Page 14 - (کیهان لندن - سال سى و هشتم ـ شماره ۳۲۹ (دوره جديد
P. 14
صفحه - Page 14 - 14شماره 1۷95
جمعه 2۶شهریورماه تا ۱مهرماه۱۴۰۰خورشیدی
دشمنتراشی .یعنی با هزینۀ سرشار تاریخ در آئینۀ تحقیق ()3 کودتا اصولا به مداخلۀ نظامی در امر
مردم را با خودشان دشمن کردند و با حکومت گفته میشود حال به نتیجه
پادشاهی دشمن کردند .این کینهای گوشهای از برسد یا نرسد ،مملکت را تغییر بدهد
که مردم به پادشاهی پیدا کردند بیشتر بهترینها و یا ندهد و قانون اساسی و رژیم را دست
مال آن سالهاست .پیش از آن بدان گونه بدترینها نخورده نگه دارد ،فرقی نمیکند .پس
نبود .من بهعنوان چشمدیده (شاهد در 2۵مرداد کودتا بود یعنی تصمیم
عینی) میکوشم هیچ غرضی نسبت =در قضاوت دربارۀ رضاشاه و گرفتند با نیروی نظامی و به استناد
به آن دوره نداشته باشم .نه دشمنش سپهبدزاهدی بسیار بی انصافی ِفرمان شاه مصدق را برکنار کنند که
هستم و نه مدافع ِآن .اما بهعنوان یک آن تکهاش کاملا بر اساس قانون اساسی
نگرنده و یک پژوهندۀ تاریخ و دست شده است بود و شاه این اختیار را داشت .فرمان
درکار ،در جریانات خیلی دقیق و عمیق =اگر انقلاب روی نمیداد تا کنون شاه را به دکتر مصدق ابلاغ کردند و
شرکت داشتم .مردم طرفدار پادشاه به اساس دموکراسی دست یافته مصدق هم آورنده را باز داشت کرد و
بودند ولی در دو سال آخر بهقول سعدی کودتا گرانهم در کمالناشیگریعمل
حقیقتاً بهم بر آمدند ،حالشان از اوضاع بودیم کردهبودند .نی ِمشبیکسرهنگگارد
گرفته شده بود .فساد و سوء استفاده و را با کامیون ارتشی پر از سرباز فرستادند
مداخلات صاحبان قدرت در هر امر ،و داریوش همایون پژوهشگر ،نویسنده و به در خانۀ مصدق .یک غیر نظامی یا
دست اندازی بینهایت دولت در امور روزنامهنگار ،در مصاحبه با شیرین طبیبزاده افسر هم میتوانست برود و نامه را به
کشور ،دیگر به حد غیر قابل تحمل سردبیر مجله الکترونیک روزنه گوشهای از مصدق بدهد .آن کارها لازم نبود .بعد
رسیده بود .دوسه نمونه میتوانم بیاورم. برداشتهای خود را از تاریخ همروزگار ایران هم همان نیمه شبی رفتند و عده ای
در همان کابینه خود ما تصویبنامهای بازگفته است .متن این گفتگو را که حاوی نگاهی از سران جبهۀ ملی و وزیران مصدق را
گذرانده بودند و میخواستند تقدیم پژوهشگرانه به رویدادهای تاریخی یکصد سال دستگیر کردند؛ فاطمی را گرفتند و به
مجلس کنند که خانههائی را که خالی بدترین و خشنترین صورت هم با او
مانده بود به زور بگیرند و اجاره بدهند. اخیر ایران است در چند شماره میخوانید. عمل کردند .عرض کردم ،ایرانیها وقتی
خوب این کارها و مانندهایش پایان با دشمنان داخلی شان روبرو میشوند
مالکیت بود و آغاز فرار ِسرمایه که مردم اصلا خبر نداشتند ،ایران دریغ میخورم که او را ندیدم .در افتادند .حالا آن داستانها دانسته است دشمنی و کینه شخصی و گروهی غرق هیچ فرقی با دشمنان خارجی ندارد.
شروع هم شد .در عرض یک دو سال عین ِحال او نیز محدودیتهائی که مثلا چه اندازه کالا وارد ایران شد و شده بودند که نتوانستند مسائلشان را با البته شاه بعدا سعی کرد اشتباهاتش
دو میلیارد دلار ارز از ایران خارج شد. داشت به کجا میرفت؟ داشت ،محدودیتهای قزاقی مانند از بین رفت چون جا برایش نبود ،چقدر هم حل کنند و طبیعی است که خلاء را جبران کند و به خانوادۀ فاطمی
یا وزارت فرهنگ و هنر تصویبنامهای ــ پادشاهی محمد رضا شاه را خود رضا شاه .سپهبد زاهدی اساسا از آنها را د ِر بیابان ریختند؛ چه اندازه سیاسی با نیروی بیگانه پر شد .امروز خیلی محبت کرد .منظور این است که
آورد به هیأت وزیران که تمام صنعت میتوان به دو دوره تقسیم کرد؛ دوره قزاق بود .قزاق یعنی کسی که به کشتیها ۶ماه و بیشتر در دریا معطل هم با همان روحیهها و در آستانه چنین 2۵مرداد یک کودتا بود ولی شکست
فیلمسازی کشور در آن وزارتخانه پیش از 2۸مرداد که شاه اقتدار چندانی سرنیزه و زور بیشتر معتقد است و آن میشدند و چه ولخرجیهائی صورت خورد و تقریبا همه عوامل آن دستگیر
متمرکز شود که فیلم هم دیگر کسی نداشت مگر از طریق تحریک روزنامهها، را بیشتر کارساز میداند .البته با آن میگرفت .همۀ اینها آثاری بر جامعه خطری هستیم. شدند .مصدق اعلام کرد که کودتا را
نتواند بطور مستقل بسازد .خوشبختانه مجلس و غیره ،و دیگری دوران پس از طبع ِجوانمرد و سخاوتمندش بعدا گذاشت که وحشتناک بود .به نظر ِمن =در مصاحبه ای که مدتها کشف کرده است ولی از فرمان شاه که
این یکی را من نگذاشتم .یا مدارس سقوط کابینۀ زاهدی در اوایل .۱33۴از سعی میکرد جبران کند .مجازاتهای آنچه که مشروعیت پادشاه را از بین برد، پیش با دکتر میلانی داشتم ،ایشان به زودی همه از آن باخبر شدند چیزی
اجارهای را از مردم بهزور میخریدند. آن به بعد ما به دورۀ اقتدار مطلق شاه سخت نمیکرد ،دشمن ِ شکست پیامدهای چهار برابر شدن ِبهای ِنفت معتقد بود که شاه بعد از ۲8مرداد تا نگفت (باز همان عادت همیشگی پنهان
همه چیز افتاده بود دست دولت ،از برمیخوریم که تا ۱3۴۰سالهای از خورده را نمیآزرد ولی طرزفکر ،طرز بود ــ ترکیبی از تکبر و بی اعتنائی و حدودی مشروعیت ِخود را ازدست کاری ما) و دیگر اختیار از دست همه
فروشگاه بزرگ تا خانهسازی .این کارها، دست رفته است .پس از آن یک دورۀ فکر فرماندهی بود .هم به دلیل ِخلق خودکامگی روز افزون و ناتوانی در اداره داد و انقلاب 5۷به نوعی دنبالۀ بدر رفت و حزب ِ توده بزرگترین ضربه
این قدرت نمائیها و زورگوئیهای روز ۱۰ـ ۱2سالۀ رشد فوقالعاده داریم که و خوی ِشخصی و هم پیشۀ نظامی ،در امور کشور .از آن پس بود که شاه دیگر کودتای ۲8مرداد بود ،فکر میکنید را به خودش و به مصدق زد یعنی افراد
افزون ،به مجلس به مطبوعات وغیره... بهترین دوره در تاریخ ایران است از قالب ِیک رهبر دموکرات نمیتوانست حزب توده راه افتادند ،شروع کردند به
وقتیحکومتیبهاینجاهامیرسد،دیگر زمان شاه عباس ،در تمام این ۵۰۰ باشد .اما به نظر من بیشترین بیانصافی مشروعیت بدست نیاورد. این طور بود؟ پائینآوردنمجسمههایشاهانپهلوی
پابرجا ماندنش آسان نیست .یا میباید تا سال ما هرگز از نظر پیشرفت اقتصادی که پس از رضا شاه در حق کسی شده مشروعیت legitimacyرژیمها ــ تا ۱3۴۰این نظر درست است. در هر گوشۀ شهر و سخنرانیهائی در
آخرش برود و بگیرد و ببندد و خفقان و اجتماعی چنان وضعی نداشتیم ــ است در حق او بوده ،تاریخ پس از این ــ که کسانی حقانیت ترجمه میکنند شاه مشروعیتی پیدا نکرد .آن سالها مورد ِجبهۀ دموکراتیک و پایا ِن سلسلۀ
برقرار کند که آنهم عاقبت ندارد و یا به موقعیت درخشان بینالمللی ایران به نسل درباره او قضاوت ِبهتری خواهد و حق را پائین میآورند ــ با تحولات بدترین دورۀ پادشاهی محمد رضا شاه پادشاهی .فاطمی هم به عنوان وزیر
کنار .من چون به دیدن جهان اشتیاق کرد .اگر او نمیبود ،ما در 2۸مرداد بالا و پائین میرود و بسته به تصوری بود برای اینکه همه قدرت را در دست خارجه در رادیو و روزنامه اش از هیچ
زانو در خواهد آمد که آمد. دارم ،روزنامه نگار بودم و دو سالی نیز به احتمال بیش از نود درصد ایران را است که مردم از اوضاع خود و کشور گرفته بود ولی از حکومت ناتوانی به اهانتی به شاه و سلسله پهلوی فروگذار
=این بد شدن اوضاع به این در حزب فعال بودم مسافرت بسیار از دست داده بودیم ،به کمونیستها و دارند .فره ایزدی را به همان شاهنامه یک حکومت دیگر و از رج ِل فاسد و نکرد .شاه هم ایران را ترک کرده بود.
صورت که شرح دادید در زمان میکردم و به سراسر ایران سر میزدم. به انگلیسها باخته بودیم .ایران تقسیم باید گذاشت .تاثیر 2۸مرداد بر سیاست یا بی عرضهای به رجل دیگر روی همه اینها تودۀ مردم ایران را هراسان
نخست وزیری امیر عباس هویدا در آن سالها به هر گوشۀ ایران که رفتم شده بود .مصدقی که به آن آسانی ایران نیز امری اعتباری است و فراز و میآورد و آنها را سر کار میگذاشت.
اتفاق افتاد یا پس از روی کار آمدن به قول امریکائیها Boom Town سرنگون شد با چه نیروئی میتوانست یک نفر هم که جلوش ایستاد ،فورا او را کرد.
بود ،اصلا باور کردنی نبود .یعنی فقط جلو شوروی و حزب توده بایستد ــ نشیب داشته است. برکنار کرد .پس از سپهبد زاهدی دیگر من یک ایرانی ِ معمولی بودم ،نه
کابینه جمشید آموزگار. در یک گوشۀ ایران حدود صد کارخانه آنهم پس از پاکسازیهای گستردهای روزنه :علاوه بر همۀ اینها ،فکر فقط افراد مطیع ،آنهم آدمهای بسیار خبر ازکودتا داشتم و نه دستم در دست
ــ من از روحیه قزاقی سپهبد داشت در یک فاصلۀ ۶۰۰کیلومتری میکنم که شاه بیش از هر مسألۀ میانمایه یا فاسد مصدرکار شدند .شریف امریکا و انگلیس بود .جوانی بودم پرشور
زاهدی گفتم ولی این روحیه عمومی ساخته میشد .در هر جای ایران که خیال داشتند؟ دیگری چوب اتحاد و دوستیاش امامی ،نمونه هردو صفت ،مثلا یکی از و امثا ِل من فراوان بودند .ما حقیقتا
حکومتهای ایران بود و با بهبود اوضاع همین طورها بود .رشد صنعتیمان نقش ِزاهدی در خوزستان یکی با آمریکا را نیز میخورد .این پدر اشخاص مورد علاقۀ او بود؛ یا حسین نگران تسل ِط روسها بر ایران بودیم.
بدتر میشد و بهویژه چهار برابر شدن به 22درصد در سال رسید .چنان شکست دادن خزعل در جبهۀ جنگ کشتگی ِتمام نشدن ِی چپ ِایران علای بی خاصیت .این است که هیچ دیگر مسألۀ مصدق مطرح نبود .فکرش
بهای نفت دیگر هر میانهروی و روحیهای را اکنون در چین میبینیم. بود که با توجه به وضع ارتش در آن با امریکا و یا به قول خودشان را بکنید با کابینهای که هر چند هفته
خویشتنداری را از نظام حکومتی ایران باورنکردنی بود ...ما از جهاتی چین زمان (ارتشی عملا پا برهنه) کار مهمی امپریالیسم جهانخوار حقیقتا قابل مشروعیتی نداشت. یکبار ترمیم میشد (بیست و چند بار
گرفت .قدرت دروغین بیاساس همه را آن زمان بودیم .رشد سالانه در آمد نا بود و بعدهم دستگیری خزعل بدون مطالعه است .بگذریم ...پیش از آنکه از اصلاحات ارضی که در ۱3۴۰ در دوسال و هشت ماه) میشد کشوری
خالص ملی ما ۱۱درصد و ۱۰درصد سرو صدا ،بدون خونریزی ،و بی هیچ ازجریان ۲8مردادخیلیدوربشویم بطور آزمایشی در مراغه آغاز شد ،و را که هر روز در آشوب بود ،حتی در
مست کرده بود. شده بود .یک چنین وضعی بود .یک هزینهای .چون زاهدی همان گونه که اجازه میخواهم و علاقهمند هستم بعد در ۱3۴۱که برنامۀ شش مادهای خیابانهای پایتخت ،اداره کرد؟ مصدق
=شما قاعدت ًا امیر عباس هویدا طرح را به عنوان نمونه برای شما بگویم؛ گفتم مهارت دیپلماتیک زیادی داشت، به یکی دیگر از چهرههای مهم این اصلاحات اجتماعی حقیقتا ایران را در پایان کارش قدرتی در کشور نداشت.
را از نزدیک میشناختید .ایشان در مورد همافران .اینها دیپلمههائی یک افس ِرسیاسی ـ نظامی بود .در دوره دورانبپردازیم،یعنیسپهبدزاهدی تکان داد مردم و حتی بخش بزرگی روز 2۸مرداد یک نفر به طرفداری از
مدت 13سال نخست وزیر ایران بودند که استخدام میشدند و آموزش خودش فرهمندترین شخصیت ِایران که نقش تعیین کننده و اصلی را در از روشنفکران ب ِه او رو نهادند ،البته غیر او در هیچ شهری به خیابان نیامد .در
بود و در زمان او کارهای مفید فنی میدیدند .قراردادشان فکر میکنم بود پس از رضا شاه و مصدق .هر جا از کمونیستها و جبهه ملی .ما برای حالی که فقط یک سال پیش در سی
بسیاری نیز انجام گرفت اما پس از ده ساله بود .بعد از ده سال میتوانستند میرفت تاثیر فوق العادهای میگذاشت. کودتا و یا قیام ۲8مرداد داشت. اولینباریکلای ِهروشنفکرطرفداررژیم تیر ،آن تظاهرات خونین در شهرهای
سرنوشت غمانگیز او آب از آب به از دولت سرمایه بگیرند و بروند صنایع فرمانده نظامی ِبسیار شجاعی بود ولی ــ سپهبد زاهدی را من هرگز پیدا کردیم .آن اصلاحات مشروعیت را مهم ایران به هواداری او صورت گرفت.
قول معروف تکان نخورد و تا سالها محدودیتهای سربازی در حکومت و ندیدم .وقتی با خانمم آشنا شدم به نظر ِمن به پادشاه باز گرداند .برای میگویند به سازمانهای هوادارش
بعد ،تا زمانی که دکتر میلانی کتاب ایران را راه بیندازند. در ادارۀ کشور جلوی آدم را میگیرند. ایشان در سویس زندگی میکرد .من ِچند سال او در اوج محبوبیت بود. دستور داد بیرون نیایند ولی جز حزب
«معمای هویدا» را به چاپ رساند =ولی عدهای از اینها در زمان او در آن زمان شاید مناسبترین نخست و همسرم چندین سال بعد و پس از درتمام دهۀ ۶۰تا اوایل ۷۰و چهار توده چه سازمانی بود که میتوانست
هیچ کس کلمهای راجع به او ننوشت وزیر نبود .بستگی بیش از اندازهاش به مرگ ایشان با هم ازدواج کردیم .او در برابر شدن بهای نِفت ،ایران بهترین گروههائی را به خیابان بیاورد؟ این
و حرفی نزد .این سکوت بسیار انقلاب انقلابی شدند!! دوستان و نزدیکان و حق شناسیهای سال ِ ) ۱3۴2( ۱9۶3درگذشت .از دوره اش را در پنج سده گذشته تاریخ درست است که عوامل اطلاعاتی امریکا
عجیب مینمود .گوئی آن سرنوشت ــ بله شاید همه آنها ،ولی منظور نابجایش به کار اداره کشور نمیآمد. احوالش هم از بیرون و هم از خانواده، ما سپری میکرد .مردم به هیچوجه و انگلیس گروههائی را راه انداختند و به
را شایستۀ او میدانستیم .نظر شما این است که یک زیرساخت فوق العادۀ ولی بهترین فرد بود برای 2۸مرداد ،در خانم و برادر خانمم ،و دیگران بسیار احساس کمونیستها و مصدقیها را روزنامهها پول میدادند و برضد مصدق
راجع به او بهعنوان یک انسان و یک صنعتی داشت در ایران بالا میآمد که دورانی که سرنوشت ایران به موئی بسته شنیدهام و همچنین از طریق مطالعه. به محمد رضا شاه نداشتند ،حتی همه گونه تحریکات میکردند .اینها در
حقیقتاً بی نظیر بود .وقتی جامعهای بود .باز میباید به این برگردم که بی مسلماً سپهبد زاهدی در دورۀ رضاشاه اکثریت روشنفکران .برای اینکه با او اسناد خودشان هست .ولی همهاش
نخست وزیر چیست؟ بهقدر کافی صنعتی شده باشد همه خوزستان اصلا مصدقی بوجود نمیآمد. مهمترین افسر ارتش ایران است برای کار میکردند و داشتند کشور را دوباره اینها نبود .به آن اسناد میباید در
ــ هویدا دوست من بود ،من به او چیز میتواند دنبالش بیاید ،همان طور اگر رضاشاه خوزستان را نگرفته بود اینکه نه تنها از نظر نظامی نمایانترین میساختند .شرکت در ساختن ِ یک تمامیتش نگاه کرد .یک عنصر بسیار
نزدیک بودم .خیلی هم در زندگی به که در چین شده است و دموکراسی هم انگلیسیها بهر ترتیبی بود آن را از کارها را در آن دوران کرد؛ سمیتقو کشور احساسی است وصف نشدنی .من مهم مردمی هم در روز 2۸مرداد
من کمک کرد .آخرین بار که او را دنبالش میآید .یعنی اگر انقلاب نشده ایران جدا میکردند و پیامدهایش را در غرب ،ترکمانها در شمال شرقی، چون خودم شرکت کردم ،میدانم که پدیدار شد .من خود شاهدش بودم.
دیدم در خانه مادرش بود در زمانی بود ما بیشک تا بهحال یک دموکراسی میتوانیم تصور کنیم .کسانی که ایران و غائلههای فارس و خوزستان که اصلا آن حرفها مطرح نیست .منتها حتی واحدهای ارتش دو دسته بودند
که هردو ما خانهنشین شده بودیم. میداشتیم که کار میکرد .اسبابش را در این ۸۰سال نگاه داشتند اول خوزستان به معنی واقعی تاریخ ساز محمد رضا شاه مغرور شد و به عمق و واحدهای طرفدار مصدق با بالا گرفتن
من از سال ۱3۴۴تا آخرین روزها کاملا فراهم شده بود .ما فقط صد هزار رضا شاه است که بزرگترین سهم را بود و ایران ساز ....از نظر قابلیت و ِهیچ چیزی هم نرفت .آدمِعمیقی نبود. شمار تظاهر کنندگان به شاهدوستان
روابطم را با او حفظ کردم .بسیار مرد دانشجو در خارج داشتیم یا فقط در دارد؛ دوم فروغی است که ایران را در ظرفیت سیاسی و محبوبیت شخصی به پیشرفتها ِی سطحی ،حتی گزارش پیوستند .مسأله در مصدق نبود ،در این
باهوش فرهیختهای بود ،همصحبتی امریکا ،درست به خاطر نمیآورم ،که بدترین لحظههایش نگه داشت؛ سوم نیز هیچ افسر دیگری با او قابل پیشرفتها راضی میشد و نمیفهمید بود که کی جانشین ِاو بشود :نیروهای
خوب و دوستی خوشایند .آدمی بود باز میگشتند .فراوان بودند آشپزها قوام است که آذربایجان را به ایران مقایسه نبود .هر جا میرفت ،شهربانی، که محدودیتها ِی رژیمش چیست و
اهل مطالعه .البته آن اواخر کمتر ،چون و باغبانها که فرزندانشان را برای برگرداند و چهارم سپهبد زاهدی 2۸ ژاندارمری و در واحدهای نظامی طبقۀ متوسطی را که همین طور داشت ِطرفدار شاه یا کمونیستها.
وقت نداشت .متأسفانه او را هم قدرت تحصیل به خارج میفرستادند چون مرداد است .این چهار نفر نگذاشتند محبوبیت فوقالعادهای پیدا میکرد. رشد میکرد در تصمیم گیریها شرکت مقاله ای در آن روزها نوشته بودم
خراب کرده بود ،هم از نظر سیاسی دولت تسهیلات زیادی فراهم میکرد، ایران ،بهاین گونه که میشناسیم ازبین او دارای کاراکتر بسیار نیرومندی نداد .این بزرگترین اشکالش بود .فساد و (نمی دانم در ماه تیر بود یا مرداد) زی ِر
هم شخصی .در سالهای آخر به الکل ارز ارزان میداد ،کمک میکرد .دورۀ برود ،آنها این مجموعه را دست نخورده بود و اگر چنان کسی در زمان انقلاب ولخرجی نیز کم کم پیشرفت ِاقتصادی عنوان «کرنسکی یا هیند نبورگ» که
روی آورده بود .به نظر من هویدا یک آخر سلطنت محمد رضاشاه فوقالعاده به ما تحویل دادند .در این شکی نیست. میداشتیم اصلا اوضاع به آن صورت در را دچار تنگنا کرد .درآمد بود ولی پول مصدق یا به سرنوشت ِکرنسکی دچار
شخصیت فاوستی است در تاریخ ایران. بود بهاستثنای سه ساله آخر که واقعاً =پس از این دوران ،سالهای بعد نمیآمد .بسیار انسان ِدست و دلباز و به اندازه کافی نبود .این در تاریخ دنیا میشود که کمونیستها (بلشویکها)
واقعاً حیف شد که دیگر تنها به قدرت فاجعه شد ،یعنی سالهای ۵۴ـ ۵۵به دوستباز و جوانمردی بود .مهارتهای شاید بی مانند باشد :در سال ۱3۵۴ بر کنارش کردند و یا هیند نبورگ که
فکر میکرد و بر سر قدرت ماندن؛ در را چگونه میبینید؟ چه طرحها و سیاسی قابل ملاحظهای داشت که در آمد نفتی ما چهار برابر شد ولی هیتلر به جایش آمد .همان طور هم
حالی که آمده بود کشور را درست کند بعد ،واقعاً فاجعه... به جاذبه مقاومت ناپذیر شخصی و در ۱3۵۶ - ۱3۵۵دچار کسر بودجه شد .یا چپ بود و یا راست .در آن ازهم
و هشت نه سالی هم خوب کار کرد. =از چه نظر؟ پروژههائی در دست اجرا بود که هوش سرشارش بر میگشت .خیلی بودیم .ناگهان به تلف کردن پولها گسیختگی ،اگر مداخله غرب نمیبود
ولی هر چه گذشت ،از نخست وزیر به ــ از نظر هدر کردن منابع و مصدق بیشتر میتوانست کرنسک ِی
رئیس دفتر شاه تنزل کرد .او واقعیت ایران بشود 2۸ .مرداد از آن احتمال
نقش شاه و مداخله هر روزیش را در جلوگیری کرد؛ و ترکیبی بود از مداخلۀ
جزئیات نهتنها پذیرفت بلکه در خدمت نظامی و مردم به پشتیبانی نیرومند
آن درآمد .بهجای اینکه کوششی در خارجی .در این شکی نیست و اساس
بهتر شدن تدریجی سیاست ایران کند حرک ِت یک فرمان قانونی بود .مسأله
ــ که میتوانست چون اعتماد شاه را مهمی که از یادها میرود این است که
بهدست آورده بود ــ خودش بیش از نیروهای سیاسی ایران به اندازه ای در
پیش بخشی از مشکل سیاست شد.
ادامه دارد