Page 14 - (کیهان لندن - سال سى و هفتمـ شماره ۳۰۸ (دوره جديد
P. 14

‫صفحه ‪ - Page 14 - 14‬شماره ‪1۷۷4‬‬
                                                                                                                                                                  ‫جمعه ‪ 3‬تا پنجشنبه‪ ۹‬اردیبهشتماه ‪۱۴00‬خورشیدی‬

‫دانشجویی (فرانسه) هم در همان دهه‬                           ‫بررسی و تحلیل جریان روشنفکری در دهۀ ‪ 4۰‬خورشیدی‬                                                                                    ‫=در دهۀ ‪ 4۰‬روشنفکری ایران‬
‫شصت میلادی پدید آمد‪ .‬رابرت یانگ‬                          ‫گفت و گوی سیروس علینژاد با دکتر محمد صنعتی(‪ )3‬و (‪)4‬‬                                                                                 ‫سیاست زده بود و همان شد که‬
‫در کتاب اسطورههای سفید میگوید‬                                                                                                                                                                ‫حزب توده در دهۀ ‪ ۲۰‬میاندیشید‬
‫روشنفکری فرانسه روشنفکری مهاجر‬          ‫روشنفکرکسیاستکهبهجلونگاهمیکندومیخواهدجامعۀ‬                                                                                                           ‫= ر و شنفکر ی ما هما ن ر ا‬
‫است و با جنبشهای رهاییبخش‬               ‫خود را از مرحلۀ قرون وسطایی به مرحلۀ مدرن برساند‬                                                                                                     ‫میخواست که به دست آورد‪:‬‬
‫جهان سومی در ارتباط بوده است‪.‬‬                                                                                                                                                                ‫گسستن از مدرنیسم و پیوستن‬
‫مثل سارتر‪ ،‬دریدا و بسیاری دیگر‪.‬‬         ‫دکتر محمد صنعتی‬                        ‫سیروس علینژاد‬                        ‫در یک گفتگوی موشکافانه‪ ،‬سیروس علینژاد‬
‫اندیشمندان پسا ساختارگرا و پست‬                                                                                      ‫جریان روشنفکری دهۀ چهل را با دکتر محمد‬                                                           ‫به س ّنت!‬
‫مدرن یا در مراکش و الجزیره به دنیا‬                                                                                  ‫صنعتی بهبحث گذارده است‪ .‬بحثی که هرچند‬                                    ‫= بازگشت به خویشتن‪ ،‬تفکر‬
‫آمدهاند و در کشورهای جهان سومی‬                                                                                      ‫به این دورۀ خاص نظر دارد‪ ،‬اما بدان محدود‬                                 ‫کویر زده سنتی بود که فردید‬
‫بزرگ شدهاند یا مثل سارتر خیلی به‬                                                                                    ‫نمیشود و سیر تحول روشنفکری در ایران‪،‬‬                                     ‫و آلاحمد پایهگذاری و دیگران‬
‫این جنبشها نزدیک بودهاند‪ .‬در واقع‬                                                                                   ‫از دوران مشروطیت به این سو‪ ،‬و نیز عوامل‬
‫بعد از جنگ جهانی دوم‪ ،‬روشنفکر‬                                                                                                                                                                                     ‫دنبال کردند‬
‫غرب علاوه بر احساس گناه نسبت‬                                                                                                    ‫تأثیرگذار بر آن را در بر میگیرد‪.‬‬
‫به یهودیان‪ ،‬یک احساس گناه هم‬                                                                                        ‫این بررسی روشنگرانه و در عینحال‬                                          ‫من گروه اول را اندیشهورز مینامم و‬
‫نسبت به کشورهای استعمارزده و‬                                                                                        ‫واقعگرایانه را از فصلنامۀ فرهنگی ـ هنری‬                                  ‫گروه دوم را دستورز‪ .‬این گروه شامل‬
‫جهان سومی داشت که گاه به یک‬                                                                                         ‫«بخارا» که علی دهباشی در تهران انتشار‬                                    ‫همه کسانی میشود که تحصیلکرده‬
‫واکنش جبرانی افراطی رسیده‪ .‬این‬                                                                                      ‫میدهد برگزیدهایم و در چند شماره به نظر‬                                   ‫هستند و کار فعلی آنها با اندیشه و‬
‫روشنفکران کسانی بودند که خودشان‬                                                                                                                                                              ‫شاخههای مختلف علم سر وکار دارد‪.‬‬
‫اغلب در کشورهای شمال آفریقا بزرگ‬                                                                                                                ‫شما میرسانیم‪.‬‬                                ‫این معنایی است که ما از روشنفکری‬
‫شده بودند یا از کشورهای شرق اروپا‬                                                                                                                                                            ‫مدرن داریم‪ .‬به همین جهت روشنفکر‬
‫آمده بودند‪ .‬به هر حال با تاثیرپذیری‬     ‫و روشنفکری دهه شصت فرانسه قرار‬         ‫و دکتر شریعتی و تعدادی دیگر میآیند‬   ‫چهل بودند و هنوز هم روشنفکر‬         ‫به دست خودشان میگیرند و به‬           ‫یعنی کسی که مدرن است و میخواهد‬
‫از نیچه و هایدگر که اتفاقا مترجم‬        ‫داشت‪ .‬علاوه بر این‪ ،‬جنبش هیپیسم‬        ‫و این مفهوم را گسترش میدهند‪.‬‬         ‫شناخته میشوند‪ ،‬روشنفکر بنامیم‪.‬‬      ‫خودشان حق میدهند که اجرایش‬           ‫جامعه خودش را از مرحله قرون‬
‫فرانسوی آن هم کربن بود گاه در مقابل‬     ‫هم که نگاه به شرق داشت در همین‬         ‫تلویزیون ملی ایران در سالهای‬         ‫ـ اینها در واقع دچار نوعی تعصب‬      ‫کنند‪ .‬جنبهای از سیاستزدگی‬            ‫وسطایی به مرحله مدرن برساند‪.‬‬
‫مدرنیته قرار میگرفتند‪ .‬از این که نباید‬  ‫دهه اتفاق افتاد‪ .‬هیپیها از غرب راه‬     ‫حکومت طاغوت برنامۀ مستمری را به‬      ‫ایدئولوژیک شدند که باز در دهه بیست‬  ‫که گفتم همین بود و نه تحزب‬           ‫بنابراین روشنفکر کسی است که‬
‫این برخورد تحقیرکننده استعماری را‬       ‫میافتادند و از راه ترکیه به ایران‬      ‫آموزشهای احمد فردید واضح مفهوم‬       ‫ریشه داشت‪ .‬وقتی روشنفکر را کسی‬      ‫به معنی واقعیاش‪ .‬در چهار چوب‬         ‫کشف میکند‪ ،‬خلق و ابداع میکند‬
‫با فرهنگهای دیگر داشته باشند و‬          ‫میآمدند و مسیر خود را تا تبت ادامه‬     ‫غربزدگی اختصاص داده بود‪ .‬با مقالۀ‬    ‫بدانیم که نقد قدرت میکند و قدرت‬     ‫دموکراسی پارلمانی‪ .‬در دهه بیست‬       ‫و با گفتمان انتقادی به جهان نگاه‬
‫آنها را وحشی بدانند رسید به آنجا‬        ‫میدادند‪ .‬تمام این جنبش‪ ،‬جنبش‬           ‫داریوش آشوری درباره فردید میتوان‬     ‫را فقط قدرت سیاسی ـ اقتصادی‬         ‫به دلیل ضعف سلطنت و قانونمندی‬        ‫میکند‪ .‬ما در دوره رضاشاهی‪ ،‬هم‬
‫که ابتدائیترین فرهنگهای قبیلهای‬         ‫بعد از جنگ بود که به غرب مدرن‬          ‫فهمید چه تعداد از روشنفکران آن‬       ‫بشناسیم‪ ،‬همین مشکل پیدا میشود‪.‬‬      ‫نظام شاید برخی احزاب و گروهها‬        ‫نیما را داریم‪ ،‬هم هدایت و جمالزاده‬
‫را هم ستایش کنند‪ .‬و به جای اینکه‬        ‫اعتراض داشت‪ .‬قبلا اشاره کردم که‬        ‫دوره از محضر فردید کسب فیض‬           ‫ما نمیتوانیم دانشمندان حوزۀ علم و‬   ‫دیکتاتورتر از حاکم شده بودند‪ .‬از‬     ‫و بسیاری کسان دیگر را‪ .‬همه آمدهاند‬
‫فکر کنند کدام یک از این فرهنگها‬         ‫هیپیها در مقابل آن غربزدگی ایرانی‬      ‫میکردند‪ .‬معمولا در کتابهایی که‬       ‫پژوهش را از قلمرو روشنفکری اخراج‬    ‫دهه بیست تا دهه ‪ ۴0‬آنچه که تبلیغ‬     ‫و راه جدیدی به وجود آوردهاند‪ .‬دارند‬
‫امروز و در این شرایط به درد میخورند‬     ‫ما به نظر شرق زده میرسیدند‪ .‬وقتی‬       ‫راجع به روشنفکران ایران نوشته‬        ‫کنیم و یا قدرت تودهها را نادیده‬     ‫شد برای ما که در دهه بیست متولد‬      ‫ساختارهای مدرنیته را در جامعه‬
‫و کارآیی دارد‪ ،‬ناگهان کاسه داغتر از‬     ‫بر میگشتند بودایی میشدند‪ .‬لباس‬         ‫شده‪ ،‬حتی ـ و یا بیشتر ـ در خارج از‬   ‫بگیریم‪ .‬در این صورت هر کسی که‬       ‫شده بودیم‪ ،‬این بود که آزادی مطلق‬     ‫پیاده میکنند‪ .‬مثلا میگویند ما‬
‫آش شدند‪ .‬بازگشت به خویشتنی که‬           ‫نارنجی رنگ میپوشیدند‪ ،‬سرشان را‬         ‫ایران‪ ،‬از کنار روشنفکران دانشگاهی و‬  ‫دارد در کنار قدرت برای پیشبرد امور‬  ‫است و هر چه ما فکر میکنیم و باور‬     ‫در کنار شهرداری باید کنسرواتوار‬
‫توصیه میشد برای هیپی فرانسوی‬            ‫تیغ میانداختند‪ ،‬و در خیابانهای‬         ‫بدنه حکومت و یا روشنفکرانی مانند‬     ‫جامعه کار میکند دیگر روشنفکر‬        ‫داریم عین حق است و باید به زور‬       ‫موسیقی هم داشته باشیم‪ .‬در کنار‬
‫به چه معنا بود؟ بازگشت به پیش‬           ‫لندن و پاریس طبل میزدند‪ .‬میتوان‬        ‫فریدون آدمیت که پدر تاریخنگاری‬       ‫شناخته نمیشود‪ .‬این داستان امروزه‬    ‫هم شده اجرا شود‪ .‬این نوع آزادی‬       ‫دارائی‪ ،‬فرهنگستان هم لازم داریم‪.‬‬
‫از مدرنیته‪ ،‬و برای ما؟ بازگشت به‬        ‫جهانبینی آن جنبش را در کتابهایی‬        ‫ایران است و غلامحسین صدیقی‪ ،‬یا‬       ‫وارونه شده هر کس در حکومت است‬       ‫که در آن زمان پذیرفته بودند در‬       ‫اگر خودمان بلد نیستیم باید کسی را‬
‫آنچه تودهها میپسندند و میپذیرند‪.‬‬        ‫نظیر در غربت غرب و آسیا در برابر‬       ‫پرویز ناتل خانلری و محمد درخشش‬       ‫روشنفکر و فرهیخته واقعی به حساب‬     ‫واقع همانطور که شما میگویید‬          ‫از جای دیگری بیاوریم درست کند‪،‬‬
‫البته با همه تاثیری که فرهنگ توده‬                                              ‫و حسن ارسنجانی رد شدهاند و اینان‬     ‫میآید و هر کس منتقد دولت است‬        ‫عین هرج و مرج است‪ .‬دهه بیست‬          ‫ولی باید درست شود‪ .‬اینها هم توسط‬
‫در خود کشورهای غربی داشته ولی‬                             ‫غرب هم یافت‪.‬‬         ‫اصل ًا روشنفکر به حساب نمیآیند‪.‬‬                                          ‫با آزادی احزاب ودهه ‪ ۴0‬بدون‬          ‫افرادی به وجود آمد که قصدشان‬
‫چهارچوبهای مدرن و دموکراسی‬                                                     ‫همچنین کسانی که پایهگذار آموزش‬                       ‫بیگانه وکور باطن!‪.‬‬  ‫حزب از این نظر و با آنچه بعد اتفاق‬   ‫تغییر بود‪ .‬بنابراین شیوههای تازه در‬
‫خود را حفظ کردهاند‪ .‬موج پست‬                ‫منادیان بازگشت به‬                   ‫و رشتههای جدید دانشگاهی بودند‬                                            ‫میافتد خیلی شباهت دارد‪ .‬دهه ‪۲0‬‬       ‫هنر و ادبیات به وجود میآورند‪ .‬من‬
‫مدرن هم به دستاوردهای عظیمی‬                     ‫خویشتن‬                         ‫مثل ابراهیم پورداوود و مهرداد بهار‪،‬‬  ‫=بخش مشهور روشنفکری دهۀ‬             ‫دههای بود که روشنفکران دهه ‪۴0‬‬        ‫به جامعهای میگویم خلاق که بتواند‬
‫نرسید‪ .‬ولی برای ما که از نیمه راه‬                                              ‫یا آنها که در رشتههای علوم پزشکی‬     ‫چهل گرفتار مبارزه با غربزدگی و‬      ‫در آن پرورش پیدا کرده یا تازه متولد‬  ‫این شیوههای تازه را به وجود آورد‪ .‬ما‬
‫بازگشتیم چه شد؟ آن پوپولیسمی‬            ‫=سرچشمۀ این سنتگرائی و‬                                                      ‫درد بیخویشتنی است‪ .‬چه کسانی‬         ‫شده بودند و نوعی سیاستزدگی در‬        ‫در آغاز مشروطه و دوره رضاشاه اینها‬
‫که به آن اشاره میکنم از این گونه‬         ‫بازگشت به خویشتن در کجا بود؟‬                   ‫و فنی غیره کار میکردند‪.‬‬     ‫بیشتر داعیهدار مبارزه با غرب‬        ‫هر چیزی بنیان فکری اینها شده‬         ‫را داریم اما وقتی که جامعهای سیاست‬
‫است و از این دوره نشأت میگیرد‪ .‬به‬       ‫ـ اگر بخواهیم ببینیم داستان سنتی‬                                                                                ‫بود‪ .‬وقتی به دهه ‪ ۴0‬رسیدیم دیگر‬      ‫زده شد آن وقت سیاستزدگی ما را‬
‫این جهت یک بار دیگر روشنفکری ما‬         ‫شدن روشنفکران ما از کجا سرچشمه‬         ‫=پس ما باید در برداشت های‬                                ‫زدگی بودند؟‬     ‫هیچ فرد دانشگاهی را به روشنفکری‬      ‫وارد نوعی سطحینگری و شعارپردازی‬
‫در دهه چهل‪ ،‬به اصطلاح اندیشههای‬         ‫میگیرد یکی این است که هیچ وقت‬          ‫خود از روشنفکری دهه چهل‬              ‫ـ مفهوم غربزدگی را فردید‬            ‫نمیپذیرفتیم‪ .‬مگر امیرحسین آریان‬
‫وارداتی را میگیرد‪ .‬بازگشت به‬            ‫روشنفکران ما حتی در دهه بیست‬                                                ‫آورد و راجع به آن صحبت کرد‪ .‬در‬                                                               ‫و ریا میکند‪.‬‬
‫خویشتن بازگشتی نیست که از درون‬          ‫به صورت غالب از عرفان جدا نشدند‪.‬‬                       ‫تجدید نظر کنیم؟‬      ‫غربزدگی فردید تمام ابعاد مذهبی و‬                              ‫پور را‪.‬‬
‫سنت ما به وجود آمده باشد‪ .‬باز هم‬        ‫همیشه تفکر عرفانی در کنار تفکر‬         ‫ـ بله بحث ما همین است‪ .‬در‬            ‫عرفانی وجود دارد‪ .‬فردید عملا تاریخ‬                                       ‫=اشاره شما به دهه بیست و‬
‫یک اندیشه غربی بود که به ما میگفت‬       ‫مدرن‪ ،‬حتی در کنار مارکسیسمشان‬          ‫کتابهایی که در این اواخر نوشته‬       ‫را برای ما انکار میکند و تاریخ او‬   ‫=خیال میکنم روشنفکری دهه‬             ‫ریشه داشتن رفتار روشنفکران‬
‫به سنت و گذشته خود برگرد‪ .‬این را با‬     ‫وجود داشته و همواره عرفان را‬           ‫شده در هیچ جایش مثلا نامی از‬         ‫تاریخ پیامبران و تاریخ تحقق اسما‬    ‫‪ 4۰‬را باید دست کم به دو دسته‬         ‫دهه ‪ 4۰‬در آن مرا به این یادآوری‬
‫دینداری و بیدینی اشتباه نگیرید‪ .‬مگر‬     ‫مبارزهای تاریخی با استبداد شاهان‬       ‫غلامحسین صدیقی و محمود صناعی‬         ‫است‪ .‬غرب زدگی از فردید به آلاحمد‬    ‫تقسیم کرد‪ .‬یک گروه همانها‬            ‫وا میدارد که در دهه ‪ 4۰‬در واقع‬
‫سردمداران مدرنیته کانت و دکارت و‬        ‫و استعمار عرب تفسیر میکردند‪.‬‬           ‫وآن همه استادان برجسته دانشگاه در‬    ‫میرسد‪ .‬آلاحمد ماشینیسم را با‬        ‫هستند که میفرمایید در چپ دهه‬         ‫حزبی وجود نداشت ولی در دهه‬
                                        ‫احسان طبری‪ ،‬در همان سخنرانی‬            ‫زمینههای مختلف نیست! برای دهه‬        ‫مدرنیسم اشتباه میگیرد و مدرنیسم‬     ‫‪ ۲۰‬ریشه داشت و به سمت قدرت‬           ‫بیست چند حزب شکل گرفته بود‪.‬‬
       ‫دیگران‪ ،‬لزوما بیدین بودند؟‬       ‫کانون نویسندگان‪ ،‬ضمن اینکه به بوف‬      ‫چهل روشنفکر انگار فقط کسی است‬        ‫را با استعمار و امپریالیسم‪ .‬فکر‬     ‫خیز برداشته بود‪ .‬گروه دیگری هم‬       ‫آیا از این نظر شباهتی بین این دو‬
                                        ‫کور حمله میکند از عرفان حمایت‬          ‫در حوزه ادبیات و یا مذهب سیاسی که‬    ‫میکند اگر ما برویم در کویر‪ ،‬قناتها‬  ‫بودند که شبیه روشنفکران دوره‬
‫=این اندیشه غربی چگونه به‬               ‫میکند‪ .‬زرینکوب نویسنده دو قرن‬          ‫نقد قدرت کند‪ .‬انگار آن همه اساتید‬    ‫را لاروبی کنیم‪ ،‬دیگر به آبیاری‬      ‫رضاشاه در کنار قدرت بودند و با‬                        ‫دهه وجود دارد؟‬
                        ‫ما رسید؟‬        ‫سکوت هم بعدها به عرفان روی آورد‪.‬‬       ‫دانشکده حقوق روشنفکر نبودند‪ .‬فقط‬     ‫قطرهای نیازی نخواهیم داشت‪ .‬این‬      ‫حکومت کار میکردند و مدرنیسم‬          ‫ـ احزاب با تکیه بر اندیشه سیاسی‬
                                        ‫دهه شصت دههای است که تعدادی از‬                                              ‫تفکر کویر زده و سنتی‪ ،‬وارد تفکر‬     ‫را پیش میبردند‪ .‬هر چند این گروه‬      ‫عمل میکنند‪ ،‬اما در دهه بیست‬
‫ـ به چند مسیرش اشاره کردم‪ .‬در‬           ‫روشنفکران فرانسوی جزیی از جنبش‬                ‫همان پنج شش نفر و لاغیر‪.‬‬      ‫چپ میشود و مفهوم بازگشت به‬          ‫غلبه و نفوذی نداشت‪ .‬چرا آنها را‬      ‫احزاب‪ ،‬بیشتر برای رسیدن به قدرت‬
‫دهۀ بیست هم یک فیلسوف شرق‬               ‫ضد استعماری هستند‪ .‬سارتر و فانون‬                                            ‫خویشتن که انگار بازگشت به کمون‬      ‫روشنفکر میخوانیم و اینها را از‬       ‫عمل میکردند‪ .‬و چون نوع تفکرشان‪،‬‬
‫شناس فرانسوی به ایران میآید به‬          ‫و دیگران‪ .‬بازگشت به خویشتن به‬          ‫=اگر روشنفکرانی از نوع آل‬            ‫اولیه است و به تعبیری بازگشت به‬                                          ‫تفکر پوپولیستی قانون گریز بود‪،‬‬
‫اسم هانری کربن که کارهای خیلی‬           ‫جای اینکه معنایش این باشد که ما‬        ‫احمد تحت تأثیر سارتر بودند‪،‬‬                                                                ‫دایره میرانیم؟‬     ‫به اینجا منجر میشد که تعدادی‬
‫ارزندهای کرد‪ .‬عرفای مشهور ما‬            ‫باید یک هویت مستقل از خودمان‬                                                            ‫رحم و به ناف هم بود‪.‬‬    ‫ـ مشکل قضیه از آنجا بود که در دهه‬    ‫عوامالناس را دور خود جمع کنند‬
‫توسط هانری کربن کشف شدند‪.‬‬               ‫داشته باشیم‪ ،‬تبدیل شد به بازگشت‬            ‫روشنفکران دینی که نبودند؟‬        ‫آلاحمد و داریوش شایگان و احسان‬      ‫‪ ۴0‬روشنفکری شد روشنفکری صرفا‬         ‫و لات و لوتهای محل را به خدمت‬
‫تجدید حیات عرفان توسط هانری‬             ‫به گذشته‪ ،‬انگار که یک هویت ایستا‬       ‫ـ چرا‪ .‬نه تنها آل احمد‪ ،‬بلکه دکتر‬    ‫نراقی و مهمتر از همه سیدحسین نصر‬    ‫سیاسی‪ ،‬در مقابل استبداد و استعمار‬    ‫بگیرند که در ایران بسیار سابقه‬
‫کربن صورت گرفته است همانگونه‬            ‫و تغییر ناپذیر داریم‪ .‬و اگر تغییری در‬  ‫شریعتی هم بسیار تحت تأثیر سارتر‬                                          ‫آنگونه که سارتر پیشنهاد میکرد‪.‬‬       ‫داشت‪ .‬حاکمان یا خود بزن بهادر‬
‫که شناخت شعرا و ادبیات کلاسیک‬           ‫آن پدید آید از خود بیگانه میشویم!‬                                                                               ‫بنابراین روشنفکری ما روشنفکری‬        ‫بودند و یا لات و لوتهای شهر را برای‬
‫خود را هم مدیون اروپاییها هستیم‪.‬‬                                                                                                                        ‫وارداتی از فرانسه بود و روشنفکری‬     ‫سرکوب به خدمت میگرفتند‪ .‬هانری‬
‫هانری کربن ضمناً مترجم آثار هایدگر‬      ‫یکی از مفاهیم غلط دهۀ چهل‬                                                                                       ‫چپ ما هم صادرات همسایه شمالی‪،‬‬        ‫کربن در کتاب « آئین جوانمردی»‬
‫به فرانسه است و خودش تعلق خاطر‬          ‫این است که خیال میکنند هویت‬                                                                                     ‫یعنی از روسیه وارد شده بود‪ .‬در دهه‬   ‫توضیح میدهد که در واقع اهل فتوت‬
‫دارد به یک فرقه مسیحی عرفانی‬            ‫ایرانی آن گونه هویتی است که دو‬                                                                                  ‫‪ ۴0‬علاوه بر اینکه ما روشنفکران‬       ‫و عیاران بازوی نظامی خانقاهها بودند‪،‬‬
‫جنوب فرانسه و کسی است که به‬             ‫هزار سال پیش بوده و قرار نیست‬                                                                                   ‫متفاوتی داریم‪ ،‬روشنفکری ما چند‬       ‫یا در واقع ائتلاف عرفان باخشونت و‬
‫ما میگوید آنجا که هایدگر متوقف‬          ‫تغییر کند‪ .‬انگار که اگر با فرهنگهای‬                                                                             ‫بخش هم دارد که یک بخش آن دارد‬        ‫سرکوب‪ .‬عجیب است که عرفان در‬
‫میشود‪ ،‬سهروردی شروع میشود‪.‬‬              ‫دیگراختلاط پیدا کند دیگر پاک و ناب‬                                                                              ‫کارهای روشنفکرانه انجام میدهد‬        ‫این سرزمین آرامش را توصیه میکرد‬
‫این حرف برای روشنفکر دهه چهل‬            ‫نیست‪ ،‬آلوده شده! یک حال و هوائی از‬                                                                              ‫و به دنبال حقیقت است‪ .‬حقیقت‬          ‫اما خشونت در آستین داشته است!‬
‫ما بسیار جذاب است‪ .‬هانری کربن با‬        ‫پاکدینی و پاکنژادی در این اندیشه‬                                                                                ‫علمی‪ .‬یک گروه دیگر روشنفکرانی‬        ‫حتی اگر اسمش عیاری و جوانمردی‬
‫پژوهشهای گسترده و عمیق خود در‬           ‫هست‪ .‬یک بیگانه ستیزی ناب‪ .‬به این‬                                                                                ‫هستند متخصص و نخبه که در بدنه‬        ‫باشد‪ .‬گویا مولوی همواره شمس را‬
‫عرفان ایرانی توانست تعداد زیادی از‬      ‫میگویم یک هویت گیاهی یا ایستا‪ .‬به‬                                                                               ‫دولتاند و دارند کار میکنند‪ .‬اینها‬    ‫از لات و لوتها بر حذر میداشت‬
‫روشنفکران ایران در دهه سی و چهل‬         ‫همین جهت است که داریوش شایگان‬                                                                                   ‫را نمیشود انکار کرد‪ .‬ولی در دهه‬      ‫ولی شمس بالاخره در یکی از این‬
‫را گرد خود جمع کند‪ .‬اگر شما به‬          ‫پس از کلی تغییرات در باورهایش در‬                                                                                ‫چهل آلاحمد با مقداری سوتفاهم‬         ‫در گیریها و قمه کشیها کشته‬
‫ترجمۀ کتابها و مقدمههای کربن نگاه‬       ‫کتاب افسونزدگی جدید انگار تعجب‬                                                                                  ‫نظریه گرامشی روشنفکر سنتی را در‬      ‫میشود‪ .‬این سنت همینطور ادامه‬
‫کنید میبینید توسط کسانی ترجمه‬           ‫می کند که هویتها چهل تکه شده‬                                                                                    ‫کنار و همزمان با روشنفکر مدرن قرار‬   ‫یافته‪ .‬در دهه ‪ ۲0‬میبینیم که هم‬
‫شده که یا روشنفکران به نام دهۀ چهل‬      ‫است‪ .‬در حالی که هویت مدرن اساسا‬                                                                                 ‫میداد ولی روشنفکر کارمند دولت را‬     ‫حکومت‪ ،‬از این لوطیها استفاده‬
‫بودند یا بعد از آن شهرت یافتند‪ .‬از‬      ‫هویتی پویا وانعطاف پذیرست و نه‬                                                                                  ‫خیانتکار تلقی میکرد‪ .‬با این عبارت‬    ‫میکند‪ ،‬هم سازمانها واحزاب! شما‬
‫احمد فردید تا محمد معین‪ ،‬سیدجلال‬        ‫ایستا و ناب‪ .‬مگر من آدم بیست سال‬                                                                                ‫که روشنفکر در برابر قدرت است و‬       ‫احزاب را بگذارید به جای خانقاهها‬
‫آشتیانی‪ ،‬سیدحسین نصر‪ ،‬داریوش‬            ‫پیش هستم؟ مگر داریوش شایگان‬                                                                                                                          ‫و طریقتها و فرقهها‪ .‬وقتی سازمانها‬
‫شایگان‪ ،‬احسان نراقی‪ ،‬سیدجواد‬            ‫همان شایگان پیش از انقلاب است؟‬                                                                                                        ‫نه با قدرت‪.‬‬    ‫افرادی را مأمور میکردند که یک‬
‫طباطبایی و غیره‪ .‬سیدحسین نصر‬                                                                                                                            ‫= خب ا گر ر و شنفکر ی‬                ‫آدمی را بکشند به دلیل آنکه او را نقد‬
‫ملاقات او را با علامه طباطبایی ترتیب‬    ‫=به غیر از جنبش هیپیسم‪،‬‬                                                                                         ‫دغدغهاش این باشد که جامعه را‬         ‫میکند‪ ،‬یا برخلاف نظریات او چیزی‬
‫داد‪ .‬اغلب اینها برای تحصیل به فرانسه‬    ‫جنبشهای دیگری هم هستند که‬                                                                                       ‫به سمت پیشرفت ببرد و طرفدار‬          ‫را تبلیغ میکند‪ ،‬خب همان است که‬
‫و آلمان رفتند یا رفته بودند؛ مثل‬        ‫بر بازگشت به خویشتن ما تاثیر‬                                                                                    ‫حقیقت هم باشد حتا اگر افلاک را به‬    ‫در قلعه الموت با حشاشین تجربه‬
‫شایگان‪ ،‬شریعتی‪ .‬به هر حال فرهنگ‬                                                                                                                         ‫لرزه درآورد؛ آن وقت ما باید در یک‬    ‫شده بود‪ .‬انگار در دهه بیست سنت‬
‫دهه چهل ما از تفسیرهای عرفانی‬                             ‫گذاشته باشند؟‬                                                                                 ‫چیزی شک کنیم و آن این است که‬         ‫و مدرن اینگونه با هم آشتی کرده‬
‫سرشار است‪ .‬تفسیر عرفانی هایدگر‬          ‫ـ علاوه بر جنبش هیپیسم‪ ،‬جنبش‬                                                                                    ‫ما نمیتوانیم کسانی را که در دهه‬      ‫بودند‪ .‬مانند موشکهای پیشرفته در‬
‫هم مربوط به این دوران است و آنچه‬                                                                                                                                                             ‫دست طالبان‪ .‬کشته شدن محمد‬
‫هم به روشنفکری دینی مشهور شده‪.‬‬                                                                                                                                                               ‫مسعود در این دهه از این قبیل‬
‫و این در پروسه بازگشت به خویشتن‬                                                                                                                                                              ‫بود‪ .‬هم درباریان و شاه اینگونه فرا‬
‫ما تأثیر زیاد داشت‪ .‬ادامه دارد‬                                                                                                                                                               ‫قانون بودند و هم احزاب سیاسی و‬
                                                                                                                                                                                             ‫تشکلهای مذهبی مخالف آن‪ .‬همه‬
                                                                                                                                                                                             ‫اهل ترور بودند‪ .‬کسانی که قانون را‬
   9   10   11   12   13   14   15   16   17   18