Page 12 - (کیهان لندن - سال سى و ششم ـ شماره ۲۵۶ (دوره جديد
P. 12
صفحه - Page 12 - 1۲شماره 1۷۲۲
جمعه ۲۲تا پنجشنبه ۲۸فروردین ماه ۱۳۹۹خورشیدی
تأملات بهنگام؛ جماعت غاصبان و دو قرن فراز و نشیب مطبوعات در ایران ()1۶4
خودارضائی سیاسی
احمد احـرار ( کیهان لندن شماره ) 134۵
خود پسانداز کرده بود به سمت قزوین و کرمانشاهان عبدالله مستوفی در خاطرات خود مینویسد« :سردار
عزیمت نمود که از راه بغداد و بیروت به اروپا عزیمت سپه از واقعات سال گذشته ،و حملهای که از طرف مجلس
کند .سردار سپه هم برای آن که نفس کسی به نفس او به او شده بود ،تجربهآموز گشته و به بُرش بزرگترین اسلحۀ
نرسد ،و درحقیقت مثل رئیس مستحفظین مأمور تبعید، حکومت ملی یعنی روزنامه پی برده و درصدد داشتن این
تا سرحد ایران و عراق او را مشایعت یا بهتر بگوئیم این پشتیبان برآمده ،و عدهای از روزنامههای وزین را طرفدار
خود کرده بود .این روزنامهها هم او را به تحسینها و
جنازۀ سلطنت قاجاریه را تشییع کرد». ستایشهای خود ،بهمورد و بیمورد ،نوازش داده و در
سیروس غنی در کتاب تحقیقی خود (برآمدن رضاشاه) موارد لزوم پشتیبانیهایی از او میکردند .در این موقع که
مینویسد« :شاه از دستپاچگی ،روز یازدهم آبان ،پنج روز کابینۀ مشیرالدوله استعفا کرد این روزنامهها نیز مقالات
پیش از موعد مقرر حرکت کرد .عزیمت او ازقضا فردای اساسی راجع به حکومت قدرت نوشته در اطراف مح ّسنات
روزی بود که سلطان محمد ششم پادشاه عثمانی از رئیس دولتی که تمام اقتدارات را در کف گرفته کشتی
سلطنت کنارهگیری کرد و در ترکیه اعلام جمهوری شد. طوفاندیدۀ وطن را به ساحل نجات و سرمنزل مقصود
بهقول اِل ِولساتن احمدشاه و رضاخان هیچ کدام متوجه
سمبولیسم قضیه نبودند و تصادف چه از این بالاتر که رساند ،قلمفرساییهایی نمودند».
چند ماه بعد ،در فروردین ۱۳۰۳از تأسیس جمهوری در فردای روزی که سردار سپه فرمان ریاست وزرایی خود
ایران هواداری شد .رضاخان پس از مشایعت شاه تا مرز را دریافت داشت ،این بیانیه بهامضای او در روزنامهها
کشور ،روز ۲۰آبان به تهران بازگشت و اصناف بازار در
انتشار یافت:
محمدجواد ظریف سردمدار دروغ ،هوچیگری و تبلیغات جمهوری اسلامی ابلاغیۀ ریاست وزرا
یا تخصیص بخش مرغوبتر مال را ترجمه عبارت انگلیسی Political =عمله و اکره فرقه تبهکار تصویر روی جلد کتاب سیروس غنی ،چاپ تهران. نظر به این که بندگان اعلیحضرت اقدس همایونی
به خود ندارد. Masturbationاست. در داخل و خارج از کشور، عنوان اصلی کتاب چنین است: برای معالجه و رفع کسالت مزاج تصمیم به مسافرت به
برای انحراف ذهن جامعه اروپا فرمودند ،عین دستخط ملوکانه را که در این موضوع
شرکای یک ِملک بدون اجازه معمولا در هر ساختار قدرتی که ایران ،تحریم را علتالعلل IRAN AND THE RISE OF REZA SHAH شرف صدور یافته بهاطلاع عموم میرساند ـ سردار سپه
یکدیگر حق استفاده از منافع آن را دچار بحرانهای مستمر شده باشد، و سبب اصلی وضع ناهنجار
ندارند و هیچیک از آنها هم نمیتواند «خودارضائی سیاسی» به عنوان فعلی معرفی میکنند و ضیافت بزرگی مقدم رئیسالوزرای جدید را گرامی داشتند. رئیسالوزراء
س ِر خود بخشی از ملک مشاع را از ترفندی برای تغییر وضعیت روانی تلاش دارند که نهادهای شواهد کافی در دست است که رضاخان حتی قبل از تصمیم ملوکانه
اصل آن جدا کند و مورد بهرهبرداری جامعه ،از ناحیه یک یا چند نیروی سر کو بگر مو ر د تحر یم رسیدن سالگرد کودتای سوم اسفند خود را رهبر طبیعی عارضۀ کسالت مزاجی که چندی قبل موجب مسافرت
قرار دهد؛ چه رسد به اینکه کل مال شریک در قدرت پیشنهاد میشود تا چو ن سپا ه پا سد ا ر ا ن کشور محسوب میکرد .در دی ماه ۱۳۰۱چند هفته اروپا شد و تصور میکردم بکلی رفع نقاهت شده است،
را تصاحب کند و به تنهایی از آن افکار عمومی را از پرداختن به علت انقلاب اسلامی را ،همارز پیش از سقوط دولت اول قوام ،به وابستۀ نظامی بریتانیا مجدداً ظاهر ،و با نهایت تأسف غیبت موقتی ما را از وطن
بحران منحرف کرده و اکثریت مردم شهروندان معمولی ایران گفته بود که اعتمادش به شاه از دست رفته و در فکر برپا عزیز برای استعلاج و ضرورت معالجه ایجاب مینماید.
منتفع شود. را مشغول به حواشی قابل کنترل از قلمداد کنند و هر دو را کردن یک جمهوری است .در سالگرد کودتا بیانیهای در انشاءاللهتعالی روز یکشنبه ۲۴ربیعالاول ۱۳۴۲از تهران،
حال اگر بخشی از شرکای یک یکی از روزنامههای تهران منتشر کرد و مسؤولیت کودتا از خط بغداد به طرف اروپا حرکت خواهیم کرد ،و مقرر
ِملک مشاع با قلدری و با تکیه به زور ناحیه شرکای قدرت کنند. قربانی تحریمها بدانند. را بهعهده گرفت .در آنجا میگفت من مسؤول فکر و فرمودیم در غیاب ما ،برادر کامکار ولیعهد به امور مملکتی
اسلحه ،حق اکثریت شرکای ِملک را در حال حاضر ،هیچ صاحب خرد = کشور ایران به مثابه مسؤول اجرای آن بودم .این بیانیه در پاسخ بیانیۀ مفصلی رسیدگی نموده مطالب مهمه را بهعرض رسانیده و از
پایمال کنند و انتفاع از آن را به خود منصفی شک ندارد که علت اصلی و ِمل ِک مشاع که به تک تک بود که چند روز پیش درآمده بود مبنی بر این که فیروز مجاری امور ما را مطلع سازد.
و وابستگانشان اختصاص بدهند، بنیادین تمام معضلات ریز و درشتی ایرانیان تعلق دارد ،بیش از (نصرتالدوله) محرک اصلی کودتا بود ولی سیدضیاء بر در این موقع سعادت ملت را از خداوند مسألت
این وضعیت به چه تعبیر میشود؟ که گریبان مردم ایران را گرفتهاند، چهار دهه است در تصرف او پیشدستی نمود .اظهارات رضاخان در ر ّد این نظر صرفاً مینماییم و اطمینان داریم در غیاب ما موجبات نظم و
در دانش حقوق -و حتی در نوع حکومتورزی بَ َدوی و نامتمدن ُعدوانی اقلیتی کوچک خودنمایی نبود .ابراز اعتماد به نف ِس دربس ِت مردی بود آسایش عمومی کاملا ملحوظ و برقرار خواهد بود ،و مقرر
فقه اسلام ِی مورد قبول تبهکاران نظام جمهوری اسلامی است .این اما تبهکار و تمامیتخواه که میدانست به کجا میرود ولی از روی حزم و احتیاط، میفرمائیم عموم ادارات از لشکری و کشوری با ح ّس
حاکم -به این عمل «تصرف ُعدوانی» مافیای حکومتی که مثل یک شرکت از ساکنانش قرار گرفته و صبر و روزشماری کرده بود .مملکت ،به چشم خود نمای ِش شاهپرستی و وظیفهشناسی که در هر مورد از خودشان
میگویندُ « .عدوانی» لغتی عربی سهامی اداره میشود ،عامل همه منابع و امکاناتش توسط آمد و رفت سیاستمداران خوشنام ولی بیثمر را دیده بود. بروز دادهاند طوری مراقب خدمت باشند که در غیاب ما
است که به فارسی« ،تجاوزکارانه» نابسامانیها و فلاکتهایی است این گروه جنایتکار غارت کارآیی رضاخان در سر و سامان دادن قشون و از میان وجهاً منالوجوه خلاف نظم و انتظاری در امور مملکت
معنی میشود .تصرف ُعدوانی ِملک که وطن ما را به لبه پرتگاه نیستی شده است .اکثریت جامعه بردن شورشیان شمال هم در ضمن بر شهرت او افزود. حادث نشود .انشاءالله تعالی بزودی پس از تکمیل معالجه،
ُمشاع یعنی غصب تجاوزکارانه سهم کشانده است .از ورشکستگی اخلاقی پس از سالها تحمل رنج ِصرف این که وزیر جنگ مانده بود و فقط به امور نظامی خودمان هم به پایتخت مراجعت خواهیم کرد .شانزدهم
مشترک همه صاحبان آن ِملک از و اقتصادی جامعه تا فساد گسترده و و ستم ،مدتی است که پرداخته بود او را به سرنوشت معمولی سیاستمداران گرفتار ربیعالاول ۱۳۴۲ـ شاه
عمیق حاکم بر دستگاه اداره کشور، فعالانه به اعتراض برخاسته نکرد و کسی او را با قدرتهای خارجی ارتباط نداد .وقتی تحلیل عبدالله مستوفی از روی کار آمدن دولت
سوی اقلیتی از شرکای ِملک. همه ناشی از جهل و خیانت توأمانی و خواهان برانداز ِی این برایش مسلم شد که دیگر رقیبی نمانده است پا پیش نهاد جدید و سفر شاه به اروپا چنین است:
وضع فعلی کشور ما ،فارغ از است که سردمدارن این فرقه تبهکار تبهکاران و احقاق حق خود «معلوم نیست که اعلیحضرت تاج و تخت را بدرود گفته
هیاهوها و خودارضائیهای سیاس ِی بر سر باشندگان ایرانزمین آوار و جبران خسارتهای این و دعوی نخستوزیری کرد. تشریف میبردند که کی در اینجا دست بالا کرده برای
هواخواهان و مزدوران جمهوری کردهاند .در وضعیت فعلی ،عمده چهار دهه نکبتبار شدهاند غریزه امری بسیار مهم است .رضاخان در تمام این خاطر ایشان َکتهای سردار سپه را ببندد و به ایشان اعلام
اسلامی ،دقیقا شبیه به مثال بالاست. شرکای «شرکت سهامی جمهوری و عزم جزم کردهاند تا سالیان میدانست که آنچه هموطنانش میخواهند ثبات نماید که از فرنگ تشریف بیاورند و بعد از بهدست آوردن
امرو ِز روز ،سرزمین ایران که ِملک اسلامی» ،آنچنان در ِگل مشکلات ایران را از این تبهکاران و امنیت داخلی است .در نخستین بیانیهاش پس از قدرت از کفداده ،سردار سپه کتبسته را تنبیه یا آزاد یا
ُمشاع تمام ایرانیا ِن ساکن سراسر ریز و درشت اداره کشور ماندهاند نخستوزیری بر همین نکته تکیه کرد ...از این گذشته، تسلیم محاکمه و مجازات نمایند؟! شاید فکر میکردهاند
گیتی است ،در تصرف تبهکارانی که برای منحرف کردن اذهان پس بگیرند. رضاخان همزبان مردم شده بود و حال و هوای تازهای که در که سردار سپه از ولیعهد بیش از ایشان ملاحظه خواهد
است که هزاران بار بیشتر از سهام مردم ناراضی ایران ،به هر ریسمان کشور رخ مینمود مردم به فکر هویت ملی ،بهفکر رهایی از کرد و به گل روی «حسنجون» (محمدحسنمیرزا) دست
ُمشاع ناشی از تابعیتشان ،کشور را یوسف مصدقی -این روزها، سلطه و نفوذ خارجی افتاده بودند ...رضاخان حدود پنج ماه از زیادهطلبی برخواهد داشت!
چاپیدهاند و حق اکثریت خاموش و پوسیدهای چنگ میزنند. دلدادگان پیدا و پنهان رژیم جمهوری پیش از نخستوزیریاش ،به لورین (وزیر مختار انگلیس) بعضیها معتقدند که این پادشاه در حدود سیصد
کمتوان جامعه را هم غصب کردهاند. حالیه ،انتشار جهانی و گسترده اسلامی ،اعم از جیرهخورهای داخلی گفته بود ایران مادام که سرتاسر زیر اقتدار بی چون و چرای جلد از کتابهای ی ّکهچین معاصر را خوانده و خود را به
شوربختانه اکثریت این غاصبان، ویروس ُکرونا ،بهانه خوبی شده برای و مزدوران خارجنشین آن ،به دست حکومت واحد مرکزی درنیاید ،مادام که افراد غیرنظامی معلومات جدید آراسته بوه است .البته آنها که با او سر و
بخشی از مردم ایران هستند که با «خودارضائی سیاسی» و منحرف و پا افتادهاند که از نمد ماجرای خلع سلاح نشوند و قدرت فیزیکی در دست دولت تمرکز کار زیادتری داشتهاند بهتر از من میتوانند در صحت و
پایمال کردن حقوق و سهام دیگر کردن افکار عمومی از ناکارآمدی و همهگیری ویروس ُکرونا ،کلاهی نیابد روی نظم و استقلال نمیبیند .مسؤولیت محافظت سقم این جمله اظهار عقیده کنند ولی من از این رفتار
ایرانیان ،کشور تاریخی و محترم ما را فساد نهادینه شده در نظام جمهوری برای خود و اربابانشان راست و اتباع باید با دولت باشد نه با خوانین مح ّلی .نفوذ خارجی که در این موقع باریک ،با یک پُف کشور را سرداده و رفته
تا لبه پرتگاه فروپاشی و فلاکت مطلق اسلامی .بنابراین ،عمله و اکره فرقه ریس کنند و به هر ترفندی که که تبعۀ ایران را بهجای دولت خود متکی به دولتی بیگانه است او را مرد چیزخواندهای نمیتوانم بهشمار بیاورم مگر
بردهاند و به هیچ روی هم حاضر به تبهکار در داخل و خارج از کشور، شده ،این حکومت تبهکار را از این که بگویم کتابهایی که اعلیحضرت خواندهاند همه در
پذیرش حق دیگر شهروندان در این برای انحراف ذهن جامعه ایران، مهلکه خردکننده تحریمهای ایالات سازد باید از بین برود... تصوف ضد مادی بوده است و بقدری در این درویشی پیش
تحریم را علتالعلل و سبب اصلی متحده برهانند .به نظر میرسد که شکل و قامت رضاخان هم بسیار به او کمک کرد. رفته بودهاند که اصلا علاقهای به تاج و تخت نداشتهاند.
ِملک ُمشاع نیستند. وضع ناهنجار فعلی معرفی میکنند بازار نامهپراکنی و عرضاندام مجازی بسیاری از ناظران آن زمان سادگی و وقار طبیعی او را شاید منتظر بوده است ملت اجتماع کند و قدرت قانونی
کشور ایران بیش از چهار دهه است و تلاش دارند که نهادهای سرکوبگر این طایفه به مدد دوپینگ پولهای ستودهاند .در گردهماییها غالباً نجوش و گوشهگیر بهنظر را که یک بار بهموجب قانون اساسی به او تفویض کرده
در تصرف ُعدوانی اقلیتی کوچک اما مورد تحریم چون سپاه پاسداران غارتشده و دستورالعملهای ارسالی میرسید .صدای محکم و رسا نداشت و سخنران قابلی هم و او بواسطۀ مهملیهای خود آن را از دست داده است
تبهکار و تمامیتخواه از ساکنانش انقلاب اسلامی را ،همارز شهروندان از محمدجواد ظریف -نماینده نبود .قدرت از او میتراوید ولی فاقد جذبۀ جادویی بود. دومرتبه جمعآوری کرده و مجدداً تسلیم ایشان بنماید.
قرار گرفته و منابع و امکاناتش معمولی ایران قلمداد کنند و هر دو بیرقیب پلشتی ،ریاکاری ،وقاحت و آدم کمحرفی بود و بهندرت نطق طولانی میکرد .وقتی آنهم ملتی که چندین بار امتحان کرده و دانسته است که
توسط این گروه جنایتکار غارت شده حقارت فرقه تبهکار -دوباره گرم شده ناچار میشد سخنرانی کند مختصر میگفت و بهاصل تاکش به کشمش میخورد ایشان تاج و تخت را سرداده
است .اکثریت جامعه پس از سالها را قربانی تحریمها بدانند. و با این حساب ،معرکه یقهگیری و در یکی از هتلهای فرنگ لم میدهند!
تحمل رنج و ستم ،مدتی است که واقعیت اما مدتهاست که برای عربدهکشی در فضای مجازی تا اتمام مطلب میپرداخت»... ولی آنها که بخصوص در این مسافرت همراه بودهاند همه
فعالانه به اعتراض برخاسته و خواهان بیشتر مردم ایرانز مین رو شن این پروژه کذایی برقرار خواهد بود. میدانند که اعلیحضرت آنچه دارائی شخصی از پول و طلا
برانداز ِی این تبهکاران و احقاق حق شده است و به این سبب ،کمتر فارغ از اینکه هیاهوی ناشی از و جواهر داشتهاند همه را همراه برده و درحقیقت تاج و
خود و جبران خسارتهای این چهار شهروند هوشیاری خود را همراه و این کارزار فرمایشی ،جز برای تخت را بهحال فرار ترک گفتهاند تا نمیدانیم چه معجزهای
دهه نکبتبار شدهاند و عزم جزم همسرنوشت تبهکاران تحریم شده پروژهبگیران و جیرهخواران درگیر اتفاق بیفتد که ایشان بتوانند دوباره به سلطنت موروثی که
کردهاند تا ایران را از این تبهکاران میداند .از دیدگاه اکثریت ایرانیان، در آن ،برای هیچیک از اعضای قانون اساسی و ملت به ایشان تسلیم کرده بود برسند...
حکومت جمهوری اسلامی و اعوان و جامعه ایران نفعی ندارد ،برپایی خدا وقتی بخواهد کاری صورت گیرد اسباب آن را فراهم
پس بگیرند. انصار جنایتکارش ،غاصبان سرزمین چنین هیاهویی را میتوان گونهای میکند .از یک طرف سلطان احمدشاه را آنقدر ترسو خلق
چند خیزش خونباری که در ایران و تَ َع ّدیکنندگان به حقوق از «خودارضائی سیاسی» ذینفعان در میکند که از یک تر ّقه که در اطاق مجاور اطاقش بترکانند
سالهای اخیر زلزله در ارکان اساسی بیشینه مردمان ایران هستند. این بازی دانست .در بیان غیررسمی، جا بخورد ،و از طرف دیگر سردار سپه مدبّر باهوش را جلو
جمهوری اسلامی انداختند و سرشت از این چشمانداز ،برهان اصلی هر نوع نمایش و تصمیمسازی او وامیدارد که با یک ِکش ماتش کند و با یک بمب دستی
جنایتکار و اصلاحناپذیر این فرقه برای غاصب دانست ِن این جماعت، در فرآیندهای سیاسی که موجب
تبهکار را بیش از پیش به جهانیان پرت ِی حواس شهروندان یک جامعه فرارش دهد...
شناساندند ،همگی با تکیه بر این به اختصار ،چنین است: از مشکلات یا رخدادهای اساسی و روز هشتم عقرب (آبان) سلطان احمدشاه برای زیارت
اندیشه شکل گرفته بودند که :ریشه در عصر دموکراسیها ،با پدید مهم جاری در فضای عمومی شود و ملاقات چند نفری از بقیۀ علما که از واقعۀ تبعید علما
تمام مشکلات و تیرهروزیهای آمد ِن مفهو ِم «دولت-ملت» ،این را «استمناء سیاسی» -یا به ترجمه از عتبات در قم مانده بودند مسافرت یکروزهای به این
کنونی مردم ایران در استمرار موضوع مورد توافق اکثریت قریب محافظهکارانهتر« ،خودارضائی شهر کرد .روز دهم سان و رژهای از قشون مرکز در میدان
به اتفاق اهل نظر قرار گرفته که: سیاسی» -میگویند .این اصطلاح، مشق (باغ ملی) داده شد .سردار سپه البته دیگر چندان
حکومت جمهوری اسلامی است. هر کشوری ،در حک ِم ِملک ُمشاع اهمیتی به این شاه ترسوی فراری نمیداد و این سان و
از آنجا که این اندیشه ،طی چند شهروندان و صاحبان تابعیت آن رژه را برای نمایش قشون و قدرت خود خبر کرده بود که
دهه رنج و با بذل خونهای هزاران مردم بدانند پهنای کار از چه قرار است و آرام سر جای خود
تن از نفوس شریف ایرانزمین ،به کشور است. بنشینند و او را بگذارند به کارهایی که در نظر دارد برسد.
مرور زمان در وجدان جمعی اکثریت در دانش حقوق ،معنای ُمشاع بالاخره روز ۱۱عقرب رسید و شاه ،با معدودی از خواص
ایرانیان جاگیر و ماندگار شده است، بودن یک مال این است که شرکای و لیرههای طلائی که از حقوق ماهیانه و درآمد املاک
با هیچ «خودارضائی سیاسی» و صاحب مالکیت در ذره ذره آن مال
عربدهکشی مجازی ،منحرف و سهیم هستند و هیچیک از آنها حقی
بیش از دیگران برای اختصاص منافع
خدشهدار نخواهد شد.