Page 13 - (کیهان لندن - سال سى و هفتم ـ شماره ۲۶۸ (دوره جديد
P. 13

‫صفحه ‪۱۳‬ـ ‪ Page 13‬ـ شماره ‪۱۷۳۴‬‬
‫جمعه ‪ ۳‬تا پنجشنبه ‪ ۹‬جولای ‪۲۰۲۰‬‬

                     ‫کار داغ‬                    ‫دمنده در آتش‬                                                                  ‫شغلشان سخت و نفسگیر است‪ .‬کنار‬         ‫آیا اینشتین در مورد سفر به فضا‬
‫ساعت کاری محمدعلی از هشت‬                                                                                                      ‫کورههایی کار میکنند که آتش از آنها‬           ‫اشتباهمیکرد؟‬
‫صبح تا ‪ ۴‬و ‪ ۳۰‬دقیقه بعد از ظهر‬             ‫کمی خنک شود بعد به سراغ کورهای‬            ‫که میخواهم با آنها کار کنم به صورت‬       ‫زبانه میکشد؛ سر و کارشان با آتش‬
‫است‪« .‬بعد از تمام شدن کار هم بعضی‬          ‫که شیشه مذاب رنگی در آن وجود دارد‬                        ‫دلخواهم در بیایند»‪.‬‬       ‫است و مواد مذاب! با خطر سوختگی‬
‫وقتها در یک باشگاه بدنسازی که‬              ‫میروم و مقداری بار رنگی به آن اضافه‬                                                ‫و زخمی شدن با شیشههای تیز دست‬
‫صاحب کارگاه ساخته ورزش میکنیم‪.‬‬             ‫میکنم و بعد از این مرحله هم پنج‬                  ‫دوستی با شیشه مذاب‬                ‫و پنجه نرم میکنند و هنگام کار‪ ،‬باران‬
‫یک شیشهگر باید بدن قوی و ورزیدهای‬          ‫دقیقه منتظر میمانم تا مواد مذابی که‬       ‫آقای شیشهگر هر روز این کار را‬            ‫عرق صورتشان را میپوشاند؛ این حکایت‬
‫برای خودش بسازد تا بتواند سختیهای‬          ‫برداشتهام خنک شوند‪ ،‬دوباره به کوره‬        ‫تکرار میکند‪ .‬تنها چیزی که ممکن‬           ‫هنرمندانی است که شیشهگری را به‬
‫کارشرا تحملکند‪.‬مادرطولروزمدام‬              ‫اصلی بر میگردم و باز مقداری شیشه‬          ‫است تغییر کند نوع محصولی است که‬          ‫عنوان شغل انتخاب کردهاند و با دقت‬
‫در حال دست و پنجه نرم کردن با آتش‬          ‫مذاب بیرنگ به آن اضافه میکنم‪ ،‬وقتی‬        ‫او میسازد؛ یک روز پارچ و گلدان روز‬       ‫و وسواس خاصی شیشههای گداخته‬
‫و شیشه هستیم‪ .‬اگر اشتباه کنی ممکن‬          ‫مواد اولیهای که برای ساخت مثلا یک‬         ‫دیگر جایخی یا تنگ‪ .‬محمدعلی برای‬          ‫را شکل میدهند و نفس خود را در‬
‫است بسوزی یا زخمی شود‪ .‬خیلی‬                ‫گلدان لازم داشتم را به وسیله میله دم‬      ‫ساخت یک ظرف شیشهای از ابزارهای‬           ‫آنها میدمند! به یکی از کارگاههای‬
‫اتفاق افتاده که دست هایم به صورت‬           ‫برداشتم شروع به شکل دادن آن میکنم‬         ‫مخصوصی استفاده میکند‪ .‬برای اینکه‬         ‫نمونه شیشهگری تهران رفتیم و یک‬
‫سطحی سوخته یا زخمی شدهاند‪ .‬به‬              ‫به این صورت که با فوت کردن در میله‬        ‫بهتر با کار او آشنا شوید کاربرد تعدادی‬   ‫روز را با هنرمندانی که در آنجا مشغول‬
‫اینها اضافه کنید که بعضی وقتها هم‬          ‫دم آن را به اندازه دلخواهم در میآورم بعد‬                                           ‫بودند گذراندیم‪ .‬اگر میخواهید به‬
‫حباب شیشه میشکند و خرده شیشه به‬            ‫از این کار با قاشق آن را حالت میدهم‬          ‫از این وسیلهها را برایتان میگوییم‪:‬‬    ‫سختیهایی که این هنرمندان برای‬
‫سر و صورت آدم میپاشد‪ .‬البته من در‬          ‫تا حبابهای هوا از آن خارج شوند‪ ،‬در‬        ‫‪ ۱‬ـ دم‪ ،‬این وسیله‪ ،‬پای ثابت کارگاه‬       ‫ساخت شیشههای شکستنی میکشند‬
‫مدتی که در کارگاه هستم اصول ایمنی‬          ‫مرحله بعدی شیشه شکل گرفته را در‬           ‫شیشهگریاست؛میلهایآهنیوتوخالی‬
‫را رعایت کردهام تا اتفاق ناگواری برایم‬                                               ‫بهطولیکونیممتر‪.‬شیشهگرهابهوسیله‬                    ‫پی ببرید‪ ،‬با ما همراه شوید‪.‬‬
                                                                                     ‫این ابزار‪ ،‬درون شیشه مذاب میدمند‪.‬‬        ‫دور تا دورت را کورههایی گرفتهاند‬
                     ‫پیش نیاید»‪.‬‬                                                                                              ‫که آتش از آنها زبانه میکشد‪ .‬ایستادن‬
‫آقای شیشهگر ‪ ۴۰‬سال دارد و بچه‬              ‫یک قالب میگذارم تا آخرین مرحله‬            ‫‪ ۲‬ـ قرقره‪ ،‬ابزاری است که شیشهگر‬          ‫در چنین محلی از عهده هر کسی بر‬                   ‫علم بیولوژی بگنجانیم‪».‬‬      ‫دو برادر دوقلو را که یکی فضانورد‬
‫اهر است‪ .‬او دو فرزند دارد که یکی‬           ‫شکلگیری هم روی آن انجام شود»‪.‬‬             ‫آن را در دهانه کوره قرار میدهد تا میله‬   ‫نمیآید چه برسد به آنکه بخواهید‬        ‫او میافزاید‪« :‬حرکت در فضا امکان‬        ‫است و دیگری یک شغل عادی دارد‪،‬‬
‫از آنها پسر است‪ .‬محمدعلی دوست‬              ‫وقتی محمدعلی شیشه گداخته را‬               ‫دم را‪ ،‬راحتتر وارد یا از کوره خارج کند‪.‬‬  ‫یک روز کاری را اینجا سپری کنید‪.‬‬       ‫نفوذ اشعه به داخل کروموزمهای‬           ‫در نظر بگیرید‪ .‬پس از گذشت سالیان‬
‫ندارد پسر ‪ ۱۴‬سالهاش شغل او را‬              ‫داخل قالب میگذارد دوباره درون میله‬        ‫‪ ۳‬ـ قاشق‪ ،‬این قاشق با آن قاشقهای‬         ‫هنرمندانی که در کارگاه کار میکنند‬     ‫شخص را ایجاد میکند‪ ،‬این عمل‬            ‫متمادی‪ ،‬زمانی که هر دو به خانه‬
‫انتخاب کند‪« :‬دوست دارم پسرم دکتر‬           ‫دم فوت میکند تا شیشه مذاب‪ ،‬شکل‬            ‫غذاخوری که ما میشناسیم خیلی فرق‬          ‫با گرمایی که محیط را فراگرفته کنار‬    ‫ممکن است به تلومرها ـ سرپوش‬            ‫بر میگردند‪ ،‬در کمال تعجب‪ ،‬برادر‬
‫شود برای همین تا حالا او را به محل‬                                                   ‫میکند آقای شیشهگر از این وسیله‬           ‫آمدهاند اما هر چند دقیقه یک بار که‬    ‫مولکولی کوچکی در انتهای ‪DNA‬‬            ‫فضانوردجوانترازدیگریبهنظرمیرسد‪.‬‬
‫کارم نیاوردهام‪ .‬بعضی وقتها پینهها و‬                 ‫دلخواهش را به خود بگیرد‪.‬‬         ‫چوبی برای شک دادن به شیشه مذاب‬           ‫گرما کلافهشان میکند‪ ،‬سراغ حوض‬         ‫ـ آسیب برساند‪ .‬با بازگشت به زمین‪،‬‬      ‫این همان نظریه دوقلوی آلبرت‬
‫تاولهای دستم را به او نشان میدهم‬           ‫هنرمند شیشهگر وقتی به این نتیجه‬           ‫استفاده میکند؛ «بعد از اینکه وسایل‬       ‫آبی وسط کارگاه میروند و یک سطل‬        ‫فقدان تلومرها ارتباط مستقیم با‬         ‫اینشتین است‪ .‬هر چند ممکن است‬
‫تا از سختی کارم باخبر شود و درس‬            ‫رسیدکهشیشهمذابکامل ًاشکلگرفته‬             ‫کارم را مرتب کردم کارم را شروع میکنم‪.‬‬                                                                                 ‫عجیب به نظر برسد‪ ،‬اما طبق نظریه‬
‫بخواند و برای خودش کسی شود‪ .‬کار ما‬         ‫است آن را به گرمخانه میبرند‪ .‬شیشه‬         ‫ابتدا قرقره را در دهانه کوره میگذارم‬         ‫آب خنک روی سرشان میریزند‪.‬‬                  ‫سالخوردگی پیدا میکند‪».‬‬        ‫نسبیت اینشتین کامل ًا درست است‪.‬‬
‫شیشهگرهاسختوطاقتفرساست‪.‬من‬                  ‫بعد از ماندن در گرمخانه باید مراحل‬        ‫بعد یک میله دم بر میدارم و از کوره‬       ‫«محمدعلی یارمحمدزاده زرگر» یکی‬        ‫تاکنون تأثیرات ایستگاههای فضایی‬        ‫تئوری نسبیت به ما میگوید که با‬
‫در کارگاههای زیادی کار کردهام‪ ،‬با این‬      ‫دیگریمانندتراشکاری‪،‬برش‪،‬سنگزنی‬             ‫اصلی که مخصوص عیار (شیشه مذاب‬            ‫از همین هنرمندان باسابقه شیشهگری‬      ‫و شاتلها بر فضانوردان‪ ،‬البته در‬        ‫سریعتر شدن سرعت حرکت در فضا‪،‬‬
‫که شرایط کاری در اینجا مناسب است‬           ‫و بعضی وقتها هم اسید کاری را پشت‬          ‫بیرنگ) است مقداری بار (شیشه مذاب)‬        ‫است‪ .‬او ‪ ۱۴‬سال است که میلههای دم‬      ‫صورت وجودشان‪ ،‬بسیار اندک بوده؛‬         ‫سرعت پیشروی زمان کندتر میشود‪.‬‬
‫اما یک روز کار کردن در کنار کورههایی‬       ‫سر بگذارد تا بستهبندی شود و به دست‬        ‫بر میدارم چند لحظهای صبر میکنم تا‬        ‫را در دستانش میگیرد و کار میکند‪.‬‬      ‫این فضانوردان دائماً درون میدان‬        ‫بنابراین به نظر میرسد سفر به فضا‪،‬‬
‫که پر از شیشه مذاب هستند طاقت آدم‬                                                                                             ‫آقای شیشهگر هر روز ساعت شش صبح‬        ‫مغناطیسی محافظ زمین ـ که باعث‬          ‫روش مناسبی برای جوان ماندن باشد‪.‬‬
                                                             ‫من و شما برسد‪.‬‬                                                   ‫از خواب بیدار میشود تا خودش را به‬     ‫انحراف اشعهها میشود ـ در گردشند‪.‬‬
                  ‫را طاق میکند»‪.‬‬                                                                                              ‫محل کارش برساند؛ «در جنوب شهر و‬                                                             ‫*یک نظر مخالف‬
‫شیشهگرهایی که در این کارگاه کار‬                                                                                               ‫محله دولت آباد زندگی میکنم‪ .‬صبح‬                        ‫*تجارب واقعی‬          ‫اخیراً برخی از محققین به نتایجی‬
‫میکنند ادعا میکنند مالک کارگاه برای‬                                                                                           ‫زود از خواب بیدار میشوم تا خودم‬       ‫ناسا در نظر دارد در سال ‪۲۰۱۸‬‬           ‫مغایر با نظریه فوق دست یافتند و‬
‫آنها شرایطی را فراهم کرده که کمتر‬                                                                                             ‫را به محل کارم برسانم‪ .‬ساعت هشت‬       ‫میلادی‪ ،‬فضانوردان را به منظور رجعت‬     ‫معتقدند سفر به فضا‪ ،‬تأثیری کامل ًا‬
‫کارگاهی از این امکانات برخوردار است؛‬                                                                                          ‫صبح باید کارم را شروع کنم‪ .‬هر روز‬     ‫به ماه و نهایتاً سفر به مریخ‪ ،‬به خارج‬  ‫برعکس دارد و حتی ممکن است انسان‬
‫مثل ًا کورههای کارگاه را طوری طراحی‬                                                                                           ‫کارمندان کارگاه لیست محصولاتی را‬      ‫از این حلقه محافظ بفرستد‪ .‬در چنین‬
‫کرده که در اطراف کارگاه قرار بگیرند‪.‬‬                                                                                          ‫که باید بسازم برایم آماده میکنند و‬    ‫مأموریتهایی فضانوردان برای هفتهها یا‬         ‫را به پیری زودرس دچار کند‪.‬‬
‫این کار باعث میشود گرما آنها را‬                                                                                               ‫من هم با توجه به آن لیست کارم را‬      ‫ماههای متوالی در معرض اشعه خواهند‬      ‫فرانک کوچینوتا ـ از دانشمندان‬
‫کمتر اذیت کند و یا از حقوق آنها بابت‬                                                                                          ‫شروع میکنم‪ .‬وقتی وارد کارگاه شدم‬      ‫بود‪ .‬ناسا بسیار مشتاق است که بداند‬     ‫برجسته ناسا در زمینۀ تشعشعات ـ‬
‫بیمه هیچ پولی کم نمیکند علاوه بر‬                                                                                              ‫لباسهایم را عوض میکنم بعد به‬          ‫آیا خطر «پیری در اثر اشعه» واقعاً‬      ‫در مرکز فضایی جانسون‪ ،‬در این باره‬
‫اینها آنها میتوانند از باشگاه اختصاصی‬                                                                                         ‫سراغ کورهای که روی آن کار میکنم‬       ‫وجود دارد یا خیر؟ و در صورت مثبت‬       ‫میگوید‪« :‬مشکل نظریه اینشتین‬
‫کارگاه هم استفاده کنند‪ .‬حقوق و درآمد‬                                                                                          ‫میروم و مواد اولیه شیشه را که به آن‬   ‫بودن نتیجه‪ ،‬به فکر چگونگی حل این‬       ‫این است که ما نمیتوانیم تشعشعات‬
‫این هنرمندان بسته به تواناییهای آنها‬                                                                                          ‫عیار میگویند داخل کوره میریزم و‬                                              ‫فضایی و روند طبیعی گذر عمر را در‬
                                                                                                                              ‫حرارت آن را تنظیم میکنم تا موادی‬                           ‫مشکل باشد‪.‬‬
   ‫بین ‪ ۲۴۰‬تا ‪ ۶۰۰‬هزار تومان است‪.‬‬

‫‪۲۱‬‬                                           ‫‪۳‬‬

                      ‫‪۷5‬‬                        ‫‪۶‬‬
                                                                          ‫(سودوکو)‬
‫‪۷ 5۴‬‬                                       ‫‪۲۱‬‬
                                                                                                                              ‫‪ ۱5 ۱۴ ۱۳ ۱۲ ۱۱ ۱۰ ۹ ۸ ۷ ۶ 5 ۴ ۳ ۲ ۱‬عمودی‪:‬‬
‫‪۸۴ ۳‬‬
                                                        ‫‪۲‬‬                            ‫‪۶۱‬‬                                       ‫‪۱‬ـ از گزارشگران و مفسران برجسته‬                                                                  ‫‪۱‬‬
                                                                                                                                     ‫ایرانی تبار با شهرتی جهانی‬
                                        ‫‪۶‬‬       ‫‪۴‬‬                                           ‫‪5‬‬                                                                                                                                  ‫‪۲‬‬
                                                                                                                              ‫‪۲‬ـوقفشدهـجهانگردصاحبنامایتالیایی‬
    ‫‪۱۹‬‬                                          ‫‪۸۳‬‬                                                                            ‫و نویسنده سفر نامهای بنام عجایب‬                                                                  ‫‪۳‬‬
                                                                                                                              ‫‪۳‬ـ از خوانندگان خوش صدا و معروف‬
‫‪۸ ۶۲‬‬                                                                                     ‫‪۱‬‬                                                                                                                                     ‫‪۴‬‬
                                                                                                                                    ‫و قدیمی ایران ـ کشوریست‬
‫‪۷ 5۱۸‬‬                                           ‫‪۱ ۳۲‬‬                                                                              ‫‪۴‬ـ دشمن «نوش» ـ مایه حیات‬                                                                    ‫‪5‬‬
                                                                                                                              ‫‪۵‬ـ تکرار یک حرف ـ خجسته و مبارک‬
    ‫‪۷۸‬‬                                          ‫‪۶۴‬‬                                                                                                                                                                             ‫‪۶‬‬
                                                                                                                                                ‫ـ درختی است‬
              ‫فنی‬               ‫عمودی‪:‬‬          ‫‪۱۱ ۱۰ ۹ ۸ ۷ ۶ 5 ۴ ۳ ۲ ۱‬‬                                                       ‫‪۶‬ـ از نویسندگان معروف روسیه و خالق‬                                                               ‫‪۷‬‬
‫‪۸‬ـ دشمن «آشتی» ـ از‬
‫صنایع شعری ـ کافی‬     ‫‪۱‬ـ از آهنگسازان معروف‬                                                            ‫‪۱‬‬                        ‫اثر «جنگ و صلح» ـ رنگی است‬                                                                     ‫‪۸‬‬
‫‪۹‬ـ از تنقلات ـ بندری‬    ‫فرانسه در قرن ‪۱۹‬‬                                                                                      ‫‪۷‬ـ مرکز عواطف انسانی ـ عنوان‬
                                                                                               ‫‪۲‬‬                                                                                                                               ‫‪۹‬‬
           ‫در ایران‬   ‫‪۲‬ـ داخل دایره است‬                                                                                                          ‫کریمخان زند‬                                                                   ‫‪۱۰‬‬
‫‪۱۰‬ـ از شهرهای کشورما‬  ‫ـ آشکار ـ در بیابان‬                                                      ‫‪۳‬‬                              ‫‪۸‬ـیادگارـگلیاستـازرودخانههایایران‬
                                                                                                                              ‫‪۹‬ـ رطوبت ـ حرف ندا ـ خاشاک ـ‬                                                                     ‫‪۱۱‬‬
   ‫ـ قسمتی از اندام‬           ‫فراوان است‬                                                       ‫‪۴‬‬                                                                                                                               ‫‪۱۲‬‬
‫‪۱۱‬ـ طرف راست ـ‬        ‫‪۳‬ـ از شعرای معروف و‬                                                                                                             ‫گذشته‬
                      ‫برجسته معاصر ایران‬                                                       ‫‪5‬‬                              ‫‪۱۰‬ـ زبانی است ـ قسمتی از شبانهروز‬                                                                ‫‪۱۳‬‬
     ‫بینظیر و یگانه‬    ‫‪۴‬ـ تبدیل شده ـ غلبه‬                                                     ‫‪۶‬‬
                      ‫‪۵‬ـ از وسایل دوخت و‬                                                                                                ‫ـ واحداندازهگیری زمان‬                                                                  ‫‪۱۴‬‬
                       ‫دوز ـ بخیل ـ نهایت‬                                                      ‫‪۷‬‬                              ‫‪۱۱‬ـ امتنان ـ از طنز نویسان معروف و‬                        ‫و زمانه‬
                      ‫‪۶‬ـ آگاه ـ قعر ـ صدا‬                                                                                                                                 ‫‪۹‬ـ نژادی است ـ از مزهها‬                              ‫‪۱5‬‬
                                                                                               ‫‪۸‬‬                                                  ‫معاصر ایران‬
                                   ‫و آواز‬                                                      ‫‪۹‬‬                              ‫‪۱۲‬ـ از مصلحان اجتماعی آمریکایی و‬                        ‫ـ بی قرار‬                           ‫افقی‪:‬‬
                      ‫‪۷‬ـ دشمنی ـ از وسایل‬                                                                                                                                 ‫‪۱۰‬ـ دقیق ـ عقیده ـ برازنده‬
                                                                                                                                         ‫برنده جایزه صلح نوبل‬             ‫و گرانمایه ـ از ماههای‬           ‫‪۱‬ـ از شعرای معروف ایران‪،‬‬
                                                                                               ‫‪۱۰‬‬                             ‫‪۱۳‬ـ قبیله و قوم ـ عقاید ـ تکرار یک‬                                           ‫ملقب به خلاق المعانی‬
                                                                                                                                                                                         ‫ایرانی‬            ‫که به دست مغولها به‬
                      ‫حل جدول شماره قبل‬                                                                     ‫‪۱۱‬‬                                 ‫حرف ـ خداوند‬               ‫‪۱۱‬ـ صدا و ندا ـ عهد و‬
                                                                                                                                 ‫‪۱۴‬ـ حرف خطاب ـ حرفهای است‬                ‫پیمان ـ نام دستهای از‬                       ‫قتل رسید‬
                                                                                                    ‫افقی‪:‬‬                     ‫‪۱۵‬ـ بینوایان و تهیدستان ـ از‬                                                 ‫‪۲‬ـ از امپراتوریهای کهن‬
                                                                                                                                                                                        ‫میوهها‬             ‫جهان ـ از شهرهای ایران‬
                                                                                     ‫‪۱‬ـ از خوانندگان قدیمی و‬                                 ‫خوراکهای سنتی‬                ‫‪۱۲‬ـ ستارهایست ـ از مصالح‬
                                                                                        ‫خوش صدای کشورما‬                                                                   ‫سا ختما نی ـ د شتی‬                            ‫ـ سلطان‬
                                                                                                                                                       ‫حل جدول شماره قبل‬  ‫پهناور و سرد در روسیه‬                 ‫‪۳‬ـ حتم ـ از بیماریها‬
                                                                                      ‫‪۲‬ـ محل مطالعه ـ رطوبت‬                                                               ‫‪۱۳‬ـ فرزند پسر ـ سنگین و‬          ‫‪۴‬ـ از گلف بازان بزرگ و‬
                                                ‫‪۱۰‬ـ پنبه پاک نکرده ـ از‬              ‫‪۳‬ـ رفت و آمد ـ از میوهها‬                                                             ‫باوقار ـ رسوم ـ از آنطرف‬
                                                        ‫دسرهای سنتی‬                  ‫‪۴‬ـ کفر ـ واحد اندازهگیری‬                                                                                                       ‫قدیمی جهان‬
                                                                                                                                                                                    ‫شراب است‬               ‫‪۵‬ـ از شهرهای ایران ـ هستی‬
                                                ‫‪۱۱‬ـ از خاندانهای حکومتی‬                               ‫زمان‬                                                                ‫‪۱۴‬ـ سرپرست ـ خانه ـ‬              ‫بخشیدن و آفریدن ـ‬
                                                ‫در ایران ـ شهری در‬                          ‫‪۵‬ـ وحشت ـ پیش‬                                                                                                  ‫حرفی به اول آن بیفزایید‬
                                                                                     ‫‪۶‬ـ بخشی از کشور ما ـ‬                                                                                 ‫عادل‬             ‫از اعضا داخلی بدن انسان‬
                                                              ‫کشورما‬                                                                                                      ‫‪۱۵‬ـ فروزان ـ کشوری است‬
                                                                                                     ‫خرس‬                                                                                                                   ‫است‬
                                                                                     ‫‪۷‬ـ دل آزرده ـ سه چهارم‬                                                                        ‫ـ از حیوانات‬            ‫‪۶‬ـ کشوریست ـ قسمتی‬
                                                                                                                                                                                                           ‫از صورت ـ از حشرات‬
                                                                                                 ‫کره زمین‬
                                                                                              ‫‪۸‬ـ رهبر ـ راحت‬                                                                                                              ‫موذی‬
                                                                                              ‫‪۹‬ـ واحد ـ نحس‬                                                                                                ‫‪۷‬ـ ولی ـ موجبات ـ مبتلا‬

                                                                                                                                                                                                                        ‫به توهم‬
                                                                                                                                                                                                           ‫‪۸‬ـ از اعضای داخلی بدن‬
                                                                                                                                                                                                           ‫انسان ـ توطئهها ـ عصر‬
   8   9   10   11   12   13   14   15   16   17   18