Page 21 - (کیهان لندن - سال سى و نهم ـ شماره ۳۷۹ (دوره جديد
P. 21
صفحه۲1شماره184۵ مفید و روشنگر است. علاوه بر این ،آشکار است که این جریان درک علمی
جمعه 1۹تا پنجشنبه ۲۵سپتامبر ۲0۲۲ الیزابت هینتون استاد مطالعات تاریخی و همچنین استاد صحیحی از مفهوم پدیده فاشیسم ندارد و مخاطبان خود
دانشکده حقوق دانشگاه «ییل» در آثار برجسته خود ،این را نیز از سوی کسانی انتخاب میکند که آنها هم تمایلی
عنوان مثال ،رسانههایی بهم ریختگی کشور را که آنرا به لبه موضوعات را توضیح داده است .وی در کتاب از جنگ علیه به درک علمی از این مفاهیم ندارند .این جریان گروههای
پرتگاه نابودی ملک و ملت و تاریخ و فرهنگ آنان سوق فقر به سوی جنگ علیه جرم و جنایت ،از انتشارات هاروارد،
داده ،ناشی از بیتدبیری و جهالت آن فرد و هواداران او گوشههای از این نوع سیاستها را روشن ساخته است .به متفاوتی را با گرایشهای سیاسی مختلف در بر میگیرد.
میدانند ،اعتراضی نیست .اما مشکل در این است که این عنوان مثال اینکه چگونه سیاهپوستان به سوی رفتارهایی برخی از گروهها با اندیشههای چپگرایی ساختارشکن،
نوع تحلیلها که در اغلب رسانههای تحلیلی خارج از کشور کشیده میشوند که از آنها چهرهای جنایتکارانه برای جامعه با طرح نگرانی خود از استقرار فاشیسم دیگری در فردای
و همچنین تحلیلگران انجام میشود ،ریشه اصلی مصیبتها شکل میگیرد ]۳[.البته جامعه امروزین ایران به خوبی این انتقال از استبداد ،در عمل موانعی را در برابر بدیلها
یعنی نگرش فاشیستی برخاسته از زیربنای مؤسس نظام را نوع اندیشههای فاشیستی نظام حاکم و ساز و کارهای قرار میدهند .به عنوان مثال ،به دنبال اعلام مواضع چند
متناسب با آن را که با توسل به مذهب سیاسی توجیه هفته پیش شاهزاده رضا پهلوی ،یا برای عدهای «آقای رضا
به حاشیه میرانند. میشوند تجربه کرده و نسبت به آنها آگاهی یافته است. پهلوی» ،در خصوص ضرورت عبور از حکومت اسلامی به
در این ارتباط ،و برای آشکار ساختن ماهیت ذاتی فاشیسم، اسلامیپروری امور ،شامل آموزش ،فرهنگ و هنر ،ورزش، سوی ایرانی آزاد ،سر و صداهای زیادی از سوی گروههای
در تحلیل قدرتمند خود در باره فلسفه فاشیسم اوایل قرن صنعت و حرفه ،و دیگر ابعاد جامعه ،به درستی مشابه همان چپگرا با گرایشهای مختلف ،و یا گروهی که خود را
بیستم« ،روی» توضیح میدهد که فلسفه فاشیسم برآیند نازیپروری فاشیستهای آلمان و ایتالیا است ،که میکوشید «جمهوریخواهان» مینامند ،به راه افتاد که به موجب آن
منطقی ایدهگرایی پساهگلی است .یعنی مکاتب شبهعلمی سلطه تمامیتخواهانه رعبانگیزی بر مردم تحمیل کند]۴[. نوعی ضدیت زیر عنوان «صدای پای فاشیسم» را نمایندگی
تحصلی فرامدرن ،واقعگرایی جدید و تجربهگرایی ،که در گروههای سرکوب وفادار به حکومت شامل بسیج ،یا آنچه میکرد .اینگونه مواضع ذهنیت کنکاشگر را ممکن است
عین تظاهر به انکار ایدهگرایی ،سعی در احیای مجدد خود آنان گروههای «خودجوش» مینامند ،همان کارکردی را به این نتیجه برساند که آنان حکومت اسلامی را بر انجام
نوع جدیدی از رمزگرایی متافیزیکی داشتند .آن مکاتب دارد که «سربازان توفان» و یا «پیراهن قهوهایها»[ ]۵برای
ایدهگرایانه پساهگلی با استتار فریبکارانه خود ،در رژیم نازی از سال ١٩٢٠در آلمان به عهده داشتند .اینان تغییرات برای آینده ایران ترجیح میدهند.
پراگماتیسم و هگلگرایی جدید به اوج خود رسیدند .اولی مانند بسیج انقلاب اسلامی ،سازمان شبهنظامی بودند که با بنابراین ،در شرایط حساس و خطیر کنونی ایران یک
شکل مبتذل مادیگرایانه را نمایندگی میکرد که با تجارب ارعاب و اتخاذ روشهای خشونتآمیز نقش کلیدی در به پرسش برای هر ایرانی دردمند و تلاشگر برای رهایی از
دینی خود را توضیح میداد .دومی سلاح انقلابی دیالکتیک استبداد و تمامیت خواهی مذهبی باید مطرح شود« :به
هگلی را برای خدمت به اهداف واکنش ستیزهجویانه قدرت رسیدن آدولف هیتلر ایفا کردند. درستی فاشیسم چیست؟» اهمیت طرح پرسش هم برای
انتخاب کرده ولی در عمل آنرا تحریف نمود .حاصل این پیشنهاد میشود برای درک بهتر دیدگاههای فاشیستی به درک صحیح ویژگیهای حکومت سرکوبگر کنونی مهم است
تلفیق ،زیر پا گذاشتن تمام معیارهای زمینی اخلاق ،عدالت برخی از پیشزمینههای تاریخی کهن ،البته با نهایت دقت و هم برای آماده شدن به سوی آیندهای آزاد برای ایران
و آزادی بود .بنابراین ،و به عنوان مثال ،فیلسوف فاشیسم، در ادراک مفهوم ،مراجعه شود .جمهوری افلاطون شاید یکی و ایرانیان ،و همچنین برای به دست آوردن بینش صحیح
«جووانی جنتیلی»[ ]۸اندیشیدن را معادل تفکر در خدا از بهترینهای این متون کهن باشد .در این کتاب ،هنگامیکه درباره ماهیت نظام سیاسی آینده ایران .این نوشتار قصد
میدانست و میگفت هرچه انسان بیشتر فکر کند ،بیشتر دمکراسی مورد نقد قرار میگیرد ،استدلالی که در جهت دارد توضیح دهد که اساسا فاشیسم چیست و مختصات آن
خود را در محضر خدا احساس میکند .خدا همه چیز است ناتوانی دمکراسی به عنوان حکومت مطلوب ارائه میشود چگونه تعریف میشود .امید که این توضیحات بتواند در
و انسان هیچ! با الهام از همین اندیشه است که فاشیسم این است که توده مردم سادهاندیش همه معنا و مفهوم جهت روشنگری اندیشهها و همچنین فعالان جامعه مدنی
همه چیز و خلاقیت انسانی هیچ به حساب میآید. دمکراسی را به گزینش فرد مورد نظر خود تقلیل میدهند.
فیلسوفان فاشیسم برای توجیه ارتجاع سیاسی و بربریت این برگزیدگان ممکن است تنگنظر و نادان باشند .به دلیل مفید باشد.
اجتماعی مهمترین اصول بنیادی فرهنگ مدرن اروپا ،یعنی تنگنظری به رقابتجویی و حسادت برای قدرت بیشتر
انسانگرایی را زیر پا گذاشتند ]۹[.دقت نماییم این تفسیر روی میآورند ،در حالی که نادانی آنان مانع از این میشود فلسفه فاشیسم
عمیق چگونه میتواند ماهیت فاشیستی حکومت اسلامی که بدانند مملکت را چگونه باید اداره کنند .آنچه در اصلیترین نکتهای که باید در بررسی فلسفه فکری
دمکراسیهایی که از طریق انتخابات مردم سادهاندیش و و هستیشناسی فاشیسم مورد توجه قرار داد این است
را آشکار سازد. ناآگاه شکل گرفتهاند این است که طبقه خاصی بر مملکت که فاشیستها برای پنهان ساختن اهداف سلطهگرانه و
انسان فانی اعتقاد به فاشیسم را میپذیرد… خود را در حاکم شده و همه امکانات و ابزار قدرت را در اختیار خود تمامیتخواه سیاسی خویش ،بنایی فلسفی برای توضیح
وجود فراگیر الوهیت غرق میکند تا توسط خداوند متعال، میگیرد ]۶[.به همین دلیل است که به نظر افلاطون استبداد دیدگاههای خود تاسیس میکنند که بر احساسات تودههای
اراده و عمل او فارغ از تمام قوانین این جهانی آزاد شود. رای از درون همینگونه سیستمهای دمکراسی سرچشمه مردم ،و به ویژه اقشار ناآگاهی قرر دارد که به سرعت در
در اینجا اعمال وحشیانه و خشونتآمیز ،آنگونه که در پی میگیرد ]۷[.همین نوع حکومت ناآگاهان است که با رای جهت اهداف فاشیستی بسیج میشوند .به همین دلیل،
اهداف الهی صورت میپذیرند ،در جهان هستی همگی دمکراتیک هیئت پانصد نفره منصفه آتن ،در سال ٣٩٩قبل میتوان فلسفه فاشیسم را در تلاش برای سلطه انحصاری
توجیه مییابند ،فرآیند تفکری که چنین اعمالی را توضیح از میلاد ،سقراط را به اتهام واهی به فساد کشاندن اندیشه بر قدرت از طریق تبلیغات فریبنده و عوامگرایانه مردم
میدهد ،به گونهای فریبکارانه به عنوان تبلور دنیایی عالم جوانان آتنی به مرگ محکوم میکند .این ناآگاهی تودهوار سادهاندیش خلاصه کرد .از اینگونه ویژگی فریبکارانه
الوهیت تصور میشود .این اعمال الهام گرفته از منبعی مردم است که جام شوکران را به سقراط تحمیل میکند؛ و فاشیسم مشکلات و بلایای سیاسی اجتماعی پیچیدهای
الهی قلمداد میشوند .خدا سرمایهداری پوسیده و مضطرب سپس همان محکومیت را در چهار قرن بعد به عیسی مسیح مانند برتریطلبی نژادی ،شستشوی فکری مزدوری ،سرکوب
را تحت حمایت خود میگیرد و هر مدافع متعصب این مخالفان ،و سلطه تمامیتخواهانه به وجود میآید .همه
نظام فرسوده مادیگرای مبتذل ،ابزاری الهی تعبیر میشود. تحمیل میسازد. این مصائب و بلایای اجتماعی نیز زیر عنوان قانون ،نظم،
از طریق این مکر حیلهگرانه ،او (فاشیست) آزادی بی حد در نگاه افلاطون ،حال هرگاه این مختصات دمکراسیها و یا ملاحظات امنیتی برای آنچه فاشیسم شکوه و اقتدار
و حصر اراده خود را حفظ میکند ولی آنرا از دیگران سلب را در نظر بگیریم ،به خوبی در مییابیم که حکومت ملی مینامد ،توجیه میشوند .البته این روشها به خوبی با
میسازد (در اینجا فاشیسم به وجود میآید) «فاشیست مطلوب آنست که توسط رهبری با ویژگیهای سیاستمداری تبلیغات میآمیزند و از طریق شستشوی مغزی سادهاندیشان
خردمندانه تعریف شده و شکل میگیرد .منظور از این بیان و یا باورمندان ،به نگرش سیستماتیک مسلط بر جامعه
همان ابرمرد است!»[]۱۰ این است که رای دادن و انتخاب کردن مانند مهارتی است تبدیل میشوند به گونهای که هرنوع مقاومت در برابر آنها
همراه با این شکل و محتوی فاشیسم ،میتوان به که باید به افراد آموزش داده شود تا بتوانند مسئولانه در نه تنها توسط دستگاههای سرکوبگر نظام فاشیستی ،بلکه
اشکال معاصر آن در جوامع مختلف هم دست یافت. خصوص اداره جامعه خود تصمیم بگیرند .این منظور از باورهای فاشیستی مردم سادهاندیش سرکوب میگردد .در
سیاستهای ملیگرایی افراطی ،بیگانههراسی و انواع شرایط امروزین ایران ،و شاید فردای ایران ،بیگانه نیست .به حقیقت ،کارکرد فاشیسم دوران حکومت نازی که توسط
نژادپرستی خشونتآمیز که توسط رهبری با گرایشهای درستی نمیتوان رئیس جمهور را صرف نظر از آرای تقلیلی سیاستهای نازیپروری همه ابعاد حیات اجتماعی و
اقتدارگرا توضیح داده میشوند ،نمایشهایی از اینگونه که از طریق تبلیغات فریبکارانه دستگاه حکومتی از آن سیاسی و به ویژه فرهنگی جامعه را در بر میگرفت ،از
فاشیسم هستند .در فلسفه فاشیسم« ،استانلی جیسون» خود ساخت ،سمبل مدیریت کشور دانست .حال اگر ،به نمونههای برجسته توضیح دهنده فاشیسم است که مطالعه
توضیح میدهد کسانی که این سیاستها را اجرا میکنند آن برای درک رفتارهای فاشیستی در هر عصری و جامعهای
دنبالهروان سرسخت شیوههای پدرسالارانه هستند« :آنها
رسانهها ،تولیدکنندگان فرهنگی و معلمان را به عنوان
دروغگویان فاسد با دستور کار چپ نقابدار