Page 9 - (کیهان لندن - سال چهلم ـ شماره ۴۲۲ (دوره جديد
P. 9
صفحه9شماره1888 چاپ شدن مطلبم مرا تشویق کرد که درباره مسائلی آن دادگاه را که اگر اشتباه نکنم توسط خانم پری
جمعه ۲۸ژوئیه تا پنجشنبه ۳اوت ۲0۲۳ که پیش میآمد نظراتم را بنویسم و بفرستم .بعد آقای سکندری تهیه میشد ،پیگیری کنیم.
وزیری تماس گرفتند که اگر مطالب بیشتری هم هست
هم معروف شده ،یعنی بر انتشار گزارشهای تحلیلی تاکید منتشر میکنند .این همکاری تا سالها ادامه پیدا کرد؛ نه کمی بعد ،در اردیبهشت ( ۷۴ماه مه )۹۵کیهان لندن
بکنیم و جریانساز باقی بمانیم .کیهان همیشه یک رسانهی به عنوان کار اصلی من ،بکه کاری بود که من به عنوان کار یکسری گفتگو با افراد مختلف را منتشر نمود و این سئوال را
جریانساز بوده است .البته در آن اصطلاح «سلطنتطلبی» جانبی و بر اساس علاقهای که داشتم انجام میدادم .گاهی با آنها مطرح کرد که «اگر چرخ تاریخ به عقب بر میگشت،
(جمهوری اسلامی به عنوان توهین میگفت) واقعیتی وقتها مطالبم را در سر کاری که داشتم و مثلا در ساعت شما چه میکردید؟» و هر کدام از آن مصاحبهشوندهها
وجود داشت که بعدا جریان تاریخ در مسیر دیگری آن را به هم به این پرسش جواب میدادند .من هم آن مصاحبهها
همه آنهایی نشان داد که آن زمان فکر میکردند جمهوری
اسلامی پدیدهای ابدیست و سرنوشت مردم ایران است .و از راست :مصطفی مصباحزاده ،عبدالرضا انصاری ،فرخ غفاری ،احمد میرفندرسکی ،مهرانگیز دولتشاهی ،هوشنگ وزیری،
مردم ایران همواره باید تصمیم بگیرند که این بد را بخواهند عبدالمجید مجیدی ،احمد احرار
یا آن بدتر را .کیهان لندن همیشه خلاف این جریان شنا
کرده ،جریانسازی کرده ،و همواره روی این مطلب تأکید
کرده که جمهوری اسلامی سرنوشت مردم ایران نیست و
باید تغییر بکند.
به هر حال ،تمام تمرکز رفت روی گزارشهای تحلیلی ،دقت
کردن بر تمام رویدادهایی که گاهی وقتها بطور انبوه پیش
میآیند ،دقت کردن بر آن خطوطی که به عمد یا غیرعمد
مورد توجه رسانههایی که به اصطلاح به «جریان اصلی»
معروف هستند ،قرار نمیگیرد .و در مرکز همهی اینها حقوق
مردم ،مردم عادی ،قرار دارد .به همین دلیل کیهان آنلاین
لندن چارچوب خودش را به همان شکلی که بود ادامه داد و
همیشه این ادعا را مطرح کرد که صدای حقوق مردم است
و سعی میکند از لابلای اینهمه خبری که در تمام رسانهها
بطور انبوه مرتباً تکرار میشود و همه دارند از روی دست
همدیگر رج میزنند ،به طرف آن مسائلی برود که معمولا
و اتفاقا به آن کمتوجهی میشود اما جزو مهمترین مسائل
هستند.
نظرات مختلف در «دیدگاه» و «تریبون آزاد» استراحت تنظیم میکردم و میفرستادم .و این همکاری را خواندم و اولین چیزی که به ذهنم رسید این بود که
در کنار این مواضع طبیعتاً کیهان لندن تلاش کرد که ادامه پیدا کرد ،به صورت تهیهی مطالب تحلیلی یا به صورت «چرا ما همیشه باید بپرسیم اگر به عقب برمیگشتیم چه
مخاطب جلب کند ،بخصوص مخاطبانی که به افکار ترجمه -بخصوص از رسانههای آلمانی -و همچنین بعد از میکردیم؟! چرا فکر نمیکنیم که الان چه میکنیم؟! مگر
دیگری تعلق دارند .به همین دلیل کیهان لندن همیشه مدتی به صورت نقد کتاب که آقای هوشنگ وزیری عنوان امروز در آینده ،همان گذشتهی ما نیست؟! چرا باید بعدا
بخش «دیدگاه» و «تریبون آزاد» داشته و مطالبی را که در «کتابگزاری» را برایش پیشنهاد کرد .به هر حال در طول بپرسیم که اگر به امروز برمیگشتیم چه میکردیم؟!» من
چارچوب دموکراسی و حقوق بشر باشند منتشر کرده است. مدت ۲۸سال دهها کتابگزاری درباره کتابهای مختلف این نکته را به عنوان یک مطلب کوتاه تنظیم کردم تحت
و صدها مقاله و ترجمه از من در کیهان لندن منتشر شد. عنوان «حکایت مکرر تاریخ» -طبیعتا نه با تایپ و کامپیوتر،
رسانهای که همواره مورد هجوم رژیم و استقبال به تدریج نسلهای جدیدی به میدان آمدند و همینطور بلکه آن را با خودکار روی کاغذ با خط خوردگی نوشتم و
مخاطبان قرار داشته شرایط ایران هم ادامه پیدا کرد ،با آن نکبت جمهوری بلند شدم رفتم پُست و فرستادم .هفتهی بعد دیدم مطلب
اسلامی که در آنجا مثل بختک روی مردم و مملکت افتاده، من در آن بخشی چاپ شده که سه یا چهار صفحه میانی
در عین حال کیهان لندن در تمام سالها ،و بخصوص شکل کار هم طبیعتآ یک مقدار فرق کرد بخصوص با ورود کیهان بود به عنوان صفحات تحلیلی .آنموقع مثل الان نبود
در آن ۳۰سالی که به صورت چاپی منتشر میشد ،بسیار اینترنت و فضای مجازی و رسانههای اجتماعی که به میدان که همه همه چیز بنویسند و همه جا منتشر بکنند ،چاپ
تنها بود و همیشه مورد هجوم تبلیغاتی رژیم قرار داشت. آمدند .در جریان آنلاین شدن کیهان لندن بود که مسئولیت یک مطلب در یک روزنامه ،در یک نشریه ،حال و هوای
بخصوص مورد هجوم افرادی که پیدا و پنهان با جمهوری سردبیری به من محول شد و ما هم سعی کردیم خودمان را
اسلامی بودند .مثلا یک زمانی بخشی از هزینههای کیهان دیگری داشت.
توسط تبلیغات تامین میشد و جمهوری اسلامی در تماس با با این ابزار دنیای جدید تطبیق بدهیم. کیهان لندن هر ستونی جای و حرمت خودش را داشت.
صاحبان کار و همین فروشگاههایی که در کشورهای آلمان برای مثال مهم بود که مطلبی کنار سرمقاله گذاشته شود.
و انگلیس و… بودند آنها را میترساند که به کیهان لندن کیهان لندن یک رسانه جریانساز بوده و هست در این صفخات تحلیلهای آقای هوشنگ وزیری بود،
آگهی ندهند بطوری که فکر میکنم این اواخر آگهیهای یک نکتهی دیگری که باید به آن اشاره کنم این است که زیر آنهم تا مدتها آقای محمد ارسی مینوشت ،بعد
کیهان لندن مختص شده بود به آن بخشی که هیچ رابطهای کیهان لندن هیچوقت یک رسانهی خبری به عنوان متداول بهروز صوراسرافیل با اسامی«نوید بوستانی» و «کتانه
با جمهوری اسلامی نداشتند و جمهوری اسلامی نمیتوانست کلمه نبوده ،برای اینکه در زمانی که هفتگی چاپ میشد سلطانی» .آقای احمد احرار هم فکر کنم در صفحهی ۷
طبیعتا خبرهایش کهنه میشد ،و الان هم به دلیل رقابت و به اسم «خیراندیش» مطلب مینوشتند و در ستونی
تهدیدشان کند. بسیار زیادی که بین رسانههای فارسیزبان و آنهایی که در صفحه روبرویی با اسم «حکیم حق نظر» مطالب
با اینهمه این اطمینان در کیهان لندن وجود داشت که به هر حال یا بودجه دولتی دارند یا بودجههای عظیم از تاریخی مینوشتند .بخش دیگری هم بود که در آن مطالب
خطی را میرود که آن خط پاسخ خودش را سرانجام از کف هر جایی دارند ،کیهان اصلا نه تنها قادر به رقابت با آنها خوانندهها چاپ میشد ،هر کسی مطلب قابل چاپ
خیابانهای ایران میگیرد .و این موضوع بخصوص از ۹۶ نیست ،بلکه اصلا علاقهای هم به این کار ندارد .برای اینکه میفرستاد ،در آنجا منتشر میشد .و مطلب من هم آنجا
به بعد اثبات شد و کیهان لندن در این جهان پر از رقابت رویدادهای انبوه مربوط به فجیعترین مسائل فقط به خبری
میان رسانههای فارسیزبان توانست مخاطبان خودش را تبدیل میشوند که در رسانهها و در سوشیال مدیا منتشر منتشر شده بود.
حفظ بکند و اکنون ما جزو رسانههایی هستیم که کمترین میشوند و بعد همان خبرها با یک خبر فجیع دیگر به این نکته را هم بگویم که ،چه آن زمان و چه بعدا،
فحشها را در سوشیال مدیا میخوریم .این البته و الزاما فراموشی سپرده میشوند .ما از آغاز (و این ما که میگویم صفخات کیهان لندن به روی همهی کسانی که نظرات
به این معنا نیست که کیهان همواره راه درست را میرود یعنی از ۱۰سال پیش که کیهان صرفا به صورت آنلاین مختلف و گاه مخالف سلطنتطلبی که کیهان به آن مشهور
ولی یکی از معیارهای آدم ،وقتی با رسانههای دیگر مقایسه منتشر میشود) با این نوع کار مخالف بودیم .ما نیروی شده بود داشتند ،باز بود و هیچ حساسیتی روی این نبود که
میکند ،میتواند همین باشد چون مخاطبان ما آدمهای خودمان را گذاشتیم روی آن ویژگی کیهان لندن که به همان حالا ،اینها مال چپ هستند ،راست هستند و غیره و پس به
عادی و مردم معمولی هستند. این دلیل مطلبشان منتشر نمیشود.