Page 12 - (کیهان لندن - سال سى و هفتمـ شماره ۲۹۸ (دوره جديد
P. 12

‫صفحه ‪ - Page 12 - 1۲‬شماره ‪1۷64‬‬
                                                                                                                                                       ‫جمعه ‪ ۱۷‬تا پنجشنبه‪ 2۳‬بهمنماه ‪۱۳99‬خورشیدی‬

‫چند اصل کلی روند انقلاب و ضدانقلاب‬                                                                                ‫دو قرن فراز و نشیب مطبوعات در ایران (‪)۲۰6‬‬

                                                                                                                  ‫احمد احـرار‬                          ‫( کیهان لندن شماره ‪) 138۷‬‬

‫تابلو «آزادی راهبر مردم» از اوژن دلاکروا؛ سال ‪183۰‬‬                           ‫=انقلابهای جامع یا کبیر‪،‬‬             ‫و مرد‪ ،‬چندین برابر روز پیش در‬                                 ‫آمدند‪.‬‬             ‫شاه به ایران بازنگشت‬
                                                                             ‫انقلابها یی هستند که هم‬              ‫مسجد شاه‪ ،‬منتشر بود‪ .‬ناگاه خبر‬       ‫من روز مزبور قبل از ظهر به‬                      ‫دولتآبادی مینویسد‪:‬‬
‫آنجا که روحالله خمینی‪ ،‬حمله عراق‬     ‫در رأس رژیم بر اثر بحران اقتصادی‬        ‫سیاسیاند‪ ،‬هم اجتماعی و‬               ‫رسید که جمعیت به طرف مجلس‬            ‫سعدآباد رفته بودم‪ ،‬و از وقایعی که در‬
           ‫را «نعمت الهی» خواند‪.‬‬     ‫به ویژه افزایش قیمت نان آغاز شد‪.‬‬        ‫هم فرهنگی‪ .‬از معروفترین‬              ‫آهنگ کرده‪ ،‬امام جمعه را هم جلو‬                                             ‫«در این احوال سلطان احمدشاه‬
                    ‫اصل ششم‬          ‫اشراف و طبقه کشیشان حاضر‬                ‫اینگونه انقلابها میتوان‬                                                         ‫شهر روی میداد بیخبر بودم‪.‬‬       ‫روز حرکت خود را از پاریس معین‬
                                     ‫نشدند مانند طبقه سوم‪ ،‬مالیات‬            ‫از انقلاب فرانسه در ‪،1۷89‬‬                         ‫خود انداخته‪ ،‬میآید!‬     ‫جمعی هم در سعدآباد نزد‬                ‫کرده به ولیعهد با تلگراف خبر میدهد‬
‫رژیمهای برآمده از انقلاب همواره‬      ‫بپردازند‪ .‬حال آنکه لویی شانزدهم‬         ‫انقلاب بلشویک در ‪191۷‬‬                ‫در این حین‪ ،‬من و مرحوم‬               ‫رئیسالوزرا بودند‪ .‬در آنجا خبر ازدحام‬  ‫بی آنکه در این باب هیچگونه جواب و‬
‫میکوشند دوران انقلابی را هرچه‬        ‫و وزیر دارایی او با عمومی کردن‬          ‫و انقلاب اسلامی در ایران‬             ‫مشیرالدوله و جمعی دیگر فوری در‬       ‫مردم و بستن بازار رسید‪ .‬رئیسالوزرا‬    ‫سؤال با سردار سپه شده باشد‪ .‬نگارنده‬
‫بیشتر طولانی کنند‪ .‬آرزومندند‬                                                                                      ‫اتاقی جلسه کردیم‪ ،‬زیرا ما از تهیه و‬  ‫گفت‪« :‬چیزی نیست‪ ،‬فرستادهایم‬           ‫از سردار سپه میپرسد آیا شاه میآید؟‬
‫که همین انقلابی که آنان عامل یا‬            ‫پرداخت مالیات موافق بودند‪.‬‬                    ‫‪ 19۷9‬نام برد‪.‬‬            ‫تدارک دولت و وکلای طرفدار دولت‬       ‫ساکتشان کنند؛ شما هم بروید و آنها‬     ‫جواب میدهد مطمئن باشید نخواهد‬
                                     ‫در روسیه‪ ،‬نیکلای دوم تزاری بود با‬       ‫=در ایران‪ ،‬تا یکسال قبل‬              ‫بیخبر بودیم‪ .‬در این جلسه قرار شد‬                                           ‫آمد‪ .‬روزی چند میگذرد‪ .‬در مجلس‬
   ‫وارثاش هستند‪ ،‬همیشگی شود‪.‬‬         ‫خوی و خلق ملایم و خواستار انجام‬         ‫از پیروزی انقلاب‪ ،‬بحران‬              ‫اگر مردم آمدند‪ ،‬کدام یک از ما برود‬                  ‫را نصیحت کنید!»‬        ‫شورایملی اقامه روضهخوانی است که‬
‫با این کار‪ ،‬به دو هدف اساسی‬          ‫اصلاحات‪ .‬اما وقوع جنگ بزرگ‪،‬‬             ‫بزرگی در کشور وجود‬                   ‫و به مردم چه بگوید؛ و در همان حال‬    ‫من و مرحوم نظامالدوله بهعجله به‬       ‫جای نگارش این کار بی تناسب در‬
                                     ‫ضعفهای ساختاری امپراتوری روس‬            ‫نداشت که رژیم نتواند آن را‬           ‫تصمیم گرفتیم که در جلسۀ علنی از‬                                            ‫مجلس و علتهای آن اینجا نیست‪،‬‬
                        ‫میرسند‪:‬‬      ‫را بیش از پیش آشکار نمود و به‬           ‫مهار کند‪ .‬اما عواملی چون‬             ‫دولت راجع به دستگیری زنان سؤالی‬                           ‫شهر آمدیم‪.‬‬       ‫ولیعهد به آن مجلس میآید‪ .‬در موقع‬
‫یکی اینکه‪ ،‬چون مشروعیتشان را‬                                                 ‫بیماری و افسردگی شاه‪،‬‬                ‫بکنیم و دولت را واداریم که آنها را‬   ‫من خدمت مرحوم مدرس رسیدم‪،‬‬             ‫خارج شدن چشمش به نگارنده افتاده‬
‫از انقلاب گرفتهاند‪ ،‬دیگر نیازی به‬                ‫استعفای تزار انجامید‪.‬‬       ‫مو جب ا تخا ذ تصمیما ت‬                                                    ‫کسل بود و از قضایا مثل من بیخبر‬       ‫تقاضا میکند از او ملاقات کنم‪ .‬بدیهی‬
                                     ‫در ایران‪ ،‬تا یکسال قبل از پیروزی‬        ‫متناقض و شتابزدهای شد‬                                    ‫مرخص کند‪.‬‬        ‫بود؛ ولی با عجله برخاست و به‬          ‫است همان روز سردار سپه خبردار‬
      ‫اخذ مشروعیت جدید ندارند‪.‬‬       ‫انقلاب‪ ،‬بحران بزرگی در کشور‬             ‫که به گسست شیرازه امور‬               ‫در این حین‪ ،‬رئیسالوزرا بههمراهی‬                                            ‫میشود‪ .‬اما نگارنده چنانکه به هیچ‬
‫دیگر آنکه‪ ،‬با وعده امکان اصلاحات‬     ‫وجود نداشت که رژیم نتواند آن را‬                                              ‫عبدالله طهماسبی کفیل وزارت جنگ‪،‬‬                          ‫مجلس آمد‪.‬‬         ‫کدام طمعی ندارم از هیچکدام هم‬
‫و بهینهسازی وضع موجود‪ ،‬بروز‬          ‫مهار کند‪ .‬اما عواملی چون بیماری‬                           ‫انجامید‪.‬‬           ‫قوامالدوله و جم معاون رئیسالوزرا‬     ‫با حال کسالت از میان ازدحام مردم‬      ‫ملاحظهای ندارم‪ ،‬روز وعده به دیدن‬
‫انقلاب دیگری را غیرلازم و نا مشروع‬   ‫و افسردگی شاه‪ ،‬موجب اتخاذ‬               ‫= انقلا ب نه د زدید ه‬                ‫و عدهای دیگر از وزرا وارد مجلس‬       ‫که تا دم سرچشمه‪ ،‬پشت در پشت‪،‬‬          ‫ولیعهد میروم و این آخرین ملاقات‬
                                     ‫تصمیمات متناقض و شتابزدهای شد‬           ‫میشود و نه در چند جهت‬                ‫شدند و در اتاق تنفس قدری با وکلا‬     ‫تیپ شده بودند‪ ،‬گذشتیم‪ .‬مرحوم‬          ‫من است با او در ایران‪ .‬این ملاقات در‬
                   ‫جلوه میدهند‪.‬‬       ‫که به گسست شیرازه امور انجامید‪.‬‬        ‫حرکت میکند‪ .‬در انقلاب‪،‬‬                                                    ‫مدرس و ما را مردم راه دادند‪ .‬مدرس‬     ‫حوضخانۀ زیر تالار برلیان باغ گلستان‬
‫امروز حتا در رژیم دموکراتیک‬                                                  ‫دقیقا همان نیرویی پیروز‬                                ‫صحبت کردند‪.‬‬        ‫در داخل صحن مجلس‪ ،‬دم سردر‬             ‫میشود به طور خصوصی‪ .‬ولیعهد‬
‫فرانسه‪ ،‬انقلاب کبیر همچنان مرجع‬                           ‫اصل دوم‬            ‫میشود که هسته اصلی‬                   ‫قبل از ورود رئیسالوزرا‪ ،‬بدون‬         ‫ایستاده‪ ،‬نطقی در نصیحت خلق و‬          ‫میگوید شاه وارد میشود‪ ،‬تلگراف‬
‫اصلی مشروعیت باقی مانده‪ .‬در‬          ‫انجام اصلاحات از موضع ضعف‪،‬‬                                                   ‫اینکه ما ملتفت شده باشیم‪ ،‬عدهای‬      ‫امیدواری به اصلاح اوضاع ایراد کرد‬     ‫شاهانه به من نموده روز ورود خود را‬
‫فرانسه وقتی از رپوبلیک‪ /‬جمهوری‬       ‫به تضعیف نظام حاکم میانجامد‬                      ‫انقلاب بوده است‪.‬‬            ‫سرباز وارد مجلس شده بودند‪ ،‬و‬         ‫و مردم را دلداری داده به آرامش و‬      ‫معین کرده است و از جنوب خواهد‬
‫صحبت میشود یا رئیس جمهور در‬          ‫و به روند سقوط رژیم سرعت‬                                                     ‫در باغ پشت مجلس متفرق بودند‪.‬‬                                               ‫آمد‪ .‬میگویم اگر پای او را بهروی‬
‫پایان سخنرانیاش میگوید‪« :‬زنده‬        ‫میبخشد‪ .‬این وضعیت را میتوان‬             ‫مهدی مظفری‪ -‬تفاوت بین‬                ‫رئیسالوزرا پس از آنکه قدری با این‬         ‫سرتیپ محمد درگاهی‬                ‫خاک بوشهر ببینم باور نخواهم کرد‬
‫باد جمهوری»‪ ،‬منظور یادآوری‬           ‫در اصطلاح گردنه یا «پیچ توکویل»‬         ‫انقلابها از حیطه انقلاب شروع‬         ‫و آن صحبت کرد‪ ،‬امر داد سربازها‬       ‫سکوت دعوت نمود‪ .‬این نطق تأثیر‬         ‫که وارد شود‪ .‬ولیعهد بی آنکه علت‬
‫اتصال رژیم موجود به همان انقلاب‬      ‫نامید‪ .‬کوششهای دیرهنگام لویی‬            ‫میشود و عوامل انقلاب‪ ،‬شرایط‬          ‫بر پشت بامهای عمارات مجلس‬            ‫غریبی در مردم بخشید‪ ،‬ولی پیدا‬         ‫این بدبینی را بپرسد از من سؤال‬
                                     ‫شانزدهم برای دادن فضای بیشتر به‬         ‫عینی جامعه و جهان‪ ،‬روند انقلاب و‬                                          ‫بود که جمعی درصدد تحریک خلق‬           ‫مشورتآمیز مینماید که در این گیر و‬
                      ‫کبیر است‪.‬‬      ‫«طبقه سوم»‪ ،‬اصلاحات گورباچف‬             ‫نیز چگونه رهبری و بسی موارد دیگر‬                        ‫قسمت شدند!‬        ‫هستند تا مردم را به فساد و حرکات‬      ‫دار تکلیف او چه خواهد بود‪ .‬میگویم‬
‫همچنین روسیه در طول هفتاد‬            ‫(گلاسنوست‪ :‬شفافیت و پروستریکا‪:‬‬          ‫را در بر میگیرد‪ .‬این نوشته فقط به‬    ‫این حرکت‪ ،‬بیاندازه بعضی از‬           ‫خارج از قاعده و شورشآمیز تحریک‬        ‫اگر شاه آمد بهمحض ورود او‪ ،‬مرخصی‬
‫سال عمر اتحاد جماهیر شوروی‪،‬‬          ‫بازسازی) در شوروی بحرانزده‪ ،‬و‬           ‫روند انقلابها میپردازد و نه به علل‬   ‫وکلا را عصبانی کرد! ولی اکثریت‪،‬‬      ‫کنند‪ .‬اما بیان مدرس در توده اثر خود‬   ‫گرفته برای تکمیل تحصیلات خویش‬
‫خود را تا آخرین ساعات حیاتش‪،‬‬         ‫گشایش دیرهنگام فضای سیاسی از‬                                                 ‫بسیار این حرکت را پسندید‪ ،‬چه بیم‬     ‫را بخشید و حالت آرامش و سکونی‬         ‫به اروپا سفر نمائید و اگر نیامد آنطور‬
‫وارث انقلاب اکتبر میدانست و‬          ‫جانب محمدرضاشاه‪ ،‬نمونههای بارز‬                              ‫و عوامل آنها‪.‬‬    ‫آن داشت که رجاله نسبت به آنها‬        ‫در مردم پیدا شد و شروع به متفرق‬       ‫که عقیدۀ من است هرچه زودتر و به‬
‫مخالفانش را «تجدیدنظرطلب» و‬                                                  ‫جنگ یکی از عوامل مهم انقلاب‬                                                                                     ‫هر وسیله که ممکن باشد با سردار‬
                                                      ‫این روند هستند‪.‬‬        ‫است‪ .‬ولی جنگ به خودی خود‬                              ‫سوءقصدی کند!‬                           ‫شدن نمودند‪.‬‬        ‫سپه بسازید و هرطور رضای اوست‬
       ‫«خائن» به انقلاب میخواند‪.‬‬                          ‫اصل سوم‬            ‫موجد انقلاب نیست‪ .‬در روسیه‬           ‫گفتند که وقتی سردار سپه با‬           ‫در همین حین‪ ،‬ادارۀ نظمیه عدۀ‬          ‫همانطور بنمائید‪ ،‬گرچه هیچ دخالت‬
‫جمهوری اسلامی هم که پیش‬                                                      ‫تزاری‪ ،‬جنگ اول جهانی یکی از‬          ‫درشکه به طرف مجلس میآمده‬             ‫زیادی از مردم را که به طرف خانههای‬    ‫در کارها نکنید وگرنه برای شما‬
‫روی ماست‪ .‬با گذشت بیش از‬             ‫انقلاب نه دزدیده میشود و نه‬             ‫عوامل مهم انقلاب بلشویک بود‪.‬‬         ‫است‪ ،‬از طرف دستههای رجاله سوء‬        ‫خود میرفتند توقیف کرد‪ ،‬خاصه‬           ‫خطرناک است‪ .‬ولیعهد اظهار ناامیدی‬
‫چهل سال‪ ،‬هنوز رهبرش «رهبر‬            ‫در چند جهت حرکت میکند‪ .‬در‬               ‫اما در همان روسیه‪ ،‬جنگ دوم‬           ‫ادبی شده‪ ،‬درخصوص تعرض شهربانی‬        ‫جمعی کثیر از زنان و خانمها را حبس‬     ‫میکند که بشود با سردار سپه کنار‬
‫انقلاب» است‪ .‬مشروعیت کل نظام‪،‬‬        ‫انقلاب‪ ،‬دقیقا همان نیرویی پیروز‬         ‫جهانی‪ -‬بسی مهیبتر از جنگ‬             ‫به بانوان و نوامیس خود چیزهایی‬       ‫کرد‪ ،‬بهحدی که گفتند در بازداشتگاه‬     ‫آمد و از نگارنده تقاضا میکند سردار‬
‫مشروعیت برآمده از انقلاب است‬         ‫میشود که هسته اصلی انقلاب بوده‬          ‫اول‪ -‬موجب انقلاب نشد‪ .‬هرچند‬          ‫گفته بودند‪ .‬نیز خبر آمد که جمعی‬                                            ‫سپه را ملاقات کرده پیغام ذیل را به‬
‫وارزشهایش‪ ،‬ارزشهای انقلابی‪.‬‬          ‫است‪ .‬تصور دزدیده شدن انقلاب‬             ‫حکومت استالین به مراتب خشنتر‬         ‫هم به سوی سفارت دولت شوروی‬              ‫زنانه دیگر جائی باقی نمانده بود‪.‬‬   ‫او برسانم؛ میان من و شما دویست‬
‫دادگاههای انقلابی و سرویسهای‬         ‫فقط مرهمی است بر زخم نیروهایی‬                                                ‫که بعد از مجلس یگانه مأمن مردم‬       ‫شب آن روز خبر توقیف این‬               ‫قدم فاصله است‪ ،‬بیست قدم آن را‬
‫مخوف اطلاعاتیاش نیز همچنان‬           ‫که با تصور کاذب خودمحوری‪ ،‬در‬                          ‫از حکومت تزار بود‪.‬‬     ‫شناخته میشد‪ ،‬شتافتهاند‪ .‬گروهی‬        ‫عد ه د ر شهر منتشر گر د ید ‪.‬‬          ‫شما بردارید و یکصد و هشتاد قدم‬
‫به تعقیب و محاکمه «ضدانقلاب»‬         ‫انقلاب شرکت کرده بودهاند‪ .‬جهت‬           ‫در ایران نیز با وجود هشت سال‬         ‫در سفارتخانه رفته و گفتهاند ما شاه‬   ‫این حرکت درگاهی‪ ،‬که خود نوعی‬          ‫را من برمیدارم تا به یکدیگر برسیم‪.‬‬
                                     ‫انقلاب هم توسط همان نیرویی‬              ‫جنگ با عراق‪ ،‬حکومت خمینی‬             ‫خود را میخواهیم و باید فوری شاه‬      ‫تحریک بود‪ ،‬کار خود را کرد و تحریک‬     ‫فردای این روز سردار سپه را‬
                      ‫میپردازند‪.‬‬     ‫مشخص میشود که هسته اصلی‬                 ‫از هم نپاشید‪ ،‬جریتر هم شد و‬                                               ‫بزرگی در اعصاب مردم بخشید‪.‬‬            ‫ملاقات کرده پیغام ولیعهد را به او‬
                     ‫اصل هفتم‬        ‫انقلاب را تشکیل میدهد‪ .‬روایت دو‬         ‫به کشتارهای سال ‪ ۶۷‬دست زد‪.‬‬                         ‫حرکت کند و بیاید!‬      ‫مرحوم مدرس و ما رفقا که مطلب‬          ‫میرسانم‪ ،‬میگوید جواب بدهید‬
‫تا کنون دیده نشده که نیروها‬          ‫جهت یا چند جهت بودن انقلاب‪،‬‬             ‫بنابراین‪ ،‬رویداد انقلاب مستلزم وجود‬  ‫سردار سپه با وزرا و معاون خود‬        ‫را دریافته بودیم‪ ،‬با عدم فرصت‪،‬‬        ‫که مستقیماً به شما جواب خواهم‬
‫و اشخاصی که در انقلاب شرکت‬           ‫بهانه کسانی است که با بلیت عوضی‪،‬‬        ‫علل و اسباب دیگری هم هست‪ .‬این‬        ‫در نزدیک در بهارستان ایستاد‪.‬‬         ‫هرقدر توانستیم به محلات و به‬          ‫داد‪ .‬نگارنده این جواب را به ولیعهد‬
‫کردهاند‪ ،‬توانسته باشند رژیم انقلابی‬                                          ‫علل و اسباب را در اصطلاح «روند»‬      ‫طهماسبی بالای بام رفت‪ ،‬واحدی از‬      ‫زعمای بازار پیغامها دادیم که فردا‬
                  ‫را واژگون کنند!‬              ‫سوار قطار انقلاب شدند‪.‬‬        ‫مینامیم‪ .‬بر این اساس‪ ،‬پرسش این‬       ‫نظامیان در صحن بهارستان نماند‪،‬‬       ‫حرکتی نکنند تا ما خود در مجلس‬                              ‫مینویسد‪».‬‬
‫در انقلاب فرانسه هیچیک از‬                               ‫اصل چهارم‬            ‫است که آیا میتوان‪ -‬ورای همه این‬      ‫و فقط جوانی ُکرد با لباس کردی‬        ‫با دولت قضیه را حل کنیم‪ ،‬مبادا کار‬    ‫رویدادی که بر تردید و تذبذب‬
‫نیروها و رهبران انقلابی که به دلایل‬                                          ‫تفاوتها‪ -‬چند اصل کلی استخراج‬         ‫و موزر برهنه در دست‪ ،‬به محافظت‬       ‫به جای بدی بکشد و نتیجۀ معکوس‬         ‫احمدشاه در بازگشت به کشور‬
‫مختلف با رژیم انقلابی درافتاده‬       ‫هیچ کشور و هیچ نیروی خارجی‬              ‫کرد که وجوه مشترک روند همه‬           ‫رئیسالوزرا‪ ،‬همراه ایشان بود‪ .‬من به‬                                         ‫افزود‪ ،‬بلوای نان بود‪ .‬شرح ماجرا در‬
‫بودند‪ ،‬نتوانستند آن رژیم را سرنگون‬   ‫نمیتواند در کشور دیگری انقلاب‬           ‫انقلابها‪ ،‬یا دستکم انقلابهای‬         ‫ایشان نزدیک شدم‪ ،‬ولی رنگم پریده‬                          ‫بهدست آید‪.‬‬        ‫«تاریخ مختصر احزاب سیاسی» بهقلم‬
                                     ‫بکند‪ .‬تجربیات تاریخی نشان داده که‬                                            ‫و بیاندازه متأثر بودم‪ .‬غریو مردم که‬  ‫فردای آن روز‪ ،‬پنجشنبه دوم‬             ‫ملکالشعرای بهار چنین آمده است‪:‬‬
                           ‫کنند‪.‬‬     ‫کشورها و نیروهای خارجی میتوانند‬                              ‫جامع باشد؟‬      ‫از جلو سرچشمه رد شده به مسجد‬         ‫مهرماه‪ ،‬جلسۀ رسمی قبل از ظهر‬          ‫«در اواخر تابستان ‪ ،۱۳۰۴‬زمان‬
‫در روسیه بلشویک‪ ،‬حتی رهبران‬          ‫حکومت کشور دیگری را سرنگون‬              ‫انقلابهای جامع یا کبیر‪ ،‬انقلابها‬     ‫سپهسالار نزدیک میشدند‪ ،‬بهگوش‬         ‫بنا بود تشکیل گردد‪ .‬صبح به ما خبر‬     ‫وزارت مالیۀ آقای فروغی‪ ،‬خواربار و‬
‫درجه اول انقلاب امثال لئون‬           ‫کنند‪ .‬اما نه با انقلاب بلکه با کودتا و‬  ‫یی هستند که هم سیاسیاند‪،‬‬                                                  ‫دادند که باز جمعی بینام و نشان که‬     ‫بخصوص نان کمیاب بود و مردم در‬
‫تروتسکی هم نتوانستند رژیم انقلابی‬                                            ‫هم اجتماعی و هم فرهنگی‪ .‬از‬                                  ‫میرسید‪.‬‬       ‫معلوم نیست از کجا آب میخورند و‬        ‫مضیقه بودند‪ .‬در مجلس نیز تذکراتی‬
                                          ‫ایجاد بحران یا دخالت نظامی‪.‬‬        ‫معروفترین اینگونه انقلابها‬           ‫رئیسالوزرا مطمئن و مثل روز قبل‬       ‫به ساز چه کسی میرقصند‪ ،‬امروز‬          ‫از طرف نمایندگان در این خصوص به‬
                 ‫را به زیر بکشند‪.‬‬                         ‫اصل پنجم‬           ‫میتوان از انقلاب فرانسه در ‪،۱۷89‬‬     ‫که در سعدآباد دیده شد‪ ،‬خاطرجمع‬       ‫خیال دارند به مجلس بریزند و از‬        ‫دولت داده میشد و در اواخر شهریور‬
‫در ایران انقلابی نیز ما شاهد همین‬                                            ‫انقلاب بلشویک در ‪ ۱9۱۷‬و انقلاب‬       ‫مینمود؛ از آن تبسمهای مخفی که‬        ‫حبس زنان و بانوان شکایت بیاغازند‪.‬‬     ‫نیز در روضهخوانی مجلس شورای‬
‫روند بودهایم‪ .‬هیچیک ازاشخاص‬          ‫حمله نظامی از خارج به رژیم‬              ‫اسلامی در ایران ‪ ۱9۷9‬نام برد‪ .‬آنچه‬   ‫بهندرت و در مواردی خاص اثرش در‬       ‫بهراستی حرکت شهربانی بیاندازه‬         ‫ملی‪ ،‬که رئیسالوزرا هم در آنجا‬
‫و نیروهایی که در انقلاب ‪۱9۷9‬‬         ‫انقلابی نوپا‪ ،‬به تثبیت رژیم انقلابی‬     ‫در زیر میآید‪ ،‬بیان چند اصل کلی‬       ‫چشم و کنج لب او دیده میشد‪ ،‬بر‬                                              ‫حضور داشت‪ ،‬از طرف یکی دو نفر از‬
‫شرکت داشتهاند‪ ،‬نتوانستهاند رژیم‬      ‫میانجامد‪ .‬در انقلاب فرانسه‪ ،‬حملات‬       ‫است که به نظر این نویسنده‪ ،‬وجوه‬                                                   ‫مردم را عصبانی کرده بود!‬      ‫واعظان‪ ،‬بنا به درخواست مردم‪ ،‬راجع‬
                                     ‫نیروهای پروس به فرانسه انقلابی‬          ‫مشترک روند سه انقلاب بالاست‪.‬‬                               ‫لب داشت‪.‬‬       ‫قبل از ظهر به مجلس رفتم‪،‬‬              ‫به ارزاق شهر اظهاراتی شد و آقای‬
           ‫انقلابی را واژگون کنند‪.‬‬   ‫موجب استحکام انقلاب فرانسه شد‪.‬‬          ‫اصولی به ظاهر ساده و بدیهی‪ ،‬اما‬      ‫شیخ احمدی بود که همیشه با‬            ‫مرحوم مدرس کسالت داشت و از‬            ‫رئیسالوزرا جوابی مبنی بر بهبود امر‬
‫به این ترتیب میتوان نتیجه گرفت‬       ‫چنانکه حملات نیروهای انگلیسی و‬          ‫شاید عمیقتر و آموزندهتر از آنچه در‬   ‫مرحوم مدرس راه میرفت‪ .‬این شیخ‬        ‫حرکت دیروز نظمیه هم ناراضی بود‬
‫که با گذشت زمان‪ ،‬پایین کشیدن‬         ‫فرانسوی و آمریکایی و متحدان آنها‬                                             ‫احمد هم با آن قد بلند در آن حال‬      ‫و حس کرده بود که دست دیگری در‬                 ‫نان و اقدامات دولت دادند‪.‬‬
‫نظام برآمده از انقلاب‪ ،‬کار نسلهای‬    ‫به نیروهای حکومت نوپای بلشویک‬                         ‫ظاهر به نظر میآید‪.‬‬     ‫پیدا شده و پی در پی به سردارسپه‬      ‫کار است‪ ،‬لذا امروز به مجلس نیامد‪.‬‬     ‫صبح روز چهارشنبه اول مهرماه‬
‫بعد از انقلاب است‪ .‬طبیعی است‬         ‫در فاصله سالهای ‪ ۱9۱8‬تا ‪۱92۰‬‬                       ‫*****‬                     ‫اظهار خلوص میکرد‪ .‬قوامالدوله و‬       ‫در عیادتی که از آن مرحوم‬              ‫‪ ،۱۳۰۴‬مطابق ‪ ۴‬ربیعالاول ‪،۱۳۴۴‬‬
‫همان نیرویی که بتواند نظام حاکم‬      ‫همگی به شکست انجامید و حکومت‬                                                 ‫جم و دیگران که کیفهای بادکرده‬        ‫کردم گفت‪« :‬هرچه ما میبافیم‪ ،‬این‬       ‫مردم به بازار ریخته‪ ،‬بازار را بسته‪،‬‬
‫را سرنگون کند‪ ،‬همان نیرو نیز‬         ‫بلشویک مستحکم شد‪ .‬در ایران نیز‪،‬‬                              ‫اصل یکم‬         ‫زیر بغل داشتند‪ ،‬یکی دوتا بهنوبت دم‬   ‫جوانمرگشده (یعنی محمد درگاهی)‬         ‫بعد در مسجد شاه اجتماع کردند و‬
‫«شورای انقلاب» یا «شورای گذار»‬       ‫حمله صدام حسین به ایران‪ ،‬پایههای‬        ‫بروز بحران در رأس رژیم حاکم‬          ‫در رفته‪ ،‬به بیرون مجلس سرکشی‬                                               ‫از طرف بعضی از ناطقان نطقهایی‬
‫خود را تأسیس و طرح قانون اساسی‬       ‫حکومت انقلابی را مستحکم کرد تا‬          ‫و لایههای بالای آن‪ ،‬نقطه آغاز‬        ‫میکردند و برمیگشتند‪ .‬غریو خلق‬                          ‫پنبه میکند!»‬        ‫ایراد شد‪ .‬در این ضمن امیرلشکر‬
                                                                             ‫روند انقلاب است‪ .‬بحران با تنش‬        ‫نزدیک و نزدیکتر و نزدیکتر میشد‪.‬‬      ‫از نزد مدرس به مجلس رفتم‪،‬‬             ‫طهماسبی به مسجد شاه آمده‪ ،‬به‬
            ‫جدید را اعلام میکند‪.‬‬                                             ‫فرق دارد‪ .‬تنش مانند حرکت‬             ‫آمدند‪ ،‬دم مسجد سپهسالار‬              ‫همقطاران در اتاق جلسۀ خصوصی‪،‬‬          ‫مردم امیدواریهایی داد‪ .‬لکن مردم‬
‫*دکتر مهدی مظفری استاد علوم‬                                                  ‫موتور‪ ،‬نشان طبیعی زنده بودن و‬        ‫رسیدند! زنی که میگفتند از زنان‬       ‫روی سرسرا جمع بودند‪ .‬بعضی مثل‬         ‫قانع نشده‪ ،‬به حالت اجتماع رو به‬
                                                                             ‫پویایی است‪ .‬بحران‪ ،‬وضعیتی است‬        ‫چالهمیدان است‪ ،‬و دیروز سردستۀ‬        ‫من متأثر و کسل و پریشان و گروهی‬       ‫مجلس آوردند و در مسیر خودشان‪،‬‬
                         ‫سیاسی‬                                               ‫که موتور میچرخد ولی ماشین به‬         ‫رجاله و مادر فساد بوده و با قندشکن‬   ‫که با شهربانی و کارچاقکنها آشنا‬       ‫خیابان ناصریه و چراغبرق‪ ،‬کلیه‬
                                                                             ‫جلو نمیرود‪ .‬نظام حکومتی دچار‬         ‫پاسبانی را مجروح کرده بوده و درگاهی‬                                        ‫دکاکین را بستند‪ .‬بهمحض ورود‬
                                                                             ‫دستپاچگی و خودزنی میشود‪.‬‬             ‫هم او را نگرفته و حبس نکرده بود‪،‬‬         ‫بودند‪ ،‬متبسم و مطمئن بودند!‬       ‫به مجلس شروع کردند به اینکه‬
                                                                             ‫برای به عادی برگرداندن روند امور‪،‬‬    ‫پیشاپیش جماعت حرکت میکرد‪.‬‬            ‫خبر اجتماع مردم و رجاله از زن‬         ‫فریاد نمایند‪« :‬ما شاه را میخواهیم‬
                                                                             ‫حکومت بر فشار میافزاید و درست‬        ‫این ضعیفه دوید و خود را به‬                                                 ‫و سردار سپه را نمیخواهیم!» و‬
                                                                             ‫با همین کار‪ ،‬بحران شدت بیشتری‬        ‫د ِر مجلس رسانید؛ ولی رجاله که‬                                             ‫سپس به داخل مجلس هجوم آورده‬
                                                                             ‫میگیرد و موتور جوش میآورد و‬          ‫پیروان او بودند‪ ،‬هنوز دم مسجد‬                                              ‫و شیشههای در و پنجره و غیره را‬
                                                                                                                  ‫بودند‪ .‬بدیهی است این زن را قراولان‬                                         ‫شکستند‪ .‬آن روز جلسۀ رسمی نبود‪.‬‬
                                                                                    ‫کل سیستم از هم میپاشد‪.‬‬        ‫دم در مجلس گرفته‪ ،‬در اتاق گارد‬                                             ‫ولی عدهای از وکلا‪ ،‬منجمله مرحوم‬
                                                                             ‫وجه دیگر فروپاشی به این صورت‬         ‫توقیف کردند‪ .‬او از آنجا ناله و‬                                             ‫مشیرالدوله و مرحوم مدرس‪ ،‬از این‬
                                                                             ‫است که رژیم بحرانزده‪ ،‬عنان‬           ‫داد و فریاد میکرد و رئیسالوزرا‬                                             ‫واقعه اطلاع یافته‪ ،‬برای اسکات و‬
                                                                             ‫امور را کم کم از دست میدهد و‬         ‫میخندید و به او متلک میگفت!‬                                                ‫خواباندن سر و صدای مردم به مجلس‬
                                                                             ‫میکوشد از موضع ضعف‪ ،‬با دلجویی‬        ‫خروش شلیک تفنگ‪ ،‬و نزدیک‬
                                                                             ‫از مخالفان‪ ،‬بر بحران غلبه کند‪ .‬در‬    ‫رسیدن غریو جمعیت بههم پیچید!‬
                                                                             ‫انقلاب فرانسه‪ ،‬بحران و چنددستگی‬      ‫یکباره غوغای بزرگی برپا شد‪ .‬رجاله‬
                                                                                                                  ‫حمله کردند ولی شلیک تفنگ‪ ،‬آنها‬

                                                                                                                                      ‫را عقب راند‪.‬‬
   7   8   9   10   11   12   13   14   15   16   17