طاهره دانش: مادران باید فرهنگ صلح و شهروند جهانی بودن را به کودکان بیاموزند

دوشنبه ۲۱ تیر ۱۳۹۵ برابر با ۱۱ ژوئیه ۲۰۱۶


روشنک آسترکی – سازمان ملل متحد در کنفرانسی که سی‌ام ماه مه تا یکم ژوئن ۲۰۱۶ در شهر گیونگجو کره جنوبی برگزار شد، طرح مهمی را در رابطه با نقش آموزش و پرورش در توسعه پایدار کشور‌ها، فقرزدایی و همچنین آموزش شهروند جهانی بودن به کودکان تصویب کرد.

سال گذشته و در ۲۱ مه ۲۰۱۵ نیز کنفرانسی در همین رابطه در کره جنوبی برگزار شده بود که در آن با توافق جامعه جهانی در موضوع «آموزش با کیفیت» تدوین و تصویب شد. این بیانیه، چشم‌انداز آموزش جهان را در ۱۵ سال آینده و تا سال ۲۰۳۰ میلادی به تصویر می‌کشد و کشور‌ها را تشویق می‌کند تا فرصت‌های آموزشی فراگیر و برابر، با کیفیت و یادگیری مادام‌العمر را برای همگان فراهم کنند.. این بیانیه تعهد سازمان‌ها و افراد صلاحیت‌دار را در تضمین فراهم ساختن دانش و مهارت‌های مورد نیاز برای کودکان و نوجوانان به منظور توانمند ساختن آنها و تبدیل آنان به شهروندان جهانی مسئول نشان می‌دهد و می‌افزاید آموزش با کیفیت به عنوان یک حق بنیادین، لازمه پایان دادن به فقر و رسیدن به رفاه و آسایش همگانی است.

برنامه مصوب آموزش تا سال ۲۰۳۰ وقتی اهمیت بیشتری پیدا می‌کند که بدانیم بر اساس گزارش‌های رسمی سازمان جهانی یونسکو ۵۸ میلیون کودک محروم از تحصیل در جهان وجود دارند که بیشتر آنها دختر هستند. همچنین ۲۵۰ میلیون کودک کار وجود دارد که حدود نیمی از آنها تنها تا چهار سال به مدرسه رفته‌اند.

کیهان لندن درباره اهداف و برنامه‌هایی که این کنفرانس دنبال کرده است، گفتگویی با طاهره دانش فعال حقوق بشر و رییس بخش پژوهشی بنیاد پرشیا* انجام داده است که در ادامه می‌خوانید.

طاهره دانش، پژوهشگر مبانی و آموزش حقوق بشر
طاهره دانش، پژوهشگر مبانی و آموزش حقوق بشر

طاهره دانش در مورد اهمیت این کنفرانس به کیهان لندن می‌گوید: «سازمان ملل متحد قسمتی به نام اداره اطلاعات همگانی (DPI/NGO) دارد که این بخش یک سری کنفرانس‌هایی در مورد طرح‌ها و برنامه‌های سازمان ملل متحد در کشورهای مختلف برگزار می‌کند که کنفرانس گیونگجو هم یکی از همین کنفرانس‌ها بود. هر چند در سال‌های گذشته نیز کنفرانس‌هایی با موضوع آموزش برگزار شده بود اما این کنفرانس اولین کنفرانسی بود که جوانان هم خودشان بیانیه‌ای نوشته‌اند. در این بیانیه در مورد آموزش و پرورش کودکان و جوانان و شهروند جهانی شدن صحبت شده است. علت هم اینست که بیش از نیمی از جمعیت دنیا زیر ۲۵ سال است و در نتیجحه حضور جوانان در پیشبرد اهداف ۲۰۳۰ خیلی مهم است. البته کنفرانس‌های دیگری هم درباره آموزش و پرورش بوده‌اند برای نمونه یونسکو در سال‌های گذشته کنفرانس‌های مختلفی را برگزار کرد».

خانم دانش در مورد برخورد ایران با این طرح می‌گوید: «در مورد ایران آقای ظریف در اردیبهشت سال گذشته در نیویورک نطقی کرد و افزود ایران اهداف برنامه ۲۰۳۰ را به طور کلی قبول کرده است اما بعد در رابطه با فقر و حق مسکن و انرژی‌های تجدیدپذیر و کویرزدایی صحبت کرد و در مورد آموزش و پرورش چیزی نگفت و این نکته قابل توجهی است چون توسعه این اهداف همه به هدف چهارم این برنامه بر می‌گردد، هدف چهارم اطمینان دسترسی به آموزش و پرورش فراگیر و عادلانه و با کیفیت بالا را در نظر دارد، یعنی آموزش و پرورش جزو اهداف اصلی این طرح است».

کودک کار آمار‌ها در ایران نشان می‌دهد هزاران کودک سالانه از تحصیل باز می‌مانند و مشکلات اقتصادی در دهه گذشته باعث شده تعداد زیادی از کودکان تحصیل را‌‌ رها کرده و به صف کودکان کار بپیوندند. در مقابل این وضعیت هیچ کوششی از سوی دولت برای راهی کردن کودکان کار به مدرسه دیده نمی‌شود و این پرسش مطرح می‌شود که جدیت و پتانسیل فضای آموزش و پرورش ایران برای دستیابی به اهداف این برنامه چیست. طاهره دانش در اینباره می‌گوید: «پتانسیل آموزش و پرورش برای رسیدن به این اهداف به اولویت‌بندی دولتی بستگی دارد اما در جوّ فعلی، ایران حداقل در قسمت عمومی آموزش و پرورش از مهدکودک‌ها تا دانشگاه، فاصله زیادی با آنچه مد نظر سازمان ملل متحد است دارد و دولت ایران باید خیلی روی این موضوع کار کند چون در ایران آسیب‌پذیران جامعه و افرادی که به حاشیه رانده شده‌اند دسترسی آزاد به آموزش ندارند، نمونه این افراد کودکانی هستند که دست کم یکی از والدین آنها افغانستانی است، مساله دیگر حق تحصیل زنان است، چند سال پیش تصویب شده که نزدیک به ۷۰ رشته تحصیلی را زنان در ایران نمی‌توانند در دانشگاه بخوانند. علاوه بر آن ایرانیانی که پیرو دین بهایی هستند، نمی‌توانند وارد دانشگاه شوند و اگر هم به دانشگاه وارد شوند باز دولت این حق را دارد که هر زمان آنها را به خاطر نگرششان از دانشگاه بیرون کند».

در این میان وضعیت نظارت سازمان ملل بر عملکرد دولت‌ها نیز مهم است. جمهوری اسلامی تا کنون برای انجام طرح‌ها و قوانین زیادی که مصوب سازمان ملل بوده، اعلام آمادگی کرده است اما در واقعیت هیچ اقدامی صورت نگرفته و این طرح‌ها یا قوانین در ایران اجرا نشده است. طاهره دانش درباره نظارت سازمان ملل بر دولت‌ها می‌گوید: «دو مساله اینجا مطرح است، یکی اینکه در حقیقت قوه نظارت سازمان ملل خیلی ضعیف است یعنی وقتی طرحی در سازمان ملل تصویب می‌شود، این سازمان توانایی و حق این را ندارد که برای به کار گرفتن آن طرح در سطح ملی و محلی کشورهای مختلف نظارتی را به کار ببرد. این ضعف بزرگ سازمان ملل متحد است و البته باید به خاطر داشته باشیم سازمان ملل متحد فقط هفتاد و خرده‌ای سال عمر دارد. اما در همین حال مکانیزم‌هایی هم وجود دارد مثلا هر چهار سال یک بار کشور‌ها آمار و عملکرد یکدیگر را پیرامون مصوبات مختلف مرور می‌کنند و گزارش آن به سازمان ملل ارائه می‌شود و پیشنهاداتی هم برای بهبود عملکرد کشورهای مختلفی ارائه می‌شود. کشور‌ها در اینجا حق رد یا قبول پیشنهاد را دارند ولی آن پیشنهاداتی که قبول می‌کنند دوباره بعد از چهار سال بررسی می‌شود. این مساله شامل همه کشورهایی می‌شود که عضو کمیته حقوق بشر سازمان ملل متحد هستند».

از خانم دانش در مورد درستی و دقت آمارهایی که هر کشور ارائه می‌دهد می‌پرسم، چرا که نظام مساله‌داری مانند جمهوری اسلامی می‌تواند آمارهای غیرواقعی ارائه دهد.، وی پاسخ می‌دهد: «آمارهایی که مورد بررسی قرار می‌گیرد هم از طریق دولت‌ها ارائه می‌شود و هم از طریق سازمان‌های غیر دولتی و در زمینه حقوق بشر، سازمان ملل تنها به آمار دولت‌ها توجه نمی‌کند و مکانیزم‌های دیگر آماری مانند گزارش‌های سازمان‌های غیردولتی در بررسی عملکرد موثر هستند».

تحصیل کودکان

یکی دیگر از مسائلی که در ایران پیرامون انجام مصوبات سازمان ملل یا واکنش به فشارهای بین‌المللی می‌بینیم، تصویب قوانینی است که ظاهرا خیلی خوب هستند اما در زمان اجرا به درستی اجرا نمی‌شوند. نمونه این قوانین حق تحصیل و اجبار مدارس به ثبت نام کودکان افغانستانی بوده که سال گذشته به صورت دستوری به همه مدارس کشور ابلاغ شد اما در عمل کودکان افغانستانی زیادی باز از تحصیل بازماندند. طاهره دانش در اینباره می‌گوید:

«یکی از مشکلات در این زمینه سلیقه‌ای عمل کردن مدیران مختلف و سازمان‌های مختلف با این مصوبات است. برای نمونه ما آمارهایی داریم که وقتی در سازمان ملل ارائه می‌دهیم که برای نمونه در این موارد از ثبت نام کودکان افغانستانی جلوگیری شده، آقای لاریجانی می‌گوید خیر، در فلان جا این تعداد دانش‌آموز افغانستانی در مدرسه ثبت نام شده‌اند. او هم درست می‌گوید و این اتفاق در آنجا افتاده و در واقع علت اینست که در انجام قانون در سراسر کشور و در سطح ملی هیچ یکپارچگی وجود ندارد، جایی ممکن است این کودکان به راحتی ثبت نام شوند و جای دیگری با اعمال سلیقه یک مدیر که حتی شاید مساله یا نظر شخصی با افغانستانی‌ها دارد، هیچ دانش‌آموزی ثبت نام نمی‌شود. این مساله حتی در مورد صدور احکامی مانند اعدام از سوی قضات هم وجود دارد که در شعبه‌ای یا شهرستانی حکم اعدام برای کودکان صادر نمی‌شود و در شهر یا شعبه دیگر قاضی این کار را انجام می‌دهد. البته من فکر می‌کنم شاید این عدم یکپارچگی به نوعی هماهنگ شده است چون اینها می‌خواهند نمونه‌ها و آمارهایی به نفع خودشان برای ارائه به سازمان ملل داشته باشند و وقتی ما در نشست‌های سازمان ملل گزارشی از نقض حقوق بشر در ایران ارائه می‌دهیم، نمایندگان جمهوری اسلامی بتوانند با مثال‌هایی ثابت کنند که موردی که ما به آن اشاره کردیم، در ایران با مشکل مواجه نیست».

تحصیل کودکان از خانم دانش درباره ارتباط آموزش و پرورش با توسعه پایدار می‌پرسم: «در بسیاری از کشورهای مختلف حق تحصیل نه تنها با درآمد ملی بلکه با درآمد افراد رابطه مستقیم دارد. یعنی افراد به ازای هر سال که پس از مقطع دبستان تحصیل می‌کنند درآمدشان نسبتی افزایش پیدا می‌کند. در همین رابطه بانک جهانی آماری دارد که هر مقطع تحصیلی ۱۰ درصد به درآمد افراد اضافه می‌کند. یا در مورد زنان هم آمار‌ها نشان می‌دهد، زنان تحصیلکرده فرزندان سالم‌تری دارند و تعداد دفعاتی که برای کودکشان به دکتر مراجعه می‌کنند کمتر می‌شود یعنی آن فشاری که ممکن است به وزارت بهداشت یک کشور بیاید کمتر می‌شود. نمونه دیگر اینست که به ازای هر یک سال بالای مقطع فوق دیپلم نیم درصد درآمد سالانه ملی افزایش می‌یابد».

یکی از اهدافی که سازمان ملل آن را دنبال می‌کند، آموزش به کودکان در راستای شهروند جهانی شدن است. رییس پژوهشی بنیاد پرشیا در اینباره توضیح می‌دهد: «جوانانی که در این کنفرانس بیانیه داده‌اند در واقع می‌خواهند طوری تحصیل کنند که برای خدمت به بشریت، داشتن فرهنگ صلح و بدون خشونت، احترام به محیط زیست آموزش داده شوند. یعنی در واقع آموزش و پرورش باید به شکلی برنامه‌ریزی آموزشی داشته باشد که قوه خلاقیت و قوه تحلیل و بررسی افراد تقویت شود تا بتوانند در حل مشکلات اجتماعی نقش داشته باشند، تعهد شخصی فردی داشته باشد برای وحدت در عین کثرت‌گرایی، حالا در هر مملکتی که هست، باشد».

طاهره دانش در مورد ظرفیت یک حکومت ایدئولوژیک اسلامی برای آموزش و پرورش کودکانی با معیارهای سازمان ملل متحد در رابطه با شهروند جهانی شدن می‌گوید: «در ایران از‌‌ همان بچگی دگرگرایی را به کودکان آموزش می‌دهند. کتاب‌های درسی در ایران چه از نظر محتوا و چه از نظر تصاویر به هیچ وجه آموزش شهروند جهانی شدن را مد نظر ندارند. غیر از بحث آنچه در آموزش و پرورش رخ می‌دهد مثال دیگر این موضوع بردن کودکان خردسال برای تماشای مراسم اعدام است. چیزی که ممکن است این کودک بعد‌ها از کودکی‌اش به یاد بیاورد دیدن مراسم اعدام یک انسان است، نتیجه این موضوع دار زدن سگ توسط یک کودک در روزهای گذشته بوده است. از طرف دیگر در ایران به کودک تلقین می‌شود که یا مثل ما هستی یا در غیر این صورت خوب نیستی».

تحصیل کودکان نکته مهمی که خانم دانش بر آن تاکید دارد نقش و مسئولیت شهروندان در تغییر نگرش‌ها و آموزش به کودکان است. او می‌گوید: «غیر از مسئولان آموزش پرورش و در کل دولت که آیا وظیفه‌اش را درست انجام می‌دهد یا نمی‌دهد، ما شهروندان هم می‌توانیم در آموزش‌های لازم به کودکان برای شهروند جهانی شدن نقش ایفا کنیم. ما نباید صبر کنیم تا ببینیم مسئولان دولتی چه می‌کنند. یک نکته خیلی مهم اینست که اولین معلم هر کودک مادر او است در نتیجه اگر مادران نه فقط تحصیل‌کرده بلکه آگاه هم باشند، می‌توانند از‌‌ همان سنین کودکی تخم شهروند جهانی شدن را در مغز کودک بکارند. یکی از کارهای موثر دیگر می‌تواند ورود سیستم مانتسوری به جای مهد کودک به ایران باشد، چون ثابت شده است که سیستم مانتسوری، سیستمی است که بر پایه فرهنگ‌سازی بدون خشونت استوار شده و کمک می‌کند که روحیه کار جمعی در میان افراد بالا برود».

خانم دانش نقطه مثبت در این میان را علاقمندی خانواده‌های ایرانی به آموزش بهتر فرزندان ارزیابی می‌کند و می‌گوید: «اکثر ایرانیان علاقه زیادی دارند که فرزندانشان از بهترین امکانات آموزشی برخوردار باشند. این نکته بسیار مثبتی است و ما نباید صبر کنیم که ببینیم مسئولان دولتی دنبال اهداف و دستاوردهای این کنفرانس‌ها و مصوبات آنها می‌روند یا خیر. ما باید خودمان مصوبات را دنبال کنیم، به ویژه مادران و معلمان نقش مهمی دارند. ضمن اینکه بخش زیادی از این کفنرانس‌ها برای ان‌جی‌او‌ها و بخش‌های غیردولتی است. در نتیجه هم سازمان‌های غیردولتی و هم افراد می‌توانند از مسئولان سوال کرده و مسئولان را به شفافیت و پاسخگو بودن مجبور کنند. ایرانیان باید بدانند که زمام امور در این موارد به دست خودشان است. باز هم تاکید می‌کنم که از همه مهم‌تر نقش مادران است. مادران باید فرهنگ بدون خشونت، فرهنگ صلح، فرهنگ مشورت‌پذیری و همین‌طور فرهنگ جهانی بودن را به کودکان خود آموزش بدهند. یعنی آموزش و پرورش دولتی بخشی از سیستم آموزش یک کودک است و بخش مهمی هم در خارج از مدرسه به دست مادران و پدران و خانواده و دیگر شهروندان شکل می‌گیرد».

*بنیاد پرشیا، ان‌جی‌اویی مستقر در لندن با هدف آموزش به زنان و کودکان فارسی‌زبان تشکیل شده که تلاش دارد با برگزاری دوره‌ها و کنفرانس‌های آموزشی، کمک به نشر کتاب، ساخت کتابخانه و… به ۱۱۰ میلیون فارسی‌زبانی که در میان آنها زنان و کودکان زیادی نیاز به آموزش دارند یاری رساند.

برای امتیاز دادن به این مطلب لطفا روی ستاره‌ها کلیک کنید.

توجه: وقتی با ماوس روی ستاره‌ها حرکت می‌کنید، یک ستاره زرد یعنی یک امتیاز و پنج ستاره زرد یعنی پنج امتیاز!

تعداد آرا: ۰ / معدل امتیاز: ۰

کسی تا به حال به این مطلب امتیاز نداده! شما اولین نفر باشید

لینک کوتاه شده این نوشته:
https://kayhan.london/?p=47097