Page 13 - (کیهان لندن - سال سى و سوم ـ شماره ۱۷۲ (دوره جديد
P. 13

‫صفحه ‪13‬ـ ‪ Page 13‬ـ شماره ‪172‬‬
‫جمعه ‪ 3‬تا پنجشنبه ‪ 9‬اوت ‪2018‬‬

‫«پروین» و تلخی ایام او‬                                                ‫گفت ‌ههای شنیدنی‪...‬‬                      ‫یک دل و شش دلبر‬

                                                                      ‫= زندگي مثل دوچرخه سواري‬
                                                                      ‫م ‌يماند برای حفظ تعادل هميشه بايد‬

                                                                                      ‫در حركت بود‪.‬‬
                                                                      ‫آلبرت اينشتين‬

                                                                      ‫=ميان انسان و شرافت رشته باريکي‬
                                                                          ‫وجود دارد و اسم آن قول است ‪.‬‬

                                                                      ‫توماس براس‬

                                                                      ‫=شريف ترين دلها دلي است که انديشه‬

                                                                                       ‫آزار کسان درآن نباشد‪.‬‬

                                                                      ‫زرتشت‬

                                                                      ‫=خوشبختي فاصله اين بدبختي است تا‬

                                                                                               ‫بدبختي ديگر‪.‬‬

                                                                      ‫چارلی چاپلین‬

                        ‫پروین اعتصامی‬                                 ‫=خداوند بي‌نهايت است و لامكان‬                                                          ‫همسران هنری هشتم‬
                                                                      ‫و ب ‌يزمان اما به قدر فهم تو كوچك‬
‫گذاشت‪ .‬پروین چندی بعد به علت‬       ‫«پروین اعتصامی» متولد تبریز‪،‬‬       ‫م ‌يشود و به قدر نياز تو فرود م ‌يآيد و‬  ‫را زدند تا بتواند «جین سیمور» را‬         ‫باشد‪ .‬هنری در ‪ 12‬سالگی مجبور شد‬          ‫م ‌یگویند پشت تمام اتفاقات بزرگ‪،‬‬
‫بیماری حصبه به بستر افتاد‪ .‬دوازده‬  ‫برای شاعر شدن ازدواج کرد‪ .‬هرچند‬    ‫به قدرآرزوي تو گسترده م ‌يشود و به‬       ‫بگیرد‪ .‬جین‪ ،‬ادوارد ششم (همان قهرمان‬      ‫به دنبال مرگ برادرش‪ ،‬آرتور‪ ،‬با همسر‬      ‫ز ‌نها قرار دارند‪ .‬یک مثال خوب برای‬
‫روز بعد‪ ،‬در حالی که فقط ‪ 35‬سال‬     ‫پدرش اعتصام الملک‪ ،‬مشوق و‬                                                   ‫«شاهزاده و گدا»ی مارک تواین) را‬          ‫‪ 17‬سالۀ درشت اندام و اسپانیایی تبار او‬   ‫این اصل‪ ،‬داستان هنری هشتم و‬
‫داشت‪ ،‬درگذشت و کنار پدر خود‬        ‫راهنمای او برای شعر گفتن بود‪ ،‬ولی‬         ‫قدر ايمان تو كارگشا م ‌يشود‪.‬‬      ‫زایید که همیشه مریض بود و خودش‬           ‫ازدواج کند‪ .‬با این که «کاترین آراگون»‬    ‫چگونگی ابر قدرت شدن انگلستان و‬
‫در قم به خوابی همیشگی فرو رفت‪.‬‬     ‫پیش از ازدواج‪ ،‬اجازۀ چاپ شعر را‬    ‫ملاصدرا‬                                  ‫هم زود مرد‪ .‬هنری دختر زیبای یکی‬          ‫قسم م ‌یخورد با آرتور رابط ‌های نداشته‪،‬‬  ‫افول اسپانیاست‪.‬هنری هشتم که در‪24‬‬
‫خودش شعری گفته بود برای سنگ‬        ‫به پروین نداد‪ .‬فکر می‌کرد این کار‬                                           ‫از متحدانش را گرفت که از پرتر‌هاش‬        ‫بزرگترهای دو طرف‪ ،‬اصرار داشتند‬           ‫ژوئن ‪ 1509‬میلادی به سلطنت رسید‪،‬‬
‫قبرش‪« :‬این که خاک سیه‌اش بالین‬     ‫برای دخترش مناسب نیست‪ .‬پس‬          ‫=اگر انسا ‌نها در طول عمر خويش‬           ‫خوشش آمده بود‪ .‬منتها نم ‌یدانست که‬       ‫شخص پاپ در اینمورد اظهار نظر کند‪.‬‬        ‫چون فهمیده بود مردم به کلیسای‬
‫است‪ /‬اختر چرخ ادب پروین است‪/‬‬       ‫پروین بنا به درخواست پدر ازدواج‬    ‫ميزان كاركرد مغزشان كي ميليونيوم‬         ‫نقا ‌شها صنعتی دارند به نام رتوش‪ .‬لذا‬    ‫پاپ هم که اهمیت موضوع را درک کرده‬        ‫کاتولیک و اتوپیا (مدینه فاضله) و صلح‬
‫گرچه جز تلخی ایام ندید‪ /‬هرچه‬       ‫کرد تا بتواند شعر بگوید‪ .‬ولی این‬   ‫معد‌هشان بود اكنون كره زمين تعريف‬        ‫پس از دیدن آن دختر عصبانی شد و‬           ‫بود‪ ،‬فتوایش را به نحو مقتضی صادر کرد‪.‬‬    ‫و مالیات علاق ‌های ندارند‪ ،‬طی ‪ 38‬سال‬
‫خواهی سخنش شیرین است‪ ».‬سخن‬         ‫ازدواج‪ ،‬دو ماه بعد به جدایی منجر‬                                            ‫معرف عروس خانم را گردن زد و همان‬         ‫در‪ 18‬سالگی و آغاز سلطنت هنری‪ ،‬این‬        ‫سلطنتش سعی کرد علایق دیگر مردم‬
‫پروین‪ ،‬اما چندان هم شیرین نیست‪.‬‬    ‫شد‪ .‬شاید تأثیر این جدایی در عاطفۀ‬                     ‫ديگري داشت‪.‬‬           ‫روز با دختر ‪ 18‬سالۀ دیگری به اسم‬         ‫دو کبوتر جوان با اصرار و اجازۀ بزرگترها‬  ‫را ارضا کند‪ :‬قمارخان ‌هها را سر و سامان‬
‫او راوی دردهای اجتماع است‪ .‬او با‬   ‫شعری پروین بود که باعث شد‬          ‫اینشتین‬                                  ‫«کاترین هاوارد» ازدواج کرد‪ .‬از آن جا‬     ‫رفتند خانۀ بخت‪ .‬ملکه از همان اول سر‬      ‫داد‪ ،‬مبارزه با جادوگران را قانونمند کرد‪،‬‬
‫نگاه خردمندانۀ ناصر خسرو و روانی‬   ‫قطعات زیادی در عطوفت به کودکان‬                                              ‫که مکافات خانه در همین دنیا است و‬        ‫ناسازگاری گذاشت؛ پس از چند سقط‬           ‫مدام جنگ راه انداخت‪ ،‬در صومع ‌هها و‬
‫و سادگی سبک سعدی‪ ،‬از مسائل‬         ‫و درماندگان بسراید‪ .‬بعدها دفتر‬     ‫=روزی روزگاری اهالی یک دهکده‬             ‫هنری زیاد به ز ‌نهای قبل ‌یاش تهمت‬       ‫جنین و بچۀ مرده‪ ،‬یک فرزند دختر به‬        ‫دیرها را گل گرفت‪ ،‬خودش را به جای‬
‫تلخ روزگار شعر گفته‪ .‬موضوع بیشتر‬   ‫اشعارش چندین بار به چاپ رسید‪.‬‬      ‫تصمیم گرفتند تا برای نزول باران دعا‬      ‫زده بود‪ ،‬این بار سر خودش آمد و معلوم‬     ‫دنیا آورد‪ .‬در انگلیس آن زمان معتقد‬       ‫پاپ‪ ،‬شخص اول کلیسا خواند و طلاق‬
‫قطعاتش‪ ،‬مکالمه و گفت و گوی‬         ‫مقدمۀ دیوانش را ملک‌الشعرای بهار‬   ‫کنند‪،‬در روز موعود همه مردم برای‬          ‫شد عروس خانم نه تنها سرش بلکه‬            ‫بودند که از دختر‪ ،‬وارث درست و حسابی‬      ‫را دوباره رسمیت داد‪.‬هنری در جوانی‪،‬‬
‫دو نفر است؛ همان که در ادبیات‬      ‫نوشت و او را «ملکۀ شاعران زن»‬      ‫مراسم دعا در محلی جمع شدند و‬             ‫گوشش هم م ‌یجنبد! آخرین زن هنری‬          ‫برای تاج و تخت عمل نم ‌یآید‪ .‬این شد‬      ‫قهرمان انواع ورز ‌شها مثل نیز‌هپرانی‬
‫«مناظره» گفته می‌شود‪ .‬از درگیری‬    ‫(سیده‌ الشعرا) نامید‪ .‬مدتی بعد از‬  ‫تنها یك پسربچه با خودش چتر آورده‬         ‫هم یک پروتستان بود‪( .‬البته ایشان قبل ًا‬  ‫که هنری هشتم بالاخره حوصل ‌هاش سر‬        ‫روی اسب بود‪ .‬او ضمن ب ‌یرحمی ذاتی‪،‬‬
‫زبانی دو کاراکتر اجتماعی گرفته‬     ‫چاپ دیوان اشعارش در کتابخانه‬                                                ‫به خاطر مبارزه با لوتر و طرفدارانش از‬    ‫رفت و با پاپ به هم زد و توماس مور‬        ‫روح لطیفی هم داشت‪ .‬شعر م ‌یگفت و‬
‫مثل «محتسب و مست» تا گفت و‬         ‫دانشسرای عالی سرگرم کتابداری‬                    ‫بود و این یعنی ایمان‪.‬‬       ‫پاپ لقب «مدافع ایمان» گرفته بود‪).‬‬        ‫وزیر و مشاور خود را گردن زد تا همه‬       ‫آهنگ م ‌یساخت‪ .‬بدیهی است چنین‬
‫گوی دو چیز غیرزنده سمبلیک مثل‬      ‫شد‪ ،‬ولی به علت بیماری پدرش‬         ‫ناشناس‬                                   ‫هنری هشتم او و گارد محافظش را که‬         ‫بفهمند‪ ،‬او اجازه دارد کاترین را طلاق‬     ‫مرد پرشوری نم ‌یتوانست زن کاتولیک‬
‫«کرباس و الماس» یا «سیر و پیاز»‪:‬‬   ‫دست از کار کشید تا از وی پرستاری‬                                                                                     ‫دهد و دوباره زن بگیرد‪ .‬بعد اوضاع جدید‬    ‫متعصبی را که صبح تا شب در نمازخانه‬
‫«سیر یک روز طعنه زد به پیاز‪ /‬که‬    ‫کند‪ .‬پدر یک سال بعد درگذشت و‬       ‫= بدبختي تنها در باغچ ‌هاي که خودت‬                ‫با او رابطه داشت گردن زد‪.‬‬       ‫زیر دهنش مزه کرد‪ .‬به «آن بولین» که‬       ‫بود تحمل کند؛ چه رسد به این که این‬
                                   ‫مرگ پدر تأثیر بدی بر روحیه وی‬                                               ‫هنری هشتم اواخر قرن شانزدهم به‬           ‫پسر نم ‌یزایید‪ ،‬تهم ‌تزد و داد گردنش‬     ‫زن قبل ًا زن برادر بزرگترش نیز بوده‬
        ‫تو مسکین چقدر بدبویی!»‬                                        ‫ناشناس‬   ‫کاشت ‌هاي م ‌يرويد‪.‬‬             ‫بیماری دردناک و مرموزی درگذشت‪.‬‬

                                                                      ‫=همه دوست دارند به بهشت بروند‪،‬‬
                                                                      ‫اما كسي دوست ندارد بميرد‪ .‬بهشت‬

                                                                             ‫رفتن جرأت مردن م ‌يخواهد‪.‬‬
                                                                      ‫ناشناس‬

‫‪58‬‬                                         ‫‪62‬‬

‫‪1 36‬‬

    ‫‪63‬‬                             ‫‪7‬‬                             ‫(سودوكو)‬                                      ‫‪ 15 14 13 12 11 10 9 8 7 6 5 4 3 2 1‬عمودی‪:‬‬

    ‫‪1 6 48‬‬                                          ‫‪5 13‬‬                                                              ‫‪1‬ـ از آثار تاریخی اصفهان‬                                                                       ‫‪1‬‬
                                                                                                               ‫‪2‬ـ از شیرین ‌یهای سنتی ـ پرند‌های‬
‫‪72 3‬‬                                                              ‫‪4‬‬                                                                                                                                                  ‫‪2‬‬
                                                                                  ‫‪2‬‬                                 ‫است ـ ح ّصه و نصیب ـ برابر‬
‫‪9‬‬             ‫‪4‬‬                                  ‫‪3‬‬                                                             ‫‪3‬ـخواندنوبررسیـازشهرهایایران‬                                                                          ‫‪3‬‬
‫‪28‬‬  ‫‪62‬‬                                           ‫‪5‬‬  ‫‪3 56‬‬                                                       ‫‪4‬ـ شهری در استان فارس ـ از ابزار‬
                                                 ‫‪9‬‬  ‫‪1‬‬                                                                                                                                                                ‫‪4‬‬
         ‫‪1‬‬                                                                                                                    ‫انداز‌هگیری زمان‬
                                                                                                               ‫‪ 5‬ـ از آفات نباتی ـ از شهرهای‬                                                                         ‫‪5‬‬
            ‫افسان ‌های‬            ‫عمودی‪:‬‬         ‫‪11 10 9 8 7 6 5 4 3 2 1‬‬
‫‪9‬ـ شلوغی ـ تازه و‬                                                                                                     ‫مصیب ‌تدیده ژاپن ـ قرضه‬                                                                        ‫‪6‬‬
                        ‫‪1‬ـ از آهنگسازان نامدار‪،‬‬                                                         ‫‪1‬‬      ‫‪ 6‬ـ اشاره به نزدیک ـ از زین ‌تآلات‬
               ‫جدید‬      ‫برجسته و فقید ایران‬                                                                                                                                                                         ‫‪7‬‬
‫‪10‬ـ از روزنامه‌نگاران‬                                                                ‫‪2‬‬                                                ‫ـ آسیب‬
                        ‫‪2‬ـ سوارکاری ـ نه‬                                                                       ‫‪ 7‬ـ پیمان ـ از کشیدن ‌یها ـ از ادوات‬                                                                  ‫‪8‬‬
  ‫معروف و فقید ایران‬                 ‫ب ‌هعربی‬                                        ‫‪3‬‬
‫‪11‬ـ شهری در استان‬                                                                                                                     ‫استفهام‬                                                                        ‫‪9‬‬
                        ‫‪3‬ـ جایز ـ اندوه ـ زبان‬                                       ‫‪4‬‬                         ‫‪ 8‬ـ از قهرمانان پیشین کشتی ایران‬                                                                      ‫‪10‬‬
              ‫کرمان‬                 ‫موسیقی‬
                                                                                     ‫‪5‬‬                                                ‫و جهان‬                                                                         ‫‪11‬‬
                        ‫‪4‬ـ شبی طولانی ـ بهره‬                                         ‫‪6‬‬                         ‫‪9‬ـ مخروبه ـ از ابزار دوخت و دوز‬                                                                       ‫‪12‬‬
                           ‫‪ 5‬ـ شانه ـ حمایت‬
                                                                                     ‫‪7‬‬                                            ‫ـ همسایگی‬              ‫گذشته ـ از حرکات حروف‬                                       ‫‪13‬‬
                        ‫‪ 6‬ـ نم ‌یشنود ـ زهر ـ‬                                                                  ‫‪10‬ـ راه تما ‌منشده ـ هرسال ـ دو‬               ‫هنگام تلفظ ـ خداوند‬
                                   ‫گلی است‬                                           ‫‪8‬‬                                                                                                                               ‫‪14‬‬
                                                                                     ‫‪9‬‬                                           ‫رویی و تزویر‬            ‫‪11‬ـ آن جهانی ـ درختی‬
                        ‫‪7‬ـ از ییلاقات دامنۀ‬                                                                    ‫‪11‬ـ خوراکی است متداول ـ از‬                            ‫است ـ بدنه‬                                      ‫‪15‬‬
                             ‫البرز ـ از مرکبات‬                                       ‫‪10‬‬
                                                                                                                  ‫شهرهای ایران ـ ضمیری است‬               ‫‪12‬ـ لحظه و نفس ـ از‬                                     ‫افقی‪:‬‬
                        ‫‪ 8‬ـ لغزنده ـ بدخواه‬                                                                    ‫‪1 2‬ـ ا ز خو ا نند گا ن قد یمی ‪،‬‬            ‫وسایل موسیقی ـ ناشنوا‬
                        ‫و بدسگال ـ موجودی‬                                                                                                                                                        ‫‪1‬ـ از نخس ‌توزیران پیشین‬
                                                                                                                    ‫فرامو ‌شناشدنی و فقید ایران‬          ‫‪13‬ـ قند شیر ـ از شهرهای‬                                   ‫ایران‬
                        ‫حل جدول شماره قبل‬                                                             ‫‪11‬‬       ‫‪13‬ـ پایتخت کشوری است ـ‬                         ‫آذربایجان ـ سرشت‬
                                                                                                                                                                                                 ‫‪2‬ـ شهری تاریخی در استان‬
                                                                                               ‫افقی‪:‬‬                                 ‫پیشکش‬               ‫‪14‬ـ چندین هزار ـ چکیدن‬                  ‫زنجان و مدفن سلطان‬
                                                                                                               ‫‪14‬ـ استان ـ طمع ـ خانه و کاشانه‬                    ‫و نشت ـ رایحه‬                  ‫محمد الجایتو ـ دشوار و‬
                                                                               ‫‪1‬ـ از خوانندگان مشهور و‬         ‫‪15‬ـ کشوری است ـ از هنرپیشگان‬
                                                                               ‫فقید اپرای آمریکا با شهرتی‬                                                ‫‪15‬ـ لحظه ـ شهرنشینی ـ‬                                    ‫صعب‬
                                                                                                                    ‫توانا‪ ،‬برجسته و فقید انگلیس‬                 ‫قدیمی و باستانی‬                  ‫‪3‬ـ کنار ـ زاری ـ جزیر‌های‬
                                                                                               ‫عالمگیر‬
                                                                               ‫‪2‬ـ ا ز نو یسند گا ن و‬                                  ‫حل جدول شماره قبل‬                                                    ‫متعلق به ایران‬
                                                                               ‫داستانسرایان معاصر و‬                                                                                              ‫‪4‬ـ بخشی از ساختمان ـ‬
                                                    ‫‪ 7‬ـ واحد پول کشوری‬
                                                    ‫است ـ از زیباترین شهرهای‬                 ‫فقید ایران‬                                                                                              ‫وسیل ‌های برای نظافت‬
                                                                               ‫‪3‬ـ رد و بدل کردن ـ‬                                                                                                ‫‪ 5‬ـ بالاپوشی است ـ‬
                                                      ‫جهان ـ پنبۀ پاک نکرده‬
                                                    ‫‪ 8‬ـ بدهی ـ فعالیتی تولیدی‬                ‫خداوندگار‬                                                                                             ‫بیهوشی ـ حیوانی است‬
                                                                               ‫‪4‬ـ مخالف ـ رودخان ‌های در‬                                                                                         ‫‪ 6‬ـ گریبان ـ تنبل ـ در بر‬
                                                          ‫مرتبط با کشاورزی‬
                                                      ‫‪9‬ـ میزان ـ دریایی است‬           ‫اروپا ـ سر ‌خرویان‬                                                                                               ‫روی آن م ‌یچرخد‬
                                                    ‫‪10‬ـ رها ـ الکتریسیته ـ‬     ‫‪ ‌5‬ـ به هنگام شخم بر گردن‬                                                                                         ‫‪ 7‬ـ اخلاق و منش ـ نارس‬
                                                    ‫هم پوشیدنی است و هم‬        ‫گاو نهند ـ کوشش ـ فرمانده‬                                                                                         ‫ـ فوری ـ قسمتی از دست‬

                                                                   ‫نوشیدنی‬      ‫‪ 6‬ـ همه ما داریم ـ چراغ‬                                                                                                             ‫و پا‬
                                                    ‫‪11‬ـ ثروت ـ نوعی حصار‬                                                                                                                         ‫‪ 8‬ـ کوی و محله ـ مبادلۀ‬

                                                                     ‫و دیوار‬                                                                                                                                    ‫اطلاعات‬
                                                                                                                                                                                                 ‫‪9‬ـ علمی است ـ سرایت ـ‬

                                                                                                                                                                                                                 ‫شاخص‬
                                                                                                                                                                                                 ‫‪10‬ـ از دیکتاتورهای قرن‬
   8   9   10   11   12   13   14   15   16   17   18