Page 42 - (کیهان لندن - سال چهلم ـ شماره ۴۲۴ (دوره جديد
P. 42

‫صفحه‌‌‌‪‌‌4‌‌‌۲‬شماره‌‪‌18۹0‬‬
                                                                                                                                                               ‫جمعه ‪ ۲0‬تا ‪ ۲۶‬مردادماه ‪140۲‬خورشیدی‬

‫جایگاه ادبیات ایران در مهاجرت و جوامع میزبان در گفتگو با سرور کسمائی‬

‫تمام تحصیلات من در ایران به دو زبان فارسی و فرانسوی‪ -‬در‬                         ‫سرور کسمائی‬                                 ‫=سرور کسمائی‪« :‬درست است که ما نویسندگان یک‬
‫کنار هم و به شکل همسنگ‪ -‬در مدرسه «رازی» بوده است‬                                                                            ‫نقش سیاسی و اجتماعی در این دوران داریم و به رسانهها‬
‫‪ .‬در دورهی دانشگاه در فرانسه نیز زبان روسی خواندهام و‬          ‫که همهی آنها نویسندگان مهمی بودند‪ .‬یا برخی مغازههای‬          ‫و حتی پارلمان فرانسه برای شرکت در بحثها و مصاحبهها‬
‫مترجم تخصصی فرانسوی به روسی و برعکس در زمینه تئاتر و‬           ‫عکاسی و فتوکپی و روزنامهفروشی دائر کردند‪ .‬البته اضافه‬        ‫دعوت میشویم ولی ما نویسندهایم‪ ،‬سیاستمدار که نیستیم؛‬
‫ادبیاتهستم‪.‬همینکاربازبانهایمختلفوبدهبستانهای‬                   ‫کنم که زیستن از راه حق تألیف و عواید ادبی برای نویسنگان‬      ‫ما از دید ادبیات دنیا را نگاه میکنیم و بازتاب میدهیم‪.‬‬
‫زبانیآدمرامتوجهتفاوتهادرجهانبینیهاودنیاهامیکند‪.‬‬                ‫فرانسوی هم چندان مقدور نیست و بجز نویسندگان‬                  ‫بنابراین‪ ،‬کاری که ما در طول چهل سال گذشته انجام دادهایم‬
‫تمام اینها توشهی نویسنده را میسازد‪ .‬من نیز در بازآفرینی‬        ‫پرفروش که تعدادشان هم بسیار کم است‪ ،‬بیشتر آنها کار‬           ‫و یا ُرمانهایی که من در بیست سال اخیر نوشتهام اکنون‬
‫تخیلی جریانات انقلاب ایران در قالب ُرمان از چنین توشهای‬        ‫دیگری در کنار نویسندگی دارند‪ .‬اما کارهای دیگری که یک‬         ‫زمینهای شده برای کسب شناخت بیشتر مخاطب فرانسوی‬
‫استفاده کردهام‪ .‬در ذهن انسان تمام تجارب و دانش آموخته‬          ‫نویسنده فرانسوی در کنار نویسندگی انجام میدهد مشاغلی‬
‫شده مانند ماشین «میکسر» یا مخلوطکن ترکیب میشود و‬               ‫نظیر استادی دانشگاه‪ ،‬ترجمه و روزنامهنگاری است یعنی‬                               ‫که دنبال دانستن از ایران است‪».‬‬
‫آدم نمیتواند تشخیص دهد که این و آن بخش از کجا آمده‬
‫است‪ .‬نوشتن برای من در هر دو زبان همزمان اتفاق میافتد‪.‬‬            ‫حوزههایی که چندان بی ارتباط با کار نویسندگی نیستند‪.‬‬        ‫چندی پیش «بنیاد ژاله اصفهانی» یک نشست مجازی با‬
‫این دو زبان چنان در تار و پود رمانهایم بهم تنیده میشوند‬                                                                     ‫عنوان «جایگاه ادبیات ایران در مهاجرت و در جامعه میزبان»‬
‫که در پایان کار‪ ،‬خودم هم قادر نیستم نقش هر کدام را‬             ‫=در هر حال‪ ،‬زندگی در خارج کشور کمک میکند تا‬                  ‫برگزار کرد که در آن سرور کسمائی نویسنده‪ ،‬مترجم و ناشر‬
‫جداگانه در آفرینش متن بسنجم‪ .‬یعنی کجاها از فرانسه آمده‬         ‫نویسنده با فاصله به ایران و جامعهاش نگاه کند و چه بسا‬        ‫و آزاده پارساپور مدیر «نشر نوگام» سخنرانی کردند‪ .‬کیهان‬
‫و کجا از فارسی و به این ترتیب رمانهای من دو زبانه است‪.‬‬         ‫نکات و مسائلی را ببیند که شاید با زندگی در خود آن جامعه‬      ‫لندن در ارتباط با وظایف و رسالتهای اجتماعی و سیاسی‬
‫این هم بازتابی است از دنیای مدرن ما که در آن انسانها چند‬                                                                    ‫نویسندگان به ویژه رماننویسان و نقش آنها در تحولات‬
‫هویت فرهنگی دارند‪ .‬در روزگار ما این پدیده دیگر غیرطبیعی‬                                    ‫متوجه آنها نمیشد…‬
                                                               ‫‪-‬به قول میلان کون ِدرا ادبیات‪ ،‬و دقیقتر ُرمان‪ ،‬بهترین راه‬                 ‫جامعه با سرور کسمائی گفتگو کرده است‪.‬‬
                                ‫به نظر نمیرسد‪.‬‬                 ‫شناخت جهان پیرامون است‪ .‬من حدود چهل سال است که‬
                                                               ‫در فرانسه زندگی میکنم و تحت تاثیر تاریخ و فرهنگ این‬          ‫=خانم کسمائی‪ ،‬فکر میکنید چه نیازی به معرفی ادبیات‬
‫=در کنار عوامل فردی‪ ،‬عوامل اجتماعی و فرهنگی چقدر‬               ‫کشور هستم‪ .‬با وجود این تا حالا سوژههای کارهایم هنوز در‬              ‫ایران به جامعه میزبان ایرانیان مهاجر وجود دارد؟‬
‫در این زمینه نقش دارند؟ چقدر دغدغههای سیاسی و‬                  ‫مورد ایران کنونی و یا اتفاقات تاریخی آن بوده‪ ،‬از جمله ُرمان‬
                                                               ‫اولم‪ ،‬در مورد انقلاب ‪ ۱۳۵۷‬و جنگ؛ کتاب دومم شرح گریز‬          ‫‪-‬دلایل چنین نیازی بیشمار است‪ .‬ابتداییترین آنها این‬
                ‫اجتماعی در این میان مطرح هستند؟‬                ‫و فرار از مرز و شروع زندگی در تبعید‪ ،‬کتاب سومم درباره‬        ‫است که نویسنده نمیتواند نسبت به محیط خود بیتفاوت‬
‫‪-‬در فرانسه کنجکاوی نسبت به ادبیات خارجی یک سنت‬                 ‫مسئلهی هویت در جامعهی انقلابزده ایران و کتاب آخرم در‬         ‫باشد‪ .‬نویسنده یک موجود زنده است و چون هر موجود‬
‫است‪ .‬پُرواضح است که آشنایی با ادبیات کشورهای دیگر‬              ‫مورد زندان و اعدام در قالب یک ُرمان تخیلی است‪ .‬کون ِدرا‬      ‫زندهای نیازداردکهبادنیایپیرامونشبدهبستانداشتهباشد‪،‬‬
‫میتواند نقش تعیینکنندهای در ساختن افکار عمومی داشته‬            ‫میگوید آنچه را یک ُرمان خوب میتواند بر ما آشکار کند یک‬       ‫تاثیر بپذیرد‪ ،‬تاثیر بگذارد‪ ،‬شاخکهای حسیاش از آن محیط‬
‫باشد‪ .‬مثل ًا در ده ماه گذشته ما هربار سخنرانی و میزگرد در‬      ‫کتاب جامعه شناختی یا تاریخی نمیتواند‪ .‬مردم فرانسه هم‬         ‫تغذیه بشود‪ .‬رویارویی با یک محیط تازه برای هر فرد یک‬
‫مورد انقلاب «زن‪ ،‬زندگی‪ ،‬آزادی» به زبان فرانسه داشتیم‪،‬‬          ‫اهل ُرمان هستند‪ .‬اصلا خو ِد واژهی ُرمان نام زبان مردم عامی‬   ‫اتفاق رادیکال است و نگاه آدم را به خودش‪ ،‬به جامعه‪ ،‬به‬
‫کتابهای ما هم بیش از گذشته فروش داشتهاند‪ .‬برای نمونه‬           ‫پاریس و حومه در قرون وسطا بوده و گونهی ادبی که امروزه‬        ‫جهان تغییر میدهد‪ .‬حالا در نظر بگیرید که این فرد هنرمند‬
‫هربار از من دعوت میشود که در برنامهای راجع به اتفاقات‬          ‫به این نام میشناسیم‪ ،‬با آن زبان نوشته میشده است‪ .‬این‬         ‫و نویسنده باشد‪ .‬پیامدهای این اتفاق رادیکال در او بسی‬
‫ایران صحبت کنم‪ ،‬همزمان کتابهایم با استقبال خوانندگان‬           ‫گونهی ادبی از همان زمان نزد این مردم جایگاه خاصی داشته‪،‬‬      ‫بیشتر محسوس و اثرگذار خواهد بود‪ .‬برای برقرار کردن ارتباط‬
‫روبرومیشود‪.‬حتیاگرمستقیماًمربوطبهزمانحاضرنباشند‪.‬‬                ‫به ویژه از دوران مدرنیته به بعد‪ .‬بازتاب مدرنیته و چندآوایی‬   ‫با جامعهی میزبان آنچه بیش از همه اهمیت دارد زبان است‪.‬‬
‫به هر حال رویدادهایی که در ایران کنونی میگذرد ریشه در‬                                                                       ‫زبان ابزار ارتباط است که در درجهی اول امکان گفتگو را‬
‫گذشته دارد و برای مردم فرانسه مهم است که بدانند چرا زنان‬                  ‫و دموکراسی را ما در ُرمان میتوانیم میبینیم‪.‬‬       ‫میسر میسازد و سپس نوشتن در زبان جامعه میزبان ممکن‬
‫ایران اکنون اینگونه ایستادگی میکنند‪ .‬توجه به شخصیتهای‬          ‫اما در ارتباط با نکتهای که مطرح کردید باید بگویم شما‬         ‫میشود‪ .‬اینها مراحل گوناگون فرآیندی هستند که به راحتی‬
‫زنان رمانهای ما‪ ،‬به آنها در این زمینه کمک میکند‪ .‬یعنی نیاز‬     ‫حتی وقتی ُرمانی در مورد ایران مینویسید‪ ،‬به هر حال آن‬         ‫طی نمیشوند‪ .‬یعنی برخی نیاز به ارتباط با جامعهی میزبان‬
‫آشنایی عمیقتر با واقعیت پیچیدهی ما‪ ،‬فرانسویان را تشویق‬         ‫تجربه ودانشیکهدرجامعهمیزباناندوختهایدبرکارتاناثر‬             ‫را به شدت حس میکنند برخی کمتر‪ .‬ما نمونههای مختلفی‬
‫میکند که کتابهای کسانی چون مرا بخوانند‪ .‬درست است‬               ‫میگذارد‪ .‬جامعهی فرانسه همه چیز را به من آموخته است؛‬          ‫در میان نویسندگانمان از هر دو دسته داریم؛ مثلاً برخی‬
‫که ما نویسندگان یک نقش سیاسی و اجتماعی در این دوران‬                                                                         ‫کامل ًا خودکفا هستند و تکیهشان فقط به زبان فارسی است‬
‫داریم و به رسانهها و حتی پارلمان فرانسه برای شرکت در‬                                                                        ‫و برای آنها اهمیتی ندارد که در محیطی خارج از جغرافیای‬
‫بحثها و مصاحبهها دعوت میشویم ولی ما نویسندهایم‪،‬‬                                                                             ‫زبان فارسی زندگی میکنند‪ .‬این به آن معنا هم نیست که‬
‫سیاستمدار که نیستیم؛ ما از دید ادبیات دنیا را نگاه میکنیم‬                                                                   ‫آنها فرانسه یا زبان اصلی جامعه میزبان را نمیدانند‪ .‬ولی در‬
‫و بازتاب میدهیم‪ .‬بنابراین‪ ،‬کاری که ما در طول چهل سال‬                                                                        ‫جهان ادبیات‪ ،‬جغرافیای آنها زبان فارسی است‪ .‬اما دیگرانی‬
‫گذشته انجام دادهایم و یا ُرمانهایی که من در بیست سال‬                                                                        ‫هم هستند که هرچند از دنیای ادبیات فارسی تغذیه میشوند‬
‫اخیر نوشتهام اکنون زمینهای شده برای کسب شناخت بیشتر‬                                                                         ‫اما به زبان دیگری هم گذر کردهاند‪ .‬جالب است که بسیاری‬
‫مخاطب فرانسوی که دنبال دانستن از ایران است‪ .‬پاسخ به این‬                                                                     ‫از این دسته نویسندگان که به زبانی جز فارسی مینویسند‬
‫نیاز برای من که ناشر هم هستم انگیزهای شد که مجموعهای‬                                                                        ‫سوژهی کارشان تغییر نکرده یعنی همچنان در مورد ایران و‬
‫از داستانها و روایتهای دوازده نویسنده زن ایرانی‪ ،‬پنج تن‬
‫از داخل و هفت نفر از خارج را گرد بیاورم و ترجمه و منتشر‬                                                                                ‫ایرانی مینویسند هرچند تغییر زبان دادهاند‪.‬‬
‫کنم که در ابتدای پاییز به بازار خواهد آمد‪ .‬از این دوازده نفر‪،‬‬                                                               ‫از دلایل دیگر چنین نیازی میشود به مسئله امرار معاش‬
‫هفت نفر به فارسی‪ ،‬دو نفر به انگلیسی‪ ،‬دو نفر به فرانسوی‬                                                                      ‫از طریق قلم اشاره کرد‪ .‬نویسنده به امرار معاش نیاز دارد‪.‬‬
‫و یک نفر هم به سوئدی قلم زدهاند‪ .‬این نویسندگان زن در‬                                                                        ‫بسیاری از نویسندگان برجستهی ما که در ایران از راه قلمشان‬
                                                                                                                            ‫زندگی میکردند‪ ،‬وقتی در مهاجرت و تبعید پایشان به‬
     ‫جواب پرسش من که «زن‪ ،‬زندگی‪ ،‬آزادی» چه چیزی را‬                                                                          ‫کشورهای غربی رسید مجبور شدند که به کارهای دیگری روی‬
                                                                                                                            ‫بیاورند‪ .‬مثلاً در فرانسه ما تعداد زیادی راننده تاکسی داشتیم‬
   37   38   39   40   41   42   43   44   45   46   47