،دورانی درخشان است .حتی
پیاده شدن دمکراسی در ایران وجود داشت بررسی میپردازد .با شمشیر چوبین به اگر به فرض محال انقلاب اسلامی سال ۵۷
یا نه ،بحثی است به شدت انحرافی زیرا در جنگ واقعیت نمیرود .اگر هدف ،بهروزی حتما زندگی کرد! به دستاوردهایی برتر از پیش نائل میشد،
شرایطی که گلوی «اروپای پیشرفته» در و همزیستی جامعه باشد ،صاحبان عقل انسان بطور غریزی در نخستین گام برای باز هم دوران پهلویها از نظر تاریخی و
چنگال فاشیسم و نازیسم فشرده میشد، سالم و خردمند تلاش میکنند تا فارغ از آگاهی از پدیدهها ،به مقایسه م یپردازد. فرهنگی ،دورانی درخشان به شمار میرود
انتظار دموکراسی در ایران داشتن بیشتر به شکل نظام ،منافع مردم را از نظر امنیت و حتی حواس پنجگانه نیز ،از دوران نوزادی، زیرا بر بستر انقلاب مشروطه توانست راه
ایران را از دوران سیاه قجر به سوی آینده
یک شوخی بیمزه شبیه است!
افراد و افکاری که خود بویی از آزادی بگشاید.
سیاسی و دمکراسی نبرده بودند ،در عمل نظام جمهوری اسلامی سبب گسست در
نیز ثابت کردند که نه تنها حاملان دمکراسی تاریخ معاصر ایران شده و اگرچه پدیدهای
نیستند بلکه به خدمت یک حکومت دینی ایرانی است اما معضلی جهانی به شمار
قرون وسطایی درآمدند تا سیاهترین دوران میرود که به شکل بنیادگرایی اسلامی
تاریخ معاصر ایران در شرایطی رقم زده گریبان کشورهای دیگر را گرفته است؛ این
شود که جهان در اواخر قرن بیستم و آغاز پدیده و بنیادگرایی فرقهای اما بیش از همه
قرن بیست و یکم با تحولات دمکراتیک معضل خود مسلمانان است که میبایست
و همچنین تکنولوژیک زیر و رو میشد! با بازنگری در آموختههای خود راهی
پادشاهان پهلوی در این زمینه نیز یک بیابند تا سرانجام در قرن بیست و یکم از
امتیاز نسبت به گروههای مخالف خود قرون وسطای خود عبور کرده و به زندگی
دارند :آنها هرگز مدعی دموکراسی نبودند
و هرگز ادعا نکردند که حکومتهایشان مسالمتآمیز با دیگران بپردازند.
مبتنی بر دمکراسی است!* عقل و تجربه در خدمت شناخت
مجموع هی این تأملات است که جامعه در ایران اما اگر آن پنجاه سال پهلویها
ایران را «توصیفناپذیر» میکند بطوری نمیبود ،مشروعهخواهان که در انقلاب
که نتوان برای آن چیزی «تجویز» کرد به مشروطه شکست خوردند ،بلایی چون
ویژه از سوی افراد و افکاری که تجویزهای طالبان افغانستان و یا وهابیون عربستان بر
قبلیشان در ویرانی و نابودی کشور نقش سر ایران میآوردند .به شخصه ،به عنوان
یک ز ِن نوعی که از مزایای آن دوران،
داشته است! اعم از کشف حجاب تا تحصیل رایگان و
انقلاب ۵۷و روی کار آمدن «نظام امکان رسیدن به بالاترین مقامات سیاسی و
جمهوری اسلامی» به خودی خود ظرفی ِت
ناچیز مخالفان «استبداد پهلوی» را برای
پذیرش و حمل دموکراسی به نمایش
میگذارد! ظرفیتی که «تفکر پنجاه و
هفتی» در همین تقابل با شعارهای
نوستالژیک «اقشاری از مردم» نیز ،بار
دیگر ،متأسفانه ،به نمایش میگذارد!
*این مطلب به درخواست و برای انتشار
در نشریهی اینترنتی «میهن» تهیه شد.