Page 24 - (کیهان لندن - سال چهلم ـ شماره ۴۵۱ (دوره جديد

‫صفحه‌‌‌‪‌‌۲‌‌‌4‬شماره‌‪‌1۹1۷‬‬
‫جمعه ‪ 4‬تا ‪ 10‬اسفندماه ‪140۲‬خورشیدی‬

‫ائتلاف و درگیری «نایب امام» با «اخوانالمسلمین» شیعی‬

‫روحالله خمینی‪ ،‬موسوی اردبیلی‪ ،‬علی خامنهای‪ ،‬میرحسین موسوی‬

‫میدانیم که غیبت به دو دوره تقسیم میشود‪ :‬غیبت‬ ‫«حکومت اسلامی» (سال ‪ ۱۳۴۸‬در نجف) این مسئله‬ ‫=نام ا ّول نظام سیاسی جدید (پس از انقلاب‪ )۵۷‬بسان‬
‫صغری با نیابت اربعه و غیبت کبری با نیابت عام که از‬ ‫را عنوان کرده است‪ .‬البتّه خمینی‪ ،‬سالهای سال‪ ،‬قبل از‬ ‫عنوان کتاب خمینی همان «حکومت اسلامی» بود‪ .‬ا ّما چون‬
‫آن‪ ،‬در کتاب «کشف الاسرار» به تفصیل به مسئله ولایت‬ ‫خمینی در کتاب «کشف الاسرار» وجود یک نظام اسلامی‬
‫حدود سال ‪ ۹۴۰‬میلادی تا امروز ادامه دارد‪.‬‬ ‫فقیه پرداخته بود‪ .‬به هر روی‪ ،‬نکته م ّهمی که کمتر مورد‬ ‫را با وجود پادشاه ممکن دانسته بود و نیز برای جلوگیری‬
‫تئوری قدر ِت شیعه را آخوندهای همان زمان‪ ،‬امثال کلینی‬ ‫تو ّجه قرارگرفته و همین کمتوج ّهی و حتّا بیتوجهی موجب‬ ‫از بازگشت نظام پادشاهی‪ ،‬آن را به «جمهوری اسلامی»‬
‫و شیخ مفید و شیخ طوسی و ابن بابویه ساختند و پرداختند‬ ‫سردرگمی شده‪ ،‬آنست که «ولایت فقیه » فرع بر «نیابت‬
‫(کتب اربعه) که طی زمان‪ ،‬روز به روز و لایه به لایه‪ ،‬بر آن‬ ‫امام» است و نه برعکس‪ .‬واین «نیابت امام» است که سنگ‬ ‫تغییر دادند‪.‬‬
‫زیرین کلّیت تئوری قدرت در شیعه را تشکیل میدهد‪.‬‬ ‫=نظ ّریه حکومتی شیعه ساخته و پرداخته خمینی‬
‫افزوده شده است‪.‬‬ ‫دیگر آنکه‪ ،‬تئوری امامت‪ ،‬صرفاّ به عنوان یک نظریه‬ ‫نیست‪ .‬یک پدیده و واقعیت تاریخی است‪ .‬اگر در طول‬
‫نکته م ّهم دیگر آنکه از زمان غیبت‪ ،‬تئوری حکومتی شیعه‬ ‫سیاسی‪ -‬فارغ از دیدگاه ارزشی‪ -‬از انسجام کافی برخوردار‬ ‫زمان‪ ،‬مراجع شیعه خواستار تحق ّق عملی آن نشده بودند‪،‬‬
‫همچون آب زیر کاه جریان داشته‪ .‬فقها از ورای سلسههای‬ ‫است‪ .‬میتوان با آن مخالف و حتّا ّضد آن بود‪ ،‬ا ّما نمیتوان‬ ‫این به دلیل عدم امکان عملی آن بود؛ به تعبیر خودشان‪:‬‬
‫حاکم در ایران‪ ،‬هرچند در کنار پادشاهان مینشستند‪ ،‬اما‬ ‫«عدم بسط ید» و «مصلحت زمان»‪ .‬نقش بزرگ خمینی آن‬
‫خود را وارث بحق امام زمان میدانستند که همین امام زمان‪،‬‬ ‫انسجام تئوریک آن را انکار کرد!‬ ‫بود که با به قدرت رساندن «نایب امام» که بعد «امام»‬
‫صاحب حقیقی قدرت و حکومت شمرده میشد‪ .‬در دوران‬ ‫در اینجا‪ ،‬برای یادآوری ِقدمت وجود مفاهیم پایهای‬ ‫شد‪ ،‬به تئوری حکومتی چندین قرنی شیعه جامه عمل‬
‫معاصر‪ ،‬این امر در قانون اساسی مشروطه و صد البته در‬ ‫نظ ّریه قدرت در شیعه دوازده امامی‪ ،‬ناگزیرم با استعانت‬
‫قانون اساسی جمهوری اسلامی به وضوح آمده است‪ .‬نکته‬ ‫پوشاند‪.‬‬
‫جالب آنکه در مت ّمم قانون اساسی مشروطه‪ ،‬از «شاهنشاه‬ ‫از حوصله خواننده‪ ،‬برخی از آنها را فهرستوار ذکر کنم‪:‬‬ ‫=خوب است به یاد داشته باشیم که هرگونه حکومت‬
‫اسلام» یاد میکند و نه «شاهنشاه ایران»‪ .‬همین شاه فقط‬ ‫اصل امامت در مقام مکم ّل پیامبری‬ ‫مذهبی به استبداد منجر میشود و فراموش نکنیم که‬
‫تا ظهور «امام عصر» در این مقام خواهد بود‪ .‬حال‪ ،‬صرف‬ ‫ح ّتا با بدترین شرایط‪ ،‬دیکتاتوری با مذهب‪ ،‬بدتر است از‬
‫نظر از جنبه دوگانگی قانونی شاه‪ -‬امام‪ ،‬این دوگانگی در‬ ‫ضرورت امامت در مقام حاکم (ضرورت عقلی‪ ،‬ضرورت‬
‫زمان محمدرضا شاه‪ ،‬در زندگی روزم ّره هم مشهود بود‪ .‬تنها‬ ‫شرعی‪ ،‬ضرورت الهی)‬ ‫دیکتاتوری لامذهب!‬
‫اصل عصمت‬
‫به چند مورد اشاره کنم‪:‬‬ ‫اصل وراثت‬ ‫مهدی مظ ّفری‪ -‬در انقلاب اسلامی سال‪ ۵۷‬دو ساختار‬
‫در ایام عید نوروز‪ ،‬آیتاللهها بجای اسکناس مص ّور به‬ ‫قاعده افضلیت‬ ‫سیاسی مش ّخص‪ ،‬دست به دست هم دادند‪ ،‬نظام موجود را‬
‫ن ّص قرآنی‬ ‫واژگون کردند و رژیم جمهوری اسلامی را برپا ساختند‪ .‬این‬
‫تصویر شاه‪ ،‬س ّکه «صاحبالزمان» عیدی میدادند‪.‬‬ ‫ن ّص نبوی‬ ‫دو نیرو قوای مح ّرکه و تأسیسی انقلاب بودند‪ .‬گروههای‬
‫در سینماها‪ ،‬پیش از شروع فیلم‪ ،‬سرود شاهنشاهی نواخته‬ ‫ن ّص امام‬ ‫متفرق دیگر به ویژه گروههای چپ و گروههای به اصطلاح‬
‫میشد که تماشاچیان به علامت احترام برمیخاستند‪ .‬گاهی‬ ‫«روشنفکری»‪ ،‬به اعتراف خودشان‪ ،‬نه توان به حرکت‬
‫قاعده «لطف» و نیز بحث مبسوط غیبت و ظهور امام‬ ‫درآوردن روند انقلاب را داشتند و نه بر تشکیل تأسیسات‬
‫هم برخی برمیخاستند ا ّما به صحنه پشت میکردند‪.‬‬ ‫غایب و اصل «رجعت»‪.‬‬ ‫برآمده از انقلاب تأثیرگذار بودند‪ .‬آن دو نیروی اصلی انقلاب‬
‫در عوض‪ ،‬در مراسم مذهبی‪ ،‬آخون ِد سر منبر‪ ،‬وقتی با‬ ‫اسلامی‪ ،‬یکی نیروی به اصطلاح «روحانیت شیعه» بود‪،‬‬
‫لحن و حالت خاصی میگفت‪« :‬الامام المنتظر… القائم…»‬ ‫به این مجموعه اضافه کنیم داستانسرائیهای کربلا و‬ ‫یعنی «نایبان امام» و دیگری نیروهائی با اعتقادات اسلامی‬
‫همه بلند میشدند‪ ،‬میایستادند وبا صدای پرطنین‪ ،‬صلوات‬ ‫خیمهشببازیها و شام غریبان و مسئله «شهادت» و دیگر‬ ‫و شیعه دوازده امامی که اینان را به دلایلی که خواهم‬
‫شعبدهبازیهائی که ما ایرانیان‪ ،‬نسل در نسل‪ ،‬با آنها خو‬ ‫گفت‪« ،‬اخوانالمسلمین شیعی» یا به اختصار «اِخوان ایرانی»‬
‫میفرستادند‪.‬‬
‫یا چراغانیهای پر زرق و برق مردمی(بیشتر بازاری) ‪۱۵‬‬ ‫کردهایم‪)۱(.‬‬ ‫مینامم‪.‬‬
‫از دیدگاه تاریخی‪ ،‬داستان با غیب ِت واقعی یا ساختگی امام‬ ‫بسیار گفته و نوشتهاند که «ولایت فقیه»‪ ،‬ساخته و‬
‫شعبان در برابر ‪ ۴‬آبان؛‬ ‫دوازدهم آغاز میشود و نط ّریه نیابت امام و ولایت فقیه پا‬ ‫پرداخته روح الله خمینی است؛ که او در کتابش با عنوان‬
‫یا زیارت نوروزی شاه مملکت از ضریح «السلطان علی‬ ‫میگیرد‪ .‬سرچشمه اختلاف بین فقیهان شیعه با شیعیانی که‬

‫ابن موسی الرضا»!‬ ‫آنها را «اِخوان ایرانی» نامیدهام‪ ،‬در همینجا نهفته است‪.‬‬
‫در آن زمان‪ ،‬این چیزها آنقدر عادی و طبیعی تلّقی‬