Page 13 - (کیهان لندن - سال سى و نهم ـ شماره ۳۹۸ (دوره جديد
P. 13
صفحه13شماره1864 هر چه ميشد منجر به انقلاب نميگرديد چون امريكاييها قول نجمآبادي كه او را در بدو امر با نقرة فولادين
جمعه ۳تا پنجشنبه 9فوریه 202۳ مدعي بودند كه دموكراسي در ايران نيست (و لابد جاهاي زره پوش ميكند مينويسد (صفحه )۱۶۶ما اطلاع داشتيم كه
ديگر هست) .براي اطلاع خوانندگان قسمتي از يادداشتهايي شكنجه در ايران رواج دارد ولي ما سكوت را انتخاب كرديم و
كرد به خصوص اگر تجديد نظر درقيمت ها نشود .ضمنا او را كه در موقع سفارت و قدري پس از مسافرت اعليحضرت به براي اينكار گناه كاريم .ولي سكوت اختيار كرديم چون خدماتي
گفته است كه با روال فعلي بهاي نفت مي بايست در سال كاراكاس و مذاكرات بين شاه و رئيس جمهوري ونزوئلا به عمل كه جمعي به مملكت ميكرديم ارزش سكوت را داشت و
آمد خدمت خوانندگان عرض ميكنم (در اين مذاكرات فقط با وصف اينكه سكوت گناهكارانه بوده من و همكارانم از
۱۹۹۰به نود دلار برسد! دكتر خلعتبري وزير امورخارجه وقت و بنده وزراي نفت و
۷ــ وسايل خبري ممالك صنعتي براي پوشاندن تورم داخلي عملياتي كه انجام داديم ميتوانيم سربلند باشيم.
خودشان نفت را بهانه كردهاند و دايم از طريق وسايل خبري وزير امور اقتصادي ونزوئلا شركت داشتند). در اين مورد بهتر است خوانندگان متن انگليسي كتاب
كهقويادراختياردارندمارا ميكوبندوماصادركنندگاننفت شاه :آيا ونزوئلا با تورم و مشكلات ناشي از آن رو به رو را مطالعه كنند و بعد قضاوت كنند كه اين خدمات چطور
منجر به تسليم بلامعارض شش دانگ مملكت شد و آيا اين
را سبب تورم در دنيا معرفي مي كنند. است يا خير؟ آقايان تصور نميكنند كه هيچ رهبر بي لياقتي ،حتي شاه سلطان
شاه مطالبي را كه رئيس جمهوري ونزوئلا در دل داشت و پاسخ رئيس جمهوري: حسين مملكت را اين طور تسليم نكرده است و حالا ميآيند
مثل سيل سرازير كرد ،قبول فرمودند ولي اضافه كردند ما هر ۱ــ محققاً دولتهاي در حال توسعه تورم را توليد نكردهاند دستورات شاه را هم كه سبب ميشده جاده و راه آهن و
سدهاي متعدد بسازند ،به حساب خودشان ميگذارند .در هر
كاري بكنيم محكوم ميشويم. حال براي بنده روشن نيست چطور چنين مطالبي از طرف
اولا اگر عوايد نفت را خرج كنيم به تورم داخلي خودمان گويندگان كه اسمشان برده ميشود و آنان را الي الابد محكوم
اضافه ميكنيم چون زيربناي محكمي براي نرخ صحيح هنوز ميكنند تكذيب نميگردد تا اقلا روزي اولاد ايشان بدانند كه
چنين نبوده و منظور پدرشان شركت و طرفداري از شكنجه و
هویدا در حال مذاكره با لیندون جانسون رئیس جمهوری امریكا كاخ سفید واشنگن ــ دسامبر 1968
كشتار نبوده است.
نداريم. چون ما قدرت مالي آن را نداريم و با چند هزار ميليون دلار در صفحات ۲۷۰به بعد آقاي ميلاني صحبت از احزاب زمان
ثانيا اگر جلوي خرج را بگيريم و امساك بكنيم به مردم نميشود تورم عمومي در دنيا ايجاد كرد .ما هستيم كه تورم محمد رضا شاه ميكنند .شايد من اشتباه ميكنم ولي اعتقاد
مملكت به نحوي تلقين خواهندكرد كه اين خودداري از خرج را از ممالك صنعتي وارد ميكنيم ،چون آن ها حاكم به توليد دارم كه در ايران هيچ حزبي با ايمان روي كار نيامد (جز حزب
براي گذاشتن ميلياردها است در خارج براي كمك به بانكها و توده) و كليه احزاب از زمان قوام السلطنه به بعد ،با يك نيش
اقتصاد اروپا و آمريكا و بعد فرمودند اي كاش حرف والتر لوي اجناسصنعتيهستند. قلم تأسيس و يا از بين ميرفتند و اين روند در تمام كشورهاي
درست در ميآمد ولي ما به نصف اين مبلغ هم راضي هستيم. ۲ــ دلار آمريكا تا چندي پيش جزو ضعيفترين ارزهاي
براي خاتمه عرض ميكنم كه ماموريت اينجانب در ونزوئلا دنياي صنعتي بود ولي سير صعودي را مجدداًپيش گرفته چون كوچك متداول است و ايران استثنا نيست.
دراواخرسال ۱۹۷۷خاتمهپيداكردوباخوشوقتيزيادبرگشتم فقط بنده عرض ميكنم كه چون با آقاي پروفسور عدل قوم
به ايران كه به آن علاقه مفرط داشتم و به آب و خاك و هوايش امريكا پايه طلا را از دلار جدا كرده و دلار آزاد شده است. خويش بودم و با ايشان هميشه تماس نزديك داشتم اطلاع
نيز مأنوس بودم .در چند ماهي كه در ايران بودم افتخار پيدا ۳ــ دولت امريكا موفق شده با فعل و انفعالاتي مقادير دارم كه وقتي حزب ايران نوين و حزب مردم ادغام شدند و
كردم كه يك مرتبه هم به حضور شاه شرفياب شوم .اين بار به زيادي «اورو دلار» را كه روي دست اروپايي ها مانده بود نويسنده كتاب به حق و به طور واضح مينويسد (صفحه
خلاف دفعه اول ،بدون لباس رسمي و در دوران نخست وزيري و تا چندي پيش قرار بود طلا در مقابل آنها بپردازد با دلار )۲۷۶متحير است كه عدهاي تحصيلكرده ايران چطور تسليم
جمشيد آموزگار بود .شاه از اوضاع ونزوئلا سئوالاتي كردند كه عادي يكسان كند .و چون ديگر طلا نميدهند از درخواست ادغام شدهاند و قبول كردند كه حزب دولتي منحصر به فرد
طلا خلاصي پيدا كرده (چندي قبل دولت انگليس تقاضاكرده باقي بماند .نويسنده با كمال تاسف چنان كه عرض كردم عمري
حتي المقدور جواب داده شد. در امريكا گذرانده و نميداند كه شرط سر كار ماندن فقط
بود كه دولت امريكا صد ميليارد دلار به طلا بپردازد). تسليم بودن است و تا حدودي از خود هويدا درس دوام آوري
ديدار با هويدا ۴ــ نظر به اينكه امريكا قادر است نود درصد آن چه را را هر روز ميآموختند .بنده منظورم توضيحي است در بارة
چندي بعد رفتم به ديدن آقاي هويدا در منزلي كه جنب مصرف ميكند خودش توليد كند از تورم در امريكا تا حدودي تشكيل حزب رستاخيز و انحلال حزب مردم .چنان كه عرض
كاخ سعدآباد براي نخست وزير تهيه شده بود (خانة بزرگي جلوگيري شده ولي چون ما مجبوريم اجناس صنعتي و به شد ،پروفسور عدل اين حزب را اداره ميكرد ولي تعزيه گرداني
بود كه ميگفتند تيمور بختيار ساخته ولي فرصت زندگي در خصوص داروهايي كه نياز داريم تماما وارد كنيم وبهاي آن ها و عضو موثر آن مهندس جفرودي بود كه سالها سناتور شد و
آن را پيد نكرده و دولت آن را توقيف كرده) اتفاقاً آن روز با ترقي فاحشي كردهاند تورم ضربه بزرگي به ما وارد آورده است.
آقاي رستميزاده بودم و ايشان هم آمدند .مرحوم هويدا طبقه ۵ــ والتر لوي متخصص بزرگ دنيا در باره اقتصاد نفت امروز در پاريس سكونت دارد.
بالا بود .با خصوصيتي كه با او داشتم رفتم بالا .او را در سالن تصديق دارد كه بهاي نفت به هيچ عنوان سبب تورم نبوده و از آنچه معلوم است آقاي ميلاني دسترسي به آن ها پيدا نكرده
كوچكجلوياتاقخوابديدم.روبوسيگرميكرديم ومحققاً نفت فقط ۵يا ۱۰درصد آن را شامل است و متأسفانه به علت تا از آن دو بازيگر كه به هيچ عنوان نمي شود ناديده گذاشت
با اين روبوسي از حرفهاي تلخ سابق گذشته بوديم و صحبتمان عدم همكاري دولت عربستان سعودي براي ترقي بهاي نفت سئوال كند كه حزب مردم چه شد .بنده پس از خواندن كتاب،
آن روز بعد از سالها به جاي اولش برگشت .رفتيم پايين و هويدا قادر نيستيم كه از اين راه عوايد جديدي به دست بياوريم و چون به هر دوي آنها ارادت از قديم دارم مراجعه كردم تأييد
كردند كه اولين كسي كه به فكر ادغام اين دو حزب افتاد خود
با همان سادگي و بدون نخوت از رستميزاده كه جبران خسارات كنيم. هويدا بود .هويدا موضوع را به شاه عرض كرد و شاه همچنان
۶ــ والتر لوي عقيده دارد كه بهاي نفت ترقي كه بايد بكند كه خود نويسنده كتاب ميگويد لابد از انورسادات كه با او
در مقابل تورم نكرده وآن چه ترقي كرده جبران تورم را نخواهد دوستي نزديكي داشت الهام گرفت و دستور ادغام را صادر
كرد .غافل از اين كه ايران ،مصر نيست و او هم انور سادات
نيست.
مشكل تورم
در صفحات ۲۸۰به بعد صحبت از تورم و نابساماني سرمايه
گذاري دولت و تأثيرات سوء آن مي شود و مطالب گفته شده
روشن نيستند و يا درست تجزيه و تحليل نشده كه سبب
اصلي آن چه بوده ،آيا تورم بدون بودجه ارتش پيش ميآمد؟
آيا دولت ميتوانست جلوي مخارج خودش را بگيرد ،آيا دولت
قادر بود جلوي تورم دنيايي بايستد؟ آيا دولت ميتوانست
طوري عمل كندكه مردم را راضي كند و آيا هر طور بود و