Page 13 - (کیهان لندن - سال سى و نهم ـ شماره ۴۰۳ (دوره جديد
P. 13
صفحه13شماره1869 «اتحاد جماهیر شوروی» و كمونیستها بود .همچنین رئیس جدیدساواك
جمعه 10تا پنجشنبه 16مارس 202۳ گفته میشد كه او و مأمورانش توانستهاند در شبكههای در ساعت ده و ربع ۱۴ژوئن ،شاه در دفتر خصوص خود
فلسطینیان كه پشتیبان و زندگیبخش گروههای مخالف و در «كاخ نیاوران» «جمشید آموزگار» ،نخست وزیر وقت
او را جشن بگیرند .حدود ساعت ۸شب ،سبد گل بسیار تروریست ایرانی بودند ،نفوذ كنند ــ بهحدی كه اسرائیلیان، و سپهبد نیروی زمینی «ناصر مقدم» ،رئیس اداره دوم ستاد
زیبایی به همراه پیامی گرم ــ به شیوهای كه «هویدا» خوب اغلب اوقات از اطلاعات آنان سود میگرفتند .در این مورد ارتش را بهحضور پذیرفت« .مقدم» بهعنوان رئیس «ساواك»
میدانست ــ از سوی او به دست «معتضد» رسید .اما تلفنی «موساد» و «ساواك» از مدتها پیش با یكدیگر همكاری و جانشین تیمسار «نصیری» معرفی شد .این مراسم فقط
داشتند .اما «علی معتضد» چندان با مسائل درون كشور دو دقیقه بهدرازا كشید .نه عكاسی آنجا بود و نه دوربینی.
كه در انتظارش بود ،نشد. آمیخته نبود .هنگامی كه شاه نظر «امیرعباس هویدا» ،وزیر البته در مورد ارتشیان ،روند كار همواره چنین بود .ابتدا،
همان روز تیمسار «نصیری» به سفارت ایران در پاكستان، دربار آن زمان را در مورد رئیس آینده «ساواك» خواست، نخست وزیر جملاتی را كه در این موارد گفته میشود،
كه تأییدش از «اسلامآباد» ۴۸ساعته گرفته شده بود ،منصوب او بر انتخاب «معتضد» ــ كه چندان هم علاقهای به او گفت« :اعلیحضرتا ،افتخار دارم سپهبد «ناصر مقدم» را
شد« .علی معتضد» نیز فرمان سفارت سوریه را دریافت كرد. نداشت ــ بسیار پای فشرد .زیرا میدانست سپهبد «مقدم» بهعنوان معاون نخست وزیر و رئیس «سازمان اطلاعات و
دمشق ظاهراً در پذیرش او اندكی تردید داشت ،كه دلایل آن در مورد او و اقداماتش در هنگام ریاست دولت ،داوری امنیت كشور» به پیشگاه مبارك معرفی كنم ».پادشاه دست
را میتوان حدس زد .بهویژه كه سفیر ایران در آنجا ،دیپلماتی منفی و انتقادی دارد .علاوه بر آن «مقدم»« ،امیرعباس «مقدم» را كه لباس نظامی به تن داشت فشرد و به او گفت:
بود كه پس از سالها روابط تیره و تار تهران و دمشق را بهبود هویدا» را یكی از مسؤولان اوضاع بحرانی كشور میدانست
بخشیده بود .او از دنیای اطلاعات و جاسوسی دور بود، «میدانید كه باید چه كنید ».همین.
كه سوریهایها در آن دست داشتند .او از طرفداران«جبهه و بیمهریاش را از او پنهان نمیكرد. آن دو فوراً دفتر را ترك گفتند .چند ثانیه بعد شاه نیز چنین
ملی مصدق» نیز بود ،اما این دلبستگی مانعی در زندگی با آن كه «ناصر مقدم» از اعضای پرسابقه «ساواك» بود، كرد و با آسانسور به طبقه پایین رفت .تغییر رئیس «ساواك»
حرفهایش بهوجود نیاورده بود .انتخاب «معتضد» باعث اما در آن سازمان او را بهعنوان كسی كه «از بیرون آمده» یكی از مهمترین تصمیماتی بود كه درآن سال مهم گرفته
شد كه زندگی او نجات یابد .هنگامی كه انقلاب روی داد، مینگریستند .آمریكاییها نظر خوبی نسبت به «مقدم»
مستقیماً به لندن رفت ،درخواست پناهندگی سیاسی كرد داشتند و او روابط شخصی گستردهای با دنیای روشنفكران شد ،ولی افسوس كه دیرهنگام بود.
كه پذیرفته شد ،و چند سال بعد در اثر بیماریای طولانی و مذهبیانی داشت كه در مملكت اغتشاش میكردند. تصمیم شاه در این مورد ،چند روز پیش گرفته شده بود.
بدرود حیات گفت.
تیمسار «مقدم» ،رئیس تازه «ساواك» چند هفته پیش از
انتصابش ،گمان میكرد كه دوران خدمتش بهپایان رسیده
ناصر مقدم نعمتالله نصیری
است! در ماه آوریل ،۱۹۷۸اندكی پس از شورش تبریز، بنابراین ،شاه وی را برگزید .شگفتانگیز بود كه پافشاری او بین دو تن تردید بسیار داشت .نخست سرلشكر «علی
تیمسار «مقدم» به من تلفن كرد و خواست كه با یكدیگر «هویدا» برای گزینش تیمسار «معتضد» كارگر نیفتاد .اما معتضد» نفر دوم «ساواك» كه حوزه كار او بیشتر اطلاعات
محرمانه و مفصلا ملاقات و گفتگو كنیم .با آن كه با هم شاه بیش از پیش به مردی كه ۱۳سال نخست وزیرش خارجی و ضد جاسوسی بود و دیگر سپهبد «ناصر مقدم»
روابط دوستانه و تقریباً خانوادگی داشتیم ،این رویه از سوی بود بدبین شده بود و او را بهخاطر پارهای از تصمیماتش، كه زیر فرمان سرلشكر «پاكروان» رئیس خوشنام پیشین
یك نظامی سطح بالا ،عادی نبود .تصمیم گرفتیم در یكی از ازجمله انتشار مقاله كذایی علیه «روحالله خمینی» ،سرزنش «ساواك» خدمت كرده و به شاگردی او افتخار میكرد .سپس
تالارهای موزه «رضا عباسی» ،با هم ناهار بخوریم .او ساعت میكرد .با این حال چنین وانمود كرده بود كه پیشنهاد وزیر در ابتدای تصدی «نصیری» با او همكاری كرده بود .چند
دوازده با لباس غیر نظامی آمد .گزارشی را كه در ۲۳صفحه دربار را میپسندد« .هویدا» كه گمان میكرد تصمیم شاه سالی هم بود كه ریاست ركن دو ستاد ارتش برعهدهاش
پیرامون رویدادهای مملكت و وخامت و خطر آن تهیه كرده گرفته شده ،به «معتضد» اطلاع داد« .معتضد» در تمام طول بود .هم «معتضد» و هم «مقدم» به درستكاری ،كارآمدی
بود به من داد و خواست آن را بخوانم .این كار را كردم. شب سیزدهم ،در انتظار تلفنی از كاخ یا نخست وزیری و احترام گذاشتن به قانون شهره بودند .با آن كه «علی
نوشتهها ،با صداقت و ركگویی چشمگیری نوشته شده بود بود تا ساعت شرفیابی را به او ابلاغ كنند« .نصیری» هم معتضد» دستیار مستقیم ارتشبد «نصیری» بود ،اما به عنوان
و در آنها از فساد مالی چند تن از نزدیكان اعلیحضرتین ،با صبح آن روز خداحافظیهایش را كرده بود .حتی چند تن شریك زیادهرویهای او شناخته نمیشد .شهرت او بیشتر در
از نزدیكان «معتضد» در خانه او گردآمده بودند تا انتصاب پیروزیهای چشمگیرش در مبارزه با جاسوسیها و جاسوسان
ذكر نام و همه جزئیات اعمال آنان سخن رفته بود: