Page 12 - (کیهان لندن - سال سى و سوم ـ شماره ۱۹۸ (دوره جديد
P. 12

‫تأملات بهنگام؛‬                                                                                                                                                                  ‫صفحه ‪ - Page 12 - 12‬شماره ‪1664‬‬
                                                                                                                                                                                                    ‫جمعه ‪ 19‬تا پنجشنبه‪ 25‬بهمن ماه ‪1397‬خورشیدی‬
‫شارلاتانیسم دانشگاهی و بوی عفونت انقلاب‬
                                                                                                                                                  ‫دو قرن فراز و نشیب مطبوعات در ایران (‪)106‬‬

                                                                                                                                                                            ‫( کیهان لندن شماره ‪) 1287‬‬

‫ابراهیم یزدی و یاران انقلابی که عمدتا ناکام شدند از جمله صادق قطب‌زاده که‬                         ‫= چند سالی است که دکان‬                                    ‫احمد احـرار‬                           ‫ژنرال آیرونساید نیز در خاطراتش به‌نوبۀ‬
                                                                                                  ‫«تحلیلانقلاباسلامی»‪،‬بهکسب‬                                                                       ‫خود تصویر غم‌انگیز اوضاع را در این ایام‪،‬‬
‫اعدام شد‬                                                                                          ‫و کاری پر هیاهو و نا ‌ن و آبدار در‬                      ‫قرارداد شانس تصویب شدن ندارد‪.‬‬
                                                                                                  ‫دانشگاه‌های آمریکای شمالی‬                       ‫من جواب دادم که به‌هیچ وجه مجاز‬                                 ‫بدین گونه رقم زده است‪:‬‬
‫عمرش را در یکی از این دپارتما ‌نهای کذایی روزها در بازار مکاره علوم انسانی‪ ،‬متاع کسی‬                                                              ‫نیستم دربارۀ صرف‌نظر کردن از قراردادی‬           ‫«نخستین روز سال نو (میلادی) را به‬
‫«مطالعاتخاورمیانه»درآمریکایشمالیتلف خریدار دارد که به مدد وقاحت‪ ،‬نظریات‬                                         ‫تبدیل شده است‪.‬‬                    ‫که به‌امضای نمایندگان دو دولت رسیده است‬         ‫پرسه زدن در تهران گذراندم‪ .‬رفت و آمد‬
‫کرده و به فضای عمومی این بیزنس آشناست‪ ،‬عجیب و نامتعارف از خود صادر کند و بجای‬                     ‫=چه هواخواه انقلابات آمریکا‬                     ‫وارد مذاکره شوم‪ .‬مستوف ‌یالممالک پیغام خود‬      ‫چندانی به‌چشم نمی‌خورد‪ .‬تهران حالت‬
                                                                                                  ‫و فرانسه و روسیه باشیم و چه‬                     ‫و پاسخ مرا عیناً ب ‌هاطلاع احمدشاه رسانید و در‬  ‫شهر ورشکسته‌ای را داشت‪ .‬حتی در میدان‬
‫روشنگری‪ ،‬خاک به چشم مخاطبانش بپاشد‪.‬‬             ‫نیک م ‌یداند تنها چیزی که برای صاحبان این‬         ‫منتقدآنها‪،‬نم ‌یتوانمنکرشدکه‬                     ‫حضور اعلیحضرت ب ‌هصراحت تأکید کرد که در‬         ‫اصلی شهر نیز سربازی دیده نمی‌شد‪ .‬تنها‬
‫در سکانسی از فیلم «کما ‌لالملک» ساخته‬           ‫دکا ‌نها اهمیت ندارد‪ ،‬کشف حقیقت و تحلیل‬           ‫عظمتوتأثیرگذاریهمگیآنهابه‬                       ‫نظر دارد پس از دریافت فرمان نخست‌وزیری‪،‬‬         ‫یک پلیس بی‌حال از بازار اصلی مراقبت‬
‫علی حاتمی‪ ،‬جناب کمال‌الملک که برای‬              ‫واق ‌عگرایانه از ماجراهای منتهی به انقلاب‬         ‫واسطهحضوراندیش ‌ههایسترگ‬                        ‫افتتاح مجلس را به‌تعویق اندازد‪ .‬به‌دنبال‬        ‫می‌کرد‪ .‬هنگامی که بازارهای پیشاور و لاهور‬
‫آشنایی با هنر غرب به سفر فرنگ آمده‪،‬‬                                                               ‫فیلسوفان نامبرده بر این تحولات‬                  ‫شرفیابی مستوفی‪ ،‬اعلیحضرت رئیس‌دفتر‬              ‫را با آن همهمه و ازدحام به‌خاطر آوردم‪ ،‬از‬
‫در موزه لوور مشغول کپ ‌یبرداری از یکی از‬                                   ‫‪ ۱۳۵۷‬است‪.‬‬              ‫عظیم اجتماعی بوده است‪ .‬اما‬                      ‫مخصوص خود معین‌الملک را نزد من فرستاد‬           ‫دیدن وضع بازار تهران ی ّکه خوردم‪ .‬مردم شهر‬
                                                ‫ذکر این نکته نیز خالی از فایده نیست که‬            ‫پشتوانه فکری «انقلاب اسلامی»‬                    ‫و پیغام داد که از شنیدن حرفهای مستوفی‬           ‫عموماً غمگین و سوگوار به‌نظر می‌آمدند‪ .‬نه‬
                                                                                                  ‫چه بود و آثار چه کسانی موتور‬                    ‫دچار تعجب شده است‪ .‬تعجبش بیشتر از‬               ‫از لودگی رهگذران و مغازه‌داران نشانی بود و‬
‫دانشگا‌ههای آمریکای شمالی همگی و بدون تابلوهای تیسین‪ ،‬نقاش ب ‌یبدیل مکتب ونیز‬                     ‫محرک این ب ‌هاصطلاح «انقلاب»‬                    ‫این بابت بود که مشارالیه چگونه خودسرانه‬         ‫نه از روستائیانی که گل سرخ در گوشۀ لب‬
                                                                                                  ‫را روغنکاری می‌کردند؟ جلال‬                      ‫چنین پیغامی برای من فرستاده و تصمیم‬             ‫یا پشت گوش خود می‌گذاشتند‪ ،‬اثری دیده‬
‫است‪ .‬از بد حادثه‪ ،‬مظفرالدین شاه و اتابک‬         ‫استثنا همچون شرکت‌های تجاری اداره‬                 ‫آل احمد‪ ،‬علی شریعتی‪ ،‬رو ‌حالله‬                  ‫گرفته است افتتاح مجلس را به‌تأخیر اندازد‪.‬‬       ‫می‌شد‪ .‬به‌نظر نمی‌آمد از اهالی تهران یک‬
‫صدراعظم هم که در پاریس هستند‪ ،‬به قصد‬            ‫م ‌یشوند و سوددهی و جذب منابع مالی‪ ،‬حرف‬                                                           ‫معین‌الملک گفت از آنجا که هر دو عمل‬             ‫نفر هم از این که تبعۀ دولت محروسۀ ایران‬
‫تفرج به تماشای لوور م ‌یآیند و کما ‌‌لالملک را‬  ‫اول را در آنها م ‌یزند‪ .‬در چنین فضایی‪ ،‬کسانی‬             ‫خمینی‪ ،‬مهدی بازرگان‪...‬‬                   ‫مستوفی برخلاف میل و ارادۀ صریح ملوکانه‬          ‫است راضی و بدان مغرور باشد‪ .‬از تماشای این‬
‫م ‌یبینند‪ .‬مظفرالدین شاه با دیدن نقاشباشی‪،‬‬      ‫که منابع مالی تحقیقات را تأمین م ‌یکنند‪،‬‬                                                          ‫بوده‪ ،‬مأموریت تشکیل کابینه فی‌المجلس از‬         ‫چهره‌های افسرده و سرافکنده به‌تنگ آمدم‬
‫به او تکلیف م ‌یکند که همراه موکب همایونی‬       ‫خودبخود محتوا و گفتمان حاکم بر تحقیقات‬            ‫یوسف مصدقی‪ -‬این روزها‪ ،‬آنچه در روایات‬                                                           ‫و به یکی دو مغازۀ سمساری و عتیقه‌فروشی‬
                                                                                                  ‫رسمی«انقلاباسلامی»خواندهم ‌یشود‪،‬چهل‬                                  ‫وی سلب شده است‪.‬‬            ‫که توسط ارامنه اداره می‌شد سر زدم‪ .‬همۀ‬
‫به ایران بازگردد‪ .‬کما ‌لالملک که راضی به‬        ‫و تألیفات را شکل م ‌یدهند و کنترل م ‌یکنند‪.‬‬       ‫سالگ ‌یاش را م ‌یگذراند‪ .‬در فرهنگ ما‪ ،‬چنین‬      ‫پس از این مقدمه‪ ،‬رئیس دفتر مخصوص از‬             ‫آنها مایل بودند از مقاصد انگلیسی‌ها و‬
‫بازگشت نیست‪ ،‬بهانه م ‌یآورد که پژوهشش در‬        ‫با این اوصاف‪ ،‬مخالف جریان اصلی شنا کردن‬           ‫فرض م ‌یشود که چهل سالگی شروع دوران‬             ‫من سؤال کرد حالا چه کسی را برای تصدی‬            ‫سیاست انگلستان آگاه شوند‪ .‬می‌خواستند‬
‫آثار نقاشان فرنگی ناتمام است و هنوز باید وقت‬    ‫و بدون پی ‌شفر ‌ضهای کذایی بالا‪ ،‬به تحلیل‬         ‫پختگی و زمان کمال عقل است‪ .‬این موضوع‬            ‫مقام نخست‌وزیری صلاح می‌دانم‪ ،‬و خود او‬          ‫عقیدۀ مرا بدانند که آیا بلشویک‌ها به ایران‬
‫بسیاری صرف کند تا به رموز کار اساتید اروپایی‬    ‫ماجرا پرداختن‪ ،‬کاری سترگ است که ب ‌یشک‬            ‫اگر در مورد آد ‌مها صدق کند‪ ،‬در مورد پدیده‬      ‫پیشنهاد کرد که در این شرایط بهتر است‬            ‫حمله خواهند کرد؟ با صراحت می‌گفتند اگر‬
‫آشنا شود لذا بهتر است که به ایران باز نگردد‪.‬‬    ‫ازسویاصحابآکادمی‪،‬باچماق«غیرآکادمیک‬                ‫انقلاب بطور کلی و بخصوص انقلاب بهمن‪۵۷‬‬           ‫از خود سپهدار دعوت شود که کابینه‌اش را‬          ‫بلشویک‌ها به ایران بیایند آنها دیگر در این‬
                                                                                                  ‫ایران‪ ،‬صادق نیست‪ .‬چهل سالگی یک انقلاب‬           ‫ترمیم و تقویت کند و خود به‌ریاست دولت‬           ‫کشور نخواهند ماند و تصمیم دارند در چنین‬
‫بودن» و انگ «فقدان ب ‌یطرفی علمی» با آن مظفرالدین شاه در پاسخ کما ‌لالملک م ‌یگوید‬                ‫معمولا دوران افول و سقوط آن انقلاب است؛‬                                                         ‫صورت‪ ،‬از طریق بلوچستان به هندوستان‬
                                                                                                  ‫یکی به این سبب که در چنین زمانی بیشتر‬                                        ‫ادامه دهد‪.‬‬         ‫بگریزند‪ .‬تمام اجناس این مغازه‌ها را خرت‬
‫که‪« :‬کار جهان به اعتدال راست م ‌یشود»؛‬          ‫برخورد خواهد شد‪ .‬در نهایت‪ ،‬این یعنی غلبه‬          ‫افراد دخیل در واقعه انقلاب ریق رحمت را‬          ‫در جواب گفتم که چون به‌عکس ایام‬                 ‫و پرت‌های بی‌ارزش ساخت اروپا تشکیل‬
‫از آنجا که پادشاه ایران صدراعظمی مثل‬            ‫روایات مورد پسند فرقه تبهکار از ماجرای‬            ‫سر کشیده و زحمت حضورشان را از سر این‬            ‫گذشته دیگر در موقعیتی نیستم که بتوانم با‬        ‫می‌داد‪ :‬صندلی‌ها و تخت‌های پر زرق و برق‬
‫بیسمارک ندارد‪ ،‬احتیاجی هم به نقاشباشی‬           ‫انقلاب ‪ ۱۳۵۷‬در فضای دانشگاهی غرب عالم‪.‬‬            ‫دنیای فانی کم م ‌یکنند‪ .‬دیگر به این دلیل‬        ‫رساندن کمکهای مالی به دوام دولتهای ایران‬        ‫و جلف‪ ،‬گرامافون‌ها و جعبۀ موزیک‌های‬
‫«آنجوری» (اشاره به تابلوی تیسین م ‌یکند)‬        ‫حال اگر نخواهیم تن به پذیرش چنین‬                  ‫که شعارهای هر انقلابی از پ ِس گذ ِر چهار‬        ‫کمک کنم‪ ،‬مسؤولیت اخلاقی این اقدام را که‬         ‫ساخت بیرمنگام و امثال آن‪ .‬تازه‪ ،‬قیمت این‬
‫همندارد!شاهدرنهایت‪،‬مشنگانهاضافهم ‌یکند‬          ‫روایت‌های باسمه‌ای و مورد پسند فرقه‬               ‫دهه‪ ،‬بوی کهنگی م ‌یگیرند و قابل عرضه به‬         ‫بتوانم کسی را برای ریاست دولت پیشنهاد‬           ‫اشیاء ده‌برابر قیمت اصلی آنها بود‪ .‬فکر کردم‬
                                                                                                  ‫نس ‌لهای نو و جوانان تازه به عرصه رسیده‪،‬‬        ‫کنم ولی قادر به جلوگیری از سقوطش نباشم‪،‬‬         ‫شاید بتوانم از آنچه که پناهندگان و آوارگان‬
‫که‪« :‬همه چیزمان باید به همه چیزمان بیاید!»‬      ‫تبهکار بدهیم‪ ،‬باید چشم‌اندازی متفاوت‬              ‫نیستند‪ .‬موضوع قابل توجه در این میانه اما‬        ‫برعهده نمی‌گیرم‪ .‬دولتهای آتی ایران باید‬         ‫روس به‌جا گذارده‌اند‪ ،‬مانند چینی‌های‬
‫به قیاسی مظفرالدین شاهی‪ ،‬ما که‬                  ‫از راویان شارلاتا ِن چپگرا‪ /‬مسلما ِن مزین‬         ‫این است که هر چه از دوران انقلا ‌بها فاصله‬      ‫مطلقاً به حمایت خود ایرانیان متکی باشند‪»...‬‬     ‫عتیقۀ امپریال‪ ،‬شمایل‌های مذهبی‪ ،‬سماور‬
‫مونتسکیو و جان لاک و مارکس نداریم که‬            ‫به عنوان استادی را برگزینیم و پیه انگ‬             ‫م ‌یگیریم‪ ،‬تخیل و مهم ‌لبافی مفسران آنها‬        ‫بدین گونه بود که تشکیل دولت بار دیگر‬            ‫پیدا کنم اما به‌هیچ وجه‪ ،‬چیز جالبی نیافتم‪.‬‬
                                                ‫و توهین هواخواهان این َدکاتیر (فحش‬                ‫بعلاوه تأثیر اطلاعات و احوالا ِت زمان حال‪،‬‬      ‫به سپهدار تکلیف شد‪ .‬اما برگزیده شدن‬             ‫مغازه‌دارها در مقابل این اشیاء پول انگلیسی‬
                                                ‫نیست‪ ،‬جمع مکسر دکتر حسابش کنید) را‬                ‫نقشیاساسیدرروای ‌تهایامروزیازانقلا ‌بها‬         ‫تبعیدی‌های کاشان بدون رضایت شاه صورت‬            ‫یا هندی می‌خواستند و قیمتشان را به قران‬
                                                                                                                                                  ‫گرفت‪ .‬شاه نگران بود که انگلیسی‌ها برنجند‬        ‫یا تومان اعلام نمی‌کردند‪ .‬قصابی‌ها پر از‬
                                                ‫به تن خود بمالیم‪ .‬این کار البته در حوصله‬                                    ‫پیدا م ‌یکنند‪.‬‬        ‫و ایران را یکسره به‌حال خود رها کنند و با‬       ‫کبک‌های شکارشده بود که به‌قیمت هر‬
                                                                                                  ‫چند سالی است که دکان «تحلیل انقلاب‬              ‫فرا خواندن قوای خود و خودداری از کمکهای‬         ‫یک سه شیلینگ به‌فروش می‌رسید‪ .‬بیرون‬
                                                ‫یک مقاله مختصر نیست بلکه جستاری‬                   ‫اسلامی»‪ ،‬به کسب و کاری پر هیاهو و نا ‌ن و‬       ‫مالی‪ ،‬جاده را برای ورود بالشوی ‌کها بازگذارند‪.‬‬  ‫مغازه‌های قصابی نیز با گوشت شکار تزئین‬
                                                ‫درازدامن م ‌یطلبد؛ بنابراین نگارنده در چند‬        ‫آبدار در دانشگا‌ههای آمریکای شمالی تبدیل‬        ‫از این رو عقیده داشت که نصرت‌الدوله وزارت‬       ‫شده بود که هر پوند آن (=‪ 453‬گرم) فقط‬
                                                ‫سطر مختصری که در پی‌م ‌یآید‪ ،‬تنها آنچه‬            ‫شده است‪ .‬اساتید طاق و جفت کرس ‌یهای‬             ‫امور خارجه را به‌عهده گیرد تا اعتماد دولت‬       ‫معادل چند پنس قیمت داشت‪ .‬در خیابانها‬
                                                ‫سا ‌لهاست در روایات این َدکاتیر به عنوان‬          ‫«ایرا ‌نشناسی» در دپارتما ‌نهای «مطالعات‬                                                        ‫حتی یک اتومبیل هم دیده نمی‌شد و البته‬
                                                ‫«پشتوانه فکری انقلاب اسلامی» معرفی شده‬            ‫خاور میانه» و «شر ‌قشناسی» این دانشگا‌هها‪،‬‬        ‫محتش ‌مالسلطنه (حسن اسفندیاری)‬                ‫این امر با توجه به قیمت بنزین (هر گالن‬
                                                                                                  ‫با جذب بودجه از نهادهای مختلف دولتی یا‬                                                          ‫یک پاوند) غیرمنتظره نبود‪ .‬در یک گاراژ پنج‬
                                                ‫را به چالش م ‌یکشد تا جهالت عمیق حاکم بر‬          ‫غیرانتفاعی‪ ،‬رطب و یاب ‌سهای فراوان و گاه‬        ‫انگلیس جلب شود اما به‌خلاف انتظار وی‪،‬‬           ‫اتومبیل «اوورلند» نو دیدم‪ .‬نمایندۀ کمپانی‬
                                                ‫نظریات این اساتید‪ ،‬قدری پیش چشم خواننده‬           ‫مضحک را به اسم تحقیق و تألیف درباره علل‬         ‫محتشم‌السلطنه که از مخالفان شناخته‌شدۀ‬          ‫امیدوار بود هنگامی که همه قصد دارند‬
                                                                                                  ‫و ریش ‌ههای «انقلاب اسلامی» ‪ ۱۹۷۹‬میلادی‬         ‫قرارداد بود‪ ،‬به‌عنوان وزیر امور خارجه به وی‬     ‫از برابر بالشویکها بگریزند آنها را به‌فروش‬
                                                                   ‫هوشمند روشن شود‪.‬‬               ‫(‪ ۱۳۵۷‬خورشیدی) ایران‪ ،‬به عرصه علوم‬                                                              ‫رساند‪ .‬نمی‌دانستم که او برای پر کردن باک‬
                                                ‫انقلابات و تغییرات بزرگ اجتماعی‪ ،‬همگی‬                                                                                       ‫معرفی می‌شد‪.‬‬          ‫این ماشین‌ها چقدر پول خواهد گرفت و یک‬
                                                ‫حامل اندیش ‌ه بود‌هاند و موتور محر ‌کشان‪،‬‬                            ‫انسانی قالب م ‌یکنند‪.‬‬        ‫در مراسم معرفی وزرا‪ ،‬احمدشاه نارضایی‬            ‫باک پر از بنزین تا کجای جاده این اتومبیل‬
                                                                                                  ‫بسیاری از این اساتید‪ ،‬چپگرایانی سا ‌لها‬         ‫خود را پنهان نکرد و به‌طعنه گفت بعضی‌ها‬         ‫را پیش خواهد برد‪ .‬با این حال من اعتقادی به‬
                                                ‫پشتوان ‌ههاییفلسفیبودهکهگفتماناصلیآن‬              ‫دور مانده از وطن هستند که نه تنها از آنچه‬       ‫به کسب وجاهت ملی بیشتر اهمیت می‌دهند‬            ‫حملۀ بالشویکها نداشتم‪ .‬در خیابان‪ ،‬گله‌های‬
                                                                                                  ‫در دوران انقلاب بر ایران گذشته تجربیات‬          ‫تا حفظ مصالح مملکت‪ .‬محتشم‌السلطنه نیز‬           ‫گدا دستشان دراز بود و تک ّدی می‌کردند‪ .‬بین‬
‫انقلاب «آنجوری» داشته باشیم! این است‬            ‫انقلا ‌بها را ساخت ‌هاند‪ .‬به عنوان مثال‪ ،‬پشتوانه‬  ‫دست اولی ندارند بلکه به واسطه رسوبات‬            ‫این طعنه را تاب نیاورد و گفت «اعلیحضرت‬          ‫آنها مرد کوری هم بود که پسری عصاکشی‬
‫که دکاتیر «ایران‌شناس»‪ ،‬خیلی رندانه‬             ‫فکری انقلاب کبیر فرانسه افکار مونتسکیو‪،‬‬           ‫کمونیستی بجا مانده در ذه ‌نشان‪ ،‬به هیچ‬          ‫مثل این که از وجود امثال ما در کابینه‬           ‫او را می‌کرد‪ .‬اینها همه تصویری تیره از یک‬
‫و زیرپوستی‪ ،‬معیار سنجش فهم و شعور‬               ‫ولتر‪ ،‬روسو و اصحاب دایر‌هالمعارف بود‪ .‬استقلال‬     ‫روی نمی‌توانند داوران منصفی نسبت به‬             ‫نگرانند‪ .‬مشکلی نیست‪ .‬یک بار به کاشان‬            ‫درماندگی حا ّد به‌شمار می‌آمد‪ .‬چه وقت‬
                                                ‫آمریکا را کسانی چون جفرسون‪ ،‬همیلتون‪،‬‬              ‫ایران دوران پهلوی باشند‪ .‬بخشی دیگر از این‬       ‫تبعید شدیم و اگر مایل باشند می‌توانند باز‬       ‫مرد نیرومندی برای حکومت بر ایران از راه‬
                                                ‫آدامز و فرانکلین رهبری کردند که فکرشان‬            ‫اساتید «ایرا ‌نشناس»‪ ،‬جماعتی از فرنگیان‬         ‫هم ما را تبعید کنند‪ .‬منتها بهتر است این‬         ‫می‌رسید؟ بی‌تردید اگر رهبری از جایی ظهور‬
                                                                                                  ‫«چش ‌مآبی» هستند که قریب به اتفا ‌قشان‬          ‫بار همه‌مان را به نقطه‌ای دورتر‪ ،‬به بغداد یا‬
‫ایران ‌یجماعت را خردباختگانی امثال خمینی‪،‬‬       ‫متکی بر آثار تامس هابز و جان لاک بود‪.‬‬             ‫بدون اینکه درست فارسی بدانند یا حتی پای‬         ‫هندوستان تبعید بفرمایند تا کاملا از ش ّر ما‬             ‫نمی‌کرد‪ ،‬کشور از میان می‌رفت‪»...‬‬
‫آ ‌لاحمد‪ ،‬شریعتی و بازرگان فرض م ‌یکنند‬         ‫همچنانکه پشتوانه فکری انقلاب اکتبر روسیه‬          ‫مبارکشان را به خاک ایران گذاشته باشند‪،‬‬                                                          ‫در چنین احوالی‪ ،‬سپهدار به دربار احضار‬
‫و با رذالت بر حضور متفکرانی چون فروغی‪،‬‬          ‫آثار هگل‪ ،‬مارکس‪ ،‬انگلس‪ ،‬لنین‪ ،‬تروتسکی‪،‬‬            ‫با وقاحتی مثا ‌لزدنی خود را صاح ‌بنظر در‬                      ‫وجیه‌الم ّله‌ها آسوده شوند!»‬      ‫شد و بار دیگر فرمان ریاست وزرایی دریافت‬
‫تق ‌یزاده‪ ،‬کسروی‪ ،‬هدایت و آرامش دوستدار‪،‬‬        ‫باکونین و… بود‪ .‬چه هواخواه این انقلابات‬           ‫مسائل ایران م ‌یدانند و از چپ و راست مقاله‬      ‫به‌دنبال این گفت و شنود‪ ،‬که با رسوم‬             ‫داشت اما ‪ 26‬روز طول کشید تا توانست‬
                                                ‫باشیم و چه منتقد آنها‪ ،‬نم ‌یتوان منکر شد که‬                                                       ‫جاری تناقض داشت‪ ،‬سه وزیر کابینه در حالی‬
                        ‫چشم م ‌یبندند‪.‬‬                                                                ‫و تحقیقات در باب ایران صادر م ‌یکنند‪.‬‬       ‫که تنها چند ساعتی بر عمر وزارتشان گذشته‬                 ‫کابینۀ جدید خود را تشکیل دهد‪.‬‬
                                                                                                  ‫این هر دو گروه‪ ،‬هر چند گاهی با هم تعارض‬         ‫بود استعفا دادند و سیزده روز بحرانی دیگر‬        ‫در این فاصله‪ ،‬یک بار زمانی که سپهدار‬
‫عظمت و تأثیرگذاری همگی آنها به واسطه در جواب این دکاتیر‪ ،‬بدون تعارف باید گفت‬                      ‫منافع پیدا م ‌یکنند و برای گرفتن پول از‬         ‫گذشت تا سرانجام‪ ،‬فتح‌الله اکبر (سپهدار)‬         ‫بعد از سیزده روز وزرای خود را برگزیده و‬
                                                                                                  ‫نهادهای خارج از دانشگا‌هها یا کسب موقعیت‬        ‫دومین کابینۀ خود را بدین شرح تشکیل داد‪:‬‬         ‫برای معرفی به حضور شاه برده بود‪ ،‬واقعه‌ای‬
‫که انقلاب ‪ ۵۷‬به همان سادگی و ب ‌یمایگی و‬        ‫حضور اندیش ‌ههای سترگ فیلسوفان نامبرده‬            ‫در دانشگاه محل تدری ‌سشان بر سر و کله هم‬        ‫سپهدار اعظم (رئیس‌الوزرا و وزیر داخله)‬          ‫موجب شد سه وزیر او استعفا کنند و بحران‬
‫بلاهت جاری در آثار رهبران فکر ‌یاش بود‪ .‬بنا‬       ‫بر این تحولات عظیم اجتماعی بوده است‪.‬‬            ‫م ‌یکوبند‪ ،‬اما در مجموع برای حفظ کسب و‬          ‫ـ میرزا حسن خان محتشم‌السلطنه (وزیر‬             ‫از سر گرفته شود‪ .‬این سه وزیر عبارت‬
‫بر همان معیارهای غر ‌ضورزانه و الکنی که این‬                                                       ‫کار کذای ‌یشان‪ ،‬در اتحاد با یکدیگر روای ‌تهایی‬  ‫امور خارجه) ـ حسنعلی خان نصرالملک‬               ‫بودند از محتشم‌السلطنه‪ ،‬ممتازالملک‬
‫اساتید مروج آنها هستند‪ ،‬جمهوری اسلامی‬           ‫اما پشتوانه فکری «انقلاب اسلامی» چه بود‬           ‫کمابیش مشابه و سرشار از دروغ را درباره انقلاب‬   ‫(وزیر فوائد عامه و تجارت) ـ اسماعیل خان‬         ‫و مستشارالدوله‪ ،‬که به‌سبب مخالفت با‬
‫جایی است که پس ‌تتری ِن نوع بشر آنجا به هم‬      ‫و آثار چه کسانی موتور محرک این ب ‌هاصطلاح‬         ‫بهمن‪ ۵۷‬تولیدکردهورواجم ‌یدهند‪.‬دربیشینه‬          ‫امین‌الملک (وزیر معارف) ـ عباس میرزا‬            ‫قرارداد وثوق‌الدوله به کاشان تبعید شده‬
                                                ‫«انقلاب» را روغنکاری م ‌یکردند؟ بنا به نظر‬        ‫این روای ‌تها‪ ،‬محمدرضا شاه پهلوی دیکتاتوری‬      ‫سالارلشکر (وزیر عدلیه) ـ امیرنظام (وزیر‬         ‫بودند و شرکتشان در کابینه نشان از تزلزل‬
                                                                                                  ‫اصلا ‌حناپذیر و دس ‌تنشانده آمریکا‪ ،‬رو ‌حالله‬   ‫جنگ) ـ سردار معتمد (وزیر پست و تلگراف)‬          ‫ارادۀ سپهدار در تشکیل مجلس و به‌تصویب‬
‫م ‌یرسند‪ .‬از آخوند خم ‌سبگیر َق ّواد و بازاری‬   ‫َدکاتیر«ایرا ‌نشناس»واساتیدتحلیلگر«انقلاب‬         ‫خمینی مبارزی مستقل‪ ،‬محبوب و هوشمند‬              ‫ـ میرزا عیسی خان (کفیل وزارت مالیه)‬
‫محتکر نزولخوار تا لُم َپ ‌نپرولتاریای حزب باد‬   ‫اسلامی» در فرنگ‪ ،‬مهملات سرشار از عقده‬             ‫و همچنین‪ ،‬اکثریت جامعه ایران مسلمانانی‬          ‫ـ میرزا حسین خان ادیب‌السلطنه (معاون‬                ‫رساندن قرارداد ایران و انگلیس داشت‪.‬‬
‫و کمونیس ِت شیعه بان ‌کزن‪ ،‬همگی در انقلاب‬       ‫جلال آ ‌لاحمد در «غربزدگی»‪ ،‬هذیا ‌نهایی از‬        ‫تشنه حکومتی غر ‌بستیز معرفی م ‌یشوند‪.‬‬                                                           ‫هنگامی که پس از استعفای سپهدار‪،‬‬
‫‪ ۱۳۵۷‬گرد هم آمدند و با فریفتن مردمی که‬          ‫قماش «حسین وارث آدم» و «فاطمه فاطمه‬               ‫این روایات ب ‌ه اصطلاح آکادمیک‪ ،‬اصلاحات‬                                     ‫رئیس‌الوزرا)‪.‬‬       ‫به‌توصیۀ «نورمن» از مستوفی‌الممالک‬
‫تنشان د‌هها بار بیشتر از ذهنشان فربه شده‬        ‫است» صادره از بخارات معده علی شریعتی‪،‬‬             ‫اجتماعی و رشد متوازن اقتصادی دو دهه آخر‬                                                         ‫برای تشکیل کابینه دعوت شده بود او‬
                                                                                                  ‫حکومت پهلوی را یا مطلقا نادیده م ‌یگیرند‬                                                        ‫قبول مسؤولیت را مشروط بدان کرد که‬
‫«کش ‌فالاسرار» و «حکومت اسلامی» (ولایت بود‪ ،‬نخستین حکومت گانگسترهای شیع ‌هگرا‬                     ‫و یا ب ‌یاهمیت و ناکارآمد جلوه م ‌یدهند‪.‬‬                                                        ‫خود را از قید تعهداتی که قرارداد ‪1919‬‬
                                                                                                  ‫جالب اینکه چنین روایاتی‪ ،‬چنان مورد پسند‬                                                         ‫برعهدۀ ایران می‌گذاشت برهاند‪ .‬نورمن در‬
‫بر زمین را بر پا کردند‪ .‬برای فهمیدن انحطاطی‬     ‫فقیه) اثر ذهن علیل و بیمار رو ‌حالله خمینی و‬      ‫دستگاه تبلیغاتی فرقه تبهکار اشغالگر ایران قرار‬                                                  ‫تلگرافی به‌تاریخ نوزدهم ژانویه ‪ 1920‬به‬
‫که ایران ما در این چهار دهه به آن دچار شده‪،‬‬     ‫یاو‌ههای فکلی ُم َخ َّبط نمازخوانی چون مهدی‬       ‫م ‌یگیرند که معمولا بدون کوچکترین سانسور‬
‫نیازی به مدرک دکترای «ایرا ‌نشناسی» و‬           ‫بازرگان (متخصص محاسبه ِجرم آب ُکر به‬              ‫یا بازنگری‪ ،‬به سرعت به فارسی ترجمه و توسط‬                                                                              ‫لندن گزارش داد‪:‬‬
‫خواندنآثار میشل فوکوو تِدااسکا ‌چپُلنیست؛‬       ‫طریقه ترمودینامیک!)‪ ،‬پشتوانه فکری انقلاب‬          ‫بنگا‌ههای بزرگ چاپ و نشر کتاب ایران‪ ،‬با‬                                                         ‫«روز شانزدهم ژانویه مستوفی‌الممالک‬
‫اگر شام ‌های تیز داشته باشید و جیر‌هخوار لابی‬                                                                                                                                                     ‫مأموریت تشکیل کابینه را با کمال اکراه‬
                                                              ‫اسلامی را تشکیل م ‌یدادند‪.‬‬              ‫سهمیه کاغذ دولتی‪ ،‬روانه بازار م ‌یشوند‪.‬‬                                                     ‫به‌عهده گرفت و روز بعد پیامی به‌این مضمون‬
                                                                                                  ‫از آنجا که نگارنده خود چند صباحی از‬                                                             ‫برای من فرستاد که اگر موفق به تشکیل‬
‫فرقه تبهکار در فرنگ نباشید‪ ،‬بوی عفونت‬           ‫در کسب و کار این شارلاتان‌های‬                                                                                                                     ‫کابینه شود از تقدیم قرارداد ایران و انگلیس‬
‫«انقلاب اسلامی» را از هزاران کیلومتر دورتر‬      ‫«ایرا ‌نشناس»‪ ،‬چرت و پر ‌تهای منتشره از‬                                                                                                           ‫به مجلس معذور است زیرا می‌داند که این‬
                                                ‫امثال آ ‌لاحمد و شریعتی یا تُرهات ویرانگر و‬
                      ‫حس خواهید کرد‪.‬‬            ‫وط ‌نسوز مندرج در نوشت ‌ههای خمینی‪ ،‬ما ّده‬
‫در وضع فعلی‪ ،‬ما ایران ‌یجماعت نیازی به‬          ‫لازم برای سر هم کرد ِن یک روایت تخیلی و‬
‫تحلیل فرنگ ‌یپسند انقلاب ‪ ۱۳۵۷‬نداریم‪.‬‬

‫مجعول از فکریه «انقلاب اسلامی» را فراهم این وط ِن عفون ‌تزده بیشتر از همیشه محتاج‬

‫م ‌یکنند‪ .‬این جماعت‪ ،‬خوب م ‌یدانند که این پن ‌یسیلین است نه آب ُکر!‬
   7   8   9   10   11   12   13   14   15   16   17