Page 35 - (کیهان لندن - سال چهلم ـ شماره ۴۲۴ (دوره جديد
P. 35

‫صفحه‌‌‪‌‌‌۳‌‌‌5‬شماره‌‪18۹0‬‬                               ‫باقی بماند و به افراد پیرو آن محدود است‪ .‬به همین دلیل‪،‬‬  ‫سطح شعارهایی بیمحتوا که از واقعیات جامعه‬
‫جمعه ‪ 11‬تا پنجشنبه ‪ 1۷‬اوت ‪۲0۲۳‬‬                         ‫ماهیتا نمیتواند نیازهای بشری را که در طول زمان و با‬     ‫فاصلهای زیاد دارد‪ ،‬همچنان به عنوان ابزاری برای فریب‬
                                                       ‫تغییرات در حیات اجتماعی و سیاسی شکل میگیرند پاسخ‬
‫را برقرار میسازد یعنی «یقین» فرد در «ایمان» وی‪ ،‬و‬      ‫بگویند‪ .‬به همین دلیل بجای مطابقت خود با این شرایط‪،‬‬                             ‫در دست شیادان قرار دارد‪.‬‬
‫فقط وی‪ ،‬قرار دارد‪ .‬این ایقان با روشهای قیاسی مجرد‬      ‫در حالتی دفاعی جزمی‪ ،‬خشک‪ ،‬و غیرکارآمد فرو رفته و‬        ‫هدف اصلی این نوشتار توضیح و اثبات این فرضیه است‬
‫انجام میشود‪ ،‬و در نتیجه نمیتواند به عرصه روش‬           ‫در آن محصور میمانند و مواضعی عمیقا محافظهکارانه‬         ‫که اخلاق مذهبی اساسا نمیتواند واقعیات دنیای امروزین‬
‫استقرایی اندیشه‪ ،‬یعنی نگرشی بر آمده از تجربیات مردم‬    ‫واغلب واکنشی[‪ ]۴‬و در عین حال حق به جانب و با‬            ‫را دریافته و با آنها مناسباتی سازنده برقرار نماید‪ .‬برای این‬
‫در حیات واقعی خویش وارد شود‪ .‬عالم غیب سراسر اسرار‬                                                              ‫منظور‪ ،‬در ابتدا توضیحاتی ساده درباره پارهای از مفاهیم‬
‫است و میکوشد راز و رمزها را با شیوههای شهودی‬                      ‫ادعای «حقیقت مطلق» به خود میگیرند‪.‬‬           ‫پایهای ارائه شده و سپس فرضیه مورد نظر با حفظ اصول‬
‫برای دوستداران و باورمندان به عالم غیب توضیح دهد‪.‬‬      ‫تفاوت دیگر میان اخلاق و اصول رفتار اجتماعی (اتیک)‬
‫به عنوان مثال‪ ،‬در جهان اسلام‪ ،‬دریافت عالم غیب یا به‬    ‫این است که نظامهای اخلاقی مذهبی ادعاهای منحصر‬                            ‫بیطرفی به بحث گذاشته میشود‪.‬‬
‫«نبایدهای شرعی»[‪ ]۷‬میآمیزد تا بتواند باورمندان را به‬   ‫به فرد خود را داشته و هیچ تمایلی به گفتگو (دیالوگ)‬
‫راه و رسم خاص و از پیش تعیین شدهای برانگیزد‪ ،‬و یا‬      ‫برای اثبات آن داعیهها ندارند‪ .‬اینان میکوشند پیروان‬                             ‫منظور از اخلاق چیست؟‬
‫راه خود را به عرفان و تصوف باز میکند‪ .‬در حالی که‬       ‫خود را متقاعد سازند که آن باورها و داعیهها کاملا صحیح‬   ‫در زبان فارسی‪ ،‬واژه اخلاق مانند پارهای از واژگان دیگر‬
‫اولی حتی الوهیت را به فهمهای سطحی و سادهلوحانهای‬       ‫و غیرقابل تامل و یا پرسش هستند‪ .‬پیروان نیز بجای‬         ‫ممکن است با نارساییهای معنایی و مفهومی همراه‬
‫تقلیل میدهد که با عقوبت و پاداش حضور خود را در‬         ‫اندیشهی انتقادی باید تسلیم محض آن باورها و دستورات‬      ‫باشد‪ .‬در زبان انگلیسی اساسا دو واژه برای این مفهوم‬
‫اخلاق مذهبی توضیح میدهد‪ ،‬دومیمیکوشد رمز و‬              ‫باشند‪ .‬در حقیقت آن قواعد اخلاقی که زیر عنوان مذهب‬       ‫استفاده میشود‪ ،‬و هر دو در برگیرنده قضاوت انسان‬
‫راز عالم الهی را با عشق و دلدادگی عارفانه فراخواند‬     ‫عرضه میشوند‪ ،‬ماهیتی از بالا به پایین دارند؛ به عبارت‬    ‫درباره عمل خوب یا بد‪ ،‬درست یا نادرست‪ ،‬و مجاز و‬
‫تا از طریق تجربه درونی بایدها و نبایدها ادراک شود‪.‬‬     ‫بهتر دستورات خداوند هستند که باید با جان و دل‬           ‫ممنوع هستند‪ .‬اولین واژه «مورال»[‪ ]۱‬است که به آن‬
‫اما همین ادراک درونی عاشقانه نیز هرگز راهی برای‬        ‫به آنها تسلیم شد‪ .‬از نقطه نظر اخلاق مذهبی‪ ،‬هدف‬          ‫در زبان فارسی اخلاق میگویند‪ ،‬و دربرگیرنده باورهای‬
‫اندیشه انسان مستقل عقلانی باز نمیکند‪ .‬در نتیجه‪ ،‬یا‬     ‫مذهب این است که انسانها را از هوای نفس رها سازد‬         ‫فردی در خصوص عمل درست و یا نادرست است‪ .‬یعنی‬
‫به رمز و رازهای عابدانه[‪ ]۸‬کشیده میشود‪ ،‬و یا اعماق‬     ‫تا رستگار شوند‪ .‬راه رستگاری عرضه شده توسط صاحب‬          ‫فرد تصمیم میگیرد چگونه رفتار اجتماعی خود را تنظیم‬
‫ادراک را به رازهای سرمستی عاشقانه[‪ ]۹‬فرا میخواند‪.‬‬      ‫نظران مذهبی نیز یکسویه بود و امکان هیچ نوع دیالوگ‬       ‫کند‪ .‬به عنوان مثال‪ ،‬یک باورمند به خدا‪ ،‬صرف نظر از‬
‫اما حقیقت این است که هر دو نحلهی شرعیاندیشی و‬          ‫و همکاری و یا بازاندیشی در مورد آنها را بر نمیتابد‪.‬‬     ‫اینکه عملی که میخواهد انجام دهد درست است یا‬
‫عرفانگرایی ذاتاً نمیتوانند گفتمانی اجتماعی و مبتنی بر‬  ‫شایان ذکر است که دستگاههای اخلاق مذهبی‪ ،‬به ویژه‬         ‫نه‪ ،‬به صرف اینکه آن عمل در مغایرت با فرمان الهی‬
‫همگرایی فراگیر[‪ ]۱۰‬به وجود آورند که همه انسانها در‬     ‫آنهایی که در ایران امروز و یا در جهان اسلام بر آنها پا‬  ‫است‪ ،‬از انجام آن خودداری میکند‪ .‬در این مورد اخلاق‬
                                                       ‫فشرده میشود‪ ،‬همگی غایتگرا[‪ ]۵‬بوده و منطق نهفته‬          ‫آن چیزی است که به نمایندگی از طرف خدا کسانی به‬
                        ‫آن مشارکت داشته باشند‪.‬‬         ‫در آنها نیز با عقلانیت مستقل انسان آزاد قابل انطباق‬     ‫او آموختهاند‪ ،‬و آن فرد آن آموختهها را چراغ راه رفتار‬
‫به سخن بهتر‪ ،‬باور به عالم غیب میتواند در حیطه‬          ‫و یا سازش نیست‪ ،‬صرفا به این دلیل ساده که طبق نظر‬        ‫اجتماعی خود قرار میدهد‪ .‬در این چشمانداز مذهبی‪،‬‬
‫انتخاب انسانی قرار گیرد‪ .‬البته حقوق بشر بینالملل این‬   ‫معتقدان به آنها‪ ،‬همگی از منابع الهی و غیرقابل تردید‬     ‫اقدام اخلاقی با مفاهیم فضیلت دینی و ثواب میآمیزد‪ ،‬و‬
‫انتخاب را تصدیق و آنرا حق ذاتی انسان میداند‪ .‬اما‬                                                               ‫عمل اخلاقی نادرست جامه گناه میپوشد‪ .‬در نقطه مقابل‬
‫این حقی است برای فرد انسانی و رفتار و باورهای او در‬                                   ‫حاصل میشوند‪.‬‬             ‫نگرش دینی‪ ،‬فردی که از ناحیه احترام به بشریت برنامه‬
‫حیطه شخصی‪ ،‬و نمیتواند و نباید به عالم اجتماع‪ ،‬یا عرصه‬  ‫اگر بخواهیم این استدلال را به زبان جامعهشناسی‬           ‫زندگی خود را تنظیم میکند‪ ،‬نیز انجام عملی و یا پرهیز از‬
‫عمومی‪ ،‬راهی برای خود باز کند زیرا عالم غیب نمیتواند‬    ‫تعریف کنیم‪ ،‬باید بگوییم که اخلاق مذهبی بنیاد عقلانی‬     ‫آنرا با اعتقادات شخصی خود میآمیزد‪ .‬یعنی در تصورات‬
                                                       ‫مدرن و برآمده از توان فهمیدن انسان ندارد‪ ،‬بلکه ذات‬      ‫خودانگاشتهی خویش[‪ ،]۲‬خواه متافیزیکی و خواه عقلانی‬
  ‫واقعیات حیات اجتماعی را برای همگان توضیح دهد‪.‬‬        ‫و ماهیت اینگونه نظامهای اخلاقی از نوع قانع ساختن‬        ‫فردی‪ ،‬باورهایی را به وجود آورده و بر اساس آنها تصمیم‬
‫اگر چیزی و یا رفتاری بد است‪ ،‬و باید از آن امتناع شود‪،‬‬  ‫معتقدان‪ ،‬و به عبارتی روشنتر‪ ،‬تعطیل ساختن توان‬           ‫گرفته و اقدام میکند‪ .‬در هردو این موارد‪ ،‬انجام عمل و‬
‫برای این است که سلامت اجتماعی برای همه مردم تامین‬      ‫عقلانی انسان برای تأمل در خصوص خویشت ِن خویش و‬          ‫یا خودداری از انجام آن با اعتقادات شخصی فرد همراه‬
‫شود‪ .‬بنابراین‪ ،‬اخلاق نمیتواند در فرمان مذهب خلاصه‬      ‫رابطه آن با محیط اجتماعی پیرامون است‪ .‬به همین دلیل‬      ‫و بر اساس اعتقادات و باورهای فردی است‪ .‬یعنی اینکه‬
‫شود چرا که همه مردم را در بر نمیگیرد‪ .‬حال اگر از نقطه‬  ‫ساده‪ ،‬تلاش هواداران اخلاق مذهبی برای قانع ساختن‬         ‫این باورهای شخصی نظاممند نشده و به عنوان یکسری‬
‫نظر باورمندان به دیانت اسلام هم بخواهیم به این بیان‬    ‫دیگران‪ ،‬در متن و ماهیت خود با تلاشی بیوقفه برای‬         ‫دستوراتی که بازتاب فضایل اجتماعی بوده‪ ،‬و هدایت‬
‫بپردازیم‪ ،‬همان آیه معروف «لااکراه فی الدین» کفایت‬      ‫دعوت دیگران به دیانت خاص خود به عنوان تنها راه‬          ‫جامعه را به حیات گروهی و همکارانه افراد به عهده‬
‫میکند تا استدلال کنیم که اخلاق مذهبی ماهیتا نمیتواند‬                                                           ‫گیرند‪ ،‬در نظر گرفته نمیشود و به افرادی که از آن پیروی‬
‫جهانشمول باشد‪ .‬اساسا ذات فرماندهنده و بالا به پایین‬                              ‫رستگاری همراه است‪.‬‬
‫اخلاق مذهبی با همان مبانی اعتقادی مانند آیه یادشده‪،‬‬    ‫اساسا دعوت به دیانت خاص برآمده از همان ماهیت‬                                      ‫میکنند محدود است‪.‬‬
‫و یا اینکه «خداوند از رگ گردن به شما نزدیکتر است»[‪]۱۱‬‬  ‫قانعکنندگی آن دین بر میآید‪ .‬این دو با هم همراه و‬        ‫اما «اتیک»[‪ ]۳‬که شاید بتوان آنرا به زبان فارسی‬
‫و یا «به هرسو نگرید‪ ،‬خداوند همانجاست»[‪ ]۱۲‬مغایرت‬       ‫پیوسته هستند به گونهای که با تامل انتقادی در خصوص‬       ‫«اصول اخلاقی» و یا «استانداردهای رفتار اجتماعی»‬
                                                       ‫یکی از آنها‪ ،‬دیگری نیز ماهیت وجودی خود را از دست‬        ‫نامید‪ ،‬وظیفه نظاممند شدن دستورات اخلاقی را به‬
                                   ‫ذاتی دارد‪.‬‬          ‫میدهد‪ .‬دعوت به راه و روش دینی خاص با تغییر آیینی‬        ‫عهده گرفته و در نتیجه‪ ،‬مرزهای خودانگاشتهی بایدها‬
‫کمترین معضل مربوط به اخلاق مذهبی در این‬                ‫و یا کیش میآمیزد‪ ،‬در نتیجه همه دستگاه اخلاق مذهبی‬       ‫و نبایدها را به حیطه مبتنی بر رضایت اجتماع انسانها‬
‫حقیقت قرار دارد که نمیتواند کنکاش خردمندانه ذهن‬        ‫به سوی سرنوشت محتوم جانبدارانه بودن متعصبانه‪،‬‬           ‫میکشاند‪ .‬بنابراین در حالی که اخلاق از منابعی از پیش‬
‫جستجوگر را قانع و راضی سازد‪ .‬علاوه بر این‪ ،‬همان‬        ‫یکسونگر‪ ،‬جزمی و سرکوبگر تبدیل میشود‪ .‬در حالی که‬         ‫تعیین شده‪ ،‬مانند خدا و دین‪ ،‬و یا باورهای غیردینی‪،‬‬
‫ماهیت فرماندهنده ماوراء طبیعی مذهب که ریشه در‬          ‫اصول رفتار اجتماعی (اتیک) به دلیل ماهیت ساختاری‬         ‫سرچشمه میگیرد‪ ،‬و همواره میکوشد ثابت و غیرقابل‬
‫اعتقاد به عالم غیب دارد‪ ،‬جامعه با به قطببندیهای‬        ‫اجتماعی خود‪ ،‬پرسشگر و همواره مهیای پذیرش حقایق‬          ‫تغییر باقی بماند‪ ،‬اتیک‪ ،‬و یا استانداردهای رفتار اجتماعی‬
‫ناگزیر میکشاند‪ .‬با نگرشی خوشبینانه‪ ،‬و متاثر از عرفان‬   ‫اجتماعی‪ ،‬نقدپذیر و تغییرپذیر‪ ،‬و در نتیجه ماهیتی‬         ‫مولود عقلانیت همکارانه اجتماعی‪ ،‬و بنابراین ساختاری‬
‫مست‪ ،‬این تفاوت در فهمها لازمه تلاشی شهودی برای‬         ‫همگرا و جهانشمول به خود میگیرد زیرا هیچکس از‬
‫یافتن معشوق است‪ .‬یعنی اینکه هر کسی معشوق خود‬                                                                                                   ‫اجتماعی است‪.‬‬
‫را به گونهای میجوید و طریق خاص خود را انتخاب‬                               ‫دایره شمول آن اخراج نمیشود‪.‬‬         ‫به این ترتیب‪ ،‬برای پاسخگویی به نیازهای اجتماعی‪،‬‬
‫میکند‪ .‬در نگرش شهودی‪ ،‬این حقیقت هستی آدمیان‬            ‫اخلاق مذهبی از نقطه نظر اصل و منشاء جهان[‪،]۶‬‬            ‫اتیک آماده پذیرش تغییرات بوده و ماهیتی خلاق و‬
‫است تا راه خود را به سوی معشوق بازکنند تا بتوانند در‬   ‫به عالم غیب اعتقاد داشته و راه را برای کنکاش عقلانی‬     ‫پویا پیدا میکند‪ .‬آنچه اما مذهب به پیروان خود تعلیم‬
‫دستان او آرام گیرند‪ .‬به همین دلیل در عرفان مست‪ ،‬که‬     ‫مسدود میسازد‪ .‬عالم غیب جهانی غیرقابل مشاهده‪،‬‬            ‫میدهد‪« ،‬اخلاق» است که از منابع الهی‪ -‬متافیزیک‬
‫با زیباپرستی (آهنگ‪ ،‬شادی‪ ،‬و رقص) همراه است‪ ،‬این‬        ‫آزمایش‪ ،‬و تجربه است و فقط ایمان به آن امکان «ایقان»‬     ‫سرچشمه گرفته‪ ،‬و همواره میکوشد ثابت و غیرقابل تغییر‬
‫اعتقاد وجود دارد که راههای شناخت خدا بیشمار و به‬

     ‫اندازه روح آدمیان فراخ است‪ .‬پس هر کسی حق‬
   30   31   32   33   34   35   36   37   38   39   40