عموی کیان پیرفلک خطاب به مأمور قاتل کیان: «ماشه را کشیدی… یک خانواده را نابود کردی!»

- عموی کیان: تویی که ماشه را کشیدی، فقط چند ثانیه زمان برد، اما یک خانواده را نابود کردی، پسر نخبه و جگرگوشه را به قتل رساندی.
- مادر کیان ویدیویی از آخرین جلسه حضور پسرش در کلاس رباتیک طراحی مدار ترانزیستوری منتشر کرده و برای او نوشته: «چقدر دوست داشتی مهندس بشی... چقدر بی‌تو شدم.»
- در شامگاه چهارشنبه ۲۵ آبان بیش از ۱۰ نفر در ایذه با شلیک مأموران حکومتی کشته و زخمی شدند. در این میان به جز کیان، دو کودک دیگر به نام سپهر مقصودی و آرتین رحمانی نیز جان باختند.

یکشنبه ۷ اسفند ۱۴۰۱ برابر با ۲۶ فوریه ۲۰۲۳


با گذشت ۱۰۰ روز از جان باختن کیان پیرفلک کودک ۹ ساله در حمله مسلحانه مأموران جمهوری اسلامی به شهروندان ایذه در جریان جنبش انقلابی، عموی وی با انتشار متنی در حساب کاربری خود در اینستاگرام خطاب به کسی که «ماشه را کشید» نوشته است: «یک خانواده را نابود کردی!»

کیان پیرفلک

مهرداد پیرفلک عموی کیان پیرفلک کودکی که آبان امسال در پی تیراندازی نیروهای جمهوری اسلامی به سوی شهروندان ایذه جان باخت با انتشار متنی در اینستاگرامش نوشت «تویی که ماشه را کشیدی، فقط چند ثانیه زمان برد، اما یک خانواده را نابود کردی، پسر نخبه و جگرگوشه را به قتل رساندی.»

مهرداد پیرفلک در حالی که تصویری از خودش و پدر کیان که بر ویلچر نشسته منتشر کرده خطاب به مأمور جمهوری اسلامی که به سوی خانواده پیرفلک و دیگر شهروندان در ایذه تیراندازی کرد نوشته که «روی صحبتم با توست. تویی که ماشه را کشیدی. فقط چند ثانیه زمان برد اما یک خانواده را نابود کردی. پسر نخبه و عزیز و جگر گوشه را به قتل رساندی. کمر پدرش را شکستی و او را زمینگیر کردی. شوک وحشتناکی به مادر وارد کردی بطوری که او دچار وحشت پس از سانحه شده… و هنگام بغل کردن کیان دستانش پر از خون شده و این صحنه در ذهنش حکاکی شده…»

عموی کیان در ادامه نوشته که «رادین پنج ساله که شاهد افتادن پدر و خون‌آلود بودن برادر بوده… و الان حال مساعدی نداره و به سرکوب کردن و انکار واقعیت می‌پردازه و ترس شدیدی از افراد اسلحه بدست او را در بر گرفته و یک لحظه مادر را رها نمی‌کنه. حتی بچه‌های فامیل همه به نوعی اضطراب و استرس پس از سانحه دچار کردین…‌ چندین خانواده را از کار روتین بیکار کردین… نظم و کار آنها را در این مدت سه ماه و حتی تا سال‌های بعد برهم زدی. حتی همکلاسی‌های کیان را با ترس و دلهره و آشوب مواجه کردی… اینها گوشه کوچکی از آسیب‌هایی بود که شما وارد ساختین.»

مهرداد پیرفلک که خودش دکترای روانشناسی و مشاوره دارد در ادامه نوشته که «دوستان روانشناس اگه این حادثه را آسیب‌شناسی کنند می‌دانند که عمق فاجعه و استرس و ضربه وارده بسیار عمیق و طاقت‌فرساست و دامنه وسیعی را در بر می‌گیرد… دوستان جامعه‌شناس نیز در حوزه جامعه‌شناسی و آسیب‌های اجتماعی می‌توانند بررسی کنند… دوستان فرهنگی..‌‌. متأسفانه عمق حادثه و آسیب وارده بسیار وسیع و فراگیر هست… شما که ماشه را چکاندی چگونه با وجدان خودت کنار می آیی؟؟؟!!!!!!!! اگر بچه داری هنگامی که بغل می‌کنی و صدای ضربان قلبش را می‌شنوی چگونه وجدانت را آرام نگه می‌داری از اینکه قلب کودک معصومی همانند کودک خودت را متوقف کردی؟؟!!!!!»

زینب مولایی‌راد مادر کیان هم روز جمعه پنجم اسفندماه ویدئویی از آخرین جلسه حضور پسرش در کلاس رباتیک طراحی مدار ترانزیستوری منتشر کرده و برای او نوشته: «چقدر دوست داشتی مهندس بشی… چقدر بی‌تو شدم.»

زینب مولایی‌راد نوشته «به نام تو که نامی شدی. دلم در میان این همه هیاهو تنهاست، تنهایی‌ای که درمانش فقط تویی. باورم نیست که برایت مینویسم، تویی که همه جا هستی. فرشته‌ی زیبایم بیا و در گوشم زمزمه کن (مامان عاشقتم) وای که چقدر دلم لک زده برای صدای آرام و دلنوازت. اصلا قابل توصیف نیستی، نمیدانی چقدر دوست دارم از تو بگویم… مگر میشود یک نفر اینقدر خوب باشد؟ بله میشود، دیدمت، ۹ سال و ۵ ماه و۴ روز فرصت داشتم برای دیدن زیبایی‌هایت، مهربانی‌هایت، نگاه معصوم و پر از محبتت، افکار بلند و دور و درازت…
نگاهت وای از نگاهت…»

مادر کیان در ادامه نوشته که «وااای. چقدر دوست داشتی مهندس بشی، همش جعبه ابزارت جلوی چشمم که دستت میگرفتی، ژست مهندسی میگرفتی. میگفتی مهندس بایدتیپ شخصیتی بزنه،جعبه شو تو کیف نزاره ،دستش بگیره. چقدر بی تو شدم… هر شب منتظرم سرتو رو دستم بزاری، با رادین برای بغل مامان دعوات بشه، بلاخره یه شب میای… منتظرم.»

میثم پیرفلک روز چهارشنبه ۲۵ آبان به همراه همسر و دو فرزند ۱۰ ساله و ۳/۵ ساله‌اش، کیان و رادین، در ایذه در حال عبور از خیابان بودند که اتومبیل آنها از سوی مأموران جمهوری اسلامی هدف رگبار گلوله قرار گرفت. میثم و کیان فرزند ۱۰ ساله‌اش که روی صندلی عقب سمت راننده نشسته بودند مورد اصابت گلوله قرار گرفتند. کیان در دم جان باخت و پدر بیهوش به بیمارستان منتقل شد.

وضعیت میثم پیرفلک به حدی وخیم بود که شبانه از ایذه به بیمارستان گلستان اهواز منتقل شد. در بیمارستان گلستان چند عمل جراحی روی وی انجام شد و در نهایت پس از سه هفته، در پی ناپایدار شدن دوباره‌ی وضعیت و به توصیه پزشکان، او به بیمارستان «عرفان» در تهران منتقل کردند. چندی پیش میثم پیرفلک از بیمارستان به خانه‌ای در تهران منتقل شد تا ادامه روند درمان در خانه ادامه پیدا کند. او به دلیل آسیب نخاعی توان نشستن، راه رفتن و ایستادن ندارد.

جان باختن کیان که کودکی تیزهوش و دوست‌داشتنی و با استعداد و با آرزوهای بزرگ بود از جمله اینکه مخترع شود، نه تنها خانواده بلکه کل ایرانیان را تحت تأثیر قرار داد. شب حادثه پس از آنکه کیان در بیمارستان ایذه جان می‌بازد، مادر کیان از هراس اینکه مبادا مأموران امنیتی پیکر کودک‌اش را بدزدند و پنهانی به خاک بسپارند، با کمک اقوام نزدیک پیکر کیان را از بیمارستان تحویل گرفت و به خانه برد و با گرفتن یخ از همسایه‌ها برای قرار دادن روی پیکر فرزندش تا صبح در کنار او ماند تا ساعت خاکسپاری فرا برسد.

بلافاصه پس از جان باختن وی ویدئوهای او که از علاقه‌اش به دانش و اختراع و رباتیک گفته بود و ویدئوی قایقی که خودش اختراع کرده بود تا در جشنواره علمی «جابربن حیان» شرکت کند در شبکه‌های اجتماعی هزاران هزار بار چرخید و دیده شد. کیان در ویدئوی آزمایش قایق‌اش با عبارت «به نام خدای رنگین کمان» توضیحات‌اش را آغاز کرد و پس از توضیح و آزمایش با عبارت علمی «پس نتیجه می‌گیریم که کار می‌کند» به پایان برد.

«به نام خدای رنگین کمان» و «قایق» به سرعت با نام کیان پیرفلک پیوند خورد. همچنین «یخ» برای بسیاری از ایرانیان یادآور رنج بی‌پایان و توصیف‌ناشدنی و تصورناپذیر مادر کیان در شب از دست دادن فرزندش است.

گزارش ویژه؛ مادر و پدر کیان پیرفلک به دادگاه احضار شدند؛ جابجایی میثم پیرفلک فقط با برانکارد امکان‌پذیر است!

در شامگاه چهارشنبه ۲۵ آبان بیش از ۱۰ نفر در ایذه با شلیک مأموران حکومتی کشته و زخمی شدند. در این میان به جز کیان، دو کودک دیگر به نام سپهر مقصودی و آرتین رحمانی نیز جان باختند.

جمهوری اسلامی در دروغی وقحیانه ادعا کرد تیراندازی به سمت مردم از سوی مأموران حکومتی نبوده و یک حمله تروریستی بوده است! شهروندان اما چنین ادعایی را رد کرده‌اند و در مراسم خاکسپاری کیان پیرفلک، مادرش پشت بلندگو ماجرای شب حادثه را تعریف و تأکید کرد این حمله تروریستی نبود و مأموران حکومتی به سوی آنها و دیگر شهروندان شلیک کردند.

سجاد پیرفلک عموی دیگر کیان در گفتگو با روزنامه «اعتماد» در تهران گفته که ابعاد پرونده قتل کیان و تیر خوردن برادرش روشن است و با بررسی دقیق دوربین‌های متعدد موجود در خیابان محل حادثه می‌توان موضوع را به‌راحتی روشن کرد.

سجاد پیرفلک از ثبت شکایت خانواده پیرفلک برای معرفی و مجازات قاتلان کیان و ضاربان برادرش خبر داده و توضیح داده بود که «تاخیر در تشکیل این پرونده دو دلیل مهم دارد. نخست اینکه جدا از قتل کیان که خانواده را درگیر کرده بود، موضوع درمان برادرم هم در میان بود. از سوی دیگر فضا در ایذه به اندازه ای ملتهب بود که امکان پیگیری پرونده را ناممکن کرده بود. از یک طرف خانواده باید به روند خاکسپاری کیان و به درمان پدر کیان می پرداختند و از سوی دیگر فضا در ایذه به اندازه ای ملتهب بود که امکان وقوع هر رخدادی وجود داشت. در آن زمان تصمیم گرفتیم تا زمان آرام تر شدن نسبی فضا دست نگه داریم و بلافاصله پس از آن اقدام به شکایت برای قتل کیان و تشکیل پرونده کردیم.»

عموی کیان همچنین اعلام کرد که « تا به امروز یک ریال کمک به خانواده نشده است. مسئولان ما را تنها گذاشتند و سراغ کارشان رفتند. البته ما هم هرگز تقاضایی برای کمک مطرح نکرده و نه قبول کردیم اما مردم ایران، جامعه پزشکی، داروسازی و پرستاری و… در ایران به اندازه‌ای شریف و مهربان هستند که هر بار سنگینی با لبخند آنها آسان می‌شود.»

 

برای امتیاز دادن به این مطلب لطفا روی ستاره‌ها کلیک کنید.

توجه: وقتی با ماوس روی ستاره‌ها حرکت می‌کنید، یک ستاره زرد یعنی یک امتیاز و پنج ستاره زرد یعنی پنج امتیاز!

تعداد آرا: ۸ / معدل امتیاز: ۳٫۹

کسی تا به حال به این مطلب امتیاز نداده! شما اولین نفر باشید

لینک کوتاه شده این نوشته:
https://kayhan.london/?p=313645