Page 25 - (کیهان لندن - سال سى و نهم ـ شماره ۳۹۴ (دوره جديد
P. 25
صفحه۲5شماره1۸۶0 دینی و سیستم شریعتی آن است که همه جا ضرایب و متخصص نقشی اساسی نداشت ،بلکه عبور از
جمعه ۶تا پنجشنبه 1۲ژانویه ۲0۲۳ درونی و بیرونی را تحت تأثیر قرار داده و دایرهی توانائی اقتصاد شبانی نیز به هنگام نداشتن زبدگان و ماهران
آنها را محدود میکند .در حالی که اقتصاد مدرن به فضای اقتصادی و اجتماعی دشواری بزرگی شد که باج و خراج
اقتصادی کشور لطمه میزنند و شاهرگ آن را که فکر و باز ،دمکراسی و آزادی نیاز دارد تا شکوفا شود .به قول خویش را طلب میکرد .مردمی که تا چند دهه پیش شیر
سرمایهگذاری است قطع میکنند تا عطش سرکوب و استبداد باربر[ ]۴نقض حقوق بشر و نبود دمکراسی در جمهوری را هنگام بیماری با تجویز پزشگ مینوشیدند ،حالا به شیر
اسلامی ایران سبب سقوط اقتصادی آن خواهد شد که نه پاستوریزه هم رضایت نمیدادند .مردمی که تا چند دهه
خود را فرو بنشانند. مدرن بلکه بر پایهی دلاّلی استوار است .جالب اینجاست پیش فقط یکی دو بار ماهانه در غذای خویش گوشت
ب – بازار سوسیال /اجتماعی این دستگاه اقتصادی شبهسیستم ،که با امور دینی نیز میریختند ،حالا که خوردن گوشت بطور روزانه امکان
در ایران آینده ،باید به بازار سوسیال رو آورد زیرا اگر گره خورده است ،دمکراسی و حقوق بشر را تهدیدی برای داشت گوشت یخزده را حرام میدانستند .مردمی که تا
کارگران و کارمندان هر بخش اقتصادی خود صاحب سرمایه موجودیت خویش میشمارد و با آنها به ستیز برخاسته چند دهه پیش کفشهای پینهدوزی شده به پا داشتند
باشند آنوقت میان کارگر و کارمند و مشتری تفاوتی نیست. است .اما این ستیزهجوئی که به همراه ایجاد ج ّو رعب و شلوار و پیراهنهایشان وصلهدار بود حالا دیگر با
پس جامعه دیگر دشواری استثمار را ندارد و گروهکهائی و تفتیش است خود به خود مانع گسترش علم و فن و محصولات کفش ملّی و پیراهن و لباس دوخت وطن
به وجود نمیآیند تا برای آنها اربابی کنند. حرکت چرخهی نوآوری در ایران است زیرا دانشمندان و خوشنود نمیشدند .این دشواریها ولی از جانب بازار
چگونگی رسیدن به این مقصود در گرو همکاری سیستم متخصصین ممالک جهان همیشه گریزان از فضای ترس و سنتی مملکت و روحانیت تشدید میشد تا جامعه در
اقتصادی و سیاسی کشور از یکسو و رابطهای انسانی میان نیمه راه فرایافت تطور تعادل و ثبات مجدد خویش را باز
کارگر ،شاغلین و کارفرماست .این رابطه تنها با چاشنی وحشت و جبرند. نیابد ،تا تجدد در کشور پا نگیرد و موجبات آزادی و رهائی
فرهنگی سرمایهداری مدرن ممکن خواهد بود. واضح است بعد از گذشت ۴۳سال از انقلاب کذائی
اسلامی غالبأ این متخص ّصین و کارشناسان اگر هم به دلیلی مردم از چنگال ارتجاع و خودکامگی بازار فراهم نگردد.
ج – فرهنگ محیط کار در کشور مانده باشند ،یا پیر شده و یا دنیا را بدرود گفتهاند. ملاحظه میشود بازار سنتی ایران چه در گذشته و چه
در فراگرد خردگرائی دو مسئله شایان اهمیت است. به این شکل اینان به هر حال از گردونهی کار علمی ،بدون اکنون با سلطهی مطلق خویش در سرنوشت مردم به ویژه
یکی تقسیم کار با توجه به امر خبرگی و دیگری ایجاد خدمتی در خور دانائی خود ،خارج شدهاند .این مسئله ولی در احساس بیتفاوتی و بیمسئولتی و بیارادگی آنها نقش
علاقهی مشترک افراد به واحد اقتصادی که در آن اشتغال لطمه ای بسیار عظیمتر از چپاول و غارتی است که به دست اساسی داشته است .این نقش را باید برای همیشه از
دارند .این علاقه با مفهوم همبستگی گره خورده است. مشتی آخوند بیدین و چپ نادان بر کشور وارد شده است آن گرفت و سیستم بازار آزاد را جا انداخت .بعلاوه باید
یعنی اعضای یک دستگاه اقتصادی با همهی تفاوتهای زیرا جبران آن تقریبأ محال است .از این رو لازم است نقش هنگام گذر از یک وضعیت اقتصادی به وضعیت اقتصادی
شغلی و خبرگیهای ویژهای که دارند چون مهرههای مدرنیته را در برنامهی اقتصادی آینده فراموش نکرد که به دیگر بسیار محتاط ،صبور و خردمندانه عمل کرد .پس
تسبیحی با هم پیوند دارند ،نخی که به همهی آنها ویژه در کار واحدهای بزرگ شایان اهمیت است .مش ّخصات چشماندازی که در اینجا ارائه میشود راهکاری در جهت
احساس تعلّق به چیز مشترکی را میدهد .نخی که آنها
را جمع میکند و وحدت میبخشد .بدون این وحدت این مدرنیته در زیر به نمایش گذاشته میشود. رسیدن به این مقصود است.
هیچ همکاری و همیاری نمیتواند ظاهر شود ،آنچه نوعی هرچه یک واحد بزرگتر ،هرچه به سرمایهیگذاری بیشتری
خویشاوندی کاری است .ملاحظه میشود ابتدا در این محتاجتر و هرچه م ّدت لازم برای انجام یک برنامهﻯ کار در الف – خردگرائی اقتصادی با چاشنی فرهنگی
یگانگی و خویشی فارغ از خبرگی ،مسئولیت و سن و سال، آن طولانیتر باشد ،پیشبینی روند کارها و تقسیم آنها ،میزان دشواری سیستم اقتصادی کشور ،آنطور که در مقدمه
آشنائی و کششی به وجود میآید که میتواند همه را به اطمینان به بازار و ش ّدت اعتماد کارگران و کارمندان به آن آمد ،دشواری دوران گذر از یک مقطع اقتصادی به مقطع
خاطر رسیدن به مقصودی به راستی ساعی و ج ّدی سازد پراهمیتتر میگردد .بعلاوه چنین واحدی برای دستگاه اقتصادی دیگر است .مشکلی که در تمام جوامع وجود دارد.
و آنها را همبسته کند .بدون این قوام هر سیستمی در دولت ،ادارات دولتی ،دادگستری ،بانکها ،سیستم آموزشی، از جمله میتوان آن را در اتحاد جماهیر شوروی ،در اقمار
هم میشکند و از هم میگسلد .منشی یک اداره ،بایگان، بازار کار و وضعیت رفاهی کشور نیز نقشی تعیینکننده آن ،در آمریکای لاتین ،در کشورهای آفریقائی ،در یوگسلاوی
کارپرداز ،رئیس و مرئوس بدون علاقه و وابستگی عاطفی دارد .به این جهت واحدهای اقتصادی کشور به قوانین و تجزیه شده و… و حتی در جمهوری خلق چین نیز دید.
به کار در آن اداره قادر به انجام وظایف خود نیستند. مقرراتی نیاز دارند که برای سرمایه موجب اطمینان ،برای زیرا این دشواری نه تکبعدی بلکه چندین بعدی است.
این همبستگی به میزان قابل توجهی به مقررات کاری و کارگران و کارمندان و سندیکاها سبب اعتماد و برای دولت یعنی تنها تابع سرمایهگذاری و شرایط آن نیست بلکه به
توزیع وظایف و رفتار اجتماعی کارکنان و قدرت ادغام/ منبع درآمد مالیاتی قابل ملاحظه ای بشود .به دلیل این خردگرائی[( ]۳راسیونالیسم) سیستم اقتصادی و فرهنگ
انتگراسیون یا جذابیت رئیس اداره دارد .به این دلیل وابستگی ملاحظه میشود که مدیریت در هر زمینه و هر
مقررات کار باید انسانی باشند و تصمیمگیری از پائین واحدی از جمله واحد اقتصادی فقط موقعی خردگراست جامعه و ُخلق و خوی مردم نیز بستگی دارد.
شکل بگیرد تا مشارکت همه را دربرداشته و به این دلیل که همهی سیستمهای اجتماعی ،حتی محیط زندگی فردی به این ترتیب ،ابتدا در تجزیه و تحلیل این دشواری است
نیز همه باید در پیشرفت و ت ّرقی واحد اقتصادی سهیم و که معلوم میشود دوران گذر از چه درایت و مدیریتی باید
به فراخور کار خود از امتیازات رفاهی ویژهای بهرهمند خردگرا ،یعنی قابل محاسبه باشند. برخوردار باشد تا ت ّرقی همهجانبه حاصل گردد ،تا فاجعه و
شوند .مطلبی که کلا به آن فرهنگ محیط کار میگوییم. پس هر دستگاهی میبایستی بنابر فونکسیون /عملکرد/
کارکرد مشخص خود را از دستگاههای دیگر ،یعنی محیط سقوط پیش نیاید.
د – بازار و اخاق خود ،مجزا سازد تا در کار هم مداخله نکنند و پیچیدگی واضح است که جریان اقتصادی هر کشوری به عوامل
درست است که اولویتها و انگیزههای سرمایهگذار عملا غیرقابل فهم فراهم نسازند .این مطلب درست همان چیزی اساسی فکر ،سرمایه ،کار ،بازار ،مواّد اولیه ،ماشینآلات و
ساختار بازار و پویایی آن را تعیین میکنند ولی در این بخش است که از ماکس وبر[ ]۵تا هابرماس[ ]۶همه به آن چاشنی مدیریت (چه تولیدی و یا مصرفی و…) نیاز دارد که وقتی
هرگز نباید و نمیتوان از ارزشهای اخلاقی غافل ماند .به فرهنگی سرمایهداری مدرن میگویند .بدون این چاشنی، بهم بافته شد ،واحدهای تولیدی ،توزیعی ،آبادانی و یا
ویژه ضرورت دارد که در این امر به فرهنگ گذشتهی ایران احتمال هیچ پیشبینی ممکن نیست .حتی سنجش افکار
باز گردیم و سه ارزش انصاف ،اعتماد و شفافیت معامله را عمومی نیز بی فایده است زیرا چنین سنجشی بیان افکار خدماتی کشور را به نمایش میگذارند.
کار چنین واحدهائی باید خردگرا باشد .یعنی کلیهﻯ
رواج دهیم و آن را برای م ّدتی طولانی دوام بخشیم. مسخ شده و نظرات مخدوش است. ضرایبی که در چرخش آن واحد نقش دارند باید تبدیل به
پس خردگرائی اقتصادی تنها با تقسیم جامعه به دادههائی بشوند که قابل محاسبهاند .مانند میزان تولید،
ه – گرمی بازار[ ]۸و رونق اقتصاد سیستمهای فونکسیونال /کارآمد و خودمختار و خودساز اندازهی فروش ،دخل و خرج و… اما این ضرایب همه
گرمی بازار وابسته به دگرگونیهای فنآوری و اکتشافات ممکن میشود .این خودسازی که با فرایافت تطور همراه یکدست نیستند ،زیرا قابل تقسیم به ضرایب داخلی و یا
است در حالی که رونق اقتصاد به وسیلهی سیاستهای است و شکل میگیرد ،توسعهی هر سیستم اجتماعی را خارجیاند .در میان ضرایب خارجی باید به ویژه ضرایب
پولی و مالیاتی تعیین میشود که لازم است بانک مرکزی و از دایرهی قوای طبیعی و متافیزیکی بیرون میکشد و در سیاسی ،حقوقی ،اداری و محیط فرهنگی را نام برد .جالب
دولت آن را با شرایط زمان منطبق سازند .پس باید بازار در اختیار فعالیت خود سیستم میگذارد تا به قول مارویاما[]۷ اینجاست که یکی از ضرایب م ّهم داخلی فعالیت آزادانهﻯ
جهت نوآوری در فنون و تحقیقات علوم پایه آنهم به خاطر به مدد اثرات متقابله با محیط ،سازندهی آتیهی خویش
آیندهی خویش کوشا باشد .این کار با سه ضریب ،رقابت، باشد .از این رو دولتهای خودکامه و دیکتاتور به سیستم خود افراد است؛ هرکس باید خود تصمیم بگیرد.
اما در حکومتهای دینی و ایدئولویک این آزادی به
آگهیهای تجاری و مزایده ممکن میشود. قلاّده کشیده میشود .این قلاّده همانا زنجیر اعتقادات