Page 36 - (کیهان لندن - سال چهلم ـ شماره ۴۲۴ (دوره جديد
P. 36
با عبور از محدودیتهای اخلاق مذهبی ،اصول رفتار این توضیحات متفاوت است .کانت از نقطه نظر الهیات صفحه۳۶شماره18۹0
اجتماعی را را که از تجربه تغییرات بنیادین در اندیشه به «مذهب پاکگرایان» تعلق خاطر دارد و بر همین اساس جمعه ۲0تا ۲۶مردادماه 140۲خورشیدی
شده است ،مبنای اصلی گفتمان اجتماعی قرار داد .در میتواند بپذیرد که انسانها به دلیل گناه اولیه ،گرایشی
حقیقت ،اگر قرار باشد هر نوع انقلابی برای اصلاح امور طبیعی به طرف امور نادرست و شیطانی دارند .اما برای دارد ،و باید راه خود را به سوی دلدار باز کند.
در جوامع استبداد زده انجام پذیرد ،راه رسیدن به آن در عبور از محدودیتهای این نگرش دینی ،عمل شیطانی اما با نگرشی واقع بینانه ،مذهب و شرع فرماندهنده آن
اندیشه عقلانی انسانهاست وگرنه انقلابات فیزیکی، را به اراده آزاد خود فرد ارتباط میدهد .پیشتر از این راه انتخاب را مسدود ساخته ،ترسیم چهره معشوق را به
همانگونه که از انقلاب فرانسه یا انقلابهای دیگر در کتاب «بنیادهای مابعدالطبیعه اخلاق»[ ]۱۴توضیح قلم زشت و زهرآگین شریعتمدار خشکاندیش متعصب
مشاهده میشود ،در نهایت فرجامی جز ترور و سرکوب میدهد که موضوع عمل اخلاق اساساً هیچ نیازی به بحث میسپارد ،و نه فقط همه زیبایی عالم سرمستی عشق را
دگراندیشان نخواهد داشت .برای دستیابی به اصول رفتار خداوند ندارد .بلکه انسان دارای این استعداد ذاتی است به جهنمی تبدیل میسازد ،بلکه با جدایی و تفرقه در
اجتماعی که بازتاب منش اخلاقی انسان است ،باید به که فرمان اخلاق و پارسایی اجتماعی را به لحاظ عقلانی جامعه ،قطبهای متعارض و سرکوبگر به وجود میآورد.
همان عقلانیت مستقل انسانی مراجعه کرد که میتواند دریافت کند .بنابراین اگر هم بتوان به گرایش ذاتی بشر به در اینجاست که اخلاق مذهبی فرمان نابودی دیگران را
بر گرایش شیطانی پیشی گیرد .اما در نظر داشته باشیم شرور بودن اعتقاد داشت ،منظور این است که آن گرایش میدهد ،حتی آنانی که به عالم خداوندگاری باور دارند
که تنها انقلاب فکری کافی نیست .بلکه فرآیندی عملی به این دلیل به وجود میآید که فرد از فرمان عقل خود اما نگرش آنان با مذهبیون متعصب متفاوت است .در
برای تحقق آن انقلاب نیز اجتنابناپذیر است .انقلاب در را جدا میسازد .در نتیجه ،بنای هویتی خود را بر اساس اینجا ،اخلاق مذهبی به ضد ارزش ،ضد مقام انسانیت،
اندیشهها باید با تجربه انسانی در صحنه حیات اجتماعی محاسبه امتیازات و نیز منافع فردی استوار میگرداند. مخالف مدارا و تساهل ،مسدودکننده فرآیند یادگیری ،و
و سیاسی پیوند پیدا کند .در حقیقت ،اصل مقدس اراده دقیقا همین انحراف است که قانون جهانشمول اخلاق در حقیقت نیروی مهیب سرکوبگری تبدیل میشود که
انسان خردمند میتواند او را در مسیر تعالی اخلاقی اجتماعی را زیر پا گذاشته و فرد را به خودپرستی کشانده،
اجتماعی قرار داده و در نتیجه این توانایی را دارد تا بر و در نتیجه شخصیت اجتماعی او را فاسد میسازد .به تحت هیچ شرایط نمیتوان آنرا پذیرفت.
رذالتها و گرایشهای شرورانه غلبه کند .در اینجاست همین دلیل ،منبع شیطان و امور نادرست را باید در همان اینگونه استدلالها را میتوان بیشتر ادامه داد.
که باز دیالوگ سقراط به ذهن خطور میکند که عمل ناسازگاری اراده انسانی با فرمان عقل جستجو کرد .این «اتیک» از محدودیتهای ذاتی در امان است .اتیک
اخلاقی صحیح آن است که در ذات خود نیکو و اخلاقی بطور عام ساختار اجتماعی است که از طریق همگرایی
است ،و نه عملی که توسط مذاهب تصدیق شده و اعتبار ناسازگاری را کانت «شیطان رادیکال»[ ]۱۵مینامد. فراگیر ساخته شده و گفتمانی جهانشمول برای هدایت
اما میتوان با ایجاد تغییراتی بنیادین در اندیشه ،به
پیدا کرده است. این گرایش به ش ّر و شیطان غلبه کرده و به تدریج به سرشتهای خردمند فراهم میآورد.
اصلاح در شخصیت و رفتارها دست یافت .منظور این بر اساس نظام «اتیکال» کانتی (ایمانوئل کانت) هر
ناتوانی ذاتی اخلاق دینی است که بدون اصلاح اولیه یعنی تغییرات بنیادین در نوع فرمانی برای هدایت زندگی باید از محاسبه سود و
با توضیحاتی که ارائه شد ،اخلاق دینی به عنوان معیار اندیشه نمیتوان شخصیتهای اجتماعی را اصلاح کرده و زیانهای فردی رها بوده و از فرمان مطلق عقل عملی،
راهنمای عمل اجتماعی ،در ماهیت خود به چالش کشیده جامعه را به صلاح و آرامش رساند .این نگرش اصلاحگرایانه که برای همه سرشتهای خردمند قابل درک و دریافت
میشود .اخلاقی مذهبی داعیه تشخیص خوب از بد را توضیحاتی بیشتر را اقتضا میکند .کانت میخواهد بگوید است ،برخیزد .انسانهای خردمند به دلیل ذات عقلانی
دارد .اما این داعیه غیرقابل اثبات است زیرا معیار و ملاک که اگر تمایل به ش ّر و شیطان پیدا میشود به این دلیل خود میدانند که راه و روش زندگی انسانی چیست ،و
تشخیص آن عقلانی و انسانی نیست بلکه از اعتقاد و است که فرمان اخلاق نادیده گرفته میشود .در حقیقت این راهی است که از باور به انسانیت سرچشمه میگیرد.
ایقان به عالم غیب سرچشمه میگیرد .در نتیجه این ناتوانی فرد به لحاظ شخصیتی و یا منش اخلاقی خوشرفتار و یعنی باور به اصل انسانیت ،و صرف نظر از اینکه انسان
ذاتی ،اخلاق مذهبی در بهترین حالت ممکن باورمندان را پرهیزگار ،اصل اخلاقی احترام به انسانیت را برای هدایت در عالم شخصی خود چه اعتقاداتی را برای یافتن خویشتن
به زهد و گوشهنشینی فراخوانده و نقش فعال اجتماعی زندگی خود آگاهانه و خردمندانه انتخاب میکند .اما خویش دنبال میکند .بر اساس «اتیک» ،به عنوان گفتمان
را از آنان میگیرد ،و در بدبینانهترین حالت ممکن ،به هرگاه حفظ منافع فردی و یا خودخواهی جای این همگرایی اجتماعی ،اگر کاری خوب است ،انسان آنرا به
ابزاری برای حذف و یا سرکوب دیگران تبدیل میشود. ویژگی شخصیت اخلاقی را بگیرد طبیعتاً دیدگاه شرورانه دلیل همان فرمان عقل در مییابد ،و اگر کاری بد است،
علاوه بر این ،همان باورهای مذهبی ،با فرهنگهای جانشین آن میشود .به همین دلیل کانت توضیح میدهد به این دلیل است که در تناقض در فرمان عقل برای احترام
جوامع مختلف میآمیزد ،و به سرعت از منابع الهی ثابت که سرشتهای خردمند باید هر معیاری برای قضاوت و به اصل انسانیت است .در «اتیک» ،پاداش و مجازات
خود فاصله میگیرد .به همین دلیل است که باورمندان رفتار در زندگی خود را تابع قانون مطلق اخلاق سازند جایی ندارد ،زیرا همه آفریدگان خردمند آنرا به دلیل ذات
به دیانت خاصی به گروهها ،دستهها و تفاسیری متفاوت نه اینکه قضاوت اخلاقی تابع مقتضیات زندگی و حساب عقلانی خود ادراک میکنند .هرگاه این اتیک پا به عرصه
و حتی متعارضی که توسط آنها صورت میگیرد ،تقسیم و کتاب منافع فردی باشد .به سخن بهتر ،همه آدمیان اجتماعی بگذارد ،حدود اجرایی آنرا قانون مدنی تعیین
میشود .اخلاق مذهبی حتی در جامعه باورمندان خود دارای این توان اخلاقی هستند و میتوانند آگاهی داشته کرده و حقوق و آزادیهای اساسی عصارههای آنرا به
نیز مرزهای جدایی ایجاد کرده و جامعه را به انشقاق باشند که راهی جز پرورش شخصیت اجتماعی پرهیزگارانه وجود میآورند .به همین دلیل ،اتیک ،علم و اصول رفتار
میکشاند .بنابراین نمیتواند به نیازهای پیوسته در حال برای حیات انسانی شرافتمندانه وجود ندارد .حال اگر اجتماعی در جامعه سکولار را تعریف و تعیین کرده ،و به
گرایش شیطانی در وجود انسان به وجود آید به این دلیل دلیل سرشت اجتماعی ساخته شده خود ،ماهیتی عام و
دگرگونی جوامع پاسخ گوید. است که انسانیت او آسیب دیده است .برای عبور از این جهانشمول پیدا میکند ،صرف نظر از اینکه افراد جامعه
«اتیک» یا «اصول رفتار اجتماعی» به دلیل ماهیت آسیبدیدگی میبایست بار دیگر به ضرورت شکوفایی
ساخته شده خود جهانشمول است و در نتیجهی عدم انسانی او دقت نمود تا راه را بر رفتار شیطانی مسدود چه اعتقادات دینی دارند.
پیوستگی خشک با هر نوع نگرش الهیاتی میتواند به ساخت .انسان در برخورداری از ظرفیت عقلانی خویش
سرعت در پرتو انتظارات و نیازهای جامعه تحول یافته میتواند آزادی اندیشه را تجربه نموده و آنرا با عقل عملی شرارت و نه اخلاق دینی
و طبیعتی پویا داشته باشد .برخلاف اخلاق که از مورد به پیوند دهد تا در مسیری قرار گیرد که در آن احترام اصل قضاوت نسبت به عمل اخلاقی ،یکی از چالش
مورد مواضع متفاوتی را اتخاذ میکند ،اتیک اما گفتمانی انسانیت و عمل به آن اصل غیرقابل انکار حیات انسانی برانگیزترین موضوعات فلسفی را در اندیشههای کانت
فراگیر به وجود میآورد که توانایی عبور از مرزهای خواهد بود .برای این کار همواره بایستی به نیت خوب و شکل بخشیده است .در کتاب «مذهب در چارچوب
اعتقادی را دارد .به عنوان مثال ،یک پزشک ،یک استاد اراده خیر برای اقدام کردن بر اساس اصل انسانیت توجه عقل»[ ]۱۳کانت این پرسش را به بحث میگذارد که اگر
دانشگاه ،و یا یک حقوقدان ،صرف نظر از اینکه به چه کرد .نیت و اراده خوب و خیر تنها امر مقدسی است که خداوند مهربان و کامل است ،چرا شیطان و عمل شیطانی
آیین و باور مذهبی خاصی وابسته میباشد ،بر اساس میتواند روح انسانی را در پرتو حمایت خود قرار دهد؛ را به وجود میآورد؟! پاسخ را شاید بتوان اینگونه توضیح
«اتیک» میتواند رفتار خود در جامعه را تنظیم و در یعنی ارادهای مقدس برای اندیشیدن خردمندانه مستقل داد که از نقطه نظر روش قیاسی ،آنگونه که الهیون مذهبی
پرتو انتظارات اجتماعی به وظایف خود عمل نمایند .به توضیح میدهند ،خداوند به انسان اراده آزاد میدهد تا او
همین دلیل اتیک با مقتضیات جامعه سکولار درآمیخته در جهت احترام و اقدام بر اساس اصل انسانیت. راه خود را برگزیند .بنابراین شیطان مولود اراده خداوند
در پرتو این نوع نگرش است که ضرورتا میبایستی نیست بلکه این انسان است که عمل شیطانی را با اراده
و از محدودیتهای اخلاق مذهبی به سرعت عبور آزاد خود ایجاد کرده است .از نقطه نظر روش استدلال
استقرایی نیز ،عمل شیطانی میتواند از طریق مشاهده و
تجربه ،انسانهای خردمند را برانگیزد تا فکر کنند که چرا
نباید مرتکب اقدامات نادرست بشوند .البته پاسخ کانت با