Page 10 - (کیهان لندن - سال سى و چهلم ـ شماره ۴۱۸ (دوره جديد
P. 10
صفحه۱0شماره۱۸۸۴
جمعه ۹تا 1۵تیرماه 140۲خورشیدی
پیمان نیروهای ایرانگرا در پشتیبانی یکپارچه از پیکار ملی ایرانیان
طرح از کیهان لندن /امرداد ۱۴۰۰ =نخستین گام برای حل بحرانهای کنونی ایران ،پیکار
باشد و از آنها حمایتهای لازم را به عمل آورد .تامین اصول بنیادین ملی علیه جمهوری اسامی با هدف احیای حاکمیت ملی
نیازهای اولیه و بنیادین اقشار تنگدست جامعه و حمایت این همگرایی بر پایه وفاداری به اصول بنیادین زیر شکل
از آنان دیگر وظیفهی مسلّم دولت مطلوب ما است .در برای تحقق حقوق شهروندی همه ایرانیان فارغ از نوع
حوزههای اجتماعی و فرهنگی و امور خصوصی ،شهروندان میگیرد:
برخوردار از آزادیهای بنیادین هستند تا بتوانند خلاقیت • ایران ،سرزمین و کشور ملت ایران است ،و یکپارچه و گویش ،زبان ،جنسیت ،دین و سایر ویژگیها و تنوع
و سبک زندگی مطلوب خویش را ،بدون دخالت دولت، تجزیهناپذیر است .ملت ایران ملتی تاریخی ،واحد ،کهن
پی گیرند؛ تنها وظیفه دولت در این حوزه پاسداری از این و طبیعی است .این ملت ،سرگذشت ،سرنوشت و تاریخ شهروندان است.
آزادیهای بنیادین و مبارزه با نیروهای ارتجاعی است .بدون
تردید ،نخستین گام در دستیابی به چنین ایرانی ،از میان مشترک دارد. =نظر به ضرورت تقویت جبهه مردم به منظور تغییر
برداشتن نظام ضدملی مستقر ،یعنی جمهوری اسلامی است. • ملت ایران برخوردار از گنجینهای گرانبها از میراث
از میان برداشتن جمهوری اسلامی نیز ،نیاز به سازماندهی فکری و معنوی است که یک سرمایه پرافتخار ملی را شکل توازن قوا به نفع ملت ایران ،نیاز به همگرایی پایدار
دارد .اما این سازماندهی بدون نقشه را ِه پیروزی ممکن میدهد .در درون این ملت ،گوناگونی زبانی ،مذهبی و
فرهنگی وجود دارد که موجب غنای تمدن ایرانی شده است. ایرانگرایان بیش از پیش احساس میشود؛ همگرایی میان
نیست .نقشه راهی که ما آن را چنین ترسیم میکنیم: • زبان فارسی زبان ملی ،میانجی ،دیوانی و میراث مشترک
همه ایرانیان است .آموزش دیگر زبانهای موجود در کشور نیروهای مترقی و گروههای گوناگونی که بر سر اعتا و
در ضرورت اقتدار و مرجعیت سیاسی آزاد است .همچنین دولتهای آینده موظف به پشتیبانی از
پیروزی بر جمهوری اسلامی و رسیدن به جامعه مطلوب خوشبختی کشور و مردم و تداوم حیات ملی ایران توافق
در گرو شکلگیری اقتدار و مرجعیت سیاسی در قالب یک زبانهایی هستند که در معرض نابودی قرار دارند.
کل ارگانیک است که عناصر آن در همکاری با یکدیگر • پرچم ایران ،پرچم سه رنگ سبز ،سفید ،سرخ با نشان بنیادین دارند .این نیروها و گروهها میتوانند در چارچوب
به سوی یک هدف مشخص حرکت کنند .این اقتدار و شیروخورشید است .بنیانگذاران مشروطیت در ایران نیز در
مرجعیت سیاسی بایستی چشماندازی روشن از آینده بدون اصولی ملی و فراتشکیاتی ،حول یکدیگر گرد آیند و با
جمهوری اسلامی را برای ملت ترسیم کند .این چشمانداز قانون مشروطه بر این امر صحه گذاشتند.
روشن در پناه تدوین یک استراتژی و سازماندهی ،جنبههای • هدف غایی کنش سیاسی ما تأمین منافع ملی و گسترش تکیه بر آن اصول ،سازماندهی مناسب را ایجاد و در مسیر
عملی مییابد و شور لازم را در ضرورت تغییر کلان میان رفاه و خیر همگانی ایرانیان بر پایهی برابری حقوقی کامل
حاملان انقلاب ملی بر میانگیزاند .این به نوبه خود پیروزی ،به ملت ایران یاری لازم را برسانند.
پیشدرآمدی است به برهم زدن توازن نیرو به سود انقلاب همه شهروندان ایران است.
ملی و ملتی که در خیابانهای کشور با ِر سنگین مبارزه را • بالاترین اراده ،اراده ملی است که در محدوده حاکمیت =تمام تاش ما برای رسیدن به آن مرحله تاریخی است
در تقابل با دستگاه سرکوب به دوش میکشند .بدیهی است قانو ِن بازتاب یافته و عمل میکند .بر این اساس یگانه مرجع
بخش قابل توجهی از این فرایند که انقلاب ملی را در مقام مشروع و برحق تعیین شکل نظام و قوانین کشور ،رضایت که ملت ایران بتواند بار دیگر سرنوشت و حاکمیت ملی
یک مجموعه بهم پیوسته استحکام میبخشد ،نیازمند وجود عمومیاستکهازطریقنمایندگانمنتخبآنانابرازمیشود.
رهبری است .هیچ انقلابی بدون رهبری پیروز نمیشود. • نظام سیاسی ایدهآل ما برای ایران آینده نظامی بر پایه خود را به دست بگیرد.
رهبری انقلاب را مردم در جریان خیزشها فرا میخوانند. سکولاریزم ،دموکراسی ،و مبتنی بر حقوق بنیادین بشر
با تداوم این فراخوان ملی در یک بازه زمانی طولانی و در است .دموکراسی را حکمرانی بر پایه رأی اکثریت و پاسداری دیباچه
از بحرانی که از سال ۵۷آغاز شد ۴۴سال گذشته است؛
پهنهای سراسری ،رهبری انقلاب تثبیت میشود. از حقوق اقلیت میدانیم. بحرانی ناشی از چیرگی نیروهای ضدایرانی و کوشش آنان
برای پایهریزی این اقتدار سیاسی و همچنین اِعمال آن در بر پایه اصول بالا ،جامعه مطلوب از نظر ما جامعهای برای حذف ملت ایران به نفع توهمات ایدئولوژیک ،که
میدان تا در تداوم منطقی خود ،بتواند توازن نیروها را به نفع است که در آن توسعه به صورت پایدار و با مشارکت همهی وجوه حیات ملت ما را دچار سیر قهقرایی کرده است.
ملت تغییر دهد ،تشکیل یک سازمان مبارزه ضروری است. گسترده مردمی پیش رود .در هر طرح توسعهمحور که از نخستین گام برای حل بحرانهای کنونی ایران ،پیکار ملی
سوی نهادهای حکومتی و خصوصی ارائه میشود ،مدیریت علیه جمهوری اسلامی با هدف احیای حاکمیت ملی برای
این سازمان مبارزه میتواند بر اساس ائتلا ِف گروههای اصولی منابع آب و حفاظت از محیط زیست میبایست در تحقق حقوق شهروندی همه ایرانیان فارغ از نوع گویش،
اولویت باشد .در کنار تاکید بر دو اصل اقتصاد بازار آزاد زبان ،جنسیت ،دین و سایر ویژگیها و تنوع شهروندان است.
و مالکیت خصوصی و پاسداری از این دو مولفه ،دولت در این پیکار ملی ،نبرد میان دو جبهه در جریان است:
موظف است تسهیلکنندهی فعالیتهای اقتصادی مولد نخست جبههی نیروهایی که رفاه و آزادی را از رهگذر
حذف جمهوری اسلامی و در چارچوب دولت -ملت ایران
پی میگیرند؛ و دیگری صف کسانی که برای ادامهی حیات
نظام ضدملی میکوشند یا همچنان در امتداد ۵۷میاندیشند
ولی اینبار بجای «امت» تلاش میکنند با توسل به دیگر
ایدئولوژیهای موهوم ،با دولت -ملت ایران بستیزند.
این پیکار پس از چهار دهه ،از دیماه ۱۳۹۶با گسست
سیاسی -گفتمانی از تمام رویکردهای وفادار به ،۵۷در قالب
انقلاب ملی مسیر خود را ادامه داد؛ گسستی که به روشنی
در شعارهایی چون «رضاشاه روحت شاد» و «اصلاحطلب
اصولگرا /دیگه تمومه ماجرا» بازتاب یافت و به علت ویژگی
ایرانگرایانهی خود به سرعت ابعادی سراسری و ملی به خود
گرفت.
این انقلاب ملی از آن زمان تا کنون در قالب خیزشهای
پیاپی تداوم یافته است ،که واپسین نمونه آن خیزشی بود
که از شهریور ۱۴۰۱پس از قتل حکومتی جاویدنام مهسا
امینی« -دختر ایران» -رخ داد.
نظر به ضرورت تقویت جبهه مردم به منظور تغییر توازن
قوا به نفع ملت ایران ،نیاز به همگرایی پایدار ایرانگرایان
بیش از پیش احساس میشود؛ همگرایی میان نیروهای
مترقی و گروههای گوناگونی که بر سر اعتلا و خوشبختی
کشور و مردم و تداوم حیات ملی ایران توافق بنیادین دارند.
این نیروها و گروهها میتوانند در چارچوب اصولی ملی و
فراتشکیلاتی ،حول یکدیگر گرد آیند و با تکیه بر آن اصول،
سازماندهی مناسب را ایجاد و در مسیر پیروزی ،به ملت
ایران یاری لازم را برسانند.