Page 52 - (کیهان لندن - سال چهلم ـ شماره ۴۴۶ (دوره جديد
P. 52
صفحه۵۲شماره1۹1۲
جمعه ۲۹دیماه تا ۵بهمنماه 140۲خورشیدی
گفتگوی «اندیشکده منا» با ابی :اگر میتوانستم در ایران به روی صحنه
بروم اول از همه «خانوم گل» را میخواندم
= کیلیان فورستر بلاگر و عکاس آلمانی با ابی درباره
فعالیتهای این هنرمند با او گفتگویی کرده است که در
وبسایت «منا» اندیشکده خاورمیانه و شمال آفریقا منتشر
شده است.
=«هر کسی به دنبال چیزیست و این برای خود آن آدم
مشخص است .من با موهبت الهی صدایم به دنیا آمدم و با
این هدیه میبایست که خواننده میشدم».
=«اصلا و ابدا هیچ چیز ارزشمند فرهنگی و هنری و یا
موسیقی وجود ندارد که اسلامگرایان به وجود آورده باشند.
آنها بیشتر طرفدار نابودی فرهنگ هستند و نه اینکه چیز
نوینی تولید کنند .آنها میخواستند غیرممکن را ممکن کنند
یعنی فرهنگ ما را نابود کنند .اما تا امروز موفق به این
کار نشدند».
ابراهیم حامدی با نام هنری «ابی» یکی از مهمترین
هنرمندان موسیقی پاپ ایران است .او از زمان انقلاب
اسلامی ۱۳۵۷در ایران در تبعید زندگی میکند .ترانههای
او تا امروز نیز بین نسلهای قبل و همچنین نسل جدید از
محبوبیت بسیار برخوردارند .کیلیان فورستر بلاگر و عکاس
آلمانی با ابی درباره فعالیتهای این هنرمند با او گفتگویی
کرده است که در وبسایت «منا» اندیشکده خاورمیانه و
شمال آفریقا منتشر شده است.
عکس از کیلیان فورستر =چه طنین و آهنگی شما را به دوران کودکیتان در
ایران پیوند میدهد؟
-من یک قرارداد با کاباره ونک در تهران داشتم و همانجا صحنه میرفتم .از این کار خوشم میآمد و آوازهای جیم
آخرین حضورم روی صحنه در ایران بود .اما دیگر به یاد موریسون ،تام جونز و وان موریسون و آلبانو را میخواندم. -هرآنچه به عنوان موزیسین انجام میدهم و تمام کارهایم
ندارم که کدام ترانه را برای بار آخر در آنجا خواندم .بیشتر ریشه در ایران دارند .احساساتم و خودم تا امروز با بند ناف
ترانههایم را تازه پس از انقلاب اسلامی خواندهام و تنها آموختن آوازخوانی اپرا برای من جالب نبود.
به ایران متصل هستیم.
بخش کوچکی از آنها را پیش از آن اجرا کردم. عقبگرد به دورانی بسیار کهنه در دوران کودکیام ،تقریبا ۶۵سال پیش ،خوانندگان
=شما در یک تور موسیقی در آمریکا بودید که انقلاب محبوب من عارف و ویگن و علی نظری و داود مقامی
=به عنوان یک هنرمند موسیقی چه طنین و آهنگی را با اسلامی در ایران اتفاق افتاد .چگونه این تغییر را تجربه بودند .این هنرمندان الگوی موسیقی ایران در دوران جوانی
ایران پیش از انقلاب اسلامی ۱۳۵۷پیوند میدهید؟
کردید؟ من به شمار میرفتند.
-خاطرات من از ایران پیش از انقلاب اسلامی به طنین -بدیهی است که در زمان یک تغییر ،اول این امیدواری
مشخصی مربوط نیست بلکه نامها و خاطراتم درباره افراد و توقع وجود دارد که جنبههای مثبت هم داشته باشد. =چرا خواستید که خواننده بشوید؟
معین هستند .فریدون فرخزاد در زندگی من و برای کارم اما کمی بعد از انقلاب اسلامی در خارج متوجه شدیم که -هر کسی به دنبال چیزیست و این برای خود آن آدم
نقش بسیار بزرگی بازی کرد و این را هرگز فراموش نخواهم اینهمه در ایران مسیر خوبی ندارد .ما دیدیم این انقلابی مشخص است .من با موهبت الهی صدایم به دنیا آمدم و
کرد .او همواره در یاد من باقی خواهد ماند و بسیار افتخار نیست که برای ما پیشرفت بیاورد و یا باعث تداوم رشد ما با این هدیه میبایست که خواننده میشدم .در چهار پنج
میکنم که فرخزاد در زندگی من چنان معنای مهمی پیدا کرد. شود بلکه برعکس؛ انقلابی است که ما را به قهقرا میبرد .ما سالگی شروع کردم برای دوستانم بخوانم و این را تا سنین
علاوه بر این ،سه سال با فرهاد مهراد همکاری داشتم. فوری فهمیدیم که این انقلاب ما را به سوی دورانی بسیار نوجوانی دنبال کردم و بعد یک گروه موسیقی درست کردم.
این خاطرات و نامها مرا با زندگیام در ایران قبل از انقلاب کهنه سوق میدهد .وقتی نخستین فرمانهای خمینی و استعداد صدا برای خواندن در من بود و در نوجوانی توانستم
اسلامی وصل میکنند .به ویژه صدای فرهاد در کاباره هوادارانش مشخص شد ،دیگر روشن بود که یک دیکتاتور آن را بیشتر پرورش بدهم .اینطور بود که خواننده شدم.
کوچینی ،جایی که ما با هم به روی صحنه میرفتیم، کوچک روی کار آمده که مرتب بزرگ و بزرگ و بزرگتر البته من با استعدادهای دیگری هم میتوانستم به
خاطرهی مرا از آن دوران صیقل میدهد .من به همکاری با دنیا بیایم و آنوقت به دنبال همان استعداد میرفتم؛ مثلا
فرهاد نیز بسیار افتخار میکنم و آن زمان برای من بهترین میشود. آهنگساز یا نقاش و یا نویسنده میشدم .به نظر من هر
اول هنوز امیدوار بودیم که بتوانیم اشتباه خودمان آدمی یک استعدادی دارد .من هم استعداد آواز خواندن را
دوران بود. را جبران کنیم .اما خیلی زود متوجه شدیم که این کار
غیرممکن است .و پس از اینکه امیدواری ما از بین رفت ،یک در خودم کشف کردم و همان را دنبال کردم.
نابودی فرهنگ موج بزرگ فرار از کشور به خارج شروع شد .فهمیدیم آنچه
=خمینی در سال ۱۹۷۹در یک مصاحبه با اوریانا فالاچی =آیا در دوران مدرسه به کلاس موسیقی هم رفتید؟
خبرنگار ایتالیایی گفت« :حتی موسیقی ذهن را مخدوش را در ایران اتفاق افتاده دیگر نمیتوان به عقب برگرداند. -متاسفانه هیچوقت به یک مدرسه موسیقی نرفتم .بعدها
میکند .چون مانند مواد مخدر ،حاوی لذت و خلسه است. البته در جوانی در ارکستر ملی وابسته به وزارت فرهنگ و
منظورم موسیقی شماست .معمولا موسیقی شما روح را =آیا یادتان هست که کدام ترانه را آخرین بار در ایران، هنر ،سولیست (تکخوان) شدم و وزیر فرهنگ مرا برای
قبل از اینکه کشور را ترک کنید ،در یک جمع عمومی آموزش آواز اپرا در نظر گرفته بود .اما من هنوز خواننده
تعالی نمیدهد ،بلکه روح را به خواب میبرد .و به جوانی بودم که در بهترین کلوپهای شبانه تهران روی
خواندید؟