Page 44 - (کیهان لندن - سال چهلم ـ شماره ۴۴۱ (دوره جديد
P. 44

‫فاجعه آموزش‬                                            ‫قرص را خوردم و یک قرص را در واژنم گذاشتم‪ ،‬حال بسیار‬                                               ‫صفحه‌‌‌‪‌‌4‌‌‌4‬شماره‌‪‌1۹0۷‬‬
                                                          ‫وحشتناکی به من دست داد؛ کورتاژ در ترکیه البته برایم‬                                   ‫جمعه ‪ 1۷‬تا ‪ ۲۳‬آذرماه ‪140۲‬خورشیدی‬
  ‫پایه در سیستان و‬                                        ‫بسیار راحتتر بود تا استفاده از قرص‪ .‬به حدی حالم بد‬
                                                          ‫شد که خواهرشوهرم که خودش ماما است بعدها به من‬             ‫پیش از سخنرانی خامنهای و دستور او برای افزایش‬
  ‫بلوچستان؛ از هر‬                                         ‫گفت احتمال داشته که حتی رحم تو بترکد! تا این حد حالم‬      ‫تولید مثل‪ ،‬بستن لوله رحم و وازکتومی مردان و همینطور‬
                                                          ‫رو به وخامت گذاشت و چون سقط جنین ممنوع بود‪ ،‬به‬            ‫کورتاژ در تمام مراکز درمانی بدون مشکل انجام میشد ولی‬
   ‫‪ ۱۰۰‬دانشآموز‬                                           ‫اورژانس مراجعه نکردیم وگرنه ممکن بود برای ما دردسر‬        ‫بعد از دستور خامنهای مجازاتهای سنگین برای وازکتومی‬
                                                          ‫درست شود‪ .‬به همین خاطر از اسنپ یک پرستار گرفتیم تا‬        ‫و عقیمسازی زنان و همچنین سقط جنین اعمال کردند‪ .‬از‬
   ‫کمتر از ‪ ۴۰‬نفر‬                                                                                                   ‫سوی دیگر داروهای میزوپروستول که برای سقط جنین‬
                                                                                    ‫به من سرم تزریق کند‪».‬‬           ‫تجویز میشوند پیش از دستور خامنهای در بازار با قیمت‬
   ‫دیپلم میگیرند‬                                          ‫یک خانم جوان کارمند هم به این گفتگو میپیوند و‬             ‫‪ ۲۰‬تا ‪ ۳۰‬هزار تومان (‪۱۰‬عدد) یافت میشد؛ قرصهایی که‬
                                                          ‫میگوید‪« :‬یک سال بعد از تجربه یک سقط جنین دوباره‬           ‫سه عدد از آنها را در ناحیه واژن و یک عدد هر یک ساعت‬
‫=نماینده چابهار در مجلس شورای اسلامی میگوید به‬            ‫باردار شدم؛ برای آزمایش خون به آزمایشگاه رفتم چون‬         ‫به صورت زیر زبانی استفاده میشد‪ .‬قیمت این قرصها‬
‫دلیل مشکلات مختلف دانشآموزان برای تحصیل در این‬            ‫میخواستم بدانم واقعاً باردار هستم یا نه برای اینکه «بیبی‬  ‫ناگهان به یک میلیون تومان رسید‪ .‬در حال حاضر هیچ‬
‫استان‪ ،‬از هر ‪ ۱۰۰‬نفر دانشآموز کمتر از حدود ‪ ۴۰‬نفر‬         ‫چک» جواب نمیداد؛ اما در آزمایشگاه از من کارت ملی‬          ‫پزشکی جرات کورتاژ کردن ندارد‪ .‬اگر با کورتاژ برای بیمار‬
                                                                                                                    ‫اتفاقی بیفتد و بعد بخواهد هزینه آن را پس بگیرد یا انتقام‬
                    ‫موفق به کسب دیپلم میشوند‪.‬‬             ‫خواستند‪ .‬تعجب کردم چون تا به حال سابقه نداشت که‬           ‫بگیرد یا از پزشک شکایت کند مجازات سنگینی در انتظار‬
‫=چهارم آذرماه یک مینیبوس حامل دانشآموزان بلوچ‬             ‫برای آزمایش خون کارت ملی بخواهند‪ ،‬در خانه به همسرم‬        ‫آن پزشک خواهد بود‪ .‬در حال حاضر پزشکان به وسیله‬
‫در شهرستان قصرقند واژگون شد و آتش گرفت و تعدادی‬           ‫گفتم مطمئنم اینها یک نقشهای دارند‪ ،‬وقتی کارت ملی‬          ‫دستگاه کورتاژ عمل سقط جنین را انجام نمیدهند فقط‬
                                                          ‫میخواهند یعنی دارند وضعیت مادران باردار را پیگیری‬         ‫این قرصها را تجویز میکنند‪ .‬پس از مصرف این قرصها‬
                      ‫از دانشآموزان زخمی شدند‪.‬‬            ‫میکنند‪ .‬یک هفته بعد خبرش رسید که هرکسی که به‬              ‫سقط به صورت ناقص انجام میشود‪ ،‬بیمار دچار خونریزی‬
‫=بخشی از آنچه به عنوان کلاس درس دانشآموزان‬                ‫آزمایشگاه خون میرود باید کارت ملی ارائه کند؛ اسم فرد‬      ‫میشود و پس از مراجعه به یک مرکز درمانی عمل کورتاژ‬
‫شناخته میشود نیز کانکس یا کپرهای حصیری و اتاقکهای‬         ‫در فهرست مادران باردار ثبت میشود و اگر ناچار به انجام‬
                                                          ‫سقط جنین شد باید دلایل توجیهکننده ارائه کند‪ .‬فکر‬                                          ‫انجام میشود‪».‬‬
                ‫ساخته شده با سنگ و کلوخ هستند!‬            ‫میکنم این یک نوع زیست سیاسی است یعنی بدنهای‬               ‫به گفته این پزشک ساکن شمال کشور‪ ،‬در مورد بیشتر‬
‫نماینده چابهار در مجلس شورای اسلامی با ارائه آمار‬                                                                   ‫زنانی که به صورت خوددرمانی این قرصها را مصرف‬
‫تکاندهندهای گفته که حدود ‪ ۱۰‬درصد از بازماندگان از‬                                     ‫در اختیار حکومت!»‬             ‫میکنند در بسیاری اوقات‪ ،‬سقط جنین انجام نمیشود‪ .‬وی‬
‫تحصیل در کشور در استان سیستان و بلوچستان هستند‬            ‫در ادامه از یک حقوقدان و استاد دانشگاه در مورد‬            ‫میافزاید‪« :‬ما با میزان بالایی از نوزادان ناقص یا نوزادان‬
‫و از هر ‪ ۱۰۰‬نفر دانشآموز در این استان کمتر از ‪ ۴۰‬نفر‬      ‫پیامدهای قانونی سقط جنین برای پزشک یا ماما پرسیدم‪.‬‬        ‫دارای اختلال در سیستم ایمنی و آنامولیهای مختلف روبرو‬
                                                          ‫او گفت‪« :‬اگر ماما‪ ،‬پرستار یا یک فرد متخصص در امر سقط‬      ‫هستیم‪ .‬مجازات داشتن این قرصها در مطب پزشک زنان‬
                    ‫موفق به کسب دیپلم میشوند‪.‬‬             ‫جنین به والدین کمک کند علاوه بر دیه‪ ،‬بین دو تا پنج‬        ‫مانند مجازات سقط جنین است و اگر بیماری شاکی باشد‬
‫معینالدین سعیدی نماینده چابهار در مجلس شورای‬              ‫سال حبس تعزیری مجازات متحمل میشود‪ .‬اگر این کار با‬         ‫مجازات زندانهای طولانی و لغو پروانه پزشکی در انتظار‬
‫اسلامی در گفتگو با خبرگزاری «ایلنا» با ارائه آماری از‬     ‫معاونت یک فرد غیرمتخصص باشد مثل ًا فرد همسایه دارو‬
‫میزان ترک تحصیل در استان سیستان و بلوچستان گفته‬           ‫بدهد یا دوستی کمک کند که سقط جنین رخ دهد علاوه بر‬                                          ‫پزشک است‪».‬‬
‫که «حدود ‪ ۱۰‬درصد از بازماندگان از تحصیل در کشور در‬        ‫دیه‪ ،‬شش ماه تا یکسال حبس و اگر مادر سقط جنین کند‬          ‫با خانمی ‪ ۴۳‬ساله که مربی تربیت بدنی یک دبیرستان‬
‫استان سیستان و بلوچستان هستند و بیشتر هم دختران را‬        ‫فقط به پرداخت دیه محکوم میشود و اگر پدر سقط جنین‬          ‫دخترانه است وارد گفتگو میشوم؛ میگوید‪« :‬من خودم دو‬
‫در برمی گیرد‪ .‬در واقع از هر ‪ ۱۰۰‬نفر دانش آموز سیستان‬      ‫کند (به نحوی مادر را به سقط جنین مجبور کند) محکوم‬         ‫بار سابقه سقط داشتم؛ یکبار در ترکیه کورتاژ کردم و یکبار‬
‫و بلوچستان‪ ،‬کمتر از حدود ‪ ۴۰‬نفر موفق به کسب دیپلم‬         ‫به پرداخت دیه میشود‪ .‬بنابراین در کل قانون نسبت به‬
                                                          ‫افرادی که در این حوزه تخصص دارند سختگیری بیشتری‬                                ‫در تهران با قرص انجام دادم‪».‬‬
        ‫میشوند و عمدتا ریزش تحصیلی رخ میدهد‪».‬‬             ‫دارد تا افراد عادی و والدین و تلاش کرده بار مسئولیت‬       ‫این مربی توضیح میدهد‪« :‬من همیشه به دوستانم‬
‫این نماینده مجلس با اشاره به نبود عدالت آموزشی و‬                                                                    ‫میگویم هرچه در ایران ممنوع است الزاما غیرممکن‬
‫روزهای سختی که دانشآموزان این استان در حوزه آموزش‬                   ‫ممنوعیت سقط بر دوش متخصصین بیافتد‪».‬‬             ‫نیست! مسئله سقط جنین هم اگرچه ممنوع اعلام شده‬
‫سپری میکنند گفته «متاسفانه در زمینه سرویس مدارس‬                                                                     ‫ولی غیرممکن نیست‪ .‬من خودم یک تجربه سقط داشتم‬
‫مشکلات زیادی در استان داریم و اعتبارات برای این طرح‬                                                                 ‫در زمانی که با یک نفر رابطه داشتم و بین ایران و ترکیه‬
‫روستا مرکزی بعضا تامین نمیشود‪ ،‬البته نهادهایی مانند‬                                                                 ‫در رفت و آمد بودم‪ .‬دوست پسرم گردن نگرفت و من باید‬
‫بنیاد مستضعفان در برخی موارد کمک کرده اند‪ ،‬اما به‬                                                                   ‫بلافاصله برمیگشتم به ترکیه چون درس میخواندم‪ .‬در آنجا‬
                                                                                                                    ‫با هزار بدبختی یک نفر را برای این کار پیدا کردم‪ .‬تک و‬
                           ‫شدت مشکل داریم‪».‬‬                                                                         ‫تنها برای سقط وارد ساختمان و راهروی بسیار تاریکی شدم؛‬
‫معینالدین سعیدی گفته «طرح روستا مرکزی ‪ ۳۰‬درصد‬                                                                       ‫پزشکی بود که با قرص حاضر نشد سقط را انجام دهد و من‬
‫منابع خود را سپرده به دست آموزش و پرورش تعریف‬                                                                       ‫مجبور شدم بیهوشی خفیف بگیرم و کورتاژ کنم‪ ،‬هیچکس‬
‫میکند‪ .‬خانوادهها نیز باید در چنین شرایطی پای کار بیایند‪،‬‬                                                            ‫در زندگی من تا امروز از این ماجرا مطلع نیست‪ ،‬در آن‬
‫ولی از آنجایی که در استان سیستان و بلوچستان عمده‬
‫خانوادهها از عهده حداقلهای معیشتی خود نیز برنمی‬                                                                                    ‫شرایط خیلی تنها بودم و رنج کشیدم‪».‬‬
‫آیند‪ ،‬ما انتظار داشتیم رئیس جمهور یا معاون اول دستور‬                                                                ‫او که اکنون دارای یک فرزند است درباره تجربه دوم‬
‫بفرمایند تمام اعتبارات طرح روستا مرکزی از سوی آموزش‬                                                                 ‫سقط جنین خود چنین میگوید‪« :‬یک بار دیگر هم تجربه‬
‫و پرورش داده شود که متاسفانه این اتفاق نیفتاده است‪».‬‬                                                                ‫سقط جنین داشتم؛ سه سال پیش بعد از ازدواجم بود که‬
‫به گفته این نماینده مجلس شورای اسلامی یکی دیگر از‬                                                                   ‫بچه نمیخواستیم و ناخواسته باردار شدم و پافشاریهای‬
‫مشکلات آموزشی این استان کمبود آموزگار است‪ .‬او گفته‬                                                                  ‫همسرم باعث شد سقط را انجام دهم‪ .‬البته او حق داشت؛‬
                                                                                                                    ‫آن زمان از نظر اقتصادی شرایط مناسبی نداشتیم‪ .‬مجبور‬
     ‫که «در کشور بنا بر گزارش همکاران کمیسیون‬                                                                       ‫شدم با قرص سقط کنم‪ .‬به نظر من سقط در ایران برای‬
                                                                                                                    ‫من در دسترستر بود تا در ترکیه‪ .‬از طریق یکی از دوستان‬
                                                                                                                    ‫که در یک محیط درمانی کار میکند‪ ،‬آقایی به ما معرفی‬
                                                                                                                    ‫شد‪ .‬بهایشان تلفن کردم و گفتم به فلان دارو احتیاج دارم‬
                                                                                                                    ‫و بدون اینکه او را ببینم آدرسم را دادم و دارو با قیمت‬
                                                                                                                    ‫ناچیزی حدود ‪۷۰۰‬هزار تومان به خانه ما فرستاده شد‪ .‬یک‬
   39   40   41   42   43   44   45   46   47   48   49