Page 13 - (کیهان لندن - سال چهلم ـ شماره ۴۲۳ (دوره جديد
P. 13

‫صفحه‌‌‌‌‪‌‌‌1‌3‬شماره‌‪188۹‬‬                                 ‫هیاهویی برانگیخت) و سرانجام در اواخر زمان مصدق به‬        ‫شهربانی و دستگاههای امنیتی‪ ،‬آگاهی دادند كه‬
‫جمعه ‪ 4‬تا پنجشنبه ‪ 10‬اوت ‪۲0۲۳‬‬                                                     ‫معاونت وزارت كار رسید‪.‬‬          ‫اینجا و آنجا لباسهای نظامی افسران از كارگاههای دوزندگی‬
                                                                                                                  ‫ارتشی ربوده شده‪ ،‬و همچنین در پارهای از كارگاههای محله‬
‫بر كاخ‪ ،‬نظامی حاكم بود كه در آن میشد دیداركنندگان‬        ‫میان سالهای ‪ ۱۹۵۳‬و ‪ ،۱۹۷۸‬با آن كه از رهبران مهم جبهه‬     ‫سرچشمه در جنوب تهران‪ ،‬تنپوش سربازان وظیفه‪ ،‬بی آن‬
‫حتی مهمتر را بسیار پنهانی ملاقات كرد‪ .‬در سالهای آخر‪،‬‬     ‫ملی نبود‪ ،‬دو بار‪ ،‬و هر بار برای مدتی كوتاه به زندان‬      ‫كه سفارشی داده شده باشد‪ ،‬در حال دوخته شدن است‪.‬‬
‫شاه‪ ،‬سادات رئیس جمهوری مصر‪ ،‬ملك حسین پادشاه اردن‪،‬‬        ‫افتاد‪ .‬آنگاه به عضویت هیأت مدیره چند شركت كه بیشتر‬       ‫اسلامگرایان‪ ،‬بیتردید سرگرم آماده كردن زمینه پدیداری‬
‫یاسرعرفات‪ ،‬رهبران اسراییلی و‪ ...‬را به همین گونه پذیرفته‬                                                           ‫سربازان و افسران دروغین‪ ،‬برای بهراه انداختن بلوا بودند ــ‬
‫بود و راز آن دیدارها بهخوبی پنهان نگاهداشته شده بود‪.‬‬        ‫سهامشان از آ ِن دولت یا بنیاد پهلوی بود‪ ،‬انتخاب شد‪.‬‬   ‫چنان كه بعدها در الجزایر نیز چنین كردند‪ .‬مطبوعات غربی‬
‫برخلاف برخی دیگر از رهبران جبهه ملی‪ ،‬چهره بختیار‬         ‫اما شاپور بختیار امتیاز بزرگی نیز پس از ازدواج‬
‫را حتی مردم نمیشناختند‪ .‬بنابراین دیدار او میتوانست‬       ‫محمدرضاشاه پهلوی با فرح دیبا پیدا كرد‪ .‬او‪ ،‬خواهرزاده‬              ‫از همان زمان پیرامون قیام ارتشیان مینوشتند‪.‬‬
                                                         ‫خانم لوئیز قطبی (صمصام بختیاری) همسر دایی شهبانو‬                         ‫===‬
                      ‫بهآسانی در پنهان انجام شود‪.‬‬        ‫بود‪ .‬میگویند مادرش كه در جوانی فوت كرد‪ ،‬شباهت‬
‫چند هفته بعد از این ماجراها‪ ،‬و در واپسین روزهای‬          ‫بسیار به خواهر خود لوئیز (خاله شاپور بختیار) داشت‪ .‬در‬      ‫سرعت رویدادها‪ ،‬همه این زمینهسازیها را بیهوده كرد‪.‬‬
‫سلطنت محمدرضاشاه‪ ،‬بیست و چند تن از روحانیون‬              ‫تمام این سالها محمدعلی قطبی مقاطعه كار ثروتمند و پر‬      ‫در نهایت‪ ،‬ارتش آخرین سنگر دفاعی نظام بود‪ .‬نیاز به‬
‫سرشناس‪ ،‬محرمانه با او ملاقات كردند كه در آن نشست‪،‬‬        ‫نفوذ كه پس از فوت پدر شهبانو‪ ،‬هنگامی كه او هفت سال‬       ‫ترفندهای بسیار‪ ،‬و یك رشته اقدامات «سمپاشی» بود تا كار‬
‫فقط دو تن دیگر (اردشیر زاهدی و اصلان افشار) حضور‬         ‫بیشتر نداشت‪ ،‬خواهرزاده خود را چون پدری بزرگ كرده‬         ‫به جایی رسد كه پس از رفتن شاه خود را «بیطرف» اعلام‬
‫داشتند‪ .‬باوجود استثنایی بودن وضع‪ ،‬هیچكس از این‬           ‫بود‪ ،‬حامی و پشتیبان بختیار بود‪ .‬و بدین سان رضا قطبی‬      ‫كند‪ .‬امریكاییها همه توان و نفوذ خود را برای رسیدن به این‬
‫نشست محرمانه‪ ،‬كه هدف آن انصراف شاه از ترك ایران‬          ‫و فرح دیبا كه همسن بودند‪ ،‬با هم در كانون خانوادگی‬
‫بود‪ ،‬اطلاع نیافت‪ .‬بسیاری از این روحانیون‪ ،‬بعداًرنگ عوض‬   ‫محمدعلی قطبی پرورش یافتند‪ .‬شهبانوی آینده ایران‪،‬‬                                       ‫هدف‪ ،‬بهكار بردند‪.‬‬
‫كردند و بعضاً در جمهوری اسلامی بهمراتب مهم رسیدند!‬       ‫همواره رضا قطبی را چون برادری میپنداشت و دوست‬            ‫واقعیت آن بود كه از چندین ماه پیش‪ ،‬در ایران حكومتی‬
‫اما جلسه‪ ،‬تا امروز محرمانه مانده است‪ .‬بنابراین دیدار با‬  ‫میداشت‪ .‬بهعبارت دیگر‪ ،‬پسرخاله بختیار‪ ،‬پسردایی شهبانو‬     ‫نبود‪ .‬همه كارها و كوششها‪ ،‬بیهوده میماند و از میان‬
‫بختیار اصولا اهمیتی نداشت‪ .‬آیا فقط میبایست از پادشاه‬     ‫و تقریباً برادر او بود‪ ،‬و این روابط در آن روزهای بحران‪،‬‬  ‫میرفت‪ .‬مردم‪ ،‬فرسوده شده بودند‪ .‬سویی كه به آن روند‪،‬‬
                                                         ‫ظاهراً نقشی مهم داشت‪ ،‬بهویژه كه گفته میشود خانم‬          ‫نداشتند‪ .‬انتظار میكشیدند‪ .‬بیشترشان دیگر آرزو میكردند‬
                                   ‫پنهان بماند؟‬          ‫«لوئیز صمصام بختیاری» هم در شاپور بختیار و هم در‬         ‫كه آن وضع بهپایان رسد‪ ،‬زندگی دوباره آغاز شود‪ ،‬آرامش‬
‫به این ترتیب‪ ،‬میشود مطمئن بود كه شاه‪ ،‬از دیدارهای‬        ‫شهبانو فرح نفوذ بسیار داشت كه حتی بعد از جدایی‬
‫شهبانو و بختیار خبر نداشته است‪ .‬بههرحال دیداركنندگان‬     ‫محمدعلی قطبی از او (در روزهای انقلاب) و تجدید فراش‬                    ‫بازگردد و دیگر بار بتوانند نفسی بكشند‪.‬‬
‫از یكدیگر خوششان آمد‪ .‬بختیاركه از آن پس همواره‬                                                                    ‫اغتشاش كامل بر كشور دامن گسترده و شاه‪ ،‬از پا درآمده‬
‫مدعی بود كه «شاه را بیرون رانده» و بهخود میبالید‪ ،‬از‬                                                              ‫و سرگشته بود‪ .‬هر دم بر دسیسهها و تحریكات افزوده‬
‫شهبانو بهگونهای دیگر سخن میگفت و پیرامون «نظرات‬                                                                   ‫میشد‪ .‬دولت ازهاری از كار افتاده بود‪ .‬در حالی كه شاه‬
                                                                                                                  ‫سرگرم گفتگو با صدیقی و سپس بقایی بود‪ ،‬برنامه دیگری‬
‫شاپور بختیار‬                                                                                                      ‫در پنهانكاری مطلق برای تشكیل دولتی در حال اجرا بود كه‬
                                                                                                                  ‫هیچكس دلیریاش را نمییافت آن را «دولت انتقالی» بنامد‪.‬‬
‫آزادیخواهانه و پیشرو» و «دلبستگی او به شعرهای‬            ‫وی با بانویی دیگر‪ ،‬همچنان ادامه یافت‪ .‬محمدعلی قطبی‬       ‫اما حقیقت آن بود كه سرنوشت رقم خورده و پایان كار شاه‬
‫فرانسوی» سخنپراكنیها میكرد‪ .‬شهبانو حتی كتابی از «پل‬                    ‫در سال ‪ ۱۹۹۸‬در مونتكارلو درگذشت‪.‬‬
‫الوار» هم به او هدیه داده بود كه بختیار در خاطراتش به‬                                                                                         ‫گزیرناپذیر شده بود‪.‬‬
                                                                                        ‫نخستین دیدار‬              ‫در آن زمان بود كه مردی كه تقریباً هیچكس در انتظارش‬
                               ‫آن اشاره میكند‪.‬‬           ‫نخستین دیدار در سپتامبر ‪ ۱۹۷۸‬در ویلای قطبی در‬
                                                         ‫شمال تهران (دروس) انجام گرفت‪ .‬نوشتهاند كه این دیدار‬           ‫نبود‪ ،‬در صحنه سیاسی پدیدار شد‪« :‬شاپور بختیار»‪.‬‬
                          ‫ورود بختیار به صحنه‬            ‫شش ساعت بهدرازا كشید‪ .‬صاحبخانه بعدها گواهی داد كه‬        ‫روز ‪ ۳۱‬دسامبر ‪ ،۱۹۷۸‬شاه رسماً او را مأمور تشكیل دولت‬
‫از آن زمان‪ ،‬یعنی بعد از سپتامبر ‪ ،۱۹۷۸‬كه شاه در‬          ‫خانه را شش ساعت از پیشخدمتها تهی كردند‪ ،‬اما گفتگوها‬      ‫كرد‪ .‬این مرد شصت و پنج ساله فرزند «سردار فاتح» سركرده‬
‫تكاپوی رویارویی با بحران هر دم فزاینده بود‪ ،‬گروه كوچك‬    ‫كوتاهتر بود و دو ساعت و نیم ادامه داشت‪ .‬ظاهراً سپس‬       ‫شاخهای از ایل بختیاری بود كه سرنوشتی شوم یافت‪ .‬او‪ ،‬و‬
‫دوستان شهبانو آغاز به طرح موضوع «پادشاهی سوسیال‬          ‫شهبانو رفت و خانم لوئیز قطبی كه در خانه مانده بود‪،‬‬       ‫افرادش در نقطهای بهنام «شلیل» بر سربازان ارتش ایران‬
‫دموكرات» بهعنوان تنها راه حل آن بحران كردند؛ و همزمان‬                                                             ‫شبیخون زدند‪ ،‬ولی شكست خوردند‪ .‬سردار فاتح دستگیر‬
‫و در لفافه نام «‪( »Cousin‬به فرانسه یعنی پسرخاله) را‬                  ‫گفتگویی درازتر با خواهرزاده خود داشت‪.‬‬        ‫و تحویل دادگاه نظامی شد و بهجرم سركشی مسلحانه و‬
‫بهمیانآوردند‪ .‬بدین ترتیب بود كه شاپور بختیار را بهسان‬    ‫دستكمیكدیداردیگر‪،‬چندروزبعدصورتگرفت‪.‬آیااین‬                ‫كشتار سربازان ارتش محاكمه‪ ،‬محكوم و تحویل جوخه‬
                                                         ‫دیدارها بدون آگاهی شاه انجام شد؟ میتوان چنین پنداشت‪.‬‬     ‫آتش گردید‪ .‬آن رویداد به زمانی مربوط میشد كه رضاشاه‬
     ‫«مرد سرنوشتساز» كه نظامی تازه را برقرار خواهد‬                                                                ‫بنیانگذار سلسله پهلوی‪ ،‬كوشش خود را برای نظم بخشیدن‬

                                                                                                                          ‫به كشور در حال از هم پاشیدگی آغاز كرده بود‪.‬‬
                                                                                                                  ‫با آن كه دیگر سرآمدان ایل‪ ،‬رسماً بركنار بودن خود را از‬
                                                                                                                  ‫سردار فاتح و كارهای او اعلام كردند‪ ،‬اما پسر او «شاپور»‬
                                                                                                                  ‫را در دایره پشتیبانی خود قرار دادند و امكان برخورداری‬
                                                                                                                  ‫از بهترین آموزشها را برایش فراهم ساختند‪ .‬حتی به پارهای‬
                                                                                                                  ‫روایات‪ ،‬از امیر منصور خان پسر «سردار محتشم»‪ ،‬ماترك‬

                                                                                                                                            ‫كوچكی به شاپور رسید‪.‬‬
                                                                                                                  ‫به این ترتیب‪ ،‬شاپور بختیار به بیروت فرستاده شد و دوره‬
                                                                                                                  ‫دبیرستان را در آنجا گذراند‪ .‬سپس به فرانسه رفت و دكترای‬
                                                                                                                  ‫حقوق گرفت‪ .‬او نخستین بختیاری بود كه چنین مدركی را‬
                                                                                                                  ‫دریافت میكرد‪ .‬او در فرانسه ازدواج كرد‪ ،‬شهروندی فرانسه‬

                                                                                                                          ‫را پذیرفت و حتی در ارتش فرانسه خدمت كرد‪.‬‬
                                                                                                                  ‫در بازگشت به ایران‪ ،‬بختیار با ناكامیهایی روبرو شد‪ .‬زیرا‬
                                                                                                                  ‫نتوانست به عضویت هیأت علمی دانشكده حقوق كه‬
                                                                                                                  ‫آرزومند آن بود‪ ،‬درآید‪ .‬اما در وزارت كار كه تازه احمد قوام‬
                                                                                                                  ‫تأسیس كرده بود‪ ،‬استخدام شد‪ .‬بههنگام بحران نفت‪ ،‬او‬
                                                                                                                  ‫ابتدا مدیر كل كار استان خوزستان بود (كه این دوره‪ ،‬بعداً‬
   8   9   10   11   12   13   14   15   16   17   18