Page 17 - (کیهان لندن - سال سى و نهم ـ شماره ۴۱۶ (دوره جديد
P. 17
صفحه17شماره188۲ است و مبنی بر روی منبر رفتن است .دروس پرورشی آموزش نسل زد در ایران
جمعه 1۶تا پنجشنبه ۲۲ژوئن ۲0۲۳ و برنامههای فوق برنامه مدارس و هر چیزی به نظام نخستین مرحله آموزش رسمی در مدارس آغاز میشود
آموزشی مرتبط است هیچ سنخیتی با نگاه ،انتظارات و و مدارس ایران از سال ۵۷و پس از استقرار جمهوری
میکردند که این بچهها «غیرنرمال» هستند و مشکلات اسلامی با تغییرات ساختاری و محتوایی بر پایه ایدئولوژی
حاد دارند و احتمالا دچار یک بحران اخلاقی هستند .بعد ویژگیهای نسل زد ندارد». جمهوری اسلامی روبرو شدند .نظام آموزش و پرورش در
میدیدیم دانشآموزی که با چنین قضاوتی از سوی کادر این آموزگار پیشین تأکید کرده که «سن دبیرستان یک ایران سالهاست بجای اینکه محلی برای پرورش استعدادها
مدرسه روبرو شده ،مدل مویی دارد که معمول نیست ،یا سنی است که آنجا دیگر باید استعدادیابی به ثمر بنشیند و آموزش به کودکان برای ساختن آینده کشور و پیشبرد
با موسیقی آشنایی دارد و گوش میکند که این موسیقی را و هر دانشآموزی به سوی علائقاش سوق داده شود .در حوزههای مختلف علمی و اقتصادی و خدماتی کشور باشد،
معلم تا الان نشنیده است ،یا یک عادتها ،رفتارها یا آواز مجموع ما در این چهار دهه آن نگاه کلی و استراتژیکی را به محلی برای تزریق ایدئولوژی حکومت با هدف تربیت
خواندنها یا تیپ زدن و لباس پوشیدن این نوجوانان برای که تصمیمسازان هر کشور باید در سطح ملی برای آینده افرادی در خدمت اُمت اسلام و آماده برای جهاد در پیشبرد
اکثر کسانی که اطرافش هستند ،غیرعادی به نظر میرسد». کشور ترسیم کنند که مثلا اقتصاد این کشور قرار است طی و توسعه نگاه ایدئولوژیک جمهوری اسلامی و صدور انقلاب
نجات بهرامی معتقد است ناآگاهی نظام آموزشی نسبت سالهای آینده مبتی بر تکنولوژی باشد ،صنعت باشد ،یا تبدیل شده است .تفاوت تعریف از آموزش در سالهای
به ویژگیهای نسل زد در کنار نبود ارتباط موثر میان توریسم باشد ،نداشتیم .هر دفعه بر مبنای سخنرانیها و پیش و پس از انقلاب تا آنجا بود که پس از استقرار جمهوری
والدین و مدرسه سبب پریشاناحوالی والدین هم شده تصمیمات یکشبه مسئولان یک چیزی در ایران اولویت اسلامی مصرع «توانا بود هر که دانا بود» سروده فرودوسی
است چون بسیاری از والدین به ویژه در اقشار سنتی نیز میشده و میشود .در سطح مدارس هم وضعیت بحرانیتر از ابتدای دروس درسی حذف و بجای آن جمله «تعلیم و
قضاوتهایی مشابه نسبت به فرزند نوجوان خود داشته و است .یعنی ارتباطی بین مدرسه ،بخش صنعت ،بخش تعلم عبادت است» منسوب به روحالله خمینی جایگزین
وقتی به مدرسه مراجعه میکنند با قضاوتهایی یکسان و توریسم ،بخش خدمات وجود ندارد .با اینکه ما مخصوصا شد و بدین ترتیب ایدئولوژی شیعهمحور جایگزین دانایی
حتی شدیدتر از سوی کادر مدرسه نسبت به «غیرعادی» و در سالهای گذشته و از یک دهه پیش یک هجوم و عقلمحور بودن در نظام آموزشی جمهوری اسلامی شد.
سرسامآور به رشتههای مهندسی در دانشگاه داشتیم و هرچند مدتهاست مشخص شده تغییر ساختار آموزش
«انحراف» فرزندشان روبرو میشوند. طبیعتا دانشآموزان زیادی رشته ریاضی فیزیک را انتخاب و پرورش نتوانسته از کودک -شهروندان ایرانی ،اعضایی
این کارشناس آموزش پیشنهاد میدهد نظام آموزشی میکردند تا بتوانند در کنکور برای رشتههای مهندسی از پیکرهی اُمت اسلام ِی مد نظر جمهوری اسلامی بسازد،
در ایران باید بطور کلی متحول شود و تغییر کند .نگاه اقدام کنند ،اما میبینیم در دبیرستان ،هیچ ارتباطی میان اما نبود سیاستگذاری و چشمانداز در حوزه آموزش،
ایدئولوژیک ازتنظیم محتوای درسی حذف ،دروس مدرسه دروس و علوم نظری ،با دروس تئوریک نبوده .در کلاس همچنان آسیبی جدی به شمار میرود .این آسیب در
بر اساس استانداردهای آموزشی بهروز شود و در مجموع درس یک چارچوب بسته کلاس و تخته سیاه یا وایت بُرد آموزش نسل زد را که نیازمند تغییرات ساختاری در شیوه،
محتوای درسی بر اساس سیاستگذاری توسعهی کشور بود و معلم محتوا را به صورت ذهنی به دانشآموزان ابزارها و محتوای آموزشی ،متناسب با خصوصیات این
و نیازسنجیهای بخشهای مختلف اقتصادی ،سیاسی، آموزش می داد و دانشآموزان رها میشدند .در حالی نسل هستند ،میتوان به عنوان تهدیدی جدی در زمینه
اجتماعی و فرهنگی تنظیم شود .در آنسو رابطه بین والدین که می بینیم در کشوری مثل آلمان که بر پایه صنعت و آموزش تحلیل کرد؛ تهدیدی که همچنان برای نسل آلفا
و مدرسه نیز نیازمند یک تحول بنیادین است .والدین باید تکنولوژی است ،مثلا شرکت زیمنس روی دانشآموزان
ارتباط مستمر با مدرسه داشته باشند و بخشی از پیشبرد سرمایهگذاری کرده و در مدارس زیمنس برای دانشآموز نیز وجود دارد.
برنامههای آموزشی بوده و در روند اقدامات و تصمیمات از ابتدا رابطه موثری میان بخش تئوری و صنعت وجود نجات بهرامی تحلیلگر که خودش دو دهه سابقه آموزگاری
مدارس سهیم باشند .ارتباط میان والدین و مدرسه میتواند دارد و ارتباط ناگسستنی میان دانش تئوری و عملی ایجاد در ایران داشته و برای مدتی معاون مرکز اطلاعرسانی و
به شکل موثری در افزایش بهرهوری نظام آموزش و پرورش میشود .در ایران اما حتی در سطوح بسیار پایین مثلا روابط عمومی وزارت آموزش و پرورش نیز بوده ،معتقد
در سطح کشاورزی که از ابتدا مورد تأکید سران جمهوری است همخوانی و هماهنگی نظام آموزشی با خصوصیات
دانشآموزان نقشآفرین باشد. اسلامی بوده و آن ساختار کشاورزی که محیط زیست و نیازهای نسل زد «فاجعه» و «بحران» است .او توضیح
مشکلات در سطح آموزش عالی و در دانشگاهها نیز و منابع آبی را به نابودی میکشاند هم در دبیرستانها میدهد «از آنجا که در نظام آموزش و پرورش هیچ قدم
ادامه پیدا میکند؛ جمهوری اسلامی از ابتدا با «انقلاب هیچ ارتباطی میان دروس و بخش عملی وجود ندارد .قبلا اصولی برداشته نمیشود در نتیجه درک درستی هم از نیازها
فرهنگی» شالوده علممحور را که بر اساس نیازسنجی در چندین طرح از جمله طرح کاد وجود داشت که یک روز و ویژگیهای این نسل انجام نمی شود .یکی از اصلیترین
کشور در دوره پهلوی در دانشگاهها بنا نهاده شده بود، در هفته دانشآموزان بجای کلاس درس ،در حوزههای مسائل اینست که آنچه را ملزومات زندگی این نسل است
بهم ریخت .جدا از آنکه در قالب انقلاب فرهنگی و در مختلف تولیدی ،هنری و صنعتی مشغول میشدند؛ بعد و به اصطلاح نمی شود از آنها کند و جدا کرد ،در محتوای
همه سالهای پس از آن بسیاری از اساتید دانشگاه به دوباره جمهوری اسلامی خواست که هنرستانها که در آموزشی یا فوق برنامهها نمیآورند؛ یعنی نظام آموزشی
دلیل نگاه غیر ایدئولوژیک و همسو با جمهوری اسلامی گذشته بخشی از نظام آموزشی بودند را احیا کند که به جمهوری اسلامی هیچ تلاشی نکرده تا به این نسل نزدیک
از تدریس و آموزش کنار گذاشته شدند .محتوای دروس خاطر نبود استراتژی کلان و چشمانداز از سوی حاکمیت،
به ویژه در رشتههای علوم انسانی دستخوش تحولاتی و نبود امکانات اولیه که هیچ کارگاهی تجهیز نشد و شود یا حتی در بین آنها اعتمادسازی کند».
همراستا با نگاه ایدئولوژیک جمهوری اسلامی شد و دوباره به یک چارچوب کلاس درس خلاصه شد ،و این طرح نجات بهرامی معتقد است که «خیلی بخواهیم در زمینه
ذهن پرسشگر دانشجویان سرکوب گشت و فرهنگ به این ترتیب در عمل موفق نبود .در نهایت دانشآموز در محتوا و نظام آموزشی ذرهبین دست بگیریم میبینیم پس
مدرکمحوری توسعه یافت .ساختار فاسد جمهوری اسلامی ایران اگر خانوادهی باسواد و آگاهی داشته باشد ،ممکن از سالها ،یک درس به عنوان «سواد رسانه» به دروس
محیطهای دانشگاهی را هم بیبهره نگذاشته و گذراندن است یک رشته را در دانشگاه انتخاب کند که بتواند دبیرستان اضافه شده؛ گفته شده علت افزودن این درس
دروس با پرداخت رشوه و خرید و فروش پایاننامههای برایش شغل ایجاد کند اما متأسفانه در حال حاضر بالای هم این بوده که این نسل با رسانه زاده و بزرگ شده
۹۰درصد از دانشآموزان در شهرهای بزرگ صرفا برای و حالا با چنین درسی اعتماد متقابلی بین حکومت و
دانشگاهی رواج دارد. راه یافتن به دانشگاههای خوب و در نهایت تقاضا برای این نسل ایجاد کرده و آنچه را میخواهیم کمکم به آنها
از سوی دیگر ظرفیت رشتههای تحصیلی در دانشگاهها دانشگاههای دیگر کشورها و اکثرا در چند رشته خاص القاء میکنیم .وقتی از این درس بعد از کلی تبلیغات
هیچ تناسبی با نیازهای کشور نداشته و در حالی که ایران در تربیت میکنند بدون آنکه در نظر بگیرند این رشتهها رونمایی کردند دیدیم در کتابی که قرار است به نوجوانان
برخی رشتههای تحصیلی با کمبود متخصص روبروست در دبیرستانی آموزش داده شود ،همان نگاه ،رویکرد و
برخی رشتهها نیز موجی از فارغالتحصیلان بیکار وجود دارد. برای آینده کشور مورد نیاز است یا نه». سخنان ایدئولوژیک سران جمهوری اسلامی درباره «فضای
نگاه سرکوبگرانه و امنیتی از ابتدای انقلاب با شکلگیری نبود درک و شناخت درستی از نسل زد اما جدا از اثرات مجازی» گنجانده شده است .یعنی بیش از آگاهسازی،
بخشهایی چون «حراست»« ،انجمن اسلامی» و «بسیج» مستقیم منفی بر آنها در نظام آموزشی و از نظر محتوای هد ِف هیولاسازی و ترساندن از رسانه در این کتاب دنبال
در دانشگاهها تثبیت شد و همواره دانشجویان از جمله آموزشی ،بطور غیرمستقیم نیز اثراتی منفی بر خود شده است .از سوی دیگر محتوای آموزشی دروس اصولا
اقشاری بوده و هستند که زیر فشار امنیتی و قضایی دانشآموزان دارد .نجات بهرامی در اینباره توضح داده که ضد این نسل است .یعنی محتوای دروس در نظام آموزشی
«به دلیل تفاوت سبک زندگی و ظاهر و استایل نوجوانان جمهوری اسلامی اساسا ضد پرسشگری ،ضد ارتباط متقابل
جمهوری اسلامی قرار دارند. نسل زد بسیاری از آموزگاران و معلمان پرورشی تصور
عدم بازنگری در فضای دانشگاهها چه از نظر علمی
و تغییرات در امکانات و تجهیزات ،و چه از نظر امنیتی
بودن فضای دانشگاه با ذهن کنجکاو ،جستجوگر ،مستقل و
واقعگرای نسل زد هیچ تناسبی ندارد.
]ادامه دارد[