Page 24 - (کیهان لندن - سال سى و نهم ـ شماره ۳۹۴ (دوره جديد
P. 24
صفحه۲4شماره1۸۶0
جمعه 1۶تا ۲۲دیماه 1401خورشیدی
چشمانداز اقتصادی در ایران فردا؛
خردگرایی ،کارآمدی ،مسئولیت ،همبستگی ،مشارکت
رشد سریعی نمود .از سوی دیگر با طرحهای متعدد و بزرگ درواقع فراخور جامعهﻯ ابتدائی ارباب و رعیتی و مصرفی =در دهه هفتاد میادی (پنجاه خورشیدی) عبور از
دولت ،به ویژه در قسمت آب و برق و ساختن سدهای بزرگ روزگار نابسامان شهریور ۲۰تا واقعهی ۲۸مرداد بود. اقتصاد شبانی به هنگام نداشتن زبدگان و ماهران اقتصادی
و کارخانههای سنگین ،سیستم اقتصادی کشور رگهی اقتصاد دورانی که نه تنها میان اقتصاد و سیاست اتصالی ساختاری و اجتماعی دشواری بزرگی شد که باج و خراج خویش را
دیده نمیشد ،زیرا نه تنها سیستم مالیاتی نیمبند رضاشاهی طلب میکرد .مردمی که تا چند دهه پیش شیر را هنگام
برنامهریزی شده را نیز یافت. بیحاصل در وزارت مالیه گرد و خاک میخورد ،بلکه در بیماری با تجویز پزشگ مینوشیدند ،حالا به شیر پاستوریزه
حالا دو سیستم اقتصادی متضاد یکدیگر در مقابل هم آن هنگام بازار به ویژه ،بازار تهران ،سیاست مملکت را هم رضایت نمیدادند .مردمی که تا چند دهه پیش فقط
قرار گرفتند و ضمن برخورد و تنش و دشمنی که حاصل آن نیز در دست گرفته و آن را به دولت دیکته میکرد .دولت یکی دو بار ماهانه در غذای خویش گوشت میریختند،
بود ،به دلیل ایجاد مراکز جدید شبهبازار و فروشگاههای نیز از نظر مالی به دلیل کمی درآمدهای نفتی و مالیاتی حالا که خوردن گوشت بطور روزانه امکان داشت گوشت
بزرگ و فعالیت شرکتهای تجاری خارجی و نیمه خارجی از یکسو و میزان تولید و صادرات اندک از سوی دیگر یخزده را حرام میدانستند .مردمی که تا چند دهه
از یکسو و وضع قوانینی که در مورد سهیم شدن کارگران توانائی هیچگونه اصلاحات و سازندگی نداشت .افزون بر پیش کفشهای پینهدوزی شده به پا داشتند و شلوار و
در سود کارخانهها و حقوق کارگری و احداث سندیکاها این جلوگیری از فروش نفت به وسیلهی دولت انگلیس پیراهنهایشان وصلهدار بود حالا دیگر با محصولات کفش
مقرر گردید ،فرهنگ جامعه دگرگون شد .این دگرگونی به نیز قوزبالاقوزی برای کشور شده بود .از این رو در این م ّلی و پیراهن و لباس دوخت وطن خوشنود نمیشدند .این
ویژه در تمام کشور فرهنگ علمی– فنی ،فرهنگ تنوع دوران هیچ هماهنگی میان پول ،بازار و برنامههای عمرانی دشواریها ولی از جانب بازار سنتی مملکت و روحانیت
زندگی ،فرهنگ تعطیلات و ورزش و توجه به خانواده و تولیدی مملکت وجود نداشت تا دستگاه اقتصادی کشور تشدید میشد تا جامعه در نیمه راه فرایافت تطور تعادل
را ایجاد و شایع ساخت .واضح است چنین دگرگونی با معنی واقعی خود را داشته باشد .آنچه به چشم میخورد نه و ثبات مجدد خویش را باز نیابد ،تا تجدد در کشور پا
فرهنگ بازار سنتی سازگاری نداشت .به این جهت در تمام فقط احتکار و انحصارطلبی مشتی بازاری و دلالان معاملاتی نگیرد و موجبات آزادی و رهائی مردم از چنگال ارتجاع و
سطوح کشور ساختارهای جدیدی بر مبنای فرایافت تطور بود ،بلکه بنا بر تفکر سارتر[ ]۱و یا به معنی پیشرفتهتری
و با شتاب ،تولید توقعاتی کرد که هم با سنتهای مملکت که هابرماس[( ]۲توتالیتاریسم بازار) آن را میآورد ،بازار خودکامگی بازار فراهم نگردد.
و هم با سرعت کار دولت در اصلاحات ،در سازندگی ،در در نقش ممیز مطلق ،مردم را مسخ قیمتها و در لابلای =مدیریت در هر زمنیه و هر واحدی از جمله واحد
رشد سیاسی و اجتماعی همخوانی نداشت .این تطور ولی کمیابی و پریابی اجناس و بنجلهائی که به آنها تحمیل اقتصادی فقط موقعی خردگراست که همهی سیستمهای
هیچگاه فاز آرامش مجدد در جامعه را طی نکرد که به مینمود ،اراده و خودمختاری ایشان را به یغما میبرد و به اجتماعی ،حتی محیط زندگی فردی خردگرا ،یعنی قابل
درستی بیان سازگاری ساختارهای جدید با سیستم سیاسی آنها یوغ میل بیگانه را میزد .آنچه اولین قدم در جهت محاسبه باشند .پس هر دستگاهی میبایستی بنابر
و اقتصادی مملکت است .به ویژه در دهه ۷۰میلادی فونکسیون /عملکرد /کارکرد مشخص خود را از دستگاههای
وقتی قیمت نفت با کوشش شاه در اوپک و مذاکره با ازخودبیگانگی انسان است. دیگر ،یعنی محیط خود ،مجزا سازد تا در کار هم مداخله
شرکتهای نفتی جهانی به حدود ۴برابر افزایش یافت، بعد از ۲۸مرداد که وضع کشور بهتر شد ،دولت به عنوان نکنند و پیچیدگی غیرقابل فهم فراهم نسازند .این مطلب
این شتاب نیز بیشتر شد .از این رو به دلیل کمبود درایت سرمایهدار بزرگ به موازات بازار سنتی ایران ظاهر گشت. درست همان چیزی است که از ماکس وبر تا هابرماس
سیاسی و تدابیر اقتصادی به کلّی رشتهی هماهنگی پول– گرچه درآمد نفت کماکان کم بود ولی با قرض از بانک همه به آن چاشنی فرهنگی سرمایهداری مدرن میگویند.
بازار– برنامه از هم گسیخته گردید .به نحوی که دیگر جهانی و مساعدتهای بعضی کشورهای اروپائی و آمریکا بدون این چاشنی ،احتمال هیچ پیشبینی ممکن نیست.
تولید سیستم اقتصادی خودساز -فونکسیونال و سزاوار (به دلیل پشتوانهی فروش نفت) کارخانجات داخلی رونق حتی سنجش افکار عمومی نیز بی فایده است زیرا چنین
کشور با فرایافت تطور ممکن نگردید تا حلال مشکلات گرفتند و توسعه یافتند .سرمایهگذاری روی صنایع جدید
باشد .در این ماجرا تنها کمبود زبدگان علمی– فنی و آغاز شد .به ویژه چون وزارت توسعهی صنایع و اقتصاد سنجشی بیان افکار مسخ شده و نظرات مخدوش است.
به بخش خصوصی یارانه میدادند ،فعالیت بخش خصوصی =در فراگرد خردگرائی دو مسئله شایان اهمیت است.
کارگر ماهر یکی تقسیم کار با توجه به امر خبرگی و دیگری ایجاد
عاقهی مشترک افراد به واحد اقتصادی که در آن اشتغال
دارند .این عاقه با مفهوم همبستگی گره خورده است.
این همبستگی به میزان قابل توجهی به مقررات کاری و
توزیع وظایف و رفتار اجتماعی کارکنان و قدرت ادغام/
انتگراسیون یا جذابیت رئیس اداره دارد .به این دلیل
مقررات کار باید انسانی باشند و تصمیمگیری از پائین شکل
بگیرد تا مشارکت همه را دربرداشته و به این دلیل نیز همه
باید در پیشرفت و ت ّرقی واحد اقتصادی سهیم و به فراخور
کار خود از امتیازات رفاهی ویژهای بهرهمند شوند .مطلبی
که کا به آن فرهنگ محیط کار میگوییم.
نصرت واحدی – این نکات برای حمایت از جنبش هجوم
و تسخیر پیشنهاد میشود .مقدمه زیر هم با هدف پاسخ
به رسانههای خارجی تنظیم شده که میگویند قیام مردم
نمیداند چه میخواهد!
مقدمه
دهه ۶۰و ۷۰میلادی دورانی است که اقتصاد ایران در
جستجوی هویت خویش است .قبلا وضعیت کشور حکایت
از اقتصاد دلالی و زمینبازی و بازار سنتی ایران داشت که