Page 13 - (کیهان لندن - سال سى و هفتمـ شماره ۳۰۸ (دوره جديد
P. 13

‫صفحه ‪13‬ـ ‪ Page 13‬ـ شماره ‪1۷۷4‬‬
‫جمعه ‪ ۲3‬تا پنجشنبه ‪ ۲۹‬آوریل ‪۲0۲۱‬‬

‫در این تمدن‪ ،‬خسته از تکنولوژي و‬                                                      ‫فوکو و ستیز با عقلانیت مدرن‬                                                                                              ‫در غرب فراوانند عارفان و فیلسوفاني‬
‫صنعت‪ ،‬در جستوجوي کوچه باغي‬                                                                                                                                                                                    ‫که به عقل روي خوش نشان ندادهاند‪،‬‬
‫دلگشا براي تفرج و انبساط خاطر است‪،‬‬            ‫در تعیین ابزارهایي براي رسیدن به‬          ‫ميتواند در هر جا ظهور پیدا کند‪.‬‬       ‫نسبت به بعضي از واقعیتها که در‬         ‫سریع بدون هدف‪ ،‬تا جان از تن آن به‬        ‫ولي به عنوان نمونه از بین پست‬
‫نه توطن و اقامت در خرد اساطیري ما!‬            ‫هدفهاي خاص ما را یاري رساند‪ ،‬اما‬       ‫این خیلي مهم است که نقد عقل‬              ‫اصل وجودشان نميتوان شک کرد‪،‬‬            ‫در رود و بمیرد و ما شاهد اضمحلال‬         ‫مدرنها به طور مشخص میشل فوکو‪،‬‬
‫و چنان که دیگران هم به درستي اشاره‬            ‫خود این اهداف را عقل تعیین نميکند‪،‬‬     ‫ابزاري در غرب امري شایع و رایج است‪.‬‬      ‫چون در نظام فکري خود نميتوانند‬         ‫تمدن جدید هستیم» ميخواهم عرض‬             ‫نماد بارز ستیز با عقلانیت مدرن است‪.‬‬
‫کردهاند «پستمدرنیسم‪ ،‬وسیلهای‬                  ‫بلکه احساسات و عواطف تعیینکننده‬        ‫اشاره به محدودیتهاي این سنخ از‬           ‫آنها را تبیین کنند‪ ،‬تغافل ميورزند»‪...‬‬  ‫کنم که واقعیت چیز دیگري است‬              ‫وي در مقدمه کتاب «تاریخ جنون»‪،‬‬
‫تجملي براي آنهاست تا از خردورزي‬                                                      ‫عقل در آراي فیلسوفان غربي به وفور‬        ‫نفس وجود واقعیتي که در نظام فکري‬       ‫و این پیشگویيها خیلي مطابقتي با‬          ‫خواهان نگارش شکل دیگر دیوانگي‬
‫روزانه خود کمي فارغ شوند‪ .‬و از همه‬                                 ‫این اهدافند‪.‬‬      ‫دیده ميشود‪ .‬از جمله اینکه گفته‬           ‫من قابل تبیین نیست‪ ،‬بر این دلالت‬       ‫واقع ندارد و تنها ميتواند تسلاي خاطر‬     ‫است؛ آن نوع دیوانگي که به زبان‬
‫مهمتر اینکه آنها هیچگاه ضدیت با‬               ‫بعضي از متفکران ما آمدهاند نقدهاي‬      ‫ميشود این نوع عقلانیت صرفا در رابطه‬      ‫ميکند که نظام فکري من داراي نقص‬        ‫سنتگرایان افراطي و ستیزهجویان‬            ‫پریشیده و پیچیده خود فوکو‪« ،‬خرد‬
‫خرد را در خط تولید محصولات خود‪،‬‬               ‫خود غربیان از عقلانیت را بر سر خود‬     ‫وسایل و ابزارها تحقق ميیابد‪ .‬اما این‬     ‫است‪ .‬به عبارت دیگر هر گاه نظام‬         ‫با مظاهر و تفکر مدرن باشد نه چیز‬         ‫حاکم انسان‪ ،‬همسایه او را محبوس‬
‫یا در سیاست خارجيشان دخالت‬                    ‫آنان کوبیدهاند و از این کشفهاي‬         ‫مسأله که آیا اهداف هم عقلانیتي دارند‬     ‫فکري ما با واقعیتي ناسازگاري نشان‬      ‫دیگر ! به قول سید جواد طباطبایي‬          ‫ميکند و انسانها از طریق این عمل‬
‫نميدهند‪ .‬در امور قضایي و روابط‬                ‫نابهنگام خود خیلي خوشحالند! این‬        ‫یا خیر؟ محل مناقشه جدي است‪ .‬بر‬           ‫دهد‪ ،‬اگر به جاي تخطئه واقعیت‪ ،‬نظام‬     ‫«زوال تمدن غرب‪ ،‬تو ّهم یا وجهي از‬        ‫و با واسطه زبا ِن بیرحمانه نادیوانگي با‬
‫اجتماعي و بیمه و غیره‪ ،‬خردورزي‬                                                       ‫طبق تعریف عقلانیت ابزاري‪ ،‬عقلانیت‬        ‫فکري خود را تخطئه کنیم‪ ،‬عقلانیت‬        ‫ایدئولوژيهاي جدید غربي است که‬            ‫یکدیگر رابطه برقرار ميکنند‪ ،‬و وجود‬
‫است که عمل ميکند‪ .‬یا اگر لحظه‬                                   ‫بيانصافي است‪.‬‬        ‫تنها به رابطه وسایل و اهداف مربوط‬        ‫ما وسیع‪ ،‬جامع و عمیق است‪ .‬از طرف‬       ‫درباره آن خشت پُرتوان زد‪ ،‬چرا که‬         ‫یکدیگر را به رسمیت ميشناسند»‬
‫برخورد سنگ آسماني با سیاره مشتري‬              ‫حالا جاي مناقشه در این نیست که‬         ‫ميشود‪ .‬لذا تنها ارتباط ابزارها با اهداف‬  ‫دیگر‪ ،‬منظورم اصل ًا این نیست که علت‬    ‫پایهاي در واقعیت ندارد‪ ،‬ولي وجدان‬        ‫فوکو یک خواس ِت دیگري هم دارد؛‬
‫را محاسبه ميکنند یا با اینترنت و‬              ‫آیا غرب یک کل در هم تافته است‬          ‫را ميتوان ارزیابي کرد‪ ،‬اما ارزیابي‬       ‫و ریشه رشد یا انحطاط جوامع و به‬        ‫نگونبخت ما را که پاي در ِگل زوال و‬       ‫«دست یافتن به درجه صف ِر دیوانگي‬
‫ماهواره‪ ،‬جهان را به دهکده کوچکي‬               ‫یا مجموعهاي از خرده فرهنگها و‬          ‫خود اهداف بیرون از حوزه عقلانیت‬          ‫طور دقیقتر‪ ،‬علت اعمال و فعالیتهاي‬      ‫انحطاط مانده است نوازش ميدهد‪».‬‬           ‫در سیر جنون»؛ یعني رجعت به زماني‬
‫تبدیل ميکنند‪ ،‬همه بر مبناي خرد‬                ‫اجزاي متفاوت‪ .‬این بحثي دراز دامن و‬     ‫قرار ميگیرد‪ .‬به عبارت دیگر‪ ،‬فقط‬          ‫انسانها را صرفاً در مقوله «خرد» آنها‬   ‫البته مقصود بنده ابداً این نیست که با‬    ‫که برداشت انسان از جنون یکدست و‬
‫مدرن است و در ارتباطشان با ما هم‬              ‫مناقشهخیز است‪ .‬ولي در جواب سوال‬        ‫عقلانیت ابزارها وجود دارد و نميتوان‬      ‫منحصر کنیم و تأثیر عوامل عیني‬          ‫رویکردي «تقيزادهاي»‪ ،‬به تقلید از‬         ‫نامتمایز بود‪ ،‬زماني که مرزبندي میان‬
‫لحظهاي از این خرد غافل نميشوند و‬              ‫شما باید عرض کنم که درست است‬           ‫از عقلانیت اهداف سخني در میان آورد‪.‬‬      ‫(اقتصادي‪ ،‬سیاسي‪ ،‬اجتماعي و‪ )...‬را در‬   ‫غرب صرفاً به عقل جزوي اعتنا کرده و‬       ‫عقل و جنون هنوز ایجاد نشده بود‪ .‬به‬
‫داد و ستدشان را آن چنان برنامهریزي‬            ‫که در غرب‪ ،‬عقل ستیزي‪ ،‬طیفهاي‬           ‫دلیل این نکته نیز به نسبي یا مشروط‬       ‫حرکت جوامع و انسانها نادیده بگیریم‪.‬‬    ‫از دیگر منابع معرفتي از جمله شهود‬        ‫هر حال این بحث مفصل است مثلا‬
‫ميکنند که همیشه برندهاند»! منظورم‬             ‫متنوع و متعددي را در بر ميگیرد مثل ًا‬  ‫(‪ )Conditional‬بودن عقلانیت‬               ‫و معتقد هم نیستم که خردورزي‬            ‫عرفاني غفلت کنیم‪ .‬آزموده را آزمودن‬
‫این است که وضعیت شرایط جامعه ما‬               ‫«تئودور آدورنو»‪ ،‬خرد ابزاري را نقد‬     ‫ابزاري برميگردد‪ .‬به قول برتراند راسل؛‬    ‫انسانها یک قالب و شکل مشترک‬            ‫خطاست و هدف فراهم آوردن جامهاي‬             ‫عقل ستیزي اگزیستانسیالیستها‪...‬‬
‫با شرایط غربي به کلي متفاوت است‬               ‫ميکند یا هربرت مارکوزه‪ ،‬از مصائب‬       ‫«عقل معنایي کاملا روشن و دقیق دارد‬       ‫و عمومي دارد یا اینکه بهترین شکل‬       ‫عاریتي هم نیست که با جان ما و جهان‬       ‫بنیانگذاران اندیشههاي پست مدرن‪،‬‬
‫و براي نقد عقلانیت باید حداقلي از‬             ‫انسان «تک ساحتي» سخن ميگوید‪،‬‬           ‫و بر گزینش ابزارهاي درست نسبت به‬         ‫آن در «فلسفه آتني» یا در عقلانیت‬       ‫معنویمان ناخویشاوند بوده و از غایت‬       ‫نیچه‪ ،‬گئورک زیمل‪ ،‬هایدگر و آدرنو‬
‫عقلانیت وجود داشته باشد و سیر‬                 ‫یا والتر بنیامین از «انسان غربي بدون‬   ‫یک هدف دلالت دارد که ميخواهید‬            ‫تمدن جدید بروز یافته باشد‪ .‬نه اصلا‬     ‫تنگي یا گشادي به تنمان زار بزند‪ .‬اتفاقا‬  ‫بودهاند‪ .‬دنباله منطقي پستمدرنیسم‬
‫تکویني و تکاملي آن قابل مشاهده‬                ‫هاله» مينالد و رمانتیکها و اصحاب‬       ‫بدان دست بیابید‪ .‬عقل هیچ ارتباطي با‬      ‫منظور و هدفم رسیدن به این نکتهها‬       ‫به قول مصطفي ملکیان‪« ،‬بزرگترین‬           ‫را ميتوان در آراي ژان بودریار‪ ،‬دریدا‪،‬‬
‫و بررسي باشد تا مجال نقد و حتي‬                ‫مکتب فرانکفورت و پست مدرنیستها‬         ‫گزینش اهداف ندارد»‪ .‬هیوم (‪)Hume‬‬          ‫و نتایج نیست‪ .‬بلکه منظور این است‬       ‫نقدي که بر مدرنیزم ميتوان کرد این‬        ‫فوکو‪ ،‬لیوتار و‪ ...‬جستوجو کرد‪ .‬عجیب‬
‫نفي آن معقول باشد! در تمدن غربي‪،‬‬              ‫و‪ ...‬به انتقاد از خرد ابزاري اشتغال‬    ‫هم از بزرگترین منتقدان عقل ابزاري‬        ‫که عقلانیت نیز داراي برخي مباني و‬      ‫است که عقلانیتي که قوام مدرنیزم‬          ‫نیست اگر تمام این اندیشهها‪ ،‬در موضع‬
‫عقلانیت چنان نهادینه شده که نقدهاي‬            ‫ورزیدهاند‪ .‬اما یادمان نرود که همه این‬  ‫است و به نظر وي‪ ،‬عقل برده احساسات‬        ‫بنیادهای مشترک و عمومي است که‬          ‫بر آن است هنوز عقلانیت وسیع و‬            ‫تضاد با عقل دکارتي‪/‬خرد مدرن قرار‬
‫مذکور‪ ،‬خلل و خدشهاي در روند آن‬                ‫نقدها در جامعه و تمدني مطرح ميشود‬      ‫و عواطف است‪ ،‬و فقط قادر است‬              ‫فارغ از تعلقات دیني‪ ،‬قومي و نژادي‪،‬‬     ‫عمیق نیست‪ .‬هنوز تجدد گرایان‪،‬‬             ‫دارند! البته این تعریض‪ ،‬چیزي از‬
‫ایجاد نميکند و حتي در جهت اصلاح‬               ‫که حقیقتا به عاليترین حد تخصص‬                                                                                                                                   ‫ارزش بسیاري از مفاهیم و آموزههاي‬
‫آن به کار برده ميشود‪ .‬اما در جامعه‬            ‫و رشد رسیده و انسان فرامدرن ساکن‬                                                                                                                                ‫ارزشمند مطرح شده توسط فیلسوفان‬
‫ما که کثیري از اذهان عرفانزده و‬                                                                                                                                                                               ‫پست مدرن نميکاهد‪ ،‬اما واقعیت امر‬
‫اسطوره باور‪ ،‬در متن و ساختاري عقل‬                                                                                                                                                                             ‫این است که دستاوردهاي آنان در باب‬
‫ستیز ادامه حیات ميدهند‪ ،‬هر نقدي‬                                                                                                                                                                               ‫موضوع عقلانیت‪ ،‬چندان قابل اعتنا‬
‫به عقلانیت‪ ،‬به ریشهکن شدن این‬                                                                                                                                                                                 ‫نیست‪ .‬به عنوان مثال‪ ،‬میشل فوکو در‬
‫نهال خرد ميانجامد و تاخیر فرهنگي‬                                                                                                                                                                              ‫آثار پیچیده خود و نوشتههایش در باب‬
‫موجود را صد چندان خواهد ساخت!‬                                                                                                                                                                                 ‫تاریخ جنون‪ ،‬دستاوردي برتر از این ادعا‬
‫سوءتفاهم نشود‪ ،‬نميگویم عقلانیت‬                                                                                                                                                                                ‫ندارد که هر که دیوانه نیست لاجرم‬
‫نقد نباشد‪ .‬نقد کنند‪ ،‬حتي نفي کنند‬                                                                                                                                                                             ‫اسیر عقلانیت «جامعه زندانگون»‬
‫اما آیه ‪ ۱00‬از سوره شریفه یونس را‬                                                                                                                                                                             ‫است و تنها مجنونان– تخطيکنندگان‬
‫آویزه گوش کنند که «و ی ْجع ُل ال ِّر ْجس‬                                                                                                                                                                      ‫از نظم معقول مدرن – شایسته‬
‫علي الّذین لا ی ْع ِق ُلون»؛ خداوند پلیدي‬                                                                                                                                                                     ‫ستایشاند! در واقع برخلاف رأي کساني‬
‫را بر آنها قرار داد که تعقل نميکنند‪.‬‬                                                                                                                                                                          ‫که به تبعیت از پستمدرنیسم‪ ،‬هم‬
‫عبدالحمید ضیایی ـ دکتراي فلسفه‬                                                                                                                                                                                ‫عقل مدرن و تمدن مبتني بر آن را به‬
                                                                                                                                                                                                              ‫سخره ميگیرند و معتقدند که «تمدن‬
            ‫غرب از دانشگاه سوربن‬                                                                                                                                                                              ‫غربي مانند خروسي است که سرش‬
 ‫و نویسنده کتاب «در غیاب عقل»‬                                                                                                                                                                                 ‫را بریدهاند‪ .‬براي مدت کوتاهي‪ ،‬این‬
                                                                                                                                                                                                              ‫طرف و آن طرف ميرود‪ ،‬با حرکتي‬

                       ‫‪۹6‬‬

‫‪43 1‬‬                                       ‫‪5‬‬

‫‪۲‬‬                                                                                      ‫(سودوکو)‬                               ‫‪ 15 14 13 1۲ 11 1۰ ۹ 8 ۷ 6 5 4 3 ۲ 1‬عمودی‪:‬‬

                       ‫‪53۷‬‬                       ‫‪44‬‬                                    ‫‪5‬‬                                      ‫‪ ۱‬ـ از شعرای معروف و فارسیسرای‬                                                                     ‫‪1‬‬
                                                                                                      ‫‪۲‬‬                                         ‫شبه قاره هند‬                                                                     ‫‪۲‬‬
‫‪1۷‬‬                                            ‫‪8‬‬          ‫‪1‬‬                                                                                                                                                                       ‫‪3‬‬
                                                                                              ‫‪4‬‬                                 ‫‪ ۲‬ـ زیادهطلبی ـ نوعی رقص ـ گ ّله‬                                                                 ‫‪4‬‬
   ‫‪۹6‬‬                                         ‫‪۲‬‬  ‫‪13‬‬                                    ‫‪3‬‬                                      ‫‪ 3‬ـ رزق و روزی ـ پایتخت کشوری‬                                                                      ‫‪5‬‬
                                                                    ‫‪1‬‬                                                                                                                                                            ‫‪6‬‬
‫‪۷8 ۲ 3‬‬                                                                               ‫‪5 43۲1‬‬                                                             ‫است‬                                                                      ‫‪۷‬‬
                                                                       ‫‪6‬‬                                                            ‫‪ ۴‬ـ دلآزرده ـ بهدست آوردن‬                                                                    ‫‪8‬‬
      ‫‪۷8‬‬                                                        ‫‪1‬‬                                             ‫‪1‬‬               ‫‪ ۵‬ـ آرزوها و خواستهها ـ مصیبت ـ از‬                                                                 ‫‪۹‬‬
                                                                                                              ‫‪۲‬‬                                                                                                                  ‫‪1۰‬‬
      ‫‪4 ۲1‬‬                                       ‫‪11 1۰ ۹ 8 ۷ 6‬‬                                                ‫‪3‬‬                                   ‫مواد مخدر‬                                                                      ‫‪11‬‬
                                                                                                              ‫‪4‬‬                     ‫‪ ۶‬ـ شیر ـ جادو ـ قیمت واحد‬                                                                   ‫‪1۲‬‬
  ‫‪ 8‬ـ خواب و خیال ـ‬            ‫عمودی‪:‬‬              ‫‪ 8‬ـ بدیُمنی ـ از خاندانهای‬                                 ‫‪5‬‬               ‫‪ ۷‬ـ چاهی است ـ جوی خون ـ ن ّمامی‬            ‫ـ قسمتی از دوچرخه و‬                                    ‫‪13‬‬
  ‫دریاچهای در آسیا‬         ‫‪ ۱‬ـ از سلسلههای‬              ‫حکومتی در ایران‬                                       ‫‪6‬‬               ‫‪ 8‬ـ کشوری است ـ توان ـ جانداری‬                             ‫خودرو‬                                   ‫‪14‬‬
                       ‫حکومتی در ایران ـ‬                    ‫‪ ۹‬ـ بهدنیا آمدن‬                                   ‫‪۷‬‬                                                                                                                  ‫‪15‬‬
           ‫ـ طمع‬            ‫نوعی رنگ مو‬                  ‫‪ ۱0‬ـ ستایشگر ـ از‬                                    ‫‪8‬‬                                         ‫است‬               ‫‪۱۱‬ـ از انقلابیون معروف و‬
 ‫‪ ۹‬ـ لحظه ـ بخشی از‬    ‫‪ ۲‬ـ طرف راست ـ گلی‬                  ‫شهرهای ایران‬                                       ‫‪۹‬‬               ‫‪ ۹‬ـ آهنگساز و پیانیست معروف و‬               ‫فقید آمریکای لاتین ـ‬                               ‫افقی‪:‬‬
                                                                                                              ‫‪1۰‬‬                                                                                              ‫‪ ۱‬ـ از رؤسای جمهوری‬
             ‫اوستا‬                  ‫است‬            ‫‪ ۱۱‬ـ عصاره ـ س ّر ـ عددی‬                                   ‫‪11‬‬                             ‫برجستۀ کشور ما‬                             ‫مرطوب‬
 ‫‪ ۱0‬ـ جای اصلی ـ در‬     ‫‪ 3‬ـ اشاره به نزدیک ـ‬                       ‫است‬                                                        ‫‪ ۱0‬ـ ولگرد ـ حرف تعجب ـ تندرستی‬             ‫‪ ۱۲‬ـ هم شغل ـ گرما ـ از‬                 ‫ترورشدۀ قاره آفریقا‬
‫برابر «کیفی» است ـ‬       ‫فلزی است ـ میل‬                                                             ‫افقی‪:‬‬                                                                                                     ‫‪ ۲‬ـ آزاده ـ شگرد ـ زبانی‬
                                                                                         ‫‪ ۱‬ـ از شعرای برجسته‬                     ‫‪ ۱۱‬ـ از مذاهب ـ گرفتن ـ مسرور‬                         ‫سبزیجات‬
            ‫تکخال‬                   ‫باردار‬                                               ‫معاصر و فقید ایران‬                   ‫‪ ۱۲‬ـ حرف خطاب ـ زورمند ـ‬                    ‫‪ ۱3‬ـ از کیشها ـ ظاهری ـ‬                     ‫است ـ کوشش‬
‫‪ ۱۱‬ـ از مراسم عزاداری‬      ‫‪ ۴‬ـ از آثار ارنست‬                                          ‫‪ ۲‬ـ رجاء ـ از رودخانههای‬                                                                                                ‫‪ 3‬ـ ا ز نو یسند گا ن و‬
                                                                                                                                              ‫خودکشی ژاپنی‬                          ‫علامت جمع‬                 ‫روزنامهنگاران پرکار و‬
                                ‫همینگوی‬                                                               ‫ایران‬                   ‫‪ ۱3‬ـ ضیافت ـ فرق سر ـ پایاننامۀ‬             ‫‪ ۱۴‬ـ از مواد مخدر ـ‬                 ‫برجستۀ معاصر ایران ـ‬
                             ‫‪ ۵‬ـ فصلی است‬                                               ‫‪ 3‬ـ از شعرای معروف و‬
                       ‫‪ ۶‬ـ کم کردن ـ کاشانه‬                                              ‫معاصر ایران ـ قلیل‬                                         ‫تحصیلی‬                       ‫پیشرفت و ترقی‬                               ‫مدرک‬
                           ‫‪ ۷‬ـ منطقه سرما ـ‬                                           ‫‪ ۴‬ـ اشاره به دور ـ برابری‬               ‫‪ ۱۴‬ـ از فلزات ـ نوعی واحد آموزشی‬            ‫‪ ۱۵‬ـ اصطلاحی عامیانه‬                ‫‪ ۴‬ـ او هم حرفهای دارد ـ‬
                            ‫حرف همراهی‬                                                                                                                                    ‫که معنی آ هسته و‬                    ‫خوراکی است ـ پرندهای‬
                                                                                                    ‫‪ ۵‬ـ پایهها‬                              ‫عالی ـ غیر مترقبه‬             ‫پنهانی میدهد ـ شهری‬
                       ‫حل جدول شماره قبل‬                                              ‫‪ ۶‬ـ پسوند تشبیه ـ شاعر‬                  ‫‪ ۱۵‬ـ شهرنشینی ـ از میوهها ـ نام‬             ‫قدیمی در ایران ـ محل‬                                 ‫است‬
                                                                                       ‫برجسته ایران در اوایل‬                                                              ‫اسکیبازی در دامنۀ البرز‬             ‫‪ ۵‬ـ اثری فکاهی از حسین‬
                                                                                                                                              ‫پیشین مازندران‬
                                                                                          ‫قرن چهارم هجری‬                                                                                                                      ‫مدنی‬
                                                                                     ‫‪ ۷‬ـ مادر به عربی ـ سرشک‬                                           ‫حل جدول شماره قبل‬                                      ‫‪ ۶‬ـ چیره و غالب ـ جذاب ـ‬

                                                                                                   ‫ـ مصون‬                                                                                                                 ‫مایه حیات‬
                                                                                                                                                                                                              ‫‪ ۷‬ـ شهری در ایران ـ کافی‬

                                                                                                                                                                                                                               ‫ـ دام‬
                                                                                                                                                                                                              ‫‪ 8‬ـ پیشگام صنعت بانکداری‬

                                                                                                                                                                                                                            ‫در ایران‬
                                                                                                                                                                                                              ‫‪ ۹‬ـ نه بهعربی ـ صاحب واحد‬

                                                                                                                                                                                                                             ‫تولیدی‬
                                                                                                                                                                                                              ‫‪ ۱0‬ـ علامت جمع ـ رفوزه‬
   8   9   10   11   12   13   14   15   16   17   18