Page 39 - (کیهان لندن - سال سى و نهم ـ شماره ۴۱۳ (دوره جديد
P. 39
صفحه39شماره18۷9 دیگر هیچ راهکاری برای حل معضل مربوطه وجود نداشته ملل متحد ( )UNDPدر ردهی ۱۹۱و در قعر جدول
جمعه ۲6مه تا پنجشنبه 1ژوئن ۲0۲۳ باشد ،با جدایی از آن کشور ،کشوری جدید تشکیل دهد تا حق این سازمان قرار دارد -به مراتب خرابتر از وضعیت سودان
است که در ردهی ۱۷۲قرار دارد .همچنین وضعیت توسعهی
اضافی بپذیرد .امتیازات بیشتر دیگری نیز به مناطق و استانها پایمال شدهاش جبران شود]۵[. انسانی در اتیوپی با اینکه کشوری محصور در خشکی و دارای
داده شد .بنابراین کشور فدرال عراق پس از توافق کامل میان مبنای قانونی نظریهی «جدایی چارهساز» ،قطعنامهی
نیروهای سیاسی با گرایشهای مختلف پا به عرصهی وجود
نهاد و نیروهای سیاسی -از جمله احزاب قومگرا -توافق کردند
به تمامیت ارضی و یکپارچگی سرزمینی عراق وفادار باشند. شمارهی ۲۶۲۵مجمع عمومی سازمان ملل متحد تحت عنوان محدودیتهای فراوان از حیث منابع است با رتبهی ،۱۷۵یک
این قانون اساسی عراق که حاصل توافق نیروهای سیاسی و «بیانیه اصول حقوق بینالملل دربارهی روابط دوستانه و رتبه بالاتر از وضعیت اریتره است که در کنار دریا قرار دارد و
احزاب قومگرای این کشور است ،مقرر میدارد که جمهوری همکاری میان دولتها با منشور ملل متحد» ( )۱۹۷۰است از لحاظ ژئوپولیتیک نسبت به اتیوپی موقعیتی بهتر دارد]۴[.
عراق ،کشوری فدرال ،مستقل و کاملاً حاکم است که قانون که مفاد آن به تعبیر دیوان بینالمللی دادگستری به حد یک
اساسی آن ،ضامن وحدت این کشور خواهد بود (اصل قاعدهی عرفی رسیده است ]۶[.اما در همان قطعنامه هم حق تعیین سرنوشت
نخست) .به موجب این قانون ،مقامات فدرال باید وحدت، آمده است که این قطعنامه «مشوق تجزیه یا خدشهدار مفهوم دیگری که برخی قومگرایان آن را به عنوان
یکپارچگی ،استقلال و حاکمیت عراق و نظام دموکراتیک کردن جزئی یا کلی تمامیت ارضی… کشورهای حاکم و مستمسکی برای توجیه سیستم فدرال مطرح میکنند« ،حق
فدرال آن را حفظ کنند (اصل .)۱۰۹علاوه بر این ،در هیچکدام مستقل نخواهد بود ».پس اصل ،حفظ تمامیت ارضی است تعیین سرنوشت» ( )the right to self-determinationاست.
از اصول قانون اساسی این کشور نیامده است که مناطق- و از این بند استنباط نمیشود که اگر کشورهایی مطابق با این در حالیست که حق تعیین سرنوشت ،کوچکترین ارتباطی
از جمله منطقهی خودمختار کردستان -حق جدایی از کشور اصول حقوق برابر و تعیین سرنوشت مردم رفتار نکنند ،بتوانند به برقراری «سیستم فدرال» در داخل یک کشور ندارد و زمانی
عراق را دارند .با وجود این و در میان بهت و حیرت همگان، هدف تجزیه قرار گیرند ]۷[.به بیان دیگر ،کشور ناقض قواعد مورد استفاده قرار میگیرد که موضوع ایجاد یک موجودیت
هنوز تشکیل کشور فدرال عراق به ۱۳سال نرسیده بود که بنیادین حقوق بینالملل موظف است ،در وهلهی نخست، مستقل از کشوری که سابق بر آن وجود داشته -بدون رضایت
در ۲۵سپتامبر سال ،۲۰۱۷حدود دو ماه و نیم مانده به پایان چنانچه نقض تعهد ادامه داشته باشد ،آن را متوقف کند و در
جنگ داخلی عراق ( ،)۲۰۱۳-۲۰۱۷در حالی که هنوز کشتار مراحل بعد ،تخلفاتش را از طریق اعادهی وضع به حال سابق، آن کشور -مورد نظر باشد.
در این کشور ادامه داشت ،مسعود بارزانی رئیس وقت اقلیم پرداخت غرامت و در صورت ضرورت و امکان ،جلب رضایت حق تعیین سرنوشت دارای دو مفهوم است :حق تعیین
کردستان ،رفراندوم غیرقانونی استقلال کردستان عراق را برگزار زیاندیده جبران کند .پس توجیه نظریهی «جدایی چارهساز» سرنوش ِت داخلی و حق تعیین سرنوش ِت خارجی .حق تعیین
کرد و پس از آن اعلام کرد که %۹۲٫۷۳شرکت کنندگان در این حتی در صورت نقض فاحش حقوق بینالملل توسط حکومت سرنوشت داخلی ،به معنای آن است که مردم داخل یک
رفراندوم غیرقانونی ،به استقلال ناحیهی کردستان عراق رأی یک کشور ،با چالشهای فراوان روبروست ]۸[.علاوه بر این، سرزمین حق داشته باشند آزادانه نظام سیاسی حاکم بر آن
دادهاند .با اینکه عراق بر اثر جنگ به شدت ضعیف شده بود، هیچ سند معتبری وجود ندارد که نشان دهد دولتهای ایران، سرزمین را تعیین کنند؛ اما حق تعیین سرنوشت خارجی،
رفراندوم غیرقانونی را نپذیرفت و پس از لشکرکشی به اقلیم پیش و پس از انقلاب ،۵۷حقوق «اقوام» را به گونهای فاحش ناظر بر تشکیل یک کشور جداگانه است؛ یعنی با آن میتوان
کردستان %۲۰ ،از خاک آن از جمله میدانهای نفتی کرکوک بخشی از قلمرو یک کشور موجود را جدا کرد و کشوری جدید
را تسخیر کرد که این نواحی ،هنوز هم در تصرف نیروهای نقض کرده باشند.
عراق قرار دارد .البته عامل بسیار مهم در این ناکامی بارزانی، رفراندوم غیرقانونی بارزانی و وضعیت حقوق بشر در تشکیل داد.
یعنی عدم پشتیبانی قدرتهای بزرگ از تشکیل کشور مستقل ح ِق تعیی ِن سرنوش ِت خارجی بطور سنتی مربوط به حق
کردستان و مخالفت شدید برخی کشورهای منطقه از جمله کردستان عراق مردم تحت استعمار در مقابل کشور استعمارگر و حق مردم
ایران ،ترکیه ،سوریه و حتی عربستان[ ]۹را نمیتوان نادیده در سال ۲۰۰۵میلادی ،دو سال پس از اشغال نظامی تحت اشغال خارجی ،در مقابل کشور اشغالگر است .اما با
گرفت .این اتفاقی است که اگر روزگاری گروههای قومگرا در عراق توسط آمریکا و متحدانش ،این کشور ،از یک کشور تحولات اخیر ،نظیر جدایی کوزوو از صربستان و جدایی
ایران قدرتی به دست آورند ،در سنندج رقم خواهند زد و نقاب تکساخت ،به کشور فدرال عراق تبدیل شد .قانون اساسی سودان جنوبی از سودان ،به نظر میرسد که مفهوم سنتی حق
فدرالیسم و حقوق بشر را به کنار خواهند نهاد؛ کما اینکه عراق ،تمامی حقوقی را که احزاب قومگرای این کشور خواسته
تاریخ گروههای قومگرا نیز دقیقاً همین نظریه را تأیید میکند. بودند بطور کامل به آنها اعطا کرد از جمله اینکه در اصل تعیین سرنوشت دچار دگرگونی گشته است.
زمانی که عراق به یک کشور فدرال تبدیل میشد ،کسانی چهارم مقرر داشت زبان رسمی عراق ،عربی و کردی است نظریهی «جدایی جبرانساز» یا «جدایی ترمیمی»
بودند که با سادهلوحی تمام میگفتند عراق پس از طی یک و تمامی اقوام عراق حق دارند در این کشور ،به زبان مادری ( )remedial secessionکه در پرتو تحولات مدرن ،پا به
تحصیل کنند .در صورتی که اکثریت جمعیت یک منطقه یا عرصهی ظهور نهاده ،بدین معناست که وقتی دولت مرکزی،
دورهی طولانی استبداد به واسطهی ایجاد یک ساختار استان ،در یک همهپرسی عمومی تصمیم بگیرند ،هر منطقه یا حقوق بنیادین بشری به ویژه تعیین سرنوشت گروهی از مردم
استان میتواند هر زبان محلی دیگری را به عنوان زبان رسمی ساکن در قلمروش را بطور فاحش و منظم انکار کند ،آن گروه
میتواند ،در شرایط و اوضاع و احوال خاص ،در صورتی که