Page 13 - (کیهان لندن - سال سى و هشتم ـ شماره ۳۶۲ (دوره جديد
P. 13

‫صفحه ‪13‬ـ ‪ Page 13‬ـ شماره ‪1828‬‬
‫جمعه ‪ 2۰‬تا پنجشنبه ‪ 26‬مه ‪2۰22‬‬

           ‫تاریخچه صنعت چاپ‬                                                             ‫اشکال ویژه‬               ‫دربارۀ سوگ و سوگواری‬                                                   ‫سوگ یا عزا‪ ،‬از جمله پدیدههایی‬
                                                                                                                                                                                        ‫است که در زندگی همۀ انسانها روی‬
    ‫چاپ اولین کتاب توسط‬                                                    ‫تا اینجا به جنبههای عام سوگ‬                         ‫دکتر ابراهیم محجوبی‬                                      ‫میدهند‪ .‬به اصطلاح‪ ،‬روزهای سیاه‬
          ‫گوتنبرگ‬                                                          ‫و سوگواری پرداختیم‪ .‬اما‪ ،‬مواردی‬                                                                              ‫و تاریک زندگی را میسازند‪ .‬بشر‪،‬‬
                                                                           ‫پیش میآید که سوگ‪ ،‬اشکال ویژهای‬                                                                               ‫در طول موجودیت خویش‪ ،‬همیشه‬
‫و کتابت که همگی اموری قدسی بودند‪،‬‬    ‫فقط قطبنما‪ ،‬کاغذ‪ ،‬ابریشم‪ ،‬باروت‪،‬‬      ‫به خود میگیرد‪ .‬از همین رو هم‪،‬‬         ‫مینهند‪ .‬در برخی فرهنگها و در‬         ‫انسانها‪ ،‬در نخستین لحظههای‬        ‫به سوگ این یا آن فرد یا شیئی از‬
‫حالا دیگر در دسترس قرار گرفتند‪ .‬با‬   ‫بستنی‪ ،‬اسکناس و روزنامه نیست که از‬    ‫دستهبندیهای گوناگونی برای آن‬          ‫بعضی ساختارهای شخصیتی‪ ،‬واکنش‬         ‫مواجهه با سوگ‪ ،‬به ورطۀ افسردگی‬    ‫دست رفته نشسته و در آینده نیز از‬
‫تولید انبوه کتاب‪ ،‬لازم بود صحافی هم‬  ‫چین آمده‪ ،‬صنعت چاپ هم یک صنعت‬         ‫وجود دارد‪ .‬یکی از این اشکال ویژه‪،‬‬     ‫فرد سوگوار به صورت هایهای گریه‪،‬‬      ‫میغلتند‪ .‬به طور کلی‪ ،‬در موارد‬     ‫آن گریزی ندارد‪ .‬با این همه‪ ،‬آرزوی‬
‫از حالت دستی خارج شده و اولین‬        ‫کامل ًا چینی است‪ .‬یوهانس گوتنبرگ‬      ‫«سوگ انتظار» است‪ .‬این‪ ،‬مربوط به‬       ‫چنگ کشیدن به گیسوان‪ ،‬خراشیدن‬         ‫سوگ‪ ،‬این دنیا است که برای شخص‬     ‫نویسندۀ این سطور آن است که‬
‫ماشینها برای صحافیها ساخته شوند‪.‬‬     ‫متولد ماینز ‪ -‬آلمان هم که اولین کتاب‬  ‫کسانی است که عزیز یا عزیزانشان‬        ‫صورت‪ ،‬ضعف و غش کردن و نظایر‬          ‫سوگوار تهی و بیارزش میگردد؛‬       ‫خوانندگان‪ ،‬این پدیدۀ ناگوار را هرچه‬
‫زیباییشناسی بشر که تا قبل از آن فقط‬  ‫را در سال ‪ ۱۴۵2‬میلادی در اروپا چاپ‬    ‫مدت درازی غیبت داشتهاند و خبری‬        ‫آن بروز میکند‪ .‬اما در مواردی‬         ‫در حالی که در افسردگی‪ ،‬شخص‪،‬‬
‫با سلیقه نقاشان و مجسمهسازان معدود‬   ‫کرد‪ ،‬طرح دستگاه چاپش را از یک‬         ‫از آنها به بازماندگان نمیرسد‪ .‬مانند‬   ‫دیگر‪ ،‬واکنش به شکل فشردن لبها‪،‬‬       ‫خویشتن را بیمقدار میشمارد‪ .‬در‬                     ‫کمتر تجربه کنند‪.‬‬
‫شکل میگرفت‪ ،‬در طراحی حروف‬            ‫بازرگان چینی خریده بود اما کاری که‬    ‫مورد اسیران جنگی و یا کسانی که‬        ‫خویشتنداری آگاهانه و کنترل‬           ‫افسردگیها‪ ،‬نوعی کاهش احترام و‬     ‫در یک تعریف فشرده‪ ،‬سوگ عبارت‬
‫چاپی به معرض داوری عموم گذاشته‬       ‫گوتنبرگ کرد‪ ،‬این بود که ایده استفاده‬  ‫تصور میرود مرده باشند ولی این‬         ‫عواطف ظاهر میگردد‪ .‬به علاوه‪ ،‬در‬      ‫بها دادن به نفس پیش میآید‪ ،‬حال‬    ‫است از احساسات ذهنی ناشی از مرگ‬
‫شد‪ .‬روزنامهها و نشریات ادواری شکل‬    ‫وسیع از این دستگاه را داد‪ .‬گوتنبرگ‬    ‫امر قطعیت ندارد‪ .‬این نوع سوگواری‪،‬‬     ‫هر حوزۀ فرهنگی ـ اجتماعی معین‬        ‫آنکه در سوگ چنین نیست‪ .‬فرد‬        ‫عزیزان و یا از دست دادن چیزهای‬
‫گرفتند و کتابها توانستند تاریخساز‬    ‫البته خودش نتوانست ایدهاش را عملی‬     ‫معمولاً با بازگشت گمشدگان و یا‬        ‫هم ممکن است رفتارهای نامأنوس‬         ‫سوگوار‪ ،‬خویشتن را پست و بیارزش‬    ‫گرانقدر‪ .‬این تعریف‪ ،‬بر مبنای درکی‬
‫شوند و حتی جنگ راه بیندازند؛ عدهای‬   ‫کند و در نهایت ورشکستگی و افلاس‬       ‫قطعی شدن مرگ یا زندگی آنان‪،‬‬           ‫و خلاف هنجارهای حاکم پدیدار‬                                            ‫است که زیگموند فروید ارائه کرده‬
‫معتقدند که «دایرهالمعارف» دیدرو‬      ‫مرد‪ ،‬اما کاری که او با چاپ انجیل‬      ‫پایان مییابد‪ .‬فرم ویژۀ دیگر‪« ،‬سوگ با‬  ‫شود که البته بیشتر با چگونگی‬                               ‫نمیشمارد‪.‬‬   ‫است‪ .‬به نظر وی‪ ،‬سوگ‪ ،‬واکنش‬
‫توانست باعث انقلاب فرانسه شود‪،‬‬       ‫شروع کرده بود‪ ،‬خیلی زود توانست‬        ‫تأخیر یا مهار شده» است‪ .‬در این گونه‬   ‫ساختار عاطفی ـ روانی افراد قابل‬      ‫و اما واکنش انسانها در برابر سوگ‬  ‫فرد نسبت به فقدان شخصی عزیز و‬
‫«تاریخ قدرت دریایی» در راهاندازی‬     ‫زندگی بشر را کامل ًا دگرگون کند‪ .‬با‬   ‫موارد‪ ،‬فرد سوگوار‪ ،‬در مراحل آغازین‬    ‫توضیح است‪ .‬به طور کلی‪ ،‬عبور‬          ‫و ماتم‪ ،‬متفاوت است‪ .‬این تفاوت‬     ‫یا چیزی است که به لحاظ اهمیت‪،‬‬
‫جنگ جهانی اول مؤثر بود‪ ،‬همچنین‬       ‫رواج صنعت چاپ‪ ،‬نسخهنویسی کتاب‬         ‫فقدان عزیزان‪ ،‬هیچگونه تظاهرات‬         ‫سوگواری از مرزهای تناسب و تعادل‬      ‫از عوامل متعددی ناشی میشود‪.‬‬       ‫جای شخص را گرفته و حتی بالاتر از‬
‫کتاب «نبرد من» هیتلر در جنگ جهانی‬    ‫کامل ًا منسوخ و دسترسی به کتاب آزاد‬   ‫سوگواری نشان نمیدهد‪ .‬زیرا‪ ،‬هنوز‬       ‫زیانبخش است‪ .‬بایستی کوشید‬            ‫کما اینکه‪ ،‬ویژگیهای شخصیتی‪،‬‬       ‫آن قرار دارد‪ .‬مانند میهن‪ ،‬آزادی و یا‬
‫دوم و «کلبه عمو تام» هریت بیچر استو‬  ‫و آسان شد‪ .‬همین باعث شد که علم‬        ‫در حالتی شبیه شوک روانی و یا بهت‬      ‫به آن وزنی متناسب با ضربۀ وارد‬       ‫خصوصیات فرهنگی و قومی‪ ،‬شرایط و‬
‫در جنگ داخلی آمریکا‪ .‬حالا دیگر بشر‬   ‫دیگر در خدمت کلیسا نباشد و به میان‬    ‫و ناباوری به سر میبرد‪ .‬و سرانجام‪،‬‬     ‫شده داد‪ .‬اما این کار‪ ،‬برای هر‬        ‫نوع تربیت خانوادگی و بالاخره سطح‬              ‫هر چیز پر بهای دیگر‪.‬‬
                                     ‫تودههاراهپیداکند‪.‬دانش‪ ،‬فلسفه‪،‬کتاب‬     ‫نوعی سوگ هم وجود دارد که حالت‬         ‫کسی به یک اندازه میسر نمیشود‪.‬‬        ‫و جایگاه اجتماعی بر چگونگی واکنش‬  ‫خصوصیات اصلی سوگ‪ ،‬سوگواری‬
                   ‫مدرن شده بود‪.‬‬                                           ‫بیمارگونه به خود میگیرد‪ .‬مهمترین‬                                           ‫فرد سوگوار تأثیرهای گوناگونی‬      ‫و سوگداری عبارتند از‪ :‬غمگینی‬
                                                                           ‫مشخصۀ آن عبارت از این است که‬                                                                                 ‫دردناک و عمیق؛ قطع علاقه نسبت به‬
                                                                           ‫شخص‪ ،‬مدتی طولانی‪ ،‬یعنی شش ماه‬                                                                                ‫دنیای خارج و رخدادهای آن؛ کاهش‬
                                                                           ‫یا بیشتر‪ ،‬همچنان حاضر به پذیرفتن‬                                                                             ‫توانایی دوست داشتن و عشق ورزیدن‬
                                                                           ‫فقدان عزیز خود نیست؛ همیشه آن‬                                                                                ‫و سرانجام متوقف کردن فعالیتهای‬
                                                                           ‫را انکار میکند و به این خاطر هم‪،‬‬                                                                             ‫روزانه‪ .‬اما‪ ،‬سوگ را باید واکنشی‬
                                                                           ‫همواره از فرد از دست رفته‪ ،‬در زمان‬                                                                           ‫طبیعی دانست‪ .‬هرچند که الگو و‬
                                                                                                                                                                                        ‫نظم طبیعی زندگی را به هم میریزد‬
                                                                                         ‫حال سخن میگوید‪.‬‬                                                                                ‫و نوعی فلج روحی پدید میآورد‪ .‬با‬
                                                                           ‫مثل ًا‪ ،‬فرد سوگوار که عزیزی را‬                                                                               ‫این همه‪ ،‬نباید آن را بیماری به حساب‬
                                                                           ‫در سانحۀ رانندگی از دست داده‪،‬‬                                                                                ‫آورد و از همین رو هم نیازمند اقدامات‬
                                                                           ‫ممکن است دائم بگوید «‪ ...‬برادرم‬                                                                              ‫درمانی نیست‪ .‬سوگواری‪ ،‬روندی‬
                                                                           ‫عاشق سرعت است‪ »...‬و چیزهایی‬                                                                                  ‫است که به مرور زمان و خود به خود‬
                                                                                                                                                                                        ‫فروکش میکند‪ .‬در این مسیر‪ ،‬اصولاً‬
                                                                                                ‫از این قبیل‪.‬‬                                                                            ‫باید شخص سوگوار را به حال خود‬
                                                                           ‫و یا ممکن است در خانه‪ ،‬همهجا‬                                                                                 ‫گذاشت تا با کار پیوسته و تدریجی‬
                                                                           ‫به صورتی مبالغهآمیز‪ ،‬عکسهای فرد‬                                                                              ‫در ضمیر و روان خویش‪ ،‬کمکم از آن‬
                                                                           ‫از دست رفته را به در و دیوار بیاویزد‬                                                                         ‫مرحلۀ درد و غم بیرون آید‪ .‬بنابراین‪،‬‬
                                                                           ‫و عمل ًا «زیارتگاهی» بسازد و هر روز‬                                                                          ‫تیمار بیش از اندازۀ فرد سوگوار و یا‬
                                                                           ‫با مناسک و مراسم خاصی با او سخن‬                                                                              ‫مداخلۀ زیاد در زندگی روزانۀ وی‪،‬‬
                                                                           ‫بگوید‪ .‬اینگونه سوگواران‪ ،‬گاهی حتی‬
                                                                           ‫سر مزار عزیزان خود نیز نمیروند و یا‬                                                                                 ‫میتواند حتی زیانآور باشد‪.‬‬
                                                                           ‫در تهیۀ سنگ قبر و کارهای مشابه‪،‬‬                                                                              ‫افراد سوگوار به سبب روبرو شدن‬
                                                                                                                                                                                        ‫با تجربهای دردناک و حزنآور‪ ،‬غالباً‬
                                                                                      ‫اهمال و تعلل میورزند‪.‬‬                                                                             ‫افسرده به نظر میآیند‪ .‬اما‪ ،‬باید میان‬
                                                                           ‫این نوع پریشانی‪ ،‬در برخی موارد‪،‬‬                                                                              ‫گرفتگی ناشی از سوگ و افسردگی‬
                                                                                                                                                                                        ‫تفاوت قایل شد‪ .‬هرچند که گاهی‪،‬‬
                                                                                       ‫تمام عمر دوام مییابد‪.‬‬

‫‪83‬‬  ‫‪7‬‬

    ‫‪1۹‬‬

    ‫‪1 63‬‬                                                                     ‫(سودوکو)‬

   ‫‪2 14‬‬                                                                                                          ‫‪ 15 14 13 12 11 1۰ ۹ 8 7 6 5 4 3 2 1‬عمودی‪:‬‬

                                                         ‫‪16‬‬                            ‫‪5‬‬                         ‫‪۱‬ـ سازنده آهنگ «ای ایران» ـ اندوه‬                                                            ‫‪1‬‬
                                                  ‫‪36‬‬                                                                    ‫‪2‬ـ خوشحال ـ ترعه ـ لمس‬                                                                ‫‪2‬‬
    ‫‪۹ 5 23‬‬
                                                                                                                 ‫‪3‬ـ مقام و منزلت ـ فریاد و آواز بلند‬
                                                                                                                 ‫ـ کشوری است‬                                                                                  ‫‪3‬‬
    ‫‪3 87‬‬
                                                                                                                  ‫‪۴‬ـ ناطق ـ دورویی ـ از حرکات آب‬                                                              ‫‪4‬‬
    ‫‪41‬‬                                       ‫‪۹5‬‬   ‫‪4‬‬                                ‫‪5‬‬                             ‫‪ ۵‬ـ رنگی است ـ روستا ـ سلطان ـ‬                                                               ‫‪5‬‬
                                                         ‫‪3‬‬
                                                        ‫‪6‬‬                    ‫‪2‬‬                                                   ‫اسلوب و شیوه‬                                                                 ‫‪6‬‬
                                                                                    ‫‪3‬‬                            ‫‪ 6‬ـ وسط ـ پشت نیست ـ مبهوت‬
‫‪4 65 7‬‬                                                                                                                                 ‫ـ دریغ‬
                                                                                                                 ‫‪ ۷‬ـ دوستی ـ خداوند ـ قارهای است‬                                                              ‫‪7‬‬
‫‪3‬‬                                                                                                                ‫‪ ۸‬ـ منحصر بهفرد ـ جوان ـ روش‬                                                                 ‫‪8‬‬
                                                                                                                                                                                                              ‫‪۹‬‬
                                   ‫عمودی‪:‬‬         ‫‪11 1۰ ۹ 8 7 6 5 4 3 2 1‬‬                                                              ‫و طریق‬
                          ‫‪۱‬ـ از شهرهای کوچک‬                                                                      ‫‪۹‬ـ باور کردن ـ حرفهای است ـ بهره‬                                                             ‫‪1۰‬‬
‫‪ ۸‬ـ نوعی پارچه ـ بیابانی‬  ‫کنار دریای مازندران‬                                                              ‫‪1‬‬     ‫‪۱۰‬ـ داماد پیامبر اسلام و رهبر‬
     ‫ـ ضمیری است‬          ‫‪2‬ـ زندگی و وجود ـ‬                                                                      ‫شیعیان ـ درختی است ـ راه‬
                                                                                          ‫‪2‬‬                                                                                                                   ‫‪11‬‬
‫‪ ۹‬ـ برجسته و نخبه ـ‬                  ‫مسیحی‬                                                                                ‫بیپایان ـ جنس مذکر‬                                                                  ‫‪12‬‬
‫او هم حرفهای دارد‬         ‫‪3‬ـ از اعضای داخلی‬                                               ‫‪3‬‬                      ‫‪۱۱‬ـ حرف فاصله ـ متصل و متکی‬
                          ‫بدن انسان ـ از بلایای‬                                                                                                                                                               ‫‪13‬‬
           ‫ارجمند‬
     ‫‪۱۰‬ـ هلاک کردن‬           ‫اجتماعی ـ صریح‬                                               ‫‪4‬‬                                            ‫ـ جاهد‬                                                                 ‫‪14‬‬
‫‪۱۱‬ـ از پیامبران ـ رنگی‬    ‫‪۴‬ـ از شهرهای آمریکا ـ‬                                                                  ‫‪۱2‬ـ احسان و نیکویی ـ بیهوده ـ‬                                                                ‫‪15‬‬
                                                                                          ‫‪5‬‬
              ‫است‬              ‫کوهی در ایران‬                                              ‫‪6‬‬                                             ‫قدیمی‬
                                ‫‪ ۵‬ـ رازها ـ خالی‬                                                                 ‫‪۱3‬ـ مصونیت ـ اهل ادب ـ واحد‬
                          ‫‪ 6‬ـ مدخل ـ رذالت و‬                                                                                   ‫اندازهگیری سطح‬                                           ‫افقی‪:‬‬
                                                                                                                 ‫‪ ۱۴‬ـ سهچهارم کره زمین ـ سرایندۀ‬
                                       ‫دنائت‬                                              ‫‪7‬‬                                                                        ‫ـ خداوند‬             ‫‪۱‬ـ از فیلمسازان وکارگردانان‬
                          ‫‪ ۷‬ـ از شهرهای کشور ما‬                                                                                  ‫شعر مرا ببوس‬         ‫‪۱2‬ـ حرف تعجب ـ از وسایل‬            ‫برجسته و معروف ایران‬
                                                                                          ‫‪8‬‬                      ‫‪ ۱۵‬ـ سرایندۀ شعر «ای ایران» ـ زن‬                                       ‫‪2‬ـ آن سوی ـ تکرار یک‬
                              ‫ـ از وسایل بنائی‬                                            ‫‪۹‬‬                                                               ‫موسیقی ـ صفحات‬                ‫حرف ـ اهل یکی از‬
                                                                                                                                       ‫و شوهر‬         ‫‪۱3‬ـ حرفه ـ زخم عفونی ـ‬
                                                                                          ‫‪1۰‬‬                                                                                                    ‫استانهای ایران‬
                                                                                                                                                            ‫از شهرهای ایران‬
                                                                                                                                                      ‫‪3‬ـ خوانندۀ مرا ببوس ـ ‪۱۴‬ـ خواننده سرود «ای‬
                                                                                                                                                      ‫ایران» ـ رایحه‬                    ‫ارتباط‬
                          ‫حل جدول شماره قبل‬                                               ‫‪11‬‬                     ‫حل جدول شماره قبل‬                    ‫‪۴‬ـ لحظه ـ از ضمایر ـ ‪ ۱۵‬سازندۀ آهنگ مرا ببوس‬

                                                  ‫‪ ۹‬ـ جواهر ـ از حشرات ـ‬                     ‫افقی‪:‬‬                                                    ‫ـ از سبزیجات‬                      ‫نیستی ـ پیامبر‬
                                                                 ‫مصیبت‬       ‫‪۱‬ـ از شعرا و ترانهسرایان‬                                                                                   ‫‪ ۵‬ـ فطری و جب ّلی ـ هدایت‬
                                                                                                                                                                                        ‫‪ 6‬ـ از خشکبار ـ از بیماریهای‬
                                                  ‫‪۱۰‬ـ از فراوردههای انگور ـ‬     ‫معروف و معاصر ایران‬                                                                                     ‫خطرناک‬
                                                              ‫پیدا نشدنی‬     ‫‪2‬ـ از خوانندگان مشهور‪،‬‬                                                                                     ‫‪ ۷‬ـ از خوانندگان معروف‬
                                                                             ‫برجسته و فقید اپرای ایران‬                                                                                  ‫و فقید ایران ـ کشوری‬
                                                  ‫‪۱۱‬ـ از نویسندگان معروف‬     ‫‪3‬ـ شجاع و بی پروا ـ بهم‬                                                                                    ‫کوچک مشهور به «بام‬
                                                  ‫روس و بنیانگذار ادبیات‬                                                                                                                ‫دنیا» ـ کرانهها‬
                                                                                           ‫خوردگی‬
                                                    ‫رئالیستی سوسیالیستی‬          ‫‪۴‬ـ او ـ از بازیهای ورق‬

                                                                                           ‫‪ ۵‬ـ نوآوری‬                                                                                   ‫‪ ۸‬ـ ماهر ـ رده ـ قسمتی‬
                                                                             ‫‪ 6‬ـ نادان ـ نصیحت ـ عددی‬                                                                                   ‫از پلو‬
                                                                                                                                                                                        ‫‪۹‬ـ مار بیسر ـ اثر گرانقدر‬
                                                                                              ‫است‬                                                                                       ‫فردوسی ـ جای اصل‬
                                                                                ‫‪ ۷‬ـ از فلزات ـ تپه کوتاه‬                                                                                ‫‪۱۰‬ـ آزمایشگاه ـ غنی‬
                                                                             ‫‪ ۸‬ـ از رودخانههای ایران ـ‬                                                                                  ‫‪۱۱‬ـ قوهای است ـ از زبانها‬

                                                                                      ‫رنجور و نحیف‬
   8   9   10   11   12   13   14   15   16   17   18