Page 11 - (کیهان لندن - سال سى و دوم ـ شماره ۷۴ (دوره جديد
P. 11

‫صفحه ‪ 11‬ـ ‪ Page 11‬ـ شماره ‪74‬‬                                                                                     ‫گراند اسلم تنیس آزاد آمریکا میدان تصفیه حساب‬
‫جمعه ‪ 26‬اوت تا پنجشنبه ‪1‬سپتامبر ‪2016‬‬                                                                                  ‫ستارگان بازنده در ویمبلدون و المپیک‬

                               ‫حج ‌تالاسلام قرائتی‪:‬‬

     ‫دخترها در ‪ 13‬سالگی شوهر م ‌یخواهند‬

                                                                            ‫= زمان ازدواج دوره‬                                                                                                     ‫به نظر می‌رسد همه ستاره‌های‬
                                                                            ‫دبیرستان است نه دانشگاه‬                                                                                                ‫تنیس برای حضور قدرتمندانه‬
                                                                                                                                                                                                   ‫در مسابقه‌های گراند اسلم تنیس‬
‫بالا م ‌یرود‪ .‬زمانی که موقع ازدواج‬     ‫دیپلمه را قبول نم ‌یکنند و منتظر‬     ‫حجت‌الاسلام قرائتی از مسئولان‬        ‫و رادوانسکا تنی ‌سباز لهستانی و نفر‬     ‫واورینکا نیز که یکبار یو‪.‬اس‪.‬اوپن را‬       ‫آمریکا یو‪.‬اس‪.‬اوپن و جبران‬
‫دختر است باید عجله کنیم نه اینکه‬       ‫پروفسور م ‌یمانند و چنین فردی هم‬     ‫جمهوری اسلامی که به گفتن‬             ‫چهارم رد‌هبندی دخترها و سیمونا‬          ‫برده است و در ریو حضور نداشت به‬           ‫شکست‌های خود در ویمبلدون و‬
                                       ‫پیدا نم ‌یشود؛ در نتیجه سن ازدواج‬    ‫چرندیات خند‌هدار شهرت دارد این‬       ‫هالپ تنی ‌سباز رومانیائی‪ ،‬آنجلیک‬                                                  ‫المپیک ریو آماده شده‌اند‪ .‬راجر‬
          ‫بگوئیم درسش تمام شود‪.‬‬                                             ‫هفته در شیراز گفت من با ازدواج‬       ‫کربر نفر دوم دختران المپیک ریو‬                      ‫نیویورک خواهند رفت‪.‬‬           ‫فدرر که به دلیل مصدومیت‬
                                                                            ‫دخترها در دوران دانشجوئی مخالفم‬      ‫از آلمان‪ .‬کوویتوا‪ ،‬آزارنکا‪ ،‬کارولین‬     ‫تمامی دختران سرشناس دنیای‬                 ‫دربازی‌های المپیک شرکت نداشت‬
     ‫قتل عام‬                                                                ‫‪ ،‬به نظر من باید دخترها در دوران‬     ‫وژنیانکی‪ ،‬مدیسون کی تنی ‌سباز‬           ‫تنیس حرف ‌های قرار است در گراند‬           ‫در مسابقات آزاد آمریکا به مصاف‬
   ‫خانوادگی در‬                                                              ‫تحصیلات دبیرستانی برای خود‬           ‫آمریکائی و صد البته مونیکا پوینگ‬        ‫اسلم آزاد آمریکا شرکت کنند‪ .‬سرینا‬         ‫حریفان قدیمی و جوانان تازه کار و‬
                                                                            ‫شوهر پیدا کنند و الا خیلی دیر‬        ‫قهرمان تنیس زنان المپیک ‪2016‬‬            ‫و ونوس ویلیامز که در رقاب ‌تهای‬
      ‫اهواز‬                                                                 ‫خواهد شد چون آنها در سن ‪13‬‬           ‫تنی ‌سباز اهل پورتوریکو‪ ،‬کونتا‬          ‫انفرادی و دو نفره خان ‌مها در المپیک‬                     ‫جویای نام می‌رود‪.‬‬
                                                                            ‫سالگی شوهر م ‌یخواهند و آن کسی‬       ‫تنی ‌سباز بریتانیائی نیز در گراند اسلم‬  ‫ناکام شدند هم اکنون در نیویورک بسر‬        ‫اندی موری قهرمان تنیس‬
‫=مردی همسر و فرزندان‬                                                        ‫که او را خلق کرده‪ ،‬خوب م ‌یداند که‬                                           ‫م ‌یبرند‪ .‬ماگاروزا تنی ‌سبا اسپانیائی که‬  ‫ویمبلدون ‪ 2016‬و باز ‌یهای‬
             ‫خود را کشت‬                                                                                                    ‫‪ 2016‬حاضر خواهند بود‪.‬‬         ‫او هم در المپیک ریو زود حذف شد‬            ‫المپیک ریو سر حال و آماده تکرار‬
                                                                                  ‫برای او چه چیزی بهتر است‪.‬‬                                                                                        ‫عناوین دوگانه خود است‪ .‬جاکوویچ‬
‫مردی در حومه شهر اهواز در‬                                                   ‫برخی م ‌یگویند فلان پسر هم سطح‬                                                                                         ‫نیز سخت مصمم است باخ ‌تهای‬
‫جنوب ایران همسر ‪ 48‬ساله و‬                                                   ‫ما نیست‪ ،‬باید دید این هم سطح بودن‬                                                                                      ‫سنگین ویمبلدون امسال و المپیک‬
‫دختر و پسر خود را با شلیک گلوله‬                                             ‫به چه معناست؟ متأسفانه اکنون‬                                                                                           ‫‪ 2016‬را جبران کند‪ .‬او همچنان‬
‫به قتل رساند و سپس خود را به‬                                                ‫دختران ما لیسانس م ‌یگیرند‪ ،‬شوهر‬                                                                                       ‫مقام اول رد‌هبندی مردان جهان را‬
‫پلیس معرفی کرد‪ .‬بازجوئی از پدر‬                                                                                                                                                                     ‫در اختیار دارد فعلا تا روز بیست و‬
‫قاتل برای روشن شدن علت قتل‬             ‫قتل اعضای یک خانواده به‬                                                                                                                                     ‫هشتم اوت رقاب ‌تهای انتخابی یا در‬
‫عام خانوادگی ادامه دارد‪ .‬این حادثه‬     ‫خاطر ‪ 10‬میلون تومان طلا‬                                                                                                                                     ‫واقع امتحانات ورودی گراند اسلم‬
‫در شهر شیبان در حومه اهواز رخ‬                                                                                                                                                                      ‫نیویورک در قسمت دختران و پسران‬
                                       ‫این اجساد متعلق به یک مادر ‪38‬‬        ‫چند هفته پیش پلیس شهرستان‬            ‫تیمملیفوتبالبهتهرانبازگشت‬
                            ‫داد‪.‬‬       ‫ساله و پسر ‪ 13‬ساله او بود و جسد‬      ‫کردکوی جسد یک زن را در‬               ‫وهفتهآیندهبهدیدارقطرم ‌یرود‬                                                                      ‫ادامه خواهد داشت‪.‬‬
                                       ‫پیدا شده در بندرترکمن هم مربوط به‬    ‫جنگ ‌لهای «درازنوی» پیدا کرد‪.‬‬                                                                                          ‫مسابق ‌ههای تنیس آزاد آمریکا روز‬
                                       ‫مادر این بانوی ‪ 38‬ساله است‪.‬پلیس در‬   ‫فردای آن روز جسد پسر جوانی در‬        ‫به رم رفتند تا از آنجا به تهران پرواز‬   ‫اردوی سیزده روزه تیم ملی فوتبال‬           ‫بیست و نه اوت آغاز م ‌یشود‪ .‬رافائل‬
                                       ‫تحقیقات خود به مرد ‪ 31‬سال ‌های به‬    ‫حوالی همان محل کشف شد‪ .‬روز ‪12‬‬        ‫کند‪ .‬تیم فوتبال ایران در چارچوب‬         ‫ایران پنجشنبه این هفته در ایتالیا‬         ‫نادال به رغم نداشتن شرایط اید‌هآل‬
                                       ‫نام «م ـ ک» ساکن گرگان مشکوک‬         ‫تیرماه امسال نیز جسد زن ‪ 61‬سال ‌های‬  ‫باز ‌یهای انتخابی جام جهانی ‪2018‬‬        ‫پایان یافت و اعضای تیم به اتفاق‬           ‫تصمیم دارد در این گراند اسلم حاضر‬
                                       ‫شد و او را دستگیر کرد‪.‬این شخص در‬     ‫در بندر ترکمن در منزلش بدست آمد‪،‬‬     ‫هفته آینده با قطر به میدان خواهد‬        ‫کارلوس ک ‌یروش سرمربی خود و‬               ‫شود او در المپیک ریو تنها در قسمت‬
                                       ‫بازجوئ ‌یها به قتل این سه نقر توسط‬   ‫تحقیقات پلیس نشان داد این زن به‬                                              ‫دیگر همراهان از فلورانس با اتوبوس‬
                                       ‫پسر خال ‌هاش اعتراف کرد‪ .‬به گفته‬     ‫همراه دختر و نو‌هاش زندگی م ‌یکرده‬                              ‫رفت‪.‬‬                                                                 ‫دو نفره مدال گرفت‪.‬‬
                                       ‫پلیس انگیزه اصلی این جنایت سرقت‬      ‫و آنها نیز مفقود شد‌هاند‪.‬تحقیقات‬                                                                                       ‫نیشی کوری و دل پورتو که در هر‬
                                       ‫طلاهای اعضای این خانواده بوده است‬    ‫پلیس نشان داد اجساد کشف شده‬                                                                                            ‫دو مسابقات ویمبلدون و المپیک ریو‬
                                       ‫که ده میلیون تومان ارزش داشته است‪.‬‬   ‫مربوط به اعضای یک خانواده است‪.‬‬                                                                                         ‫خوش درخشید در نیویورک حاضر‬
                                                                                                                                                                                                   ‫خواهند بود‪ .‬از جوانها نیز تیم و وزوز‬
                                                                                                                                                                                                   ‫در انتظار مبارزه با نامداران تنیس‬
                                                                                                                                                                                                   ‫دقیقه شماری م ‌یکنند‪ .‬رایونیچ‬
                                                                                                                                                                                                   ‫تنیس باز کانادائی که نگران از ابتلا به‬
                                                                                                                                                                                                   ‫بیماری زیکا در ریو غایب بود و استن‬

‫آخرین گزارش درباره گداهای تهران‬                                                                                  ‫نامزدم را کشتم چون از ازدواج با من منصرف شد‬

‫مختلف در ایران حرف زیاد زد‌هاند اما‬    ‫مکان‌های گدائی برای یک شیفت‬          ‫=درآمد بعضی گداها به ‪30‬‬              ‫ساندویچ و نوشابه خرید و به طرف‬          ‫که تصمیم گرفتیم با هم ازدواج‬              ‫پسری به نام اکبر چندی پیش‬
‫به نظر می‌رسد این نهادها نه اراده و‬    ‫(شیفت عصر) روزانه ‪ 600‬هزار‬           ‫میلیونتوماندرماهم ‌یرسد‬              ‫خان ‌هشان حرکت کرد‪ .‬خودم را به او‬       ‫کنیم مطابق رسم افغا ‌نها وقتی به‬          ‫دختر مورد علاقه خود را که از ازدواج‬
‫قدرت درگیری با مافیای تکدی‌گری‬         ‫تومان اجاره می‌شوند‪ .‬پنجاه درصد‬      ‫=سرقفلی محل گدائی ‪15‬‬                 ‫رساندم و خواستم بیاید تا حرف بزنیم‬      ‫خواستگاری دختر م ‌یرویم در قبال‬           ‫با وی منصرف شده بود! با پیچیدن‬
‫را در تهران دارند و نه انگیزه‌ای برای‬  ‫گدایان تهرانی ثروتمند هستند‪ ،‬این‬                                          ‫‪ ،‬با اصرار او را به خراب ‌ههای محل‬      ‫پرداخت مبلغی پول دختر را عقد‬              ‫دستمالی دور گردنش خفه کرد سپس‬
‫این کار ضمن آنکه گفته می‌شود‬           ‫درحالی است که درآمد ماهانه برخی‬                   ‫میلیون تومان‬            ‫بردم گفت با کسی ارتباط ندارد‪ ،‬اما‬       ‫م ‌یکنیم‪ ،‬من هم پولی را که مشخص‬           ‫به پدر او خبر داد دختر او را کشته‬
‫پدر خواند‌ههائی که حرفه پر درآمد‬       ‫از آنها به ‪ 30‬میلیون تومان در ماه‬                                         ‫از ازدواج با من منصرف شده است‪.‬‬          ‫کرده بودیم به آذر دادم و او وعده داد‬      ‫است‪ .‬پدر دختر که پلیس را از ماجرا‬
‫گدائی را در شهر سازمان م ‌یدهند و‬      ‫می‌رسد‪ .‬آمارها م ‌یگویند تهران ‪5‬‬     ‫مافیای تکدی‌گری در تهران خیلی‬        ‫من هم عصبانی شدم با پارچ ‌های که‬                                                  ‫با خبر کرده بود گفت‪ :‬تبعه افغانستان‬
‫اداره م ‌یکنند ارتباطاتی با مسئولان‬                                         ‫قویتر و گسترده‌تر از آن است که‬       ‫همراهم بود به دور گردنش انداختم‬                          ‫با من ازدواج کند‪.‬‬        ‫هستم و از چند سال قبل در ایران‬
‫رده‌های مختلف دارند که از آنها‬                            ‫هزار گدا دارد‪.‬‬    ‫نیروی انتظامی یا هر سازمان دیگری‬     ‫و آن قدر فشار دادم تا ب ‌یحال شد‬        ‫آذر بعد از آن تاریخ دو بار دیگر از‬        ‫زندگی م ‌یکنم خواستگار دخترم که‬
                                       ‫درباره جمع‌آوری گداها در‬             ‫در جمهوری اسلامی توان نابودی‬         ‫و روی زمین افتاد بعد با سنگ چند‬         ‫من پول گرفت و به بهان ‌ههای مختلف‬         ‫اکبر نام دارد و او هم تبعه افغان است‬
                 ‫حمایت م ‌یکنند‪.‬‬       ‫سال‌های اخیر دولت‌ها و سازمان‌های‬    ‫آن را داشته باشند و به دلیل آنکه‬     ‫ضربه به سرش زدم تا صبح بالای‬            ‫تاریخ عقد را عقب اندخت‪ ،‬مدتی‬              ‫با من تماس گرفت و گفت که آذر را‬
                                                                            ‫در سال‌های اخیر زور حکومت به‬         ‫سر جسد ماندم و منتظر بودم که به‬         ‫که گذشت فهمیدم با پسری به نام‬             ‫پشت خراب ‌ههای محل به قتل رسانده‬
                                                                            ‫برچیدن بساط گدائی در پایتخت و‬        ‫هوش بیاید‪ ،‬اما وقتی مطمئن شدم‬           ‫رضا دوست شده‪ .‬وقتی از او توضیح‬            ‫است‪ .‬از حرفش تعجب کردم و وقتی‬
                                                                            ‫حومه آن به خصوص گورستان‌های‬          ‫مرده با پدرش تماس گرفتم و ماجرا‬         ‫خواستم عصبانی شد و قبول نکرد و‬            ‫به محل حادثه رفتم جسد دخترم را‬
                                                                            ‫واقع در شهر ری و امام زاده‌ها‬        ‫را شرح دادم‪ .‬بعد از اقرارهای متهم و‬
                                                                            ‫نرسیده شهرداری تهران‪ ،‬سازمان‬         ‫بازسازی صحنه جرم‪ ،‬بازپرس او را به‬                  ‫کینه او را به دل گرفتم‪.‬‬                  ‫دیدم‪ .‬اکبر بازدداشت شد‪.‬‬
                                                                            ‫بهزیستی و نیروی انتظامی این‬                                                  ‫آن شب مقابل خانه آذر کمین کردم‬            ‫او به پلیس گفت‪ :‬مدتی قبل با‬
                                                                            ‫ناتوانی یا سهل‌انگاری را همیشه به‬          ‫اتهام قتل عمد مجرم شناخت‪.‬‬         ‫وقتی از خانه خارج شد او را دنبال‬          ‫آذر آشنا شدم و او را دوست داشتم‬
                                                                                                                                                         ‫کردم‪ ،‬به یک مغازه رفت و چند‬
                                                                                     ‫گردن یگدیگر انداخت ‌هاند‪.‬‬
                                                                            ‫گدایان تهران هر کدام ماهانه بین‬      ‫همسرم بدون اجازه از خانه بیرون رفته بود کشتمش‬
                                                                            ‫‪ 9‬تا ‪ 12‬میلیون تومان درآمد دارند‪.‬‬
                                                                            ‫حداقل درآمد روزانه گداهای تهرانی‬                                                                                       ‫اخیرا خانمی به پلیس اطلاع داد‬
                                                                            ‫‪ 300‬هزار تومان است‪ .‬سرقفلی‬                                                                                             ‫دامادم داریوش دخترم را به قتل‬
                                                                            ‫اجاره مکان‌های گدائی در تهران به‬                                                                                       ‫رسانده است‪ .‬داریوش در جریان‬
                                                                            ‫‪ 15‬میلیون تومان می‌رسد‪ .‬برخی‬                                                                                           ‫بازجوئی به قتل همسرش اعتراف‬
                                                                                                                                                                                                   ‫کرد و گفت وی بدون اجازه من از‬
‫علت گرایش دخترها به مواد مخدر‪ ،‬نبود تفریحات‬                                                                                                                                                        ‫خانه بیرون رفته بود و باید تنبیه‬
      ‫و فرار از اضطراب و افسردگی است‬
                                                                                                                                                                                                                             ‫می‌شد!‬
‫دست در میان دختران و خان ‌مها نبود‬     ‫در این ناراحت ‌یهای روانی از مردان‬   ‫دکتر صرامی مشاور دبیرکل ستاد‬         ‫خیلی ناراحت شدم و تصمیم گرفتم‬                               ‫را نمی‌بخشم‪.‬‬          ‫این هفته دادگاه رسیدگی به‬
‫تفریحات لازم و گریزگا‌ههای کافی‬        ‫بیشتر است و به همین جهت شیب‬          ‫مبارزه با مواد مخدر جمهوری اسلامی‬    ‫خودکشی کنم اول رگ دستم را‬               ‫سپس نوبت به قاتل رسید‪ :‬او اتهام‬           ‫این جنایت در تهران تشکیل شد‪،‬‬
‫برای نوجوانان‪ ،‬جوانان به خصوص‬          ‫گرایش به مواد مخدر در دختران و‬       ‫گفته است‪ 21 :‬درصد کارگران صنایع‬      ‫زدم؛ اما نشد بعد تصمیم گرفتم‬            ‫خود را قبول کرد و گفت‪ :‬روز حادثه‬          ‫در شروع جلسه نماینده دادستانی‬
                                       ‫بانوان چند برابر بیشتر از مردان شده‬  ‫در ایران درگیر اعتیاد به مواد مخدر‬   ‫خودم را حلق‌آویز کنم‪ ،‬باز هم نشد و‬      ‫همراه خواهرش بیرون رفته بود و‬             ‫گفت از آنجا که متهم چهار مورد‬
             ‫دختران و بانوان است‪.‬‬                                           ‫هستند وی یادآور شده ارزیاب ‌یهای‬     ‫طنابی که به سقف بسته بودم کنده‬          ‫به من نگفته بود من هم به خاطر‬             ‫سابقه کیفری دارد و جرم جدید هم‬
‫وی تأکید کرد که تحقیقات اخیر‬                                      ‫است‪.‬‬      ‫انجام گرفته در سال ‪ 1386‬نشان داد‬     ‫شد وقتی دیدم خودکشی کردنم‬               ‫اینکه از من اجازه نگرفته بود‪ ،‬خیلی‬        ‫مرتکب شده خواستار رسیدگی به‬
‫نشان از گرایش دختران دانشجو به‬         ‫به عقیده این کارشناسان علت‬           ‫‪ 5‬درصد دختران و زنان در ایران به‬     ‫ناموفق بوده است؛ بنابراین تصمیم‬         ‫ناراحت شدم و با او دعوا کردم به‬           ‫پرونده او هستم پدر و مادر دختر‬
                                       ‫شدت گرفتن ناراحت ‌یهائی از این‬                                            ‫گرفتم موضوع را به مادرزنم بگویم‪.‬‬        ‫شدت کتکش زدم بعد او گری ‌هکنان‬            ‫هم خواهان قصاص دامادشان شدند‪.‬‬
        ‫داروهای مخدر داشته است‪.‬‬                                                  ‫نوعی مواد مخدر معتاد هستند‪.‬‬     ‫به او زنگ زدم و گفتم زنم را کشت ‌هام‬    ‫به اتاقی رفت و من هم شب خوابیدم؛‬          ‫در این هنگام قاضی گوشزد کرد با‬
                                                                            ‫در بررس ‌ی بعدی در سال ‪1390‬‬          ‫و تصمیم گرفتم خودکشی کنم چند‬            ‫صبح بیدار شدم دیدم همسرم هنوز‬             ‫توجه به اینکه مقتول یک زن بوده‬
                                                                            ‫میزان این گرایش دو برابر اعلام شد‪.‬‬   ‫بار سعی کردم اما نشد‪ .‬چند دقیقه‬         ‫بیدار نشده وقتی دستم را به بدنش‬           ‫است در صورتی که پدر و مادر‬
                                                                            ‫دکتر صرامی دلیل افزایش گرایش‬         ‫بعد هم مادرزنم با مأموران آمدند و‬       ‫زدم تا بیدارش کنم متوجه شدم‬               ‫مقتول بخواهند حکم قصاص اجرا‬
                                                                            ‫خان ‌مها به مواد مخدر را اضطراب و‬                                            ‫بدنش سرد است و فوت کرده است‪.‬‬              ‫شود باید تفاضل دیه را پرداخت‬
                                                                            ‫استرس در جامعه به ویژه در بین‬                    ‫من را بازداشت کردند‪.‬‬                                                  ‫کنند؛ ضمن اینکه مقتول دو فرزند‬
                                                                            ‫بانوان دانسته است‪ .‬او گفته تعداد‬                                                                                       ‫صغیر نیز دارد و باید سهم دیه آنها‬
                                                                            ‫خان ‌مهای معتاد به داروهای مخدر‬
                                                                            ‫در فاصله سا ‌لهای ‪ 1386‬تا ‪1390‬‬                                                                                                           ‫را هم بپردازند‪.‬‬
                                                                            ‫دو برابر شده است و بررس ‌یهای سال‬                                                                                      ‫پدر مقتول گفت‪ :‬من قصد قصاص‬
                                                                            ‫‪ 1392‬نشان داد ‪ 23/6‬از جمعیت ‪15‬‬                                                                                         ‫دامادمان را ندارم؛ اما با آنچه شما‬
                                                                            ‫تا ‪ 64‬سال در ایران از یک اختلال‬                                                                                        ‫گفتید از دادگاه درخواست پرداخت‬
                                                                            ‫خلقی شامل اضطراب‪ ،‬استرس یا‬                                                                                             ‫دیه دارم و البته این دیه باید از‬
                                                                            ‫افسردگی رنج م ‌یبرند و سهم خان ‌مها‬                                                                                    ‫سوی متهم به نوه‌هایم داده شود‪ .‬در‬
                                                                                                                                                                                                   ‫صورتی که او این کار را نکند من او‬
   6   7   8   9   10   11   12   13   14   15   16