Page 13 - (کیهان لندن - سال سى و نهم ـ شماره ۴۱۶ (دوره جديد
P. 13
صفحه1۳شماره188۲ وزیر خمینی شد)« ،جامعه دفاع از حقوق بشر» پیرامونیان در این زمینه اطلاعاتی به دست آورید ،نه ماموریتی
جمعه 1۶تا پنجشنبه ۲۲ژوئن ۲0۲۳ مصدق ،نخست وزیر پیشین ،كه با وجود كهولت سن، برای تشكیل دولت .اما عمیقاً در این مورد كند و كاو كنید.
بیشترشان هنوز اعتبار معنوی زیادی داشتند ،و همچنین علی همه ارتباطاتتان را هم به كار گیرید .اما بسیار بیسرو صدا
تضمین آیتاللههای قم را به دست آورد. امینی كه در همه جا سخن از او بود .رایزنیها آسان نبود، رفتار كنید .موقعیت شریف امامی آنقدر درخشان نیست كه
ملاقات من با آیتالله شریعتمداری دشوار شده بود، اما در نهایت برنامهای كه همهشان را راضی كند ریخته شد.
بنابراین او سه تن را با اختیارات تام برای تعیین چگونگی هنگامی كه آیتالله شریعتمداری از این تلاشهاآگاه شد، ناتوان تر هم بشود».
او نیز برنامه را پذیرفت .اولویتی كه همه میپذیرفتند ×××
توافقها فرستاد. بازگرداندن نظم و آرامش بود .همه پذیرفتند كه مردم را نامه كنارهگیریام فردایش به نخست وزیر رسید .من در
پس از ده روز ،برنامه و فهرست وزیران دولت احتمالی بیچون و چرا به این راه حل بخوانند .قرار بود پس از بیش از ربع قرن ،نخستین شاغل مقام وزارت بودم كه بی
رسیدن به این هدف ،دولت اندك اندك مقررات حكومت آن كه وادارم كنند ،كناره گرفتم .متن نامه كنارهگیری را برای
را به پادشاه دادم. نظامی مجازی را سبكتر كند .سپس احزاب سیاسی مخالف همه اعضای دفتر هماهنگی «گروه بررسی مسائل ایران»
شاه یك ساعت و نیم گفتههای مرا شنید ،از همه چیز به رسمیت شناخته شوند ،اصلاحاتی در ساواك انجام گیرد، فرستادم .چهار وزیر بر سر كار محمد باهری ،كریم معتمدی،
سخن گفت ،از شنیدن پارهای نامها شگفت زده شد ،و از اتاق اصناف منحل شود ،دگرگونیهایی در بنیاد پهلوی كاظم ودیعی و محسن فروغی هم رونوشت نامه را دریافت
چانه زدنهای یك امیر بازنشسته نیروی دریایی كه از رهبران صورت پذیرد و از برخی از اعضای خاندان پهلوی درخواست كردند .جهت گیریهایشان بسیار به من نزدیك بود و
مخالفان شده بود ،برای تعیین مقام خود از ته دل خندید. شود تا برای استراحت به اروپا بروندو در مرحله پس از آن نمیتوانستم از دلایل رفتنم آگاهشان نكنم .البته خبر درز
من به او پیشنهاد وزارت بازرگانی را داده بودم ،او آموزش و یك «شورای نظارت بر انتخابات مجلسین» ایجاد گردد .قرار كرد و چند روزنامه نكات مهمش را چاپ كردند .دو روز بعد
پرورش را میخواست ،و من پذیرفتم .شاه گفت« :میدانستم بود یكی از قضات عالیرتبه دیوانعالی كشور ،ریاست این «كیهان بینالمللی» كه به زبان انگلیسی و بسیار پرخواننده
خر است ،اما نه تا این اندازه .بازرگانی وزارت آرامی است، شورا را برعهده داشته و نمایندگان مخالفان و روحانیون نیز بود ،به تحلیل بسیار دقیق جزء جرء نامه پرداخت و بر آن
اما در آموزش و پرورش با دشواری روبرو خواهد شد .ولی ما عنوانی چنین در صفحه نخستین داد:
در میان اعضایش باشند. «هشدار جدی به نخست وزیر».
در شرایطی هستیم كه»... چند تن از رهبران جبهه ملی و برخی رجال سالخورده با وسواس و تلاش بسیار ،خود را وقف انجام «مأموریت
هنگامی كه شاه از همه جنبهها آگاه شد ،به جای ولی برخوردار از اعتبار عمومی پذیرفتند كه وارد هیأت اطلاعاتی» كردم كه پادشاه به من واگذار كرده بود .از
نتیجهگیری ،زمانی دراز به من نگریست .نفهمیدم آیا اصلاً دولت شوند :توافق شد كه وزارتخانههای آموزش و پرورش، سه تنی كه «جبهه ملی» را رسماً رهبری میكردند ،كریم
فكرش جای دیگری است ،از درون خالی شده ،یا عمیقاً در بازرگانی و دادگستری به چهرههای شهره مخالف واگذار سنجابی برای شركت در گردهمایی سوسیالیستها در خارج
اندیشه است .انتظار داشتم از من بپرسد آیا زمان همه اینها شوند و وزارت اطلاعات (و جهانگردی) به كسی كه در آن بود .بختیار ،از همان زمان به دلایلی كه بعداً درخواهیم
نگذشتهاست.خودمهمدورازایناندیشههانبودم.اماگفت: یافت ،تكروی میكرد .فقط داریوش فروهر مانده بود .پیام
«شاید اوضاع بهتر شود ...سرگرم گفتگو با آمریكاییها آیتالله شریعتمداری فرستادم كه میخواهم با او دیدار كنم.
به خواست او ،دیدارمان در «جایی بیطرف» یعنی در خانه
هستیم كه پشت همه این تحریكات هستند». واحد چندین دست را بازی میكرد! وردستش تكمیل همایون انجام شد .او جامعه شناس بود و
حقیقت این بود كه شاه اردشیر زاهدی سفیر ایران در وزارت كشور كه نقش بسیار حساسی داشت ،موجب هنگامی كه برای گذراندن یك دوره تخصصی به اسرائیل رفته
واشنگتن را به تهران احضار كرده بود و او با همكاری خسرو گفتگوهای فراوان و تلخی شد .بالاخره موافقت شد آن مقام بود ،با زنی از آن كشور ازدواج كرده بود .او را خوب میشناختم
به جواد صدر ،سفیر پیشین كه سالها پیش همین سمت را زیرا در سالهای واپسین دهه پنجاه ،دانشجوی دوره فوق
داریوش فروهر داشت و هویدا او را به دلیل استقلال رأی و رك گوییاش لیسانس من بود .فروهر ،بیتردید برای حافظت خود در برابر
هم رزمانش ،از صاحبخانه خواسته بود كه در ملاقات شركت
افشار وزیر امور خارجه ،با جدیت سرگرم كار برای «اقدامات بركنار كرده بود ،سپرده شود. جوید .من ،ناگزیر نبودم به كسی پاسخگو باشم ،با این حال
روشنگرانه» در مورد مقامات كاخ سفید و وزارت امور مخالفان پذیرفتند كه تصمیم گیری در مورد وزارت امور از همكارم دكتر روحانیزاده كه در محافل روشنفكران مخالف
خارجه آمریكا بود .اقداماتی كه در نهایت سرانجامی نیافت. خارجه و جنگ به شاه واگذار شود و سه نظامی بلندپایه نفوذ داشت ،خواستم كه حاضر باشد .بیش از سه ساعت ،من
ــ یك دریاسالار ،یك دریادار ،یك سپهبد نیروی زمینی ــ و فروهر در حضوردو شاهد تقریباً لال ،گفتگو كردیم .تكمیل
غربیها طاسهایشان را ریخته بودند. مسئولیت وزارتخانههای صنایع و معادن ،آبادانی و مسكن همایون گاهی یادداشت بر میداشت .روحانیزاده هم دو یا
در پایان شرفیابی شاه ،برخلاف همیشه كه فاصلهای را سه بار دخالت كرد .در برابر فروهر ،و همه مخالفان دیگری
حفظ میكرد ،صمیمانه از این كه آن مأموریت دشوار را و پست و تلگراف را برعهده گیرند. كهبا آناندیداركردم،یكبرهاناصلیداشتم:پادشاهصادقانه
به بهترین شكل انجام دادهام سپاسگزاری كرد .واقعیت آن نامزد مقام وزیر مشاور كه مسئول ارتباط با روحانیون بود، خواهان تحول سیاسی است .اما اگر شما به توافق گردن ننهید،
بود كه وی بالاخره امتیازاتی را كه در سطح داخلی باید دخالتارتش،بههرشكلیكهلازمباشد،اجتنابناپذیرخواهد
بود .همه ،و بیش از همه فروهر نگران این فرجام بودند.
میپذیرفت ،دریافته بود. بیم دخالت ارتش ،آنان را به بكارگرفتن خردشان وا میداشت.
درخواست مرخصی كردم ،اما در آستانه دفتر ناگهان البته آنان كه آن عملیات را از خارج رهبری میكردند ،سرگرم
شنیدم كه به فرانسه گفت« :بسیار خوب با هم كار كردیم! آماده كردن طرح خنثی كردن ارتش بودند .ا ّما ما در آن زمان
درباره پیشنهاد شما خواهم اندیشید .شب دراز است و»... بیخبر بودیم :هم شاه ،هم مخاطبینم و هم خود من .بنابراین،
برهانهای من اثر میكرد .بسیاری ازمخاطبان من آغاز به درك
دو خطری كه «جنبش»شان را تهدید میكرد ،نموده بودند:
خطر روزافزون چپ افراطی ،حزب توده« ،مائوئیست»ها و
«تروتسكیست»ها ــ و یك جناح بنیادگرای اسلامی كه آشكارا
از سوی برخی از دیپلماتهای «انگلوــ ساكسون» مقیم تهران
پشتیبانی و نیرومند میشد .آنان هنوز راه حلی بر اساس قانون
اساسی را پسندیدهتر میانگاشتند كه مورد تأیید و تضمین شاه
و رهبران مذهبی قم باشد .به این ترتیب ،نزد مخاطبان خود،
گونهای حسن نیت میدیدم.
با همه گروهكهای مخالف ،رایزنی گستردهای انجام شد :از
«نهضت آزادی» به رهبری مهدی بازرگان (كه سپس نخست