Page 13 - (کیهان لندن - سال چهلم ـ شماره ۴۳۱ (دوره جديد
P. 13

‫صفحه‌‌‌‪‌‌‌1‌‌۳‬شماره‌‪18۹۷‬‬
‫جمعه ‪ ۲۹‬سپتامبر تا پنجشنبه ‪ ۵‬اکتبر ‪۲0۲۳‬‬

‫عین حال میخواست دقیقا بداند آیا بیمارش به والدنستروم‬        ‫جهان‪ ،‬در برابر خانه شاهدخت در انتظارشان هستند! ناگزیر‬       ‫راكفلر‪ ،‬جوزف رید و شمار بزرگی از شخصیتهای بانفوذ‬
                                                            ‫شدند مسیرشان را دیگر كنند و راه نیویورك هاسپیتال را در‬      ‫آمریكائی‪ ،‬به گونهای دیگر میاندیشیدند و به كاخ سفید فشار‬
‫یا بیماریای نزدیك بدان دچار است یا چیز دیگر‪ ،‬تا میزان‬                                                                   ‫میآوردند‪ .‬سفیر آمریكا در تهران‪ ،‬مامور شد از دولت ایران‬
                                                                                               ‫پیشگیرند‪.‬‬                ‫در این مورد بپرسد‪ .‬مهدی بازرگان نخست وزیر خمینی و‬
‫وخامت وضعش را دریابد‪ .‬به جای اینها‪ ،‬میگفتند او‬              ‫محمدرضا پهلوی با نام جعلی دیوید نیوسام در آن بیمارستان‬      ‫ابراهیم یزدی وزیر امور خارجه او كه شهروند آمریكاست‪،‬‬
                                                            ‫بستری شد‪ .‬این‪ ،‬نام یكی از بلندپایگان وزارت خارجه آمریكا‪،‬‬    ‫مخالفت كردند‪ .‬آنان گفتند كه باور نمیكنند شاه بیمار باشد‬
‫میخواهد كیسه صفرا را جراحی كند و طحال را بیرون آورد‪.‬‬        ‫و مسئول پروندههای ایران بود‪ .‬در دقایقی كه از ورود به‬        ‫و هنوز از او بیم دارند‪ .‬دولت انقلابی حتی میخواست گروه‬
                                                            ‫اصطلاح مخفیانه شاه به بیمارستان گذشت‪ ،‬وسایل ارتباط‬          ‫پزشكی خود را برای معاینه شاه بفرستد‪ .‬زوج سلطنتی كه‬
‫همه دنیا‪ ،‬یا تقریبا همه دنیا‪ ،‬ساعت به ساعت جریان را‬         ‫جمعی از آن آگاه شدند و در برابر بیمارستان به صورت دائم‬      ‫كمابیش زیر وزن دار و دسته آمریكایی دیگر تقریبا آزادی‬
                                                                                                                        ‫عمل نداشتند‪ ،‬میگذاشتند آنها هرچه میخواهند بكنند‪ .‬دكتر‬
‫دنبال میكرد‪ .‬به بیانیههای رسمی و غیررسمی‪ ،‬رازگشاییهای‬                                 ‫بساطشان را پهن كردند‪.‬‬             ‫فلاندرن را مرخص‪ ،‬و رابطه با صفویان و دو استاد فرانسوی‬
                                                            ‫از روز ‪ ۲۴‬اكتبر‪ ،‬تظاهراتی علیه شاه در برابر ساختمان‬
‫این و آن‪ ،‬پژوهشهای روزنامهنگاران و گمانهزنیها نیز افزوده‬    ‫بیمارستان آغاز شد‪ .‬به تظاهركنندگان اجازه داده شده بود‪.‬‬                                       ‫را قطع كردند‪.‬‬
                                                            ‫كسانی از هواداران شاه نیز كوشیدند در آنجا گرد آیند‪ .‬اما‬     ‫در حالی كه وضع سلامتی شاه هر روز بدتر میشد‪ ،‬ماجرای‬
‫میشد‪ .‬رازداری گروه پزشكی فرانسوی‪ ،‬در آن جا خاطرهای‬          ‫تظاهرات آنان را ممنوع كردند‪ .‬حتی صدها گل بیشماری كه‬         ‫او موضوع اصلی عناوین روزنامههای بینالمللی شده بود‪.‬‬
                                                            ‫برای شاه فرستاده میشد‪ ،‬توسط پلیس ضبط میشد و به او‬           ‫كوچكترین و بیاهمیت ترین شایعه در مورد او‪ ،‬به گستردگی‬
‫دور به نظر میرسید‪ .‬گویی نمایشی در حال اجرا بود‪ .‬روز ‪۲۴‬‬                                                                  ‫گزارش میشد‪ .‬این وضع‪ ،‬كه به سان برنامههای مبتذل‬
                                                                                              ‫داده نمیشد‪.‬‬               ‫تلویزیونی ادامه مییافت‪ ،‬فضاحت تازهای بود كه به شاه‬
‫اكتبر‪ ،‬هنگامی كه دكتر كلمن وارد بیمارستان شد‪ ،‬با ناباوری و‬          ‫روز ‪ ۲۴‬اكتبر‪ ،‬او تحت عمل جراحی قرار گرفت‪.‬‬           ‫تحمیل میكردند‪ .‬اكنون‪ ،‬پادشاه تبعیدی ایران‪ ،‬بیماری كه با‬
                                                                                                                        ‫وخیمترینپیآمدهایناخوشیاشدستبهگریبانبود‪،‬دربدر‬
‫شگفتی متوجه شد كه گروهی متشكل از چند دستیار كار را‬                              ‫×××‬                                     ‫به دنبال بیمارستانی میگشت كه در آن تحت درمان قرار گیرد!‬
                                                            ‫روز‪ ۱۵‬نوامبر‪،‬آلنپرفیتدرنامهایبهمننوشت‪«:‬افسوس‬                ‫كارتر با ورود شاه به آمریكا به شدت مخالفت میكرد‪ ،‬فشار‬
‫آغاز كردهاند! بیرون آوردن طحال به زمانی دیگر موكول شد‪،‬‬      ‫اخبار دهشتناكی كه از زمان دیدار ما‪ ،‬هر روز پراكنده میشود‪،‬‬   ‫بخشی از طبقه سیاسی و گزارش هشداردهندهای كه وزارت‬
                                                            ‫پرسشی را كه از من كردهاید‪ ،‬بیمعنا و شگفت انگیز میكند‪...‬‬     ‫خارجه برایش فرستاد‪ ،‬باعث شد اندكی كوتاه بیاید‪ .‬اگر به‬
‫و بعدها‪ ،‬كارشناسان گفتند كه اشتباهی مرگبار بوده است‪ .‬یك‬                                                                 ‫مخالفتش ادامه میداد‪ ،‬آیا او را متهم نمیكردند كه پس از آن‬
                                                                      ‫من نیز چون شما از آن چه میگذرد در بیمم‪».‬‬          ‫كه باعث سرنگونی دوست بزرگ آمریكا شده‪ ،‬موجب مرگ‬
‫هفته بعد‪ ،‬عكس برداری نشان داد كه باز هم سنگی در آنجا‬        ‫یك ماه و نیم پس از دیدارمان‪ ،‬پاسخ او فقط مؤدبانه بود‪.‬‬       ‫او نیز شده است؟ بالاخره كارتر اجازهای برای اقامت كوتاه و‬
                                                            ‫در آن دوره پایانی زندگی محمدرضا شاه‪ ،‬همه چیز غیرواقعی‬       ‫كاملا به دلایل پزشكی صادر كرد‪ .‬شاه كه حالش در بدترین‬
‫باقی ماندهوراهصفراهمچنانبستهاست‪.‬بنابراین‪،‬اینعمل‬                                                                         ‫وضع بود‪ ،‬پس از آن كه پرزیدنت لوپز پورتیو تضمین كرد به‬
                                                                                      ‫و شگفت انگیز مینمود‪.‬‬              ‫محض پایان درمانش میتواند به مكزیك بازگردد‪ ،‬پذیرفت كه‬
‫موفقیت آمیز نبود و از آنجا كه وضع مزاجی بیمار بسیار بد‬
                                                                                    ‫میخواهم با احترام بمیرم‬                                      ‫راهی ایالات متحده شود‪.‬‬
              ‫بود‪ ،‬جراحی دوم خطرناك به نظر میرسید‪.‬‬          ‫مداوای بیماری شاه و تصمیمهایی كه در آن زمینه باید گرفته‬
                                                            ‫میشد‪ ،‬از دست خود او‪ ،‬گروه پزشكیای كه در درازای سالها‬                                      ‫شاه در نیویورك‬
‫بر آن شدند كه مداوا را در مركزی دیگر به نام مموریال‬         ‫به خوبی او را درمان كرده بودند‪ ،‬و حتی از اختیار شهبانو‬      ‫شامگاه ‪ ۲۲‬اكتبر‪ ،‬شاه كوئرناواكا و ویلای آرام غرق در‬
                                                            ‫كه از ابتدای این ماجرا به هر تدبیر میكوشید همسر خود‬         ‫گلهای سرخ‪ ،‬با باغ راههای پر از گل‪ ،‬ایوان زیبا و نهر آبی‬
‫ملون كترینگ كه نزدیك آنجا بود و با راهرویی زیرزمینی به‬      ‫را حفظ كند‪ ،‬بیرون رفته بود‪ .‬دكتر كین و دار و دسته آرمائو‪،‬‬   ‫كه در فرودست باغ جاری بود‪ ،‬آخرین جایی را كه توانسته‬
                                                            ‫كارها را در دست گرفته بودند‪ .‬دكتر مورتن كلمن متخصص‬          ‫بود توهمی از امید را در دل او زنده نگه دارد‪ ،‬ترك كرد و با‬
‫بیمارستان میپیوست‪ ،‬ادامه دهند‪ .‬سالها پیش از آن‪ ،‬ملكه‬        ‫مشهور قرار شد شاه را عمل كند‪ ،‬و از آنجا كه دكتر فلاندرن را‬  ‫هواپیمایی اجارهای رهسپار آمریكا شد‪ .‬به سختی راه میرفت‪،‬‬
                                                            ‫رانده بودند‪ ،‬باید همه چیز را از نو آغاز میكردند‪ .‬به نوشته‬   ‫ولی در هواپیما نشست و همچون همیشه بر درد و رنجش‬
‫مادر در آنجا مداوا شده و پادشاه برای سپاسگزاری یك میلیون‬    ‫روزنامهها‪ ،‬سنگهای بسیار كلیه و طحال بسیار بزرگی كه به سه‬
                                                                                                                                                             ‫غلبه كرد‪.‬‬
‫دلار به آنان هدیه كرده بود‪ .‬برخی از پزشكان آن مركز‪ ،‬هنگامی‬                ‫برابر حجم معمول رسیده بود‪ ،‬یافت شد‪.‬‬           ‫به دستور واشنگتن‪ ،‬قرار بود هواپیما بر نوار پرواز فرودگاه‬
                                                            ‫دكتر كلمن پذیرفت كه عمل جراحی را انجام دهد‪ .‬او در‬           ‫فورت لاردودیل در فلوریدا بنشیند و تشریفات گمركی و‬
‫كه آگاه شدند محمدرضا شاه قرار است در آنجا مداوا شود‪،‬‬                                                                    ‫كارهای مربوط به مهاجرت را در آنجا انجام دهد‪ .‬اما در‬
                                                                                                                        ‫آن فرودگاه‪ ،‬به هیچ كس‪ ،‬پیشتر آگاهی داده نشده بود‪ .‬یك‬
‫مخالفت كردند‪ ،‬اما سپس با تهدیدهای این و آن‪ ،‬و تهدید به‬                                                                  ‫بازرس كشاورزی‪ ،‬میخواست بداند آیا هواپیما‪ ،‬گیاهی حمل‬
                                                                                                                        ‫نمیكند و اطمینان یابد كه زبالههایش را بر خاك ایالات متحده‬
‫افشاگری مطبوعات‪ ،‬به آن تن در دادند‪ .‬ولی شرطی گذاشته‬                                                                     ‫فرو نمیریزد‪ .‬درون هواپیما گرم بود و بیرون آمدن سرنشینان‬
                                                                                                                        ‫را از آن ممنوع كردند‪ .‬بیش از یك ساعت در داخل هواپیما‬
‫شده بود و آن این كه جلسات مداوای ویژه برای پرتو زدن به‬                                                                  ‫معطل ماندند تا همه بازرسیهای قانونی صورت گیرد و به‬

‫سنگها و غدهای كه در گردن شاه بود‪ ،‬شب هنگام یا حداكثر‬                                                                                            ‫آنان اجازه پرواز داده شود‪.‬‬
                                                                                                                        ‫بالاخره شاه ایران‪ ،‬سحرگاه روز ‪ ۲۳‬اكتبر ‪ ۱۹۷۹‬وارد فرودگاه‬
‫تا پنج صبح انجام گیرد‪ .‬این رفتاری خواركننده و خستگی آور‬                                                                 ‫لاگاردیای نیویورك شد‪ .‬پس از گرمای فلوریدا‪ ،‬در آن فصل در‬

‫با بیماری بود كه آن شرایط جسمی را داشت‪ .‬در آن حال‪،‬‬                                                                                          ‫نیویورك هوا سرد و مرطوب بود‪.‬‬
                                                                                                                        ‫قراربودورودشان‪،‬مخفیانهباشد‪.‬بنابراینسرنشینانهواپیما‬
‫پافشاری شهبانو به محافظت از شاه بیمار‪ ،‬تحسین همگان‪،‬‬                                                                     ‫را بی سروصدا پیاده كردند‪ ،‬و همان گونه كه پیش بینی شده‬
                                                                                                                        ‫بود‪ ،‬دو اتومبیلی را كه از پیش آماده شده بود به سوی محل‬
              ‫حتی دشمنان اعلیحضرتین را برانگیخت‪.‬‬                                                                        ‫سكونت شاهدخت اشرف‪ ،‬در بخش شرقی نیویورك راندند‪.‬‬
                                                                                                                        ‫چند صد متر مانده به مقصد‪ ،‬كسی به آنان خبر داد كه انبوهی‬
‫برای هریك از ده جلسه پرتودرمانی‪ ،‬بیمار را با آسانسور‬                                                                    ‫عكاس‪ ،‬فیلمبردار و خبرنگار تلویزیون و مطبوعات سراسر‬

‫پایین میآوردند و در حالی كه محافظان شخصی از او مراقبت‬

‫میكردند‪ ،‬با صندلی چرخ دار از راهروی زیرزمینی كه فضائی‬

‫وحشت انگیز داشت‪ ،‬میگذراندند‪ .‬شهبانو‪ ،‬هر بار شوهرش را‬

‫دوان دوان همراهی می كرد و میكوشید از هر راهی كه شده‪،‬‬

              ‫او را از نظر روحی پشتیبانی كند‪.‬‬

              ‫×××‬

‫روز‪ ۴‬نوامبر‪ ،‬در حالی كه وضع بیمار‪ ،‬نخست تثبیت شده و‬

‫سپسروبهبهبودگذاشتهبود‪،‬همدستانخمینیازیكسازمان‬

‫تند و چپ گرا‪ ،‬گروهی به اصطلاح دانشجویی تشكیل دادند‪،‬‬

‫سفارت آمریكا را در تهران اشغال كردند و دیپلماتهای آمریكایی‬

‫را به گروگان گرفتند‪ .‬این‪ ،‬نخستین عملیات گروگانگیری به‬

‫وسیله یك دولت‪ ،‬در تاریخ بود و ‪ ۴۴۴‬روز به درازا كشید‪.‬‬

‫بعدها اثبات شد كه این عملیات از مسكو برنامهریزی شده‬

‫و هدفش كنار زدن عناصر همخوان با آمریكا در حكومت ایران‬

‫بود‪ ،‬تا بدین ترتیب جمهوری اسلامی‪ ،‬برای زمانی دراز زیر‬

‫سلطه شوروی قرار گیرد‪ .‬و بسیار زود‪ ،‬در ظرف چند هفته‪،‬‬

‫چنین نیز شد‪ .‬ولی در آن زمان‪ ،‬حاكمان تهران بیرون راندن‬

‫شاه و خانوادهاش از آمریكا و باز پس دادن احتمالی ثروت آنان‬

‫را بهانه كردند و به این ترتیب‪ ،‬واشنگتن در بزرگترین بحران‬

‫سیاسی تاریخ معاصر آمریكا فرو رفت‪ .‬این وضع‪ ،‬سیل نفرت‬

‫تازهای علیه شاه به وجود آورد‪ .‬شاه در تلویزیون اتاقش در‬

‫بیمارستان‪،‬مرتباخبیثانهترینتفسیرهایبهاصطلاحكارشناسان‬

‫مغرض‪ ،‬روزنامهنگاران‪ ،‬سیاستمداران و دانشگاهیان را پیرامون‬

‫حكومت خود میشنید‪ .‬او بسیار متأثر و اندوهگین شده بود‬

‫بویژه كه نه از لحاظ شخصی و نه از نظر سیاسی نمیتوانست‬

‫(ادامه دارد)‬                             ‫به آنها پاسخ دهد‪.‬‬
   8   9   10   11   12   13   14   15   16   17   18